#امام_سجاد_علیه_السلام
من چهارمین شقایق باغ ولایتم
من معنی عبادت و نور هدایتم
چشمم به جز جفا و مصیبت ندیده است
از خلق دون وفا و محبت ندیده است
بر روی دست من اثر بند مانده است
بر لب همیشه حسرت لبخند مانده است
در دل همیشه داغ گل یاس تازه است
داغ سر شکسته ی عباس تازه است
بر پای من ز شدت تاول نشانه هاست
بر پشت من اثر زِ رَدِ تازیانه هاست
من دیده ام وداع عجیب حسین را
من دیده ام نگاه غریب حسین را
من دیده ام چگونه علی پاره پاره شد
آنجا نفس کشیدن من در شماره شد
من شاهد نهایت غم های زینبم
وآگه ز سوز و درد و اَلَم های زینبم
من شاهد عروج علمدار لشکرم
زائر به قبر کوچک سردار بی سرم
من طعم تلخ سیلی کین را چشیده ام
با زور تازیانه به هر سو دویده ام
دست من و عقیله به هم خصم بسته بود
من شاهدم که ساقه ی آن گل شکسته بود
از بس که زیر شعله ی گرما نشسته بود
عمه تنش ز تابش خورشید خسته بود
از درد او مپرس که وصفش محال شد
تنها بدان که قامت زینب هلال شد
حالا که زهر حاجت دل را روا نمود
این دل دوباره یاد غم کربلا نمود
ای زهر خوش به جان و دل من نشسته ای
شکر خدا که بند زِ بندم گسسته ای
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#در_مسیر_كوفه_و_شام
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
وقتی قرار شد که دلی امتحان شود
باید دچار درد و غمی بیکران شود
رویی برای آنکه شود آبروی دین
باید اسیر سیلی نامحرمان شود
از بهر حفظ معجر خود دختر یتیم
باید به پشت خار مغیلان نهان شود
آن شیر زنی که درد و بلا را به جان خرید
باشد سزا کفیلِ امام زمان شود
قامت برای آنکه بگردد ستون عشق
باید به زیر بار مصائب کمان شود
باید سفیر واقعه بهر حیات نور
با دست بسته در پی قاتل روان شود
آتش بجان خرید که آگاه شد دلش
باید به شام و کوفه چو آتش فشان شود
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
مرا برای خودت انتخاب کردی شکر
ز غصه ات دل ما را کباب کردی شکر
برای خود کسی ام گر چه خار چشمانم
مرا تو سائل عالیجناب کردی شکر
سپید شد همه موهای من به روضه ی تو
به اشک ، صورت ما را خضاب کردی شکر
بهشت هم بروم باز روضه می خوانم
مرا به روضه تو مِنّا خطاب کردی شکر
عجب مرام قشنگی هنوز قبل از مرگ
تمام نامه ی ما را حساب کردی شکر
کنون که غرق گناهم مرا همین دنیا
به هجر کرببلایت عذاب کردی شکر
تو با قیام خودت سال شصت و یک آقا
میان سینه ی ما انقلاب کردی شکر
اجازه هست برایت بمیرم آقا جان
مرا همیشه اگر چه جواب کردی شکر
اسیر زلف حسینم خدا که می داند
مرا تو لایق این پیچ و تاب کردی شکر
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#نعمت_ولایت
دلم به یاد تو ای دوست خلوتی دارد
دراین سکوت غم بی نهایتی دارد
نسیم یاد تو بر باغ جان صفا بخشد
حسین نام تو بُردن چه لذتی دارد
اگرکه بغض گلویم امان دهد ،دل من
به قدر فرصت گل با تو صحبتی دارد
به خار راه خود ای گل اگر نگاه کنی
دگر زعالم و آدم چه حاجتی دارد
کجا به پرتو خورشید التفات کند
هرآن دلی که به مهر تو الفتی دارد
هرآن کسی که ندارد ولای تو، درحشر
اسیر غم شود وآه حسرتی دارد
بهشت با همه سرسبزی و طراوت وحُسن
به پیش کرب وبلایت چه قیمتی دارد
حریم تربت تو سجده گاه اهل ولاست
زمین کرب وبلا از تو حُرمتی دارد
به یاد داغ تو هر لاله ای که می روید
به وسعت دل صحرا مصیبتی دارد
شفق زسرخی خونت به خون نشسته هنوز
غروب رنگ غم وبوی محنتی دارد
کسی که پیرو مشی ومرام تو گردید
دراین طریق خدایی رسالتی دارد
هر آن که همچو من آلوده وگنه کار است
زآستان تو چشم شفاعتی دارد
«وفاییم» که به دل نعمت ولا دارم
خدا نگیرد ازاو هرکه نعمتی دارد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیه_السلام
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم
با این توان مختصرم گریه می کنم
تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم
با خون مانده بر جگرم گریه می کنم
رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد
یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد
یا مادری که کودک شش ماهه می برد
با هر چه هست دور و برم گریه می کنم
روح صحیفه پر شده از گریه کردنم
خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم
گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم
بین نوافل سحرم گریه می کنم
از خنده های حرمله زجری کشیده ام
من که عقیله را سر بازار دیده ام
بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام
بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم
ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟
آتش میان زلف پریشان که دیده است؟
افتادن قطار اسیران که دیده است؟
عمری است با غم سفرم گریه می کنم
باید چه کرد بین گلو آه و ناله را
زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را
خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را
یاد رقیه با پسرم گریه می کنم
وقتی عقیله وارد بزم شراب شد
وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد
روی سرم تمام زمانه خراب شد
بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم
یادم نمی رود پدرم را پیاده بود
هر طور بود روی دو پا ایستاده بود
بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود
بر حال غربت پدرم گریه می کنم
عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود
خیلی غریب در ته گودال مانده بود
با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود
از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم
بالم زمان پا شدنم تیر می کشد
از داغ زهر کل تنم تیر می کشد
حالا که تشنه ام... بدنم تیر می کشد...
... یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیه_السلام
مثل شمعی به روی خاک چکیدن سخت است
با پر و بال پر از زخم پریدن سخت است
تا چهل سال فقط آه کشیدن سخت است
یاد گودال و حرم جامه دریدن سخت است
روضه و گریه شده روزی او در هرشب
خاطرش را همه دیدند مکدّر هرشب
با لب تشنه و با یک دل مضطر هرشب...
...یاد یک واقعه از خواب پریدن سخت است
بر امامی که اسیری به بیابان دیده
زخم پا بر اثر خار مغیلان دیده
اهل بیتش همه با صورت عریان دیده
معجر و پوشیه و جامه خریدن سخت است
آب را دید و دلش یاد عمو سوخته است
جگرش سوخت... لبش سوخت... گلو سوخته است
بهر آن که سر و عمامه ی او سوخته است
حرف، از کوچه و بازار شنیدن سخت است
چقدَر از غم این فاجعه افروخته است
چشم بر نیزه ی شش ماهه فقط دوخته است
یاد حلقوم علی حنجر او سوخته است
این وسط حرمله را یکسره دیدن سخت است
پیش آن کس که شرر بر جگرش افتاده
خنجری کند به جان پدرش افتاده
دیده که در ته گودال سرش افتاده
تشنه لب کشتن مذبوح شدیدا سخت است
یک نفر که شده گریانِ پدر تا حالا
یادش افتاده تن خونی بابا حالا
بوریایی که خودش دیده و اما حالا
دم آخر کفنش را طلبیدن سخت است
#مهدی_علی_قاسمی
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل_مصیبت
#امام_سجاد_علیه_السلام
پیرمرد ِ بلا کشیده منم
پسرِ شاه سربریده منم
روضه خوانی که هرچه می گوید
با دوچشم کبود دیده منم
آنکه از ناقه دید بانوئی
پایِ یک بوسه شد خمیده منم
آن امامی که با تنی تب دار
عقبِ ناقه ها دویده منم
آنکه وقت فرار از خیمه
نالة دختران شنیده منم
آنکه در بین بوریا دلِ شب
پیکر یک امام چیده منم
آنکه درگوشة خرابة شام
دفن کرده گلی شهیده منم
همة روضه ها کنار ولی
آنکه بازار شام دیده منم
روضه را باز میکنم امشب
سخن آغاز میکنم امشب
روضه در یک کلام وای از شام
دردِ بی التیام وای از شام
کاش مادر مرا نمی زائید
ناله های مدام وای از شام
ناسزاهای بد به ما گفتند
همه جایِ سلام وای از شام
آن دیاریِ که کرده بازی با
آبروی امام وای از شام
قافله تا غروب گیر افتاد
کوچه ها ناتمام وای از شام
دخترِ فاطمه اذیت شد
از نگاهِ حرام وای از شام
گذر از کوچه هایِ تنگِ یهود
آتشِ رویِ بام وای از شام
جایِ حیدر زگیسویِ دختر
می گرفت انتقام وای از شام
در میان ِ چهار هزار رقاص
گریه در ازدحام وای از شام
سر وتشت و پیاله های شراب
چوبِ بی احترام وای از شام
لعنتی در کنارِ سر میریخت
میِ باقیِ جام وای از شام
سرخ موئی اشاره کرد و یزید
گفت : گفتی کدام؟؟وای از شام
من چهل سال گریه میکردم
با همین یک کلام وای از شام
#قاسم_نعمتی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴🍃 چندبیت عرض ارادت نذرِ
#حضرت_أباعبدالله_الحسین_علیه_السلام🍃🏴
عشقِ تو در دو جهان غرق امیدم میکند
چشمت از دیگر-طبیبان ناامیدم میکند
کنج هیئت، زیر پرچم، وعدۂ دیدارِ ماست
مادرت می آید و غرقِ امیدم میکند
در تو آیات خدا نازل شده ست و تا ابد
نام تو پابندِ قرانِ مجیدم میکند
غصّه ها و قفل های بسته می دانند که؛
اشک هایِ روضه ات صاحب-کلیدم میکند
سینه زن یا گریه کُن یا روضه خوان یا چای-ریز
چشم-پوشی هایِ تو شخص مفیدم میکند
شالِ مشکی! سر درِ خانه زدم پرچم-سیاه
این سیاهی ها خلاصه روسفیدم میکند
چشم هایت عاقبت یکروز میگیرد مرا
حتم دارم مثل «حُر» آخر شهیدم میکند!
#أمیری_حسین_ع_و_نعم_ٱلامیر
#أللهم_ٱرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
#مرضیه_عاطفی_سمنان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#غزل
#امام_حسین_علیه_السلام
پرچمت سایه روی سر این نوکرهاست
بال جبریل امین شهپر این نوکرهاست
من برادر شده ام باهمه سینه زنان
چون که زهراهمه جا مادر این نوکرهاست
یاحسین از همه عرش فراتر رفته
هرکه در روضه تو نوکر این نوکرهاست
من فقط در وسط روضه نفس می گیرم
این نفس ها نفس آخر این نوکر هاست
نفس سینه زنانت نفس عیسائیست
منصب نوکری ات باوراین نوکرهاست
اشک ارثیه عشق است که جاری شده است
اشک در روزجزا گوهر این نوکرهاست
جبرئیل عاشق این روضه واین سینه زنیست
علتش این شده پامنبر این نوکر هاست
چایی روضه ات ارباب شفا بخش دل است
فاطمه ریخته که کوثر این نوکرهاست
#مهدی_نظری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شب_زیارتی_ابی_عبدالله_الحسین_ع
#پیک_عزا
ازهمان روز که مسکین سرای تو شدم
به تو سوگند نمک گیر عطای تو شدم
گرکسی سلطنتی یافت به خود می نازد
من کنم فخر به عالم که گدای تو شدم
گره ازکار فروبسته ی من کردی باز
هرکجا تا متمسّک به ولای تو شدم
گرکه چون اشک به خاک قدمت افتادم
به خدا تشنه ی یک بوسه به پای تو شدم
هر زمان نام تو آمد به زبان دل من
زائر خسته دل کرب وبلای تو شدم
نفس سوخته ای دارم وبا زمزم اشک
هرکجا سرزده ام پیک عزای تو شدم
ای که آفاق پُراز زمزمه ی غربت توست
همه ی عمر عزادار صدای تو شدم
شیعیان را دم آخر تو دعای می کردی
لله الحمد که مشمول دعای تو شدم
گرکه سوز دگری شعر «وفایی» دارد
همچو نی ناله کنان غرق نوای تو شدم
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا خوشا به حال کسی که تا این حد معرفت داشته باشه.من یکی که باورم نمیشه امام #حسین ع شب اول قبر تنهاش بذارن😭😭
#حجت_الاسلام_پناهیان
#اربعین
#پیشنهاد_دانلود👆
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مناجات_با_امام_زمان_عج
از دست فراقت گِله دارم، گله دارم
هر روز همین مسأله دارم، گله دارم
جا مانده ترین لاله ی باغ شهدایم
دلتنگی صد قافله دارم، گله دارم
من داغ برادر به جگر دارم و سوزم
زین غم که از او فاصله دارم، گله دارم
بی کرب و بلا، هیچ دم آرام نگیرم
آقا دل کم حوصله دارم، گله دارم
از این که به پشت تو نخواندیم نمازی
وقتی که به لب نافله دارم، گله دارم
ما هر چه که خواندیم، فقط بارش زهراست
گاهی که خیال صله دارم،گله دارم
یک نامه نشد تا که برایت بنویسم
صدها ورق باطله دارم، گله دارم
عمریست که با دیدن هر کودک در خواب
من پرسشی از حرمله دارم، گله دارم
گیرم که زدی تیر، چرا خنده نمودی
صد زخم از آن هلهله دارم، گله دارم
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#مربع_ترکیب
#امام_سجاد_علیه_السلام
داغی از دشت بلا شد به جگر مرهم تو
که تویی سِرِّ خدایی و خدا محرم تو
نام جانسوز حسین زمزمه ی هر دم تو
به خدا هست به جا تا به ابد پرچم تو
تا قیامت بخدا زنده و جاوید تویی
آنکه شد خونِ دل و یکسره بارید تویی
تو که هر لحظه به لب ذکر خدا داشته ای
کربلا دیدی و همواره ندا داشته ای
ناله ها می زدی سوز صدا داشته ای
یادگاری به دلت از شهدا داشته ای
این چنین بود که سهم دل تو گشت بلا
آن زمانی که بدیدی غم یک دشتْ بلا
چشمه ی مهر و مه و اختر و خورشید تویی
آن که زنده دل ما کرد به امید تویی
آن که هر زخم زبان یکسره بشنید تویی
آن که خورشید خدا بر سرِ نی دید تویی
خونِ دل گشتی و در ساغر و هر جام شدی
تو خودت کرب و بلا ، در همه ایام شدی
سال ها غصه و رنج و محنی کُشت تو را
یاد جانسوز شه بی کفنی کُشت تو را
خاطرات گل خونین بدنی کُشت تو را
چون نمود آن سَرِ بر نی سخنی کشت تو را
ذره ذره ز غم کرببلا جان دادی
تو خودت گوش بر آن قاری قرآن دادی
تو خودت در همه ایامِ اسارت بودی
شاهد بی کسی و جور و جسارت بودی
وقت بی حرمتی و لحظه ی غارت بودی
قافله رفت در آن کاخ و عمارت بودی
شام ویران شده و یک گل لاله دیدی
جان بدادی چو غم داغ سه ساله دیدی
دیدی آن چه به سرت آمده است ای جانان
ذره ذره شده ای آب به قلب سوزان
ما هم ای کاش به کوی تو بیاییم ای جان
تا که بر خاک بقیع تو شَویم اشکِ روان
خود که دانی به ولای تو اسیریم همه
کاش می شد به عزای تو بمیریم همه
#محمد_مبشری
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_سجاد_علیه_السلام
چهل سال است در تب گریه کردم
چهل سال است هر شب گریه کردم
چهل سال است من بیدار ماندم
صحیفه را نوشتم روضه خواندم
چهل سال است غرق اشک و آهم
شبانه روز یاد قتلگاهم
چهل سال است خواب شمر دیدم
به دستش خنجری دیدم پریدم
چهل سال است گفتم دادِ بیداد
همیشه ظرف آب از دستم افتاد
چهل سال است تا مذبوح دیدم
نشستم بر زمین، ضجه کشیدم
چهل سال است دشت کربلایم
به یاد روز دفن و بوریایم
چهل سال است فکر اصغرم من
عزادار ذبیحی پرپرم من
چهل سال است مانند ربابم
به کام تشنه، زیر آفتابم
چهل سال است می گویم خدایا
عطا کن خیر، سهلِ ساعدی را
چهل سال است یاد شهر شامم
کنار عمه ها در ازدحامم
چهل سال است بر زخمم نمک خورد
بمیرم عمه ام زینب کتک خورد
چهل سال است می گویم رقیه
زنم بر دست می گویم رقیه
چهل سال است در بزم شرابم
به یاد خیزران خانه خرابم
چهل سال است می سوزد وجودم
به روی ناقه با غل بسته بودم
چهل سال است داد از سنگ دارم
به روی خود نشان از چنگ دارم
نگو این زهر امانم را بریده
چهل سال است عمرم سر رسیده
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#سید_الشهدا_علیه_السلام
به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را
درونم حس کنم انوار رب العالمینم را
معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری
نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را
منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی
ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را
همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت
نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را
شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم
گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را
اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم
بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را
گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم
پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را
همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم
بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را
نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی
همین که در میان روضه هایت می نشینم را
سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا
تماشا کن میان شام حال شرمگینم را
همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله
به روی سر گرفتم تکه های آستینم را
#محمد_جواد_شیرازی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🏴🍃 نذر شهادت حضرتِ
#سیدالساجدین_امام_زین_العابدین_علیه_السلام 🍃🏴
همراه عمه، پا به پایِ کربلا بودی
بعد ِ عمو، مشکل گشایِ کربلا بودی
می سوختی در تب ولی تاریخ آورده ست
مثل پدر؛ دارالشفایِ کربلا بودی
قنداقه، معجر، علقمه، گودال، تل، آتش...
مجموعه ای از داغ های کربلا بودی
با خطبه ای کوبنده مثل کوه پابرجا
ناجی شدی! رمز بقایِ کربلا بودی
هم روضه خوان، هم گریه کن، هم سینه زن، قطعاً-
عینی ترین صاحب-عزای ِ کربلا بودی
تو یک علی بن الحسین بنِ علی(ع) امّا؛
صد کربلایِ کربلایِ کربلا بودی
یک بغض ِ سی ساله گلوگیرِ تو شد بسکه
هر لحظه در حال و هوایِ کربلا بودی!
#ألسلام_علیک_یاعلی_بن_ٱلحسین
#آجرک_ٱلله_یا_صاحب_ٱلزمان_عج
#مرضیه_عاطفی_سمنان
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#حسین_جان🌹❤️
شيعه ز فراق حرمت دلتنگ است
عشق تو و خاندان تو فرهنگ است
اين حرف تمام شيعيان است حسين
بى عشق شما نفس كشيدن ننگ است
#اصغر_چرمى
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#شام
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
آتش به دل عترت اطهار كشيدند
دروازه ی ساعات كه در شأن حرم نيست
ناموس خدا را سوی انظار كشيدند
بازار يهود و همه مردم به تماشا
از پيرهن پاره ی ما كار كشيدند
با سوت و كف و هلهله و رقص و جسارت
دردِ دل ما را همه جا جار كشيدند
تا خواست ، تماشايی مان كرد ستمگر
با بی ادبی در بر حضّار كشيدند
ای كاش كه چون كوفه غم سيلی مان بود
ما را به سوی مجلس كفار كشيدند
اي كاش فقط سنگ به سرها زده بودند
بر گريه ی ما قهقهه بسيار كشيدند
هر بار كه بی عاری شان خنده بما زد
زخمی به دل حيدر كرار كشيدند
ای سهل بگو از صدقه سوخت دل ما
خون از جگر احمد مختار كشيدند
از مردمشان هيزتر اينجا خودشانند
خون بود كه از چشم علمدار كشيدند
با اين كه خدا ، حافظ ناموس خودش بود
با حرف كنيزی به جگر خار كشيدند
از مجلس بيگانه به ويرانه كه بردند
فرياد سر عصمت دادار كشيدند
ما را پس از آن بزم شراب اشك نمانده
بس چوب به لبهای گهر بار كشيدند
با رأس بريده سخن اين بود دمادم
يك آيه بخوان ،كار به اغيار كشيدند
اين شام بلا لكّه ی ننگی است به تاريخ
اسرار نهان را سر بازار كشيدند
#محمود_ژولیده
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
#امام_حسین_علیه_السلام
#سوز_درون
ای که کارت روز وشب نوحه گریست
هیچ می دانی که اشک دیده چیست
اشک یعنی چلچراغی ازبلور
اشک یعنی چشمه سارباغ نور
اشک یعنی شوق یعنی آرزو
اشک یعنی عشق،یعنی آبرو
اشک یعنی آیت افتادگی
گوهراخلاص هست وسادگی
اشک یعنی توشه بهر آخرت
اشک یعنی آرزوی مغفرت
اشک یعنی انفجاربغض درد
ترکش دردو فغان وآه سرد
اشک یعنی آب جوشیده زخون
اشک یعنی حاصل سوز درون
اشک یعنی شهدی از قالوبلی
اشک یعنی زمزمی ازکربلا
اشک یعنی نسبت مابا حسین
اشک یعنی الفت ماباحسین
اشک یعنی شبنمی ازباغ او
اشک یعنی درد وسوز داغ او
اشک ماگرقطره ای بی دست وپاست
حاصلی از ناله های نینواست
تاکه مارا هست اشکی دردوعین
چشمه های اشک ما وقف حسین
معرفت گراشک را قیمت دهد
قیمت این اشک را جنت دهد
ما عزاداریم و دم ازغم زنیم
پشت پا برشادی عالم زنیم
گرکه خواهی توشه ای بهر جزا
هرکجا برپا شود بزم عزا
چون «وفایی» اشک ریز ازهردوعین
گریه کن با ناله های یاحسین
#حاج_سید_هاشم_وفایی
http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7