🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (33) 🌺
.
#ازدواج
#آخر_هفته_میريم_برای_خواستگاری
(#راوی : آقای جبار ستوده)
شهريور پنجاه ونه آمد #تهران. مادر خيلی خوشحال بود. بعد از ماه ها فرزندش را می ديد. يک روز بی مقدمه گفت: مادر، تا کی میخوای دنبال کار #انقلاب باشی، سن تو رفته بالای سی سال نمیخوای ازدواج کنی؟!
#شاهرخ خنديد و گفت:
چرا، يه تصميم هایی دارم. يکی از پرستارهای انقلابی و مومن هست که دوستان معرفی کردند. اسمش فريده خانم و آدرسش هم اينجاست. بعد برگه ای را داد به مادر و گفت: آخر هفته میريم برای خواستگاری، خيلی خوشحال شديم. دنبال خريد لباس و... بوديم.
ظهر روز دوشنبه سی و يکم شهريور #جنگ شروع شد.
شاهرخ گفت: فعلاً صبر کنيد تا تکليف جنگ روشن بشه.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران
💫شهیدشاهرخ ضرغامشهیدمغفوری💫
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (33) 🌺 .#خستگی_ناپذیر #نماز_صبح #همه_چی_دست_خداست (#راوی : آقای جبار ستوده) .ني
🌺#شهید_شاهرخ_ضرغام (34) 🌺
.
#ازدواج
#آخر_هفته_میريم_برای_خواستگاری
(#راوی : آقای جبار ستوده)
شهريور پنجاه ونه آمد #تهران. مادر خيلی خوشحال بود. بعد از ماه ها فرزندش را می ديد. يک روز بی مقدمه گفت: مادر، تا کی میخوای دنبال کار #انقلاب باشی، سن تو رفته بالای سی سال نمیخوای ازدواج کنی؟!
#شاهرخ خنديد و گفت:
چرا، يه تصميم هایی دارم. يکی از پرستارهای انقلابی و مومن هست که دوستان معرفی کردند. اسمش فريده خانم و آدرسش هم اينجاست. بعد برگه ای را داد به مادر و گفت: آخر هفته میريم برای خواستگاری، خيلی خوشحال شديم. دنبال خريد لباس و... بوديم.
ظهر روز دوشنبه سی و يکم شهريور #جنگ شروع شد.
شاهرخ گفت: فعلاً صبر کنيد تا تکليف جنگ روشن بشه.
#لطفا_در_نشر_زندگی_این_شهید_بزرگوار_مرا_یاری_کنید...
#ان_شاالله_عاقبت_بخیر_شید_و_شهید
#حر_انقلاب_اسلامی_ایران