بر "زلالاندیشه" #جرعهنوش_قلزم_غدیر🟩غدیریه(۱)
💢حضرت آیتالله صمدی آملی (حفظه الله) :
✍#تشاجر
در محضر جناب رسولالله(ص)،
#مانع _ارتقاء
#خانوادهی_اسلامی
"یا ایّها المسلمون" به
#خانواده_ایمانیِ علویمشربِ
"یا ایّها الّذین آمنوا"
✍ بعد از انجام اعمال حَجّةُالوداع و در راه بازگشت، در منطقه جُحفه، آن دستورالعمل سنگین را جناب رسولالله (ص) پیاده فرمودند؛
چه اینکه میدانستند بحث ولایت امیرالمؤمنین(ع)، بیشک یک نحوه عکسالعمل تند کسانی را به دنبال دارد که به راحتی نمیتوانند بیایند در درون این خانوادهای که خیلی سنگین و وزین است جا گیرند.
نمونه آن این است که؛ وقتی جناب رسول الله(ص) در روز غدیر حضرت وصی امیرالمؤمنین علی(ع) را به عنوان جانشینی معرفی فرمودند، یک نفر از صحابه(حرث بن نعمان فهری) به جناب رسول الله(ص) عرضه داشت:
《یا رسولالله! شما به ما گفتید از بتها دست بکش، ما دست کشیدیم؛
گفتید بیایید خداپرستی کنیم، ما آمدیم؛
گفتید من رسول خدایم، قبول کردیم؛
گفتید نماز بخوانید،
روزه بگیرید،
زکات بدهید،
و الآن هم ما را به حج بردید و این همه ما را گرداندی، گفتیم چشم؛
امروز (روز غدیر) هم، شنیدم علی را به عنوان جانشین خودت معرفی کردی!
این را تو گفتی یا خدا گفته است؟》
_ مشاجره این صحابه با خاتم انبیا(ص) را ببینید!
اگر جناب رسول الله(ص) میخواستند در زمان احرام در حج، جانشینی را ابلاغ بفرمایند،
همین مشاجرین در آنجا هم حضور داشتند و حال اینکه
حج محل تشاجر نیست.
آنجا در طی ۲۳ سال خانوادهی «یا أیّها الناس» آمدند؛ اما به چه خون دل خوردنی از سوی نبی(ص) و مجاهدات وصی(ع) حرکت کردند و تازه آمدند در دایرهی «یا أیّها المسلمون» قرار گرفتند.
آنها نمیتوانند در خانوادهی «یا أیّها الّذین آمنوا» قرار بگیرند.
لذا نبی(ص) در جواب آن شخص معترض فرمودند:
شهدالله، به آن خدایی که جانم در دست اوست، خودش به من امر فرمود در جحفه من این کار را انجام بدهم که آن آیه در شأن آن شخص نازل شد که
«وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ :
و[ياد كن] هنگامى را كه گفتند: «خدايا، اگر اين[كتاب] همان حقِّ از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگهايى بباران يا عذابى دردناك بر سر ما بياور. (انفال/33)
صحابه معترض گفت:
《خدایا این شخص(منظور جناب رسول الله(ص)) اگر راست میگوید و از ناحیه تو اعلام شده است یا یک سنگی بالای سر من بیانداز مرا بکش یا یک عذاب الیمی بیاور.
ببینید نمی تواند در این خانواده وارد بشود! 》
سبحان الله! آدم دهان باز میکند حرف بزند، گاهی حرفها، عبارات و کلمات از خود شخص جنبهی إنشایی پیدا میکند و همان در نظام هستی دفعتاً بإذن الله مسجّل میشود.
در این واقعه درخواست صحابی معترض برای عذاب خودش از سوی خداوند هر دو نوع عذاب بر صحابه معترض وارد شد؛ که سنگ را در این دنیا بگیر و عذاب الیم را در آخرت. فوراً سنگ بر سر آن شخص آمد و کشته شد.
#غدیر
تشکیل یک
#خانوادهی_ایمانی است.
@shakhehtoba
بر "زلالاندیشه" #جرعهنوش_قلزم_غدیر
غدیریه(۵)
💢حضرت آیتالله صمدی آملی (حفظه الله) :
#تنازع و #تشاجر
#صحابه_ظلمانی عامل
#رجم_و_سقوط_ابدی از
محضر جناب رسولالله(ص) و
#سکوت_صحابه_شهودی عامل
#اتحاد_و_معیت_ابدی با خاتم انبیاء (ص)
✍در روایات داریم:
حضرت رسولالله(ص)، نه تنها
《شفیع مردم》 است بلکه حتی
《شفیع همه انبیاء》 است.
این صحابه یک چنین آقایی(ص) داشتند.
این صحابه ظلمانی و نزاعی که آمدند خودشان را به بدبختیهای دنیا دچار کردند،
معرفت نداشتند که
در محضر چه کسی تشرّف دارند؟!
ببینید فرق رفتار دو صحابه در زمانی که پیامبر(ص) در حالت کسالت جسمی هستند و میخواهند از این نشئه به نشئه بالاتر تشرّف فرما شوند؛
1⃣یک صحابه میگوید:
این آقا(ص) هذیان میگوید(نعوذ بالله)؛
2⃣اما صحابه دیگر(امام علی(ع)) میفرماید:
همان موقعی که تو میگویی
خاتم انبیا(ص) هذیان میگوید
برای من هزار باب علم گشوده شد
و از هر بابی از آن هزار باب
هزاران باب علم باز شد.
چه صحنهای مشاهده میشود⁉️
تمام علمای اهل سنّت و تمام منابع روایی اهل سنّت، حدیث ابنعبّاس در واقعهی زمان وفات حضرت(حدیث قرطاس و قلم یا یوم خمیس) را نقل کردهاند که یک عدهای در محضر حضرت بودند؛ بین آنان کشمکش و تنازع برخواست؛ چون جناب رسول الله(ص) فرمودند:
برای من قلم و کاغذ بیاورید
تا من کتابی را بنویسم که
هرگز گمراه نشوید؛
یکی از صحابه در مورد پیغمبر(ص) گفت:
ایشان الآن تب کرده است؛ «قد غلبه الوجع»؛
و با این حالش نمیتواند مطلبی بنویسد و
وانگهی هذیان میگوید.(نعوذ بالله)
خلاصه یک عده به دفاع از امر پیغمبر(ص) و یک عده هم در مخالفت با امر نبی(ص) با طرف مقابل، در محضر انسان کامل تنازع میکردند؛
در همین لحظه جناب خاتم انبیاء(ص) به امیرالمؤمنین(ع) که در گوشهای نشسته و سکوت کرده بودند و اصلاً در بین متنازعین نبودند، فرمودند:
علی جان! گوش خودت را بیاور. امام علی(ع) جلو رفتند و برگشتند؛ چند لحظهای طول کشید؛ بعداً از جناب امیرالمؤمنین(ع) سؤال کردند چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند:
هزار باب به من علم یاد داد که از هر دری از این هزار باب، هزار در به روی من باز شد.
ای نظام هستی!
ای همهی عالم!
ای آقایان اهل سنّت!
ای آقایان اهل تشیّع!
بفرمایید! این کتاب صحنهی وفات جناب رسول الله(ص)
را محضر شما میگشاییم؛
یک شاگردی است که میگوید:
پیغمبر(ص) هذیان میگوید
و یک شاگرد دیگر همین لحظه
از او هزار باب علم میگیرد.
❤️ما به دنبال این آقاجان(ع) هستیم❤️.
@shakhehtoba
24 صفر سالروز ریشه شروع تمام رزایای بشریت🟫
قالابنعباس :
《الرزیه کل الرزیه
ما حال بیننا و
بین کتاب رسولالله
ریشه تمام بدبختی بشریت
وقتی شروع شد که
همان روز پنجشنبه عدهای مانع
از کتابت پیامبر برای
سعادت ابدی بشریت شدند 》
💢حضرت آیتالله صمدی آملی (حفظه الله) :
#تنازع و #تشاجر
#صحابه_ظلمانی عامل
#رجم_و_سقوط_ابدی از
محضر جناب رسولالله(ص) و
#سکوت_صحابه_شهودی عامل
#اتحاد_و_معیت_ابدی با خاتم انبیاء (ص)
✍در روایات داریم:
حضرت رسولالله(ص)، نه تنها
《شفیع مردم》 است بلکه حتی
《شفیع همه انبیاء》 است.
این صحابه یک چنین آقایی(ص) داشتند.
این صحابه ظلمانی و نزاعی که آمدند خودشان را به بدبختیهای دنیا دچار کردند،
معرفت نداشتند که
در محضر چه کسی تشرّف دارند؟!
ببینید فرق رفتار دو صحابه در زمانی که پیامبر(ص) در حالت کسالت جسمی هستند و میخواهند از این نشئه به نشئه بالاتر تشرّف فرما شوند؛
1⃣یک صحابه میگوید:
این آقا(ص) هذیان میگوید(نعوذ بالله)؛
2⃣اما صحابه دیگر(امام علی(ع)) میفرماید:
همان موقعی که تو میگویی
خاتم انبیا(ص) هذیان میگوید
برای من هزار باب علم گشوده شد
و از هر بابی از آن هزار باب
هزاران باب علم باز شد.
چه صحنهای مشاهده میشود⁉️
تمام علمای اهل سنّت و تمام منابع روایی اهل سنّت، حدیث ابنعبّاس در واقعهی زمان وفات حضرت(حدیث قرطاس و قلم یا یوم خمیس) را نقل کردهاند که یک عدهای در محضر حضرت بودند؛ بین آنان کشمکش و تنازع برخواست؛ چون جناب رسول الله(ص) فرمودند:
برای من قلم و کاغذ بیاورید
تا من کتابی را بنویسم که
هرگز گمراه نشوید؛
یکی از صحابه در مورد پیغمبر(ص) گفت:
ایشان الآن تب کرده است؛ «قد غلبه الوجع»؛
و با این حالش نمیتواند مطلبی بنویسد و
وانگهی هذیان میگوید.(نعوذ بالله)
خلاصه یک عده به دفاع از امر پیغمبر(ص) و یک عده هم در مخالفت با امر نبی(ص) با طرف مقابل، در محضر انسان کامل تنازع میکردند؛
در همین لحظه جناب خاتم انبیاء(ص) به امیرالمؤمنین(ع) که در گوشهای نشسته و سکوت کرده بودند و اصلاً در بین متنازعین نبودند، فرمودند:
علی جان! گوش خودت را بیاور. امام علی(ع) جلو رفتند و برگشتند؛ چند لحظهای طول کشید؛ بعداً از جناب امیرالمؤمنین(ع) سؤال کردند چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند:
هزار باب به من علم یاد داد که از هر دری از این هزار باب، هزار در به روی من باز شد.
ای نظام هستی!
ای همهی عالم!
ای آقایان اهل سنّت!
ای آقایان اهل تشیّع!
بفرمایید! این کتاب صحنهی وفات جناب رسول الله(ص)
را محضر شما میگشاییم؛
یک شاگردی است که میگوید:
پیغمبر(ص) هذیان میگوید
و یک شاگرد دیگر همین لحظه
از او هزار باب علم میگیرد.
ما به دنبال این آقاجان(ع) هستیم
@shakhehtoba
🌸🍂🍃🍂🍃🍂
🍂🍃🍂🍃
🍂🍃
🍂
❤ بر "زلالاندیشه" #جرعهنوش_قلزم_غدیر
۵)
💢 آیتالله صمدی آملی (حفظه الله) :
#تنازع و #تشاجر
#صحابه_ظلمانی عامل
#رجم_و_سقوط_ابدی از
محضر جناب رسولالله(ص) و
#سکوت_صحابه_شهودی عامل
#اتحاد_و_معیت_ابدی با خاتم انبیاء (ص)
✍در روایات داریم:
حضرت رسولالله(ص)، نه تنها
《شفیع مردم》 است بلکه حتی
《شفیع همه انبیاء》 است.
این صحابه یک چنین آقایی(ص) داشتند.
این صحابه ظلمانی و نزاعی که آمدند خودشان را به بدبختیهای دنیا دچار کردند،
معرفت نداشتند که
در محضر چه کسی تشرّف دارند؟!
ببینید فرق رفتار دو صحابه در زمانی که پیامبر(ص) در حالت کسالت جسمی هستند و میخواهند از این نشئه به نشئه بالاتر تشرّف فرما شوند؛
1⃣یک صحابه میگوید:
این آقا(ص) هذیان میگوید(نعوذ بالله)؛
2⃣اما صحابه دیگر(امام علی(ع)) میفرماید:
همان موقعی که تو میگویی
خاتم انبیا(ص) هذیان میگوید
برای من هزار باب علم گشوده شد
و از هر بابی از آن هزار باب
هزاران باب علم باز شد.
چه تفاوت در رفتار دو گروه صحابه در صحنه وفات نبی(ص) مشاهده میشود⁉️
تمام علمای اهل سنّت و تمام منابع روایی اهل سنّت، حدیث ابنعبّاس در واقعهی زمان وفات حضرت(حدیث قرطاس و قلم یا یوم خمیس) را نقل کردهاند که یک عدهای در محضر حضرت بودند؛ بین آنان کشمکش و تنازع برخواست؛ چون جناب رسول الله(ص) فرمودند:
برای من قلم و کاغذ بیاورید
تا من کتابی را بنویسم که
هرگز گمراه نشوید؛
یکی از صحابه در مورد پیغمبر(ص) گفت:
ایشان الآن تب کرده است؛ «قد غلبه الوجع»؛
و با این حالش نمیتواند مطلبی بنویسد و
وانگهی هذیان میگوید.(نعوذ بالله)
خلاصه یک عده به دفاع از امر پیغمبر(ص) و یک عده هم در مخالفت با امر نبی(ص) با طرف مقابل، در محضر انسان کامل تنازع میکردند؛
در همین لحظه جناب خاتم انبیاء(ص) به امیرالمؤمنین(ع) که در گوشهای نشسته و سکوت کرده بودند و اصلاً در بین متنازعین نبودند، فرمودند:
علی جان! گوش خودت را بیاور. امام علی(ع) جلو رفتند و برگشتند؛ چند لحظهای طول کشید؛ بعداً از جناب امیرالمؤمنین(ع) سؤال کردند چه اتفاقی افتاد؟ فرمودند:
هزار باب به من علم یاد داد که از هر دری از این هزار باب، هزار در به روی من باز شد.
ای نظام هستی!
ای همهی عالم!
ای آقایان اهل سنّت!
ای آقایان اهل تشیّع!
بفرمایید! این کتاب صحنهی وفات جناب رسول الله(ص)
را محضر شما میگشاییم؛
یک شاگردی است که میگوید:
پیغمبر(ص) هذیان میگوید
و یک شاگرد دیگر همین لحظه
از او هزار باب علم میگیرد.
❤️ما به دنبال این آقاجان(ع) هستیم❤️.
بر "زلالاندیشه" #جرعهنوش_قلزم_غدیر🟩غدیریه(۱)
💢حضرت آیتالله صمدی آملی (حفظه الله) :
✍#تشاجر
در محضر جناب رسولالله(ص)،
#مانع _ارتقاء
#خانوادهی_اسلامی
"یا ایّها المسلمون" به
#خانواده_ایمانیِ علویمشربِ
"یا ایّها الّذین آمنوا"
✍ بعد از انجام اعمال حَجّةُالوداع و در راه بازگشت، در منطقه جُحفه، آن دستورالعمل سنگین را جناب رسولالله (ص) پیاده فرمودند؛
چه اینکه میدانستند بحث ولایت امیرالمؤمنین(ع)، بیشک یک نحوه عکسالعمل تند کسانی را به دنبال دارد که به راحتی نمیتوانند بیایند در درون این خانوادهای که خیلی سنگین و وزین است جا گیرند.
نمونه آن این است که؛ وقتی جناب رسول الله(ص) در روز غدیر حضرت وصی امیرالمؤمنین علی(ع) را به عنوان جانشینی معرفی فرمودند، یک نفر از صحابه(حرث بن نعمان فهری) به جناب رسول الله(ص) عرضه داشت:
《یا رسولالله! شما به ما گفتید از بتها دست بکش، ما دست کشیدیم؛
گفتید بیایید خداپرستی کنیم، ما آمدیم؛
گفتید من رسول خدایم، قبول کردیم؛
گفتید نماز بخوانید،
روزه بگیرید،
زکات بدهید،
و الآن هم ما را به حج بردید و این همه ما را گرداندی، گفتیم چشم؛
امروز (روز غدیر) هم، شنیدم علی را به عنوان جانشین خودت معرفی کردی!
این را تو گفتی یا خدا گفته است؟》
_ مشاجره این صحابه با خاتم انبیا(ص) را ببینید!
اگر جناب رسول الله(ص) میخواستند در زمان احرام در حج، جانشینی را ابلاغ بفرمایند،
همین مشاجرین در آنجا هم حضور داشتند و حال اینکه
حج محل تشاجر نیست.
آنجا در طی ۲۳ سال خانوادهی «یا أیّها الناس» آمدند؛ اما به چه خون دل خوردنی از سوی نبی(ص) و مجاهدات وصی(ع) حرکت کردند و تازه آمدند در دایرهی «یا أیّها المسلمون» قرار گرفتند.
آنها نمیتوانند در خانوادهی «یا أیّها الّذین آمنوا» قرار بگیرند.
لذا نبی(ص) در جواب آن شخص معترض فرمودند:
شهدالله، به آن خدایی که جانم در دست اوست، خودش به من امر فرمود در جحفه من این کار را انجام بدهم که آن آیه در شأن آن شخص نازل شد که
«وَ إِذْ قالُوا اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَليمٍ :
و[ياد كن] هنگامى را كه گفتند: «خدايا، اگر اين[كتاب] همان حقِّ از جانب توست، پس بر ما از آسمان سنگهايى بباران يا عذابى دردناك بر سر ما بياور. (انفال/33)
صحابه معترض گفت:
《خدایا این شخص(منظور جناب رسول الله(ص)) اگر راست میگوید و از ناحیه تو اعلام شده است یا یک سنگی بالای سر من بیانداز مرا بکش یا یک عذاب الیمی بیاور.
ببینید نمی تواند در این خانواده وارد بشود! 》
سبحان الله! آدم دهان باز میکند حرف بزند، گاهی حرفها، عبارات و کلمات از خود شخص جنبهی إنشایی پیدا میکند و همان در نظام هستی دفعتاً بإذن الله مسجّل میشود.
در این واقعه درخواست صحابی معترض برای عذاب خودش از سوی خداوند هر دو نوع عذاب بر صحابه معترض وارد شد؛ که سنگ را در این دنیا بگیر و عذاب الیم را در آخرت. فوراً سنگ بر سر آن شخص آمد و کشته شد.
#غدیر
تشکیل یک
#خانوادهی_ایمانی است.
🌹کانال شاخه طوبی 🌹
@shakhehtoba
https://eitaa.com/joinchat/2841182208C176d11888a