eitaa logo
سیمای شهر کرکوند
399 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
3هزار ویدیو
7 فایل
برای دلبستن ، به خدا باید دلت را بهش گره بزنی یکی زیر،یکی رو ! مادر بزرگم میگفت : (قالی دستبافت مرگ ندارد) 🔊اخبار شهر کرکوند و شهرستان مبارکه با ما به روز باشید لینک کانال : @simaye_shahreh_karkevand
مشاهده در ایتا
دانلود
3.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🟣سه روش در زندگی داریم: 1⃣توافق و تفاهم 2⃣تحمل 3⃣طلاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با قلبت بگو👇إلهی شکرت که هستی😍🌸 کلید بسیاری از قفلهای زندگی سه چیز است: صبر ،،، آرامش ،،، توکل به خُدا... ✨ پاسخ می‌دهد خدا صبر تو را ؛ به جبرانی شیرین..🌱🤍 "صبر" اوج احترام  به حکمت خداست..🌹
20.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌میگن پیامبر (نعوذبالله) هوسباز و شهوتران بوده اند؟ 👌کامل ترین پاسخ موجود در فضای مجازی در خصوص شبهه تعدد همسران پیامبر ❓آیا ارزش نداره یه ربع از وقتمون رو اختصاص بدیم و یه بار برای همیشه پاسخش رو یاد بگیریم؟ 💥انتشار این کلیپ واجبه🙏
سیمای شهر کرکوند
بسم الله الرحمن الرحیم [وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأ
بسم الله الرحمن الرحیم [وَقَضَيْنَا إِلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ فِي الْكِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا كَبِيرًا] 🔹مستند داستانی 🔥 🔥 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی با شهادت امیر مومنان علیه السلام، مطابق وصیت ایشان مردم با امام مجتبی علیه السلام بیعت کردند و ایشان را به عنوان خلیفه پس از پدرشان انتخاب کردند. دست مخفی یهود که دید به فاصله چهل و هشت ساعت پس از شهادت و دفن امیر مومنان، عبدالرحمن توسط امام مجتبی و فقط با یک ضربه قصاص و به درک واصل شد، نفر موثرتر خود را وارد بازی کرد و به اشعث دستور داد که خودش و پسرش تمام وقف و تمام قد در خدمت «شمر» باشند. شمر برای دو ماموریت مهم انتخاب شده بود که یکی مقدمه و دومی ماموریت اصلی به حساب می آمد. با مقدمه چینی که اشعث و محمد در بیت امام مجتبی کرده بودند، حوادثی در کمتر از هفت ماه اتفاق افتاد که هنوزم که هنوز است، تاریخ دانان و تاریخ نویسان از درک اوج سیاست و مهره چینی داخل و خارج از مدینه توسط آل اُمیه و دستان مخفی یهود عاجزند و انگشت به دندان اند. دو بار، در کمتر از شش ماه امام مجتبی ترور شد. اما هم زمان که برای حذف فیزیکی شان اقدام می شد، دستان مخفی، زیرک ترین همسر معاویه که معشوقش و از یهودیان دو نژاده بود و «میسون» نام داشت و مادر یزید شد، ابتدا به بهانه درمان ناباروری «جعده»ی دختر اشعث و همسر امام مجتبی، و سپس به بهانه نجات امت اسلام از فتنه، و در نهایت با وعده خواستگاری از او برای پسرش یزید، روز به روز به جعده نزدیک تر شد. همگی در مدینه بودند. جده از ابتدا با زینب کبری و ام البنین و سایر مخدرات و محترمات حرم سر نامهربانی و ناسازگاری داشت. مخصوصا وقتی می دید که آنان به واسطه آوردن پسران رشید و جنگاور و تواضع و تقوای مثال زدنی، بیشتر در معرض توجه بقیه هستند. تا اینکه با هماهنگی که شمر و اشعث و محمد بن اشعث با دستگاه معاویه کردند، ابتدا فرماندهان بزرگ امام مجتبی ترور شدند و سپس رئیس ستاد کل نیروهای نظامی که به نوعی همه کاره‌ی امور نظامی و سیاسی امام مجتبی بود و «عبید الله بن عباس» نام داشت، توسط عُمال معاویه تطمیع و خریداری و سپس به یکی از مناطق خوش آب و هوای اطراف اورشلیم پناهنده شد. وقتی ستاد سقوط کرد و صف مردمی از هم پاشید و شیرازه حکومت امام مجتبی به لرزه درآمد، معاویه پیشنهاد مذاکره مستقیم داد و به محض اینکه امام مجتبی با اکراه و بعد از بارها اصرار از سوی معاویه، امام حسن پذیرفت و اصطلاحا صلح نامه شکل گرفت. دستان مخفی به کمک شمر و اشعث و محمد بن اشعث وارد فاز جدیدی شد و اینقدر علیه امام حسن علیه السلام ضد تبلیغ کردند که در مدت ده سال، یعنی از سال چهل تا پنجاه قمری، ایشان کاملا از چشم و افکار عمومی افتاد و به عنوان یک فرمانده یا زمامدار سازشکار و گمراه کننده مومنین معرفی شدند. تا اینکه نهایتا امام مجتبی در سال پنجاه قمری، وقتی با تلاش های شمر و اشعث و محمد ابتدا از حاکمیت خلع شدند و دستان مخفی یهود موفق شد که حکومت امامان معصوم را در همان سال چهل و یک هجری از دست با کفایت اهل بیت خارج کرده و به معاویه و سران بنی امیه بسپارد، ده سال بعد، با تحریک جعده توسط میسون (مادر یهودی یزید) در خانه خود ترور شدند و به شهادت رسیدند. پس از شهادت ایشان، میسون روی حرفش نماند. هرچند تا قبل از رسیدن زینب کبری و ام البنین و بقیه جعده را از محل جنایتش دور کردند اما او به وصل یزید نرسید و نهایتا مجبور به ازدواج با یک شخص دیگر شد. جالب است که یک سال پس از ازدواج جعده با آن شخص، جعده باردار شد و دو سه تا فرزند به دنیا آورد! اما به هر حال، اراده الهی بر این بود که فرزنددار شدن از امام مجتبی در دلش بماند. چرا که خداوند در قرآن فرموده: «اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ» خداوند از همه بهتر می داند که رسالت خود را در کجا قرار بدهد. ادامه ... 👇
یکی از نکات مهم که در سال چهل و پنج قمری یعنی اواسط امامت امام حسن علیه السلام اتفاق افتاد این بود که بانو ام البنین با مشورت با حضرت زینب و اجازه از امام حسن و امام حسین تصمیم گرفت که برای شیر پسرش ابوالفضل العباس، همسری انتخاب کند. پس از مشورت با زینب کبری و سایر بزرگان بنی هاشم، از آنان اجازه گرفت که به دوست دوران کودکی اش یعنی «بانو حکیمه» سر بزند. بانو حکیمه در آن دوران ساکن مدینه نبود و در نقطه ای از عراق با قبیله و عشیره همسرش زندگی می کردند. ام البنین به آنجا سفر کرد و مهمان حکیمه شد. اینقدر صفا و صمیمیت بین آن ها احیا و خاطرات کودکی و نوجوانی آنها زنده شد که حد و حصر نداشت. - حکیمه جان! پسرم از بزرگان و دلاوران عرب و بنی هاشم شده. صورتش مثل ماه می درخشد و به فرزند علی بودن افتخار می کند. گفتم تو هم عاقلی و هم همیشه دلم می خواست که از تو برای پسرم دختر بگیرم. چون می دونم که دختری که زیر دست تو بزرگ بشود او هم حکیمه و عاقله می شود. - وصف پسرت را شنیدم. اگه بگم منتظر چنین لحظه ای نبودم، دروغ گفتم. من دختری دارم که از من عاقله تر و ادیب تر است. بسیار با حیا و وزین. کسی هم کُفو او ندیدم. به نظرم دخترم را ببینی بد نیست. ام البنین خوشحال شد و وقتی پذیرفت، حکیمه دخترش را صدا زد. وقتی دخترش وارد شد، اینقدر مهر آن دختر در دل ام البنین نشست که آغوش باز کرد و او را در بغل گرفت. سپس آن دختر آداب‌دان خم شد و دستان ام البنین را بوسید. ام البنین پرسید: مرحبا دختر! مرحبا دختر حکیمه! اسمت چیه؟ آن بانوی جوان پاسخ داد: «لُبابه» (لبابه به معنای عقل خالص و برگزیده و دانشمند) ام البنین لذت برد از این همه تربیت درستی که حکیمه کرده و دخترش رو باب دل ام البنین و شیر پسرش بار آورده بود. ادامه دارد...
6.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حال و هوای مسیر پیاده‌روی به سمت مشهد...😢