eitaa logo
به سوی سماء
932 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
470 ویدیو
38 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم مطالب معرفتی، اخلاقی و گه‌گاه هنری
مشاهده در ایتا
دانلود
هیچ‌کس به چیزی جز او عشق نمی‌ورزد؛ زیرا چیزی جز او وجود ندارد. این تنها اوست که به خود عشق می‌ورزد. او تنها خود را می‌بیند و با وجود خویش، خود را می‌ستاید. (Marguerite Porete) مارگریت در سال ۱۲۵۰ میلادی در فرانسه زاده شد و پس از چندی به راهبه‌های فرقه بگین، پیوست. در سال ۱۲۹۰ پس از نگارش کتاب "آینه روح‌های ساده" که حاوی باورهای وحدت‌انگارانه بود، ازسوی کلیسای فرانسه به بدعت محکوم شد. کتاب پورته به نفس ساده‌ای [بی‌غل و غش] اشاره می‌کند که با خدا متحد است و اراده‌ای جز اراده الهی ندارد. پرته پس از یک سال و نیم زندانی شدن، از انکار عقاید خود و پس گرفتن کتابش امتناع ورزید. سرانجام در سال ۱۳۱۰ میلادی پس از یک محاکمه طولانی، محکوم شد و به‌همراه کتابش در آتش سوخت. سخنان او را می‌توان با رابعه عدویه، عارفه مسلمان قرن دوم هجری سنجید. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
حقیقت هر شخصی اندیشه اوست. و اندیشه حضرت سیدالشهدا ع در دعای عرفه تبیین گشته و در صحرای کربلا نمودار شده است. بنابراین زیارت حقیقت سیدالشهدا (ع) توجه به دعای عرفه و نمودهای آن در صحرای کربلاست. حضرت در دعای عرفه می‌فرماید: «الهی علمت باختلاف الآثار و تنقلات الاطوار، ان مرادک منی، ان تتعرف الیّ فی کل شیء، حتی لا أجهلک فی شیء» ؛ خدایا، از جابجایی آثار [انوار]، و دگرگونی اطوار دانستم، که مراد تو از من، این است که در همه چیز برای من نمایان شوی، تا در هیچ جایگاهی به تو جاهل نباشم. اگر کسی این حقیقت را دریافت و در خود پیاده کرد، او حقیقت سیدالشهدا (ع) را زیارت نموده است. @sooyesama
هدایت شده از عقل منور
061 manzoomeh-souri.mp3
6.36M
برشی از جلسه ۶۱ شرح منظومه، درباره: خیزش شهودی امام حسین (ع) در دعای عرفه @aqlemonavar
خدای بود و تو نبودی و نیز او باشد و تو نباشی. پس یک امروز که هستی این‌گونه دم از من می‌زنی؟ حال نیز چنان باش که گویی تو نبودی؛ زیرا اکنون او همان است که بود. @sooyesama
این‌گونه نیست که تجارب هرکس در سلوک مانند دیگری باشد‌؛ زیرا خداوند هرکس را از مسیری راه می‌بَرَد، که صلاح اوست. سلوک سلیمان از طریق پادشاهی‌اش است و سلوک ایوب از طریق بیماری‌اش. ابراهیم باید از آتش گذر کند و یوسف از چاه سر در آورد. عبور موسی از آب است و عیسی از آسمان... هرکس حکایت خود را دارد و تو نیز حکایت خود را. آن‌چه که ثابت است، رجوع به حق برپایه قواعد کلی است و آن‌چه بی‌شمار است، راه‌های جزئی به‌سوی خداست: "الطُّرقُ اِلَی اللهِ بِعَدَدِ نُفُوسِ الخَلایِقِ". (ارسالی از اعضای محترم) @sooyesama
حكمت الهى مشرق زمين سرمايه عظيم و گران‌بهايى است كه در پرتوى اشعّه تابناك اسلام بوجود آمده و به بشريّت اهداء گرديده است. اما افسوس كه عده قليل و بسيار محدودى عميقانه با اين سرمايه عظيم آشنا هستند و از ناحيه بى‌‏خبران و دشمنان متعصّب، بر آن، ستم‌ها شده است. عده‌‏اى كه اطلاعاتشان از فلسفه قديم عموما از حدود افلاك تسعه و عقول عشره تجاوز نمی‌كند، و چون فقط نام آن‌را شنيده و يا اگر به كتاب‌ها مراجعه كرده‌‏اند چيزى از آن سر در نياورده‌‏اند، خيال كرده‏‌اند فلسفه اسلامى همان است كه درباره افلاك تسعه و عقول عشره بحث مى‌‏كند، و چون امروز بى‏‌اساسى نظريّه افلاك روشن شده پس آنها مى‏‌توانند گردن‏ برافرازند و خود را از فارابى و بو‌على و صدر‌المتألّهين برتر شمارند. آرى، اين عده مى‏‌پندارند حكمت الهى اسلامى همان فلسفه قديم يونانيان است و چيز علاوه‌‏اى ندارد و ناروا هم داخل اسلام شده است. اينان، نفهميده يا فهميده، جنايت عظيمى نسبت به اسلام و معارف اسلامى مرتكب مى‌‏گردند. حكمت اسلامى با فلسفه يونان همان اندازه متفاوت است كه فيزيك انیشتين با فيزيك يونان. دلائلى هست كه حتى الهيّات ابن‌سينا هم بطور كامل به اروپا نرفته است و اروپائيان از اين گنجينه ارزنده هنوز هم بی‌خبرند. (مجموعه آثار، ج‏۱، ص۱۱۲) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
از «حس»ّ گذشتی و از «علم» هم جدا شدی وانگه مُعین مردم بی دست و پا شدی گفتی به دست و پای، کَمَکی صبر، ای رفیق با جنگ، صلح کردی و سوی سَما شدی @sooyesama
‍ ﺧﺪﺍﻳﺎ! ﺍﺯ ﺑﺪﮐﺮﺩﻥ ﺁﺩم‌هاﻳﺖ ﺷﮑﺎﻳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﺭﮔﺎﻫﺖ. ﺍﻣﺎ ﺷﮑﺎﻳﺘﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ می‌گیرﻡ. ﻣﻦ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻡ. ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺪی ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩی ﺗﺎ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺯ ﺁﺩم‌هاﻳﺖ، ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ. ﮔﺎهی ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ می‌کنم ﮐﻪ ﻭقتی کسی ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎﻳﻢ. ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍین است ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺯﺩی ﺗﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﺧﻮﺩﺕ... @sooyesama
عمر ما در سنجه با وقایع جهان، چون پشه‌‌ای کوتاه است. تا به‌خودآییم که کی هستیم و در این‌جا چه می‌کنیم؟ فرصت اندیشیدن پایان یافته است. آگاهی ما از این مجموعه عظیم، بسیار ناچیز است. آن‌چه می‌دانیم یک از هزاران‌هزار چیزی است که باید دانست. بااین‌همه، جالب است که به شهود و وحی پشت می‌کنیم و می‌خواهیم با آزمون و خطاهای بسیار، راز جهان را دریابیم. چونان کودکی که از تجربیات پدربزرگش رو می‌تابد و مشتاق آزمون‌های شخصی است. اما چه‌اندازه فرصت داریم و چه توانایی برای دانستن؟ دل عزیزم هرچه پیش‌تر می‌روم، گنگ‌تر می‌شوم. گاه آن‌چنان نمی‌دانم که گویی هیچ نخوانده و هیچ نیاندیشیده‌ام. درحالی‌که سال‌های درازی به تحصیل و تدریس گذرانده‌ام و اکنون در نیمه دوم عمر، گاهی احساس می‌کنم هیچ نمی‌دانم. گاهی چنان گنگ می‌شوم که حتی از پاسخ روشن‌ترین پرسش‌ها در می‌مانم. با خود می‌گویم: به‌راستی من، این نقطه مرموز آگاهی، کیستم و در این پیکر خاک‌آلود چه می‌کنم؟ چند وقتی است که این‌جایم؟ با خود می‌گویم: چرا می‌خورم؟ چرا می‌خوابم و چرا بیدار می‌شوم؟ این‌جا کجاست و من این‌جا چه می‌کنم؟ آیا کسی هست که مرا بر خویش آشکار نماید؟ این همه ایسم‌ها و اندیشه‌ها چه می‌گویند؟ من کدام یک از آنهایم؟ درپی دنیا نیز می‌روم و برای آرزوهایش می‌کوشم، اما چرا؟ نمی‌دانم و لذتی هم نمی‌برم. شاید این بزرگ‌ترین رنج تاریخ است که برای چیزی که نمی‌دانی می‌کوشی و پس از یافتنش، خوش نمی‌گردی. این درد عمیق مزمن، آرام‌آرام، چون سرطانی نهفته، مرا خواهد کشت. باکی نیست. شاید مرگ، تنها پاسخ چنین پرسش‌هایی است. @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امام هادی (ع): الْحِكْمَةُ لَا تَنْجَعُ فِي الطِّبَاعِ الْفَاسِدَةِ حکمت در سرشت‌های آلوده نمی‌نشیند (مجلسی، بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۱۰) @sooyesama
درباره محبت از جنید پرسیدند، گفت: محبت درست نشود مگر میان دو تن که یکی دیگری را گوید: "ای من". محبت عبارت است از دخول صفات محبوب به جای صفات محب. و این همان قول خداوند است که هنگامی که او را دوست داشتم چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند و گوشش می‌شوم که با آن می‌شنود و دستش که با آن عمل می‌کند. (اللمع فی التصوف، ص ۱۸۸) @sooyesama
الهی گاهی در انواع مخلوقات گوناگون تو ماتم، و گاهی در افراد لونالون آنها، و بیش از همه در اطوار جورواجور خودم؛ «ربِّ زِدنی فیکَ تَحَیُّراً»! @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
امیرمومنان (ع): مَن قَصَّرَ نَظَرَهُ عَلى أبناءِ الدُّنيا، عَمِيَ عَن سَبيلِ الهُدى. كسى كه نگاهش رت به دنياپرستان بدوزد، از ديدن راه هدای كور مى‌شود. (غرر الحكم: حدیث ٨٨٧٠) @sooyesama
هدایت شده از به سوی سماء
45.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوراد شریف "ناد علی" (نسخه تصویری) @sooyesama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قال بعض العلماء: علم الحروف من معجزات ابراهیم علیه السلام ثم الامام علی رضی الله عنه ورث علم الحروف من سیدنا رسول الله صلی الله علیه و سلم... برخی دانشمندان علم حروف می‌گویند: علم حروف از معجزات حضرت ابراهیم (ع) است و امام علی (ع) آن‌را از سرورمان پیامبر (ص) به ارث برد و این سخنِ پیامبر که فرمود: من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، اشاره به این مطلب دارد. پس هرکس علم می‌خواهد باید به سمت درب برود. علی (ع) آخرینِ خلفاء است همچنان‌که محمد (ص) آخرینِ پیامبران می‌باشد. او وارث علم اولین و آخرین است و من در بین کسانی‌که با آنها همنشین بوده‌ام هیچ‌کس را که از او دانا‌تر باشد ندیده‌ام. او اول کسی است که مربع صد در صد را در اسلام وضع نمود و کتاب جفر جامع را تصنیف فرمود که در آن کتاب هر آن‌چه بر پیشینیان گذشته و بر آیندگان خواهد گذشت وجود دارد و در آن، اسم اعظم خداوند و تاج حضرت آدم و خاتم سلیمان و حجابِ حضرت آصف است. پیوسته اهل تحقیق از گذشتگان از دریای اسرارِ علی (ع) می‌نوشیده‌اند و صاحبان تحقیق از عارفان، هم‌چون ذوالنون مصری و عبدالله تستری از چراغ انوارِ علی (ع) نور می‌گرفته‌اند. امامان از اولاد علی (ع) نیز آگاه‌ترین مردم از اسرار آن کتاب هستند. (الدر المکنون و السر المصون) @sooyesama