eitaa logo
شاعرانه
27.2هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
768 ویدیو
78 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
عشاق در مقام وفا جان فدا کنند بیگانه را بخون جگر آشنا کنند در جلوه گاه حسن بتان گر رسیده ای دانی که در خرابی دلها چه ها کنند آیینه خاطران صف آرای میکده گر صد کدورت است بجامی صفا کنند در آتش فرامشیم سوخت آن غرور مستی ز باده بود بر آتش کباب را دارد آب دیده سرگردان من غمناک را همچو گردابی که در چرخ آورد خاشاک را دامان خرابات نشینان همه پاک است تر دامنی ماست که تا دامن خاک است آخر حسن آنجوان راه زد این خراب را بوی، بس از می کهن پیر تنک شراب را گل بدستم چه دهی در کف من خار خوش است این گل تازه بر آن گوشه دستار خوش است شد چو مهمان من آن شمع شب افروز امشب کاش تا روز قیامت نشود روز امشب 📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔉 | چی بگم از حال دلم؟! 🎙 با نوای 👤 شاعر: سید علی کاظمی‌نسب ♾ مشاهده و دریافت با کیفیت‌های مختلف 🎵 فایل صوتی قطعه 🖌 متن شعر 🎬 تنظیم: علی افسری 🎵 نسخۀ 🎞 تهیه شده در رسانهٔ هیأت ثارالله (ع) رشت ✨ 🇮🇷 کانال‌رسمی‌حاج‌ابوذربیوکافی ▫️ AbozarBiukafi_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبی ز تیرگی دل سیاه گشت چنان که صبح وصل نماید در آن، شب هجران شبی، چنانکه اگر سر بر آورد خورشید سیاه روی نماید چو خال ماهرخان ز آه تیره‌دلان، آنچنان شده تاریک که خواب هم نبرد ره به چشم چار ارکان زمانه همچو دل من، سیاه روز شده گهی که سر کنم از غم، حکایت دوران ز جوریار اگر شکوه سرکنم، زیبد که دوش با فلک مست، بسته‌ام پیمان منم چه خار گرفتار وادی محنت منم چه کشتی غم، غرقه در ته عمان منم که تیغ ستم دیده‌ام به ناکامی منم که تیر بلا خورده‌ام، ز دست زمان منم که خاطر من، خوش دلی ندیده زدور منم که طبع من از خرمی بود ترسان منم که صبح من از شام هجر تیره‌تر است اگر چه پرتو شمع است بر دلم تابان شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو همان عطر گل یاس و نسیم سحری که اگر صبح نباشی نفسی در من نیست... |صبحتون پر از خیر و برکت ☃️❄️ 📜 @sheraneh_eitaa
تو را امام زمان گر در اختفاست صلاح صلاح ما همه آنست کان تو راست صلاح نمود غیبت تو سرّ جاعل الظلمات ظهور کن، بنما سرّ فالق الاصباح فروغ طلعت تو دیده را کند روشن حدیث لعل لبت روح را چشاند راح حضور تو ندهد دست تا نخواهد حق هزار سال اگر صد چو من کنند الحاح ز دیده‏ام شده یک چشمه در کنار روان که آشنا نتواند میان آن ملاح مرا اگرچه وصال شما میسر نیست به ذکر و فکر شما هست لیک امید فلاح به جز حدیث شما بر زبان فیض مباد همیشه تا که بود گردش مسا و صباح 📜 @sheraneh_eitaa
ز درد جور آن دلبر مکن ای دل شکایت‌ها که دردش عین درمانست و جور او عنایت‌ها کلیم درگه اویی گلیم فقر در برکش ز فرعونی چه می‌جویی سریر ملک و رایت‌ها خلیل عشق جانانی درآ در آتش سوزان نه نمرودی که تا باشی شهنشاه ولایت‌ها چه راحت‌هاست پنهانی جراحت‌های جانان را دریغا تو نمی‌دانی جفاها را ز راحت‌ها اگرچه ناز معشوقی کشد تیغ و کشد عاشق به هر دم می‌کند لطفی به پنهانی حمایت‌ها بیا وز عشق مویی را ز من بشنو به گوش جان حدیث لیلی و مجنون نشانست و حکایت‌ها منم مجنون آن لیلی که صد لیلی است مجنونش بیا در چشم من بنگر ز عشق اوست آیت‌ها سرشکم لعل و رویم زر شد از تأثیر عشق او بلی بر عشق آسانست از اینگونه کفایت‌ها بسوز دل چه می‌سازی عجب نبود حسین الحق اگر در جان اهل دل کند آهت سرایت‌ها 📜 @sheraneh_eitaa
ای علمت کنیت نام نبی خورده لبت آب زجام نبی مهدی دین هادی عالم توئی روشنی دیده آدم توئی حافظ شرعی وامام امم طاعت تو فرض همی بر ذمم جان توئی و هردو جهانت تن است مهر و مه از نور رخت روشن است آهن مریخ شده موم تو عیسی عقل آمده ماموم تو چرخ که این اوج فروشی کند بر در تو حلقه بگوشی کند عقل که لافش ز سروشی بود پیش تو در نکته نیوشی بود ای ملک و ملتت از خون دین خاک جهان کرده زمانه عجین فتنه بر اقطار جهان تاخته ست تیغ حوادث ز نیام آخته ست بهر چه یک لحظه بخون ستم گل نکنی خاک وجود و عدم ای پدرت رهبر افلاکیان سایه فکن بر سر این خاکیان شخص تو چون روح و جهان چون بدن در بدنش طرح تصرف فکن ما همه مقهور و توئی قهرمان خون دل ودین ز جهان واستان ظلم ز عدل تو سقیم المزاج خود ز چه عدل تو ندارد رواج عالم دین را بجهان شگفت ظلمت طوفان حوادث گرفت شرع تو کشتی ست بیا نوح باش ما همگی تن تو بیا روح باش اسب تو بر آخور عطلت چراست خود و رکاب مه و مهرت کجاست زین فلک چونت ابر باره نیست اشهب روز ادهم شب بهر کیست یار نشد دل تو بیا یار شو گردن غم بشکن و دلدار شو درد تو جان داروی جانهای ماست خاک درت آب روان های ماست دیده به دیدار بیا باز کن پرده آهنگ دگر ساز کن کن فکن خلوت اسرار باش ما همه مستیم تو هشیار باش تا که در افلاک بود نحس و سعد یا دی و امروز بود قبل و بعد سعد فلک باد به فرمان تو عیش جهان باد به دوران تو عیش گر آبستن کامت شود یاچومی فتح به جامت شود باد میسر ز تو تا صور عشق کار سقنفور ز کافور عشق روغن اشراق از آب تو باد در قدمت همچو رکاب تو باد 📜 @sheraneh_eitaa
برخیزم و دامن تو گیرم سر بر قدمت نهم بمیرم دل برده ز من رخ تو ناگاه پروای دلم نمی کنی آه ای از تو مرا هزار غم بیش بنگر تو به سوی بنده ناگاه نالم شب و روز در فراقت دارم چو به سینه درد جان کاه گشتم چو کواکب از دو چشمت سرگشته من فقیر ای ماه روزی که دوچار من شوی تو مستان و قبا گشاده در راه 📜 @sheraneh_eitaa
ابو منصور محمد بن احمد طوسی (زاده شده پس از ۳۲۰ هجری قمری، درگذشته میان ۳۶۷ تا ۳۶۹ هجری قمری) با تخلص دقیقی از نخستین کسانی بود که پیش از فردوسی تلاش کرد داستان‌های ملی ایران را به شعر درآورد و از پیشگامان حماسه‌سرایی به زبان فارسی است. دقیقی با دربار شاهان سامانی در پیوند بود و به تشویق نوح دوم سامانی به نظم درآوردن شاهنامه ابومنصوری را آغاز کرد. اما پیش از آنکه آن را به پایان برساند، به دست غلام خود کشته شد. فردوسی در شاهنامهٔ خود داستان زندگی دقیقی را به کوتاهی نقل کرده و هزار (۱۰۰۰) بیتی که دقیقی سروده را هم در گشتاسپ‌نامه گنجانده و بدین‌گونه از ازدست‌رفتن آن‌ها جلوگیری کرده است. 📜 @sheraneh_eitaa
کاشکی اندر جهان شب نیستی تا مرا هجران آن لب نیستی زخم عقرب نیستی بر جان من گر ورا زلف معقرب نیستی ور نبودی کوکبش در زیر لب مونسم تا روز کوکب نیستی ور مرکب نیستی از نیکویی جانم از عشقش مرکب نیستی ور مرا بی‌یار باید زیستن زندگانی کاش یارب نیستی 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی خانم سمانه خلف زاده ولی در نبودنت همیشه بوده درد پشت درد ببین که بی تو روزگار با زمین ما چه کرد کجای آسمان نشسته‌ای ای آفتاب جان که ماه هم‌ پی تو شب به شب شده ست کوچه‌گرد بگو که جز نگاه تو و یا به جز پناه تو به چیست گرم،قلب ما در این هوا..هوای سرد سوار سبزپوش قصه با تو می‌رسد بهار بیا که فرش راه توست چشم‌برگ‌های زرد تو سرو قامتی و ما چنان نهال کوچکیم که فهم ما نمی‌رسد به درکت ای بزرگمرد 📜 @sheraneh_eitaa
ای دوست کسی که عشق در سر دارد دایم دل غمدیده منوّر دارد آسودهٔ هر دو عالم آمد به یقین در لنگر عشق هرکه لنگر دارد 📜 @sheraneh_eitaa
السلام علیک یا بقیة الله یا صاحب الزمان 🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾 در پرده ی اَسرارِ نهانی ، بفدایت دلواپس ما گمشدگانی ، بفدایت هر چند که در غیبت حق هست وجودت تابنده چو خورشید جهانی ، بفدایت رفت از کف ما عمر گرانمایه ز دوری بنشسته به رخ گَردِ خزانی ، بفدایت ما شائق دیدار توایم ای گل زهرا ما تشنه و تو آب روانی ، بفدایت یک لحظه نه ای غافل از احوال دل ما سر منشاء هر امن و امانی ، بفدایت ما عاشق و دلداده به فرمان تو هستیم این ارض و سما بلکه جهانی ، بفدایت فرزند علی بن ابیطالب و زهرا س خونخواه شهیدان و یلانی ، بفدایت گر لایق جانبازی و سرباز تو باشم جان را بسپارم به تو آنی ، بفدایت 🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾🌹 📜 @sheraneh_eitaa
چو صبح از بام مشرق سر برآورد هزیمت بر سپاه شب در آورد سپاهی هر طرف کردند جولان درافکندند گوی زر به میدان زهر جانب پری رویان شیرین نشستند از زمین بر کوهه زین چو بر کردند مرکب از زمین شاد تو گفتی برگ گل را می برد باد به هر جا تاکسان را بد نظر باز پری از هر طرف می کرد پرواز تو گفتی بودشان هنگام جولان سر عشاق یکسر گوی چوگان و زین سو نیز چالاکان پرویز به میدان آمده از جای خود تیز همه یک یک به خوبی بی نظیری به شوکت هر یکی، مانند میری میان آن دو لشکر هم گل نو فکنده گوی در میدان خسرو چه خسرو کو هم از خوبی چو صد ماه ز مژگانها زده بر مردمان راه نه شیرین بردی از خلقی دل و دین که خسرو هم به خوبی بود شیرین ز خسرو وصف اگر گویم مبین دور که شیرین خود به شیرینی ست مشهور ز رویش آب، دست از خویش شسته هنوزش گرد گل عنبر نرسته خم زلفش به مه در گوی بازی خدنگش هر طرف در دلنوازی خطی بالای لب همچون پر زاغ ز خال عنبرش بر هر دلی داغ دهان و عارض او هر دو با هم تو پنداری سلیمان بود و خاتم نپنداری که بیش این بود و کم او که مردم را هم این خوش بود و هم او مگو دلها از ایشان بی قرارند که خوبان را همه کس دوست دارند چه گویم وصف این و مدحت آن یکی ماه و دگر خورشید تابان درین میدان که رفتی بر فلک گو گهی این دست بردی و گهی او میانشان حالهای بوالعجب شد ببازیدند گو، تا روز شب شد 📜 @sheraneh_eitaa
میپذیــرم رنگ شب را گر تــو باشـی مـاه من شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
چہ شود نسیم صبحی خبر از وصل تو آرد که دگر توان نداریم چو مدام چشم به راهیم |صبحتون بخیر و پر امید🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
تا شد به هوای عشق آن ماه لقا اشکم دریا از جگر خون پالا گریند به حال من درین رنج و عنا مرغان هوا و ماهیان دریا 📜 @sheraneh_eitaa
بسوخت آتش عشق تو بی‌گناه مرا بدوخت ناوک چشمت به یک نگاه مرا به شمع نسبت بالای دلکشت کردم روا بود که بسوزی بدین گناه مرا فتاده بر سر راه تو روی از آن مالم که پیر عشق چنین کرد رو براه مرا به سایه که گریزم در این بلا که منم چو اهتمام تو نگرفت در پناه مرا؟ خطای شاهی بیچاره را قلم درکش که هست لطف عمیم تو عذر خواه مرا 📜 @sheraneh_eitaa
در عین علی سر الهی پیداست در لام علی هوالعلی الاعلاست در یای علی صورت حی القیوم بشناس و بدان که اسم اعظم آنجاست 📜 @sheraneh_eitaa
نی بر دل ما ز هیچ یاری باری ست نی بر دل هیچ کس ز ما آزاری ست از کسوت فخر و عار عاری شده ایم ما را نه به کس فخر و نه از کس عاری ست 📜 @sheraneh_eitaa
رضا قلی خان متخلص به هدایت (زادهٔ نیمهٔ محرم الحرام ۱۲۱۵ هجری قمری معادل ۱۸ خرداد ۱۱۷۹ هجری شمسی در تهران و درگذشتهٔ ماه ربیع‌الاول سال ۱۲۸۸ هجری قمری معادل ۸ تیر ۱۲۵۰ هجری شمسی تهران) ادیب، شاعر و تذکره‌نویس سدهٔ سیزدهم هجری قمری در ایران در دوران حکومت قاجار بود. وی از ابتدای جوانی شعر می‌سرود و «چاکر» تخلّص می‌کرد. پس از چندی تخلص خود را به دلیل یک رؤیا به «هدایت» تغییر داد. در سال ۱۲۴۵ هجری قمری مورد توجه فتحعلی شاه قرار گرفت و به پاداش قصیده‌ای که در مدح شاه سروده بود لقب «خان»ی و امیرالشعرایی گرفت. پس از فتحعلیشاه، به دربار محمدشاه راه یافت و با ماندن در تهران به تربیت شاهزاده عباس میرزای ثانی (ملک آرا)، فرزند محمدشاه مأمور شد. پس از مرگ محمدشاه به دربار ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف او به ریاست مدرسهٔ دارالفنون رسید. در سال ۱۲۶۷ هجری قمری پس از پایان جنگ با ترکمانان ناحیهٔ سرخس، به دستور امیرکبیر به ‌عنوان سفیر به خوارزم رفت. هدف مأموریت او که یک سال به طول انجامید، آگاهی‌یابی از اوضاع ماوراءالنهر از نظر سوق‌الجیشی، آزادی اسرای مسلمان و ممانعت از خرید و فروش آنان بود. هدایت تألیفات بسیاری به نظم و نثر دارد. ریاض العارفین (تذکرهٔ احوال عرفا و شاعران عارف)، مجمع الفصحا (تذکرهٔ ادبی در شرح احوال و منتخباتی از اشعار ۸۶۷ شاعر)، مثنوی هدایت‌نامه، لطائف المعارف، سفارت‌نامهٔ خوارزم، فهرس التواریخ، فرهنگ انجمن آرای ناصری، روضةالصفای ناصری (تکمیل تاریخ روضة الصفای میرخواند در سه جلد تا عهد ناصرالدین شاه)، مثنوی منهج الهدایة و دیوان اشعار (شامل بیش از هشت هزار بیت غزل و بیش از ده هزار بیت قصیده) از جمله آثار اوست. 📜 @sheraneh_eitaa
گر زلف تو سلسله است، دیوانه منم ور عشق تو آتش است، پروانه منم پیمان ترا به شرط پیمانه منم با عشق تو خویش، از تو بیگانه منم 📜 @sheraneh_eitaa
هر نفس آید صدای عشق کای عاشق درآ از حجاب ما و من مردانه یکساعت برآ در هوای وصل جانان بگذر از جان و جهان دامن دلبربدست آرو ز عالم برسرآ عشق و هشیاری گذار و عشق ورزی پیشه کن عاشق دیوانه باش و مست صهبای لقا خوش حجاب هستی موهوم برگیر از میان پس بچشم دل نظر کن آن جمال جانفزا کفر و ایمان چون حجاب آمد زهر دو در گذر یکدل و یکرنگ شو در عشق جانان عاشقا پاک شو ز آلایش دنیا و عقبی جان من گر ببزم وصل او خواهی که ره باشد ترا ای اسیری از خود و جمله جهان بیگانه شو گر همی خواهی که بینی روی یار آشنا 📜 @sheraneh_eitaa
خوشتر ز آستان تو ما را مقام نیست کوی تو کم ز روضهٔ دارالسلام نیست گفتم که خاک راه توام ملتفت نشد بیچاره من که اینقدرم احترام نیست گفتم بیا که از غم لعل تو سوختم گفت این طمع به غیر تمنای خام نیست آیینهٔ وجود که زنگار غم گرفت ساقی صفاش جز به می لعل فام نیست می ده که محتسب نکند منع شرب ما آری به بزم ساقی ما می حرام نیست صوفی که منع باده صافی همی کند او را خبر ز لذت شرب مدام نیست کردم به سرو نسبت قدش به غمزه گفت ای بی بصر خموش که او را خرام نیست اندوه یار و درد فراق و غم دیار آخر ببین که بر دل ما زین کدام نیست هستند بندگان و غلامان تو را بسی یک بندهٔ مطیع چو ابن حسام نیست 📜 @sheraneh_eitaa
تا در سر من هوای مه‌روی من است بر خاک نهاده سال و مه روی من است دزدیده به سوی مه نگه می‌کردم گفتا چه نگه کنی که مه روی من است 📜 @sheraneh_eitaa
‍ گفتم شب مهتاب بیا ، نازکنان گفت : آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد ...! شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح آمد ودلتنڪَ تماشاے توام برخیز ڪہ من عاشق دنیاے توام خورشید منی طلوع ڪن حضرت عشق مشــــتاق درخشیدن زیباے توام |صبحتون بخیر و پر آرامش🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
در دور زمان لحظه ای آرامش نیست دنیای دنی مکان آسایش نیست این عزت و جاه و شوکت و منصب و قال از بهر بشر بغیر آلایش نیست 📜 @sheraneh_eitaa