📌جایگاه روش برهانی در فلسفه
🔹بدون شک آن چیزی که به دانش حکمت قوام بخشیده و کلیت، ضرورت و دوام را نصیب آن کرده، همان روش برهانی است.
بر این اساس روش برهانی است که فلسفه را مادر تمام علوم و نقطه ی اتکای آنان قرار داده است.
سایر علوم نیز به هر میزان که به روش برهانی متکی باشند، از قوام و اتقان مطلوب برخوردار خواهند بود.
دانش کلام به عنوان معرفتی مهم و عهده دار دفاع از ساحت دین نیز اگر چه میل بیشتری به جدل دارد، اما اتکای آن به برهان موجب قوام آن خواهد گردید.
چنانکه حکیم طوسی در زمانه ای که رویکردهای جدلی بر کلام سایه افکنده بود، با پناه دادن دانش کلام در آغوش فلسفه، "اعتقاد" شیعی را از استدلالهای سست "تجرید" کرد و به آن قوام بخشید.
اقدام خواجه نصیرالدین بار دیگر اتقان و یقین را به عرصه ی اعتقادات کلامی بازگرداند و آن را از فروافتادن در دام سوفسطایی گری نجات بخشید.
این مسیر توسط عالم هم عصر حکیم طوسی و شاگرد او علامه ی حلی ادامه یافت و او نیز با گسترش نگاه فلسفی در دانش کلام راه حکیم را تقویت و توسعه بخشید.
علامه حلی ره در کتاب "نهج الحق و کشف الصدق" خویش به اهمیت این نگاه اشاره و رسالت خود را نجات دادن اندیشه شیعی از تفکر سوفسطایی گری معرفی می کند.
مسائل فلسفی که ممکن است مورد مناقشه ی فلاسفه و متکلمین باشد در جای خود محل بحث است؛ اما در اتقان و لزوم گسترش روش برهانی در سایر علوم -به قدر طاقت آنها- تردید نباید روا داشت.
#روش_شناسی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و پنجم) 🔹روش شناسی اندیشه اجتماعی شهید مطهری
📌در جست و جوی اندیشه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و ششم)
🔹روش شناسی اندیشه ی اجتماعی شهید مطهری ⬅️ معرفت شناسی (قسمت۱)
🔻جذاب ترین و در عین حال پرمناقشه ترین بخش اندیشه ی اجتماعی استاد شهید، همین بخش معرفت شناسی اندیشه ی ایشان است.
شناخت موضع معرفت شناسی اجتماعی استاد شهید تنها در سایه ی تبار شناسی علمی ایشان میسر است.
استاد. شهید بمانند استاد خود یعنی حضرت امام ره در بستری فلسفی و عقلی به عالم و آدم می نگرد. نگاه او به فلسفه نه نگاهی صرفا روش شناختی، بلکه عنایت او به فلسفه بیشتر ناظر به موضوع آن یعنی «واقعیت» است.
واقعیت گمشده ی همه ی فیلسوفان و متفکران طول تاریخ بوده است و همین گمشده که موضوع اصلی فلسفه بوده، در تطورات تاریخی مجددا گم شده و از دست رفته و فلسفه به گرد موضوعات دیگر و یا حتی بدون موضوع گردیده و به «روش فکر» تقلیل یافته است.
استاد شهید بمانند سایر متفکران سلسله ی حکمت و اجتهاد، به موضوع اصلی فلسفه یعنی «واقعیت» پایبند می ماند و این واقعیت را در هر سطحی از وجود با ابزار خاص آن جست و جو می کند.
نظر به باور متفکران مسلمان به چند لایه بودن هستی و انحصار روش شناخت برخی لایه ها به روش عقلی و فلسفی، استاد شهید بدایت مباحث اجتماعی خود را -که به هستی شناسی جامعه اختصاص دارد- با روش فلسفی آغاز می کند. این روش که به مذاق روشنفکران و پوزیتیویست های وطنی خوش نیامده ازدیرباز مورد عنایت فیلسوفان اجتماعی چون فارابی و خواجه نصیر بوده است و آنان نیز مقدمات دانش اجتماعی خود را با همین روش سامان داده اند.
🔻نگاه حکمای مسلمان به فلسفه و تاثیر آن در مباحث جامعه شناختی
معارف فلسفی، بخشی از معارف فطری و موضوع آن نیز امری فطری است و نسبت دادن تفکر فلسفی به عصر و مصر خاص خطایی نابخشودنی است.
اندیشه ی فلسفی یعنی توجه به واقعیت و ذات پدیده ها و یافتن مشترکات و متمایزات آنها تا رسیدن به اجناس عالی و جنس الاجناس، فرایندی است که بشر از ابتدای حیات خود بصورت فطری طی کرده و شواهد انبوه تاریخی بر آن گواه است و از همین رو این نگرش یکی از زمینه ی های رسیدن به توحید بوده است.
(شرحی از فطری بودن تفکر فلسفی در کتاب «علی ع و فلسفه ی الهی» تالیف مرحوم علامه طباطبایی ره، قابل مشاهده است.)
این، حاق تفکر فلسفی است که همواره همراه بشر بوده و به خطا رفتن عده ای در شناخت واقعیت و روش ان، و یا تغییر مسمای آن، در اصل تفکر فلسفی برخاسته از فطرت آدمی خللی وارد نمی کند.
موضوع اصلی فلسفه «واقعیت» و هدف آن شناخت یقینی واقعیت و ابزار آن نیز برهان است. از اینرو استاد شهید، این ابزار مهم و فطری را بدرستی در یکی از گلوگاه های حیات بشر، یعنی جامعه و تاریخ به کار می گیرد که شرح مختصری از آن در مباحث هستی شناسی گذشت.
#روش_شناسی
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#معرفت_شناسی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی اندیشه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و ششم) 🔹روش شناسی اندیشه ی اجتماعی شهید مطهری
📌بعدالتحریر
🔹دیدگاه مخالفان بکارگیری فلسفه در علوم اجتماعی
با اینحال برخی از اندیشمندان علوم انسانی با تاثیر پذیری از جریانات علمی رایج در دنیا، به نفی متافیزیک و فلسفه روی آورده و مدعیات آن را مهمل و بدون پشتوانه خوانده و در طریق کشف واقع، صرفا بر مشاهده و تجربه تکیه کرده اند.
انکار آنان نسبت به متافیزیک تمام لایه های معرفت و شناخت در همه ی حوزه ها را در بر می گیرد.
از انجمله آقای سروش در نوشتاری که در اوین یادنامه ی شهادت استاد شهید به چاپ رسیده، صرفا بخاطر بکارگیری قواعد و روش فلسفی، حملات تندی را روانه ی استاد شهید می کند. غیر از سروش امثال او که از خاستگاه اثبات گرایی به علوم اجتماعی می تازند، باورمندان روش های تفسیری نیز به طریقی دیگر بکارگیری فلسفه در معرفت های انسانی را نفی می کنند. آنان با اتکا بر تاریخ و فرهنگ و انگیزه های روانی بعنوان بسترهای رفتار اجتماعی انسانها به نوعی نسبیت در فهم رفتارهای اجتماعی دچار می شوند که با نتایج فکر فلسفی از اساس متفاوت است.
این نکته نیز گفتنی است که اثبات گرایان نیز با نفی مبانی متافیزیکی تلاش بسیار کردند تا عمومیت و شمول قضایای علمی را به طریقی دیگر ثابت کنند، اما آن تلاش ها به جایی نرسید و اثبات گرایان نیز به همان چاهی فروافتادند که تفسیر گرایان به آن درافتاده بودند؛ یعنی نسبیت و عدم امکان شناخت یقینی واقعیت.
#روش_شناسی
#فلسفه_علم
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی اندیشه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و هشتم) 🔹روش شناسی⬅️ سرفصل های نگاه هستی شناس
📌 در جست و جوی نظریه اجتماعی شهید مطهری ره (بخش بیست و نهم)
🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی شهید مطهری ره ۱
▪️سرفصل ها
۱. طرح بحث: مناقشات پیرامون بکارگیری تاریخ در تحلیل اجتماعی
۲. دیدگاه شهید مطهری ره در باب دانش تاریخ
(گونه های معرفت تاریخی، اعتبار سنجی و کاربرد آنها)
۳. کاربردهای تاریخ در تحلیل اجتماعی از نگاه شهید مطهری
۴. حل تعارض فلسفه و تاریخ در تحلیل اجتماعی
۵. نگاه تاریخی و اجتماعی شهید مطهری، در تقابل با رویکردهای مدرن
🔹🔹🔹
🔻بخش اول: مناقشات پیرامون بکارگیری تاریخ در تحلیل اجتماعی
بکارگیری تاریخ در تحلیل اجتماعی، بمانند بکارگیری فلسفه، همواره محل مناقشه و اختلاف بوده است.
اشکال اصلی در بکارگیری تاریخ در علوم اجتماعی آن است که تاریخ علاوه بر آنکه عینیت را از دسترس ما دور کرده و ما را در دام کلاف سر در گم پیشفرض ها می اندازد، با نوعی کثرت گرایی، راه را بر ارائه ی تحلیل های عام سد می کند.
به عبارت دیگر بکارگیری تاریخ در علوم اجتماعی مساوی است با پذیرش تکثر بی پایان در اجتماع انسانی که همین مسئله راه را بر کشف قواعد عام و در نتیجه امکان پیش بینی حوادث سد می کند. نتیجه ی همه ی اینها، بروز نسبیت در تحلیل های اجتماعی است.
و چنانکه فکر فلسفی،همه چیز را یک کاسه کرده و تحت قواعد عام در آورده و راه را بر درک تنوع ها در محیط اجتماع می بندد، روش تاریخی نیز راه را بر درک «قواعد عام» و « امور مشترک میان جوامع» سد می کند.
▪️حل این تعارض بمانند حل تعارضات فقهی و اصولی نیست که با دست کشیدن از اطلاقات و عمومات و تسامح و.... تعارض پایان یابد، مسئله کاملا عقلی است و تعارض نیز با همان ابزار باید پایان یابد.
در نوشته های سپس تر روش تحلیل استاد شهید مطهری را بازگو خواهیم کرد. والله هو الموفق و المعین
#روش_شناسی
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#تاریخ
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری ره (بخش سی ام) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی شهی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و یکم)
🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۳
▪️بخش سوم: کاربردهای تاریخ در تحلیل اجتماعی ۱
با توجه به اینکه استاد شهید معارف تاریخی را بر سه گونه می دانند و جایگاه و کاربرد هر یک را نیز جدای از دیگری، کاربرد هر یک از گونه های تاریخ در تحلیل اجتماعی را نیز در همین روال می توان پی جویی کرد.
ایشان تاریخ نقلی را به جهت جزیی بودن دارای اعتبار کمتری می داند، با اینحال تلاش می کند تا با یافتن قواعد کلی و همچنین سیر و جهت حوادث تاریخی، همان گزاره های جزیی را در تحلیل های اجتماعی بکار گیرد.
🔻نمونه های از کاربرد تاریخ در تحلیل اجتماعی شهید مطهری
استاد مطهری در جمله ای از آثار خود از تاریخ بهره گرفته و آن تحلیل های تاریخی را مبنای تبیین اجتماعی خود قرار داده است.
تحلیل سیره و سنت رسول خدا و امیرالمومنین ع، بررسی اوضاع امت اسلامی، ریشه یابی جریانات فکری (علل گرایش به مادیگری)، پیوندهای اجتماعی و فرهنگی در طول تاریخ (خدمات متقابل اسلام و ایران). بخشی از حوزه هایی است که استاد شهید در آن ها از اطلاعات تاریخی بهره گرفته است.
اما با توجه به اینکه تاریخ نقلی جزیی و..... بوده و یافته های آن نیز قابل تسری به مواضع دیگر نیست، حوزه های تاریخ علمی و فلسفه ی تاریخ را باید قلمروهای اصلی مورد عنایت استاد شهید تلقی نمود.
علامه ی شهید، فارغ از آنجا که رسماً به سراغ قواعد کلی اجتماعات (تاریخ علمی) و یا سیر تطورات تاریخی (فلسفه ی تاریخ) می رود، برای بهره گیری و استفاده از تاریخ نقلی تلاش می کند تا به سیری مشخص و معنا دار در وقوع حوادث تاریخی دست یابد.
بهترین نمونه های این نوع استفاده از تاریخ، در کتاب سیری در سیره ی نبوی و همچنین خدمات متقابل اسلام و ایران قابل مشاهده است.
استاد شهید بنابر تصریح خود در فصل اول کتاب سیری در سیره ی نبوی، نه به دنبال رفتارهای جزیی رسول خدا بلکه به دنبال سیره و سنت رسول خداست که در تمام مدت عمر شریفشان جریان داشته است.
آنگاه از این سیره ی مستمره نتایجی کلامی حاصل می کند که موضوع فصل دوم همان کتاب (منطق عملی ثابت) است.
بدین نحو استاد شهید تاریخ نقلی را نیز -به قدر مقدور- از زمان و مکان خلع کرده و امور دیگری را از آن نتیجه می گیرد.
▪️استاد شهید نمونه ی دیگر از این مواجهه با تاریخ را درباره ی رفتار شناسی خوارج و در کتاب جاذبه و دافعه ی علی ع بکار گرفته که در جای خود بسیار خواندنی و قابل توجه است.
🔹نمونه ی دیگر مواجهه ی ایشان با تاریخ نقلی کتاب ارزنده و ماندگار خدمات متقابل ا اسلام و ایران است.
در آنجا نیز استاد شهید تلاش می کند تا با نشان دادن پیوستگی حرکت علمی در ایران پس از اسلام، رشد و شکوفایی و تکامل هر دو را آشکار کند.
بعنوان نمونه استاد شهید در این کتاب تنها به ظهور یک یا چند فیلسوف یا فقیه در تاریخ ایران اشاره نمی کند، بلکه تلاش می کند اولا پیوستگی و اتصال جریان علمی در جهان اسلام و همچنین ناظر بودن فعالیت های علمی ایرانیان به تعالیم اسلام را در طول تاریخ بازنمایی کند.
گفتنی ها درباره ی روش کار استاد شهید در این کتاب بسیار است، اما همین قدر بس که این کتاب هم از جهت محتوا و هم روش قطعا یکی از آثار تکرار نشدنی آن یگانه ی دوران است. رحمة الله عليه، رحمة واسعه
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#روش_شناسی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌صدر اسلام و زایش سرمایه داری معرفی کتاب صدر اسلام و زایش سرمایه داری تز بسیار بدیعی را مطرح می کن
📌 تاریخ در خدمت فهم بهتر پدیده ها
🔹این که یک متفکری برای یافته های خودش عقبه ای علمی ، آنهم در فضای خودش، دست و پا کند هیچ چیز عجیبی نیست و شایع است، اما اینکه مثلاً عقبه ی سرمایه داری را که اساسا ریشه در زندگی مادی دارد به اسلام وصل کنند حقیقتا نوبر است.
در اینجا #تاریخ به ما می گوید که آنچه که مبنای سرمایه داری در جهان غرب بود، اومانیسم و توجه به عالم ماده و انباشت سرمایه بود (چنانکه معنای کاپیتال نیز جز این نیست) ، در حالیکه کار و تجارت و جمع سرمایه در اسلام از همان اول هم اصالت نداشت و ابزاری بود برای رفع موانع رشد فطرت و ایمان جامعه که اتفاقا با ابزار کنترلی متعددی (از قبیل تشریعات واجب و مستحب، مانند خمس و زکات و صدقه و قرض الحسنه و....) حد زده می شد.
اتفاقا روایاتی داریم که نهایت مال و دارایی انسان مومن را مشخص کرده و مومنین را از انباشت بیش از آن باز می دارد.
پس چنانکه می بینیم، آنچه در جهان اسلام و سنت پیامبر «سرمایه داری» تصور شده از بیخ و بن با کاپیتالیسم در تضاد است.
این نشان دهنده ی آنست که تاریخ لبه ی باریک و تیزی دارد و اگر کلیت شرایط تاریخی بدرستی فهم نشود، تحلیل اجتماعی سر از جاهای دیگر در می آورد.
این مطلب از آن جهت خطرناک است که ممکن است برخی ذهن ها را به سمت این همانی نظام اقتصادی اسلام و کاپیتالیسم ببرد، چنانکه در دوره ای برخی ذهن ها را به وادی این همانی اسلام و سوسیالیسم کشانید.
نظام اقتصادی اسلام که به مدد تاریخ جایگاه خود را می یابد، اساسا چیز دیگری غیر از سرمایه داری ایست که اینان فهم کرده اند. (۹شهریور۰۲)
#تاریخ
#روش_شناسی
#تحلیل_اجتماعی
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و یکم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۳
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و دوم)
🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۴
▪️بخش سوم: کاربردهای تاریخ در تحلیل اجتماعی۲
بخش عمده ی بکارگیری تاریخ در تحلیل اجتماعی در اندیشه استاد شهید را در بخش دوم و سوم (تاریخ علمی و فلسفه تاریخ) باید جست و جو کرد. اهمیت این دو بخش در اندیشه ی تاریخی ایشان به حدی است که می توان ادعا کرد استفاده ی ایشان از تاریخ نقلی نیز بر بستری از «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» رخ می دهد.
اصرار استاد شهید بر «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» بعنوان مبنای فهم تاریخ نقلی و پدیده های اجتماعی، نقطه ی تمایز ایشان با سایر تفکرات تاریخگرایانه است که اندیشه ی او را از درافتادن در دام نسبیت نگه می دارد.
غیر از فلسفه ی تاریخ که خود در پی کشف قواعد حاکم بر توسعه و تغییر اجتماعی در بازه ای طولانی از زمان است، ایشان در تاریخ علمی نیز در پی کشف قواعد عام حاکم بر اجتماع بطور کلی است.
همین کلی نگری به زمان و تاریخ و جست و جو از قواعد ثابت، تاریخ و حوادث اجتماعی را برای او قابل پیش بینی می کند.
▪️نکته ی جالب توجه دیگر در اندیشه استاد شهید توجه توامان به ایستایی و پویایی جامعه است.
چنین تفکیکی میان پدیده های اجتماعی، در گذشته توسط کسانی چون کنت و اسپنسر رخ داده و مبنای تقسیم پدیده ها قرار گرفته؛ با اینحال استاد شهید این هر دو را در بستری نظام مند و مدون از فهم تاریخی عرضه کرده است.
به عبارت دیگر اندیشه ی تاریخی ایشان، قواعد کلی جامعه را هم بصورت ایستا و فارغ از امتداد آن در طول زمان بررسی می کند و هم قواعد تغییر و تکامل آن را در طول تاریخ نشان می دهد.
نمونه ای از تطبیق «تاریخ علمی» و «فلسفه ی تاریخ» بر یک جامعه ی خاص (جامعه ی ایران) در یادداشتهای سپس عرضه خواهد شد انشالله (۱۲شهریور۰۲)
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#روش_شناسی
#تاریخ
@taamollat
تأملات اجتماعی
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و دوم) 🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی ۴
📌 در جست و جوی نظریه ی اجتماعی شهید مطهری (بخش سی و سوم)
🔹روش شناسی⬅️ نقش تاریخ در تحلیل اجتماعی۵
▪️بخش چهارم: فلسفه و تاریخ، آب 💦 و آتش 🔥
(متافیزیک، تجربه و تاریخ، سه روش متضاد در تحلیل اجتماعی)
۱. در مباحث روش شناسی علوم اجتماعی سه جریان جامعه شناسی فلسفی، جامعه شناسی تجربی و جامعه شناسی تاریخی هیچ گاه نتوانسته اند دور یک میز کنار هم جمع شوند.
هر یک از اینان با تحلیل خاص خود از واقعیت اجتماعی، روش های دیگر را انکار کرده و طریقی انحصاری در تحلیل واقعیات اختیار کرده اند.
۲. روش فلسفی متهم است که عینیت پدیده ها را نادیده گرفته و واقعیات را بر اساس پیشفرض های از قبل پذیرفته شده تحلیل می کند و فیلسوف اجتماعی در واقع آنچه را که قبول دارد ثابت می کند! نه واقعیت خارجی را.
۳. اشکال عمده ی جامعه شناسی تجربی آن است که قضایای جامعه شناختی، بدلیل ابتنای بر استقرای ناقص -اگر به پذیرش قواعد فلسفی تن ندهد- ، از لحاظ روشی قابل تعمیم به سایر موارد نیست.
تلاش های فیلسوفان علم در قرن بیستم برای احیا و حجیت بخشی به علوم تجربی سودی نبخشید و علوم تجربی درحالیکه به متافیزیک پشت کرده بود، به دامان تاریخ و فرهنگ افتاد و شد آنچه که شد.
۴. اما جامعه شناسی های تاریخگرا را حکایتی دیگر بود.
اگر چه در تعریف جامعه شناسی تاریخی و رویکردها به تاریخ حرف فراوان است، اما اجمالا آنکه برخی مکاتب جامعه شناسی مانند جریانات تفسیری و هرمنوتیکی برای فهم پدیده ها نقش بالایی قائل بودند.
آنان معتقد بودند به جهت ارتباط پدیده های اجتماعی با اراده های انسانی، از طریق کشف نیات و اراده ها باید به تحلیل دقیق پدیده ها نائل شد و بهترین راه برای فهم نیات درونی کنشگران، رجوع به زمینه های فرهنگی و تاریخی است.
این مبنا که بازنمایی همان مبانی هرمنوتیکی در عرصه ی تحلیل اجتماعی بود، همان نتایج مورد انتظار را به بار آورد. یعنی نسبیت و جزئی نگری در فهم اجتماع.
به عبارت دیگر چنانکه هرمنوتیک در فهم متن به نوعی نسبیت فهم منجر می شد، در تحلیل اجتماعی نیز همین نتیجه را حاصل کرد.
نتیجه تحلیل تاریخی و هرمنوتیکی اجتماع آن بود که قواعد حاکم بر یک اجتماع، تنها در بستر تاریخی و فرهنگی همان اجتماع قابل تطبیق است و قابلیت تسری به دیگر جوامع را ندارد.
گزارش کوتاهی از سه روش عمده در تحلیل اجتماعی نشان دهنده ی آن است که چرا این روشها هیچ گاه نتوانسته اند کنار هم جمع شوند.
▪️اما چنانکه هر چه می گذشت، روش های علمی در جهان غرب دچار واگرایی بیشتری می شدند، میل به همگرایی در فضای اسلامی بیشتر می شد.
در یادداشت بعد به مرور همگرایی روشی در تحلیل اجتماعی توسط علامه ی شهید مرتضی مطهری خواهیم پرداخت.
#نظریه_اجتماعی_شهید_مطهری
#روش_شناسی
@taamollat
ما و تراث - طلاب پاکستان ۵مهر ۱۴۰۳_01.mp3
13.44M
📌 ما و تراث عالمان مسلمان
چگونه کتابهای عالمان مسلمان را مطالعه کنیم؟
🎙استاد حجةالاسلام سید مهدی موسوی
قم: در حضور جمعی از طلاب پاکستان
پنجشنبه، ۵ مهر ۱۴۰۳
#روش_شناسی
#مطالعه
#علوم_انسانی_اسلامی
#شهید_مطهری
❇️ #عقلانیت_انقلاب_اسلامی
https://eitaa.com/usul121/1632