ای هلالی که تماشای رخت دلخواه است
هله ای ماه! خدای من و تو الله است
روز عید است و قنوت است و دعای من و تو
اهل جود و جبروت است خدای من و تو..
و له الشکر که یک ماه مرا مهمان کرد
و له الحمد گناهان مرا پنهان کرد
بسته شد پنجرهٔ عرشی راز رمضان
الوداع ای سحر راز و نیاز رمضان
الوداع ای شب الغوث شب خَلِّصنا
شب قدری که نشد قدر بدانیم تو را
بزم قرآن به سر و بندگی درگاهش
لیلة القدر و نوای «بک یا اللهش»
دم گرفتیم شب گریه به آواز جلی
«بعلیٍ بعلیٍ بعلیٍ بعلی»
دم گرفتیم به ذکری ابدی و ازلی
«بحسین بن علیٍ بحسین بن علی»
سخت دلتنگ توایم ای مه کامل! رمضان!
ای که از همدمیات نرم شد این دل، رمضان
الوداع ای که لبم را به عطش خوش کردی
در دلم شوق گنه بود تو خامُش کردی
تشنگی را تو چشاندی به من از روی کرم
تا ز یادم نرود تشنگی اهل حرم
یا رب ار هست مرا جرم نبخشیده هنوز
عیدیام را بده و در گذر از آن امروز
کاش فیض سحر و روزه بماند با ما
نور این طاعت سی روزه بماند با ما
دل ببندیم به شیرینی امساک ای کاش
روزی ما نشود لقمهٔ ناپاک ای کاش
ای خوشا روزهٔ هر روزهٔ چشم و دل و کام
ای خوشا شیوهٔ پرهیز ز شبهه، ز حرام
نگذاریم که آید به سر سفره ما
لقمهٔ دوزخی «رشوه» و زَقّوم «ربا»
پی هر لقمه مبادا که دهان بگشاییم
ما که پروردهٔ نان و نمک مولاییم
کار و همت همهٔ رنگ و بوی این خاک است
عرق کارگران آبروی این خاک است
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
پینهٔ دست کم از پینهٔ پیشانی نیست
کارگر، گرچه عرق، آب وضویش باشد
عرق شرم مبادا که به رویش باشد
آه از آن دست پر از پینه که حسرت بکشد
پدری کز زن و فرزند خجالت بکشد
ای نشسته صف اول! نکنی خود را گم
پی اقدام تو هستند هنوز این مردم
چند روزی تو مقامی به امانت داری
منصبت را نکند طعمهٔ خود پنداری
راه میجویی اگر، شیوهٔ مولاست دلیل
قصهٔ آهن تفتیده و دستان عقیل..
پلک بر هم مگذارید که فرصت رفتهست
پلک بر هم زدنی فرصت خدمت رفتهست
ما نه آنیم که آموختهٔ غرب شویم
پی هر وسوسهای سوختهٔ غرب شویم
سیلی از کوخنشین، کاخنشین خواهد خورد
و زمینخوار سرانجام زمین خواهد خورد..
اگر از غرب رسد نسخه، خودش بیماریست
قرص خواب است ولی چارهٔ ما بیداریست
تا ابد تربیت از مهر ولی میگیریم
مشق از غیرت ابروی علی میگیریم
ما بر آنیم که در مکتب او دیده شویم
با علی اصغر و قاسم همه فهمیده شویم
تا ابد سستی تسلیم مبادا با ما
وحشت از حربهٔ تحریم مبادا با ما..
عهد با دزد سر گردنه بستیم ای دوست
بارها عهد شکست و نشکستیم ای دوست
هر چه میشد بَرَد از کیسهٔ ما بُرد که بُرد
«بُرد بُرد» این بُوَد آری همه را بُرد که بُرد
گفته بودند که دشمن به تجارت آمد
پیر ما گفت که البتّه به غارت آمد
خواب دیدند صَلاح از طرف بیگانهست
به خود آییم نجات همه در این خانهست
کارزار است، قدم قاطع و محکم بردار
سخن از صلح بگو، اسلحه را هم بردار!
راه ما راه حسین است و به خون روشن شد
تکیه بر تیغ زد آن دم که جهان دشمن شد
نه به دل راه بده واهمه از اخم عدو
نه دلت غنج رود باز به لبخندی از او
دل به لبخندش اگر باختهای، باختهای!
گر ز اخمش سپر انداختهای باختهای!
غم مخور، سست مشو، با صف اعدا بستیز
مژدهٔ «لا تهنوا» میرسد از جا برخیز
تا بدانند که هان لشکر احمد ماییم
رزمجویان و دلیران محمد ماییم
ذوالفقار علوی بود برون شد ز نیام
مرحبا، دست مریزاد، سپاه اسلام..
اینکه چون صاعقه آمد به سرت تکفیری
ذوالفقار است که از غرّش آن میمیری..
دشمن از ابلهیاش در طمع خام افتاد
تشت رسواییاش اما ز سر بام افتاد..
رقص شمشیر چو در خیمهٔ دشمن برپاست
سپر انداختن و طعنه به شمشیر خطاست
آری آرامش ما مرد خطر میطلبد
صبح پیروزی ما خون جگر میطلبد
«میوزد از همه جا بوی گل یاس شهید
از کجا آمدهاند این همه عباس شهید
ذوالجناح از نفس اینبار نخواهد افتاد
علم از دست علمدار نخواهد افتاد»
در دفاع از حرم، آیینهٔ آن سقاییم
همچو عباس، علمدار ولایت ماییم
این زره پشت ندارد منگر برگردیم
تیغ در دست، به ره، منتظر ناوردیم
قدس ای قبلهٔ آغاز که پایان با توست
مهر باطل شدن فتنهٔ شیطان با توست
تو کلید همهٔ گمشدگیها هستی
قدس ای قدس! تو آزادی دنیا هستی
منشینید به غم، شام بلا میگذرد
راه ما از سفر کرببلا میگذرد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سروده مشترک جمعی از شاعران:
آقایان علیمحمد مؤدب، رضا وحیدزاده
میلاد عرفان پور، محمدمهدی سیار
#شعر #عید_فطر
📜 @sheraneh_eitaa
عید فطر و عید رحمت آمده
عید فرصت، عید نعمت آمده
عید پاکی و طهارت آمده
عید شادی و مسرت آمده
عید دوری از گناهان آمده
عید عترت ،عید قرآن آمده
عید فطر وعیدجود بی حساب
عید فطر و عید خوب انتخاب
عید فطر و عید دوری از عقاب
عید فطر ، عید دعای مستجاب
عیدعشق و عیددوری از گناه
بردن دل سوی درگاه الاه
عید فطر، روز رهایی آمده
روز حق ، روز خدایی آمده
روز عشق و آشنایی آمده
از سوی داور صدایی آمده
پاکی طینت مبارک بر شما
این همه عزت مبارک بر شما
روزه دارانی که گشته بی شکیب
بار دیگر آمده عید حبیب
آنکه باشد برهمه دلها طبیب
جود و احسان خدا باشد عجیب
آمدی و باز افلاکی شدی
با نگاهش بنده پاکی شدی
حق به تو بنموده جود و التفات
بر تو نوشانده خدا آب حیات
بنده اش را داده از دوزخ نجات
نام او حلال جمع مشکلات
بوده ای مهمان حی لم یزل
بنده اش را دوست دارد از ازل
بر همه یزدان عنایت میکند
لطف وجود بینهایت میکند
بندگانش را حمایت میکند
هر دلی رااوهدایت میکند
تو کنون برگشته محبوبش شدی
شکرلله بنده خوبش شدی
بوده ای از لطف و احسان خدا
در کنار سفره ،مهمان خدا
بوده ای در تحت فرمان خدا
مانده ای بر عهد و پیمان خدا
نور خود را بر دلت تابیده است
او تورا ازلطف خودبخشیده است
مهرحیدر در دلت اعجاز کرد
باب رحمت را به رویت باز کرد
این دلت سوی خدا پرواز کرد
عشق را با نام او آغاز کرد
مهر حیدر داده بر قلب تو شور
آتش دوزخ نموده بر تو نور
همچو پیغمبر بود خیر کثیر
در کرامت باشد حیدر بینظیر
دردو عالم برهمه باشد امیر
دستگیر هر کبیروهرفقیر
هر دلی رااوخدایی میکند
ازهمه مشکل گشایی میکند
او بود ختم رسل را یادگار
مردی و مردانگی را افتخار
شیعه را داده ولایش اعتبار
دستگیر شیعه در روز شمار
حب اوغم از دل عالم برد
اوبد و خوب جهان را می خرد
عالمی شرمنده ایثار او
تا ابد شد جاودان آثار او
تکیه گاه اهل دل دیواراو
ماگدایان سربازاراو
مرتضی راتاابدداریم دوست
روزمحشردستگیرشیعه اوست
من(رضا) هستم گدای مرتضی
مهر او بنهاده در قلبم خدا
گشته ام بر درگه حیدر گدا
بروجودم داده مهراوضیا
تا نفس آید مرید حیدرم
ریزه خوار سفره پیغمبرم
#عید_فطر #شعر #رضا_یعقوبیان
📜 @sheraneh_eitaa
فریبا یوسفی شاعر ، نویسنده و منتقد ادبی متولد سال 1349 در تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است . فریبا یوسفی در سال 89 برنده جایزه پروین اعتصامی شد و بعدها داور این جشنواره نیز بود.
#معرفی_شاعر #فریبا_یوسفی
📜 @sheraneh_eitaa
نه خوابم می برد نه می برد مرگم به بیداری
به این حال معلق تا کی ام بیدار می داری؟
فقط یک پنجره کافی ست تا خورشید برگردد
به این شب های سیمانی و ساعت های دیواری
هوا ! گاهی هوا ! گاهی هوا ! گاهی هوا ! گاهی
نفس بفرست ! مُردم آه ! از این آه ِ تکراری
برایم چشمگی کن تشنگی را از لبم بردار
بجوش آنگاه شعری باش _ رودی جاودان جاری_
نه تقویم و نه تاریخ و .. زمان یک برگ یک برگ است
زمین یک فصل یک فصل است با آینده ی تاری ...
که خواهد برد با هر فصل ما را رو به خواب مرگ
که خواهد برد با هر مرگ ما را رو به بیداری..
#شعر #فریبا_یوسفی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی فریبا یوسفی به مناسبت عید سعید فطر،
خوانش غزلی از حافظ
📜 @sheraneh_eitaa
وصل تو دوایی است که بیمارش نیست
حسن تو متاعی است که بازارش نیست
عشق تو کمندی که گرفتارش نیست
حمد تو زبانی است که گفتارش نیست
#عرفی_شیرازی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چشم هایی چه فریبنده و شیطان داری
قامتی سبز تر از سرو خرامان داری
عطر گیسوی تو پر کرده هوا را ، نکند
لای موهای خودت قمصر کاشان داری
چشم هایت ، عسل ناب ِ سهند و سبلان
و … لبانی که به شیرینی سوهان داری
گونه هایت گل من ! ساوه و گل های انار
عطر باران زده ی جنگل گیلان داری
جاده چالوس ِ تنت فصل غزلخوانی هاست
این همه شیفته و مست و غزلخوان داری
شهر با آمدنت یکسره آشوب شده
لشکری پشت خودت مثل رضا خان داری
باغبان ! خانه ات آباد ، دل از ما برده
-سیب لبنان که در آغوش فراوان داری
بذل کرده است سمرقند و بخارا… حافظ
تو چه چیزی کم از آن دختر افغان داری
اصفهان با همه ی جاذبه اش می داند
آنچه خوبان همه دارند ، دو چندان داری
” فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم ”
توی رگ های خداوند تو جریان داری
#شعر #عاشقانه #امیر_نقدی_لنگرودی
📜 @sheraneh_eitaa
بازار دلم با سرِ سودات، خوشست
شطرنج غمم با رخ زیبات خوشست
دائم داری مرا تو در خانهٔ مات
ای جان و جهان مگر که با مات خوشست
#مهستی_گنجوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نشان از حس و حالی خاص دارد
سڪوتی غـرق در احسـاس دارد
ازآن شب ڪه تورا درخواب دیدم
هنــوز این خــانه، عطـرِ یاس دارد
#شهراد_میدری #شعر
شبتون بخیر🌙
📜 @sheraneh_eitaa
عشق مهمان دل است و جان و دل مهمان او
من دل و جان پیش مهمان در ڪشم
هر صبح دم …!
#خاقانی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿
📜 @sheraneh_eitaa
میخواستم به پای تو، تقدیمِ جان کنم
بختم چنین نخواست که کاری چنان کنم
تلخ است، دوست داشتن و واگذاشتن
زان تلخ تر که رنجه دلِ دیگران کنم
#سیمین_بهبهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای جان جان جانم تو جان جان جانی
بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی
پی میبرد به چیزی جانم ولی نه چیزی
تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی
بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت
اکنون نگاه کردم تو خود همه جهانی
گنج نهانی اما چندین طلسم داری
هرگز کسی ندانست گنجی بدین نهانی
نی نی که عقل و جانم حیران شدند و واله
تا چون نهفته ماند چیزی بدین عیانی
چیزی که از رگ من خون میچکید کردم
فانی شدم کنون من باقی دگر تو دانی
کردم محاسن خود دستار خوان راهت
تا بو که از ره خود گردی برو فشانی
در چار میخ دنیا مضطر بماندهام من
گر وارهانی از خود دانم که میتوانی
عطار بی نشان شد از خویشتن بکلی
بویی فرست او را از کنه بی نشانی
#شعر #عطار
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایران شده بهتر زهمه دور و زمانه
این کشور ما هست کنون مهد یگانه
هرکس که نظر بر وطنم داشته باشد
خاکش به فنا رفته به انگشت نشانه
#دلنشین_شالی #شعر
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷👏👏👏👏
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | آرزوی وصل یار از هجر بیزارم نکرد
آتشم من، باد و آب و خاک گلزارم نکرد
آب حیوان نیز بر من هیچ تاثیری نداشت
خضر هم از خواب مرگآلود بیدارم نکرد
سرخوشم از لذت تکرار ذکر یا حبیب!
روح عیارم، اسیر دام اغیارم نکرد
لحظاتی از شعرخوانی آقای ندیم سرسوی از هندوستان در دیدار امشب جمعی از شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با رهبر انقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
شه نوازی کن نگارا، ساز میخواهم چکار؟
من که ایمان داشتم اعجاز میخواهم چکار؟
تا صدایت گوش هایم را نوازش میکند،
تار و سنتور و نی و آواز میخواهم چکار؟
#شهریار #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
اسماعیل امینی، متولد دی ماه ۱۳۴۲ در تهرانخلاصه ای از فعالیت های ادبی :از روزگار نوجوانی به دو زبان فارسی و ترکی شعر می سروده وبخشی از فعالیت ادبی وی در حیطۀ نقد ادبی و پژوهش است.در میان گونه های ادبی به طنز تمایل بیشتری دارد و سالها با مطبوعات در حوزه های گوناگون همکاری کرده است واز جمله عضو تحریریۀ نشریات گل آقا بوده است.در جشنواره های بسیاری عنوان کسب کرده است و ازجمله در جشنواره بین المللی طنز ،به رتبۀ نخست بخش پژوهش دست یافت و در جشنوارۀ فجر نیزصاحب عنوان برتر دربخش فعالیت های ادبی شد.علاوه بر تدریس در دانشگاه و همکاری با مطبوعات ادبی، عضو شورای عالی شعر و شورای عالی موسیقی صداو سیما می باشد. و نیز با پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی همکاری دارد.داوری در جشنواره های گوناگون ادبی بخشی از فعالیت ادبی وی در این سالها بوده است.در حوزۀ ترانه و تصنیف نیز آثار فراوانی ساخته که توسط موسیقی دانان و خوانندگان برجستۀ کشور اجرا شده است.
#معرفی_شاعر #اسماعیل_امینی
📜 @sheraneh_eitaa
خاک ایران یک سر از دکتر پر است
هرکه دکتر نیست نانش آجر است
ملک ایران، سرزمین دکتران
این قدر دکتر نباشد در جهان...
عابران هر خیابان دکترند
دانه های برف و باران دکترند
هم وزیران هم مدیران دکترند
بیشتر از نصف ایران دکترند
هرکه پستی دارد اینجا دکتر است
دیپلم ردی ست، اما دکتر است
هرکه شد محبوب از ما بهتران
هرکه شد منصوب بالا دکتر است
هرکه رد شد از در دانشکده
یا گرفته دکتری، یا دکتر است
شعر نو مديون دکترها بُوَد
تو ندانستي که نيما دکتر است؟
شاعر تیتراژهامان دکتر است
مجری اخبار سیما دکتر است
آنکه مثل آفتاب نیمه شب
سر زد از صندوق آرا دکتر است
شاد باش ای دکتر آرای ما
دکترای جمله دانش های ما
ای تو افلاطون و جالینوس ما
دکترایت نخوت و ناموس ما
در جهانی که پر است از نابغه
دکتری چندان ندارد سابقه
بی سبب افسرده ای، غم می خوری
سرزمین ماست مهد دکتری
خطمان وقتي شبيه ميخ بود
اي بسا دکتر در آن تاريخ بود
اين همه آدم که در عالم نبود
آدمي کم بود و دکتر کم نبود
من نگويم، شاعران فرموده اند
رخش و رستم هردو دکتر بوده اند
گرچه باشد قصه ها پشت سرش
دکتری دارند ملا و خرش
شاعران از رودکي تا عنصري
بي گمان دارند هريک دکتري
شعله های عشق چون گر می گرفت
آتشی در خیل دکتر میگرفت
عشق با دکتر نظامي قصه گو
عشق با دکتر سنايي رازجو
عارف شوريده: دکتر مولوي
نام پايان نامه ی او: مثنوي
حافظ و سعدي و خواجو دکترند
سروقدّان لب جو دکترند
وحشی و اهلی و غیره دکترند
تاجر و دهقان و کاسب دکترند
عالمان را خود حدیثی دیگر است
حجت الاسلام دکتر بهتر است
بحث های جعل مدرک نان بُری ست
بهترین سرگرمی ما دکتری ست
عده ای مشغول دکترسازی اند
عده ای سرگرم دکتربازی اند
#اسماعیل_امینی #شعر #شعر_طنز
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی طنز اسماعیل امینی وقتی خیلی جوان بود!
شب شعر طنز در حلقه رندان سال ۱۳۸۰
صبحدم آواز مىخواند سر کوهسار، سار
همنوایش مىنوازد در نوا کفتار، تار
روى ساحل با چه شورى مىزند خرچنگ، چنگ
قورباغه مىکشد با لحن ناهنجار، جار
📜 @sheraneh_eitaa
کاش تا دل می گرفت و می شکست
دوست می آمد کنارش می نشست!
کاش میشد روی هر رنگین کمان
می نوشتم “مهربان “با من بمان!
کاش می شد قلب ها آباد بود
کینه و غم ها به دست باد بود
کاش می شد دل فراموشی نداشت
نم نم باران هم آغوشی نداشت
کاش می شد کاش های زندگی
تا شود در پشت قاب بندگی
کاش میشد کاش ها مهمان شوند
درمیان غصه ها پنهان شوند
کاش می شد آسمان غمگین نبود
رد پای کینه ها رنگین نبود
#نیما_یوشج #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای لطف تو دستگیر هر رسوایی
وی عفو تو پردهپوش هر خود رایی
بخشای بدان بنده، که اندر همه عمر
جز درگه تو دگر ندارد جایی
#عراقی #شهریار
📜 @sheraneh_eitaa
هر کس به ره حسین بشْتافته است
آقایی عالمین را یافته است
در خلق، حسین بن علی بیهمتاست
این تافته را خدا جدا بافته است
#سید_روحالله_مؤید #شعر #امام_حسین #شب_جمعه
📜 @sheraneh_eitaa
یک قدم در آسمان دل نهادی نیمه شب
روشن از نور تو شد شبهای بی مهتاب من
مالک ملک دلم، دل خانه چشمان توست
خود تو صاحبخانه ای،بنشین به دل ارباب من
#شعر
شبتون بخیر🌙
📜 @sheraneh_eitaa
صبح یعنی شیطنتها خندهی زیبای تو
صبح یعنی بوسه بر شیرینی لبهای تو
صبح یعنی یک بغل آرامش از دستان تو
صبح یعنی خیره بر زیبایی چشمان تو
#محمدرضا_رمضانی #شعر
|صبح جمعتون به عشق و آرامش🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
اے رهگذر کوچه احساس ڪجایی؟
محبوب ترین عابر شبهای رهایی...
تا خال لبت نقطه حساس وجود است
حساس ترین منطقه در منطق مایی....
ای ناب ترین حادثه عشق در این بزم
دور از نظرت میکده را نیست صفایی!
ای خوب ترین منظره در چشم ملائک،
بر روے زمین ناب ترین عکس خدایی...
دلتنگ تو این بار گل و باغ و بهارند،
اے ڪاش گل نرگس من زود بیایی...
#شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
به هر آیینه ای، تابندگی را
به هر دل، اشتیاق بندگی را
نگاه روشن تو هدیه داده ست
به انسان معاصر زندگی را
نگاه تو سکوت مبهم ما
چرا غمگین نباشد عالم ما؟
تو هم غم داری، امّا گفته بودم
تفاوت دارد این غم با غم ما
شکوه اتّفاقی مانده باشد
به دل ها اشتیاقی مانده باشد
تو می آیی، اگر از عمر دنیا
فقط یک روز، باقی مانده باشد
امام قاصدک های بهاری
رسول آیه های بی شماری
تو را وقتی بیایی، می شناسم
فقط از رنگ لبخندی که داری
نگاهت، آسمان عاشقان است
شکوه آستان عاشقان است
دلت، سرشار از عطر مناجات
مفاتیح الجنان عاشقان است
بیا ای فرصت سبز بهاران!
امام عصر باد و خاک و باران!
بیا تا اشک - رود جاری شوق -
بجوشد از نگاه چشمه ساران
تو که در دست هایت ذوالفقار است
دلت، جاری؛ نگاهت، بی قرار است
بیا آزاد کن آن وسعتی را
که پشت سیم های خاردار است
گل ما! اعتقاد عشق این است:
بهار تو بهار آخرین است
دلی که خالی از مهر تو باشد
حسابش با «کرام الکاتبین» است
شب تکراری زجر است ای گل
مگر این صبر بی اجر است ای گل؟
بیا پلکی بزن، صبحی برویان
نگاهت، «مطلع الفجر» است ای گل
#شعر #سیدحبیب_نظاری #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | اصلاح شعر شهریار
مرو ای گدای مسکین تو درِ سرای مولا
📜 @sheraneh_eitaa
تشنگان را سحاب پیدا شد
رحمت بی حساب پیدا شد
در دل این کویر تفیده
بحر جوشید و آب پیدا شد
چشمِ چشم انتظارها روشن
روی حق بی نقاب پیدا شد
در جمال منورِ یک ماه
چارده آفتاب پیدا شد
همه عالم تراب مقدم او
هیبت بوتراب پیدا شد
چشمتان روشن ای مسلمانان
روح اسلام ناب پیدا شد
اهل ایمان امانتان آمد
که امام زمانتان آمد
او همان وجه ذات ذوالمنن است
عالمی را چراغ انجمن است
او همان کعبه وصال خداست
که وجودش مطاف مرد و زن است
نه به بتخانه چون خلیل خدا
او به هر جا بت است، بت شکن است
بر لبش دم به دم کلام خداست
با خدا لحظه لحظه هم سخن است
گر چه ما دورش از وطن دیدیم
ماه مصر است و یوسف وطن است
هم به دستش زمام ملک وجود
هم امام تو، هم امام من است
آفرینش بود به فرمانش
پدر و مادرم به قربانش
نه زمین باد نه زمان بی تو
شده دلگیر آسمان بی تو
ذکر ما در هجوم ظلم و ستم
گشته «الغوث و الامان» بی تو
شعله «الفراق» جای نفس
خیزد از سینه جهان بی تو
نه به گل هست چشمِ دیدارم
نه به دل شوقِ بوستان بی تو
دور هم صبح جمعه ها تا کی
جمع گردند دوستان بی تو؟
گرچه باشد چراغ بسیارش
مانده تاریک، جمکران بی تو
قبر پنهان مادرت زهرا
همچنان مانده بی نشان بی تو
تو که خورشید عالم جانی
تا به کی پشت ابر پنهانی
#غلامرضا_سازگار #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
زهرا سپهکار سال ۱۳۶۵ در اصفهان به دنیا آمد. وی دارای مدرک کارشناسی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه اصفهان است. سپهکار در جشنوارهها و کنگرههای مختلفی برگزیده شده است.
#زهرا_سپه_کار #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
بیا ببین گل من این که روزگار نشد
که فصل ها پی هم رفت و دل بهار نشد
تو روز جمعه می آیی نشانه اش این که
دم غروب دلی کو که بی قرار نشد
تمام درد تو ماییم ما که بی دردیم
کسی شبیه تو با درد سازگار نشد
هزار سال به کشتی چو نوح منتظری
هزار سال گذشت و کسی سوار نشد
برو به خانه ی یعقوب ها و مژده بده
که یوسفی به دل چاه ماندگار نشد
کنار پنجره خیره به جاده ها ای دل!
نگو که منتظری این که انتظار نشد
تو برف های درختان باغ را بتکان
ببین دوباره دلت را اگر بهار نشد؟!
#امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی #شعر #زهرا_سپه_کار
📜 @sheraneh_eitaa
✍روایتی از دیدار شاعران با آیت الله العظمی جوادی آملی
◻️ هنر مایه مقبولیتِ معقولهاست
حضرت آیت الله جوادی آملی در دیدار جمعی از شاعران گفتند: هنر مایه مقبولیتِ معقولهاست؛ صرف اینکه حرف معقول باشد اینگونه نیست که همگان به دل بگیرند و اثر کند، اگر آهنگ خوبی به نام هنر، اگر شعر خوبی به نام هنر، خط خوبی به نام هنر این معقول را همراهی بکند، این میشود دلپذیر!»
گزارش کامل👇
https://hawzahnews.com/xcMRF
📜 @sheraneh_eitaa