#امام_حسین #گودال_قتلگاه
شبی که صبح شهادت در انتظار تو بود
جهان، مسخّر روح بزرگوار تو بود
لهیب تشنگیات، روح دشت را میسوخت
فرات موجزنان گرچه در کنار تو بود
به رزم، قصد فنای جهان، گرت میبود
نه آسمان، نه زمین، مردِ کارزار تو بود
اگر شجاعت و ایثار، جاودانی شد
ز خون پاکِ دلیران جاننثار تو بود
به جای ماند اگر نامی از جوانمردی
ز پایمردی یاران نامدار تو بود
به پیشواز اجل آن چنان کمر بستی
که مرگ، مضطرب از طفل شیرخوار تو بود
شُکوه نام بلند تو، جاودان باقیست
که سربلندی و آزادگی، شعار تو بود
به روی دست تو پرپر شد از خدنگ ستم
گلی که از چمن حُسن، یادگار تو بود
اگرچه گلشنت ای باغبان به غارت رفت
خزانِ باغِ تو، آغازِ نوبهارِ تو بود
درخت عدل و مروّت که آبیاری شد
رهین منّت شمشیر آبدار تو بود
به جز دل تو که بود از وصال، خرّم و شاد
جهان و هر چه در او بود، سوگوار تو بود
به غیرِ داغ محبت به دل نبود تو را
اگرچه سینهٔ هر لاله داغدار تو بود...
🔸شاعر:
#ذبیح_الله_صاحبکار
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
چنان اسفند میسوزد به صحرا ریگها فردا
چه خواهد شد مگر در سرزمین کربلا فردا
تمام دشت را زینب به خون آغشته میبیند
مگر باران خون میبارد از عرش خدا فردا
برادر، دل گواهی میدهد امشب شب قدر است
اگر امشب شب قدر است، قرآنها چرا فردا...
همه در جامۀ احرام دست از خویشتن شستند
شگفتا عید قربان است گویا در منا فردا
ببین ششماههات بیتاب در گهواره میگرید
علی از تشنگی جان میدهد امروز یا فردا
ببوسم کاش دست و پای اکبر را و قاسم را
همانانی که میافتند زیر دست و پا فردا
برادر! وقت جان افشانی عباس نزدیک است
قیامت میشود وقتی بگوید یا اخا فردا
برادر! خوب میخواهم ببینم روی ماهت را
هراسانم که نشناسم تو را بر نیزهها فردا
به مادر گفته بودم تا قیامت با تو میمانم
تمام هستی من، میروی بی من کجا فردا؟
🔸شاعر:
#میلاد_عرفان_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
پاسخدهنده اوّل آنان «زُهیر» بود
كاندر حضورِ سبط نبی در قیام شد
كای زادهٔ رسول! «سَمِعْنا مَقالكَ»
مطلب عیان بَرِ همه از خاص و عام شد
دنیا اگر همیشگی و مرگ آخرش
ما عزممان همین و نه جز این قیام شد
وآنگه «بُریر» دادِ سخن داد آنچنان
ظاهر، خلوصِ نیّت او از كلام شد
منّت به ما نهاده خدا با وجود تو
ما را ز لطف، شهد شهادت به جام شد
فخر است قطعهقطعه شدن پیش روی تو
طوبی بر آن بدن كه چنینش ختام شد!
پس بهر دلنوازیِ فرزند فاطمه
گاهِ سخن ز «نافع» شیرینكلام شد
گفتا كنون كه گشته گهِ امتحان ما
با رهبریت، محنت ما بیدوام شد
ما دوستیم با تو و با دوستان تو
دشمن به آنكه دشمنیات را مرام شد
ما را ببر به هر طرفی خود ز شرق و غرب
حبل ولایت تو، ز ما «لَا انْفِصام» شد...
🔸شاعر:
#مهدی_خطاط
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 2 - vafat hazrat omebanin 1400 - hosein taheri.mp3
3.06M
🍃از روز اول ما پیمان بستیم
🍃پای این پرچم تا آخر هستیم
🎤 #حسین_طاهری
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
مداحی_آنلاین_همه_جوره_هوامو_داری.mp3
3.32M
🔳 #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴همه جوره هوامو داری
🌴واسه من کم نمیزاری
🎤 #سید_رضا_نریمانی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
4_5866284220862695468.mp3
3.4M
🔳 #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴خدارو شکر که هر کی بپرسه ازم کجاییم؟
🌴جواب من همیشه همینه امام رضائیم
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
YEKNET.IR - shoor 2 - vafat hazrat omebanin 1400 - hosein taheri.mp3
3.06M
🍃از روز اول ما پیمان بستیم
🍃پای این پرچم تا آخر هستیم
🎤 #حسین_طاهری
@maadahi
4_5866284220862695468.mp3
3.4M
🔳 #شهادت_امام_رضا(ع)
🌴خدارو شکر که هر کی بپرسه ازم کجاییم؟
🌴جواب من همیشه همینه امام رضائیم
🎤 #سید_مهدی_میرداماد
@maadahi
🌼 امام زمان عزیزم
روزے دیگر را با ذڪر﷽
و سپس با نام شما
شروع مے ڪنم
امروز، بے نظیرترین
روز زندگےام خواهد بود
سلام بر تو
اے سرچشمہ زندگانے
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🏴
#جمهوری_اسلامی_ایران
#حاج_قاسم_سلیمانی
من آن سروم که دائم از خضوع خاک میخوانم
من آن رودم که مدیون محبت های بارانم
به صد نو جامه نفروشم لباس کهنه خود را
من آن پروانه ای هستم که پای شمع میمانم
هزاران لاله پرپر شد اگر امروز سرسبزم
یقیناً دسترنج باغبان را قدر می دانم
تمام ماه های سال فهمیدند حرفم را
که من دلبسته خردادم اما اهل آبانم
به فصل عاشقی ما رخ تاریخ زیبا شد
خوشم میراث دار سربلندی های دورانم
مخواه از من که با ظلمت سر یک سفره بنشینم
منی که سالها هم سفره نور شهیدانم
نمیبیند شکوه باورم را عجز چشمانت
که من حتی فراتر از بلندی های جولانم
بدانید ای خیابانها شما را فتح خواهم کرد
بدانید ای خیابانها که من هم مرد میدانم
شاعر: #محمود_یوسفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#جمهوری_اسلامی_ایران
اسطورهٔ امنیت و لطف و کرم است
در حال دفاع باش! چون محترم است
یادت نرود که حاج قاسم فرمود:
جمهوری اسلامی ایران حرم است!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#زیارت_اربعین
مردمی که حرف افتاده، ز دین برگشته اند
یا به قول عده ای، از فقر، کافر گشته اند
اربعین با یک نگاه مهدی صاحب زمان
در بیابان نجف تا کربلا سرگشته اند
شاعر: #قاسم_نعمتی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امام_حسین_ع_مناجات
هم گرفتار حسینم هم گرفتار حسن
هم هوادار حسینم هم هوادار حسن
با شفا بیگانه ام این درد من را خوش تر است
چونکه بیمار حسینم چونکه بیمار حسن
ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از
عشق سرشار حسینم عشق سرشار حسن
نیستم میثم ولی لب تر کند جان می دهم
در پی دار حسینم در پی دار حسن
شیر پاک مادرم تاثیر خود را داشته
تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن
هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن
هم بدهکار حسینم هم بدهکار حسن
جور ما را می کشد گاهی حسن گاهی حسین
دائما بار حسینم دائما بار حسن
هر زمان که غصه دارم می روم سر می نهم
روی دیوار حسین و روی دیوار حسن
کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است
در پی کار حسینم در پی کار حسن
بر تنم رخت عزای بچه های فاطمه است
هم عزادار حسینم هم عزادار حسن
اسمشان وقتی می آید پلکمان تر می شود
هم گهربار حسینم هم گهربار حسن
این یکی شد بی حرم آن دیگری شد بی کفن
روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن
....
آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود
روضه ی ناگفته ی قلب شرر بار حسن
شاعر: #وحید_محمدی
(وامی از شعر آقای #حسن_لطفی)
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خاطرات #زیارت_اربعین
چه مرزها که در آن خطه از زمین گم بود
که شرق و غربِ جهان بینشان تفاهم بود
به بوی چای عراقی مسیر مست گذشت
چنان که یاد ندارم عمود چندم بود!
نسیمِ آه، تکان داد هر چه پرچم را
بسا سلام که در راهِ یک علیکم بود
قدم تمام طریق از نفس نمیافتاد
نبود زخم، به پا لب به لب تبسم بود
فدای آنهمه یکرنگیِ سفر گردم
سیاه، لیکن چشم و چراغ مردم بود
رسید از آن سرِ گرما کسی که: اشرب مای
شروع روضه ی ما با همان تکلم بود
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#قبرستان_بقیع
اینجا برای گریه فرصت نیست اصلاً
حتی مجال ذکر و صحبت نیست اصلاً
بی احترامی کار این قوم و قبیله ست
در این نگهبانان محبت نیست اصلاً
جرم است اینجا بردن نام شماها
حرف از حسن شاه کرامت نیست اصلاً
نه صحن داری، نه رواقی و نه گنبد
بالاتر از اینها که غربت نیست اصلاً
بستم دلم را به ضریحی که نداری
دراین بقیع حرف از زیارت نیست اصلاً
در پیشگاه قدس تو بسکه کریمی
حتی نیاز عرض حاجت نیست اصلاً
تقدیر این بود از ازل باشم گدایت
بالاتر از این کار، لذت نیست اصلاً
کار کریم از مستمندان دستگیری است
در محضرت حرفی ز منت نیست اصلاً
هر جا حسن گفتیم مارا راه دادند
با تو نیازی که به دعوت نیست اصلاً
هرکس برای مجتبی گریه نکرده
انگار که اهل سعادت نیست اصلاً
شاعر: #ابراهیم_میرزائی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
گله ای نیست اگر غصه ی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشه ی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترین ها وسط صحن رضا
آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیده ای در طلب اشک مقید داریم
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطره ی بد داریم
شاه بر شانه ی خم، پیکر خود را میبرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبرد
شاعر: #مسعود_یوسف_پور
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
رسید موعد داغی که سخت، سوزان بود
غمی که در اثرش فاطمه پریشان بود
رسید لحظه و ساعات آخر مردی
که اوج دغدغه اش یاری فقیران بود
رسید روز وداع رسول خوبی ها
همان که بر همگان رحمتی فراوان بود
به یاد "یا ابتا" گفتنش به پیغمبر
دو چشم ام ابیها عجیب گریان بود
دوباره یاد اُحد بود و یاد دندانش
دوباره خسته ازین لشگر دو رویان بود
همان زمان که بنای سقیفه برپا شد
دمِ شهادت خاتم، زمانِ هجران بود
اگرچه زهر گرفت از وجود او طاقت
ولی هنوز رخش مثل شمس تابان بود
چقدر تشنه شد و سوخت لحظه ی آخر
همان نبی که دلیل نزول باران بود
هنوز جای همان سنگ های اهل جفا
به روی بال و پر خسته اش نمایان بود
هنوز اهل کسا مست عطر او بودند
هنوز خانه پر از خاطرات جانان بود
چقدر حیف نگاهش اگرکه بسته شود
همان نگاه که اوج یقین سلمان بود
چقدر حیف نفس های آخرش باشد
همان نفس که معطر به عطر قرآن بود
کلامِ راه گشا را نبی به لب آورد
رسید نطفه حرامی و گفت هذیان بود
چقدر خون به دل پاک و خسته اش کردند
چقدر خسته ز شر فلان و بهمان بود
رسول رفت و فدک غصب شد در آن اوضاع
امان ز حال علی... سخت نابه سامان بود
رسول رفت و در این خانه چادر زهرا
میان دود لگدمالِ حزب شیطان بود
رسول رفت و علی را کشان کشان بردند
بتول در عقبش بین راه بی جان بود
رسول رفت و به بازوی او غلاف زدند
همان دمی که در آن کوچه راه بندان بود
رسول رفت و به اشک بتول خندیدند
سه ماه فاطمه از خلق، روی گردان بود
پس از رسول فقط بود جنگ حیدر صبر
جهاد فاطمه رفتن به بیت الاحزان بود
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
از غربت پیمبر، داور به گریه افتاد
توحید روضه خوان شد، کوثر به گریه افتاد
از داغ زهرِ آن دو ملعونه، جسم احمد...
می سوخت آن چنان که بستر به گریه افتاد
وقتی که بی حیا گفت: "إنّ الرَّجل، لَیَهجُر"
جبریل ناله سر داد، منبر به گریه افتاد
هم دختر نبی بود، هم مادر پیمبر
بدجور مادرانه، دختر به گریه افتاد
یاد "حُسینُ مِنّی..." با جدّ خویش می سوخت
آمد حسین، نزدِ دلبر به گریه افتاد
تا حکم صبر را داد احمد به مرتضایش
خیره به همسرش شد، حیدر به گریه افتاد
در بین کوچه کشتند، آقای ما حسن را
از بعد آن دوشنبه، مضطر به گریه افتاد
رفت و ندید احمد، زهرا میان آتش...
آن قدر ناله سر داد، تا در به گریه افتاد
بعد از هجوم دشمن، تا دید میخ در را
از غربت امیرش، قنبر به گریه افتاد
روز دهم شد و شمر آمد میان مقتل
آن قدر ضربه زد که خنجر به گریه افتاد
با قد خم رسید و در بین قتلگه دید...
فرزند بی سرش را، مادر به گریه افتاد
جوری در آن هیاهو فریاد زد: "بُنیّ..."
تا صبح روز محشر، نوکر به گریه افتاد
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7