eitaa logo
میعادگاه شهدا | روشنگری ☫
459 دنبال‌کننده
12.5هزار عکس
22هزار ویدیو
989 فایل
🕯میعادگاه شهدای وَرجُوی 📌شهید پرور ترین روستای ایران آذربایجان شرقی ؛ ۶ کیلومتری جنوب مراغه پایگاه مقاومت بسیج شهید رجائی ورجوی @basij_varjovi صاحب امتیاز: 📡 پایگاه خبری ورجوی Www.varjovi.ir @varjovi ۰۹۳۵۴۳۲۱۲۹۴ | ارتباط با مدیر مسئول
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا زندگى چند روزه دنیا می تواند هدف آفرینش ما باشد؟ 🔹حقیقت این است که در دل این عالم پهناور گویى تابلوى بزرگى براى نشان دادن هدف نهایى نصب شده که گاه بر اثر عظمتش نمى توانیم آن را در لحظات نخستین ببینیم و روى آن نوشته شده است «تربیت و تکامل». فرض کنید من شصت سال در این دنیا زندگى کنم، همه روز از صبح تا شام براى به دست آوردن روزى تلاش نمایم و شب خسته و وامانده به منزل باز گردم و نتیجه اش این باشد که در طول عمرم چندین تُن غذا و آب مصرف کنم و با زحمت و دردسر، خانه اى فراهم سازم و بعد بگذارم و از این جهان بروم؛ آیا این هدف ارزش آن را دارد که مرا به این زندگى پر درد و رنج بخواند؟ 🔹راستى اگر مهندسى، ساختمان عظیمى را در وسط بیابانى بر پا کند و سالیان دراز در تکمیل و تنظیم آن بکوشد و تمام وسائل را در آن فراهم سازد، و هنگامى که از او سؤال کنند منظورت چیست؟ بگوید: هدفم این است که در تمام عمر این ساختمان، رهگذرى از این راه بگذرد و یک ساعت در آن بیاساید! آیا همه تعجّب نخواهیم کرد و نخواهیم گفت: یک ساعت آسودن یک راهگذر، این همه تشکیلات و مقدّمات و ذى المقدّمات نمى خواهد. به همین دلیل آنها که عقیده به رستاخیز و زندگى پس از مرگ ندارند زندگى این جهان را پوچ مى دانند، و این سخن در کلمات مادّى ها زیاد به چشم مى خورد که زندگى این جهان بى هدف است، حتّى گاه افرادى از آنها دست به انتحار مى زنند، چرا که از این زندگى مادى تکرارى و بى هدف خسته شده اند. 🔹چیزى که به زندگى هدف مى دهد و آن را معقول و حکیمانه مى کند این است که مقدّمه جهان دیگرى باشد و تحمّل مشکلات این زندگى و چیدن این همه مقدّمات براى آن، به خاطر استفاده در مسیر یک زندگى جاودان باشد. در اینجا مثال جالبى می‌ زنیم و آن این که اگر جنینى که در شکم مادر است عقل و هوش کافى مى داشت و به او مى گفتند: بعد از این زندگى که تو در اینجا دارى خبرى نیست، حتماً او به زندگیش اعتراض مى کرد، و مى گفت: «این چه معنى دارد من در این محیط زندانى باشم؟ خون بخورم و دست و پا بسته در گوشه اى بیفتم و بعد هیچ؟ آفریدگار چه هدفى از این آفرینش داشت؟!» 🔹امّا اگر به او اطمینان دهند که این چند ماه یک مرحله زودگذر و دوران آمادگى براى یک زندگى نسبتاً طولانى در دنیاست، جهانى که نسبت به محیط جنین وسیع و پرنور و پرشکوه است، و نسبت به آن مواهب گوناگون دارد، در این موقع او قانع مى شد که دوران جنینى مفهوم و هدف قابل ملاحظه اى دارد و به همین دلیل قابل تحمّل است. قرآن مجید مى فرماید: «و لقد علمتم النشأة الاولى فلولا تذکرون؛ [۱] شما زندگى این جهان را دانستید، چگونه متذکّر نمى شوید (که بعد از آن جهان دیگرى وجود دارد)». خلاصه اینکه این جهان با تمام وجودش فریاد مى زند که بعد از آن جهان دیگرى است وگرنه لغو و بیهوده و بى معنى بود. این سخن را از زبان قرآن مجید بشنوید که مى فرماید: «افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لا ترجعون؛ [۲] آیا شما گمان کردید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید؟». اشاره به این که اگر «معاد» که در قرآن از آن تعبیر به بازگشت به سوى خدا شده، در کار نبود، آفرینش انسان با بیهودگى مساوى بود. نتیجه این که فلسفه آفرینش مى گوید: بعد از این جهان باید جهان دیگرى وجود داشته باشد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره واقعه، آیه ۶۲ [۲] سوره مؤمنون، آیه ۱۹۵ 📕پنجاه درس اصول عقائد برای جوانان، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى ‏، مدرسه الامام على بن ابیطالب (ع)، قم‏، ۱۳۷۶ش، ص ۳۷۱ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
⭕️سه آیه 🔸الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ ﴿٣﴾ 🔹آنان که به ایمان دارند و را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، می کنند. (۳) 🔸وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ مَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ ﴿٤﴾ 🔹و آنان که به آنچه به سوی تو و به آنچه پیش از تو نازل شده، مؤمن هستند و به یقین دارند. (۴) 🔸أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَ أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿٥﴾ 🔹آنانند که از سوی پروردگارشان بر [راهِ] هدایت اند و آنانند که رستگارند. (۵) 📕قرآن کریم، سوره مبارکه بقره منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️طبق بیان امام علی (علیه السلام) با انجام چه کارهایی انسان می تواند بدون دغدغه به استقبال مرگ برود؟ 🔹 (علیه السلام) در خطبه ۲۰۴ مى فرمايد: «تَجَهَّزُوا، رَحِمَكُمُ اللهُ، فَقَدْ نُودِيَ فِيكُمْ بِالرَّحِيلِ، وَ أَقِلُّوا الْعُرْجَةَ عَلَى الدُّنْيَا» (خداوند شما را رحمت كند، آماده كوچ [از اين جهان] شويد، چرا كه نداى رحيل در ميان شما داده شده است و علاقه و تكيه خود را بر دنيا كم كنيد). اميرالمؤمنين (عليه السلام) در اين سخن، جامعه‌ بشرى را به كاروانى تشبيه كرده كه مقصد مهمى در پيش دارد و او به عنوان رهبر كاروان به همه كاروانيان فرياد مى زند كه برخيزيد و آماده حركت شويد. به معناى كوچ كردن است، و در اينكه مراد از آن حركت به سوى است، يا سير و سلوك الى الله، هر دو تفسير در كلام شارحان آمده است و مانعى ندارد كه توده مردم مخاطب به آمادگى براى حركت به سوى قيامت باشند و خواص براى سير و سلوك الى الله. 🔹در بعضى از روايات به جاى مجهّز شدن براى سفر آخرت، تعبير به «استعداد للموت» آمده است. شخصى از اميرمؤمنان (عليه السلام) پرسيد: «مَا الاسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ؟»؛ (آماده شدن براى و چگونه است؟) فرمود: «أداءُ الْفَرائِضِ وَ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ وَ الاشْتِمالُ عَلَى الْمَكارِمِ ثُمَّ لايُبالی أوَقَعَ عَلَى الْمَوْتِ أَمْ وَقَعَ الْمَوْتُ عَلَيْهِ» [۱]؛ (انجام واجبات و پرهيز از محرمات و دارا بودن فضايل اخلاقى است. سپس تفاوتى نمى كند او به سراغ برود [مانند استقبال از شهادت در ميدان جهاد] و يا مرگ به سراغ او آيد). پی نوشت: [۱] الأمالی، ابن بابويه، كتابچى‏، تهران، ‏‏۱۳۷۶ش، چ ششم، ص ۱۱۰؛ عيون أخبار الرضا (ع)، ابن بابويه، مصحح: لاجوردى، مهدى‏، نشر جهان‏، تهران،‏ ۱۳۷۸ق، چ اول‏، ج ‏۱، ص ۲۹۷ 📕پيام امام امير المومنين (ع)، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۸، ص ۷۰ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️اثر تربیتی «معاد باوری» در روایات اسلامی چگونه بیان شده است؟ (بخش اول) 🔸در اين موضوع، بازتاب گسترده اى پيدا كرده است و رابطه عميق و ريشه دار و مستمر اين دو را با يكديگر روشن مى سازد، به عنوان نمونه به روايات زير توجه كنيد: 1⃣امام على (عليه السلام) در نهج البلاغه مى فرمايد: «وَ الله لَاِنْ اَبِيْت عَلى حَسَكِ السَّعْدانِ مُسَهَّداً اَوْ اُجَرَّ فِى اْلاَغْلالِ مُصَفَّداً، اَحَبُّ اِلَىَّ مِنْ اَنْ اَلْقَى اللهَ وَ رَسُولُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ظالِماً لِبَعْضِ الْعِبادِ وَ غاصِباً لِشَىء مِنَ الْحُطامِ». [۱] (به خدا سوگند، اگر شب را به روى خارهاى جانگداز «سعدان» بيدار بسر برم و [روزها] در غل و زنجيرها بسته و كشيده شوم، برايم خوش‌تر است از اينكه خدا و رسولش را روز در حالى ملاقات كنم كه به بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از اموال دنيا را غصب نموده باشم). 🔹امام على (عليه السلام) بعد از اين جمله ها داستان معروف برادرش «عقيل» را به ميان مى آورد كه از شدّت فقر و پريشانى به او پناه آورده بود و تقاضا داشت بر خلاف قانون عدل اسلامى چيزى اضافه بر سهمش از بيت المال به او بدهد؛ امّا امام قطعه آهنى را در آتش تفتيده مى كند و نزديك دست او مى برد و هنگامى كه ناله عقيل بلند مى شود، به او مى فرمايد: «تو چگونه از اين آتشى كه حكم بازيچه را دارد فرياد مى كشى؟ امّا مرا به سوى آتشى مى كشانى كه خداوند جبّار با شعله خشم و غضبش آن را برافروخته است!» [۲] امواج نيرومند و تكان دهنده ايمان به و تأثير آن در اجراى و در برابر هر گونه انحراف و گناه در اين كلمات به وضوح به چشم مى خورد و نمونه زنده اى است از تجلّى ايمان به و در اعمال انسان. 2⃣در حديثى از امير مؤمنان امام على (عليه السلام) مى خوانيم: «مَنْ اَيْقَنَ بِالخَلَفِ جادَ بِالعَطيّةِ». [۳] (كسى كه يقين به جانشين [و پاداش قيامت] داشته باشد در بخشش خواهد بود). اين حديث نيز به خوبى نشان مى دهد كه ايمان به ، انسان را سخاوتمند و بخشايشگر مى سازد. 3⃣در غررالحكم از همان حضرت در عبارتى صريح و آشكار مى خوانيم كه فرمود: «اِجْعَلْ هَمَّكَ لِمَعادِكَ تَصْلُحْ». [۴] (همّ خود را در قرار ده تا صالح شوى). ... پی نوشت‌ها؛ [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح، هجرت‏، قم‏، ‏۱۴۱۴ق، چ اول، ص ۳۴۶، خطبه ۲۲۴ [۲] همان [۳] وسائل الشيعة، مؤسسة آل البيت(ع)، قم، ۱۴۰۹ق، چ اول، ج ‏۱۶، ص ۲۸۸، باب ۱ [۴] عيون الحكم و المواعظ، ليثى واسطى، دار الحديث‏، قم‏، ۱۳۷۶ش، ‏چ اول‏، ص ۷۸ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در حکمت ۲۰۸ نهج البلاغه، درباره لزوم حسابرسی اعمال چه می فرماید؟ 🔹 (عليه السلام) در بخشی از حکمت ۲۰۸ مى فرمايد: «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ رَبِحَ، وَ مَنْ غَفَلَ عَنْهَا خَسِرَ».(هر كس به خود برسد مى برد و آن كس كه بماند مى بيند). هميشه مسئله در زندگى ماديِ مردم، وسيله اى براى پرهيز از بوده است و وسايل مختلفى براى ثبت و ضبط حساب ها از قديم الايام فراهم كرده اند. در عصر و زمان ما اين وسايل بسيار متنوع و پيچيده شده و دقيق ترين حساب ها را نگهدارى مى كند. سبب مى شود كه اگر انسان احساس كرد، به سراغ نقطه هاى آسيب پذير برود و آنها را كند تا ، تبديل به سود گردد. 🔹اصولاً تمام اين بر اساس و آميخته با آن قرار گرفته است. هر گاه درون خود را ملاحظه كنيم در منطقه خون ما حكمفرماست؛ بيش از بيست فلز و شبه فلز و مواد مختلف حاصل از آن خون ما را تشكيل مى دهد و به مجرد اين كه آن به هم بخورد بيمارى حاصل مى شود. به همين دليل پزشكان اولين دستورى را كه مى دهند اجزاى تشكيل دهنده خون از طريق آزمايش است تا به وسيله اين جلوى بيمارى را بگيرند. 🔹آن كس كه اين آزمايش ها را به فراموشى بسپارد ممكن است زمانى متوجه شود كه و زيان وسيعى دامن او را گرفته، در امور مادى دنيا ورشكست و در مسائل طبيعى مانند سلامتى جسم گرفتار بيمارى هاى غير قابل علاج شده است. مى گويد: در نيز بايد همين گونه؛ بلكه دقيق تر به رسيد. آن كس كه مراقب خويش باشد و دقيق كند مى برد، و كسى كه از آن گردد گرفتار و در و مى شود. 🔹از این رو (صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرمایند: «لَا يَكُونُ الْعَبْدُ مُؤْمِناً حَتّى يُحاسِبُ نَفْسَهُ أشَدَّ مِنْ مُحاسَبَةِ الشَّريكِ شَرِيكَهُ وَ السَّيِّدُ عَبْدَهُ»؛ [۱] ( فرد باايمانى نخواهد بود، مگر زمانى كه با خود را كند، دقيق تر از آنچه شريك به حساب شريك خود مى رسد يا مولا به حساب بنده خويش). 🔹 در مسائل معنوى و بايد و باشد؛ زيرا غير ما هستند كه حساب دقيق ما را دارند، در حالى كه در امور مادى، هر كس خودش حسابگر خويش است و معمولاً كسى بر او نظارتى ندارد. در این رابطه مى فرماید: «وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ • كِرَاماً كَاتِبِينَ • يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ»؛ [۲] «و به يقين بر شما گمارده شده • و [اعمال نيك و بد شما] • كه شما چه مى كنيد). 🔹همچنین در آیه ديگر، در خطاب به ، مى فرماید: «هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُمْ بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛ [۳] (اين شماست كه ما نوشته ايم و به بر ضدّ شما سخن مى گويد، ما آنچه را انجام مى داديد مى نوشتيم). در تأكيد شده است كه همه روز به خود برسيد، يعنى شب هنگام همان گونه كه معمول بسيارى از بازرگان ها و تجار دفاتر خود را به خانه مى برند و به حساب روز خود مى رسند، شما هم شب هنگام به كه در روز انجام داديد نگاهى بيفكنيد، اگر خطايى بوده كنيد و اگر كار خوبى بوده خدا به جا آوريد و آن را تكرار نماييد. 🔹 (عليه السلام) در حديثى مى فرمايد: «لَيْسَ مِنّا مَنْ لَمْ يُحاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإنْ عَمِلَ خَيْراً اِسْتَزادَ اللهَ مِنْهُ وَ حَمِدَ اللهَ عَلَيْهِ وَ إنْ عَمِلَ شَرّاً اِسْتَغْفَرَ اللهَ مِنْهُ وَ تابَ إلَيْهِ»؛ [۴] (كسى كه همه روز به خود نرسد از ما نيست؛ اگر كار خيرى انجام داده از خداوند فزونى بطلبد و خدا را بر آن بگويد، و اگر انجام داده كند و توبه نمايد و به سوى خدا باز گردد). ارباب سير و سلوك نيز براى پيمودن مسير از نخستين توصيه هايى كه به رهروان اين راه مى كنند و سپس آن است، چرا كه بدون آن، پيمودن اين راه پر خوف و خطر امكان پذير نيست. پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الأنوار، دار إحياء التراث العربي‏، بيروت‏، ۱۴۰۳ق، چ دوم، ج ‏۶۷، ص ۷۲، باب ۴۵ [۲] قرآن کریم، سوره انفطار، آيه ۱۰ تا ۱۲ [۳] همان، سوره جاثيه، آيه ۲۹ [۴] بحار الأنوار، همان. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۱۳، ص ۵۹۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین @shohadayevarjovi
⭕️امام علی ‌علیه‌ السلام: 🔸«مَن جُمِعَ فيهِ سِتُّ خِصالٍ ما يَدَعُ لِلجَنَّةِ مَطلَبا وَ لا عَنِ النّارِ مَهرَبا: مَن عَرَفَ اللهَ فَأَطاعَهُ، وَ عَرَفَ الشَّيطانَ فَعَصاهُ، وَ عَرَفَ الحَقَّ فَاتَّبَعَهُ، وَ عَرَفَ الباطِلَ فَاتَّقاهُ، وَ عَرَفَ الدُّنيا فَرَفَضَها، وَ عَرَفَ الآخِرَةَ فَطَلَبَها». 🔹هر كه در او گِرد آمده باشد، همه اسباب رسيدن به و رهيدن از را به دست آورده است: هركه را شناخت و بُرد؛ و را شناخت و اش كرد؛ را شناخت و اش كرد؛ را شناخت و از آن كرد؛ را شناخت و افكند؛ و را شناخت و در آن برآمد. 📕تنبيه الخواطر، ج ۱، ص ۱۳۵ منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
🌹امام علی علیه السلام فرمودند: ‌ ♦️ شما را سفارش مى كنم كه به ياد باشيد و غفلت از آن را كم كنيد. چگونه غافليد از چيزى كه از شما غافل نيست، و به كسى (ملك الموت) طمع بسته ايد كه شما را مهلت نمى دهد؟! ♦️مشاهده ، خود، براى پند آموختن، کافی است؛ مردگانى كه به گورهايشان حمل شدند، بى آن كه سوار بر مركَبى باشند، و در گورهايشان فرود آورده شدند، بى آن كه [به اختيارِ] خود فرود آيند. تو گويى آبادگران [و ساكنان] نبوده اند، و گويى هميشه ، سراى آنان بوده است! ♦️ جايى را كه وطن خود مى پنداشتند، خالى كردند و در جايى وطن گزيدند كه از آن مى رميدند [و آن را خانه خود نمى پنداشتند]. ♦️ به دنيايى كه از آن جدا مى گشتند، سرگرم شدند و آخرتى را كه به آن منتقل مى شدند، تباه نمودند، و [اكنون،] نه از كار زشتى مى توانند برگردند، و نه بر كار نيكى مى توانند بيفزايند. به دنيا اُنس گرفتند؛ ولى دنيا آنان را گول زد، و به دنيا اعتماد كردند؛ ولى دنيا آنان را به خاك افكند. ‌ 📚نهج البلاغة : الخطبة 188 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) علاقه خود را به مرگ و شهادت چگونه توصیف كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) در بخشی از وصیت خود (نامه ۲۳ #گ«نهج البلاغه») موضع خود را در برابر و بيان مى كند؛ همان چيزى كه در موارد ديگرى از نيز منعكس است و آن اينكه من نه تنها از نمى ترسم، بلكه عاشق بى قرار مرگى هستم كه در و براى خدا باشد، مى فرمايد: «وَ اللهِ مَا فَجَأَنِی مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لَا طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَ مَا كُنْتُ إِلَّا كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» (وَ ما عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلْأَبْرارِ)»؛ 🔹[ترجمه فرمایش حضرت:] (به خدا سوگند چيزى از نشانه هاى به طور ناگهانى به من روى نياورده كه من از آن ناخشنود باشم، و طلايه اى از آن آشكار نشده كه من آن را زشت بشمارم، من نسبت به همچون كسى هستم، كه شب هنگام در جستجوى آب باشد و ناگهان در ميان تاريكى ها به آن برسد و يا همچون كسى كه گمشده [بسيار نفيس] خود را ناگهان پيدا كند [؛ چرا كه من به اين واقعيّت معتقدم] كه آنچه نزد [در سراى ديگر] براى بهتر است). 🔹جمله اخير برگرفته از «آيه شريفه ۱۹۸ سوره آل عمران» است. در آغاز آيه، از پاداش سخن مى گويد و سرانجام با جمله مزبور آيه را پايان مى دهد. آنچه در بخش اخير اين وصيّتنامه آمده همان است كه امير مؤمنان (عليه السلام) بارها در و غير آن بيان فرموده. (عليه السلام) كه جاى خود دارد، هم هرگز از نمى ترسند، مخصوصاً اگر مرگ آميخته با در راه خدا باشد. كسانى از مى ترسند كه يا به زندگى پس از مرگ ندارند، و مرگ را فنا و نابودى همه چيز مى پندارند و از آن وحشت مى كنند، 🔹يا اينكه ايمان به زندگى پس از مرگ دارند، ولى پرونده به گونه اى و تاريك است كه مى دانند براى آنان آغاز ناراحتى و است؛ اما آنها كه هم ايمان به دارند و هم پرونده پاك و نورانى است، دليلى ندارد كه از مرگ بترسند، بلكه به بيان (عليه السلام) در «خطبه ۵ » علاقه آنها به از علاقه طفل شيرخوار به پستان مادر هم بيشتر است: «وَ اللهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّه‏ِ». بى جهت نيست كه طبق روايت مشهور هنگامى كه عبدالرحمن‌ فرق نازنين (عليه السلام) را در محراب عبادت شكافت، حضرت فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ»؛ (به پروردگار كعبه رستگار شدم). 🔹با توجّه به اينكه «قارب» طبق آنچه در «لسان العرب» و بعضى از كتب آمده است به معناى كسى است كه شبانه به دنبال آب مى رود و يا كسى كه فاصله ميان او و سرچشمه آب يك شب راه است، استفاده مى شود كه جمله «كَقَارِبٍ وَرَدَ، وَ طَالِبٍ وَجَدَ» اشاره به اين است كه من و را همچون تشنه كامى كه زودتر از آنچه فكر مى كرد به سرچشمه آب رسيد، به دست آوردم و گمشده خود را كه سال ها در انتظارش بودم يافتم. چقدر تفاوت است ميان اين سخن و سخن كه وقتى در چنگال گرفتار مى شوند، مى لرزند و فرياد مى كشند و ذليلانه تقاضاى بازگشت به مى كنند. 📕پيام امام اميرالمؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ۱۳۸۶ش، چ اول‏، ج ۹، ص ۲۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آیا «شفاعت» مخصوص روز قیامت است؟ 🔹بى شك از جمله زمان هايى كه در آنها صورت مى گيرد روز است؛ چرا كه بسيارى از ناظر به آن روز مى باشد؛ ولى آيا در و يا حتى در عالم نيز شفاعت صورت مى گيرد و در آخرت قبل از پايان حساب شفاعتى هست يا نه؟ جاى بحث و گفتگو است. مرحوم علّامه طباطبايى (ره) در اينجا بحث مشروحى دارد و در پايان چنين نتيجه مى گيرد كه مسئله در از مواقف روز انجام مى گيرد، در اينجاست كه تقاضاى مغفرتِ شفاعت شونده را مى كند تا بدين وسيله وارد نشود و يا به كمك شفاعتِ او بعضى از كسانى را كه در دوزخ‌اند خارج شوند. 🔹وى در بعضى ديگر از كلماتش اشاره به كرده و رواياتى را كه بر حضور (صلى الله عليه وآله) و (عليهم السلام) به هنگام و و كمك به دلالت دارد مورد توجه قرار داده، مى افزايد: اينها از قبيل شفاعت نيست، بلكه از قبيل تصرّف و است كه خدا به آنها بخشيده است. [۱] عجب اينكه ايشان هنگامى كه از حقيقت سخن مى گويد، آن را چنان توسعه داده كه هرگونه تأثير اسباب را در عالم تكوين و تشريع مشمول شفاعت مى شمرد؛ ولى در اينجا كمك و اعانت اولياء الله به گروهى از مؤمنان را براى نجات آنها از مشكلات برزخ و قبر، مصداق شفاعت نمى داند. 🔹به هر حال آنچه از مجموعه و به دست مى آيد اين است كه به معناى وسيع كلمه در هر سه عالم ، و صورت مى پذيرد، هرچند محل اصلى شفاعت و آثار مهم آن در روز و براى نجات از عذاب است. در «آيه ۶۴ سوره نساء» مى خوانيم: «وَ لَوْ اَنَّهُمْ اِذْ ظَلَمُوا اَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اَسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ، لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِيماً»؛ (اگر آنها هنگامى كه به خود مى كردند [و مرتكب گناه مى شدند] به نزد تو مى آمدند و از خدا طلب آمرزش مى كردند و (صلى الله عليه وآله) نيز براى آنها استغفار مى كرد خدا را توبه پذير و مهربان مى يافتند). 🔹آيا از سوى (صلى الله عليه و آله) براى مؤمنانِ خطاكار چيزى جز شفاعت مى تواند باشد؟! همين معنا در داستان حضرت يعقوب (عليه السلام) و فرزندانش نيز در «قرآن کریم » آمده است؛ آنها از خواستند در پيشگاه خدا براى آنان كند او هم پذيرفت. [۲] و نيز بسيار شده است كه در همين جهان، افراد يا اقوامى به خاطر و از عذاب دنيا نجات يافته اند و اين، چيزى جز شفاعت نيست. 🔹در نيز روايات بسيارى داريم كه آدمى همچون نماز، روزه، ولايت و امثال آن يا حضور اولياء الله سبب و مجازات‌ها مى گردد و يا دفن انسان صالح و پاكدامنى كه داراى حسنات مهمى بوده است در يك مقبره سبب تخفيف مجازات گنهكاران آن گورستان مى شود. اينها همه نيز اشاراتى است به در عالم برزخ؛ حتى نماز ميِت و تقاضاى مغفرتى كه در ضمن آن براى مردگان مى شود مسلماً بى تأثير نيست، اين نيز خود، نوعى شفاعت است. بنابراين محدود به عالم خاصى نيست، بلكه همه را در بر مى گيرد، منتها جايگاه اصلی و مهم شفاعت همان و در آستانه قرار گرفتن در برابر كانون عذاب الهى است. پی نوشت‌ها؛ [۱] الميزان فى تفسير القرآن، طباطبايى، سيد محمد حسين، انتشارات اسلامى، قم، ۱۴۱۷ق، چ ۵، ج ۱، ص ۱۵۶ [۲] سوره يوسف، آيه ۹۷ 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ۹، ج۶، ص۵۲۷ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تجسّم اعمال» در روایات اسلامی چگونه مطرح و بازتاب داده شده است؟ (بخش اول) 🔸در اعم از احاديثى كه از طرف شيعه يا اهل سنت رسيده است مسئله بازتاب گسترده اى دارد، به گونه اى كه مرحوم شيخ بهائى در يكى از سخنانش مى گويد: «تَجَسُّمُ الأعْمالِ فى النَّشْأَةِ الاُخْرَوِيَّةِ قَدْ وَرَدَ فى اَحادِيثَ مُتَكَثِّرَة مِنْ طُرُقِ الْمُخالِفِ وَ الْمُؤالِفِ» [۱] ( در جهان ديگر در احاديث زيادى از طرق موافقين و مخالفين نقل شده است). در اينجا از ميان آنها به احاديث زير قناعت مى كنيم: 1⃣در حديثى از (صلى الله عليه و آله) مى خوانيم: «قيس بن عاصم» [صحابى مشهور] مى گويد با جماعتى از «بنى تميم» خدمت (صلی الله علیه و آله) رسيدم. عرض كردم: اى پيامبر خدا! ما را موعظه كن، موعظه اى كه از آن بهره مند شويم؛ زيرا ما جمعيتى هستيم كه از بيابان ها عبور مى كنيم [و دور از شهر زندگى داريم] (صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِنَّ قَيْسُ! اِنَّ مَعَ الْعِزّ ذُلّاً وَ اِنَّ مَعَ الْحَيَاةِ مَوْتاً وَ اِنَّ مَعَ الدُّنْيَا آخِرَةً، فَاِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ حَسِيباً و اِنَّ لِكُلِّ اَجَلٍ كِتاباً وَ اِنَّهُ لَابُدَّ لَكَ يَا قَيْسُ مِنْ قَرِينٍ يُدْفَنُ مَعَكَ وَ هُوَ حَيٌّ وَ تُدْفَنُ مَعَهُ وَ اَنْتَ مَيِّتٌ، فَاِنْ كانَ كَريماً اَكْرَمَكَ وَ اِنْ كانَ لَئِيماً اَسْلَمَكَ، ثُمَّ لَا يُحْشَرُ اِلَّا مَعَكَ وَ لَا تُحْشَرُ اِلَّا مَعَهُ وَ لَا تُسْئَلُ اِلَّا عَنْهُ، فَلَا تَجْعَلْهُ اِلَّا صَالِحاً، فَاِنَّهُ اِنْ صَلُحَ آنَسْتَ بِهِ وَ اِنْ فَسَدَ لَا تَسْتَوْحِشْ اِلَّا مِنْهُ وَ هُوَ فِعْلُكَ»؛ 🔹(اى قيس [همراه] با ، است و با ، و با ، و هر چيزى دارد و هر اجلى كتابى، اى قيس! تو خواهى داشت كه با تو مى شود؛ در حالى كه او است و تو با او دفن مى شوى در حالى كه تو ، اگر او باشد تو را گرامى مى دارد، و اگر باشد تو را [بدبختى] مى كند. او فقط با تو مى شود، تو نيز فقط با او و تنها از او مى شوى، پس آن را قرار ده؛ چرا كه اگر باشد موجب تو است و اگر باشد مايه تو است و او است!). 🔹جالب اينكه در ذيل اين روايت آمده است كه: «قيس بن عاصم عرضه داشت: يا ! دوست دارم اين كلام در قالب اشعارى ريخته شود تا به آن در برابر كسانى كه نزد ما هستند مفتخر باشم و آن را ذخيره كنم، (صلى الله عليه وآله) دستور داد حسان بن ثابت را حاضر كنند؛ ولى مردى بنام صلصال بن صلصال در خدمت حضرت حاضر بود، عرض كرد: اى رسول خدا! ابياتى به نظرم رسيده گمان مى كنم موافق مقصود قيس باشد، فرمود: بخوان! 🔹او اشعارى خواند كه بعضى از آن چنين است: «تَجَنَّبْ خَليطاً مِنْ مَقالِكَ اِنَّما قَرينُ الْفَتى فى الْقَبْرِ ما كانَ يَفْعَلُ؛ وَ لَنْ يَصْحَبَ الْاِنْسانَ مِنْ قَبْلِ مَوْتِهِ وَ مِنْ بَعْدِهِ اِلَّا الذَّى كانَ يَعْمَلُ!» (از بپرهيز كه همنشين انسان در ، اوست. و هيچ چيز قبل از مرگ و بعد از مرگ با انسان مصاحبت نمى كند مگر او). [۲] 2⃣در حديث ديگرى از ابو بصير از امام باقر يا امام صادق (عليهم السلام) آمده است: «هنگامى كه مى ميرد همراه او در شش صورت وارد مى شود كه يك صورت از همه زيباتر است... صورتى در طرف راست، صورتى در طرف چپ، صورتى در پيش رو، ديگرى در پشت سر، ديگرى در پائين پا و آن صورتى كه از همه زيباتر است او قرار مى گيرد، و هرگاه عذابى از سمت راست آيد صورت سمت راست مانع مى شود و همچنين از پنج جهت ديگر. 🔹صورتى كه از همه زيباتر است خطاب به بقيه كرده مى گويد: شما كيستيد؟ خدا جزاى خيرتان دهد، صورت طرف راست مى گويد: من و آن كه دست چپ است مى گويد من و آن كه پيش رو است مى گويد: و آنكه پشت سر است مى گويد: و عمره ام و آنكه پايين پاست مى گويد: من هستم كه نسبت به برادرانت كردى سپس آنها به آن صورت زيبا مى گويند: تو كيستى كه از همه زيباترى ... مى گويد: «اَنَا الْوَلَايَةُ لِآلِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه و آله)» [۳] (من ولايت آل محمّدم!)». ... منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) 📕پيام قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، تهران‏، ‏۱۳۸۶ش، چ ۹، ج ۶، ص ۱۰۴ منبع/ تبیین 📡 پایگاه خبری تحلیلی وَرْاُئوی 🕯 میعادگاه شهدای وَرجُوی @varjovi @shohadayevarjovi
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ارکان انقلاب اسلامی (بخش اول) 🔸نویسندگان بسیاری تاکنون در داخل و خارج از کشور در رابطه با قلم‌فرسایی کرده و مجموعه‌ای گسترده از نوشته‌ها درباره‌ی شکل داده‌اند. اما فاصله‌ی زیاد بسیاری از این مکتوبات با واقعیت و ماهیت و عدم تجانس و حتی وجود تعارض میان خیلی از این آثار، نیاز به معرفی و ارزیابی دقیق ارکان انقلاب اسلامی از خلال و دیدگاه‌های را ضروری می‌سازد.  🔹براى شکل گیرى هر ، یک و دو مورد نیاز است، که بدون حضور و دخالت هر یک از آن‌ها به معنای حقیقی و کامل کلمه شکل نمی‌گیرد، و تحقق خارجی نخواهد یافت. این ، که عناصر موجده‌ی انقلاب هستند، نامیده می‌شوند. این عناصر عبارت‌اند از که همان و مکتبى است که انقلاب بر پایه‌ی آن استوار مى گردد و نیز یکى و دیگرى . 🔹هرگاه این سه عنصر در کنار هم قرار گیرند و جهت‌گیرى یکسان داشته باشند، شکل مى گیرد و واقعیت خارجی می‌یابد. بدیهى است هر چه این بیشتر باشد، سرعت شکل گیرى و پیروزى نیز بیشتر خواهد بود. در ادامه، به بررسی «ارکان‌ عمده‌‌ انقلاب‌ اسلامی» از دیدگاه می‌پردازیم. 💠الف. مکتب اسلام (۱) 🔹 بر پایه‌ی اندیشه و استوار است. تفسیر انسان، تفسیر تاریخ، تحلیل حوادث حال و گذشته و آینده، تفسیر طبیعت، تبیین همه‌ی علایقى که انسان را با دنیاى بیرون از وجود او، یعنى جهان، اشیا و انسان‌ها مرتبط مى کند و نیز فهم و درک آدمى از وجود خود و خلاصه همه‌ی چیزهایى که نظام ارزشى جامعه را مى سازد و آن را بر اداره‌ی مطلوب خود قادر مى سازد، از این ریشه و مایه مى گیرد و منشعب مى شود. [بیانات در مجمع عمومی سازمان ملل، ۶۶/۰۶/۰۳] 🔹نظر به اینکه دو برداشت انحرافى و متضاد از در جامعه وجود داشت، که یکى فهم کوته نظرانه، تعصب آمیز و ، و دیگرى برداشت و تساهل آمیز، برداشت صحیح را با نام معرفى می‌کنند. 🔹مقام معظم رهبرى در این باره مى فرماید: «در ، و ، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام دنیاپرستى یا رهبانیت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تحجّر و غفلت؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى بندوبارى و بى تفاوتى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام بى‌حالى و افسردگى؛ اسلام‌ و ، جایگزین اسلام تشریفاتى و بى خاصیت؛ اسلام‌ ، جایگزین اسلام بازیچه ی دست قدرت ها و خلاصه (ص) جایگزین اسلام آمریکایى گردید». [بیانات، ۶۹/۰۳/۱۰] 🔹اساسى ترین مبناى جهان‌بینى الهى و اسلامى، به معنى اعتقاد به وجود خدا و قدرت غیبى او و حاکمیت علم، قدرت، عزت، جلال، جمال مطلق، اراده و مشیّت او بر هستى است، [بیانات، ۷۷/۱۰/۲۲] و همه‌ی امور دیگر به نحوى از انحاء به باز مى گردند. یکى از نکات برجسته و قابل توجه در زمینه‌ی این بود که سازنده‌ فرهنگ ملّى شد و به همین جهت، امورى نظیر ، ، پیروى از انسان باتقوا و عادل، بیزارى از ظلم و ظالم، و همبستگى، و... در متن این قرار گرفت و خمیرمایه‌ی حرکت انقلابى مردم شد و را براى مردم به ارمغان آورد. [بیانات، ۶۴/۴/۱۴] ... منبع: پرسمان منبع/ تبيين 📡 محتوای سیاسی پایگاه خبری ورجوی 🕯 میعادگاه شهدا | @varjovi @shohadayevarjovi