eitaa logo
تأملات اجتماعی
172 دنبال‌کننده
275 عکس
87 ویدیو
7 فایل
محمدرضا کرباسچی دانش آموخته ی حوزه ی علمیه ی قم کارشناس ارشد فلسفه ی علوم اجتماعی @mrkarbs
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 بدون شرح عکس از حسن قائدی 🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا🇮🇷 🌍 eitaa.com/ebratha_ir  ایتا 🌍 splus.ir/ebratha.org  سروش
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش سی ام) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی شهی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و یکم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۳ ▪️بخش سوم: کاربردهای تاریخ در تحلیل اجتماعی ۱ با توجه به اینکه استاد شهید معارف تاریخی را بر سه گونه می دانند و جایگاه و کاربرد هر یک را نیز جدای از دیگری، کاربرد هر یک از گونه های تاریخ در تحلیل اجتماعی را نیز در همین روال می توان پی جویی کرد. ایشان تاریخ نقلی را به جهت جزیی بودن دارای اعتبار کمتری می داند، با اینحال تلاش می کند تا با یافتن قواعد کلی و همچنین سیر و جهت حوادث تاریخی، همان گزاره های جزیی را در تحلیل های اجتماعی بکار گیرد. 🔻نمونه های از کاربرد تاریخ در تحلیل اجتماعی شهید مطهری استاد مطهری در جمله ای از آثار خود از تاریخ بهره گرفته و آن تحلیل های تاریخی را مبنای تبیین اجتماعی خود قرار داده است. تحلیل سیره و سنت رسول خدا و امیرالمومنین ع، بررسی اوضاع امت اسلامی، ریشه یابی جریانات فکری (علل گرایش به مادیگری)، پیوندهای اجتماعی و فرهنگی در طول تاریخ (خدمات متقابل اسلام و ایران). بخشی از حوزه هایی است که استاد شهید در آن ها از اطلاعات تاریخی بهره گرفته است. اما با توجه به اینکه تاریخ نقلی جزیی و..... بوده و یافته های آن نیز قابل تسری به مواضع دیگر نیست، حوزه های تاریخ علمی و فلسفه ی تاریخ را باید قلمروهای اصلی مورد عنایت استاد شهید تلقی نمود. علامه ی شهید، فارغ از آنجا که رسماً به سراغ قواعد کلی اجتماعات (تاریخ علمی) و یا سیر تطورات تاریخی (فلسفه ی تاریخ) می رود، برای بهره گیری و استفاده از تاریخ نقلی تلاش می کند تا به سیری مشخص و معنا دار در وقوع حوادث تاریخی دست یابد. بهترین نمونه های این نوع استفاده از تاریخ، در کتاب سیری در سیره ی نبوی و همچنین خدمات متقابل اسلام و ایران قابل مشاهده است. استاد شهید بنابر تصریح خود در فصل اول کتاب سیری در سیره ی نبوی، نه به دنبال رفتارهای جزیی رسول خدا بلکه به دنبال سیره و سنت رسول خداست که در تمام مدت عمر شریفشان جریان داشته است. آنگاه از این سیره ی مستمره نتایجی کلامی حاصل می کند که موضوع فصل دوم همان کتاب (منطق عملی ثابت) است. بدین نحو استاد شهید تاریخ نقلی را نیز -به قدر مقدور- از زمان و مکان خلع کرده و امور دیگری را از آن نتیجه می گیرد. ▪️استاد شهید نمونه ی دیگر از این مواجهه با تاریخ را درباره ی رفتار شناسی خوارج و در کتاب جاذبه و دافعه ی علی ع بکار گرفته که در جای خود بسیار خواندنی و قابل توجه است. 🔹نمونه ی دیگر مواجهه ی ایشان با تاریخ نقلی کتاب ارزنده و ماندگار خدمات متقابل ا اسلام و ایران است. در آنجا نیز استاد شهید تلاش می کند تا با نشان دادن پیوستگی حرکت علمی در ایران پس از اسلام، رشد و شکوفایی و تکامل هر دو را آشکار کند. بعنوان نمونه استاد شهید در این کتاب تنها به ظهور یک یا چند فیلسوف یا فقیه در تاریخ ایران اشاره نمی کند، بلکه تلاش می کند اولا پیوستگی و اتصال جریان علمی در جهان اسلام و همچنین ناظر بودن فعالیت های علمی ایرانیان به تعالیم اسلام را در طول تاریخ بازنمایی کند. گفتنی ها درباره ی روش کار استاد شهید در این کتاب بسیار است، اما همین قدر بس که این کتاب هم از جهت محتوا و هم روش قطعا یکی از آثار تکرار نشدنی آن یگانه ی دوران است. رحمة الله عليه، رحمة واسعه @taamollat
📌صدر اسلام و زایش سرمایه داری معرفی کتاب صدر اسلام و زایش سرمایه داری تز بسیار بدیعی را مطرح می کند. سرمایه داری برای اولین بار در عربستان ظهور کرد، نه در شهرهای ایتالیایی اواخر قرون وسطی که معمولاً فرض می شود. اسلام اولیه سهم اساسی اما عمدتا ناشناخته ای در تاریخ اندیشه اقتصادی داشت: اسلام تنها دینی است که توسط یک کارآفرین پایه گذاری شده است. حضرت محمد (ص) که از سلسله ای نخبه متشکل از رهبران مذهبی، مدنی و تجاری تبار بود، پیش از تأسیس اسلام تاجر موفقی بود. به این ترتیب، دین جدید در مورد تجارت، حمایت از مصرف کننده، اخلاق تجاری و مالکیت حرف های زیادی برای گفتن داشت. همانطور که اسلام به سرعت در سراسر منطقه گسترش یافت، آموزه های اقتصادی اسلام اولیه نیز گسترش یافت، که در نهایت به اروپا راه یافت. اسلام اولیه و تولد سرمایه‌داری نشان می‌دهد که چگونه نهادها و شیوه‌های تجاری اسلامی در ونیز و جنوا پذیرفته و اقتباس شدند. این نوآوری های مالی شامل اختراع شرکت، تکنیک های مدیریت کسب و کار، محاسبات تجاری و اصلاحات پولی است. مؤسسات اسلامی دیگری نیز در اروپا جذب شده بودند: مؤسسات خیریه، وقف و مؤسسات آموزش عالی، مدارس، الگوهایی برای قدیمی ترین دانشکده های آکسفورد و کمبریج بودند. به این ترتیب به حق می توان گفت که این جنبه های اساسی اندیشه سرمایه داری همگی دارای پیشینه های اسلامی هستند.
او همچنین تاکید بر اهمیت تجارت در اسلام را یکی از وجوه اصلی دانسته و متذکر می‌شود: یک نکته مهمی که کتاب به آن اشاره می‌کند این است که پیامبر اسلام پیش از آنکه در ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث شوند یک تاجر سرشناس و با تجربه بودند و تجارت می‌کردند که ما این بخش مهم از زندگی ایشان را نادیده می‌گیریم و حتی امروز می‌بینیم برخی اوقات در بین علمای دینی و سایر اقشار نگاه منفی نسبت به تجارت وجود دارد. نویسنده با اشاره به همین موضوع تاکید می‌کند که تجارت باعث تیزهوشی و شناخت نیازهای جامعه می‌شود و منافع زیادی برای همه جوامع دارد. کتاب روایت می‌کند که پیش از بعثت شغل اصلی پیامبر اسلام تجارت بود و در مدینه هم که جامعه اسلامی را تشکیل می‌دهد در مدیریت خود به جنبه‌های اقتصادی توجه داشته و برنامه‌های خود را با درنظر داشتن این موضوع پیش می‌برده است. نویسنده مثال می‌زند که پیامبر اسلام برای تشویق مردم به شرکت در جنگ به غیر از اجر معنوی آن، اعلام می کردند اگر در جنگ پیروز شوید و هنگام تقسیم غنایم به هر سرباز پیاده یک واحد غنیمت تعلق می‌گیرد ولی اگر اسب داشته باشد و سواره باشد سه واحد غنیمت دریافت می‌کند تا مردم تشویق به شرکت با اسب در جنگ شوند و لشکر اسلام تقویت شود و مجهزتر بجنگد. خیرخواهان ادامه داد: از این نمونه‌ها بگیرید تا موارد دیگر از جمله اینکه حضرت محمد(ص) به هیچ وجه موافق کنترل قیمت و اعلام دستوری قیمت در بازار مسلمان توسط حکومت نبود و و حدیث معروفی را هم در کتاب می‌آورد که «قیمت‌ها در دستان خداست» یعنی هنگامی که مردم از ایشان درخواستند بر اجناس قیمت بگذارد فرمودند من و دولت نمی‌توانیم قیمت تعیین کنیم و اساسا اینکه ما به فروشنده بگوییم باید کالای خود را با فلان قیمت بفروشی اقدام ضد تولیدی است. https://www.ibna.ir/fa/shortint/268967/%D9%88%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%88%DB%8C-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%DA%98%D9%88%D9%87%D8%B4-%DB%8C%DA%A9-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C
خاندوزی: اثر کوهلر به قدری از شواهد تاریخی در حوزه اقتصاد اسلام سرشار است که می‌توان ادعا کرد در نیم قرن اخیر، به تعداد انگشتان یک دست مولفان ایرانی توانسته‌اند کتاب‌هایی دراین سطح تالیف کنند. به همین سبب می‌توان از کتاب کوهلر به‌عنوان یک منبع جانبی بسیار مفید برای درس نظام اقتصادی صدر اسلام، در دوره کارشناسی رشته اقتصاد، استفاده کرد. https://atna.atu.ac.ir/fa/news/275158/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C%DA%A9%D8%AA-%DA%A9%D9%88%D9%87%D9%84%D8%B1-%DB%8C%DA%A9%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D9%86%D8%B3%D8%A8%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D8%A7-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%AA%D8%A7%D8%AE%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
👆دو مطلب بالا دیدگاه دو تن از اهل فضل است درباره ی آن کتاب، و فیه اولا: 👇
تأملات اجتماعی
📌صدر اسلام و زایش سرمایه داری معرفی کتاب صدر اسلام و زایش سرمایه داری تز بسیار بدیعی را مطرح می کن
📌 تاریخ در خدمت فهم بهتر پدیده ها 🔹این که یک متفکری برای یافته های خودش عقبه ای علمی ، آنهم در فضای خودش، دست و پا کند هیچ چیز عجیبی نیست و شایع است، اما اینکه مثلاً عقبه ی سرمایه داری را که اساسا ریشه در زندگی مادی دارد به اسلام وصل کنند حقیقتا نوبر است. در اینجا به ما می گوید که آنچه که مبنای سرمایه داری در جهان غرب بود، اومانیسم و توجه به عالم ماده و انباشت سرمایه بود (چنانکه معنای کاپیتال نیز جز این نیست) ، در حالیکه کار و تجارت و جمع سرمایه در اسلام از همان اول هم اصالت نداشت و ابزاری بود برای رفع موانع رشد فطرت و ایمان جامعه که اتفاقا با ابزار کنترلی متعددی (از قبیل تشریعات واجب و مستحب، مانند خمس و زکات و صدقه و قرض الحسنه و....) حد زده می شد. اتفاقا روایاتی داریم که نهایت مال و دارایی انسان مومن را مشخص کرده و مومنین را از انباشت بیش از آن باز می دارد. پس چنانکه می بینیم، آنچه در جهان اسلام و سنت پیامبر «سرمایه داری» تصور شده از بیخ و بن با کاپیتالیسم در تضاد است. این نشان دهنده ی آنست که تاریخ لبه ی باریک و تیزی دارد و اگر کلیت شرایط تاریخی بدرستی فهم نشود، تحلیل اجتماعی سر از جاهای دیگر در می آورد. این مطلب از آن جهت خطرناک است که ممکن است برخی ذهن ها را به سمت این همانی نظام اقتصادی اسلام و کاپیتالیسم ببرد، چنانکه در دوره ای برخی ذهن ها را به وادی این همانی اسلام و سوسیالیسم کشانید. نظام اقتصادی اسلام که به مدد تاریخ جایگاه خود را می یابد، اساسا چیز دیگری غیر از سرمایه داری ایست که اینان فهم کرده اند. (۹شهریور۰۲) @taamollat
📚 ❖ چند روز پیش اولین جلد از مجموعه آثار فلسفی درس خارج حاج آقای منتشر شد، این مجموعه با توجه به اینکه محوریت فهم فلسفی رو خود نظام فکری علامه طباطبایی قرارداده تفاوت آرا و اختلافات فلسفی شاگردان علامه - آیت الله جوادی و آیت الله مصباح یزدی و... - رو هم تبیین کرده. به نظر برای اندیشمندان فلسفه اسلامی که به صورت تخصصی در حال تحصیل هستند میتونه کمک کار باشه. در ادامه فهرست مطالب کتاب رو در کانال قرار میدم. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
اربعین و اوج گرفتن تفکر مبارزه در راه خدا!!! آقا اربعین را چطور می بیند و ما چطور!
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و یکم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۳
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و دوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۴ ▪️بخش سوم: کاربردهای تاریخ در تحلیل اجتماعی۲ بخش عمده ی بکارگیری تاریخ در تحلیل اجتماعی در اندیشه استاد شهید را در بخش دوم و سوم (تاریخ علمی و فلسفه تاریخ) باید جست و جو کرد. اهمیت این دو بخش در اندیشه ی تاریخی ایشان به حدی است که می توان ادعا کرد استفاده ی ایشان از تاریخ نقلی نیز بر بستری از «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» رخ می دهد. اصرار استاد شهید بر «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» بعنوان مبنای فهم تاریخ نقلی و پدیده های اجتماعی، نقطه ی تمایز ایشان با سایر تفکرات تاریخگرایانه است که اندیشه ی او را از درافتادن در دام نسبیت نگه می دارد. غیر از فلسفه ی تاریخ که خود در پی کشف قواعد حاکم بر توسعه و تغییر اجتماعی در بازه ای طولانی از زمان است، ایشان در تاریخ علمی نیز در پی کشف قواعد عام حاکم بر اجتماع بطور کلی است. همین کلی نگری به زمان و تاریخ و جست و جو از قواعد ثابت، تاریخ و حوادث اجتماعی را برای او قابل پیش بینی می کند. ▪️نکته ی جالب توجه دیگر در اندیشه استاد شهید توجه توامان به ایستایی و پویایی جامعه است. چنین تفکیکی میان پدیده های اجتماعی، در گذشته توسط کسانی چون کنت و اسپنسر رخ داده و مبنای تقسیم پدیده ها قرار گرفته؛ با اینحال استاد شهید این هر دو را در بستری نظام مند و مدون از فهم تاریخی عرضه کرده است. به عبارت دیگر اندیشه ی تاریخی ایشان، قواعد کلی جامعه را هم بصورت ایستا و فارغ از امتداد آن در طول زمان بررسی می کند و هم قواعد تغییر و تکامل آن را در طول تاریخ نشان می دهد. نمونه ای از تطبیق «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» بر یک جامعه ی خاص (جامعه ی ایران) در یادداشتهای سپس عرضه خواهد شد انشالله (۱۲شهریور۰۲) @taamollat
📽 از عموم دوستان دعوت می کنم که قسمت سوم سریال «عاشورا» را که امشب از تلویزیون پخش شد، اگر ندیده اند، حتما تماشا کنند. برشی از عملیات خیبر و سقوط جزیره ی مجنون و مجاهدت تعداد زیادی از رزمندگان لشکر عاشورا و لشکر نجف که تا آخرین قطره ی خون دفاع کردند و تسلیم نشدند و شهید شدند و هنوز بازنگشته اند. واقعا اگر جهاد کاری است که آنها کردند، ما داریم چه کار می کنیم و اگر کار ما مجاهده است، پس کار آنها چه بود؟ حقیقتا حرفی برای گفتن نداریم. فقط باید بگوییم شهدا شرمنده ایم. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و دوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۴
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و سوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی۵ ▪️بخش چهارم: فلسفه و تاریخ، آب 💦 و آتش 🔥 (متافیزیک، تجربه و تاریخ، سه روش متضاد در تحلیل اجتماعی) ۱. در مباحث روش شناسی علوم اجتماعی سه جریان جامعه شناسی فلسفی، جامعه شناسی تجربی و جامعه شناسی تاریخی هیچ گاه نتوانسته اند دور یک میز کنار هم جمع شوند. هر یک از اینان با تحلیل خاص خود از واقعیت اجتماعی، روش های دیگر را انکار کرده و طریقی انحصاری در تحلیل واقعیات اختیار کرده اند. ۲. روش فلسفی متهم است که عینیت پدیده ها را نادیده گرفته و واقعیات را بر اساس پیشفرض های از قبل پذیرفته شده تحلیل می کند و فیلسوف اجتماعی در واقع آنچه را که قبول دارد ثابت می کند! نه واقعیت خارجی را. ۳. اشکال عمده ی جامعه شناسی تجربی آن است که قضایای جامعه شناختی، بدلیل ابتنای بر استقرای ناقص -اگر به پذیرش قواعد فلسفی تن ندهد- ، از لحاظ روشی قابل تعمیم به سایر موارد نیست. تلاش های فیلسوفان علم در قرن بیستم برای احیا و حجیت بخشی به علوم تجربی سودی نبخشید و علوم تجربی درحالیکه به متافیزیک پشت کرده بود، به دامان تاریخ و فرهنگ افتاد و شد آنچه که شد. ۴. اما جامعه شناسی های تاریخگرا را حکایتی دیگر بود. اگر چه در تعریف جامعه شناسی تاریخی و رویکردها به تاریخ حرف فراوان است، اما اجمالا آنکه برخی مکاتب جامعه شناسی مانند جریانات تفسیری و هرمنوتیکی برای فهم پدیده ها نقش بالایی قائل بودند. آنان معتقد بودند به جهت ارتباط پدیده های اجتماعی با اراده های انسانی، از طریق کشف نیات و اراده ها باید به تحلیل دقیق پدیده ها نائل شد و بهترین راه برای فهم نیات درونی کنشگران، رجوع به زمینه های فرهنگی و تاریخی است. این مبنا که بازنمایی همان مبانی هرمنوتیکی در عرصه ی تحلیل اجتماعی بود، همان نتایج مورد انتظار را به بار آورد. یعنی نسبیت و جزئی نگری در فهم اجتماع. به عبارت دیگر چنانکه هرمنوتیک در فهم متن به نوعی نسبیت فهم منجر می شد، در تحلیل اجتماعی نیز همین نتیجه را حاصل کرد. نتیجه تحلیل تاریخی و هرمنوتیکی اجتماع آن بود که قواعد حاکم بر یک اجتماع، تنها در بستر تاریخی و فرهنگی همان اجتماع قابل تطبیق است و قابلیت تسری به دیگر جوامع را ندارد. گزارش کوتاهی از سه روش عمده در تحلیل اجتماعی نشان دهنده ی آن است که چرا این روشها هیچ گاه نتوانسته اند کنار هم جمع شوند. ▪️اما چنانکه هر چه می گذشت، روش های علمی در جهان غرب دچار واگرایی بیشتری می شدند، میل به همگرایی در فضای اسلامی بیشتر می شد. در یادداشت بعد به مرور همگرایی روشی در تحلیل اجتماعی توسط علامه ی شهید مرتضی مطهری خواهیم پرداخت. @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و نهم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماع
🔗 کجای جاده ایم؟ 🤔 🔹بخش پنجم و آخرین بخش «روش شناسی تاریخی» ، مقایسه ی دیدگاه شهید مطهری با دیدگاه های مدرن بود. عمده دیدگاه های مدرن در باب تاریخ متعلق به کسانی است چون: هگل، نیچه، فوکو، ویکو و در نهایت دیلتای و وبر. این دسته هم آثارشان گسترده است و هم به غایت پیچیده و دیریاب. علاوه بر اینکه نوعا ورود و خروج یکسانی به تاریخ نداشته اند و هر یک از زاویه ای وارد تاریخ شده و آن را تحلیل کرده‌ است. از اینجهت جمع بندی نظرات آنان کار آسانی نیست و حتما نیازمند مطالعه ی وسیع و مباحثه است که در شرایط کنونی اشتغال به هر دو مرا از مسیر اصلی باز می دارد. و امیدوارم در نسخه بعدی این یادداشت ها بتوانم به نحو عمیق‌تری به این مسائل هم ورود نمایم. از اینجهت این بخش را فعلا فروگذار کرده و به سراغ بخش پایانی و جذابترین بخش نظریه ی اجتماعی فیلسوف انقلاب اسلامی می روم که عبارت باشد از «لوازم نظری برای تحلیل جامعه ی کنونی ایران» و به همین مناسبت مروری خواهم داشتن بر سایر مدل های تحلیلی جامعه ی ایران. چنانکه بارها ذکر شده، هنوز هم «تبیین اندیشه ی متفکران انقلاب اسلامی» را مهمترین بار بر زمین مانده ی جبهه فکری انقلاب اسلامی می دانیم و این سلسله یادداشت ها قدم های کوچکی است برای این هدف بزرگ، بتوفیق الهی و دعای امام عصر صلوات الله علیه @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری 🔹این روزها که در حال جریان شناسی مدل های تحلیل جامعه ایران، به عنوان مقدمه ی مدل تحلیل اجتماعی شهید مطهری هستم، یکی از نکات قابل توجه، حضور جریانات متعدد در جامعه ایران با تابلو جریان چپ است. مارکسیسم چارچوب روشنی در باب جامعه و تاریخ داشت، اما جریانات متعددی که امروز در سرتاسر دنیا خود را چپ می نامند هر کدام با اتصال به بخشی از نظریه ی کلان مارکس، به جریان مارکسیسم منسوب می شوند، از اینرو ما در فضای فکری و سیاسی با طیف وسیعی از جریانات چپ مواجهیم که الزاما روش و مسئله ی مشترکی ندارند و حتی ممکن است تقابلی هم با لیبرالیسم و کاپیتالیسم نداشته باشند، بلکه از دل آن بیرون آمده باشند. شناخت این جریان و پیچیدگیهای ان از اینرو مهم است که ما در وضعیت کنونی، با طیف وسیعی از جریانات چپ در جامعه ی خودمان مواجهیم و این نگاه رو به گسترش و تزاید است. نگاه چپ نو هم در طیف اصلاح طلب و هم در طیف اصولگرا ی جامعه ی ما جریان دارد و حتی در سالهای اخیر طیفی از روحانیت ما را درگیر خود کرده است و هر یک از این طیف های فکری، جامعه ی ایران را از خاستگاه خاص خود تحلیل می کنند. این بخش ادامه دارد، انشالله @taamollat
📌اهمیت نظریه اجتماعی 🔹 چارچوب تحلیل اجتماعی، تعیین کننده ی ذهنیت مردم نسبت به خودشان و جامعه شأن است. در شرایط کنونی برخی از مردم نسبت به وضعیت جامعه ی خودمان بدبین و ناامیدند، چون جامعه را بر اساس چارچوب های مدرن قضاوت می کنند؛ در اینصورت نتیجه روشن است. در همین شرایط آقا می گویند «به قله نزدیک شده ایم.» معلوم می شود که ایشان اساسا در چارچوب دیگری می بینند و تحلیل می کنند. @taamollat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 امروز بصورت اتفاقی به این فیلم برخوردم، نمایی دلهره آور از ریودوژانیرو، پایتخت برزیل. زندگی شهری، در همه جا، بهتر یا بدتر، همین وضعیت را دارد. بحق سرمایه داری را کاپیتالیسم تعبیر کرده اند، بمعنی تجمع همه چیز در نقطه ای محدود. شهرنشینی به این شکل چه بر سر حیات و تاریخ بشر اورده؟ فطرت بشر و فطرت جامعه در کدام حفره ی این شهر پنهان شده و این شهرها و مردمانش به کجای تاریخ رهسپارند؟ خدای تاریخ کجا ایستاده و چه می کند؟ 🤔🤔🤔 برزیل، آرژانتین، آفریقای جنوبی، مالزی، چین، کره ی جنوبی بسیاری دیگر نمونه های هستند از کشورهایی که در سیر تاریخی شان، از غرب بازماندند و تلاش های بعدیشان برای رسیدن به توسعه، نوعا عقیم ماند و صرفا تصویری کاریکاتوری از توسعه را عرضه کرد. بسیاری از مناطق پر زرق و برق امروز دنیا مانند امارات و.... حقیقتا مدرن نشده اند، بلکه در کلاف سردرگمی بین سنتهای بومی خود و رنگ و لعابی از تمدن غرب دست و پا می زنند. بسیاری دیگر نیز شبحی از زندگی مدرن را تولید کرده اند، با بسیاری آسیب ها و هزینه ها. مسئله ی اول این کشورها عقب افتادن از غرب نیست، بلکه گم شدگی و سرگردانی هویتی آنهاست. مردمان جهان تا هویت فطری و اجتماعی و تاریخی خود را بازنیابند و در مسیر آن حرکت نکنند، همین طور دور خود می گردند. در میان تمام این کشورها، ما یکی از غنی ترین ملت ها از جهت سابقه ی تاریخی است. اگر فریفته ی غرب نشویم، اتفاقاتی را می توانیم رقم بزنیم.... @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و سوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی۵
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و چهارم) 🔹 شهید مطهری و جامعه ی ایران۱ ▪️رویکردهای مدرن و ضد مدرن برای فهم بهتر دیدگاه اجتماعی متفکران انقلاب درباره ی جامعه ی امروز ایران، ابتدا نگاهی می اندازیم به رویکردهای دیگر و مبانی آنها: ۱. آنچه که امروزه بعنوان مدل برای تحلیل جامعه ی کنونی ایران عرضه می شود، در گام اول به سراغ کلیات جامعه ایران رفته و تلاش می کنند با با تحلیل نهاد اقتصاد و سیاست و فرهنگ و .‌... چارچوبی برای تحلیل مسائل خرد فراهم کنند. البته هر چه کار جلوتر می‌رود تمایزها هم ناپیدا تر می شود، طوریکه شناخت و تفکیک آنها از هم کار آسانی نیست. ۲. از لحاظ پارادایمی، بیشتر چارچوب های تحلیلی -اگزچه خود عنوان نکنند، اما از جهت روشی- به پارادایم اثبات گرایی تعلق دارند و تعداد کمی نیز بر اساس مدل های تفسیری جامعه ی ایران را تحلیل می کنند. رویکردهای تاریخی و مردم شناختی نیز رایج هستند. ۳. واقعیت اجتماعی مورد توجه در دیدگاه های مختلف هیچ گاه یکسان نیست. موضوع مورد مطالعه در بیشتر این تحقیقات «جامعه ی ایران» و «نهادهای اجتماعی» مانند اقتصاد و سیاست و آموزش و... است. بر همین اساس برخی بر مسئله ی «توسعه» تمرکز کرده و ابعاد آن را کاویده اند، برخی دیگر بر وضعیت اجتماعی و برخی دیگر بر خلقیات و رفتارهای اجتماعی مردم ایران تمرکز کرده اند. ۴. تمامی دیدگاه ها دارای مرتبه ی تجویز نیستند و تعداد اندکی از آنها به این مرحله وارد می شوند. ▪️ رویکردهای مدرن عمده ترین دیدگاه مورد استفاده تحلیل گران، دیدگاه های مدرن است که بر اساس آن جامعه ی ایران بر اساس آن ارزیابی شده است. این رویکرد بیانگر شناخت غالب ما ایرانیان از خودمان است. به عبارت دیگر غالب ما ایرانیان خود را بر اساس الگوهای مدرن فهم و ارزیابی می کنیم. در این دسته از تحلیل ها مسیر تاریخ، همان مسیری است که کشورهای توسعه یافته ذیل فرهنگ مدرن پیموده اند و ما از آن عقب افتاده ایم. بررسی علل عقب افتادن ما از کشورهای توسعه یافته، معنای توسعه برای کشورهای عقب افتاده و.... نمونه ای از مسائل این رویکرد است. در نگاه اینان مسیر حرکت تاریخ و توسعه همان مسیری است که غرب رفته و ما باید بررسی کنیم که چرا در این مسیر که عاقبت مختوم همه ی ملت هاست عقب افتاده ایم. در نگاه این تحلیلگران، اساسا توسعه و پیشرفت ایران ذیل فرهنگ مدرن و در نسبت به آن سنجیده و فهم می شود. 🔻با اینحال تحلیل های مدرن از جامعه ی ایران همگی سویه ی واحدی ندارد و در تبیین علل عقب افتادن ایران از مسیر توسعه، برخی بر عوامل اجتماعی تاکید کرده اند و برخی بر عوامل و تأثیرات اقتصادی. «تاریخ تحولات اجتماعی ایران» نوشته ی جان فوران و «ایران بین دو انقلاب» و «تاریخ ایران مدرن» تالیف یرواند آبراهامیان نمونه هایی از نگاه نخست است که بر عوامل اجتماعی تاکید کرده. کتاب «اقتصاد سیاسی‌ ایران» نوشته محمدعلی همایون کاتوزیان نیز نمونه ای از رویکرد دوم است که در تحلیل جامعه ی ایران بر مسائل اقتصادی و تاثیر آن بر سیاست تکیه می کند. همه ی اینها، دیدگاه های قابل تاملی از جامعه ی کنونی ایران را عرضه می کنند که ابعاد ناپیدایی از جامعه ی ما در دو سده ی اخیر را آشکار می کند. آثار و دیدگاه های افرادی چون محمود سریع القلم، حسین بشیریه و سعید حجاریان، صادق زیباکلام و کاظم علمداری و جریان‌هایی چون حلقه ی نیاوران نیز در همین رویکرد قابل طرح است که اولی با تمرکز بر توسعه ی سیاسی و دومی با تاکید بر اقتصاد ازاد، در پی راهی برای توسعه ی ایران هستند. ادامه در یادداشت بعد.... @taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و سوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی۵
▪️ رویکردهای ضد مدرن به موازات شکل گیری جریان های انتقادی نسبت به فضای مدرن در غرب، رفته رفته پای این جریانات به کشور ما نیز باز شد و عده ای برای تحلیل جامعه ی ایران سراغ این رویکردها رفتند. رویکردهای منتقد مدرنیته در غرب که عمدتا تحت عنوان جریانات نومارکسیستی و ذیل حلقه ی فرانکفورت تعریف می شود، بر اساس مبنایی مارکسیستی معتقد است که مدرنیته و لیبرالیسم با ایجاد جذابیت های ظاهری، عنان فکر و اندیشه ی بشر را به دست گرفته و او را استثمار کرده است. اگر لیبرالیسم در گذشته با ابزار صنعت جهان را چپاول می کرد، امروز با فرهنگ و رسانه این کار را می کند. تحلیل جامعه ی ایران بر اساس مبانی نومارکسیستی بیش از همه در آثار کسانی چون مراد فرهادپور و یوسفعلی اباذری آشکار شده است که خود آنان به طور روشنی از متفکران حلقه فرانکفورت مانند مارکوزه، هورکهایمر و.... متاثرند. این نگاه چپ به سیاست و اقتصاد و فرهنگ، برای طیفی از دانشوران مذهبی و حتی انقلابی نیز مقبول افتاده و آنان با نزدیک کردن آموزه های دینی و انقلابی سعی در درآمیختن این دو با هم کرده اند. تلاشی که به باور ما ممکن است از «التقاط» سر در بیاورد ، چنانکه در گذشته نیز. استاد سیدمهدی موسوی در یادداشت های متعددی ماهیت جریان های چپ اسلامی را کاویده اند. یکی از یادداشت های ایشان را در اینجا می آورم. @taamollat
📌چپ اسلامی 🔹مدتهاست که مترصد فرصتی هستم که بتوانم مجموعه یادداشت‌هایی درباره در یکصد سال اخیر ایران بنویسم. جریانی که با حزب اجتماعیون عامیون در مشروطه آغاز شد و پس از آن چهره‌های مختلفی به خود گرفته و ظهورات متنوعی در جامعه‌ی ایرانی داشته است. اما متاسفانه فرصتی پیدا نشد تا با مطالعه‌ی منابع معتبر، توفیق نگارش حاصل بشود. اما یک نکته مهم در این مورد عرض می‌شود شاید به کار آید. 🔸جریان چپ اسلامی همواره با فراز و نشیبی همراه بوده است و با افول یک چهره‌ی آن و حذف از مناسبات اجتماعی به جهت تندروی‌های مبارزاتی، چهره‌های دیگری از آن ظاهر شده است و از رویکرد‌های رادیکالی پیروی کرده‌ است. برخی از جریانها هم همواره در حال پوست‌اندازی هستند و هر چند سال یک‌بار در عرصه‌ی عمومی و رسانه‌ای، تفسیر جدیدی از اندیشه‌های خود ارائه می‌دهند که کاملا در تقابل با حرف‌های قبلی خودشان است. 🔹اما باید دانست که عموم این جریانها در ابتدای شکل گیری و تکون از دغدغه‌های مقدس اجتماعی همچون عدالت‌خواهی و مبارزه با ظلم‌های اجتماعی و سیاسی برخوردار بودند. بدین جهت مهمترین جریانات موسوم به چپ اسلامی این است که از منطق واقع‌گرایی و حقیقت‌یابی بریده‌اند و به منطق و و پیوسته‌اند و تمام تلاش ایشان این است که بتواند بر پایه دیالکتیک و تضاد، تفسیری انقلابی و مبارزاتی از آموزه‌‌های اسلام علیه مدرنیته و لیبرالیسم به عنوان ریشه‌ی ظلم و بی‌عدالتی ارائه دهند. البته برخی به صراحت از محوریت منطق دیالکتیک و اراده‌گرایی و رادیکالیسم سخن می‌گویند و بر تبار هگلی و مارکسی آن صحه می‌گذارند. اما برخی از حوزویان و متدینین آنها از ذکر این پیشینه خودداری می‌کنند و چنین وانمود می‌کنند که آنها آن را برای اولین بار از متن کتاب و سنت استنباط کرده‌اند و به تاسیس فلسفه‌ی شدن اسلامی موفق شده‌اند. اما آشنایان به فلسفه‌ی غرب و ترجمه‌های پیش از انقلاب به خوبی می‌دانند که عموم این حرفها را چپ‌های قبل از انقلاب ترجمه و منتشر کرده‌اند و بسیاری از بچه مسلمانها نیز که مایه‌ای در علوم اسلامی و علوم عقلي نداشتند جذب این حرفهای جذاب، انقلابی، انتقادی می‌شدند و سعی می‌کردند نمونه‌های اسلامی و ایرانی آن را باز تولید کنند و بر همین منطق کار مبارزاتی کنند. (برای اطلاع بیشتر از دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن و جذب شدن برخی از انقلابیون ر.ک: نقدی بر مارکسیسم، استاد شهید مطهری / بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار مرکز تحقیقات مجلس خبرگان رهبری ۴/۴ / ۱۳۷۹ مجله حکومت اسلامی ش۱۵ ) 🔸 بسياري از طلاب و دانشجویان جوان پیش از انقلاب چنین تصور می‌کردند که جز با منطق دیالکتیک و فلسفه‌ی شدن تاریخی امکان مبارزه و انقلاب وجود ندارد و بر این اساس می‌توان جلوی جریان سنتی ایستاد و از انقلاب دفاع کرد. به طور مثال یکی از طلاب جوان قبل از انقلاب بر همین اساس در نجف اشراف به جعل اسناد علیه علما و مراجع غیرانقلابی می‌پرداخت و بعدها در خاطرات منتشر شده‌ی خود بر پایه‌ی فلسفه‌ی تاریخ دیالکتیکی و فلسفه‌ی شدن از آن اقدامات غیر اخلاقی و غیر شرعی دفاع کرده است و از متفکران انقلاب اسلامی در جریان تحول علوم انسانی به جهت عدم اعتقاد و پیروی از منطق دیالکتیک انتقاد کرده است‌. 🔹 نکته آخر اینکه چپ‌های اسلامی همه یک طیف واحد نبوده و نیستند و از یک سرنوشت واحد نیز برخوردار نبوده و نخواهند بود. لذا با یک چوب نمی‌توان همه را راند و نسبت به آنها یک تحلیل و تفسیر واحد ارائه کرد. بلکه مجموعه‌ای از طیف‌ها و جریانات مختلف، با انگیزه‌های متنوع و با درجات مختلفی از خلوص و التقاط بوده و هستند و در فرآیند تکون و توسعه نیز دچار دگردیسی‌های زیادی شده‌اند. برخی به دامن سوسیالیسم غش کردند و برخی توبه کردند و به لیبرالیسم پیوستند و برخی هم تلاش کردند تا با مراجعه به قرآن و روایات برای تضاد و دیالکتیک دست‌آویزهای محکمی پیدا کنند و در دامن انقلاب اسلامی یارگیری کنند. به هر حال چپ اسلامی بخشی از ساختار کنشگری یکصد سال اخیر ماست و همچون سایر جریانات دیگر امکان‌هایی را به وجود آورده است و طبیعتا امکان‌های را پوشانده است. https://eitaa.com/hekmat121
یابن الحسن تسلیت‌...‌
💓 سالروز آغاز ولایت و امامت یگانه ذریه و ذخیره آل طاها 💓حضرت مهـدی مـوعـود(عج)💓 برمنتظران و چشم انتظــاران ظهــورش تبریک وتهنیت باد.