*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_عبدالعلی_ناظمپور*
* #نویسنده_ایوب_پرندآور*
* #قسمت_چهل_و_نهم
کاکاعلی یک لباس خاکی داشت که چند جای سوراخ های ریزی شده بود و بعضی وقت ها آن را می پوشید. یکی از بچه ها یک بار با ناراحتی به او گفت: کاکا علی این لباس با این سوراخ ها در شان شما نیست.لب بجنبانید تا یک دست لباس تکاوری از اون عراقیهای با حالش بیارم بپوشید .این چیه که میپوشی؟!
کاکا علی چپ چپ نگاهش کرد و او ادامه داد:ببین کاکاعلی خیلیا از این لباس پلنگی عراقی یا پوشیدن چه عیبی داره تو هم یه دست بپوش دیگه .حروم که نیست .ماشالا بهت هم میاد»
آهی کشید و گفت: این لباس خاکی سوراخ سوراخ رو با لباس ژنرال های دنیا هم عوضش نمیکنم. این برای من تقدس داره»
و آرام با دستش لباس را نوازش کرد. طرف گفت: بابا تقدس مقدسش کجا بود!! یک گونی با چهار تا سوراخ»
اخماش رو توی هم کشید و با ناراحتی گفت: «دیگه به این لباس نگو گونی ها!!. اصلا تو میدونی قضیه این لباس چیه؟ مال کیه؟ اصلا حکایتش چیه؟ این لباس برای من بوی بهشت می ده! بوی حسین میده! حسین ایرلو..»
سکوت کرد و گوشه چشمانش خیس شد و آرام ادامه داد: «این لباس مال حسین آقاست .حسین آقای ایرلو. قبل از اینکه شهید بشه ,دادش به من. از حسین همین به من رسیده. برا تنم گشاد بود. دادم درستش کردن. اما گفتم به این سوراخهاش کاری نداشته باشند. اینا جای ترکشهای که به بدن حسین خورده بود دلم که براش تنگ میشه لباسشو میارم و میپوشم آروم میکنه سبک میشم.
🌿🌿🌿🌿
بعد از هر عملیات به محض اینکه فرصت گیر می آورد وسیلهی دست و پا کرده میرفتند سرکشی از خانواده شهدای برازجان کازرون لامرد فسا جهرم شیراز...
می گفت: بگذارید پدر و مادر شهدا حرف بزنند. اون های لیاقت داشتند که افتخار پدر و مادر شهید بودن را پیدا کردند به این دلیلی حرفهایی میزنند که خیلی به دردمون میخوره»
بعد از انفجار پل بدر به شهادت بچه ها رفته بودن دیدار با خانواده شهیدان «محمود و حمیدرضا زنده باد »که حمیدرضا در عملیات انفجار پل به شهادت رسیده بود.
کاکائو صحبت کرد و گفت :خداوند در زندگی بشر به دلیل طریقه خلقتی که کرده لازم است که بشر حتماً از جانب خداوند امتحان شود.این بنای امتحان در خلقت کل بشر بر اساس رابطه هر فرد با خداست .مثلا در کلاس درس هر فرد بر مبنای سطح سواد و درس خواندنش امتحان می شود.حال یک نفر که اهل درس نباشد چندان به امتحان اهمیت نمیدهد و این امتحان گرفته میشود که هر فرد برای خودش ثابت شود در چه سطحی است.شاگرد درسخوان و باهوش سعی میکند که امتحاناتش سخت تر گرفته شود تا آبدیده تر شود و فردا که وارد دانشگاه شد نمره اول شود.در زندگی هم همینطور از خداوند روز اول خلقت بشر همه چیز را بر مبنای لیاقت تقسیم کرده و این نعمتی است که از جانب خداوند که هرکس به او نزدیکتر است امتحانش سخت تر است»
بعد از پدر شهیدان زنده باد صحبت کرد و جمله گفت که در تاریخ واحد تخریب ماندگار شد و همه انگشت به دهان ماندند.او گفت :«هر پدری دلش می خواد که آرزوی بچه هاشو براورده کنه،یکی خونه میخواد یکی شوق میخواد یکی زن و بچه ها.بچه های منم آرزوهاشون شهادت بود منم دعا کردم و کمک کردم که به آرزوشون برسن .خوشحالم خیلی هم خوشحالم الهی شکر..»
بعد از خداحافظی با خانواده شهید در اتوبوس شروع کرد و تشکر از بچه ها و گفت: «این کار شما باعث شد که خانواده شهید تسکین پیدا کنند وقتی دیدن اینهمه رزمنده از جبهه بلند شدن برای دیدن اونها اومدن روحیشون عوض شد این سنت را حفظ کنید سرکشی و دید و بازدید ای که اسلام گفته همینه.تجدید روحیه میشه خانواده شهدا که جای خود دارند.اگر مادر بزرگ یکی از بچه های تخریبچی هم از دنیا رفت نگیرد یک پیرزن ای بوده و از دنیا رفته بریده خانه اون شخص و دلجویی کنید.این تسکین ارزش این خودش باعث بزرگی اون شخص در خانواده و فامیلش میشه به خانواده احساس میکنند که تنها نیست و دوستاش براش ارزش قائل اند.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🏴نحوهی اطلاع رهبر انقلاب از شهادت حاج قاسم
✍چند دقیقه بعد از شهادت سپهبد سلیمانی، قضیه به یکی از فرزندان رهبر انقلاب اطلاع داده میشود. ایشان به منزل رهبر انقلاب میروند و مشاهده میکنند که رهبر انقلاب، مشغول خواندن نماز شب هستند، لذا خبر شهادت حاج قاسم را بر روی یک کاغذ نوشته و در کنار سجاده نمازشان قرار میدهند.
رهبر انقلاب پس از پایان نماز خود، متن کاغذ را میخوانند و به نماز شب خود ادامه میدهند. ایشان بعد از اذان و خواندن نماز صبح پیگیر جزئیات بیشتر شهادت حاج قاسم سلیمانی از مسئولین مربوطه میگردند. گفته میشود رهبرانقلاب در روز تشییع پیکر مطهر شهدا در تهران با گریه، کمی آرام میشوند.
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﻣﺎﻟﻚ_اﻧﻘﻼﺏ
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
🎥انتشار نخستین بار
✍دیدار و گفتگوی شهید حاج قاسم سلیمانی با مرحوم علامه مصباح یزدی
🌷دعای علامه مصباح برای حاج قاسم
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ 🌷
#سالروزشهادت عروج سردار دلها🥀🍂
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂🥀🍂
#ﺷﻬﻴﺪاﺳﺘﺎﻥ_ﻓﺎﺭﺳﻲ ﻛﻪ #ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ ﺭا ﻧﺠﺎﺕ ﺩاﺩ ....
🌷🌷
عمليات كربلاي 5 جريان داشت. خط لشكر ثارالله چسبيده به گردان فجر بود که برايشان مشكلي پيش آمد. حاج قاسم فرمانده لشکر ثارالله در آستانه اسارت يا شهادت بود. " حاج قاسم سلیمانی" پشت بی سیم به بچه های قرارگاه گفت: عراقی ها ما را محاصره کردن، تو چند متری ما هستند... بعید می دونم کسی از ما زنده بمونه، دیدار به قیامت!😔
اولین اسمی که به ذهنم آمد #مرتضی بود. بی سیم را برداشتم و قاسم را صدا زدم. جواب داد. گفتم: اشلو را برات می فرستم!
گفت: هر کاری می کنی زودتر جعفر جان!
با بيسيم به مرتضي گفتم: حاج قاسم مفهومه!
گفت: نگران نباش، می رسم.
گفتم: زودتر، خطش داره سقوط مي كنه.
گفت: «مگر ما مرده ايم. الان مي روم سراغشان.»
چنان می گفت الان می رسم، انگار فقط صد متر راه بود. مرتضی باید از موانع نونی شکل عبور می کرد و می جنگید تا به حاج قاسم برسد. این کار را هم کرد و محاصره حاج قاسم را شکست. چند دقيقه بعد حاج قاسم بي سيم زد و تشکر کرد، مرتضی هم در همان خط مشغول جنگ بود.
ﺣﺎﺝ ﻗﺎﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻓﺪاﻛﺎﺭﻱ ﻣﺮﺗﻀﻲ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ و ﮔﺮﺩاﻧﺶ اﺳﻴﺮ ﻳﺎ ﺷﻬﻴﺪ ﻧﺸﺪ...
ﺑﻌﺪ اﺯ,ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺷﻬﻴﺪ ﺟﺎﻭﻳﺪﻱ من ماندم و حاج قاسم که هر از گاهی یاد مرتضی می کرد و مبارزه افسانه ای اش برای نجات او....
ﺭاﻭﻱ : ﺳﺮﺩاﺭ ﺟﻌﻔﺮ اﺳﺪﻱ
🌷💖🌷
#شهیدمرتضی_جاویدی #ﺷﻬﻴﺪحاج_قاسمﺳﻠﻴﻤﺎﻧﻲ
ﻳﺎﺩﺷﺎﻥ ﺑا ﺻﻠﻮاﺕ
☘🌺🌺☘
#ﻛﺎﻧﺎﻝ_ﺷﻬﺪاﻱ_ﻏﺮﻳﺐ_ﺷﻴﺮاﺯ:
ﺩﺭ اﻳﺘﺎ :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺حاج قاسم در آخرین سخنانش، دستانش را نشان داد و گفت دعا کن قطعه قطعه شود و سر در بدنم نماند و پیکرم قطعه قطعه شود...
😭اﻱ ﻛﺸﺘﻪ ﺩﻭﺭ اﺯ ﻭﻃﻦ..😭
#ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢ
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
🍃🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🍂
🕊 تو عطر
کدام خوشبو ترین گل جهانی؟
که هر کجا که می نویسمت
شکوفه می دهی؟..
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
#شهید_مرتضی_عبداللهی
🍂
@shohadaye_shiraz
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_عبدالعلی_ناظمپور*
* #نویسنده_ایوب_پرندآور*
* #قسمت_پنجاهم
بعد هم رو به محمد بلاغی و صادق شبیری کرد و گفت:
کاکا ممد حواسش باشه که شهدای قدیمی فراموش نشن هم به خانواده شهدای جدید سر بزنیم هم به قدیمی ها،کاکا صادق یادش باشه که جانبازانی که قبلاً زخمی شدند و دست و پاشون قطع شده فراموش نشن .به هر بهونه ای که شده بهشون سر بزنید به هر بهانه ای آنها را دور هم جمع کنید آخر جلسه یا اول جلسه نون و پنیر ای هم بدین،۴ تا کلمه باهاشون حرف بزنید و بهشون روحیه بدین اگر لازمه سخنران خوبی دعوت کنید تا سخنرانی کنه،مداح خوبی باشه تا مداحی کنه،برنامه اردوی تفریحی چیزی برنامه ریزی کنید تا بچه ها در مرخصی ها دور هم جمع بشن .بچه های هر شهر و روستا این کار را بکنند و به هم سر بزنند.
🌿🌿🌿🌿
کاکا علی برای رفتن به میدان مین آداب خاصی گذاشته بود.وضو و دو رکعت نماز قبل از ورود به میدان و دعا .کمکم این رسم بین تخریبچی ها جا افتاد که اول نماز و سجده و دعا بعد میدان مین.
یک میدان مین کشف کرده بودند به عمق ۳ کیلومتر. شب قرار گذاشتند که بروند شناسایی اش کنند. آن شب هم بعد از این مقدمات بسم اللهی گفته و وارد شدند.ردیف سیم خاردار اولین را رد کردند مین والمر را هم پشت سر گذاشته و دوربین دید در شب را کشیده و اطراف را دید زدند. از دور یک چیز های سیاه رنگی به چشم میآمد که معلوم نبود چی هست . کاکا علی رفت که معلوم کند یک ساعت طول کشید تا برگشت نفسی چاق کرد و گفت: بچه ها این یه چیز جدیده اینا بشکه های پر از مواد آتش زا است. گمونم غیر نفت یا بنزین! چاشنی هم براش گذاشتند وقتی منفجر میشه احتمالاً آتش زیادی داره و منطقه روشن میشه.
فردا صبح مراتب به قرارگاه گزارش شد. اسمش را هم باش که فوگاز گذاشتند. طریقه بکارگیری و روش خنثی کردنش هم گزارش شد.از آن پس بچه های قرارگاه کاکاعلی را به عنوان اولین کاشف و خنثیکننده بشکه فوگاز شناختند.
خط مشترک با ارتش داشتند .یک شب یکی از سرباز های ارتش را فرستادند که همراه کاکاعلی باشد.مقداری در تاریکی جلو رفتند و کاکاعلی تاکید کرد که باید دولا دولا راه بروی تا تیر نخوری. سرباز دولا دولا راه رفتن تا کمرش درد گرفت. کاکاعلی نگاهت پشت سر از یک سرباز راست راست راه می آید.ایستاد و آرام به او تذکر داد که اگر تیر بخوری من تو را عقب نمیارم و همینجا ولت می کنم پس خم شو و احتیاط کن.
چند دقیقه بعد سرباز یادش رفت.چند بار که تکرار شد کاکاعلی اوراترساند و گفت: اگر این دفعه راست راست راه بیا یه تیر میزنم به پات..!!
سرباز ارتشی از ترس کاکاعلی بدون اینکه چیزی بگوید خودش را در یک گودال خمپاره پنهان کرد. کاکاعلی که یواش یواش جلو می رفت متوجه سیاهی شد که سمت راستش ایستاده با خودش گفت: گیر عجب سرباز خیلی افتادما.بذار بترسونمش.»
و دستش را کنار گوش هایش گذاشته و به طرف او را از خودش صدای وحشتناکی در آورد و به طوری که سیاهی از ترس پا به فرار گذاشت و به سمت عراق شروع کرد به دویدن.
کاکا علی پشیمان شد و بلند داد زد: اخوی بیا.. نرو میدان مین. اسیر میشی»
هیچی سیاهی رفت که رفت و برگشت اعصاب از دست این بچه خورد بود داشت فکر میکرد که حالا به ارتشیها چه بگوید .در همین فکر بود که ناگهان یک سیاهی از گودال پرید بیرون و گفت: سلام.
کاکا یک عدم به عقب برگشت دقت کرد دید همان سرباز است. تمام معادلات ذهنی اش به هم خورد. گفت..تو مگه طرف عراقیا نرفتی؟!
سرباز با ترس و لرز گفت :نه من ترسیدم تیر به پام بزنی اومدم توی این گودال!
_پس اون که من ترسوندمش کی بود ؟!نکنه عراقی بود؟!
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 دو خواسته مهم شهید سپهبد سردار سلیمانی که مقام معظم رهبری سه بار جواب دادند و بازهم با عبارتهای متفاوت تاکیدش کردند
#مرد_میدان
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﻓﺮاﻕ_ﻳﺎﺭ
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#ﺭﻭاﻳﺖ_ﻋﺸﻖ
🔰 تابستان سال 65 در پادگان شهید دستغیب جعفر را دیدم با خوشحالی به طرفش رفتم و او را در اغوش کشیدم. با هم به واحد تبلیغات رفتیم. با لبخندی که بر لبش نقش بسته بود گفت: سید من به شما حسادت میکنم!
با خنده گفتم برعکس، من که خیلی مانده به شما برسم!
گفت نه تو یه امتیاز داری که من آرزوشو دارم و کاش من هم این افتخارو داشتم!
گفتم چی؟
گفت اینکه ذریه حضرت زهرا (س) هستی!
ساکت شد و ادامه داد: خوشا به حال سادات که می توانند حضرت زهرا (س) را مادر صدا کنند!
مبهوت کلام های شیخ جعفر بودم و ارادتش به خانم فاطمه زهرا (س) از او خداحافظی کردم.
دیگر او را ندیدم تا شنیدم با شیخ حمید اکرمی هر دو به گردان امام رضا ع رفتند جهت آموزش و مهیا شدن برای عملیات کربلای 4 او با حمید اکرمی و محمد علی سبحانی در منطقه شلمچه پیکرشان ماند و عملیات کربلای 5 پیداشدند.
🔰به اتفاق هم به گلزار شهدای شیراز رفته بودیم. بین قبور شهدا عبور می کردیم که کنار قبری خالی ایستاد و به آن اشاره کرد و گفت: پدر این قبر، قبر من است!
کربلای 4 بیسیم چی بود که شهید شد و همان جا که اشاره کرده بود دفن!
🌷🌷
#طلبه_شهید محمد جعفر آقایی
#شهدای_فارس
🍃🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قهرمان_امت
🎥 #ببینید| نماهنگ «قصه ی عاشقی»
ویژه بزرگداشت اولین سالگرد شهادت سیدالشهدای جبهه مقاومت اسلامی
▫️مادر برام قصه بگو، قصه بابا رو بگو...
#انتشاﺭﺩﻫﻴﺪ
🍃🍃🍃🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره جالب سید جواد هاشمی از حاج قاسم
#ﺩﻋﺎﻱ_ﺷﻬﺎﺩﺕ
😭😭😭😭😭
#ﺣﺎﺝﻗﺎﺳﻢ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﺎ ﻛﻨﻴﺪ ﻣﺎ ﻫﻢ #ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺸﻴﻢ
😭😭😭😭😭
#ﺷﻬﺪاﻣﺎﺭاﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ
🍃🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍂
همچـو گل
کز دیدنِ خورشیــد
می خنـدد به صبــح ...
قلب من در هوسِ
خنـــده ی تـو
غرقِ نیاز است هنوز ...
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
🍂
@shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایت بغض آلود سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی از عملیات خیبر
🔹️ هر کس از عملیات خیبر تا انتهای جنگ حتی یک ساعت در مناطق جنگی حضور داشته، جانباز شیمیایی است.
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﺷﻬﺪاﻣﺎﺭاﺩﺭﻳﺎﺑﻴﺪ ....
🌹🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_عبدالعلی_ناظمپور*
* #نویسنده_ایوب_پرندآور*
* #قسمت_پنجاه_و_یکم
کاکاعلی به محض اینکه احساس میکرد یک مقدار روحیه بچهها به خاطر کار زیاد یا شهادت دوستانشان ضعیف شده برای برگرداندن روحیه آنها یا مسابقه کشتی و و فوتبال و والیبال راه می انداخت یا دست به کارهای عجیبی میزد.یک روز گرم تابستان تدارکات چند تا هندوانه درشت به واحد تخریب داده بود و به هرکس یک قاچ بزرگ و شیرین هندوانه رسید.همه هندوانه ها را خوردند و پوستش را جمع کرده و کنار گذاشتن.کاکاعلی صحبتهایش را شروع کرد و اول با نصیحت های برادرانه و درد دل های دوستانه و بعد هم از حضرت زهرا حرف زد و بچه ها گریه کردند. همه چیز که تمام شد کاکا علی گفت: «خوب وقتشه که یک تفریحی هم بکنیم» و دستور جنگ داد.یکباره بچه ها به سمت پوست هندوانه ها حمله کردند و هر کی هر کی را بزنه شروع شد.کسی به کسی رحم نمیکرد و با هر چی زور که در بازیهایشان بود با پوست هندوانه همدیگر را می زدند.درصدای هرهر و کرکر خنده هایشان به آسمان هفتم می رسید که یکی از بچه ها دوید و یک تنگ پلاستیکی قرمز رنگ را پر از آب کرد و از پشت روی کاکا علی.
۱۵ دقیقه بعد جنگ آب و پوست هندوانه تمام شد.از زور خنده افتاده بودند روی زمین و قیافه های هندوانه ایراپن دیگر نشان می دادند و تفریح می کردند.بچه ها تا چند روز راجع به آن ۱۵ دقیقه شیرین تر از هندوانه حرف می زدند و می خندیدند.بعد از جنگ هندوانه یکی از بازیها را کنار کشید و گفت: «برادر من یک چیزی به ذهنم رسیده» کاکا علی گفت :در خدمتم کاکا.
گفت ببخشید کاکاعلی من فکر میکنم این شوخی ها برای هیبت فرماندهی شما خوب نیست و فکر کنم شما نباید این قدر با بچه ها قاطی بشین اینا فردا موقع عملیات دیگه حرف شما را گوش نمی دهند.این کار را از هیبت فرماندهی شما چند میکنه اصلا به نظر من شما باید در اتاق فرماندهی بمونید و خیلی جدی و رسمی در جمع بچه ها بیاین این را به خاطر خودتون میگم.حیف فرماندهی مثل شما اینقدر قاطی نیروهای زیر دستش بشه. به هر حال ببخشید این نکته مدتی بود ذهنم را مشغول کرده و گفتم بگم خدمتتون.
کاکا علی او را در آغوش گرفت و پیشانیش را بوسید و دستش را گرفت و شروع کرد به قدم زدن. در حالی که از جمع بچهها دور میشد گفت: برادر خوبم از تو ممنونم که عیب مرا دور از جمع بچه ها به من تذکر دادید این خیلی کار خوبیه خدا بهت خیر بده.اما متکای گلم عرض کنم که همه این رزمنده ها از لحاظ مقام در نزد خدا از من بهتر ن.من واقعاً خجالت میکشم که بخوام بر این بندگان خوب خدا فرماندهی کنم یا دستوری به آنها بدم.اینم که میبینی خدمت به این بزرگوار هاست که خدا به من توفیقی داده که نوکری بهترین بنده هاشو بکنم.ببین برادر این حادثه گروه هستند شهید در بین شان هست جانباز هست مجاهد فی سبیل الله هم هست.عملیات بعدی معلوم میشه که هیچ کار است خدا ما را نوکر دوستان خودش قرار داده.الحمدلله اینها اولیا الله هستند من هم احساس میکنم خدمتگزاری این بنده های خوب خدا هستم. این مسئولیت فرماندهی هم وظیفه شرعی که بر دوش من گذاشته اند نه بیشتر نه کمتر. این وظیفه منو از این بچهها بالاتر نمیبره. من کوچیکه همه اینها هستم دعا کن حق کسی را ضایع نکنم. خیلی کار سختیه این مسئولیت آدمو پیر میکنه.
اما در مورد این نکته که شما برادرانه به برادر خود تذکر دادی من یک مطلبی خوندم. حالا نمیدونم از سلمان بود یا ابوذر. تردید از منه. در مورد حضرت امیرالمومنین که گفته بودند با وجود اون هیبتی که حضرت داشتند،ما با ایشان راحت بودیم و حرف میزدیم و شوخی و خنده هم میتوانستیم بکنیم.شما هم برای ما دعا کن که همه کارهامون برای خدا باشد که با شوخی جدی.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خاطره رئیس قوه قضائیه از سردار سلیمانی در حرم امام رضا علیهالسلام
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﺧﺎﺩﻡﺣﺮﻡ
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#آرزوےیڪشهید...
🔰با جعـفر توے یڪی از سـنگر های پنج ضلعـے منتـظر نشسـته بودیـم تا با بابا علے و ناصـر ورامینـے براے شناســایے بریــم سمـت نهر هسجان. من نشسته بودم, جعفر دراز کشیده و سرش را گذاشـته بود روے پام و مے گــفت:
چه حالی مــیده,سرت را بذارے روے پای رفیــقت حرف بزنی...😊
حالا این, این دنیاســت. فکر کن, اون طرف که رفتیم, چشم باز کنی ببینی سرت روی پای اباعبدالله (ع)ســت!😔
یڪ ســاعت بـعد بود... توے امبولانـس...
سر جعفر روی پام بود. خون زیادی ازش رفته بود. مرتب می گفت یا فاطمه(س), اثار فراق,دلتنگی,شادی و وصال تو صورتش بود...
کارے از دســتم بر نمــی امد, جز نگاه کــردن به ان چهره نورانــی ڪه نفس به نفس به دلــدار می رسید...
🌷🌷
#شهید جعفر عباسی
#شهداےفارس
شهادت :کربلای ۵ِ
معاون گردان امام مـهدے(عج)
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مداحی فارسی-عربی حاج میثم مطیعی در اجتماع عظیم مردم عراق در محل شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس
@golzarshohadashiraz
#شهید_محمد_ابراهیم_همت:🌷
📌ما در قبال تمام ڪسانی که
راه را #کج میروند مسئولیم☝️
حق نداریم❌ با آنها #برخورد تند کنیم
از ڪجامعلوم
ڪه ما در انحراف اینها
نقش #نداشته باشیم⁉️
#شهید_محمد_ابراهیم_همت🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍁
وچـگونہازجـآن نـگذرد
آنکـہمـےداندجـآن
بهاے دیدار است...؟!
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
#شھیدبابڪنورے
🍁
@shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بوسه حاج قاسم بر کف پای مادر خود در آخرین دیدار!
#ﺳﻴﺮﻩ_ﺷﻬﺪا
#ﺳﺮﺩاﺭﺩﻟﻬﺎ
#ﻣﺜﻞ_ﺷﻬﺪاﺷﻮﻳﻢ
🌹🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_عبدالعلی_ناظمپور*
* #نویسنده_ایوب_پرندآور*
* #قسمت_پنجاه_و_دوم
یک سنگر ده ،دوازده نفری داشتند که روزی یکنفر شهردارش میشد و نظافت و غذا گرفتن و شستن ظرف ها با او بود.ملک او حتی خود کاکاعلی هم روزی که نوبتش بود شهردار میشد.اما چند تای بودند که به اصطلاح خودشان زرنگی کرده و از زیر کار در می رفتند.خبر به کاکاعلی رسید شب همه را جمع کرد و شروع کرد به نصیحت کردن. اولش هم با یک مطلب دیگر شروع کرد تا بعد به مطلب اصلی برسد: «توجه داشته باشند برادر ها که در پاکسازی مسئله مهمی که هست همون مسئله نظم هست.در این باره مثالی میزنم اوایل کار تخریب بود . در اوایل کار تخریب بود در پاکسازی میدان مین اطراف خرمشهر یکی از برادرها رفت روی مین.بعد دو نفر دیگر از بچهها با برانکارد دویدند که این را بردارند و بیاورند بیرون. از قضا یکی از آن دو نفر رفت روی مین.آمدن برانکارد دیگری آوردند و حسابی شلوغ کاری شد. با دیدن دوتا پای قطع شده وحشتزده شدند و یک نفر دیگر هم رفت روی مین. در یک روز بر اثر بی احتیاطی و عجله و دستپاچگی ۴ نفر رفتند روی مین.چون یک نفر نبود که برای بچهها توضیح بده که اگر یک نفر رفت روی مین بقیه باید چه کار کنند.همه چیز از نظم شروع میشه .اگر نظم بود ،اگر انجام تکلیف بود, همه چیز درست میشه.
همین سنگر را ببینید اگر یک روز نظم در اون نباشه. اگر یک روز شهردار سنگر نظافت نکنه .ظرف نشوره چی میشه؟
همه چی به هم میریزه یکی از چیزهایی که باید رعایت کنید تقواست. هر کاری می کنید اگر سر پست می ایستید و نگهبانی میدید،اگر می گویند برو میدان باز کن اگر می گویند آموزش بده. آموزش ببین. خادم الحسین باش،فرمانده دسته باش،در تدارکات باش.هرجا که می گویند فقط یک نفر است که تو را کنترل می کند و آن هم خداست. یعنی اگر کسی بیاید جبهه و خدا را ناظر ببینند موفق است.این که همه چیز را می بیند خودش هم محاکمه میکنه و جزا و ثواب میده. خیال می کنی حالا مثلاً فلان این دیگر گذشت؟! او تا آخر دنیا هم کاری به کارتو ندارم شد هر کسی سرش به کار خودش است ولی آن کسی که باید ببیند خود خداست.تو فکر کردی کلاه سر کی گذاشتی ؟؟الله کلاه سر خودت گذاشتی خودت ضرر کردی!
گفتم حالا هم میگویم شیطان از یک چیز کوچک شروع می کند یعنی اگر خواست شما را به گناه بیاندازد یکباره نمیگوید نگاه حرام کن یا بگوید نماز صبح را نخوان یا بیا اعمال حرام انجام بده،یواش یواش از یک چیز کوچک شروع میکند و به آنجا ها می کشاند.گناه از خیلی کوچک شروع می شود شما خیال می کنید اینها که به فساد بزرگ کشیده شدند روز اول اینطوری بوده اند؟! می گویند یک روز حضرت رسول صلی الله با اصحاب در یک بیابان بودند. حضرت فرمود من بیاورید برای آتش. گفتند نیست! فرمود: هرکس برود هر مقداری بود بیاورد. از خواب رفتند و هر کس مقدار هیزم جمع کرد.بعد که روی هم ریختن آتش بزرگی درست شد حضرت فرمود گناه از کوچک شروع میشود جمع میشود و شعله بزرگ به وجود میآورد.درسته که خداوند گفته که تا طلوع آفتاب هم میشود نماز صبح خواند این از مهربانی اوست.اما خیال می کنی حالا که به نماز جماعت صبح نمیرسی مشکلی نیست!؟
نه شیطان کم کم نفوذ می کند در نماز جماعت صبح بعد از نماز جماعت ظهر و یواش یواش همه نماز جماعت ها را از ات می گیرد. انواع تاثیرات نماز از تو گرفته میشود. مثلا حتی میکند دست و پایت را میبندد بعد می بینی در میدان مین،زیر آتش نمی توانیم خود تنها بیایی این طرف خاکریز نمیتوانی رفیق زخمی ات را کول کنی بیاوری. یعنی خودت را به خطر نمی اندازد که رفیقت را بیاوری.اگر امروز وقت شستن ظروف و پتو جمع کردن گذشت نداشته باشی, چطور فردا می خواهی بروی گلوله بیاوری؟!
کلاه خود را قاضی کن امروز یک ظرف نمیشود یا پتوی افتاده دست نمیکنی جمع کنی. براتون میگم این طوری از انشالله که هیچ وقت این طوری نباشد،ولی اگر خدای ناخواسته اینطوری شد و تا حاضر نشدی پتوی دوستت را جمع کنی, خب چطور فردا زیر آتش گلوله دشمن وقتی که زخمی است میخواهد او را کول کنی و بیاوری؟!
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
#لودرتبلیغـــات!
لشڪر بایددرکوشــک خاڪریز میزد،اما تا صـــدای لودر ها بلند مــیشد،عراق منطقـــه را میـــکردجهنـــم!
ابوذر یک ساعــت صداے لودر را ضبــط ڪرد ورفــت جایے که حساسیــتی نداشــت و شروع ڪردبا بلندگوے تبلیغات صـــداے لودر پخــش ڪردن،عراقـی هـا هـم تاصبــح سرڪار بودنـد وآتـش روے بلندگویش میریخــتند!
ماهم باخیال راحـت خاڪریز را تمـام ڪردیم.
#شهید نوذر (ابوذر) دهقــان
سمت: جانشـین تبلیغات لشکر 19 فجر استان فارس
شهادت:کربلای ۴
🌹🍃🌹🍃🌹
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
نشردهید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سعادت نژاد، مشاور عالی فرهنگی سپاه قدس: حاج قاسم گفت دیگر تحمل دوری از شهدا را ندارم، دیگر از این دنیا خسته شدم 😔
#سرداردلها
#التماس_دعاےشهادت
🌷🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد
🍂🍁
خنده هـايت . . .
آنچنان جادو ڪند جانِ مرا
هر چه غـم آيد سـرم
هرگز نبينم آفتى !
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایی🍃
🍂🍁
@shohadaye_shiraz
#اﻃﻼﻋﻴﻪ
ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﺑﻼﻏﻴﻪ و ﻣﺠﻮﺯ ﺷﻮﺭاﻱ ﻫﻴﻴﺖ ﻫﺎﻱ ﻣﺬﻫﺒﻲ , ﻣﺮاﺳﻢ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻲ ﻻﻟﻪ ﻫﺎﻱ ﺯﻫﺮاﻳﻲ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﻀﻮﺭﻱ و ﺑﺎ ﺭﻋﺎﻳﺖ ﭘﺮﻭﺗﻜﻞ ﻫﺎﻱ ﺑﻬﺪاﺷﺘﻲ ﺑﺮﮔﺰاﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ
🏴🏴🏴🏴
ﻣﺪاﺡ : ﻛﺮﺑﻼﻳﻲ ﻣﺠﺘﺒﻲ ﻧﺎﺩﺭﺯاﺩﻩ
👇
ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ 18 ﺩﻳﻤﺎه اﺯ ﺳﺎﻋﺖ 16
🏴🏴🏴🏴
ﺩاﺭاﻟﺮﺣﻤﻪ ﺷﻴﺮاﺯ / ﻗﻂﻌﻪ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ
🔻🔻🔻
ﺯاﻳﺮﻳﻦ ﺷﻬﺪا, ﻣﺎﺳﻚ, ﻛﺘﺎﺏ ﺩﻋﺎ ﻫﻤﺮاﻩ ﺩاﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻴﺪ
🏴▫️🏴▫️🏴
ﻫﻴﻴﺖ ﺷﻬﺪاﻱ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﺷﻴﺮاﺯ
🏴🏴🏴🏴
ﻟﻂﻔﺎ ﻣﺒﻠﻎ ﺑﺎﺷﻴﺪ
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #شهید_عبدالعلی_ناظمپور*
* #نویسنده_ایوب_پرندآور*
* #قسمت_پنجاه_و_سوم
نگذارید از این راه های کوچک محبتتان از بین برود. این سفره وحدت که میاندازید به خاطر این است که الفت و محبت درست شود و مودت داشته باشید یا مثلاً می گویند نگهبان دم درب های ناراحت میشوی بد اخلاقی می کنی؟ چه خیال کردی که اینطور بی احترامی می کنی ؟وقتی مقام این بچهها معلوم میشود که عکس هایشان را روی دیوار می زنند. آن وقت متوجه می شوید که آن ها که بودند! شمس کی بوده ؟جمشیدی کی بوده؟
ولی حالا چرا لباست آن شکل هم است و در یک صفحه هستید نمی فهمید هر کس به هر مقداری احترام گذاشت به احترامش می گذارند.ای برادر ای که حوصله نمیشه طبق وظیفهای که برای همه توی سنگر مشخص شده نظافت کنی.رزمنده ای که امروز حال نداری ظرف بشوری و برای غذا گرفتن تنبلی می کنی.آقای شهردار تنبل ،شهردار بیحوصله، مطمئن باشه شب عملیات هم اگر رفیقت زخمی شد حوصله ات نمیشه اونو بیاری عقب!اگر دوست طراحی شد و حال نداری جسدش رو بیاری عقب!این تنبلی ها بدبختت میکنه فردا حوصله نمازخواندن هم نداریم پس فردا حال دعا کردن هم نداریم اینو بدون که عیبی در اون هست یک اشکالی تو کارت وجود داره که اینطوری میشی.
به فکر خودت باش خودت رو بدبخت نکن به داد خودت برس.
خب ببخشید خسته تان کردم .آنهایی که خوابشون گرفته یک صلوات بفرستند.
🌿🌿🌿🌿
دلنوشته کاکاعلی..
باید کار را برای خدا انجام داد باید رضای خداوند را در نظر گرفت. باید تصمیمی مردانه با عزم جذب مومنانه و صادقانه گرفت.باید برای خدا کار کرد .باید سعی کرد خداگونه شویم نه اینکه تقلیدی باشد.باید خدا را در نظر داشته و مابقی را اورا بعد دیگران را..
چرا از اینکه دیگران بهتر باشند حسادت می کنی؟چرا خود را بیشتر از آنچه هستی نشان می دهی؟! چرا سکوت نمیکنی و به خود تاکید نمی کنی؟چرا چیزی میگویی که نباید بگویی؟چرا در خود تقوا نداری؟چرا شکر نعمات را نمی کنی؟چرا وقتت را به غفلت می گذرانی؟چرا در فهمیدن تلاش نمی کنی؟چرا ورزش نمی کنی؟چرا بر دانش نداشته است میبالی و بر دیگران منت میگذاری؟چرا برخورد صادقانه نمیکنی؟چرا مدام نماز شب نمی خوانی؟چرا احساس مسئولیت نمی کنی؟چرا به آنچه میدانی یا یاد میگیری عمل نمیکنی؟چرا به گذشته باز نمی گردید تا بدانی کجا بودی و کجایی؟چرا در مصیبت ها گریه نمی کنی؟چرا دخالت بیجا میکنی؟چرا می گویی آنچه را که عمل نمی کنی؟چرا اجوب خود را قبل از گرفتن عیوب دیگران قرار نمی دهی؟چرا به جای خود دیگران را بررسی میکنی؟چرا به جای خدا دیگری را هم صحبت گرفتهای؟چرا اینقدر پر حرفی می کنی؟چرا از گذشت زمان عبرت نمی گیری؟چرا کم فکر می کنی یا اصلاً فکر نمیکنی؟چرا از این دانشگاه استفاده نبرده ای؟چرا جلو افتادن دوستان را سرمشق قرار نمیدهی؟چرا روحیه ایثارگری نداری؟چرا در رفتن احساس سستی می کنی؟چرا در هر آن فکر فنای دنیا نمی کنی؟چرا زیاد مصرف می کنی؟ چرا ریا می کنی؟چرا برای خدایی شدن تلاش نمی کنی؟ چرا با خداوند انس نگرفتی؟چرا دعا را زیاد و باتوجه نمیخوانی؟چرا زیاد شوخی می کنی؟چرا تصمیم قاطع نمیگیری و بر نفس از پشت پا نمی زنی؟چرا در حال نظارت خدا باز گناه می کنی؟چرا آماده رفتن به دنیای ابدی نیستی؟چرا نامه اعمالت را نمی خوانی و در رفع سریع هات تلاش نمیکنی؟چرا به تذکرات داده شده عمل نکردی؟چرا تا به حال به علاج این چراها نپرداختی؟!
عبدالعلی ناظم پور. هشتم فروردین ۱۳۶۸ربوط عین خوش
❤️❤️❤️❤️❤️❤️
در ایتا
@shohadaye_shiraz
🌿🌿🌹🌿🌿🌹🌿🌿
🌹شبی ساعت 8 بود تلفن زدم به مریوان که حال او را بپرسم زیرا در شیراز شایعه شده بود که کردها بچه هایی که از استان فارس رفته بودند چشمهایشان را بیرون آوردند ما هم نگران شدیم.
زنگ زدیم که احوال ایشان را بپرسیم فرمانده گوشی را برداشت خودم را معرفی کردم که مادر رسول ایزدی هستم.تا صدای مرا شنید گفتند:شما مادر این فرشته ای؟
تمام کارهای او خدایی و غیر قابل باور است او پسری پاک مومن مودب و صدیق است
ما او را خیلی دوست داریم و دلمان می خواهد پدر و مادر او را زیارت کنیم...
🌹بعد از یک سال و هشت ماه که در جبهه غرب امدادگر بود به شیراز آمد و به اتفاق برادرش شهید محمد رضا به جبهه جنوب در گردان المهدی رفت دوره ی کامل رزمندگی را اعم از غواصی، آر-پی- جی زدن را دید و مشغول رزمندگی شد و مرخصی که می آمد متفرقه درس می خواند و امتحانش را میداد.
در لشکر 19 فجر برای غواصی و تخریبچی و خط شکن بود.هروقت می پرسیدیم شما در جبهه چه کارمیکنی؟ میگفت:سیب زمینی پوست می گیرم.🌹
#شهید رسول ایزدی
#شهدای_فارس
#شهدای_کربلای۴
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ_تصویری
✅ خاطرهگویی #حجت_الاسلام_انجوی_نژاد از سردار شهید عبدالرسول استوار در حرم حضرت زینب(س)
💟 التماسهای #سردار_استوار در طلب #شهادت
#ﺁﺭﺯﻭﻱ_ﺷﻬﺎﺩﺕ
#ﺳﺮﺩاﺭ_اﺳﺘﻮاﺭ
#ﺷﻬﺪاﻱﻓﺎﺭﺱ
🌹🍃🌹🍃🌹
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
گفتـــم :بیاجاے من برو حج واجــب!
گفت: به شــرط اجازه جبهه!
بعد از شهــادت ســه برادرش نه مسئولین اجازه می دادن به جبهه بره نه من دلم میــومد.
جلو فرمانده سپاه از من تعهــد کتبے گرفت و رفــت حج.
ازحج ڪه برگشــت،یڪی دو روز مانــد و رفت جبهه،اولین و آخرین بارش بود!
شــد چهارمین #شهــید خانواده ....🌹
#شهــید عیــن الله اکبرے باصرے
#سمت: فرمانده گروهان، گردان قمر بنی هاشم- تیپ امام حسن(ع) استان فارس
#شهادت:شلمــچه_کربلای۴
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🍂🍁
شهــــيد به قلبت نگاه ميكند
اگر جايی برايش گذاشته باشی
مي آيد، می ماند، لانه ميكند
تا شهيدت كند ....
#سلام🤚
#صبحتون_شهدایے🍃
🍂🍁
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75