eitaa logo
ساخت ایران|حسین مهدیزاده
3.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
314 ویدیو
117 فایل
طلبه درس خارج مدیر میز نظریه اجتماعی فرهنگستان علوم اسلامی قم @ho_mah کانال آپارات https://www.aparat.com/hosseinmahdizade
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴برای ایران چهارم؛ برای رویای سه هزارساله ی سرزمین میانه 🖌حسین مهدیزاده 2⃣ از 2⃣ 🔻شوربختانه، اسلام به دست افتاد؛ معنایی از جنس همان چیزی که ما ایرانیان آن را غلط و ظلم یافته بودیم و به خاطر همین نیز از دل کنده بودیم و دروازه شهرهایمان را به سوی تازی هایمان باز کرده بودیم و شاید داستان پناه بردن از جمشیدی که فره ایزدی را از دست داده، به شاه تازی، استعاره همین تجربه تلخ تاریخی باشد. 🔻ما ساکنین سرزمین های شرقی تر که پهلوانان -عناصر فرهنگی دوران دوم- در میان ما بودند، با خلافت سر ناسازگاری گذاشتیم و کم کم راه پیامبر اسلام را برگزیدیم! بقیه سرزمینها اما، کم کم ایران را فراموش کردند، مرکزی ها و غربی ها، حتی عرب شدند! شام و مصر را نگاه کنید! اینها برای خودشان هویت تمدنی در دوران باستان داشتند، اما حالا عرب هستند و استیلای خلافت را پذیرفتند، چنانچه سابقا در مقابل ها هم مقاومت نکرده بودند و تسلیم شده بودند! 4⃣حالا بعد از دو هزار و پانصد سال از شروع ایران و هزار و چهارصد و پنجاه سال از اسلام، یک ، یک اسلام دیگری، یک کورسویی از رفتار مشترک بین ساکنین سرزمین های میانه دوباره در حال رخ نمایان کردن است. این بار، این احیاء، زنده به افکار و ایده سیاسی و اجتماعی و مجاهدت و پهلوانی و ایثار همین طرفداران اهلبیت است که می خواهند به سبک ولایت و فتوت و اخوت -البته با نسخه و نقشه و طرح و شریعتی که از اهلبیت یاد گرفته اند، در یکی از پیچیده ترین دوران های جامعه پردازی تاریخ بشر، دوباره را احیا کنند و روایت مشترکی برای این مردم از هم گسیخته و ناامید و به استثمار رفته توسط غربیان و شرقیان ایجاد کنند! لابد می پرسید با کدام شواهدی دفعتاً چنین ادعای غریب می کنی؟! چون دارم با این دو چشم کوچکم چیزهای بزرگ و باور نکردنی می بینم! می بینم که یک خراسانی و سیستانی و سِندی، به فرمان یک زاگرسی برای نجات کنعانیهای اسیر شده به دست صلیبی ها در بیت مقدِس، در کنار مدیترانه، جهاد می کنند! یک کارمانیایی، برای نجات بین النهرینی ها در بغداد کشته می شود! یک یمنی از باب المندب، برای نجات مسلمانان بیت مقدِس، تجارت غرب و شرق را به گرو میگیرد، بلکه در اقیانوس هند، کشتی رومی های صلیبی را با موشک غرق میکند! 🔻و امروز هم از شبه قاره هند، تا توران تا قفقاز تا کنار مدیترانه، برای شهادت پارت و پارس و ماد عزای عمومی اعلام کرده اند! 🔻 این نشانه های غریب، نشانه های چیست اگر نشانه های احیاء چهارم نیست!؟ اینها نشانه های و احیاء نیست! کسانی که چنین می گویند، آگاهانه دروغ می گویند تا حقیقت مخفی شود! اینها رویاشان ایرانی تر نیست از آنهایی که را می پرستند و انتخاب هزار و چهارصد سال اخیر ایرانیان و ساکنین سرزمین میانه را «انتخابی در پرانتز» معرفی می کنند؟ اینها ایرانی تر نیستند از کسانی که در سرزمین‌های میانه، سودای غربی شدن و شرقی شدن دارند و فرش قرمز زیر پای آنها پهن می کنند و در مقابل، ساتراپی های ایران و ایالت های اسلامی را با نژادپرستانه ترین تعابیر، عقب مانده و دشمن خطاب می کنند و با آنها رفاقت نمیکنند؟! دشمن بودن آنها واضح نیست؟! 🔆ایران چهارم، اینبار با مشارکت همه شهربانی هایش، در حال تولد است! همان «بعثت الاسلام من جدیدٍ»! همان «امت وسط»! همان «سرزمین های افسانه ای میانه»! همانی که هنوز فقط می دانیم که با مقاومت و «نه شرقی، نه غربی» در حال آغاز شدن است! اینها نشانه های غریب یک تولد نیست؟! 📌 لینک قسمت اول https://eitaa.com/social_theory/2453 🆔 @social_theory
✅چرا حجتیه دیگر مساله کوچکی است و نباید آن را بزرگ کرد. 📝 حسین مهدیزاده 1️⃣ از 3️⃣ با غاز انحراف امت اسلامی از مسیر و تلاش مجدد امامان شیعه برای ساختن یک جامعه برای تشیع، همواره ابزار اصلی حکمرانی امامان شیعه بر این جامعه، ابزارهای فرهنگی و اجتماعی بود چرا که شیعیان جامعه ای منتقد برای عامه جهان اسلام بودند که را پذیرفته بودند. امامان شیعه این جامعه بسیار کوچک را با این ابزار به یک جامعه فعال بزرگ در ابتدای دوران غیبت تبدیل کردند. اگرچه از خلافت امیرالمومین(ع) تا امام رضا(ع) تا دوران آل بویه، تا صفویه تا امروز هر از گاهی ابزارهای سیاسی نیز به دست بزرگان شیعه می افتاده، اما این یک فرصت همیشگی نبود، به همین دلیل این شبهه که شیعه اساسا در فقط حکمرانی فرهنگی را مشروع می داند یا اینکه اجازه دستیابی به ابزار سیاست را هم دارد یا نه، یک مساله الهیاتی -از کلام تا فقه- بوده و هست و تا غیبت امام دوازدهم به پایان نرسیده، باقی خواهد ماند. در ثانی، شیعه رقبا و معارضان سخت گیر و غالبا ظالمی دارد که بعد از هر بار که شیعه به قدرت سیاسی رسیده، چنان او را تحت فشار قرار داده که بعدا این شبهه پیش آمده که آیا درست بود یک مدت در سیاست دخالت کردیم؟ مثل همین تحریم های امروز که خیلی ها را به این فکر انداخته که شاید ما اصلا نباید تعارض مان با غرب را عیان می کردیم. یا مثلا در لبنان و بعد از شهادت عظیم سید حسن نصرالله این -گوهر تابناک تشیع- این شبهه مطرح است که آیا ما باید تا این حد رو در روی غرب می ایستادیم که سید و این شهدای بزرگ را از ما بگیرند؟! لذا این تجربه هزار و چهارصد ساله بعضی از علما را اساسا به این نکته متمایل کرد که به فکر حکمرانی فرهنگی و پذیرش امکان ناپذیر بودن رهایی از فشار سیاسی دشمنان باشند و آنها را به تئوری پردازی و فاصله گذاری با قدرت سیاسی در همه احوال وادار کرد و این گروه به یک جریان همیشگی در تشیع تبدیل شدند. اما در دوران جدید و مواجهه ایران شیعی -به عنوان مامن اصلی تشیع در هزار ساله اخیر- با مدرنیته یک بر سر راه شیعه و ایران قرار گرفت! از سویی سیاست بسیار پیچیده تر و ظریف تر و موثرتر شد و از سوی دیگر قرار گرفتن این قدرت سیاسی در اختیار ، امکان بقای شیعه با اتکای به حکمرانی فرهنگیِ بدون قدرت سیاسی را غیر ممکن کرد. شرایط بسیار سختی بود! جغرافیای اسلامی کاملا متلاشی و بی معنا شده بود و سیاست مداران به دنبال فرنگی و فرنگی مآبی می رفتند و منورالفکرها را بر علمای دین ترجیح می دادند و مردم هم که «بملوکهم اشبه، من آبائهم»! یک نمونه، ساخت بهائیت به عنوان یک فرقه دست ساز در خدمت استعمار که هم شعار عدالتخواهی و اصلاحات دینی در داخل تشیع را مصادره کرده بود و هم کاندیدای اصلی برای ساخت اسرائیل بود (آن زمانها هنوز یهودی ها کاندیدا نشده بودند.) تماشای دست باز استعمار برای ساختن چنین فرقه های انحرافی مهلکی واقعا علما و شیعیان غیور را به تکاپو انداخت. ابتدا یک عده ای از علما، تمرکزشان بر روی مبارزه با بهائیت قرار گرفت. همین جا هم هر دو گروه شیعه حاضر بودند! یعنی هم شیعیان طرفدار مبارزه صرفا فرهنگی و هم شیعیانی که با قدرت سیاسی نیز با آنها مبارزه می کردند. انجمن ضد بهائیت گروهی از شیعیان بودند که مبارزه سیاسی و فرهنگی را با هم دنبال می کردند اما ایده مرکزی شان این بود که ما باید برای مبارزه با بهائیت، سازمانی عین سازمان بهائیت تاسیس کنیم! یعنی با همان سلسله مراتب و به خیال خودشان جلوی هر خاکریز آنها یک خاکریز بزنند! به همین دلیل هم بعد از چند دهه کار مبارزاتی، خیلی ها از بیرون که آنها را نگاه می کردند می گفتن که پس چرا شما هم عین بهائی ها هستید؟! نکند شما هم یک نوع بهائیت هستند؟! بهائی ها مبارزه مخفی و زیرزمینی سیاسی می کردند، از طریق فتح بازارها و مدارج علوم سودآور مثل پزشکی و مهندسی، قدرت اجتماعی درست می کردند و بروز اجتماعی شان اصلاح طلبی فرهنگی بود. انجمن ضد بهائیت یا همان انجمن حجتیه هم به همین شکل درآمد! آدمهای آشنا با این انجمن می توانند شهادت بدهند که درست می گویم یا نه! اما این تنها ایده در میان جریان تشیع نبود... ادامه دارد... قسمت دوم | قسمت سوم 🆔 @social_theory