eitaa logo
اشعار ناب آیینی
27.7هزار دنبال‌کننده
4.1هزار عکس
984 ویدیو
48 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
فتنه ... بصیرت تهران شده فضای پر از شر ولی عصر گشته دچار فتنه ی دیگر ولی عصر پنهان در ازدحام جوانان فتنه جو کرده تظاهرات مکرر ولی عصر با لنزهای آینه ای پرسه میزنند عفریته های کرده بزک در ولی عصر یک عده با شعار براندازی نظام آتش کشیده اند مکرر ولی عصر در گوشه ای ز شهر خود آقا بیا ببین توهین شده به ساحت رهبر ولی عصر یک عده جاهل متهاجر بنام دین با عالمان شدند برابر ولی عصر هرگز ندیده ایم بدین وضع تاکنون آشوب و فتنه چیره شده بر ولی عصر از خاطرات نیمه ی شعبان بگو سخن آنروزها که بود منور ولی عصر ،،یک روز جمعه سرزده آقا بیا ببین تو نیستی چه میگذرد در ولی عصر،، درگیر و دار اینهمه درگیری و نزاع روشن شود ز نور تو آخر ولی عصر ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هواى وصل تو ما را کشانده تا اينجا کريم شهر گدا را کشيده تا اينجا ز بسکه دست گرفتى همين بزرگى تو گداى بى سر و پا را کشيده تا اينجا همينکه گفت گنهکار يا کريم العفو دل شکسته خدا را کشيده تا اينجا شميم پيرهن يوسف ايد از عرفات صداى روضه شما را کشيده تا اينجا يقين کنم که تا دسته ها به راه افتاد نواى ما شهدا را کشيده تا اينجا حسين گفتن ما مسلميه هر سال نسيم کرب و بلا را کشيد تا اينجا صداى پاى محرم به گوش مى ايد حسين قافله ها را کشيده تا اينجا بنى گفتن يک مادرى شب جمعه چقدر اهل بکا را کشيده تا اينجا سخن ز موى پريشان زينب کبرى امام صاحب عزا را کشيده تا اينجا به يار نيزه سوارش به گريه زينب گفت کمند زلف تو ما را کشيده تا اينجا ز روى بام کسى ناله زد حسين ببخش که نامه هام شما را کشيده تا اينجا عزيز من نگرانم دلم چه بى تاب است دگر زمانه اوارگى ارباب است ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
در قحطی سالهای امّید بیا بشکن تو طلسم هرچه تردید بیا در سردی طعنه ها گرفتار شدیم ای آینه ی جمال خورشید بیا ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای کشورِ غیرت و صفا اِی ایران ای خاکِ اَهـوراییِ ما ای ایران وَالله شده با شهدا ای ایران... هرگوشه یِ تو کرب و بلا ای ایران هرکس به تو چپ نظر کند باخته است قبـری به خدا برایِ خود ساخته است تن را به وطـن هدیه کند ایرانی هنـگامِ نبـرد می شود طوفانی شد نصرُ من الله به هر میدانی در آب و هـوایِ گـرم یا بارانی همواره میانِ پهـنه یِ میدان است دنیاست که ماتِ غیرتِ ایران است ما اهلِ بصیرتیم... حزب اللهیم مدیونِ حماسه هایِ روح اللهیم ممنـونِ گـلِ یاسِ رسول اللهیم پایِ عـَلـَمِ عـلی ولیُّ اللهیم این روضه و گریه از خمینی داریم ما عـزّت و قـدرتی حسینی داریم در ظاهر اگر سختی و مشکل دیدیم از بی خـردیِ دوسـتان رنجـیدیم خون پایِ نهالِ دینِ خود پاشیدیم غم را به درون کشیده و خندیدیم مظلوم تر از ملّتِ ما نیست ولی... هرگز ندهد به ظالمان باج... علی از مادرمان فاطـمه آموخـته ایم مثلِ در و سینه اش اگر سوخته ایم در معـرکه یِ نبـرد افروخته ایم ما دیده به جمعه یِ فرج دوخته ایم از روضه یِ مادر است رزقم وَالله سربازِ مـدافـعِ دمشـقم والله 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تا کی به تمنای تو در راه نشینم هر جمعه بیاید رخ زیبات نبینم کافیست دگر چشم براهی کرمی کن لطفی وبیا،خوش بشود حال حزینم دیریست که من منتظرم تا که بیایی پا را بگذاری ز کرم روی جبینم ای غایت آمال من ومنجی عالم باز آ که تویی بر همگان حجت دینم ظاهر شو دمی حجت ثانی عشر حق در روبروی چشم من ای ماه ترینم از بین حیات و نظری بر رخ ماهت من دیدن روی مهت ای یار،گزینم کنعان دلم منتظر یوسف زهراست با زآ که شود خاک زمین باغ برینم ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
این انقلاب از برکت پیر خمین است در امتداد نهضت پاک حسین است شرط حیات طیبه حب ولی است مولای ما خورشیدی از نسل علی است روشن شده چشمان ما از نور ایمان با لطف حق با جانفشانی شهیدان بال عروج ماست اخلاص و بصیرت در امتداد لحظه سرخ شهادت شور شهادت تا همیشه در سر ماست این جان ناقابل فدای رهبر ماست اینجا دیار شیر مردانی غیور است در سرزمین ما دو چشم فتنه کور است این روزها حال و هوایش جمکرانی است دل‌های عاشورائیان صاحب‌زمانی است ما وارثان نهضت کرب و بلائیم چشم‌انتظار رجعت خون خدائیم می‌آید از سمت سپیده آفتابی با ذوالفقار حیدری‌اش بوترابی ✍ 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نهضت ما شعر عشق و شور بود داستان راهیان طور بود رویداد بهمن پنجاه و هفت معجزی همچون نشور و شور بود آفتاب عشق تابید از افق چشم خفاش از تماشا کور بود آمد آن یاری که با سوز جگر چارده سال از دیارش دور بود پرچمی افراشت اندر ملک عشق آنکه بر احقاق حق مامور بود جلوه کرد از پشت ابر تیرگی کوکبی که طلعتش مستور بود آمد و اصنام باطل را شکست کاو به نام بت‌شکن مشهور بود شد ذلیل آن حاکمی که در جهان منطقش ظلم و مرامش زور بود یاد آن ایّام پیروزی به خیر کامّت مغموم ما مسرور بود انقلاب ما به تعبیر امام ای «کلامی» انفجار نور بود ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
12 بهمن؛ بازگشت امام خمینی به ایران، آغاز دهه فجر بازگشت امام خمینی (ره) به ایران واقعه‌ای در جریان انقلاب ۱۳۵۷ است که طی آن در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ امام خمینی (ره) پس از ۱۴ سال تبعید به ایران بازگشت و در تهران مورد استقبال قریب به سه میلیون ایرانی قرار گرفت. این روز در تقویم رسمی با عنوان روز آغاز دهه فجر، مشخص شده‌ است. 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
خدا می خواست از سر رد کند این قوم طوفان را به دستِ مرد دریایِ حوادث داد سکان را نجات کشتی از گردابها، زحمت فراوان داشت خدا خیرش دهد آن مرد را، پیر جماران را نگاهش فجر صادق بود، فجرِ انقلاب نور به پایان بُرد بعد سالها شام غریبان را به امر او فرشته دیو را از شهر بیرون کرد گواهی می دهد تاریخ رسوایی شیطان را ازاین اعجاز بالاتر !؟ بهار آورد در بهمن گرفت از چشمِ گندم زارها خوابِ زمستان را صدایِ انفجار نور او لرزاند یکباره قَطیف و قدس را، حتی بلندی های جولان را هزاران شاه دید این مُلک، اما سیزده قرن ست به رویِ چشم خود بگذاشته شاه خراسان را ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
من انقلابی بودنم را دوست دارم آری فراوان میهنم را دوست دارم مانند آن رعنا سبکبالان عاشق در زیر گِل پوسیدنم را دوست دارم در پیش زهرائی که امُ المؤمنین است همچون گدا افتادنم را دوست دارم هستم به یادش همچونان پروانه اما با یاد او جان کندنم را دوست دارم بر عکس آنانی که دائم در فرارند تیغ جفا بر گردنم را دوست دارم عاصی خطابم کن ولی تا روز محشر من دشمنانِ دشمنم را دوست دارم * * امیرالمؤمنین علی علیه السلام: دوستان تو سه گروهند، و دشمنان تو نيز سه دسته اند؛ اما دوستانت : دوست تو و دوستِ دوست تو ، و دشمنِ دشمن تو است، و اما دشمنانت : دشمن تو ، و دشمن دوست تو ، و دوست دشمن تو است ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
آهسته اسباب سفر را جمع کردی آثار آن بی بال و پر را جمع کردی آن دستمالی که به سر می بست بی بی تصویرِ زردِ دردِ سر را جمع کردی تا که یتیمان یاد مادر کم بیفتند جز چادرِ او، بیشتر را جمع کردی بردی به ایوان و تکاندی چادرش را جا پایِ آن چندین نفر را جمع کردی دیوار را شستی به تنهایی علی جان خاکستر مانده زِ در را جمع کردی با تکه های چوبِ مانده از همان در نان پختی و اسبابِ شر را جمع کردی کج کرده ای یک یک سرِ مسمارها را از خانه اسباب خطر را جمع کردی ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تمام شمع وجود تو آب شد مادر دعای نیمه شبت مستجاب شد مادر گل وجود تو پرپر شد و به خاک افتاد بهشت آرزوی ما خراب شد مادر به یاد نالهء مظلومیت دلم سوزد که چون سلام پدر بی‌جواب شد مادر حمایت از پدرم را گناه دانستند که کشتن تو در امّت ثواب شد مادر میان آن همه دشمن که می‌زدند تو را دلم به غربت بابا کباب شد مادر نشان غصب فدک ماند تا به ماه رخت گرفته نیمه‌ای از آفتاب شد مادر به محفلی که پدر بر تو مخفیانه گرفت سرشک دیدهء زینب گلاب شد مادر به جای شمع که سوزد به قبر پنهانت پدر کنار مزار تو آب شد مادر ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ابر نگاه خسته ات باران ندارد پرپر شدی اما غمت پایان ندارد باید ببیند فاطمه چشم کبودت بالای تابوتت علی هم جان ندارد... ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
زهرا گذشت و خاطره‌‏هایش هنوز هست در مسجد مدینه، صدایش هنوز هست شهری که بود شاهد اندوه فاطمه سرشارِ موجِ گریه، فضایش هنوز هست در کوچه‌های غم‌زده و بی‌فروغ شهر هرجا نظر کنی، ردِ پایش هنوز هست از بوستان عترت یاسین و باغ وحی، گل رفته و باز، عطر وفایش هنوز هست سوز مصیبتش نشد از سینه‌ها برون آن داغ بر دل همه، جایش هنوز هست در خانه‌ای که فاطمه چون چلچراغ بود نور و صفا به صحن و سرایش هنوز هست در آستانۀ‌ درِ آن روضۀ بهشت بانگ و نوای وا اَبتایش هنوز هست راز و نیاز فاطمه را تا شود گواه محراب هست و موج دعایش هنوز هست گر سر زند به کلبۀ احزان او کسی پی می‌‏برَد که شور و نوایش هنوز هست دست ستم اگرچه فدک را از او گرفت، آن خطبۀ بلیغ و رسایش هنوز هست رسم شهیدپروری از اوست یادگار؛ شور حسین و کرب‌و‌بلایش هنوز هست تا انتقام مادر خود را کِشد ز خصم مهدی- که باد جان به فدایش- هنوز هست در دست او صحیفۀ زهرا امانت است؛ آیینۀ تما‌م‌نمایش هنوز هست گر نیستیم قابل دیدار او «شفق» ما را به سینه، شوق لقایش هنوز هست 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
تیری به سوی دیده اش پرتاب کردند با جام خون عباس را سیراب کردند از بس به جسمش نیزه و تیر است و دشنه جسم رشیدش را به نیزه قاب کردند با تیر نامردی به مشکش حمله کردند با مشک پاره خون دلِ مهتاب کردند بر فرق او شد معتکف سنگین عمودی از خون فرقش بر زمین خوناب کردند وقتی صدا زد یا اخا ادرک اخا را قلب حرم را دم به دم بی تاب کردند حالا شده یک مشک پاره یارگارش با مشک پاره مادرش را آب کردند... ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
شیر ایثار و ادب نوشانده ای عباس را پای درس معرفت بنشانده ای عباس را ازهمان روزنخست،ای مادرسردارعشق نوکر دلبند زهرا خوانده ای عباس را جلوه مشی ووفارا،تونشانش داده ای ازولای بی حسینش رانده ای عباس را خلعت فرمانبری از زاده خیرالنساء برقدطوبائی اش پوشانده ای عباس را خون شور و همت و مردانگی رافاطمه در رگان غیرتش جوشانده ای عباس را روضه زهرابرایش خوانده ای ازسوز دل سالهاازغصه اش درمانده ای عباس را زیر بار روضه های جانگداز فاطمه دلغمین و خسته و وامانده ای عباس را ناله ویلی علی شبلی چه کرده با دلت هرم اندوهت به دل گنجانده ای عباس را بی شکیب و بی بنینت کرده اند،ام البنین حیف از کرببلا جامانده ای ،عباس را گرچه از داغ پسرهایت بقیع را سوختی اشک از بهر حسین افشانده ای عباس را ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ننگ بر من به کسی غیر علی رو بزنم از همه جز اسد الله، خدا سیرم کن سر و پا معصیتم، باز به دستان علی به مناجاتِ شب فاطمه تطهیرم کن ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
ای گل گلزار اخلاص ویقین بانوی کاخ شرف ام البنین نام توچون فاطمه، بُد فاطمه قدر تو معلوم باشد برهمه ای همه پاکان گواه پاکیت عشق مات از شوکت افلاکیت گوهر ارزندۀ صبر ویقین همسر پاک امیر المؤمنین اسوۀ ایمان وایثار وادب مادر شیر شجاعان عرب ای ارادتمند زهرا ورسول ای امانت دار گل های بتول تا قدم در خانۀ عصمت زدی گل به فرق خویش از عزت  زدی روز اول با هزاران زیب وزین خوانده ای خود راکنیز زینبین در وفا داری تو ای با وفا می توان گفت از ره صدق وصفا صبر در کانون تو تحصیل کرد زینب از تو بارها تجلیل کرد ای که گفتی همره اشک دوعین چار فرزندم به قربان حسین حق گواه بینش ودانائی ات جان فدای اشک عاشورائی ات عاقبت با آن همه قدر رفیع جای بگرفتی به دامان بقیع کاش روزی چون کبوترهای عشق واکنم از شوق جان پرهای عشق پرزنم تا روضۀ پاک بقیع سر نهم با گریه برخاک بقیع چون «وفایی» با دل وجانی حزین گریم وگویم که یا ام البنین ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
فاطمیه رفته اما دل شده با غم قرین از غم هجران بی بی حضرت اُم البنین بانویی که اهل دل از او ادب آموخته عرشیان و قدسیان از ناله هایش سوخته اشک ماتم از دو دیده ریخت او با شور وشین در عزای جعفر و عباس و عثمان و حسین چون خبر دادش بشیر از کربلا با چشم تر صِیحه ای زد ، پاره شد بند دلش از این خبر وای از آنساعت که او میگفت با آهِ غمین آه اِی مردم نخوانیدَم دگر اُمُ البنین من شنیدم دست عباسم شده از تن جدا جان خود تقدیم جانان کرده او در کربلا من شنیدم تیر کین بر چشم شهلایش زدند با عَمود آهنین بر فرق زیبایش زدند هر چه آمد بر سرش قربان شاه عالَمِین جان او جان عزیزانم به قربان حسین گر چه قطعه قطعه گشته آن گلِ احساس من روی دامان حسین بِنهاده سر عباس من من بمیرم که حسین در کربلا مادر نداشت کشته شد با حنجر خشکیده و یاور نداشت ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
روی خوش تو جلوه‌ای از مادرِ من دستِ تو پناهِ من و شد یاورِ من با اینکه تو جای مادرم آمده ای آن مهرِ تو مادرانه در باورِ من! ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر نفس هربار در هربار : یا ام‌البنین هر تپش تکرار در تکرار یا ام‌البنین نذرِ من شد سُفره‌اش از مادرم آموختم خوانده‌ام بسیار در بسیار یا اُم‌البنین با گره‌هایی که کور است آمدیم و واشدند رو به او گفتیم تا یکبار یا ام‌البنین سینه‌ام آماج غمها شد ولی زخمی ندید تا نوشتم روی این دیوار یا ام‌البنین بچه سیدها که بر زهرا توسل می‌کنند با رعیت هرکه دارد کار : یا ام‌البنین کار عباسش که مشکل شد مدد از او گرفت ناله‌های سینه‌ی سردار : یا ام‌البنین چادرش باب‌الحوائج خانه‌اش بابُ المراد چاره‌ی هر مشکلِ دشوار یا ام‌البنین با دلِ زهرایی‌اش دین باوری‌اش را ببین با امیر‌المومنین همسنگری‌اش را ببین بچه‌های فاطمه مادر صدایش می‌زنند مادری‌اش را ببین نامادری‌اش را ببین کارِ عباس است وقفِ زینبِینِ خانه‌اش دائما میگفت زینب نوکری‌اش را ببین بی حسین‌اش می‌نشست و می‌شکست و می‌شکست روضه خوانی‌اش ببین نوحه گری‌اش را ببین بسکه از خاکِ بقیع رویِ سر خود ریخته چادرِ خاکی ، سرِ خاکستری‌اش را ببین از همه شرمنده اما از ربابش بیشتر مَشک را می‌گفت خاکِ روسری‌اش را ببین روزها گِرد سکینه می‌زند بر سینه‌اش آه زینب چهره نیلوفری‌اش را ببین زینبش پیشش نشست و مُشت خود را باز کرد گفت مادر ردِ خون انگشتری‌اش را ببین ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
السلام ای مادر ایثار یا ام البنین دلخوشی حیدر کرار یا ام البنین وقت توصیف تو ای بانو زبان ها لال شد مدح تو بالاتر از گفتار یا ام البنین جز تو در عالم کدامین زن برای زینب است بعد زهرا بهترین غمخوار یا ام البنین تو همانی که به عشق قبله عالم حسین تربیت کردی سپهسالار یا ام البنین خوش به حال هر که چون تو غیر گریه بر حسین تا دم آخر ندارد کار یا ام البنین مادر یل ها سرت را تا ابد بالا بگیر دست از شرمندگی بردار یا ام البنین جان عباست بیا بس کن ، برایت خوب نیست گریه با این چشم های تار یا ام البنین بیشتر از هر چه غم در سینه ات داری تو را پیری زینب دهد آزار یا ام البنین خوب شد ماندی ، ندیدی که حسین افتاده بود بین مقتل تشنه و بی یار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی زینب افتاد از نفس از حرم تا قتلگه صد بار ، یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خیمه ها می سوخت در آتش بین در و دیوار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی کاروان را بی حسین در میان کوچه و بازار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی بر فراز نیزه ای خورده از پهلو سر ِ سردار یا ام البنین خوب شد ماندی ندیدی خنده مستانه بر اهل بیت احمد مختار یا ام البنین ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
منم آن باغبانی که شده پژمرده گلهایم میان باغ پژمرده فسرده حال وتنهایم شب وروزم شودطی درعزاوروضه بشنیدن زفرط بیقراری بیقرار دشت و صحرایم اگرچه چاریوسف ازمن کنعان نشین کشتند ولی من داغدار یوسف کنعان زهرایم دگربعدازحسین ماندن دراین دنیا نمی ارزد الهی کاش میشدهرنفس آخرنفسهایم شنیدن کی بودمانند دیدن،کزغم این درد پریشان حال چشم داغداردخت طاهایم شنیدم درمیان علقمه افتادعباسم زمین دریدند گرگهای کربلا اعضای سقایم چوازداغ دودست ازبدن افتاده بشنیدم شدم آشفته حال ورفت توان وقوت ازپایم به هرلحظه که دیدم مادرغمدار اصغر را ز شرم لعل خشک اصغرش لرزید اعضایم شده جاری زچشمانم سرشک اشک خون آلود که مغموم شهید،کشته دربین دو دریایم بعید است از غم دلبند زهرا و غم زینب شوم فارغ زاشک وآه و افغان و نواهایم ازاین رنجی که شدسهم دل پردرد من،دانم کسی دیگر نباشد غیر مرگ من مداوایم ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7