eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
295 ویدیو
116 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
ما اهل محله هایی هستیم که به آن می گویند. قریب به ده سال است که همه مسئولین کشوری و شهری حق خود می دانند که محله های زندگی ما را که ده ها سال برای ساخت اجزاء آن کار کرده ایم به تبدیل کنند و یا مجوز سازی های عظیم در آنها بدهند. خانه پدرم در محله ای است که همه اش هتل و مسافرخانه شده و خانه برادرم در محله ای است که اش را پیاده راه کرده اند. درد آنجاست که اهل محل می ایستند تا همه اتفاقات بیافتد، کوچه ها شلوغ و شود و دست آخر شهرداری با شکم سیری بیاید و یکی دو تا را یک طرفه کند و بعد که مسیرها محدود شد، آن وقت اهل محل بیایند هایشان را سر هم خالی کنند و با ماشین بیایند و مسئولین و همدیگر را در ترافیک کنند! دیشب ساعت دوازده شب داشتم برادرزاده هایم را می بردم خانه شان. من یک هستم و با پشت فرمان ماشین می نشینم. هیچ حقی برای خودم نمی بینم که خلاف بروم. بخاطر همین گاهی نیم ساعت باید مسیرم را دور کنم تا از خیابانی وارد محل شوم که خلاف جهت معین شده توسط تابلوهای شهرداری نباشد. حتی یک بار برای اینکه در محل خلاف نروم، توی کوچه دنده عقب رفتم، اما با تیرچراغ برقی که در آینده های بغل پیدا نبود تصادف کردم. به قیمت دو سال پیش، هفتصد هزار تومان پول دادم و نزدیک به دو میلیون هم افت قیمت ماشین داشتم. اما باز هم حق خود نمی بینم که خلاف بروم. حال اهل محل!ً اهل محل همه فریادهایشان را از این وضعیت نابسامان سر هم می کشند، نه سر مدیریت شهری که زندگی آنها را تاکسیدرمی کرده و ناملایمات آنها برایش اصل مهم نیست. داشتم می گفتم. دیشب ساعت دوازده شب داشتم برادرزاده هایم را میرساندم خانه شان. بعد از کلی چرخ وا چرخ برای اینکه خلاف نروم، توی کوچه آخر، یک ماشین مدل بالا با یک راننده بالای پنجاه سال، و از تنها کوچه ای که می شد بیرون رفت، بیرون آمد و جلوی من پیچید و از من خواست که دنده عقب برگردم تا او بتواند مسیر یکطرفه را خلاف برود و احتمالا کلی در زمان صرفه جویی کند. با اشاره گفتم مسیر به نفع من یک طرفه است، شما باید مسیر را باز کنید و راه باز کردن مسیر را هم به او نشان دادم. اینجا بود که سر از ماشین بیرون آورد و با صدای بلند گفت: «من اهل همین محل هستم و میدانم که دارم چی می گم، دنده عقب برو تا من رد شوم.» اینجور موقع ها همه بیماری های اجتماعی ام بیرون می زند. واقعا نمی دانم باید گذشت کنم یا حرف بزنم؟ یادم می آید که هیمن آدمها، آن روزهایی که شهوت جذب گردشگر، محله را اینطور نابود می کردند، سعی می کردم با اهل محل صحبت کنم تا جلوی این خطا را بگیرند، اما کسی حوصله نمی کرد. امروز هم من از معدود کسانی هستم که به قانونی که محصول کوتاهی جمعی ماست تمکین می کنم، آن وقت این آدم به راحتی توی صورت من نگاه می کند و می گوید دنده عقب برگرد تا من بتوانم خطاهایی که در صیانت نکردن از زندگی روزمره داشته ام را با زرنگ بازی دور بزنم. پی نوشت: دیشب از آن شب هایی بود که نتوانستم گذشت کنم. زرنگ بازی این پیرمرد حسابی آتشم زده بود. ماشین را خاموش کردم و ساکت نشستم و تماشا کردم. حتی از ماشین پیاده شدم و رفتم دنبال خرید. از توی ماشین فرزندان جوان راننده ام کردند. مطمئنم تا چند روز و چند ماه و چند سال خاطره این از ذهنشان نخواهد رفت و شاید اصلا دیدشان نسبت به طلبه ها شود!! اما واقعا دید مثبت این آدمها به چه درد می خورد؟ چطور می توانم به آنها توضیح دهم که من برای همین یک صحنه چقدر وقت و هزینه دادم و آنها با زرنگ بازی یک ثانیه ای، چطور همه این دردها را زنده کرده اند؟ً! چطور در چند ثانیه برای آنها تصویر یک طلبه را توضیح دهم؟ میدانم که شدنی نیست. و می دانم که همیشه، بهتر است، اما گاهی اوقات نمی توانم خودم را برای گذشت آماده کنم. @teghtesadi
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
مشاور راهبردی رئیس مجلس: ذهن سیستم بیش از آنکه درگیر سرکوب باشد، درگیر اصلاحات است/ بحث‌های بسیار پر
👏از این متن باید استقبال کرد، و اگر اخباری که در آن آمده و گزارشی که از داخل می‌دهد درست باشد، اکنون وقت آن است که به کمک آنها بروند و در ساخت تصمیم‌های درست برای یاری برسانند.🤝 ⚠️البته نه آنهایی که خودشان یا ادامه‌دهندهٔ آن هستند.🚨
هدایت شده از جمع‌اندیشی هم‌گرا
⭕️ بازگشت ظریف و رقابت سه آینده! به بهانه یادداشت کوتاه دکتر محمدجواد ظریف 🌕 محسن دنیوی ⬅️ در آستانه سالگرد رحلت بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، دکتر محمد جواد ، متنی را در صفحه خودشان در اینستاگرام منتشر کردند. فارغ از محتوای بسیار مهم، زمان انتشار هم مهم است. انتخاب برای انتشار متنی که شاید بتوان آن را امتداد گفتگوی معروف و جنجالی او با سعید لیلاز درباره دوگانه و دانست، اتفاقی نیست و می توان آن را یک رفتار و کنش سیاسی معنادار قلمداد کرد. 🖊بخشی از متن نکته اینجاست که ما ایرانیان نه مانند آنچه دکتر رنانی گفته هستیم و نه مانند آنچه دکتر ظریف بیان کرده، ! بلکه مشکل اصلی این است که ما ایرانیان آینده‌های متفاوتی داریم و هنوز بر سر یک تصویر از به توافق نرسیدیم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ برای مطالعه کامل👇👇 https://b2n.ir/r37060 https://eitaa.com/degaresh1/15 ~~~~~~~~~~~~~ عضویت در جمع اندیشی‌های هم‌گرا👇👇👇👇 @TahavolPishraft
هدایت شده از تقریرات درسی حسین مهدیزاده
یک معلم گاهی تا پایان دوران تدریسش، فقط با همین دست پیامها، که از شاگردانش میاید، دوباره گوشهایش دراز می شود و سر کلاس تدریس برمیگردد!! برای من هیچ وقت قضاوت شاگردانم در همان روزهایی که سر کلاس می آمدند مهم نبوده و نیست؛ در عوض، همیشه دلم می خواست که بدانم، در آینده چه از روزهایی که با هم کلاس داشتیم در زندگی شان باقی مانده است. جالب است که از شاگردان همین کلاس، چند وقت قبل، یک نفر بعد از منبری که در یکی از مدارس علمیه داشتم پیشم آمد و گفت «حاج اقا راست می گفتی! ما به هیچ جا نمی رسیم! من به هیچ جا نرسیدم! الان درس نمی خوانم و طراح گرافیست شدم و در بازار طراحی مشغولم!» جالب است که از همان کلاس، دو نفر، دو اثر کاملا معکوس هم از بودن با من پذیرفته اند! 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هوش مصنوعی سه بعدی... در این روزهای سخت، گوشه نگاهی داشته باشیم به آنچه به وسیله قرار است بر سر بیاید. ، آنقدر پر تنش و تغییر است که یک روز از روزهای آینده عمر نسل ما هم به نخواهد گذشت. ما دلخوش هستیم به و لذت می بریم از اینکه شغلمان را کنیم و کسی ما را دهد. اما در زیر پوست این همه تغییر چه چیزی خوابیده است. آمریکا که رهبری این تغییر بزرگ را در دست دارد، همین چند روز پیش رییس جمهورش در سرزمین های اشغالی گفته بود که سرمایه گذاری در اوکراین و اسرائیل، یک سرمایه گذاری مهم و اثرگذار برای آینده است. آمریکا با این سرمایه ها در دهه های آینده چه نقشه ای دارد؟ چه کسی این دست اطلاعات را برای ما نیروهای بی نوای فرهنگی که گوشه کتابخانه ها باید مشغول مطالعه و تجزیه و ترکیب این اطلاعات باشیم جور می کند؟ آی دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی! کمک! ما زیر خروارها خبر از تغییر در حال دفن شدن هستیم و بدون کمک شما نمی توانیم این تغییرات را صورت بندی کنیم. کمک کنید و اطلاعاتی تولید کنید که بتوانیم سونامی و بهمن اطلاعات درباره آینده را جمع و جور کنیم! و به یک از طرح رقیب برسیم و بعد بتوانیم به برای طرح انقلاب اسلامی نزدیک شویم. 🆔 @social_theory
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✡️ یووال نوح هراری: استفاده از بمب هسته‌ای برای نابودی ایران حق اسرائیل است! واقعا اون همه خیال پردازی یوال نوح هراری درباره اینکه انسان جدید موفق میشه که بشه و از این به بعد ما هم امکانات سایبروگ را به خودمون اضافه می کنیم و هم می خواهیم جهش ژنتیکی آینده نوع بشر را خودمون طراحی کنیم و دیگر منتظر طبیعت نباشیم... رسید به اینجا که بمب اتم بزنیم؟!! بیچاره که کتابهای تو را می خوانند برای آنکه از خبر دار شوند و بدانند در شرکت هایشان باید چه چیزهایی را کنند!! @social_theory
جلسه اول آینده مدرسه و شغل معلمی گفتگو با حجه الاسلام رفیعی طباطبایی.MP3
7.21M
✅گفتگو با حجه الاسلام رفیعی طباطبایی درباره آینده مدرسه و شغل معلمی 1️⃣ از 2️⃣ در طول سالهای اخیر و بخصوص از هنگامه کرونا، یکی از موضوعات مورد علاقه ام، مساله بود. اصلا توجه به همین موضوع بود که مساله و را برایم پررنگ کرد. پژوهش های من درباره آینده، تکیه به یافته هایم در دارد. یعنی به دنبال این هستم که تحولات دنیای مدرن را رصد کنم و در این از فرصت استفاده کنم و تنور نظریه اجتماعی را گرم تر کنم. دوست دیرین و از همکاران پژوهشی من در این سالها بوده است. موضوع او است و به می اندیشد. در این دو جلسه کوتاه یک مرور اجمالی بر پروژه او از زاویه تحولات مربوط به و schooling داشتیم. گفتگوی بسیار خوبی بود و به وجد آمدم! بحث را در نقطه اوج آن خاتمه دادم تا خودتان با او و همکارانش قرار گفتگو بگذارید و با پروژه شان آشنا شوید. 👇👇 🆔 https://eitaa.com/s_h_taba ⚠️نمی دانم که چرا میکروفن من پس از آغاز قسمت اول گفتگو قطع شد و باقی مشارکت های بنده در گفتگو از میکروفن جلوی آقای طباطبایی ضبط شده و من اصلا متوجه این موضوع نشده بودم، لذا متاسفانه این گفتگوی خوب، با کیفیت مناسبی ضبط نشده است. حیف و صد حیف. تلاش کردم که کیفیت فایل را ارتقاء دهم و حاصل این شده است که می بینید! لینک جلسه دوم گفتگو 🆔 @social_theory
جلسه دوم آینده مدرسه و شغل معلمی حجه الاسلام طباطبایی.MP3
7.93M
✅گفتگو با حجه الاسلام رفیعی طباطبایی درباره آینده مدرسه و شغل معلمی 2️⃣ از 2️⃣ در طول سالهای اخیر و بخصوص از هنگامه کرونا، یکی از موضوعات مورد علاقه ام، مساله بود. اصلا توجه به همین موضوع بود که مساله و را برایم پررنگ کرد. پژوهش های من درباره آینده، تکیه به یافته هایم در دارد. یعنی به دنبال این هستم که تحولات دنیای مدرن را رصد کنم و در این از فرصت استفاده کنم و تنور نظریه اجتماعی را گرم تر کنم. دوست دیرین و از همکاران پژوهشی من در این سالها بوده است. موضوع او است و به می اندیشد. در این دو جلسه کوتاه یک مرور اجمالی بر پروژه او از زاویه تحولات مربوط به و schooling داشتیم. گفتگوی بسیار خوبی بود و به وجد آمدم! بحث را در نقطه اوج آن خاتمه دادم تا خودتان با او و همکارانش قرار گفتگو بگذارید و با پروژه شان آشنا شوید. 👇👇 🆔 https://eitaa.com/s_h_taba ⚠️نمی دانم که چرا میکروفن من پس از آغاز قسمت اول گفتگو قطع شد و باقی مشارکت های بنده در گفتگو از میکروفن جلوی آقای طباطبایی ضبط شده و من اصلا متوجه این موضوع نشده بودم، لذا متاسفانه این گفتگوی خوب، با کیفیت مناسبی ضبط نشده است. حیف و صد حیف. تلاش کردم که کیفیت فایل را ارتقاء دهم و حاصل این شده است که می بینید! لینک جلسه اول گفتگو 🆔 @social_theory
قصه ها،سوخت به سمت لَقَدْ كانَ في قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْباب[سوره یوسف/۱۱۱] چند خطی از زبان دانشجو معلمی خواهید خواند که میخواهد تجربه ای از زیست کوتاه مدت خود در جایگاه و نقش معلمی را بیان کند. ابزاری برای حرکت و عبرت؛موضوعی که میخواهم به آن بپردازم. از قدیم الایام و از اوان کودکی همه‌ی ما با قصه ها مأنوس بودیم.انگار قصه ها قطعه ای از پازل زندگی ما بودند که اگر پیدایشان نمیکردیم،شخصیت‌مان ناقص بود و ذهنمان آشفته! پاسخ خیلی از مسائل‌مان را از درون قصه ها جست و جو میکردیم و انگار وارد دنیایی میشدیم که تجربه زیست در فضایی نو را به ما هدیه میداد.دنیایی که قصه ها با خلق تصویر در ذهنمان ایجاد میکردند. اگر آدم قصه،آدم خوبی بود میشد عامل و اگر آدم بد عامل ! میخواهم از روزی برایتان بگویم که با دانش آموزانم وارد دنیای قصه ها شدیم اما این‌بار از زاویه‌ای دیگر! داستان از آنجایی شروع شد که در کلاس صحبت از شد. از تعدادی از بچه ها در مورد اهدافشان پرسیدم.تعدادی طبق معمول میخواستند دکتر،خلبان،پلیس و...شوند و برخی نیز هدفی نداشتند! زمان ما کمتر کسی به چشم می‌آمد که هدفی نداشته باشد.عموما شور و شوق و ذوقمان برای خلق آینده بسیار بود،اما متاسفانه در نسل امروز بسیاری دیده میشود! تدریس را با مقدمه ای در مورد اهمیت هدف،برنامه ریزی و تلاش آغاز کردم اما صحبت هایم قانع‌شان نمیکرد نیاز بود بچه ها را به تفکری عمیق وادار کنم و با آنها پا در دنیایی بگذاریم که از کودکی با آن مأنوس شده ایم.دنیای خلق تصویر،دنیای قصه ها! بچه ها،آدم ها چهار دسته اند: دسته کسانی هستند که صاحب قصه اند،مثل امام حسین(ع) قصه‌ی این آقا نه قصه‌ی یک فرد است و نه جامعه بلکه تاریخ بر محور آن جریان دارد.بعضی قصه ها آغازی دارند اما پایانشان باز است.قصه‌ی حسین بن علی(ع) از همان دسته است! از پیش از عاشورا شروع شده و در عاشورا به ظهور خود رسیده و تا ظهور و رجعت و حتی قیامت نیز ادامه دارد.سیدالشهداء برای هدفی قیام کردند که فراتر از زمانه ای بود که ایشان در آن بودند،لذا کسانی که در مقابل هدف حضرت ایستاده و با خون ایشان مبارزه میکنند،فقط کسانی نیستند که در آن روز مقابل حضرت به جنگ برخاستند،بلکه هر شخصی در طول تاریخ مانع تحقق هدف سیدالشهداء در عالم باشد در قتل ایشان شریک و خون حضرت بر عهده او خواهد بود.عاشورا نقطه کانونی و ثقل درگیری تاریخی حق و باطل و کانون تجلی غیب در شهود عالم است.تا قیام قیامت تمام قصه ها بر محور این قصه است و عاشورا در تمام حضور دارد! به هر کجا که روی آسمان همین رنگ است همیشه بین حسین و یزیدیان جنگ است دسته از آدم‌ها،قصه ها را تکمیل میکنند مثل ابن طلقا یزید بن معاویه تقدیر الهی بر آن بود که زشت ترین کار عالم به دست زشت ترین چهره عالم رقم بخورد.به بیان امام سجاد(ع) در بازگشت از مدینه:اگر جدم رسول الله(ص) سفارش میکردند که ما را اذیت کنند،بیش از این نمی‌توانستند.در عاشورا شیطان با تمام قوای خود وارد میدان شد. از حضیض خاک تا اوج فلک فاش دیدم سرّ الله معک دسته کسانی هستند که قصه ها را روایت میکنند!همچون حضرت زینب(س) که اگر نبود،جواب سوال،رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیكِ؟بی جواب میماند و کسی نبود بلایی که خداوند در عاشورا رقم زده است را روایت کند. کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود.. دسته هم کسانی اند که قصه ای ندارند و در مواجهه با قصه ها منفعل! به بچه ها گفتم: تصمیم با خودتان است! میخواهید جزو کدام دسته از آدم ها باشید؟ قصه داشته باشید و ماندگار یا..؟ اگر میخواهید اثر گذار باشید و آینده‌تان را بسازید هم باید قصه داشته باشد و هم روایت کنید قصه‌ی صاحبان قصه را! (وَ جَعَلَنى مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ) در عصر حاضر دشمن تمام توان خود را گذاشته که روایت غلطی از قصه ها بیان کند و چون تهی از آدم‌های دسته اول،دست به تولید قصه های پوچ و توخالی زده است.جنگ امروز،جنگ توپ و تفنگ و تانک نیست. جنگ،جنگ هاست! آخر کلاس گریزی زدم به صاحب قصه ای که چهل و اندی سال پیش قصه‌ی یک ملت را تغییر داد،از همان آدم‌های دسته اول که حضورشان به وسعت تاریخ است! قصه این آقا را هم باید از کسی شنید که جمال این فعل الهی را خوب درک کرده باشد. کسی که اکنون رهبر و ادامه دهنده آن مسیر است!قبل از اینکه گوشتان را به قصه های دشمنانتان بدهید.قصه های این آقا را گوش کنید! پ.ن:اگر تلاش نکنیم آدم‌های صاحب قصه تربیت کنیم و قصه ها را پیش از دشمن روایت کنیم،بی شک بازنده این نبرد تاریخی ما خواهیم بود! محمد برجیان زمستان ۱۴۰۲
هدایت شده از رویای امت
📌قصه آینده 🔰از وقتی که بچگیم داشت تموم میشد و لای حرف های جدی بزرگ تر ها سرک میکشیدم یادمه که میگفتن ما تو خیلی از چیزها تولیدات خوبی داریم اما خوب بلد نیستیم براش بازاریابی کنیم چون بلد نیستیم بسته بندی زیبا و شکیل داشته باشیم که ذائقه پسند بشه مثل که یِکِ دنیاییم اما اسمی از ما نیست و به نام دیگران و البته کام انها به فروش میره 🔺امروز که دوباره همون‌طور مثل یک بچه کنجکاو توی بحث های بزرگان علوم انسانی سرک میکشم تا شاید چیزی بفهمم به همان اِشکال رسیده ام ما حرف های خوبی تولید کرده ایم اما نمیدانیم چطور این ها را با ذائقه مخاطب همگام کنیم یا ذائقه سازی کنیم تا در درون زندگی مصرف شوند . ✨ و همان بسته بندی کردن کالا یا محصولات فکری ماست که میتواند ذائقه سازی کند در خدمت مخاطب قرار بگیرد و مصرف شود ... غافلیم ... غافل 🔺همه میخواهیم استدلال تولید کنیم چِ قَ دَر استدلال ... گاهی از استدلال بوی استبداد فکری هم میاد اگر نیاد هم چندان قدرت تولید همدلی و همراهی نداره ... و نمیگیم چون خودمان هم نمیدانیم چطور باید آن محصولات را وارد زندگی کنیم نهایتا چیز جالبیه که وقتی به کسی بفروشیم هم خریدار نمیدونه باید کجای زندگیش بزاره و ازش استفاده کنه این از وضعیت فکر کردن به زندگی امروز ماست ... حالا منه دیوونه رو ببین دنبال قصه‌های آینده میگردم ... از آیت الله گوگل فارسی می‌پرسم رمان های آینده ؟؟ میگه چی رمان ... آینده ، ببین این چه ترکیبیه من یا اینده میفهمم که پر از شهرهای ماشینیه اگه میخوای بیا کلی سایت بهت بدم راستی از هوش مصنوعی هم کلی حرف دارم ... رمان هم خیلی دارم ، رمان ، رمان نویس ، داستان نویسی ، نویسنده ، خواننده ... عاشقانه ، جنایی معمایی ، اجتماعی ، همه چی هست فقط نمیفهمم این ترکیب چیه ساختی نکنه سرکاریم رمان آینده باز چیه ؟!! اصلأ چیه خوردنیه ، بویی دنییه ... نه ترجمه نه تالیف هیچی . 🔸از گوگل ترنس میپرسم میگه 2030، 2040،2050 تا 10 هزار کدوم دهه کدوم هزاره؟ پِدِشو بدم قوطی شو بدم 😊 هر کدوم رو میزنم کلی رمان ردیف می‌کنه رومانهای سوسیال ها ، آنارشیست ها ، لیبرال ها ، قصه های فردی ، آخرالزمانی و و و از خودم متاسف میشوم که جرات اندیشیدن به را نداریم چطور اینده بسازیم و چطور بقیه برامون نسازن ... ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است ... 🤲خدایا ماهیگیری بیاموز ✍️ مهدی اخلاقی https://eitaa.com/ommat_Dream