هدایت شده از یادداشتهای امید پیشگر
دربارۀ «سند» زیارت عاشورا
کهنترین منابعی که زیارت عاشورا در آنها آمده است؛ کامل الزیارات نوشتۀ جعفربنمحمد معروف به ابنقولویه (م 367ق) و مصباح المتهجد اثر شیخ طوسی(م460ق) است. این دو، با چند سند، زیارت عاشورا را نقل کردهاند. نظر کارشناسی دو دانشمندِ رجالشناس و سندپژوهِ معاصر در این باره مهم است:
🔸 آیتالله جعفر سبحانی تبریزی در کتاب «زیارة عاشوراء سنداً و مکاناً»، تکتک این اسانید را بررسی کرده حکم به صحت برخی و مقبولبودن برخی دیگر داده است و در پایان گفته است: از مجموع این اسانید، علم یا اصمینانِ در حد علم به صدور این روایت از سوی امام معصوم(ع) به دست میآید (ص74).
🔸 آیتالله موسی شبیری زنجانی در پاسخ به پرسشی که در این باره از ایشان شده است؛ یکی از اسانید را بررسی کرده در نهایت، سند زیارت عاشورا را صحیح دانسته است (فصلنامۀ سفینه، ش14، ص180).
#زیارت_عاشورا #اعتبار_سنجی_روایت
جملههایی که روایت نیستند
چند جمله هست که ما آنها را بسیار شنیدهایم و در پندار برخی اینها روایتاند؛ اما روایت نیستند؛ یعنی هیچ دلیلی نداریم که عین اینها را معصوم(ع) گفته باشد. در زیر نمونههایی را میآورم.
1️⃣ هل من ناصر ینصرنی؛ آیا یاوری هست که مرا یاری دهد؟
2️⃣ کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا؛ هر روزی عاشورا و هر زمینی کربلا است.
3️⃣ إن کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی و یا سیوف خذینی؛ اگر دین محمد[ص] جز با کشتهشدن من برپا نمیماند پس ای شمشیرها مرا در بر بگیرید.
4️⃣ کُلنا سُفُن النجاة لکن سفینة جدی الحسین(ع) أوسع و فی لُجج البحار أسرع؛ همۀ ما اهلبیت کشتی نجاتیم؛ ولی کشتی جدم حسین(ع) گنجایشش بیشتر و در گذر از امواج سهمگین دریاها، شتابانتر است. و یا مانند آن: کلنا سفن النجاة و لکن سفینة الحسین أوسع و أسرع.
چهارمی چکیده و مضمون سخن مرحوم شیخ شوشتری در کتاب الخصائص الحسینیة است. او نوشته است:
فرأیتُ فی الحسین علیهالسلام خصوصیةً فی الوسیلة إلی الله به ... فالنبی و الأئمة علیهمالسلام کلهم ابواب الجنان، لکن باب الحسین مسلکه أوسع و کلهم سفن النجاة لکن سفینة الحسین مجراها علی اللجج الغامرة أسرع (مقدمۀ کتاب، ص10).
#امام_حسین(ع) #اعتبار_سنجی_روایت
دربارۀ «کهیعص»
«کهیعص» اولین آیۀ سورۀ مریم(س) و از حروف مقطعۀ قرآن است که حروف آن به شکل تکتک خوانده میشود. مفسران، در چیستی معنا و تفسیر این حروف، همصدا نیستند و در نهایت با اقرار به روشننبودن معنای آن به ذکر احتمالاتی بسنده کردهاند. کوتاهسخن این که در دنیای تفسیر، معنایی روشن و قطعی از این حروف در دست نیست.
اما در روایات، دو معنا برای «کهیعص» دیده میشود:
1️⃣ هر حرف، اشاره به یکی از اسمای الهی دارد: ک (کافی)، ه (هادی)، ی (ولیّ)، ع (عالم)، ص(صادق الوعد).
📖 معانی الأخبار، ص22، ح1؛ نیز ص28، ح6.
2️⃣ هر حرف، این گونه معنا شده است: ک (كربلا)، ه (هلاک عترت)، ی (یزید، ستمکنندۀ بر حسین علیهالسلام)، ع (عطش او)، ص (صبر او).
📖 کمال الدین، ج2، ص454، ح21.
میگویم: سند تمام این روایات ضعیف است. با چشمپوشی از این ضعف سندی اگر بتوان برای محتوای آنها مؤیدی در آیات یا روایاتِ معتبر یافت، راهِ پذیرش آنها هموار میشود؛ اما چه کنیم که چنین مؤیدی وجود ندارد. بر این پایه نمیتوان به صدور این روایات از معصوم(ع) اطمینان یافت و محتوای آنها را پذیرفت.
#تفسیر_قرآن #مریم1 #کهیعص #اعتبار_سنجی_روایت
سخنی دربارۀ حضور و شهادت فرزندان حضرت زینب(س) در کربلا
عبداللّهبنجعفربنابیطالب كه كنيهاش ابوجعفر است از صحابه بود. پدرش مشهور به ذوالجناحين (صاحب دو بال) از نخستين مهاجران به حبشه و مادرش، اسماء بنت عُمَيس بود. او در حبشه به دنيا آمد و وقتى به مدينه هجرت كرد هفت ساله بود. چون پيامبر(ص) به وى نظر افكند، لبخند زد و دستش را دراز كرد و او با پيامبر(ص) بيعت كرد. پس از شهادت پدرش در جنگ موته، پيامبر خدا(ص) تربيت وى را بر عهده گرفت. او با زينب دختر اميرمؤمنان(ع) ازدواج كرد و در جنگ صفّين، حضور داشت؛ ولى به وى اجازۀ جنگ نداده شد.
وى بلندقامت، خوشسخن و از سخاوتمندانِ بنامِ عرب بود.
او پس از شهادت اميرمؤمنان(ع) همراه امام حسن(ع) و امام حسين(ع) بود و صادقانه از آنان پيروى میكرد. وى از عدم حضورش در كربلا بسيار افسوس میخورد؛ ولى افتخار میكرد كه فرزندانش به همراه حسين(ع) به شهادت رسيدهاند. او در سال 80 هجرى در هشتاد سالگى در مدينه درگذشت(دانشنامه امام حسين(ع) بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج4، ص431).
دو تن از فرزندان او در کربلا به شهادت رسیدند یکی «محمد» که مادر او خَوصا، دختر خَصَفة بن ثقيف است و دیگری «عون» که مادرش جُمانه است (ر.ک به همان، 7/147).
بر این پایه شایسته است در شب چهارم محرم که بنابر رسم دیرین، مصیبت فرزندان حضرت زینب(س) یاد میشود؛ مصائب خود آن بانو، بازگو شود که از شماره بیرون است.
#تاریخ_کربلا #حضرت_زینب(س) #فرزندان #اعتبار_سنجی_روایت
دربارۀ داستان «عروسی حضرت قاسم»
این داستان از آوردههای کاشفی در کتاب «روضة الشهداء» است.
🔸 دربارۀ این کتاب و نویسندۀ آن
حسينبنعلى واعظ كاشفى (م910ق) که سنی یا شیعه بودنش معلوم نیست کتابی تخیلی به سبک قصهپردازى از رخدادهای عاشورا دارد به نام «روضة الشهداء».
این کتاب به دلایلی چون فارسیبودن متن و داشتن داستانهای شگفتانگیز و ... به سرعت میان گویندگان مجالس حسینی دستبهدست شد و تا امروز جا خوش کرده است. تا آنجا که سخنران و مرثیهخوانِ مجالس سوگ را «روضه»خوان مینامند.
توجه و تمرکز گویندگان زودباور و بیگانه با تحقیق، به این کتاب که راست و دروغ را به هم آمیخته است سبب شد سخنان نادرست بسیاری وارد محافل حسینی شده از مسلّمات شود.
نمونههایی از داستانسراییهای نویسنده در این کتاب:
بيستودو هزار زخم در پيكر امام حسين(ع)، قصّه زعفر جنّى. داستان عروسى قاسم یکی از قصههای این کتاب است که هیچ منبع و مدرکی ندارد.
گذشته از این چگونه میتوان باور کرد در میان آن کارزارِ آتش و خون که امام(ع) و یارانش حتی مجال نمازخواندن هم ندارند بساط عقدکنان پهن شود و ...
شگفتا به مردم امروز که پس از آشکارشدن این دروغ از سوی دانشمندان، همچنان مجالس سوگ را آزین میبندند و گاه در مجلس سوگ حسین(ع) هِلهِله سَر میدهند.
#اعتبار_سنجی_روایت #حضرت_قاسم #عروسی
گفتههای نامعتبر دربارۀ طفل شیرخوار
1️⃣ شش ماهه بودن او. منشأ اين سخن، احتمالًا نسخه منتشر شدۀ مقتلِ ضعيفِ منسوب به ابومِخنَف باشد كه در آن آمده :«از عُمْر او(على اصغر) شش ماه گذشته بود.» گفتنى است كه اين سخن، نه تنها در هيچ منبع معتبرى نيامده است؛ بلكه در نسخه خطیاى از همين كتاب كه در كتابخانۀ تخصّصى حديث( قم/ دارالحديث)، موجود است اين جمله نيامده است.
2️⃣ در ميان لشكر عمربنسعد، دربارۀ آبدادن به على اصغر، اختلاف افتاد. ابنسعد به حَرمَله گفت: اين نزاع را پایان بِده.
3️⃣ حرمله به مختار گفت: اكنون كه مرا میكُشى، بگذار كارهاى خودم را بگويم تا قلبت را بسوزانم. اى امير! من، سه تير سهشاخه داشتم كه آنها را با زهر، آميخته كرده بودم. با يكى از آنها، گلوى على اصغر را در آغوش حسين، دريدم؛ با دومى، قلب حسين را نشانه رفتم ... و با سومى، گلوى عبداللّه بن حسن را.
4️⃣ على اصغر، بعد از تير خوردن، به روى پدر نگريست و تبسّمى كرد و سپس به شهادت رسيد.
5️⃣ سپاهيان ابن سعد، بعد از واقعۀ عاشورا قنداقۀ على اصغر را از زير خاک، بيرون آوردند و سرِ او را به نيزه زدند.
📖 ر.ک به دانشنامه امام حسين «عليه السلام» بر پايه قرآن، حديث و تاريخ، ج7، ص33.
#اعتبار_سنجی_روایت #حضرت_علیاصغر
نقلهای ضعیف و نامعتبر در یادکرد مصیبت حضرت عباس(ع)
🔸 گزارش مشهوری که در این روزگار از چگونگی شهادت حضرت عباس(ع) میشنویم در واقع نقل ضعیفی است که مرحوم مجلسی آن را در بحارالانوار، ج45، ص41 (چ بیروت) آورده است.
این داستان، دارای اشکالات متعددی مانند ارسال در سند؛ انفراد در متن؛ مجهولبودن منبع و نیز اشکلات محتوایی است. برای مثال، در آن آمده که امام حسین(ع) به حضرت عباس فرمود: اگر تو بروی لشگرم از هم میپاشد (إذا مَضيتَ تَفرّقَ عسكري)؛ اما بر اساس نقلهای متعدد حضرت عباس(ع) آخرین فرد از یاران امام حسین(ع) بود که به شهادت رسید.
🔸 در شمارى از منابع متأخر، مطالبى دربارۀ ابوالفضل العباس(ع) گزارش شده است كه در منابع قابل استناد، ديده نمیشود؛ مانند:
شبِ بيستويكم ماه رمضان على(ع)، عباس(ع) را به سينه چسبانْد و گفت: فرزندم! هنگامى كه روز عاشورا شد و وارد شريعه شدى، مبادا آب بنوشى، در حالى كه برادرت حسين، تشنه است.
☑️ به طور کلی هيچ سخنى از اميرمؤمنان(ع) خطاب به عباس(ع) يا دربارۀ او، در منابع معتبر، ثبت نشده است.
#اعتبار_سنجی_روایت #حضرت_عباس
دربارۀ «زیارت ناحیۀ مقدسه»
در کتاب المزار الکبیر نوشتۀ محمدبنجعفر مشهدی، نامدار به ابنمشهدی(م610)، ص494، زیارتنامهای برای امام حسین(ع) در روز عاشورا آمده است که اینگونه آغاز میشود: «و مما خرج من الناحية عليهالسلام إلى أحد الأبواب، قال: تقف عليه صلى الله عليه و تقول: السلام على آدم صفوة الله ...».
این زیارتنامه که به زیارت ناحیۀ مقدسه، یعنی صادرشده از سوی امام مهدی(عج)، نامبُردار است از نظر سندی مشکلاتی دارد که نمیگذارد ما آن را با اطمینان به امام مهدی(ع) نسبت دهیم؛ چرا که اين زيارت، سند متّصل به آن حضرت ندارد و روايتِ آن، اصطلاحاً «مُرسَل» است. گرچه ابنمشهدی مدعی است تمام آنچه او نقل کرده است همگی مستند و از راویان ثقه است (المزار الکبیر، ص27)؛ اما با عنايت به اين كه وى از متأخّرانْ محسوب میشود، بیتردید توثيق او بر پايۀ نظر شخصیاش بوده و برای پژوهشگران دیگر از اعتبار لازم، برخوردار نيست. بنابراین نمیتوان این زيارتنامه را با اطمينان، به امام مهدی(عج) نسبت داد.
در کتاب دانشنامۀ امام حسین علیهالسلام(12/273) به درستی آمده است:
«به كسانى كه زيارت ناحيه مقدّسه را بازگو مینمايند، توصيه میشود كه آن را مستقيماً به امام زمان عليهالسلام نسبت ندهند؛ بلكه آن را به نقل از كتاب المزار الكبير، از ناحيه مقدّسه، گزارش نمايند.»
#زیارت #ناحیه_مقدسه #اعتبار_سنجی_روایت
نکتهای دربارۀ ادعیه و زیارات
دکتر حسن انصاری به درستی نوشته است:
«بسياری از زيارتنامههایی که برای ائمه شيعه در آثار ابنطاووس و کفعمی و حتی شيخ طوسي در مصباح المتهجد نقل شده انشای ائمه نيست و متن آنها حتی منسوب به آنان نیز نقل نشده [است]. در واقع در مورد تعداد زيادی از آنها نه تنها سندی در اين کتابها نقل نشده؛ بلکه اساساً به ائمه منسوب نيستند. برخی متنها از نواب چهارگانه نقل شدهاند و برخی هم انشای علمای شيعهاند. میدانيم که بخشی از اين زيارتنامهها را خود ابنطاووس انشاء کرده [است] و او هم مدعیِ مأثوربودنِ عينِ متنِ زيارتنامهها نيست. البته روش عمومی اين بوده که اين زيارتنامهها را بر اساس احاديث و تکههای مختلفی که در روايات در شأن اهلبيت(ع) موجود است تحرير و تدوين کنند؛ اما به هر حال در نهايت، نظم و انشای عبارات، کارِ ابنطاووس و برخی ديگر از علاقمندان به ميراث دعایی بوده است [نه آنکه روایتی باشد صادرشده از دو لب مبارک یکی از حضرات معصومین علیهمالسلام].»
دو نمونه
1️⃣ شیخ صدوق پس از اذعان به اینکه در روایات، زیارتنامهای از معصوم(ع) برای زیارت حضرت فاطمه(س) نیافته است، خود زیارتنامهای را تنظیم کرده آن را به دیگران نیز پیشنهاد میدهد (بنگرید به کتاب من لایحضره الفقیه، 2/574).
2️⃣ نمونۀ دیگر، زیارتنامۀ امام حسین(ع) است که سید مرتضی، آن را انشاء کرده (گفته) است. متن این زیارتنامه را سیدبنطاووس در کتاب مصباح الزائر خود آورده است (ص 221 تا 244). در فرستۀ پیشرو بخشهایی از آن را میآورم. تا هم آنچه را که آقای انصاری به درستی گفته است (ين زيارتنامهها را بر اساس احاديث و تکههای مختلفی که در روايات در شأن اهلبيت(ع) موجود است تحرير و تدوين میشده است) دیده شود و هم به مناسبت امروز که روز عاشورای حسینی است عرض ارادتی به پیشگاه شهدای کربلا شده باشد.
#زیارت #ادعیه #اعتبار_سنجی_روایت
سرانجام سر پاک امام حسین(ع)
"مشهور" در ميان علماى شيعه، اين است كه امام زينالعابدين(ع) سر پاک پدر را به كنار بدن مطهرش برگردانده و در کنار آن به خاک سپرده است (ر.ک به بحار الأنوار، 45/145).
اما "اسناد و مدارک" حرف دیگری میزنند:
1. در میان منابعی مانند: أمالی صدوق، ص231؛ ملهوف، ص225؛ مقتل خوارزمی، 2/75 که این رخداد را گزارش کردهاند، حديثى از اهلبيت(ع) كه بر اين معنا دلالت داشته باشد، دیده نمیشود.
2. منابع معتبر روايى به نقل از امام معصوم از دفن سر مبارک، در کنار قبر شریف امیرمؤمنان(ع) حکایت دارند (ر.ک به کافی، 4/571؛ کامل الزیارات، ص83-84؛ تهذيب الأحكام، 6/35).
روایات کافی:
يزيد بن عمر میگوید: امام صادق(ع) در حيره به من فرمود: آيا آنچه را به تو وعده دادم، نمیخواهى؟ گفتم: چرا. مقصود امام(ع)، رفتن به سوی قبر امير مؤمنان(ع) بود. امام(ع) و فرزندش اسماعيل، سوار شدند و من نيز همراه آنان، سوار شدم. رفتيم تا به ثَويّه، جايى در نزديكى كوفه و ميان حيره و نجف كه پر از درّ نجف بود، رسيديم. هر دو فرود آمدند. من نيز پیاده شدم. امام(ع) نماز خواند. من و اسماعیل نیز نماز خواندیم. امام(ع) به اسماعيل فرمود: برخيز و بر جدّت حسين(ع) سلام بده. گفتم: فدايت شوم! مگر حسين[ع] در كربلا نيست؟ فرمود: چرا؛ اما هنگامى كه سرش را به شام بردند، يكى از بستگان ما، آن را ربود و آورد در كنار امير مؤمنان(ع) به خاک سپرد.
علامه مجلسی(ره) نیز با اعتراف به ناسازگاری میان روایات معتبر به قرائن و سخن مشهور، در همانجا پس از ذکر شُهرت مینویسد: با این حال در اخبار فراوانی وارد شده است که سر مطهر در کنار قبر امیرمؤمنان دفن شده است.
✅ نتیجه این که بر پایۀ تحقیق، سر پاک اباعبدالله الحسین(ع) در نجف مدفون است؛ اما مشهور در میان علمای شیعه میگوید: رأس مطهر به بدن شریف ملحق گشته است. در کشمکش بین تحقیق و تقلید، دلیلی وجود ندارد که یک پژوهشگر، جانب تقلید را بگیرد و تحقیق را وانهد.
#امام_حسین(ع) #رأس_مطهر #دفن #اعتبار_سنجی_روایت #مشهور