eitaa logo
اشعار ناب آیینی
31.7هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.1هزار ویدیو
93 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . . ☫ ﷽ ☫ 🔸مجموعه بزرگ تبلیغات برتر👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 . ⭐️مجموعه تبلیغاتی ناب 👇🏽 https://eitaa.com/joinchat/2155085856Cb60502bb59
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ اے ڪه روشن✨ شود از نـور تو هر جهان روشنـــاے دل من♥️ حضرتـــ خورشـید 🌸
؛ چه صحنه‌ای بشود یک شب زیارتی و من و ضریح تو و عقده‌های یک عمرم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
جان ما، جان بچه‌های حسین ای به قربان بچه‌های حسین از پرِ ما جدا نخواهد شد پرِ دامانِ بچه‌های حسین خوش به‌حالم که از ازل هستم به سرِ خوان بچه‌های حسین سر این سفره گر بزرگ شدم خورده‌ام نان بچه‌های حسین من و این دستهای خالیّ و لطف و احسان بچه‌های حسین بینِ آتش نمی‌رود، هر که... شد مسلمان بچه‌های حسین کربلا، سوریه، همه عالم هست از آنِ بچه‌های حسین مور آمد ولی سلیمان شد تحت فرمان بچه‌های حسین هر دعا مستجاب خواهد شد زیر ایوان بچه‌های حسین پدرم پیر گشته با ذکرِ ای حسین جانِ بچه‌های حسین بین روضه همیشه چشمانم هست گریان بچه‌های حسین زده آتش به سینه‌ها داغِ لب عطشان بچه‌های حسین همه جا هست بعد عاشورا شام ویران بچه‌های حسین سوخت در خیمه‌ها به حال رباب دل سوزان بچه‌های حسین شاه، از صدر زین زمین افتاد پیش چشمان بچه‌های حسین خیزران خورد شاه عالم و، شد قاتل جان بچه‌های حسین سر عباس از روی نیزه شد پریشان بچه‌های حسین 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
الا که جلوۀ آیات نور داری تو نهان ز دیده ای اما حضور داری تو زپیش دیده نهانی به چشم دل پیدا چه غایبی که همیشه ظهور داری تو بیا که عدل مجسم تویی ودرهمه جا سرعداوت با ظلم وزور داری تو دریغ چشم خدا بین نداده اند مرا وگرنه درهمه عالم حضور داری تو بدین امید چنین رفته دیده ام درخواب کزین گذر گه تاریک عبور داری تو مراببخش ترا از گنه گر آزردم که جان وقلب رئوف وغفور داری تو به فاطمه به غم بی نهایتش سوگند که درغمش دل وجان صبور داری تو دلش خوش است «وفایی» به سوی او از لطف اگر چو ماه نگاهی ز دور داری تو 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن قدَر زير نعل‌ها پا خورد مثل پيراهنش تنش "تا" خورد روزه‌اش را سنان شکست آخر نیزه‌ای را به جای خرما خورد تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد یاد پهلوی مادرش افتاد پهلویش ضربه بی هوا تا خورد این صدای شکستن سینه‌ست زیر مرکب شد استخوان‌ها خُرد پشت و روی تنش یکی شده بود زینب از دیدن تنش جا خورد چقَدَر هتک حرمتش کردند غارت پیکرش بفرما خورد در نمی‌آمد از تنش، بسکه پنجه بر دستباف زهرا خورد پیش چشمان نیمه‌بازش آه چشم نامحرمی به زن‌ها خورد چشم‌های حسین درد گرفت تیر وقتی به چشم سقا خورد سروده گروه 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
؛ ؛ ؛ سخت در نفْس خود گرفتارم نیست جز‌ معصیت دراین بارم دور افتاده‌ام ز آغوشت تو به فکر منی و من زارم فیض آماده‌ست و من کورم نور آماده‌ست و من نارم با تو بودم ولی عوض نشدم این همه با گُلم، ولی خارم مثل خوبان به من محل دادی نه! نگفتی که من گنه‌کارم تو به رویم نمی‌زنی اما... چه کنم با گناه بسیارم عمر رفت و اجل رسید و هنوز بنده‌ی زرق و برق بازارم نیمه‌شب آمدم که عرض کنم... عذرخواهم خدای غفارم! تو دوای منی، شفای منی نظری کن که سخت بیمارم به سرم فکر کربلا زده است به هوای حسین بیدارم کربلای مرا ضمانت کن برسان تربتی ز دلدارم فاطمه امشب آمده به حرم آرزومند شام دیدارم ناله ی یا بُنَیَّ خواهد زد به تنت هرکسی که آمد زد... اهل کوفه چرا نفهمیدند به بزرگان لگد نباید زد... تو بریده بریده جان دادی خنجرش را کشید و ممتد زد حرمله بر گلوت محکم زد و سنان بر دهان تو بد زد ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ما بعد از آنکه بر غم تو مبتلا شدیم بــا راه بندگـی خـدا آشــنا شدیم هرکس وسیله داشت برای هدایتش ما با نســیم روضـه‌ی تو با خــدا شدیم وقتی که جاه‌ و مال و هوس راهمان گرفت با رمز یاحسین ز شیطان جدا شدیم ذکر حسین اشرف اذکار عالم است گفتیــم و همـدم همه‌ی انبیــا شدیم مسکین و مستکین و فقیر آمدیم و بعد با کیمیـای مهر شمــا پر بها شدیم اشکی چکید و آتش دوزخ فرو نشست تأثیـر گریـه است اگـر بـا حیــا شدیم ما را خدا برای غمت برگزیده است با دست مادرت ز بقیّه سوا شدیم شب‌های جمعه مادرتان روضه‌خوان ماست با ناله‌های دل شکنش هم نوا شدیم شبهای جمعه هیئت ما مثل کربلاست با یک سلام، راهی کرب و بلا شدیم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🔹 طرحی با موضوع حجاب برروی دیوارنگاره میدان انقلاب تهران 🔻دیوارنگاره میدان انقلاب تهران با طرحی درباره حجاب و با شعار «پای خانواده ایستاده‌ایم» بروز شد. با توجه به داغ شدن مسئله حجاب در جامعه، این دیوارنگاره سعی کرده است از زاویه‌ مسئله حجاب و ارتباط آن با آرامش خانواده به این موضوع بپردازد. 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هدیه. به ارباب صلوات  شور و واحد. سیاه پوشان. محرم حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین حسین خدارو شکر دیدم بازم. ماه محرم و به اذن زهرا پوشیدم لباس. ماتم و عوض نمی کنم با دنیا حال گریم و.     ماه محرم اومده قدقامت العزا گرفته بوی کربلا تموم کوچه ها خداروشکر بازم شدش که روضه رزق ما جز روضه نیست برای زخم سینه مرهمی شبیه غصه تو نیست تو دنیا که غمی قسمت من کربلا کن ماه محرمی حسین  حسین. حسین حسین حسین حسین. حسین حسین. تموم زندگیم گرفته رنگ و بوی تو عوض نمی کنم با دنیا تاره موی تو تو مشکلات میام فقط حسین به سوی تو جز عشق تو هوای عشقی نیست توی سرم به جز در خونه ی تو کجا باید برم تو ارباب هستی و منم غلام و نوکرم من عاشق زیارت ضریخ شش گوشم محرما لباس ماتم تو می پوشم یاد لب تو من با گریه آب و می نوشم حسین حسین. حسین حسین. حسین حسین حسین. حسین. می ره مسیر روضه ها به سمت قتلگاه تنها بودی و جمع شدن دور تو یک سپاه از روی تل خواهر تو می دید با اشک واه داد می زنه ای بی حیا تو قتلگاه نرو برگرد عقب. برگرد عقب به سمت شاه نرو زجرش نده  آنقدر روی  تنش تو راه نرو این که داره دست و پا می زنه حسینم این تنی که بدونه غسل و کفنه‌ حسینم این تنی که بدونه حتی پیرهنه‌ حسینم 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
🌷 یا صاحب الزمان (عج) ... 🍃 در صحن طبعم واژه‌ها هم بیقرارند انگار حسّ و حال شعری تازه دارند وقتی که حرف از مُنتَظَر شد بغض کردند گفتند یک عمر است که چشم انتظارند بارانی از مضمون چکید از چشمِ خودکار تا ابرهای کاغذی قدری ببارند دیدم کمال همنشینی هم اثر کرد کاغذ ؛ قلم ؛ واژه ؛ به حال من دچارند تسبیحی از جنس هِجاها ساختم چون دیدم تمام حرف‌ها لحظه شمارند پس بی درنگ از دلبرِ دلخواه گفتم یک یا علی هم بعدِ بسم الله گفتم سُستم ولی از عشق ، محکم می‌نویسم از عرش می‌گویند و من هم می‌نویسم در آینه‌بندان صیقل خورده‌ی شعر با چشمِ طبعم هر چه دیدم می‌نویسم قنداقه‌ای در دستِ نوری می‌درخشید پس دارم از خورشید عالم می‌نویسم از قطره‌اشکِ شوقِ بابایی خدایی از خنده‌های آب زمزم می‌نویسم آنقدر محوم که قلم از دستم افتاد پس بیشتر می‌بینم و کم می‌نویسم از روی دستِ شاعرِ مطلق نوشتم گفتند جاءالعشق ، جاء‌الحق نوشتم آمد کسی که با همه توفیر دارد او که نگاهش لطفِ عالم‌گیر دارد آمد طبیب حاذق دردِ جدایی هر چند که دردِ غمش واگیر دارد گفتند «اَشِدّاءُ‌عَلیَ‌الْکُفّار» ؛ هر چند در دست او شمشیر هم تدبیر دارد مانند جدش چشم او حُر آفرین است از بس نگاه نافذش تاثیر دارد با اینکه او در مهربانی بی‌نظیر است اما برای دشمنش شمشیر دارد آمد کسی که در زمستان هم بهار است او وارث اصلی تیغ ذوالفقار است باید که ما هم در سپاهش یار باشیم اما نه اینکه روی دوشش بار باشیم باید بصیرت داشت و از حق سخن گفت صفین اگر تکرار شد عمّار باشیم باید که پای عشق ، تا آخر بمانیم یا پای دارش میثم تمّار باشیم وقتی که آمد گفت وقت انتقام است باید خروشِ غیرت مختار باشیم باید برای یا لَثارات الحسینش از بغضِ خونخواهی حق سرشار باشیم باید فدک را از سقیفه پس بگیریم حق علی را از خلیفه پس بگیریم http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7