هدایت شده از یادداشتهای امید پیشگر
دانشنامۀ امام حسین(ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، کتابی بسیار خوب و سودمند دربارۀ امام حسین(ع) و یاران ایشان و رخدادهای مربوط به واقعۀ کربلاست. این مجموعه، اثری ارزشمند از آیتالله ریشهری و گروهی از پژوهشگران است که انتشارات دارالحدیث آن را در 14 جلد چاپ و منتشر کرده است.
نسخۀ الکترونیکی این کتاب در نرم افزار «حدیث اهلبیت(ع)» وجود دارد و نیز میتوان در کتابخانۀ مدرسۀ فقاهت به همۀ متن آن دست یافت.
#امام_حسین(ع) #کتاب
هدایت شده از یادداشتهای امید پیشگر
ذکر مصیبت یا همان روضهخوانیِ معتبر، یکی از ارکان مجالس حسینی است. از بخشهای بسیار مهم دانشنامۀ امام حسین(ع) بیان پژوهشیِ رنجها و مصیبتهای کاروان امام حسین(ع)، یا همان روضههاست.
پژوهشگاه قرآن و حدیث (دارالحدیث سابق)، این بخش از دانشنامۀ امام حسین(ع) را به شکل جداگانه و با نام «شهادتنامۀ امام حسین(ع) بر پایۀ منابع معتبر» در دو جلد، چاپ و منتشر کرده است.
نسخه الکترونیکی این کتاب در نرم افزار «حدیث اهلبیت(ع)» هست و نسخۀ اندروید آن را میتوان به شکل رایگان از اینجا یا کافه بازار گرفت.
#امام_حسین(ع) #کتاب #روضه #یادکرد_مصیبت
هدایت شده از یادداشتهای امید پیشگر
چرا گریه؟
از واقعۀ شهادت امام حسین(ع) سالها میگذرد. چرا هر ساله رنجها و مصیبتهای او را یاد کرده بر آن میگریید؟
اگر پاسخ را از نقل، یعنی روایات خواسته باشید میگویم:
خدای متعال به گریۀ بر مصیبتهای امام حسین(ع) ثواب داده، صاحب آن اشک را بزرگ میدارد. برای نمونه، شیخ صدوق(ره) با سند صحیح از امام علی(ع) نقل میکند: همۀ چشمها در قيامت، گريان و بيدارند، جز چشمى كه مشمول كرامت ويژۀ خدا باشد و به خاطر شكستهشدن حريم حسين(ع) و خاندان محمد(ص) گريه كرده باشد(خصال، 2/625). نیز امام حسین(ع) فرمود: هر كس، قطره اشكى براى ما بریزد و برای ما گريه کند، خداوند، او را از بهشت، بهرمند میگرداند (امالی شیخ مفید، ص340).
و اگر پاسخی جز این و به اصطلاح، عقلی و از غیر روایت خواستید گویند:
اشکِ بر مظلوم، انسان را ظلمستیز میکند. چنین آدمی، به دیگران ستم نمیکند و تَن به پذیرش ظلم نمیدهد؛ دشمنِ ظالم است و یاورِ مظلوم. بر این پایه اشک بر حسین(ع) انسانساز است. گویم: بعید نیست آن ثوابی هم که در روایات آمده برای چنین اثری باشد.
#امام_حسین(ع) #روضه #یادکرد_مصیبت #اشک #گریه
هدایت شده از یادداشتهای امید پیشگر
مُحرّم در کلام امام رضا(ع)
مرحوم شیخ صدوق با سند صحیح، گفتگویی را از رَیّانبنشبیب با امام رضا(ع) روایت میکند که بخشهایی از آن را اینجا میآورم. رَیّان میگوید:
روز اول محرّم، محضر امام رضا(ع) رسیدم. فرمود:
پسر شَبيب! محرّم، ماهى است كه مردم دوران جاهلى، ستم و جنگ را در آن تحريم میكردند؛ اما اين امت، حرمت آن را نشناختند و حرمت پيامبرش را نگه نداشتند؛ فرزندان او را كشتند؛ زنانش را به اسارت گرفتند و بار و بُنهاش را غارت كردند. خداوند، هرگز آنان را نيامرزد!
پسر شَبيب! اگر براى چيزى گريه میكنى، براى حسينبنعلىبنابىطالب(ع) گريه كن که او را سر بُریدند؛ إن كُنتَ باكِياً لِشَيءٍ فَابكِ لِلحُسَينِ بنِ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام
پسر شَبيب! اگر براى حسين(ع)، چنان گريه كنى كه اشکهايت بر گونه جارى شوند، خداوند، همۀ گناهانت، كوچک و بزرگ، كم و زياد را میآمرزد.
پسر شَبيب! اگر خوش داری كه خداى عزوجل را ملاقات كنى در حالی که از گناهان پاک باشی، حسين(ع) را زيارت كن.
پسر شَبيب! اگر خوش دارى كه در غرفههاى ساختهشده در بهشت، با پيامبر(ص) همخانه باشی، قاتلان حسين(ع) را لعن كن.
پسر شَبيب! اگر خوش داری كه ثوابى همانند شهيدان کربلا داشته باشى، هر وقت به ياد حسين(ع) افتادى، بگو: اى كاش با آنها بودم و به رستگارى بزرگى میرسیدم ؛ يا لَيتَني كُنتُ مَعَهُم فَأَفوزَ فَوزاً عَظيماً.
📖 ر.ک به عیون اخبار الرضا(ع)، ج1، ص299.
#امام_رضا(ع) #امام_حسین(ع) #محرم #اشک #یادکرد_مصیبت #زیارت_عاشورا
جملههایی که روایت نیستند
چند جمله هست که ما آنها را بسیار شنیدهایم و در پندار برخی اینها روایتاند؛ اما روایت نیستند؛ یعنی هیچ دلیلی نداریم که عین اینها را معصوم(ع) گفته باشد. در زیر نمونههایی را میآورم.
1️⃣ هل من ناصر ینصرنی؛ آیا یاوری هست که مرا یاری دهد؟
2️⃣ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا؛ هر روزی عاشورا و هر زمینی کربلا است.
3️⃣ إن کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی و یا سیوف خذینی؛ اگر دین محمد[ص] جز با کشتهشدن من برپا نمیماند پس ای شمشیرها مرا در بر بگیرید.
4️⃣ کُلنا سُفُن النجاة لکن سفینة جدی الحسین(ع) أوسع و فی لُجج البحار أسرع؛ همۀ ما اهلبیت کشتی نجاتیم؛ ولی کشتی جدم حسین(ع) گنجایشش بیشتر و در گذر از امواج سهمگین دریاها، شتابانتر است. و یا مانند آن: کلنا سفن النجاة و لکن سفینة الحسین أوسع و أسرع.
چهارمی چکیده و مضمون سخن مرحوم شیخ شوشتری در کتاب الخصائص الحسینیة است. او نوشته است:
فرأیتُ فی الحسین علیهالسلام خصوصیةً فی الوسیلة إلی الله به ... فالنبی و الأئمة علیهمالسلام کلهم ابواب الجنان، لکن باب الحسین مسلکه أوسع و کلهم سفن النجاة لکن سفینة الحسین مجراها علی اللجج الغامرة أسرع (مقدمۀ کتاب، ص10).
#امام_حسین(ع) #اعتبار_سنجی_روایت
عطش
در تاریکی شب رفتم سر چاه و یک دَلو آب کشیده مقداری خوردم. موقع مراجعت پدرم بیدار شده بود. پرسید: کدامید؟ چون دانست یکی از اهل خانه است گفتم: منم؛ تشنه بودم سر چاه رفته بودم آب خوردم. فرمود: خیلی تشنه بودی؟ گفتم: آری. فرمود: سیر شدی؟ راحت شدی؟ گفتم: بلی. فرمود: آب خیلی سرد بود؟ لذت بردی؟ گفتم: بلی. فرمود: حالا برو لعنت بر یزید و قاتلان اباعبدالله الحسین علیهالسلام کن و سلام بر او و اصحابش کن و خود در حالی که این صحبتها را با من میکرد مشغول گریستن شد که صدای گریۀ او را در تاریکی شب میشنیدم.
📖 داستانهایی از پنجاه سال، خاطرات سید معزّالدین مهدوی (درگذشت بهمن 1359)، ص35.
#داستان #عطش #امام_حسین(ع)
دربارۀ قاتل امام حسین(ع)
در پاسخ به این پرسش که چه کسی امام حسین(ع) را به شهادت رساند نویسندگانِ تاریخ کربلا، همصدا نیستند. در مجموع میتوان گفتهها را در شش گروه، دستهبندی کرد:
1️⃣ شِمر بن ذیالجوشن
این پاسخ بر پایۀ روایتی است که در آن، امام حسین(ع) میفرماید: در رؤیا دیدم که سگهايى، مرا گاز میگيرند و بيشتر از همه، سگى سياه و سفيد، مرا میگرفت(کاملالزیارات، ص75). این روایت در کنار گزارش تاریخ طبری که مینویسد: شمر پیسی داشت (6/53)، نقش شمر در شهادت امام حسین(ع) را پُررنگ میکند. اما خوارزمی(م568ق) در مقتل خود (2/36) و ابنحَبّان(م354ق) در الثقات (2/311)، به روشنی، شمر را قاتل (جدا کنندۀ سر پاک) حضرت میشناسانند.
2️⃣ سِنان بن أنَس
طبری (م310ق) در تاریخ خود به چند طریق حتی از امام صادق(ع) روایت میکند که سِنان بن أنس، امام را به شهادت رساند (5/453،454،468). ابن أثير جَزَرى (م630ق) در أُسد الغابة (1/498) نیز همین سخن را درست میداند. وی سپس دست به جمعِ گفتههای پراکنده در این باره زده میزند که قابل توجه است (این را در پایان میآورم).
3️⃣ همکاری سِنان با خَولیّ
در برخی منابع آمده است که سِنان، حضرت را به شهادت رساند؛ سپس خولی سر پاک حضرت را جدا کرد. بنگرید به: شرح الأخبار، قاضی نعمان(م363ق)، 3/155؛ سیَر أعلام النُبَلاء، ذهبی(م747)، 3/299؛ المعجم الکبیر، طبرانی(م360ق)، 3/117.
4️⃣ همکاری شِمر و سِنان
بر پایۀ تکگزارشی که بیهقی(م565ق) در کتاب لب الأنساب خود میدهد(1/396)، شِمر، حضرت را به شهادت رساند و سِنان، سر پاک او را جدا کرد.
5️⃣ همکاری عمربنسعد، خَولیّ، سِنان و شِمر
بر پایۀ تکگزارشی که ابنشهرآشوب(م588ق) در کتاب مناقب خود میدهد(4/77)، عمربنسعد و خَولیّ، خضرت را به شهادت رساندند؛ سپس سِنان و شِمر، سر پاک حضرت را جدا کردند.
6️⃣ مردی از قبیلۀ مَذحِج
بر پایۀ تکروایتی که طبری از عَمار دُهْني و او از امام باقر(ع) نقل میکند، مردی از قبیلۀ مَذحِج، امام را شهید، سپس سر پاکش را جدا کرد(تاریخ طبری، 5/390).
🔘 جمعبندی
با صرف نظر از تکروایتها و تکگزارشهایی که در ظاهر با دیگر گزارشها هماهنگ نیستند و با توجه به این که از روایت نخست (کاملالزیارت) تنها مشارکت بیشتر در رساندن آسیب دانسته میشود به نظر میرسد وجه جمعی که ابن أثير جَزَرى میگوید به حقیقت نزدیکتر باشد. او مینویسد:
قتله سنان بن أنس النّخعى و قيل: قتله شمر بن ذي الجوشن، و أجهز عليه خولى ابن يزيد الأصبحي، و قيل: قتله عمر بن سعد، و ليس بشيء، و الصحيح أنه قتله سنان بن أنس النخعي. و أما قول من قال: قتله شمر و عمر بن سعد، لأن شمر هو الّذي حرض الناس على قتله و حمل بهم إليه، و كان عمر أمير الجيش، فنسب القتل إليه؛
حسين(ع) را سِنانبنانَس نَخَعى به شهادت رساند و نيز گفته شده كه شِمربنذى الجوشن، او را به شهادت رساند و خولى بن يزيد اصبَحى، كار را تمام كرد و همچنين، گفته شده كه عمربنسعد، او را به شهادت رساند؛ ولى اینها نظرِ درستى نيست و صحيح، آن است كه سِنان بن انَس نَخَعى او را شهید کرد و امّا سخن كسى كه گفته است: «شمر و عمربنسعد، او را كُشتند»، از آن روست كه شمر، سپاه را به كُشتن حسين(ع)، تحريک کرده همراه با آنان، به حسين(ع) حمله میكرد. عُمَر هم فرماندۀ لشكر بود و از اين رو، كُشتن حسین(ع) را به او نسبت میدهند (أسد الغابة، 1/498).
🔸 اگر کسی بگوید که در زیارت ناحیه آمده است: «الشِّمرُ جالسٌ على صَدرك، مولِغٌ سَيفَهُ عَلى نَحرِكَ، قابِضٌ عَلى شَيبَتِكَ بِيَدِهِ، ذابِحٌ لَكَ بِمُهَنَّدِهِ، قَد سَكَنَت حَواسُّكَ، و خَفِيَت أنفاسُك» و این گویاست که شمر، تمام کار را کرد؛ گویم: گرچه دلالت متن بر مدعا تام است؛ اما سخن در اعتبار این متن است که چون تام نیست و در تقابل به یافتۀ ماست؛ آن را وا مینهیم.
#امام_حسین(ع) #تاریخ #شمر #سنان #خولی #قاتل
سرانجام سر پاک امام حسین(ع)
"مشهور" در ميان علماى شيعه، اين است كه امام زينالعابدين(ع) سر پاک پدر را به كنار بدن مطهرش برگردانده و در کنار آن به خاک سپرده است (ر.ک به بحار الأنوار، 45/145).
اما "اسناد و مدارک" حرف دیگری میزنند:
1. در میان منابعی مانند: أمالی صدوق، ص231؛ ملهوف، ص225؛ مقتل خوارزمی، 2/75 که این رخداد را گزارش کردهاند، حديثى از اهلبيت(ع) كه بر اين معنا دلالت داشته باشد، دیده نمیشود.
2. منابع معتبر روايى به نقل از امام معصوم از دفن سر مبارک، در کنار قبر شریف امیرمؤمنان(ع) حکایت دارند (ر.ک به کافی، 4/571؛ کامل الزیارات، ص83-84؛ تهذيب الأحكام، 6/35).
روایات کافی:
يزيد بن عمر میگوید: امام صادق(ع) در حيره به من فرمود: آيا آنچه را به تو وعده دادم، نمیخواهى؟ گفتم: چرا. مقصود امام(ع)، رفتن به سوی قبر امير مؤمنان(ع) بود. امام(ع) و فرزندش اسماعيل، سوار شدند و من نيز همراه آنان، سوار شدم. رفتيم تا به ثَويّه، جايى در نزديكى كوفه و ميان حيره و نجف كه پر از درّ نجف بود، رسيديم. هر دو فرود آمدند. من نيز پیاده شدم. امام(ع) نماز خواند. من و اسماعیل نیز نماز خواندیم. امام(ع) به اسماعيل فرمود: برخيز و بر جدّت حسين(ع) سلام بده. گفتم: فدايت شوم! مگر حسين[ع] در كربلا نيست؟ فرمود: چرا؛ اما هنگامى كه سرش را به شام بردند، يكى از بستگان ما، آن را ربود و آورد در كنار امير مؤمنان(ع) به خاک سپرد.
علامه مجلسی(ره) نیز با اعتراف به ناسازگاری میان روایات معتبر به قرائن و سخن مشهور، در همانجا پس از ذکر شُهرت مینویسد: با این حال در اخبار فراوانی وارد شده است که سر مطهر در کنار قبر امیرمؤمنان دفن شده است.
✅ نتیجه این که بر پایۀ تحقیق، سر پاک اباعبدالله الحسین(ع) در نجف مدفون است؛ اما مشهور در میان علمای شیعه میگوید: رأس مطهر به بدن شریف ملحق گشته است. در کشمکش بین تحقیق و تقلید، دلیلی وجود ندارد که یک پژوهشگر، جانب تقلید را بگیرد و تحقیق را وانهد.
#امام_حسین(ع) #رأس_مطهر #دفن #اعتبار_سنجی_روایت #مشهور
💠 پرسش| این صحبت که #امام_حسین علیه السلام در جنگ با ایرانیان حضور داشته اند، صحیح است؟
✅ پاسخ: در منابع معتبر اولیه تاریخی و همچنین منابع متأخر از حضور امام علی علیهالسلام در فتح ایران هیچ گزارشی وجود ندارد، اما درباره حضور امام حسن و #امام_حسین علیهماالسلام برخی از منابع مانند طبری (1) و بلاذری (2) به حضور ایشان در فتح ایران اشارهکردهاند؛ اما این گزارشها از جهات مختلف مخدوش است از جمله اینکه:
1. در تاریخ خلیفه بن خیاط و یعقوبی که هر دو مقدم بر طبری هستند اسمی از حضور امام حسن و #امام_حسین علیهماالسلام در فتح ایران نیامده است.
2. از این گزارشها به دست میآید که فتح ایران(آغاز جنگ از زمان ابوبکر و اوج آن در زمان خلیفه دوم بود) در زمان عثمان انجامشده است و زمان عثمان زمانی بوده که حضرت علی علیهالسلام در بسیاری از موارد تقیه نمیکردند و در حد مشاوره نیز به عثمان کمک نمیکردند تا چه رسد به اعزام فرزندان خودشان به جنگها.
3. در جنگ صفین وقتی امام حسن علیهالسلام به میدان رفت امام علی فرمودند: از طرف من جلوی این جوان را بگیرید تا با مرگش پشت مرا نشکند که من از رفتن این دو (امام حسن علیهالسلام و #امام_حسین علیهالسلام) به میدان نبرد دریغ دارم تا مبادا با مرگ آن دو، نسل رسول خدا صلیالله علیه واله و سلم قطع شود.(3)
چگونه امکان دارد با چنین اکراهی حضرت حاضرشده باشند فرزندانشان فرسنگها دورتر برای جنگ بروند آنهم در زمان عثمان!
4. بلاذری به حضور حسنین علیهماالسلام در فتح ایران با تعبیر «یقال» (گفته میشود) اشارهکرده است. به کار بردن فعل مجهول نشانگر عدم اعتماد نویسنده به این گزارش است.(4)
5. ناقل روایت طبری، علی بن مجاهد است که هر فردی ضعیف و کذاب بوده و اعتباری در نقل آن نیست.(5)
درنتیجه دلیل معتبر و موجهی بر حضور اهلبیت در فتح ایران وجود ندارد و گزارشهای موجود نیز ضعیف هستند.
پی نوشت ها:
1. طبری، تاریخ الطبری، ج4، ص 269.
2. بلاذری، فتوح البلدان، ص 326.
3. طبری، تاریخ طبری، ج 4 ص 440؛ ابن صباغ مالکی، الفصول المهمه، ص 82، ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه ج 1 ص 244.
4. بلاذری، همان.
5. الجرح و التعدیل، ابوحاتم رازی، ج ۶، ص ۲۰۵
🆔 @smht11014
17.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهادت در راه خدا
تقدیم به #سردار_سلیمانی
غلام همّت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه #رنگ_تعلق پذیرد آزاد است
سخنرانی 23 بهمن 1359 ؛ گرامیداشت شهدای هویزه
شهادت برای یک آرمان، وسیله است اما برای یک انسان چیزی است شبیه هدف، اگر نگویم هدف است. شهادت که تا با شهود انسان نسبت به حق و خدا قرین نباشد شهادت نامیده نمی شود مرحله والایی است از حضور تام قلب انسان در پیشگاه خدا، حضورقلب در برابر خدا
و کشته شدگان راه خدا؛ آنها که #فی_سبیل_الله حرکت می کنند، تلاش می کنند، خون می دهند، جان می دهند اینها قبلا ایمان شان را به خدا آنقدر قاطع و محکم و روشن کرده اند که از همه دوست داشتنی های دیگر در ره آن دوست می گذرند.
شهیدها آزادگانند. اگر ما خطاب به #امام_حسین علیه السلام می گوییم ای #سرور_آزادگان برای این است که #شهیدان_راه-حق آزادگانند.
شهید تا خودش را از بندگی ها و بردگی ها آزاد نکند، قدم به میدان شهادت نمی گذارد. او خودش را از همه علائق آزاد کرده، زِ هرچه رنگ تعلق پذیرد آزاد شده، آن وقت می رود به خیل پویندگان #خط_سرخ_شهادت بپیوندد و اصولا آن آزادی که به صورت یک شعار اصلی در #انقلاب_اسلامی ما درآمد این آزادی بود.
#جاودانه_تاریخ
#حاج_قاسم
#مرد_میدان