eitaa logo
آشپزی و شیرینی مرضیه بانو
6.4هزار دنبال‌کننده
21.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
4 فایل
با این کانال شما میتوانید شیرینی و غذاهای آسون با مواد در دسترس درست کنید کانال دیگه ما میوه و سفرآرایی مرضیه بانو @mivhe71 کپی از مطالب کانال ممنوعه🍂🍂🍂🍂🍂🍂 👈 زندگیتان را با سخنان ناب آیت الله مجتهدی (ره) خدایی کنید. @mojtahedie71
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ‍ ❤️❤️یازدهم تیر ماه ۱۴۰۲ ❤️❤️ 💦 8 لیوان آب در طول روز فراموش نشود. 🍋ناشتا : 2 لیوان آب گرم + 2 قاشق غذاخوری آبلیمو 🍋صبحانه : یک کف دست نان سبوس دار + نصف پیش دستی املت 🍋یک ساعت پس از صبحانه : ۱ لیوان شیر کم چرب 🍋ساعت ده صبح : 1 عدد میوه+ ده عدد بادام درختی 🍋نیم ساعت قبل از ناهار : 2 لیوان آب 🍋ناهار : سالاد به هر میزان که میل دارید + یک کفگیر ماکارونی یا سه تکه پیتزا 🍋عصرانه : قهوه با یه تکه شکلات تلخ 🍋شام : سالاد بدون سس + یک خورشت خوری سوپ سبزیجات 🍋بعد از شام 3 عدد خرما 🍋نیم ساعت صبح پیاده روی انجام شود. @shirini71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از مجله علمی و پزشکی
@MajalePezeshki71 🔺اصلاح‌ فرم‌ کمر ▫️دست‌ها را مانند تصویر در پشت سر قفل کنید و 5 ثانیه در این حالت نگه دارید و سپس دست‌ها را تعویض کنید. 10 بار در روز این حرکت را تکرار کنید. 🌱@MajalePezeshki71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شکر نصف پیمانه آرد یک ونیم پیمانه بکینگ پودر یک قاشق مرباخوری وانیل نوک چای خوری کشمش نصف پیمونه تخم مرغ یک عدد پودر هل یک قاشق چ .روغن مایع نصف پیمانه تخم مرغ باشکر ووانیل با هم زن میزنم تا کشدارو کرم رنگ شود بعد روغن وهل و زعفران اضافه میکنیم چند دقیقه هم میزنیم درآخر هم آردو بکینگ پودرکه یک بار الک کردیم و اضافه میکنم مخلوط میکنیم تا خمیر لطیفی بدست آید اگر بدست چسبید کمی آرداضافه کنید ددوسه دقیقه ورز دهید اندازه گردو بر دارید درتابه کاغذ روغنی پهن کنید ده دقیقه بزارید گرم شود بعد کلوچه ها را به مدت ۲۰دقیقه بپزید نوش جان😋😊 @shirini71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
_من به جای سیر و شوید در دستور تهیه کوکو کدوسبز از یک عدد هویج استفاده کردم. _به جای اینکه کل مایه کوکو رو در تابه بریزم قاشق قاشق ریختم _این مقدار مواد برای سه نفر _به جای اینکه کدو رو در خردکن بریزم رنده درشت کردم _برای اینکه نیاز به آرد سوخاری نباشه نمک به کدو و هویج رنده شده زدم داخل آبکش ریختم گذاشتم نیم ساعت آبش گرفته بشه بعد مواد دیگه رو بهش اضافه کردم. _این غذا با ماست و نان سرو میشه لازم به ذکر خوردن ماست با این غذا مشکلی نداره چون نه برنج داره که همراه با ماست خورده بشه فراموشی بیاره نه با گوشت خورده میشه که هضم و جذب گوشت دچار مشکل بشه باهم سازگاره. اینم غذا ساده و سریع و کم هزینه به درخواست دنبال کننده ها. توضیحات بیشتر در هایلایت (برگزیده ها)موجود ببینید. ناگفته نمونه فوق العاده خوشمزه و لذیذ و همه پسند حتی اونایی که کدو دوست ندارن بخورن علاقمند میشن. 🆔 @shirini71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥳🥳🥳🥳 تخم مرغ:۴ عدد ماست :۴ قاشق غذاخوری وانیل:۱/۲ قاشق چایخوری آرد:۶ قاشق غذاخوری بیکینگ پودر:۲ قاشق مرباخوری زعفرون:مقداری گردو:به مقدار لازم دارچین:نصف قاشق چایخوری پودر گل:نصف قاشق چایخوری مواد لازم برای شربت: شکر:۱ لیوان آب:۲ لیوان هل گلاب:نصف لیوان زعفرون:مقداری اول شکر،آب و هلو بذارین روی حرارت تا شکر کاملا حل بشه گلاب و زعفرونو اضافه کنید و اجازه بدین ۵ دقیقه بجوشه بذارین کنار تا خنک شه ⠀ ۴ عدد تخم مرغو با وانیل با همزن دستی بزنید تا از لختگی در بیاد و رنگش روشن بشه ماستو با بیکینگ پودر مخلوط کنید به تخم مرغها اضافه کنید و هم بزنید و آرد الک شده رو بهش اضافه کنید و هم بزنید در آخرم زعفرونو اضافه کنید ⠀ کف تابه رو با مقدار کمی روغن چرب کنید نصف مواد خاگینه رو بریزین درشو بذارین ۵ دقیقه بمونه تا حباب هایی روش به وجود بیاد بعد مواد میانی رو بریزین و بعد بقیه موادو بریزین وروشو صاف کنید درشو دوباره بذارین ۵ دقیقه بعد مواد که خودشو گرفت برگردونید درشو بذارین  تا طرف دیگشم بپزه  و شیره خنک شده رو رو خاگینه داغ بریزین تا شیره خوب به خورد خاگینه بره @shirini71
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من نیاز می بینم که گزارش ماموریت را همین حالایی که زحمت کشیده اند تا به استقبالمان بیایند، حضورا برایشان توضیح دهم. -که اینطور... پس آقای پدر محتاط تر از چیزی هستن که فکرشو می کردیم... لحظه ای به حرفش فکر می کنم و تا متوجه منظورش شوم. خانوم طاهری در جریان همه چیز بود و می دانست که چه گذشته ای بین من و او بوده است. وقتی در جلسه ای که برای معرفی پروژه ی جدید داشتیم نام فرهمند و شرکت زر بافت را برد من نتوانستم چشمان رزایم را در نظر نگیرم. به او قول داده بودم به دنبال موقعیتی باشم تا پدرش را به او برگردانم. به او گفته بودم که پدرش مسافر راه طولانی است که نمی داند رزای من انتظارش را می کشد. گفتم که حالا که از ته دل خواهان بازگشتش شده ای و او بداند قطعا به سمت تو برمی گردد. و من پر از سردرگمی ها بودم. نمی دانستم که چه کاری درست است؟ اصلا چطور باید او را به پدرش برسانم؟ چطور می توانستم به یکباره وارد زندگی اش شوم و به او بگویم که دختری چهار ساله دارد؟ این حقیقتی نیست که هر روزه کسی بخواهد بر سر کسی آوار کند. قطعا زندگی اش کن فیکون می شد. اصلا شاید می گفت که به من ربطی ندارد و او دختر من نبوده است. اصلا شاید نمی خواست رابطه ای با رزا داشته باشد و حتی حاضر به دیدنش نمی شد. شاید... آنقدر دل شکسته بودم آنقدر زخم بر دلم داشتم، آنقدر او برایم ناشناخته بود که حتی نمی توانستم ذره ای واکنشش را حدس بزنم و بدترین سناریو ها به ذهنم می رسید. به همین خاطر باید به شکلی نزدیکش می شدم. کمی می شناختمش. باید از انسان بودنش، از مسئولیت پذیری اش مطمئن می شدم.