eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
426 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️امام علی (علیه السلام) در خطبه ۱۰۹ نهج البلاغه با چه اوصافی از «اهل بیت» (علیهم السلام) ياد كرده است؟ 🔹 (علیه السلام) آخرین بخش از خطبه ۱۰۹ را با ذكر اوصافى از (عليهم السلام) پايان می‌دهد و رعايت فصاحت و بلاغت را با اين حُسن ختام به سر حدّ كمال مى رساند؛ مى فرمايد: «نَحْنُ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ، وَ مَحَطُّ الرِّسَالَةِ، وَ مُخْتَلَفُ [۱] الْمَلَائِكَةِ، وَ مَعَادِنُ الْعِلْمِ، وَ يَنَابِيعُ الْحُكْمِ» (ما درخت پُربار نبوّت و و محلّ رفت و آمد فرشتگان و و چشمه سارهاى حكمتيم». تعبير به شجره، اشاره به اين است كه همچون درخت پربارى است كه داراى شاخه ها و فروع مختلفى است. ريشه و ساقه آن، (صلی الله علیه و آله) و ، شاخ و برگ‌هاى آن و به سوى خدا، ميوه اين درخت است. 🔹در تعبير دوم، را به بارانداز و فرودگاهى تشبيه می كند كه ، در آن از سوى خدا نزول پيدا كرده است، و در تعبير سوم، (صلی الله علیه و آله) را مركز رفت و آمد می‌شمرد و (عليه السلام) و كسانى هستند كه در اين خانه و خانواده، پرورش يافته اند و طبعاً آثار و در آنها پرتوافكن مى باشد. واژه در اينجا ممكن است كه اشاره به باشد (جبرئيل و همراهانش) كه بر (صلی الله علیه و آله) نازل مى شدند؛ 🔹يا اشاره به معناى اعمّى باشد كه ساير فرشتگانى را كه به عنوان خدمت يا بشارت در اين خانواده رفت و آمد داشته اند، شامل شود؛ و در هر حال، منظور اين نيست كه فرشته وحى بر غير (صلی الله علیه و آله) نازل مى شده است. تفاوت «شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ» و «مَحَطُّ الرِّسَالَةِ» از اين نظر است كه (صلی الله علیه و آله) داراى دو مقام بود: ، كه همان خبر دادن از سوى خداست و ، كه تبليغ آن است، يا به تعبير ديگر: مأمور ابلاغ است، و معمولا توأم با امامت و رهبرى و اجرا مى باشد؛ و منظور از آن است كه (عليهم السلام) وارث علوم و حافظ و بودند. 🔹در شأن نزول آيه شريفه «وَ تَعِيَها أُذُنٌ وَاعِيَةٌ» [حاقه، ۱۲] (گوش شنوا اين پيام ها را در خود نگه مى دارد) در روايات متعدّدى كه در منابع فراوانى از اهل سنّت نقل شده، آمده است كه (صلی الله علیه و آله) فرمود: «سَأَلْتُ رَبِّی أَنْ يَجْعَلَهَا أُذُنَ عَلِىٍّ» (از پروردگارم تقاضا كردم كه اين گوشِ شنوا را گوش (عليه السلام) قرار دهد)؛ و به دنبال اين دعا (عليه السلام) مى فرمود: «مَا سَمْعِتُ مِنْ رَسُولِ اللهِ شَيْئاً فَنَسِيتُهُ» [۲] (من هيچ سخنى را بعد از آن از (صلی الله علیه و آله) نشنيدم كه فراموش كنم، بلكه هميشه آن را به خاطر داشتم». 🔹حديث «عَلِىٌّ مَعَ الْقُرآنِ، وَ الْقُرآنُ مَعَ عَلِىٍّ» [۳] ( همواره با است و قرآن با علی است)، و همچنين حديث «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِىٌّ بَابُهَا» [۴] (من شهر علمم و درِ آن است)، از است كه در كتب شيعه و اهل سنّت وارد شده و همه گواه بر اين است كه اين خانواده، و سرچشمه هاى حكمت بوده اند. 🔹تفاوت و از اين نظر است كه «معدن» چيزى است كه معمولا مردم به سراغ آن مى روند و از آن بهره مى گيرند؛ ولى «ينابيع» (به معناى چشمه ها) چيزى است كه مى جوشد و به سوى مردم سرازير مى شود. (عليه السلام) در پايان اين سخن مى فرمايد: «نَاصِرُنا و مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ، وَ عَدُوُّنَا وَ مُبْغِضُنَا يَنْتَظِرُ السَّطْوَةَ» [۵] (ياور و ما در انتظار رحمت حقّ است، و ما در انتظار مجازاتِ حقّ است). اين سخن بدان معنا نيست كه آنها چنين انتظارى را واقعاً دارند، بلكه به اين معناست كه بايد منتظر چنين عاقبت شومى باشند و در واقع نوعى تهديد به عذاب الهى است، در دنيا و آخرت. پی نوشت‌ها؛ [۱] «مختلف از مادّه «اختلاف» كه در اينجا به معناى رفت و آمد است. بنابراين «مختلف» يعنى محلّ رفت و آمد. 📕پيام امام امير المؤمنين(ع)‏، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الاسلامية‏، چ اول‏، ج ۴، ص ۶۱۳ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش اول) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 1⃣در «خطبه قاصعه» تعبير جالبى درباره (صلی الله علیه و آله) و (عليه السلام) ديده مى شود؛ می‌فرمايد: «وَ لَقَدْ قَرَنَ اللّهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَك مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِمِ، وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهارَهُ وَ لَقَدْ كُنْتُ اَتَّبِعُهُ اِتِّباعَ الْفَصِيلِ اَثَرَ اُمِّهِ يَرْفَعُ لى فى كِلِّ يَوْم مِنْ اَخْلاقِهِ عَلَماً وَ يَأْمُرُنى بِالاِْقْتِداءِ بِهِ» [۱] (از همان زمان كه (صلی الله علیه و آله) از شير باز گرفته شد، خداوند از فرشتگان خويش را مأمور ساخت تا شب و روز او را به راه هاى و صفات خوب انسانى سوق دهد؛ و من [هنگامى كه به حدّ رشد رسيدم نيز] همچون سايه به دنبال آن حضرت حركت مى كردم، و او هر روز نكته تازه اى از خود را براى من آشكار مى ساخت و به من فرمان مى داد تا به او كنم). 🔹اين حديث شريف كه بخشى از «خطبه قاصعه» را تشكيل مى دهد، اين حقيقت را روشن مى سازد كه حتّى «پيغمبر گرامى اسلام» در آغاز كارش و پيشوايى داشته كه بزرگترين بوده است. (عليه السلام) نيز (صلی الله علیه و آله) را و پيشواى خود قرار داده بود، و سايه به سايه او حركت مى كرد و اين مقتداى بزرگوار هر روز درس تازه اى به امام على (عليه السلام) مى آموخت و چهره نوينى از را به او نشان مى داد. آنجا كه (صلی الله علیه و آله) و (عليه السلام) در برنامه «سير الى الله» نياز به و داشته باشند، تكليف ديگران پيداست. 2⃣در روايت معروف «بُنِىَ الاِسْلامُ...» كه با طرق متعدّد با تفاوت مختصرى از معصومين (عليهم السلام) نقل شده اين موضوع به خوبى منعكس شده است؛ از جمله در حديثى كه يار وفادار (عليه السلام) «زُرارَه» از آن حضرت نقل كرده مى خوانيم: «بُنِىَ الاِسْلامُ عَلى خَمْسَةِ اَشْياء، عَلَى الصَّلَوةِ وَ الزَّكاةِ وَ الْحَجِّ وَ الصَّومِ وَالْوِلايَةِ، قالَ زُرارَةُ: فَقُلْتُ: وَاَىُّ شَىْء مِنْ ذلِكَ اَفْضَلُ؟ فَقالَ: اَلْوِلايَةُ اَفْضَلُ لاَِنَّها مِفْتاحُهُنَّ وَ الْوالى هُوَ الدَّليلُ عَلَيْهِنَّ» [۲] ( بر پنج پايه بنا شده: بر نماز و زكات و حجّ و روزه و [رهبرى معصومين]؛ زراره مى گويد: عرض كردم كداميك از اينها افضل است؟ فرمود: افضل است؛ زيرا كليد همه آنها است و والى و راهنما به سوى چهار اصل ديگر است). 🔹از اين تعبير به خوبى استفاده مى شود كه و به سبب احياءِ ساير برنامه هاى دينى و مسائل عبادى و فردى و اجتماعى است؛ و اين اشاره روشنى به تأثير مسأله در امر «تهذيب نفوس» و تحصيل «مكارم اخلاق» مى باشد. ... پی نوشت: [۱] نهج البلاغة، صبحی صالح‏، انتشارات هجرت‏، قم‏، چ۱، ص۳۰۰، خطبه ۱۹۲ «فضل الوحی...». [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، تهران‏، چ۴، ج۲، ص۱۸ 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«تولی» و «تبری» از منظر روایات چه اهمیّتی دارند؟ (بخش سوم) 🔸احاديث بسيار فراوانى در كتب اسلامى اعم از شيعه و اهل سنّت در زمينه «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» و و آمده است، و به قدرى در اين باره داده شده كه در كمتر چيزى نظير آن ديده مى شود. بى شك اين اهمّيّت به خاطر آثار مثبتى است كه پيوند «دوستى با اولياء الله و دوستان خدا»، و «بيزارى از دشمنان حق» دارد؛ اين آثار مثبت هم در ظاهر مى شود و هم در و هم در و . 💠اين احاديث نشان مى دهد كه بايد در طريق «تهذيب نفس» و «سير و سلوك الى الله»، هر كس و مقتدايى را برگزيند. در اينجا به بخشى از اين احاديث كه از كتب مختلف گلچين شده است اشاره مى شود: 6⃣در حديث ديگرى از (عليه السلام) مى خوانيم: «اِذا جَمَعَ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلاَْوَّلينَ وَ الاْخِرينَ قامَ مُناد فَنادى يُسْمِعُ الّناسَ فَيَقُولُ: اَيْنَ الْمُتَحابُّونَ فِى اللهِ قالَ: فَيَقُومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ فَيُقالُ لَهُمْ اِذْهَبُوا اِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِساب قالَ: فَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ فَيَقُولُونَ اِلَى اَيْنَ؟ فَيَقُولُونَ اِلَى الْجَنَّةِ بِغَيْرِ حِساب! قالَ فَيَقُولُونَ فَاَىُّ ضَرْب اَنْتُمْ مِنَ النّاسِ؟ فَيَقُولُونَ نَحْنُ الْمتَحابُّونَ فِى اللهِ، قالَ فَيَقُولُونَ وَ اَىُّ شَىء كانَتْ اَعْمالُكُمْ؟ قالُوا كُنّا نُحِبّ فِى اللهِ وَ نُبْغِضُ فِى اللهِ، قالَ فَيَقُولُونَ نِعْمَ اَجْرُ الْعامِلينَ!» [۱] 🔹(هنگامى كه خداوند متعال اقوام اوّلين و آخرين را [در ] جمع كند، ندا دهنده اى ندا مى دهد، به گونه اى كه به گوش همه مردم برسد؛ مى فرمايد كجا هستند آنهايى كه «به خاطر خدا» همديگر را داشتند، فرمود در اين هنگام گروهى از مردم بر مى خيزند و به آنها گفته مى شود، بدون حساب به سوى برويد! فرمود: در اين موقع از آنها استقبال مى كنند، مى گويند به كجا مى رويد؟ 🔹مى گويند: به بهشت بدون حساب! مى گويند شما از كدام گروه مردم هستيد؟ مى گويند ما كسانى هستيم كه «به خاطر خدا يكديگر را مى داشتيم»؛ مى گويند، اعمال شما چه بود؟ مى گويند ما به خاطر خدا گروهى را مى داشتيم و به خاطر خدا گروهى را مى داشتيم، فرشتگان مى گويند: چه خوب است پاداش عمل كنندگان!). تعبير «نِعْمَ اَجرُ الْعامِلِينَ» نشان مى دهد كه «محبّت با اولياء الله» و «دشمنى با اعداء الله» سرچشمه اعمال نيك و پرهيز از اعمال بد است. 7⃣در حديث ديگرى از پيغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) چنين آمده است: «اِنَّ حَولَ الْعَرْشِ مَنابِرٌ مِنْ نُور عَلَيْها قومٌ لِباسُهُمْ وَ وُجُوهُهُمْ نُورٌ ليْسُوا بِأَنْبياء يَغْبِطُهُمُ الأَنْبياءُ وَ الشُّهَداءُ قالُوا يا رَسُولَ الله حَلِّ لَنا قالَ: هُمْ الْمُتَحابُّونَ فِى اللهِ وَ الْمُتَجالِسُونَ فِى اللهِ وَ الْمُتَزاوِرُونَ فِى اللهِ» [۲] (در اطراف عرش الهى منبرهايى از نور است كه بر آنها گروهى هستند كه لباسها و صورتهايشان از نور است؛ آنها پيامبر نيستند ولى پيامبران و شهداء به حال آنها غبطه مى خورند! عرض كردند: اى رسول خدا! اين مسأله را براى ما حل كن [آنها چه كسانى هستند؟] فرمود: آنها كسانى هستند كه به خاطر يكديگر را دارند و براى خدا با يكديگر مجالست مى كنند و براى خدا به ديدار هم مى روند). 8⃣در حديث ديگرى (يا در ادامه حديث بالا) مى خوانيم: (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لَو اَنَّ عَبْدَيْنِ تَحابّا فِى اللهِ اَحَدُهُما بِالْمَشْرِقِ وَ الآخَرُ بِالْمَغْرِبِ لَجَمَعَ اللّهُ بَيْنَهُما يَوْمَ القِيامَةِ وَ قالَ النَّبِىُّ (ص) اَفُضَلُ الأَعَمالِ اَلْحُبُّ فِى اللهِ وَ الْبُغْضُ فِى الله» [۳] 🔹(اگر دو بنده [از بندگان خدا] يكديگر را به خاطر دوست دارند، يكى در مشرق باشد و ديگرى در مغرب، خداوند آن دو را در قيامت در كنار هم قرار مى دهد، و فرمود: برترين اعمال و است). اين حديث نشان مى دهد كه محكم‌ترين پيوند در ميان انسانها، پيوندِ مكتبى است كه سبب همگونى در اخلاق و رفتارهاى انسانى میشود؛ بديهى است آنها كه يكديگر را به خاطر خدا دوست دارند، صفات و افعال خداپسندانه را در يكديگر مى بينند و همين «حبّ فى الله» و «بغض فى الله» گام مؤثّرى براى آنها است. ... پی نوشت‌ها؛ [۱] الكافی، دارالكتب الإسلامية، چ۴، ج۲، ص۱۲۶ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ۲، ج ۶۶، ص ۲۵۲، باب ۳۶ [۳] همان 📕اخلاق در قرآن‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، چ ۱، ۱۳۷۷ش، ج ۱، ص ۳۷۵ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حضرت فاطمه سلام الله علیها «محدثه» بود 🔹از امام صادق علیه‌ الصّلاة والسّلام روایت شده است که فرمود: «انّ فاطمة کانت محدّثة»؛ [۱] آن بزرگوار بود. یعنی بر او فرود می آمدند، با او مأنوس می شدند و با او سخن می گفتند. این، مشخّصه‌ای است که روایات متعدّدی درباره آن وجود دارد. بودن مخصوص شیعه هم نیست. شیعه و سنّی معتقدند که در دوران اسلام، کسانی بوده‌اند یا می توانسته‌اند وجود داشته‌ باشند که فرشتگان با آنها سخن بگویند. مصداق این در روایات ما، . 🔹در روایت امام صادق علیه‌ الصّلاة والسّلام چنین است که نزد  سلام‌ الله‌ علیها می آمدند؛ با او حرف می زدند و را بر او می خواندند؛ همان تعبیراتی که نسبت به مریم، علیها سلام در قرآن هست که: «ان الله اصطفیک و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین». [۲] این عبارات را فرشتگان به  سلام‌ الله‌ علیها خطاب می کردند و می گفتند: «یا فاطمة، انّ الله اصطفیک و طهَّرک؛» خدا تو را برگزیده و پاک قرار داده‌ است. «و اصطفیک علی النساء العالمین؛» تو را بر برتری داده‌است. 🔹بعد امام صادق، علیه‌ الصّلاة والسّلام، در همین روایت می فرماید: یک شب که ملائکه با آن حضرت مشغول صحبت بودند و این تعبیرات را می کردند،  سلام الله علیها به آنها فرمود: «ألیست المفضّلة علی نساء العالمین مریم؟» یعنی آن زنی که خدای متعال فرموده‌ است «واصطفیک علی نساء العالمین» آیا مریم نیست که خدا او را بر زنان عالم برگزید؟ ملائکه در جواب، به  سلام الله علیها عرض‌ کردند: «مریم نسبت به زنان دوران خودش برگزیده بود و تو نسبت به زنان همه دورانها - از اوّلین و آخرین - برگزیده هستی». این چه مقام معنوی والایی است! انسان عادّی - مثل ما - نمی تواند این عظمت و رتبه را به درستی، حتّی در ذهن خود، تصوّر کند.  پی نوشت‌ها؛ [۱] بحار الانوار، ج ۱۴، ص ۲۰۶ [۲] آل عمران، آیه ۴۲ بیانات‌رهبرمعظم‌انقلاب ۱۳۷۱/۰۹/۲۵ منبع: وبسایت دفتر حفظ و نشر آثار معظم له @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«غيرت» چه آثاری در زندگی دارد؟ 🔹 به صورت صحيح و معتدل و مثبت يك «نيروى دفاعى عظيم» است، كه به كمك آن مى توان بر و پيروز شد. چرا كه اين هنگامى كه «جان» و «مال» و «ناموس» و «دين» و «ايمان» يا «استقلال يك كشور» در معرض تهديد قرار مى گيرد، تمام نيروهاى ذخيره وجود انسان را به حركت در مى آورد، و گاه يك در تحت تأثير عامل ، نيرويى به اندازه ده انسان پيدا مى كند و تا حد و فداكارى، و پايمردى نشان مى دهد؛ به همين دليل، يكى از و سربلندى و اقتدار است. 🔹 و منحرف هنگامى كه خود را در برابر يك ببينند، به زودى خود را از دست مى دهند و عقب نشينى مى كنند و اين يكى ديگر از بركات «غيرت» است. سبب مى شود كه حريم ارزش هاى والاى يك جامعه نشكند و پاك و محفوظ بماند. سبب و از ميان رفتن مظاهر فساد و فحشاء است، در حالى كه هم امنيت را در هم مى شكند، و هم ارزش ها را به باد مى دهد، و هم صحنه را به صحنه و آلودگى ها مبدّل مى سازد. 🔹هنگامى كه (علیه السلام) صحنه آلوده شهر آن قوم گنهكار را ديد كه حتى تصميم دارند مزاحم ميهمانان او شوند [ميهمانان حضرت لوط فرشتگان الهى بودند كه به صورت جوانانى زيبا بر او وارد شدند، و او كه از وضع آنها خبر نداشت، و آلودگى محيط را مى دانست سخت در وحشت و ناراحتى فرو رفت] و هنگامى كه آن و منحرف از وجود اين مهمانان با خبر شدند به سراغ خانه او آمدند، و لوط نبی (علیه السلام) هر قدر آنها را نصيحت كرد، اثر نگذاشت؛ حتى حاضر شدند دختران خود را به عقد آنان در آورد [كه توبه كنند و ايمان آورند] آنها اين ايثار بزرگ را نيز نپذيرفتند و بر خواسته هاى انحرافى خود، پافشارى داشتند. 🔹 (علیه السلام) به آنها گفت: «فَاتَّقُوا اللهَ وَ لا تُخْزُونِ فىِ ضَيْفى اَلَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشيِدٌ» [۱] (از خدا بترسيد و آبروى مرا نبريد و با قصد سوء نسبت به ميهمانانم مرا رسوا مسازيد، آيا يك انسان عاقل و شايسته و با در ميان شما وجود ندارد [كه شما را از اين اعمال ننگين و بى شرمانه باز دارد؟]). ولى هنگامى كه اين سخنان در آنها اثر نكرد، خود را به او معرّفى كردند، و گفتند نگران نباش، به زودى عذاب الهى آنها را درهم مى كوبد، و طومار زندگانيشان را در هم مى پيچد، و چنين شد. 🔹اين سخن را با حديثى از (عليه السلام) پايان مى دهيم كه فرمود: «اِنَّ الْمَرْءَ يَحْتاجُ فِى مَنْزِلِهِ وَ عَيالِهِ اِلَى ثَلاثِ خَلالِ يَتَكَلَّفُها وَ اِنْ لَمْ يَكُنْ فِى طَبْعِهِ ذلِكَ مَعاشِرَةٌ جَمِيلَةٌ، وَ سِعَةٌ بِتَقْدِير، وَ غَيْرَةٌ بِتَحْصِين» [۲] ( در و در برابر نياز به سه صفت دارد كه اگر در طبيعت او وجود نداشته باشد بايد آن را به زحمت براى خود فراهم سازد: معاشرت نیکو و توسعه و رفاه حساب شده، و آميخته با حس حمایت و حفاظت». پی نوشت‌ها؛ [۱] قرآن کریم، سوره هود، آيه ۷۸ [۲] بحارالأنوار، دار إحياء التراث العربی، چ ۲، ج ‏۷۵، ص ۲۳۶ 📕اخلاق در قرآن‏، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)،‏ چ اول‏، ج ۳، ص ۴۳۹ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️«فرشتگان الهی» برای چه کسانی دعا و استغفار می کنند؟ 🔹دو آيه در «قرآن كريم» است كه می فرماید برای چه كسانى «دعا» و «استغفار» می كنند. در يكی از آن ها می فرمايد: « و حاملان عرش برای طلب مغفرت مى كنند»؛ و در ديگری می فرمايد: «ملائكة الله برای استغفار می كنند». در آيه اول می فرمايد: «الَّذينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذينَ آمَنُوا» [۱] در آيه دوم می فرمايد: «وَ الْمَلائِکَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ يَسْتَغْفِرُونَ لِمَنْ فِی الْأَرْضِ أَلا إِنَّ اللهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ». [۲] 🔹گفته ‏اند: جمع اين دو آيه چنين است كه هم آنجا كه خدا فرمود: فرشتگانِ حاملان عرش، برای «مؤمنان» طلب مغفرت می كنند، و هم آنجا كه مى فرمايد: برای «اهل زمين» استغفار می كنند مراد، هستند؛ زيرا ، غيرمؤمن را نمی ‏بينند؛ غير مؤمن تاريك است. هر خانه ‏ای را كه می بيند برای اهل آن خانه می كند. خانه‏ ای كه در آن حاكم است، روشن است؛ لذا فرشتگان آن را می ‏بينند و برای اهل آن، «طلب مغفرت» می كنند. چون تاريك است، فرشته او را نمی بيند. خدا هم روز قيامت آنان را نمى ‏نگرد. «وَ لا يُکَلِّمُهُمُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ» [۳] «وَ لا يُکَلِّمُهُمُ اللهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ». [۴] 🔹اگر توانست خانه و مركز كار و محيط زيست خود را اين چنين روشن كند، كم كم نيل او به آسان می شود. گرچه در ابتدا سخت است، امّا بعدها متوجه می شود كه حرف های باطل كم كم انسان را می ‏رنجاند. گاهی انسان مسائل عقلى و معارف را با گروهى در ميان می ‏گذارد، چهره آنان گرفته می شود، چون در ذائقه آنها تلخ است؛ امّا خود او از اين كلمات لذت می برد، آنگاه اگر در جمعی بنشيند كه همه ‏اش گفتن و شنيدن و خنديدن و خنداندن است، رنج می برد. 🔹حال كه انسان می ‏تواند به هر نحو خود را تربيت كند، پس چرا او را از راه خوب پرورش ندهد؟ چرا را به كارهای خوب عادت ندهد؟ كسى كه به «باطن قرآن» رسيد و آن را خوب تلاوت كرد، فضای منزلش نورانى خواهد شد. حضرت عزرائيل (سلام‏ الله‌ عليه) شبانه ‏روز پنج بار به هر خانه نگاه می كند، خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: اين پنج بار در اوقات پنج گانه است تا ببيند آنها در موقع نماز چه می كنند؟ هر خانه كه در آن به ، در پنج وقت خود اهميت داده شود، حضرت عزرائيل (سلام الله علیه) را تلقين صاحب آن خانه می كند. [۵] 🔹باز در اين زمينه (صلی الله عليه و آله) فرمود: «نَوِّرُوا بُيُوتَكُمْ بِتِلَاوَةِ الْقُرْآنِ وَ لَا تَتَّخِذُوهَا قُبُوراً كَمَا فَعَلَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصَارَى صَلَّوْا فِي الْكَنَائِسِ وَ الْبِيَعِ وَ عَطَّلُوا بُيُوتَهُم‏». خانه ‏هايتان را با خواندن روشن كنيد. اگر عده ‏ای با هم در محلی زندگی می كنند كه نه آثار علمی دارند و نه خدمتی به اسلام و مسلمين می كنند، آنجا ديگر خانه نيست، بلكه مقبره‏ ای خانوادگی است كه عده‏ ای مرده در آنجا هستند. اگر اثری از اين خانه برنخيزد، تبديل به مقبره خانوادگی می شود. بگذاريد از خانه شما به جامعه برسد؛ مانند يهودی ها و مسيحی ها نباشيد كه در خانه عبادت نمی كنند و فقط در كنيسه، آن هم در زمان مشخص؛ بلكه عبادت های عمومی را در و عبادت های خصوصی را در انجام دهيد. پی نوشت‌ها؛ [۱] سوره مؤمن، آيه ۷ [۲] سوره شوری، آيه ۵ [۳] سوره بقره، آيه ۱۷۴ [۴] سوره آل عمران، آيه ۷۷ [۵] الكافی، كلينى، دار الكتب الإسلامية، چ ۴، ج ۳، ص ۱۳۶ [۶] همان، ج ۲، ص ۶۱۰ 📕حکمت عبادات، جوادی آملی، عبدالله، محقق: شفیعی، حسین، مركز نشر اسراء، قم، ۱۳۸۸ش، چ ۱۵، ص ۱۹۴ منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت) @tabyinchannel