🔻مجموعه داستان «نفرین به هرچه قانون!» نوشتۀ #مجید_اسطیری منتشر شد
▪️این نویسنده جوان پیش از این با اشاره به مضامین متنوع در کتاب #نفرین_به_هرچه_قانون گفته بود: این کار مجموعهای از داستانهای سالهای اخیر بنده است که مثل مجموعه داستان قبلیام #تخران این مجموعه هم فضاهای رنگارنگ و متنوعی دارد که موضوعات و مضامین متنوعی را دربر میگیرد. این مجموعه هم داستانهای روانشناختی دارد و هم داستانهای اجتماعی و عاشقانه. سعی میکنم از جهات مختلف به زندگی آدم ها نگاه کنم و معمولا هم طبقه فرودست و آدم های معمولی را زیر ذره بین میگذارم و سعی میکنم نشان دهم چالش های روانی و اخلاقی آنان را نباید دست کم گرفت.
«نفرین به هرچه قانون» شامل هفت داستان کوتاه است که در بازه زمانی سالهای ۹۲ تا ۹۶ توسط اسطیری نوشته شدهاند. داستانهایی اجتماعی و روانشناختی که مانند کارهای پیشین این نویسنده عنصر «قصه» در آنها پررنگ است.
پیش فروش این اثر زودی از طرف نشر اسم انجام خواهد شد و نسخه الکترونیک آن نیز طی هفتههای پیش رو در سایتهای معتبر عرضه خواهد شد.
🔗 متن کامل این خبر را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11604
☑️ @ShahrestanAdab
50.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #شعر_و_تماشا
▪️شعرخوانی #محمدرضا_وحیدزاده در پرونده #رمضانیه، موسسۀ شهرستان ادب
☑️ @ShahrestanAdab
🔻سر آغاز
(شعری از #علیرضا_سمیعی در پرونده #رمضانیه)
▪️پيش از آنكه درخت
صدای پرنده باشد
پيش از آه سنگی كوه در سينه زمين
پيش از آنكه در كرشمه آهو
دشت تاسيس شود
قبل از آنكه فرشته عشق را بداند كه چيست
قبل از آنكه ابليس در اشک ناتوانیاش ساغری زند
قبل از آنكه تاريكي اسم در جهان پراكنده گردد
من بر او و آنها كه اويند
و آنها و او كه آنهاست
سجده بردم
🔗 #صدای_بهتر_زخم کتاب شعر «علیرضا سمیعی» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
adabbook.com/صدای-بهتر-زخم
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مغولها هرسال به ما حمله میکنند
(یادداشت #مرتضی_شمس_آبادی بر رمان #پست_طهران در پروندهپرترۀ #هادی_حکیمیان)
▪️«..."هادی حکیمیان" این سالها دست به قلمش بیشتر و قلمش روانتر شده است. کتابهایش زودبهزود منتشر میشوند و همت خودش نیز برای نوشتن بالا رفته است. از میان کارهایی که از حکیمیان خواندم، موفقترین تجربههایش را دو رمان نوجوان "باغ خرمالو" و "خواب پلنگ" میدانم. با اینحال وقتی دیدم رمان تازۀ او یعنی "پست طهران" منتشر شده، مشتاق شدم تا آن را تهیه کنم و بخوانم تا ببینم اینبار چه کرده است. آیا توانسته است به خوبی رمانهای قبلیاش عمل کند یا خیر؟
پست طهران بر شانههای سرهنگ میانسالی است که در کودتای ۲۸ مرداد، تانکی را که در دست داشته در میان جمعیت معترضان رها میکند و میرود. مصدق از نخستوزیری خلع میشود و زاهدی جای او را میگیرد. در بین درگیریها خانۀ سرهنگ را میسوزانند و همسر پابهماهش را کشانکشان برای زهرچشمگرفتن راه میبرند. بچۀ به دنیا نیامدهاش میمیرد، همسرش او را ترک میکند و از آن سال، از نظام اخراج میشود. قندشکن به دست میگیرد و در بازار قند و شکر میفروشد تا زمانی که میبینیم: "ز انتخاب چو کاری نمیرود از پیش/ به پور کاوه بگو فکر انقلاب کند"...»
🔗 متن کامل این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11471
🔗 آثار «هادی حکیمیان» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
www.adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
10.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #ابریشم_شعر
▪️شناخت #فردوسی
(سخنرانی استاد #عباس_ساعی در اردوی #آفتابگردان_ها، به بهانۀ روز بزرگداشت حکیم فردوسی)
☑️ @ShahrestanAdab
🔻شاهنشه
(شعری از #علی_محمد_مودب به مناسبت شهادت #امام_علی علیهالسلام)
▪️دنیا مجال بوسه به خاک در علیست
باغ بهشت منظره دیگر علیست
کعبه بنا شد از جهت اولین دمش
مسجد مبارک از نفس آخر علیست
پرواز او فراتر از این آسمان ماست
قدر آن شبی که درخور بال و پر علیست
شاهنشهی که پینه به نعلین خویش زد
در حیرت است چرخ که این کشور علیست
خطهای عهدنامۀ مالک سوالهاست
کو مهتری که خاک پی اشتر علیست
تا هست عدل از نمکخندههای او
آبادی بهشت هم از کوثر علیست
آنجا که علم آدم و خاتم به هم رسد
قلب سلیم و خاطر روشنگر علیست
صفین را ببین و دلش را به نیزهها
تا بنگری که غربت و غم لشگر علیست
بر نیزه رفت اصغر و اکبر در این جدال
پیداست تا همیشه که دعوا سر علیست
زینب بزرگ بتشکن کوفه و دمشق
پیغمبر خداست نه پیغمبر علیست
من هم فتاده شور سلیمانیام به سر
چشم گدا به خاتم انگشتر علیست
🔗 آثار «علیمحمد مودب» را از فروشگاه اینترنتی #ادب_بوک تهیه نمایید:
adabbook.com
☑️ @ShahrestanAdab
🔻«کشفِ مرگ» به روایت #اورهان_پاموک | از کتاب #خانه_خاموش
(چهلوسومین صفحه از #یک_صفحه_خوب_از_یک_رمان_خوب)
▪️«چهار ماه پیش از مرگش بود باد از لای درز پنجرهها زوزه میکشید. روی تختم دراز کشیده بودم، اما صدایِ قدمهایِ صلاحالدین یک لحظه هم قطع نمیشد. صدایِ پاهایش، صدایِ توفان و ضربات کرکره به دیوار نمیگذاشت بخوابم. بعد صدای پایش را شنیدم که داشت نزدیک میشد. ترسیدم! ناگهان در باز شد. قلبم ریخت. بعد از سالها اولین بار بود که میآمد تویِ اتاقم. در درگاه ایستاد و گفت نمیتوانم بخوابم، فاطمه! انگار مست نبود. سرِ شام ندیده بودم چقدر نوشیده.
چیزی نگفتم. سلانه سلانه آمد تویِ اتاق. آتشی در نگاهش بود. گفت نمیتوانم بخوابم فاطمه، چون چیز ترسناکی کشف کردهام. امشب باید به حرفهایم گوش کنی. اجازه نمیدهم بافتنیات را برداری و بروی تویِ آن اتاق. باید کشفِ ترسناکم را به کسی بگویم! فکر کردم کوتوله آن پائین است و میمیرد برایِ شنیدنِ حرفهای تو، صلاحالدین. امّا حرفی نزدم، چون صورتش حالت عجیبی داشت...»
🔗 متن کامل این صفحه را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11607
☑️ @ShahrestanAdab
🔻گونههای ماه
(شعری از #بهروز_آورزمان به مناسبت شهادت امیرالمؤمنین #امام_علی علیهالسلام)
▪️خسوف است اینکه میبینم، و یا بیگاه افتادهست!
چرا رنگ عزا بر گونههای ماه افتادهست!
سلیمان سر به چاه آورده دنبال چه میگردد
چرا اندوه دارد خاتمش در چاه افتادهست؟!
مصیبت دربهدر میگردد و دنبال قربانیست
گمانم قرعۀقسمت به آلُالله افتادهست
امیری از امیران بر زمین افتاده است انگار
که اینسان ولوله در خیمهگاه شاه افتادهست
به دور بیت مولا کاسهگردانند کوکبها
خدایا کهکشان راه شیری راه افتادهست!
کسی باور ندارد حادثه آن قدر سنگین است
که کوهی این چنین از ضربه یک کاه افتادهست
کسی نشنیده از کاهی بیفتد بر زمین کوهی
علی آری علی مرتضی والله افتادهست
☑️ @ShahrestanAdab
🔻اصل شادی و کانِ غم
(یادداشتی از #محمدقائم_خانی به مناسبت روز بزرگداشت حکیم #خیام_نیشابوری)
▪️«به آنها که دوصدسال است در حسرت متجدد شدن میسوزند، و آنهایی که نیم قرن یا بیشتر است که کابوسی جز تجدد ندارند، باید گفت تا دست به دست خیام ندهیم، اسیر این سیستم جهانی خواهیم بود. نه به مواهبش میرسیم، نه از شرش در امان خواهیم ماند. مسأله البته خیام نیست، بیشتر از آن کل سنت است ماست، منتها بعد از انقلاب توجهاتی گذرا به بخشی از سنت انجام شده که اتفاقا کارآ هم نبوده. سنت خودش پیشنهادهای آینده را درون خودش دارد، نمی شود هر تکه ای از سنت را به هر هدف دلخواهی وصلهپینه کرد. منتها ویژگی خاص خیام این است که کمتر در گیر و دار مصادره به مطلوب دستمالی شده. همین به ما امکان می دهد که از دامِ ادادرآورندگان رها شویم و کمی به تغییرات واقعی و حقیقی بپردازیم. به جای کپی برداری به حاق تغییر فکر کنیم و به جای دل خوش کردن به داشته ها، به دنبال سرمایه های واقعی در سنت باشیم. یکی از اصلی ترین نکات مورد توجه خیام در رباعیاتش، بنیاد دگرگون شونده حیات دنیاست...»
🔗 ادامۀ این یادداشت را در سایت شهرستان ادب بخوانید:
shahrestanadab.com/Content/ID/11609
☑️ @ShahrestanAdab
🔻مهمان توام | با دکلمۀ «علیمحمد مودب» و آهنگسازی «امیرحسین سمیعی»
▪️تازهترین اثر #دفتر_موسیقی شهرستان ادب با عنوان #مهمان_توام با شعری از زندهیاد #محمد_قهرمان، به مناسبت سالروز در گذشت ایشان. این دکلمه را با صدای #علی_محمد_مودب و آهنگسازی #امیرحسین_سمیعی بشنوید.
🔗 aparat.com/v/fuz52
☑️ @ShahrestanAdab
🔻دوستت دارم
(شعری از #سجاد_سامانی در پرونده #رمضانیه)
▪️تو پادشاهی و من مستمند دربارم
مگر تو رحم کنی بر دو چشم خونبارم
مرا اگر به جهنم بیفکنی ای دوست
هنوز نعره برآرم که دوستت دارم...
ردای عفو، برازندۀ بزرگی توست
وگرنه من به عذاب تو هم سزاوارم
امید من به خطاپوشی تو آنقدر است
که در شمار نیاید گناه بسیارم
تو را به فضل تو میخوانم و امیدم هست
اگر به قدر تمام جهان خطاکارم...
☑️ @ShahrestanAdab