🔻جشن باغ صدری
(چهارم مردادماه، سالمرگ رضاشاه است. از جمله خیانتهای این شاه پهلوی به ملت ایران، قانون کشف حجاب بود که در زمان خود با مقاومتها و مقابلههای گستردهای از سوی مردم مواجه شد. #جشن_باغ_صدری داستانی است از خانم #سیده_عذرا_موسوی که حالوهوای مردم کوچه و بازار را در همان روزهای قانون کشف حجاب روایت میکند. این داستان در مجموعهداستانی به همین نام توسط انتشارات شهرستان ادب منتشر شده است و پیشتر پروندهکتابی نیز در سایت شهرستان ادب به آن اختصاص یافته ).
▪️«...هنوز سفرۀ شام را نینداخته بودیم که پدر خبر دعوت اداره را به مادر داد. مادر قشقرقی بهپا کرد که بیا و ببین. زمین و زمان را به هم دوخت. صدایش کمی بالا رفت و برافروخته به پدر گفت: «یک روز آمدی و گفتی روبنده نینداز، حجاب اختیاری شده، گفتم چشم. فردا آمدی و گفتی پیچه نبند، دولت به ادارهجاتیها سخت گرفته، گفتم چشم. یک روز دیگر آمدی و گفتی چاقچور نپوش، از این جورابهای ساق بلند ماشینی به پا کن، گفتم چشم؛ ولی به فاطمهی زهرا با کفن از این خانه بیرون میروم، بیچادر نمیروم!»
متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10818
☑️ @ShahrestanAdab
🔻دریچهای به بازشناسی وطن در ادبیات | یادداشت #سعید_تشکری بر رمان #نقل_گیتی اثر #محمد_خسروی_راد
▪️«...اعتقاد دارم نویسندگان شهری، در ادبیات و رمان باید وطن را بسازند و نه در آن فقط جا خوش کنند و طلبکار باشند. وطن یعنی تو و نه جزیرهای بیهویت. همۀ ما هویتمان را از وطنمان و بالطبع از شهرمان میگیریم؛ پس باید از آزمونهای سخت و بسیار پیچیده عبور کنیم. کاری که رمان نقل گیتی انجام می دهد.
گیتی، قهرمان زن در رمان کارکردی چندگانه و چندسویه با کارکردهای وطندوستی دارد و البته دیرگاهی است که این وطن در ادبیات ملی ما گمشده است و یادمان رفته وطن همانجایی است که باید آن را ساخت و نه اینکه ببازیاش.
گذر از آزمونهای سخت و بسیار پیچیده در رمان کاملاً جذاب است؛ پلاستیکی و توضیحی نیست، سرشار از پراتیک است. قهرمانان ادبی رمان، بازگذر از یک پروسه، همه پاشنه آشیل شهری دارند و اصلاً هم رویینتن نیستند. عبور از آتش میکنند تا با عشق، پاک شوند. هنر رماننویسی آقای خسرویراد در نقل گیتی چندگانه است. زن و خاک در متن او بسیار عالمانه و گزنده به کار گرفته شده است...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10828
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«گور سفید» تریلری نمادین | یادداشت #سیدمحمد_قارونی بر کتاب #گور_سفید
(پروندهپرترۀ #مجید_قیصری)
▪️«"مجید قیصری"، داستاننویس مطرح دو دهۀ اخیر ایران را بیشتر به داستانهای کوتاهاش با مضمون جنگ میشناسند. فعالیت داستانی او در دهۀ حاضر بهسوی مضامین متنوعتری چون دینی، اسطورهای و اجتماعی گسترش پیدا کرده است. قیصری از سال ۱۳۷۴ تاکنون و طی یکفعالیت مستمر، ۱۵ اثر داستانی را در قالبهای بلند و کوتاه منتشر کرده است. آخرین کتاب مجید قیصری رمان "گور سفید" است که در نمایشگاه کتاب امسال رونمایی شد. نثر ساده، روان و موجز که هرازگاه با توصیفی بدیع همراه میگردد، از ویژگیهای بارز اکثر آثار قیصری است که شامل این اثر هم میشود...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10829
☑️ @ShahrestanAdab
شهرستان ادب
🔻پربازدیدترین مطالب سایت شهرستان ادب در تیرماه ۱۳۹۸ در حوزههای مختلفِ شعر و داستان به ترتیب میزان بازدید از این قرارند:
▪️رازوارگیِ سیال | یادداشتی از #آزاده_جهان_احمدی بر کتاب #جشن_همگانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10742
▪️پرونده تخصصی #شعر_رضوی در سایت شهرستان ادب بازگشایی شد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10765
▪️نتایج نظرسنجی ۵ کتاب برتر #ادبیات_کودک_و_نوجوان ایران در این چهلسال
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10756
▪️آخرین ایستگاه | شعری از #شهریار_شفیعی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10766
▪️سیمای #امام_رضا علیهالسلام در آیینه شعر کهن فارسی و عرب | یادداشتی از #الهه_عزیزی_فرد
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10768
▪️بیخضر در خرابات | داستان کوتاهی از #مجید_اسطیری
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10737
▪️معرفی کتابهای کودک و نوجوان با موضوع حجاب | یادداشتی از #سیده_زهرا_محمدی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10767
▪️آفتاب عشق | شعری از #نصرالله_مردانی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10773
▪️دخترانِ قهرمان | یادداشتی از #مریم_رحیمی_پور به مناسبت روز دختر
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10720
▪️چرا پیرمرد و دریای همینگوی نوبل گرفت؟ | یادداشتی از #سعید_داودی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10802
▪️شاعرِ اکنون | یادداشت #پژمان_سرلک بر مجموعهشعر #دعوتنامه سرودۀ #مریم_کرباسی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10775
▪️در دهۀ کرامت برای فرزندانمان چه کتابهای بخوانیم؟ | یادداشتی از #مرضیه_حق_خواه
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10709
▪️#یادگاری_ها | شعرخوانی زندهیاد #مرتضی_حنیفی
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10748
▪️چرا چهاردهم تیرماه «روز قلم» نامگذاری شده است؟
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10731
#پربازدیدترینها
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گستردن زمین
(فردا به نام #دحوالارض نامگذاری شده است؛ روزی که گفته میشود زمین از زیر آب بیرون آمد و آن نخستین تکه از زمین، جایگاه کعبه بود. به این مناسبت شعری میخوانیم از بانوی شعر انقلاب،زندهیاد #طاهره_صفارزاده که به این روز اختصاص دارد)
▪️گسترده شد زمین
از پای کعبه
که جای بیشتری باشد
برای بودن انسان
برای گسترش انسانیها
بعد از قساوت قابیل
اجدادمان قیامگری کردند
با قلبهای پاک
با ذکر «ایاک نعبند و ایاک نستعین»
با دست و پای خیر
برای چیرگی انسان
بر ناانسانیها
و سرنهادند
بر سختی زمین
از باب سجدۀ شکر
گسترده شد زمین
از پای کعبه
که آن بزرگزمان
قدم بردارد
از تکیهگاه کعبه
به سوی مقصد دین
به سوی حاکمیت عقل و خرد
در باغ خرم همزیستی
در سرزمین درستیها
تاریخ گسترش
به ذهن بینایان
وارد شدهست
چون آفریدگار
از آسمان
به بسط زمین پرداخت
فرمود
دشوار نیست
برای صاحب عرش
نگاهداری هردو
آسمان و زمین
با هم
رسول رحمت
از عصر فتنه
از عصر ما
خبرها داشت
که آمدن عادل را
سردار امن و امان را
به ما خبر داده است
خبر
یگانه امید است
برای ما و زمین
زمین که نفرت دارد
از سکونت ناانسانها
از مغزهای مادی خونآشام
از مرگباری موشکها
از بمبهای وحشی خاکسترساز
از زبالههای سمی
از محتوای گور ستمکاران
زمان
دلتنگیِ زمین را
با سیل و زلزله و طوفان
با حملۀ آتشفشان
سرگرم کرده است
زمین
در جمع منتظران ایستاده است
پیدایش درستی وعده
پیرو قرائت امر است
در عصر آخرین
سردار امن و امان
بنا به امر
از پایگاه کعبه
از مرز گسترش ارض
رو به کشور نیکیها
رو به قارۀ انسانیها
رو به هستی عدل
قدم برمیدارد.
☑️ @ShahrestanAdab
🔻موسیقی امروز بیش از هرچیز به ترانهسرایان خوب نیاز دارد
(گفتوگوی #نیلوفر_بختیاری با #اهورا_ایمان در پروندۀ تخصصی #ترانه_خوانی)
▪️«...برای ارائۀ تعریفی از ترانه باید ویژگیهای مختلفی که در طول هزارسال گذشته این قالب را دچار دگرگونی کردهاند، بررسی کنیم و این کار خیلی سادهای نیست. ما از هزارسال پیش برای ترانه تعاریفی داشتهایم. یکی از کهنترین منابع پژوهشی و نقد ادبی ما مقالۀ نظامی عروضی سمرقندی است. او در کتاب "چهار مقاله" میگوید ترانه، شعری است که زاهد و عامی و دختر و پسر و دیندار و بیدین و... را به رقص و طرب و شعف وامیدارد. سپس بهعنوان شاهدمثال یکدوبیتی میآورد. ما امروز نمیتوانیم این تعریف را اشتباه بدانیم؛ زیرا در آن ویژگیهایی هست که هنوز هم بخشی از تعریف ترانه را دربرمیگیرد. یکی از این ویژگیها مسألۀ موسیقیپذیربودن ترانه است؛ یعنی کلامی که در همراهی و سازگاری با موسیقی سروده میشود...»
متن کامل این گفتوگو را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10826
☑️ @ShahrestanAdab
🔻اصالت زنانه در شعر
(یادداشت #پژمان_سرلک بر مجموعهشعر #پری_روز سرودۀ #حسنا_محمدزاده)
▪️«...محمدزاده آنقدر روشن سروده که هرانسانی را تنها با ذرهای ادراک شاعرانه جذب و میخکوب خواهد کرد.
شعر محمدزاده پر است از ایهام. او شاعرانه رفتار میکند و میسراید. شاعری در میان ما، در خیابان، روی بام، در اتوبوس و هرجا... باید چشم گرداند و او را دید که مشتاقانه سر تکان میدهد و در دفترچۀ صورتیاش چیز مینویسد و با شیطنتی دخترانه هرچیزی را که بخواهد با شکلی دوستداشتنی جان میبخشد و مال خود میکند:
سگرمههای خیابان همیشه درهم بود
که ردپای تو در داستان من کم بود (نبض صدا)
خیابان در حالت طبیعی و در نگاه انسان عادی اخم نمیکند، تحرک ندارد، تنها خیابان است و جادهندۀ آدمها و ماشینها در خود و این تفاوت بزرگ شاعر با انسانی عادی است. شاعر در هرزمانی و از هرچیزی در شعرش سود میجوید و این در شعر محمدزاده کاملاً محسوس است. در این اثر همهچیز زنده است و میتواند خود روح داشته باشد تا شعر او را خواندنیتر کند... »
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10830
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«دریای زمین» و یگانگی تضادها
(یادداشت #محمدامین_پورحسینقلی بر مجموعۀ #دریای_زمین نوشتۀ #اورسلاکی_لوژان در پرونده #رمان_فانتزی شهرستان ادب)
▪️«...نامهای حقیقی در برابر نامهای ساختگی، قراردادی و یا کاربردی قرار دارند و هر انسانی، نامی حقیقی دارد که اگر دیگران آن را بدانند، میتوانند قدرتهای او را مهار کنند. دریای زمین، قهرمانان مختلف و روایتهای گوناگونی را در پنججلدش معرفی میکند، اما مهمترین آنها جادوگری است با نام حقیقی گِد و نام کاربردی اسپارو هاوک (جوجهشاهین) که مجموعۀ رمان دربرگیرندۀ سیر زندگی او (از نوجوانی تا پیری) است؛ سیری که هم آفاقی و هم انفسی است.
چالشهای داستان و نبردهایی که در طول آن بهوقوع میپیوندد، برخلاف نبردهای واضح بین خیر و شر و نور و تاریکی است. نیروهای تاریکی وجود دارند، بهخصوص در میانههای رمان... اما ادامۀ داستان و بهخصوص پایانبندی اولین و آخرین قسمت از این پنجگانه، چیزی جز اندیشۀ وحدت وجودی بین همۀ شئون و ارکان جهان و حتی میان خصلتهای نیک و بد خود انسان نیست...»
ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10835
☑️ @ShahrestanAdab
🔻کبابماهی
(ستون داستان سایت شهرستان ادب را با داستان تازهای از #امیرحسین_روح_نیا بهروز میکنیم)
▪️«لطیف، یککمچۀ دیگر ذغال به منقل کبابی ریخت. گرد سیاه به هوا برخواست و به هرسو پراکنده شد. با انبر، ذغالها را روی هم انباشت. دستهایش را تکاند و دورش را فوت قایمی کرد تا گرد ذغال را از اطرافش براند. فاضل از نردۀ بالکن جدا شد و از مسیر ابرِ سیاهِ لطیف، کنار رفت و گفت: "... این انصاف نیست".
ـ چی انصافِ که این نیست؟!
ـ بالأخره یکجا باید قال قضیه رو بکنیم.
ـ به تو چه؟ ... قَیِّمِ مَردمی؟
ـ نمیشه دست رو دست گذاشت، نگاه کرد.
لطیف، شیشۀ نفت را از کنار ستون برداشت. شَستش را حائل در بطری کرد و نفت را به ذغالها پاشید. صدای جِرقوجِرق از منقل برخواست. انگار که تگرگ به خشکهدرختان باغ زده باشد...»
متن کامل این داستان را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10822
☑️ @ShahrestanAdab
🔻قهرمانِ قلعۀ جنی
(یادداشت #سمیه_آورند بر رمان نوجوان #هیچکس_جرئتش_را_ندارد در پروندهپرترۀ #حمیدرضا_شاه_آبادی)
▪️«رمان "هیچکس جرئتش را ندارد" در روستای بهرامآباد اتفاق میافتد که هیچیک از اهالی، زندگی تجملاتی ندارند. سر جادۀ روستا قلعهای وجود دارد که از اموال خان آن روستا بوده و بعد از فوت او به قلعۀ تکیه معروف میشود. اما حالا سهسال است که به قلعۀ جنی مشهور شده و هیچکس پا به آنجا نمیگذارد؛ زیرا یکی از اهالی که ساحره است، علائم وجود جنها را دیده و مردم جرأت پاگذاشتن به قلعه را ندارند.
روزی یکی از اهالی پیر و سرشناس محل، حالش وخیم میشود و آرزو میکند که در روزهای پایان عمرش دستمال تعزیهخوانیاش را روی سینهاش بگذارند. حال آنکه دستمال در قلعۀ جنی جا مانده است. حمید، فتاح، یونس و قادر که از نوجوانان ده بودند، تصمیم میگیرند که هرطورشده وارد قلعۀ جنی شوند و آن دستمال را بیاورند؛ اینجاست که تازه اتفاقهای رمان آغاز میشود...»
متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
🔗 shahrestanadab.com/Content/ID/10836
☑️ @ShahrestanAdab