eitaa logo
تعلیقات
1.5هزار دنبال‌کننده
512 عکس
82 ویدیو
34 فایل
📚 در این صفحه گاهی #خاطراتم را می‌نویسم 📝 و گاهی #یادداشت هایی درباره مسائل گوناگون #حوزه و #جامعه و #انقلاب ... (حسین ایزدی _ طلبه حوزه قم) @fotros313h (📲 نشر لطفا با #لینک)
مشاهده در ایتا
دانلود
از تا 🔻 در آینه آنچه از همه بیشتر جلوه‌گر است عظمت و است. 🔻 آن روزی که کسی در مخیله‌اش هم فکر مبارزه با اسرائیل نبود، حضرت روح‌الله بود که این خطر را شناخت. چنان‌که گفت: "من زمانی خطر اسرائیل را گوشزد می‌کردم که اسمی از اسرائیل و فلسطین در ایران نبود." 🔻 خمینی بود که با تدبیری نشأت گرفته از الهام الهی را پیشنهاد کرد تا مسئله فلسطین زنده بماند. اگر ایران را اینطور زنده نگه نمی‌داشت که از دنیای اسلام و خبری نبود و مسیر بود که روز به‌روز هموارتر و وسیع‌تر می‌شد. 🔻 این خمینی و خامنه‌ای بودند که نگذاشتند رؤیای تعبیر شود. نه‌تنها این خواب شوم تعبیر نشد که حلقه روزبه‌روز بر تنگ‌تر شد تا جایی دور خودش حصار و دیوارهای بتنی کشید. 🔻 چه‌کسی باور می‌کرد با آن همه پشتوانه دنیای غرب و غول‌های اقتصادی و سیاسی و رسانه‌ای دنیای استکبار نتواند به هر آنچه می‌خواهد دست پیدا کند؟؟ اما یک روحانی آرام و مقتدر جلوی تمام دنیای ایستاد و روح الهی او همه قدرت شیاطین رو مقهور خود کرد تا بفهمیم: "کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة" تا بفهمیم اقتدار یک اراده و روح الهی می‌تواند در اثر بگذارد. 🔻 و اما ارزش را شناختیم آنجا که سی‌سال آرام آرام پدیده‌ای در جهان ساخت به‌نام که در مقیاس است و فراتر از مرز و رنگ و زبان... جبهه‌ای که قدرت بخش کوچکی از آن در هیمنه نه‌تنها که اقتدار را درهم شکسته. همه دنیای استکبار پشت به پشت هم ایستادند ولی هیچ غلطی نتوانستند بکنند... عظمت اضلاع دیگر این جبهه از یمن و # لبنان و عراق و فاطمیون و زینبیون افغانستان و پاکستان هم که جای خودش، این‌ها همه محصول و جهان اسلام است که رهبرانه آن را آرام آرام و هوشمندانه ساخته... 🔻 امروز چیزی نیست جز و 🔻🔻🔻🔻 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 چه باید کرد؟ (تأملی درباره آینده و بازسازی جبهه انقلاب و مناسبات اجتماعی) (1) مقدمه 1. امروز باید
📝 چه باید کرد؟ (2) 1) ما معمولاً پس از هر شکست سیاسی، مشغول انواع تحلیل‌ها و آسیب‌شناسی می‌شویم. بعد از مدتی که به شرایط موجود عادت کردیم و درد شکست التیام یافت، برمی‌گردیم به تنظیمات کارخانه و کارهای قبلی. 2) ما معمولا حوصله کارهای بلندمدت و نداریم. لذا به جنس کارهای سیاسی دم‌دستی و کنش‌گری آن‌چنانی دم انتخابات روی می‌آوریم. درحالی‌که تعامل با جامعه و گرفتن نبض آن را نمی‌توان از لایه سیاست و آن هم با هیجان زودگذر دنبال کرد. 3) قبلاً در دوران دولت شهید درباره‌ی مسئله‌ای به‌نام "فرصتِ داشتنِ دولت" نوشتم که جبهه انقلاب در مسند قوه مجریه بود. https://eitaa.com/taalighat/1149 اکنون باید درباره "فرصتِ نداشتن دولت" تأمل کرد. به‌جای حرص خوردن باید دراین مقطع یک فرصت راهبردی دید. فرصت و فرصت 4) سخن از بازسازی جبهه، مناسبات جبهه انقلاب باهم و با جامعه است. گفتگو درباره ابعاد و اضلاع این بحث فراتر از کشش یادداشت‌های فجازی است و برخی نیز غیر قابل انتشار. اما تلاش می‌کنم برخی موارد را به‌مرور تقدیم کنم و باقی موارد را در حلقه مباحثات دوستانه انشالله بحث می‌کنیم. 🆔@taalighat
📝 تأملی در مکتب "نصرالله" (آسیب‌شناسی نوع کنش‌گری ما جبهه انقلاب) 0. طرح مسئله 🔹 این روزها تأمل در زندگانی و بیش از آن آقا برایم بسیار رشک برانگیز است که چگونه چنین بنیان مرصوصی را بنانهادند و جهان استکبار را به چالش حیاتی کشیدند. امروز بیش از سوگ سیدحسن به سیره سیدحسن محتاجیم. 🔹 ما در طول حیات انقلابی مان نیاز به ارزیابی مسیر و نوع کنش‌گری خود داریم. اینکه آیا جایی که ایستاده‌ایم درست است؟ نقشی که ایفا می‌کنیم درست است؟ آیا ما باری از روی دوش انقلاب برمی‌داریم؟ آیا مسئله‌ای از مسائل رهبری را حل می‌کنیم؟ اینکه چرا سیدحسن و حاج قاسم و... برای دشمن خطر هستند؟ مواردی را مرور کنیم که فقدان آن در زندگی ما به کاهش اثرگذاری منجر شده: 1. تشخيص نقطه تمرکز 🔹 آقا فرمودند: "هر تلاش خوب و به‌جایی، جهاد نیست. جهاد یعنی تلاش برای هدف‌گیری دشمن، و در هر زمان باید عرصه جهاد را به درستی تشخیص داد." 🔹 خیلی از ما معمولاً زیاد کار می‌کنیم، تلاش می‌کنیم اما ثمره خاص یا فایده چشمگیری نمی‌بینیم، چون را درست تشخيص نمی‌دهیم و متمرکز بر کار نمی‌کنیم. اقدام‌های در خلاء، بدون نسبت جدی با موقعیت، بدون ادراک در آن نقطه و در نتيجه بدون هرگونه خطر و تهدید برای دشمن! بیش از این، فرآیند اخذ مسئله ما روشن نیست که با چه مکانیسمی و از کجا و چگونه مسئله خود را انتخاب می‌کنیم که تفصیل آن بماند برای بعد. 2. تمحض و تمرکز 🔹 آقا فرمودند: "در جمهوری اسلامی، هرجا که قرار گرفته‌‌‌اید، همان‌‌‌جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همه‌‌‌ی کارها به شما متوجه است." 🔹 ما معمولاً کارهایی را که انجام می‌دهیم بنابر ادبیات قرآني "أخذ به قوه" نمی‌کنیم. یک کار در کنار ده‌ها کار... ما معمولاً صاحب یک پروژه و که تمرکز عمری ما را به خود اختصاص دهد، نیستیم. 🔹 ما معمولاً کارهای متفرق و متعددی انجام می‌دهیم که کثرت در عین کثرت هستند، درحالی‌که انسان دارای پروژه همه کارهایش از جنس "وحدت در عین کثرت" است و در واقع یک کار را به پیش می‌برد. لذا بعد از سال‌ها کار و تلاش هیچ ملموس و عینی نداریم به‌نحوی که بتوان گفت ما فلان بار را برداشتیم یا فلان را حل کردیم یا به پیش بردیم. چند یادداشت سابقاً با این موضوع تقدیم شد که مناسب است الان ذیل این طرح بحث مجدد دیده شود. 🔻🔻 📝 تحول، رهین تمحض https://eitaa.com/taalighat/999 3. اتقان در انجام کار 🔹 ما کار زیاد انجام می‌دهیم، کارهای خوب هم انجام می‌دهیم اما کار زیاد و خوب را خوب و با اتقان انجام نمی‌دهیم. برای توضیح بیشتر: کار را با اتقان انجام دادن یعنی: مراحل و ابعاد یک حرکت را موشکافانه و دقیق دیدن، برای حل یک مسئله وقت گذاشتن، طراحی کردن، دخیل کردن اندیشه، بهره‌مندی از عنصر تجربه و... 4. اعتقاد به صبر راهبردی صبر در اندیشه رهبران الهی و در نگاه آقا یک عنصر راهبردی است. بخشی از مبارزه و بلکه یکی از سخت‌ترین مراحل است. در بستر صبر راهبردی است که بنیان مرصوص فراهم می‌آید. بماند که عده‌ای سهل‌اندیش این جنس عناوین را به سخره گرفتند و معمولاً هرمفهوم مهمی را چنين سخیف می‌کنند، اما این یک عنصر مهم در اندیشه رهبری است. 5. عبودیت و معنویت اگر کار امام ثمر داد، اگر کار آقا و سیدحسن نصرالله ثمر داد، تنها برای این است که چیزی جز نبوده است. فعل انقلاب، فعل عبادی روح‌الله بود. تا زمانی‌که جزءجزء کارهای ما از بستر عبودیت برنخیزد، ریشه در آب دارد و هبا منثوراً است. و انسان اهل عبودیت، انسان اهل معنا و معنویت می‌شود و در بستر معنویت است که را می‌توان به دوش کشید. و اینجا راهگشا و بی‌بدیل است... 🔻 لزوم توجه به مکانیسم تحقق اهداف جامعه ولایی اعضای جامعه ذیل طرح و اندیشه ولایت، اجزای به‌هم پیوسته‌ای هستند که باهم یک طرح را به پیش می‌برند. در هر عضو کوچک و بزرگی در جای خود دارای اهمیت است. اگر هرکسی در همان نقطه‌ای که هست، کار را صحیح و ممحض و متقن انجام دهد، عملاً به کلیت حرکت جامعه ولایی مدد رسانده است و اگر کم بگذارد، به‌همان میزان مسیر را کند کرده است. منطق کلام آقا مبنی براینکه هرجا ایستاده‌اید آنجا را مرکز عالم بدانید اینطور تبیین می‌شود. اگر هریک از ما در نقطه‌ای که ایستاده‌ایم اقدامات مان دارای این اوصاف باشد یعنی: هم ناظر به طرح دشمن باشد هم با تمحض و تمرکز باشد هم با اتقان انجام شود هم با صبر و استقامت پیش رود هم با محوریت عبوديت باشد این را ضرب کنید در همه اضلاع کنش‌گر جامعه ولایی، خروجی چه می‌شود؟ عناصری مترابط و متراکم و متضاعد هدف واحدی را پیش می‌برند. 🆔 @taalighat
تعلیقات
📝 درآمدی بر اندیشه مقاومت: روایت‌های انفعالی از مقاومت 🔻 بخش اول 🔻 ترجمه موقعیت تاریخی ما و قله‌ای
📝 درآمدی بر اندیشه مقاومت: عقلانیت مقاومت 🔻 بخش دوم 1⃣ لزوم عبور از روایت‌های انفعالی از مقاومت: روایت غالب از مقاومت، روایت از زاویه ضعف و انفعال است. در این روایت ما همواره در موضع تهدیدشدن، در آستانه شکست و نابودی و در موضع دفاع و حفظ وضع موجود قرار داریم. این زاویه هیچ امیدی نمی‌آفریند و هیچ شوق و انگیزه‌ای ایجاد نمی‌کند و دیوار به دیوار تسلیم تعریف شده است. در روایت انفعالی از مقاومت، آینده مبهم، تاریک و دلهره‌آور است. ما ناگزیریم مقاومت را آن‌چنان که هست، باهمه اقتضائاتش معرفی کنیم و واقعیت این است که مقاومت، یک زیست امیدبخش و سرشار از پویایی است. 2⃣ عقلانیتِ مقاومت: مقاومت برخاسته از عقلانیت اصیل شیعی است. اما این عقلانیت مختصاتی دارد که بدون توجه به آن نمی‌توان مقاومت واقعی را رقم زد. برخی اضلاع عقلانیت مقاومت عبارتند از: 2.1. مقاومت، جمع بین آرمان و واقعیت: اما در اندیشه اصیل شیعی، مقاومت ایستادن در نقطه انتخاب است. مقاومت یعنی خواستن و انتخاب تغییر وضعیت موجود و عبور از موانع برای دستیابی به هدف. مقاومت در نگاه شیعی، سرشار از امید است. امید به امکان عبور از مشکلات، باور قلبی به "إن مع العسر یسرا" مقاومت یک نگاه واقع‌بینانه و یک زیست آگاهانه است. در نگاه مقاومت، وجود مشکل و موانع و به تعبیر قرآنی "عُسر" به‌رسمیت شناخته می‌شود. این یک واقعیت است. اما مهم نحوه مواجهه با واقعیت است. یک روش مواجهه با مشکل در مسیر رسیدن به هدف، تسلیم در برابر مشکل و صرف نظر از هدف، تنزل از آن و تغییر هدف است. اما روش دیگر پافشاری بر هدف، خواسته، و عدم تنازل از آن است. نام این روش رسیدن به هدف، است. اما مقاومت با عقلانیت قرین است نه با تهور که عاری از تعقل است. تهور به دل مشکل زدن منهای عقلانیت و محاسبه است. متهور هيچگاه به‌هدف نمی‌رسد و فقط هزینه می‌سازد. اما مقاومت واقعی جمع بین آرمان و واقعیت است. 2.2. عقلانیتِ مقاومت و مسئله صبر: عقلانیتِ مقاومت و واقع‌بینی آن اقتضا می‌کند حل مسئله در بستر زمان تعريف شود. اینجاست که معنا می‌شود. صبر راهبردی، سازش و تسلیم نیست، صبر راهبردی، کنش و اقدام است اما با لحاظ واقع. البته خوانش های انحرافی می‌کوشد مفهوم صبر راهبردی را به سازش و تسلیم تأویل ببرد اما صبر راهبردی در اندیشه شیعی و خاموش و فکورانه است. 2.3. عقلانیت مقاومت و سنن الهی: مقاومت با تکیه بر از بن‌بست‌ها عبور می‌کند. عقلانیت توحيدی به سنن الهی تکیه دارد. بنابر این اندیشه است که اولاً می‌داند نتیجه صبر، "یُسر" است. ثانیاً اگر مجاهده کند، "لنهدینّم سبلنا" شامل حال او شده و راه‌های ناشناخته نمایان می‌شود و ثالثاً شامل او می‌شود. اما رابعاً شرط همه این‌ها "تنصرالله" و "فأستقم کما امرت" یعنی برای رسیدن به نتیجه است. بدون استقامت و تحمل دشواری‌ها امکان عبور از آن وجود ندارد. 3⃣ مقاومت، امید، حرکت و نوسازی: مقاومت به یک منبع عقل و حکمت تکیه دارد که می‌داند براساس آن می‌تواند از مشکل عبور کند. امکان عبور از مشکل امیدساز است. اگر جامعه‌ای بداند که مشکل هست اما امکان و راه عبور از آن وجود دارد، به آینده امیدوار می‌شود.مقاومت یعنی هیچگاه وجود ندارد. مقاومت یعنی در سخت‌ترین شرایط، روزنه امید وجود دارد. ازاین‌رو در بستر مقاومت امکان زندگی با شکوفایی فراهم می‌شود. هنگامی‌که امکان عبور از مشکل فراهم آمد، آغاز می‌شود و جامعه از رخوت و عبور می‌کند. پس جامعه‌ای که مقاومت را انتخاب می‌کند، درواقع پویایی و سازندگی را انتخاب کرده است. 🆔 لینک بخش اول یادداشت: https://eitaa.com/taalighat/1846 🆔 @taalighat
🔖 انقلاب، عقل، طمأنینه در دل حرکت و شور و خروش است. انقلاب‌ها معمولا در دل خود هیجان و فوران و میل به تغییر با مقیاس سرعت دارند. این طبیعت انقلاب است. اما انقلاب وقتی اسلامی شد، گویا مجمع الاضداد می‌شود، همچون وجود انسان کامل. انقلاب وقتی اسلامی بود، در عین شور، مملو از عقل است. غیر از عقلانیت مادی است. عقلانیتی الهی است اما هر چه هست عقل است. این عقل را کمتر می‌شناسیم. انقلاب در عین شور و خروش اما وقتی در بستر اسلام پدید آمد چون وجود انسان کامل، مملو از آرامش و است. آرام است. در عین طمأنینه، در خروش است. خروش را در دل عقل انقلابی و طمأنینه اش دنبال می‌کند. کسی‌که این پدیده را نمی‌شناسد و متأثر از دوران مدرن، انقلاب اسلامی را مدرن قرائت می‌کند، معنای سکوت و آرامش انقلاب در بزنگاه را، خروج از انقلاب می‌داند. چرا که انقلاب را در فریاد معنا کرده است، چون انقلاب را مدرن خوانده است هرچند نداند. اما پدیده خروش در را نمی‌شناسد. اميرالمؤمنين در خطبه همام، یکی از صفات متقین را حزن در قلب و فرح در ظاهر می‌دانند. یعنی متقین بر احساس و هیجان خود مسیطر و مسلط هستند. زیر خاکستر شاید آتش برافروخته دارند اما نمی‌گذارند این اندرون مگر در موقع لزوم خود را بروز دهد. آن‌ها هستند که تصمیم می‌گیرند کجا لایه درون، بروز بیرونی بیابد. آرامش او را به حساب بی‌خیالی نگذار، شاید درون برافروخته دارد و شعله آن دارد آتش یک می‌شود اما بدون هیاهو بلکه با طمأنینه. انقلابی در ادبیات دینی نیز این‌گونه است. نباید سکوت او، آرامش او، طمأنینه او را تخطئه کرد و او را متهم به غیر انقلابی شدن و سازشکار شدن و الینه شدن کرد. باید افق او را شناخت. در همان افق تحلیلش کرد. متقین چون در مقام هستند، هر چه را در جای خود دارند. سکوت و خروش را دارند ولی در جای خود. این را باید فهمید. مؤمن انقلابی، دارد. عقل از عقال است، انسان را باز می‌دارد. گاه از خروش و گاه از سکون. اما سکون و خروش هردو ریشه و مبدأ و منشأ دارند. و این محیط و مسلط بودن بر و یعنی طمأنینه. اما کسی‌که اسیر هیجان است فقط تمنای خروش آن هم در ظاهر را دارد. حتی خروش آرام را نمی‌شناسد و دائم در اعتراض است و این و آن را متهم می‌کند. شیوه مدیریت و رهبری آقا مصداق طمأنینه و عقل انقلابی است. در این منظومه هم وجود دارد هم گزاره "من دیپلمات نیستم، من انقلابی‌ام". و اصیل و دقیق در زندگی یک انقلابی جریان دارد، اما در عین عقل و طمأنینه. اما کسی‌که افق را نمی‌شناسد دائم در حال تخطئه است هم صبر راهبردی را، هم مبارزه دائمي را. حالا وضعیت دور و برمان را نگاه کنیم، اوضاع چطور است؟! 🆔 @taalighat