غم دوریِّ حرم برده قرارم چه کنم؟
رویِ تو ماه من است با شب تارم چه کنم؟
تو کس و کارِ دلِ مضطر و غمدیدهی من
بی تو و عشق تو من بی کس و کارم چه کنم؟
شرف و عزت من نوکری کوی شماست
گر نخواهی تو مرا پستم و خوارم چه کنم؟
جای من با تو هماناست به جنات نعیم
حُبِّ تو گَر نَبُوَد آتش نارم چه کنم؟
بر خزان دل من مثل بهاری آقا
بی تو پاییزم و بی باغ و بهارم چه کنم؟
<<از ازل ایل و تبارم همه عاشق بودند>>
<<سخت دلبستهی این ایل و تبارم چه کنم؟>>
#علی_گلچین_پور #شعر #امام_حسین
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای حمزه محمودی
◾️توان برای صبوری نداشت دیگر اشک
▪️گرفته دیدهی او را به غصه دیگر اش
📜 @sheraneh_eitaa
قرار بود که عمری قرار هم باشیم
که بیقرار هم و غمگسار هم باشیم
اگر زمین و زمان هم به هم بریزد باز
من و تو تا به ابد در مدار هم باشیم
کنون بیا که بگرییم بر غریبی هم
غریبه نیست، بیا سوگوار هم باشیم
در این دیار اگر خشکسالی آمده است
خوشا من و تو که ابر بهار هم باشیم
نگفتیام ز چه خون گریه میکند دیوار
مگر قرار نشد رازدار هم باشیم..
به دست خستۀ تو دست بستهام نرسید
نشد که مثل همیشه کنار هم باشیم
شکسته است دلم مثل پهلویت آری
شکستهایم که آیینهدار هم باشیم
#محمدمهدی_سیار #فاطمیه #حضرت_فاطمه #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شبِ غم دیده بستم، تا نبینم بی تو عالم را
چه باشد، گر گشایم چشم و این شب را سحر بینم؟
#هلالی_جغتایی #شعر
شبتون در پناه خق
📜 @sheraneh_eitaa
خورشيد
سرك می كشد و می داند
از دستِ تو چاى صبـح
خوردن دارد
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
#شهراد_ميدرى #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
"خدا کند تو بیایی و صبح سر بزند "
نفس، ز شوق حضور تو مستمر بزند
بیایی و نگذاری که شب ز بدمستی
تبر به ریشهی گلها و برگ و بر بزند
فضای حاکم امروز، جنگ و نامردی است
بناست بر جگر شیعه نیشتر بزند
در این جهان بداندیش بیگل رویت
چه کس دم از نفحات دمِ سحر بزند؟
بس است شام سیاه فراق و دلتنگی
بیا که آه! به جانهای ما تبر بزند
میان آتش قهر زمانه میسوزیم
چرا زمانه به ما اینچنین شرر بزند؟
چقدر جمعه به جمعه تو را صدا بزنیم
چقدر منتظرت ناله بیشتر بزند؟!
به آسمان نگاه تو سخت محتاجیم
بیا! که دل به هوای تو بال و پر بزند
#معصومه_مشهدی_زاده #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی
📜 @sheraneh_eitaa
با دل گفتم که جان غمگین بی تست
دریاب که بیچاره مسکین بی تست
دل گفت که ما هر دو ز تو سیر دلیم
چندین غم بیهوده مخور کین بی تست
#شعر #سیدحسن_غزنوی
📜 @sheraneh_eitaa
تا ببینیم تو را چشم به راهیم هنوز
آرزومند لقای رخ ماهیم هنوز
جمعه ها هفته به هفته پی هم می گذرد
از غم دوری تو شعله ی آهیم هنوز
در بیابان طلب آبله در پا داریم
روز و شب منتظر نیمه نگاهیم هنوز
نشد آقا که شبی یا سحری یا که دمی
با تو باشیم،ز بس غرق گناهیم هنوز!
حبّ دنیا پر و بال دل ما را سوزاند
بی سبب نیست که افتاده به چاهیم هنوز
این که آقا نمی آیی به خدا حق داری!!!
چون که ما در پی امیال و رفاهیم هنوز
هر چه هستیم گدای پسر فاطمه ایم
کاسه بر دست در خانه ی شاهیم هنوز
تا نیایی گره ای باز نگردد هرگز
حاجت خویش همآره ز تو خواهیم هنوز
انتقام در آتش زده را می گیریم ...
در پی آرزوی گاه به گاهیم هنوز
#محمد_فردوسی #شعر #جمعه_های_دلتنگی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
⭕️ مرکز فرهنگی رسانهای هاتف برگزار میکند:
💠 مسابقه بزرگ کتابخوانی
🔹 با موضوع منطق مقاومت
🔸 همراه با جوایز ارزنده:
🌟 سه نفر اول: پلاک طلای یک گرمی
💥۶۰ نفر بعدی: مبلغ ۵ میلیون ریال
⏰ زمان برگزاری مسابقه:
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ از ساعت ۲۰ تا ۲۰:۳۰
✅ شرکت در این مسابقه فقط در زمان اعلام شده مقدور میباشد و بعد از آن، امکان شرکت در مسابقه وجود ندارد.
🏆 تاریخ برگزاری قرعه کشی: یکشنبه ۲ دی
همزمان با سالروز ولادت 🌺حضرت زهرا سلام الله علیها ، بصورت لایو زنده تصویری در کانال مسابقه
♨️برای شرکت در مسابقه و دریافت فایل pdf کتابچه منطق مقاومت، کافیست 👈🏻فرم ثبت نام را پر کنید.
#مسابقه
#جایزه
#منطق_مقاومت
#شاعرانه
ای به دو چشم نرگسین آفت روزگار من
طرهٔ بیقرار تو برده ز من قرار من
گرچه خمار وصل تو گشت ملازم سرم
هم به شراب لعل تو، دفع شود خمار من
ای یمنی ستاره بر آرزوی مه رخت
شرط بود که هر شبی دجله کنی کنار من؟
هر سحری زخون دل، مردمک دو چشم من
اطلس سرخ درکشد بر رخ زرنگار من
گر زبخار چشم من نم نشدی بر آسمان
هفت فلک بسوختی از دل پر شرار من
#شعر #سراج_قمری
📜 @sheraneh_eitaa
تو دانشجو سلاحت علم و ایمان
چراغ روشن فردای ایران
تو هستی موج دریای خروشان
تو هستی چشمه ی بیدار جوشان
تو خورشيد بلند آسمانی
امید روشن آیندگانی
به پهنای جهان علم حسابت
گهر می ریزد از لای کتابت
درون ذهن تو چون چشمه ساریست
چرا و چند و چون بی وقفه جاريست
تو پرسیدی ز هر جزر و ز هر مد
چه در دل دارد این دریای بی حد
برای پاسخ هر گرم وسردی
زمین و آسمان درمی نوردی
جوان و پر انرژی پر توانی
تو باید قدر این نعمت بدانی
نترس از این سراشیب کم و بیش
به فرداها به آینده بیاندیش
کجا تا ناکجاها را سفر کن
درختان را ز علمت پر ثمر کن
قلم بر سینه ی کاغذ بچرخان
بگو از رنگ گل از راز باران
اتم ها با سر انگشتت بچرخان
بخوان راز دل افلاک و کیهان
بکار آور همه فن و علومت
بچرخان صنعت این مرز و بومت
بکار آور هر آنچه می توانی
ز فیزیک و ز شیمی هر چه دانی
ز کار و پشتکار بی درنگت
برآید آرزوهای قشنگت
قدم های بلندت پر توان باد
دلت شاد و بهارت جاودان باد
تو دریایی تو موج بیکرانی
برای کشورت یک قهرمانی
#شعر #نازنین_حسنی
16آذر روز دانشجو بر همه دانشجویان عزیز مبارک باد🎓
📜 @sheraneh_eitaa
abolhasan.gif
7.3K
ابوالحسن فراهانی حسینی متوفای ۱۰۴۰ قمری از شاعران سدهٔ یازدهم و صاحب رسالهٔ «شرح مشکلات دیوان انوری» است. وی از سادات حسینی فراهان و از شعرای سدهٔ یازدهم هجری است که پس از تحصیل دانشهای متداول در زادگاه خود به سبب تنگدستی و برای کسب کمال به اصفهان رفت و دو سال در نصرآباد مسکن گزید.
سپس به شیراز رفته و در سلک ملازمان امامقلی خان در آمد و کارش بالا گرفت. ولی آخرالامر بدگویان دربارهاش سعایت کردند و به بهانهٔ حرکتی نامناسب به فرمان امامقلی خان به قتل رسید.
#ابوالحسن_فراهانی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
یا رضای دوست باید یا رضای خویشتن
آشنای او نباید آشنای خویشتن
آتشم بی سوختن چون زندگانی می کنم
تا نسوزم برنمی خیزم ز جای خویشتن
من سزای آتش و از دیده آبم برکنار
در کنار خود نمی بینم سزای خویشتن
گرنه در آیینه خود را دیده ای زنجیر زلف
از چه رو می افکنی هردم به پای خویشتن
بی تو دل خون کردم و از دیده بیرون ریختم
عاقبت از دل گرفتم خون بهای خویشتن
گفتمش درد دل و گفت از خدا شرمی بدار
کس در آتش چون رود هردم به پای خویشتن
ای که میگویی چرا بر خود نمیسوزد دلت
آتشم، آتش نمیسوزد برای خویشتن
#ابوالحسن_فراهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی آقای حسین مودب
◾️سامری وقتی سوار مرکب دین میشود
▪️منبر پیغمبران جای شیاطین میشود
📜 @sheraneh_eitaa
منم همان که برایت درانتظار نشسته
چه بی قرار پس از تو سر قرار نشسته
پرنده ای که رها کرد کوچ را دل من بود
که روی شاخه سرد تو از بهار نشسته
بیا که دانه به دانه بگویم از غم دوری
که راز های مگو در دل انار نشسته
بتاب بر ظلماتم که آفتاب سرشتی
منم زمین که به شوق تو در مدار نشسته
قسم به "عکس تو با من" دمی نرفته ای از یاد
به روی خاطره هامان اگر غبار نشسته
بدم که زنده شود ای نسیم روح فزایم
به شمع بی تپش بر سر مزار نشسته
دلم کنار تو مانده هنوز هم که هنوز است
هنوز عاشق تو بر سر قرار نشسته
#محمدحسین_امیری #شعر #جمعه_های_دلتنگی #امام_زمان
📜 @sheraneh_eitaa
کار عشق از وصل و هجران درگذشت
درد ما از دست درمان درگذشت
کار، صعب آمد به همت برفزود
گوی، تیز آمد ز چوگان درگذشت
در زمانه کار کار عشق توست
از سر این کار نتوان درگذشت
کی رسم در تو که رخش وصل تو
از زمانه بیست میدان درگذشت
فتنهٔ عشق تو پردازد جهان
خاصه میداند که سلطان درگذشت
جوی خون دامان خاقانی گرفت
دامنش چه، کز گریبان درگذشت
#شعر #خاقانی
📜 @sheraneh_eitaa
تا عشق گل رخ تو در دل دارم
چون گل ز غم تو پای در گل دارم
تا زیر خم زلف تو منزل دارم
چون زلف تو کار خویش مشکل دارم
#شعر #سوزنی_سمرقندی
📜 @sheraneh_eitaa
چه بزنگاهِ قشنگی شده این ساعتِ صفر
وقتِ گُل کردنِ احساسِ دلِ خیلی ها ست
شبتون در پناه حق
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ز من مپرس کیَم، یا کجا دیارِ من است
ز شهرِ عشقم و دیوانگی شعارِ من است
منم ستارهٔ شام و تویی سپیدهٔ صبح
همیشه سویِ رهت چشم انتظار من است
|صبحتون بخیر و شادی🌸🌿
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
شبهای جهان مگر بهم پیوستند
و اختر همگی چو خفتگان مستند
ای صبح بزن نفس، دمت بربستند؟
وی چرخ بگرد، چنبرت بشکستند؟
#شعر #جمال_الدین_عبدالرزاق
📜 @sheraneh_eitaa
عشق تو مقیم دل شوریدهٔ ماست
شکل خوش تو مجاور دیدهٔ ماست
سودات به هر بهای ارزندهٔ ماست
هرچ از تو به ما رسد پسندیدهٔ ماست
#شعر #اوحدالدین_کرمانی
📜 @sheraneh_eitaa
شاعرانه
⭕️ مرکز فرهنگی رسانهای هاتف برگزار میکند: 💠 مسابقه بزرگ کتابخوانی 🔹 با موضوع منطق مقاومت 🔸 همرا
🔹بعد از ورود اطلاعات جهت ثبت نام در مسابقه کتابخوانی، دکمه ثبت نام نهایی را بزنید و منتظر بمانید تا به کانال مسابقات هاتف منتقل شوید.
♦️سپس در کانال عضو شده، مطالب آن را به دقت بخوانید و فایل pdf کتابچه تبیین منطق مقاومت را از داخل کانال دانلود کنید.
هدایت شده از قاصدک
چیزی تا شب یلدا نمونده🍉🌒
پسته شب یلداتو با «قیمت مناسب و با کیفیت » از اینجا بخر 🌱🧑🌾
👇
https://eitaa.com/joinchat/3530818355Cba4ae99cb0
ای باز کرده چشم و دل خفته را ز خواب،
بشنو سؤال خوب و جوابی بده صواب:
بنگر به چشم دل که دو چشم سرت هگرز
دیدهاست چشمهای که درو نیست هیچ آب
چشمهست و آب نیست، پس این چشمه چون بُوَد؟
این نکتهای است طرفه و بیهیچ پیچ و تاب
گاهی پدید باشد و گاهی نهان شود
دادم نشانیای به مثل همچو آفتاب
#شعر #ناصر_خسرو
📜 @sheraneh_eitaa
دلم عاشق شدن فرمود و من برحسب فرمانش
در افتادم بدان دردی که پیدا نیست درمانش
پریشان زلف دلبندی دلم بربود و هر ساعت
پریشان کرد حالم را سر زلف پریشانش
قرار و خواب و شیرینی ز جان و چشم و عیش من
ببردند از بن دندان لب شیرین و دندانش
لبش یاقوت خندان است و گریانم نبیند کس
اگر وقتی ظفر یابم بدان یاقوت خندانش
جمال حور عین دارد مگر کز روضه جنت
به دنیا از پی فتنه فرستادده است رضوانش
گر از مشرق برآید چشمه خورشید هر روزی
رخش خورشید درخشان گشت و مشرق شد گریبانش
همی جستم به عمر اندر درازی در شب وصلش
نبود آن راکه می جستم مگر در روز هجرانش
شکست زلف آن دلبر دلم بربود هر لحظه
که در زلفش همی دیدم نشان عهد و پیمانش
به پیرایش اگر در زلف او ره یافت نقصانی
جمال او و عشق من زیادت شد ز نقصانش
به قصد گوی با چوگان به میدان دیدمش روزی
ز زلف او و پشت من حسد می برد چوگانش
خم چوگان او با گوی هر ساعت به میدان در
همان کردی که روز باد زلفش با زنخندانش
ز رشک آنکه تا با زلف مشکینش نیامیزد
به آب دیده بنشاندم سراسر گرد میدانش
دلم را در خم زلفش به زندان کرد عشق او
چو مداح خداوند ست نگذارم به زندانش
رئیس شرق مجدالدین، ابوالقاسم علی کایزد
مزین کردعالم را به عدل و حلم و احسانش
خداوندی که در انواع دعوی خداوندی
ز اعداد نجوم آسمان بیش از برهانش
سلیمان قدر و اصف دل محمد خلق و حیدرکف
که مثل خویش خواندندی اگر دیدندی ایشانش
نه خورشید و نه کیوان است و هم خورشید و هم کیوان
همی خوانند در قدر و محل خورشید و کیوانش
چو در ایوان بود بزمش به ایوان آی تا بینی
که هم خورشید و هم کیوان همی تابد زایوانش
کفش چون آب حیوان است عمر شکر مدحت را
که جستی خضر پیغمبر حیات از آب حیوانش
معاذالله معاذالله اگر حیوان چنین بودی
به عمر جاودان بودی سکندر نیز مهمانش
ندانم سوره ای در مکرمت کان نیست در ذکرش
ندانم آیتی ازمحمدت کان نیست در شانش
به فر و عدل او گشته است هم روشن هم آبادان
هران موضع که روزی ظلم تاری کرد و ویرانش
از آن عهدی که بر درگاه میمونش ملازم شد
به گوش آواز یک مظلوم نشنیده است دربانش
سخا را کار چون زرست با دست سخا ورزش
سخن را لفظ پر درست با کلک سخندانش
به دست او نگه کن چون قلم در دست او باشد
اگر ابری همی خواهی که از علم است بارانش
جهان را گرچه نعمت هاست در پیدا و در پنهان
کم از یک جود او باشد همه پیدا و پنهانش
اگر چه بهترین خلق عالم را پسر باشد
بزرگی را پدر شد تا برادر خواند سلطانش
اگر مردم به عقل و علم در عالم شرف یابد
همی خدمت کند اینش همی مدحت کند آنش
شنیدستم ز دانایان که دانش جان جان باشد
بدان جان است در جانش که با جان ماند در جانش
ثبات کوه در حلمش سخای ابر در دستش
نسیم مشک در خلقش نعیم خلد در خوانش
فری زان اسب میمونش که بر دریا و بر هامون
بود چون باد رفتارش، بود چون چرخ جولانش
به دریا فرق نتوانند کرد از کشتی نوحش
به هامون باز نشناسند از تخت سلیمانش
خداوند از بر او خضر و موسی را همی ماند
از آن باشند دریاها و هامونها به فرمانش
خداوندی که اندر نامهای رتبت و رفعت
همیشه از خداوندان، خداوندست عنوانش
ز عزم او همی گوید به جاه او همی نازد
خرد ز آغاز و انجامش جهان مبدا و پایانش
بدان معنی که در آفاق چون او نیست در ارکان
دعا گویند آفاقش، ثنا خوانند ارکانش
به از بنده نگوید خلق مدح مجلس عالی
بدین معنی مسلم کرده اند اهل خراسانش
ز شعر بنده پر در شد دهان لفظ هر روای
که مدح مجلس عالی پر از در کرد دیوانش
بدین حسن و طراوت شعر اگر مسعود را بودی
هزاران آفرین کردی روان سعد سلمانش
همیشه تاهمی خوانند در اخبار و درقرآن
صفات یوسف و حسنش حدیث نوح و طوفانش
جهان دل باد و او دانش خراسان مصر و او یوسف
خداوند جهان داده بقای نوح و لقمانش
چنان کوه است در گیتی پناه شاعر و زایر
همیشه باد در عالم پناه الطاف یزدانش
#شعر #ادیب_صابر
📜 @sheraneh_eitaa