eitaa logo
شاعرانه
26.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
795 ویدیو
80 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
تا از نظرم نهفته یی همچو پری دیوانه شدم ز غایت در بدری گر بیخبر آمدم بکوی تو مرنج کز خود خبرم نبود از بیخبری 📜 @sheraneh_eitaa
ای که عشقت شعله ور در جانِ ما،جانم حسین از ازل مهرِ تو در بنیانِ ما جانم حسین عطرِ جانبخشِ ضریحت بی قرارم کرده است کربلایت کعبه ی جانانِ ما جانم حسین خاک ایوانت دوای درد چشمانِ من است روضه هایت ابرِ پُر بارانِ ما جانم حسین پنجره های ضریحِ تو ز دردم آشناست صحنِ پاکت روضه ی رضوانِ ما جانم حسین اشکِ شبنم بر تنِ گلبرگِ عاشورا نوشت خونِ سرخت مشعلِ تابانِ ما جانم حسین هر کجا باشم نگاهم سمت و سوی کربلاست راهِ سبزت تا ابد پیمانِ ما جانم حسین عشقِ تو یک عالمی را غرقِ مستی می کند روشن از رویت شبِ زندانِ ما جانم حسین با نگاهِ نافذت دریاب این درمانده را مبتلایم ای شَهِ خوبانِ ما جانم حسین دائماً ما را به گردِ شمعِ خود پروانه کن این تو و این خواهشِ چشمانِ ماجانم حسین آیه های روشنِ یاسین و طاهایم تویی سوره ی فجری تو در قرآنِ ما جانم حسین ای تو آن حالِ خوش و آرامشِ دلهای ما بین تو حالِ بی سر و سامانِ ما جانم حسین زندگیِ با تو یعنی در مسیرِ بندگی ای که هم روحی و هم ریحانِ ما جانم حسین بی فروغِ روی تو حاشا مرا عزت مباد نورِ توحیدیِ تو عرفانِ ما جانم حسین از ازل نامِ تو را بر جانمان حک کرده اند کربلایت آیت و برهانِ ما جانم حسین تا که جسمت زیر و رو شد زیرِ نعلِ اسبها... ریخت بر هم عالمِ امکانِ ما جانم حسین مامنی جز کنجِ شش گوشه نداریم ای شَها! بشنو اینک ناله ی هجرانِ ما جانم حسین خشکیِ لبهای تو سرچشمه ی آبِ بقاست ای طبیب درد بی درمان ما جانم حسین تو همیشه میزبانی چه شود با مادرت یک شبِ جمعه شوی مهمان ما جانم حسین! 📜 @sheraneh_eitaa
عشاق در مقام وفا جان فدا کنند بیگانه را بخون جگر آشنا کنند در جلوه گاه حسن بتان گر رسیده ای دانی که در خرابی دلها چه ها کنند آیینه خاطران صف آرای میکده گر صد کدورت است بجامی صفا کنند در آتش فرامشیم سوخت آن غرور مستی ز باده بود بر آتش کباب را دارد آب دیده سرگردان من غمناک را همچو گردابی که در چرخ آورد خاشاک را دامان خرابات نشینان همه پاک است تر دامنی ماست که تا دامن خاک است آخر حسن آنجوان راه زد این خراب را بوی، بس از می کهن پیر تنک شراب را گل بدستم چه دهی در کف من خار خوش است این گل تازه بر آن گوشه دستار خوش است شد چو مهمان من آن شمع شب افروز امشب کاش تا روز قیامت نشود روز امشب 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
8.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🔉 | چی بگم از حال دلم؟! 🎙 با نوای 👤 شاعر: سید علی کاظمی‌نسب ♾ مشاهده و دریافت با کیفیت‌های مختلف 🎵 فایل صوتی قطعه 🖌 متن شعر 🎬 تنظیم: علی افسری 🎵 نسخۀ 🎞 تهیه شده در رسانهٔ هیأت ثارالله (ع) رشت ✨ 🇮🇷 کانال‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی ز تیرگی دل سیاه گشت چنان که صبح وصل نماید در آن، شب هجران شبی، چنانکه اگر سر بر آورد خورشید سیاه روی نماید چو خال ماهرخان ز آه تیره‌دلان، آنچنان شده تاریک که خواب هم نبرد ره به چشم چار ارکان زمانه همچو دل من، سیاه روز شده گهی که سر کنم از غم، حکایت دوران ز جوریار اگر شکوه سرکنم، زیبد که دوش با فلک مست، بسته‌ام پیمان منم چه خار گرفتار وادی محنت منم چه کشتی غم، غرقه در ته عمان منم که تیغ ستم دیده‌ام به ناکامی منم که تیر بلا خورده‌ام، ز دست زمان منم که خاطر من، خوش دلی ندیده زدور منم که طبع من از خرمی بود ترسان منم که صبح من از شام هجر تیره‌تر است اگر چه پرتو شمع است بر دلم تابان شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همان عطر گل یاس و نسیم سحری که اگر صبح نباشی نفسی در من نیست... |صبحتون پر از خیر و برکت ☃️❄️ 📜 @sheraneh_eitaa
تو را امام زمان گر در اختفاست صلاح صلاح ما همه آنست کان تو راست صلاح نمود غیبت تو سرّ جاعل الظلمات ظهور کن، بنما سرّ فالق الاصباح فروغ طلعت تو دیده را کند روشن حدیث لعل لبت روح را چشاند راح حضور تو ندهد دست تا نخواهد حق هزار سال اگر صد چو من کنند الحاح ز دیده‏ام شده یک چشمه در کنار روان که آشنا نتواند میان آن ملاح مرا اگرچه وصال شما میسر نیست به ذکر و فکر شما هست لیک امید فلاح به جز حدیث شما بر زبان فیض مباد همیشه تا که بود گردش مسا و صباح 📜 @sheraneh_eitaa
ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایت‌ها که دردش عین درمانست و جور او عنایت‌ها کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش ز فرعونی چه می‌جویی سریر ملک و رایت‌ها خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایت‌ها چه راحت‌هاست پنهانی جراحت‌های جانان را دریغا تو نمی‌دانی جفاها را ز راحت‌ها اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق به هر دم می‌کند لطفی به پنهانی حمایت‌ها بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایت‌ها منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیت‌ها سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایت‌ها بسوز دل چه می‌سازی عجب نبود حسین الحق اگر در جان اهل دل کند آهت سرایت‌ها 📜 @sheraneh_eitaa
ای علمت کنیت نام نبی خورده لبت آب زجام نبی مهدی دین هادی عالم توئی روشنی دیده آدم توئی حافظ شرعی وامام امم طاعت تو فرض همی بر ذمم جان توئی و هردو جهانت تن است مهر و مه از نور رخت روشن است آهن مریخ شده موم تو عیسی عقل آمده ماموم تو چرخ که این اوج فروشی کند بر در تو حلقه بگوشی کند عقل که لافش ز سروشی بود پیش تو در نکته نیوشی بود ای ملک و ملتت از خون دین خاک جهان کرده زمانه عجین فتنه بر اقطار جهان تاخته ست تیغ حوادث ز نیام آخته ست بهر چه یک لحظه بخون ستم گل نکنی خاک وجود و عدم ای پدرت رهبر افلاکیان سایه فکن بر سر این خاکیان شخص تو چون روح و جهان چون بدن در بدنش طرح تصرف فکن ما همه مقهور و توئی قهرمان خون دل ودین ز جهان واستان ظلم ز عدل تو سقیم المزاج خود ز چه عدل تو ندارد رواج عالم دین را بجهان شگفت ظلمت طوفان حوادث گرفت شرع تو کشتی ست بیا نوح باش ما همگی تن تو بیا روح باش اسب تو بر آخور عطلت چراست خود و رکاب مه و مهرت کجاست زین فلک چونت ابر باره نیست اشهب روز ادهم شب بهر کیست یار نشد دل تو بیا یار شو گردن غم بشکن و دلدار شو درد تو جان داروی جانهای ماست خاک درت آب روان های ماست دیده به دیدار بیا باز کن پرده آهنگ دگر ساز کن کن فکن خلوت اسرار باش ما همه مستیم تو هشیار باش تا که در افلاک بود نحس و سعد یا دی و امروز بود قبل و بعد سعد فلک باد به فرمان تو عیش جهان باد به دوران تو عیش گر آبستن کامت شود یاچومی فتح به جامت شود باد میسر ز تو تا صور عشق کار سقنفور ز کافور عشق روغن اشراق از آب تو باد در قدمت همچو رکاب تو باد 📜 @sheraneh_eitaa
برخیزم و دامن تو گیرم سر بر قدمت نهم بمیرم دل برده ز من رخ تو ناگاه پروای دلم نمی کنی آه ای از تو مرا هزار غم بیش بنگر تو به سوی بنده ناگاه نالم شب و روز در فراقت دارم چو به سینه درد جان کاه گشتم چو کواکب از دو چشمت سرگشته من فقیر ای ماه روزی که دوچار من شوی تو مستان و قبا گشاده در راه 📜 @sheraneh_eitaa
ابو منصور محمد بن احمد طوسی (زاده شده پس از ۳۲۰ هجری قمری، درگذشته میان ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجری قمری) با تخلص دقیقی از نخستین کسانی بود که پیش از فردوسی تلاش کرد داستان‌های ملی ایران را به شعر درآورد و از پیشگامان حماسه‌سرایی به زبان فارسی است. دقیقی با دربار شاهان سامانی در پیوند بود و به تشویق نوح دوم سامانی به نظم درآوردن شاهنامه ابومنصوری را آغاز کرد. اما پیش از آنکه آن را به پایان برساند، به دست غلام خود کشته شد. فردوسی در شاهنامهٔ خود داستان زندگی دقیقی را به کوتاهی نقل کرده و هزار (۱۰۰۰) بیتی که دقیقی سروده را هم در گشتاسپ‌نامه گنجانده و بدین‌گونه از ازدست‌رفتن آن‌ها جلوگیری کرده است. 📜 @sheraneh_eitaa
کاشکی اندر جهان شب نیستی تا مرا هجران آن لب نیستی زخم عقرب نیستی بر جان من گر ورا زلف معقرب نیستی ور نبودی کوکبش در زیر لب مونسم تا روز کوکب نیستی ور مرکب نیستی از نیکویی جانم از عشقش مرکب نیستی ور مرا بی‌یار باید زیستن زندگانی کاش یارب نیستی 📜 @sheraneh_eitaa