مشتق اصولی و نفی امامت ظالمان.pdf
حجم:
262K
#مقاله تحلیل رابطه مشتق اصولی و نفی امامت ظالمان
✔️ #چکیده
در روایات معتبری، امام معصوم (علیهالسلام) با استناد به آیه شریفه «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»، #امامت هر ظالمی را تا روز قیامت نفی میکنند؛ حتی کسانی که در گذشته، آلوده به بتپرستی بوده و سپس مسلمان شدهاند نیز شایستگی رسیدن به مقام «امامت» را ندارند. این سخن امام (علیهالسلام) در واقع کنایهای است به خلافت #خلیفه اول و دوم که پیش از اسلام آوردن، مدت مدیدی از عمر خویش را در بتپرستی سپری کردند. در مقابل، دانشمندان اهل سنت در مقام دفاع از خلافت خلفا بر این باورند که #مشتق وضع شده برای خصوص #متلبّس به مبدأ اشتقاق و استعمال آن در فرد #منقضی، یک #استعمال_مجازی است. جالب آنکه #اکثر اصولیان شیعه علاوه بر پذیرفتن استدلال امام (علیهالسلام)، بر آنند که مشتق تنها درخصوص متلبّس به مبدأ، حقیقت است. حال پرسش این است که چگونه میتوان پذیرفت که مشتق وضع شده درخصوص متلبس به مبدأ و از سوی دیگر استدلال امام (علیهالسلام) به آیه شریفه را نیز قبول نمود.
در این مقاله دیدگاه #شش نفر از دانشمندان را در پاسخ به این پرسش مطرح نموده و در پایان دیدگاهِ برگزیده تبیین میشود.
@tafaqqoh
✔️ امام خمینی رحمه الله در کتاب «کشف الاسرار / ص ۱۷۸» _ سال ۱۳۲۰ شمسی / ۱۳۶۳ قمری که هنوز تمام مجلّدات #عبقات چاپ نشده بود! _ پس از بحث در موضوع #حدیث_غدیر، مینویسد:
«... هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب عبقات الانور #سید_بزرگوار میر حامد حسین هندی، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تاکنون نوشته #نشده و عبقات الانوار در #امامت از قراری که شنیده شده، #سی_جلد است و آنچه که ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنت درصدد جمع این کتاب و #تضییع آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت که یک چنین #گنج_پرقیمت و #گوهر_گرانبهائی از دست برود! اکنون قریب دو سال است (دو سال قبل از ۱۳۶۳ ق) که به #ملت_شیعه به تجدید طبع این کتاب #پیشنهاد شده و به #خونسردی تلقی شدهاست. با این وصف با خواست خدا #جلد_غدیر در تحت طبع است. لکن بر #علماء_شیعه بالخصوص و دیگر طبقات #لازم است که این #کتاب_بزرگ را که #بزرگترین_حجّت_مذهب است نگذارند از بین برود و به طبع آن #اقدام کنند.»
@tafaqqoh
🔸 نسخه ای که مرحوم سیّد بن طاوس در اختیار داشته، به گفته خودش، در زمان حیات مرحوم شیخ مفید نوشته شده است:
«و ممّا رویناه فی تعظیم صوم هذا الیوم بإسنادنا إلى شیخنا المفید رحمه اللّه فیما ذکره فی التواریخ الشرعیّة من نسخة قد کتبت فی حیاته عند ذکر رجب فقال ما هذا لفظه ...» (الإقبال؛ ج 3؛ ص 270)
همچنین در موارد متعدّد و از جمله پنج بار در باب #ربیع_الاول از کتاب #حدائق_الریاض نقل کرده و آن را به شیخ مفید نسبت داده است؛ با این حال هیچ اشاره ای به سخن شیخ مفید درباره نهم ربیع نکرده است.
🔹 بررسی سخن شیخ کفعمی رحمه الله
مرحوم کفعمی در اعمال #ماه_ربیع نوشته است:
«وَ فِی تَاسِعِهِ رَوَى فِیهِ صَاحِبُ کِتَابِ مَسَارِّ الشِّیعَةِ أَنَّهُ مَنْ أَنْفَقَ فِیهِ شَیْئاً غُفِرَ لَهُ و یستحب فیه إطعام الإخوان و تطیبهم و التوسعة فی النفقة و لبس الجدید و الشکر و العیادة و هو یوم نفی الهموم و روی أنه لیس فیه صوم و جمهور الشیعة یزعمون أن فیه قتل عمر بن الخطاب و لیس بصحیح قال محمد بن إدریس ره فی سرائره من زعم أن عمر قتل فیه فقد أخطأ بإجماع أهل التواریخ و السیر و کذلک قال المفید ره فی کتاب التواریخ و إنما قتل عمر یوم الإثنین لأربع لیال بقین من ذی الحجة سنة ثلاث و عشرین من الهجرة نص على ذلک صاحب الغرة و صاحب المعجم و صاحب الطبقات و صاحب کتاب مسار الشیعة و ابن طاوس بل الإجماع حاصل من الشیعة و السنة على ذلک.» (جنّة الامان الواقیة؛ صص 510 و 511؛ دار الرضیّ؛ قم؛ چاپ دوم)
1. اگر مراد مرحوم کفعمی از «مسارّ الشیعة» همان کتاب شیخ مفید است در نسخ معتبر آن چنین مطلبی وجود ندارد. ضمنا نقل ایشان با اضافاتی که در نسخه نامعتبرِ مورد استنادِ محدث نوری و محدث قمی رحمهما الله آمده، نیز متفاوت است.
میرزا عبد الله افندی رحمه الله درباره سخن مرحوم کفعمی می نویسد: «... ثم ما قاله من أن یوم السادس و العشرین من ذی الحجة هو یوم قتل عمر ابن الخطاب هو الذی قاله جماعة من علماء الامامیة، منهم الشیخ المفید فی رسالة مسار الشیعة ... و من جملة ما نقلناه أنه قد قال الکفعمی فی مصباحه: و تاسع ربیع الاول روى فیه صاحب کتاب مسار الشیعة أنه من أنفق فیه شیئا غفر له ... و أقول: و ما نقله الکفعمی أولا فی فضل الانفاق فی هذا الیوم من مسار الشیعة مما لم نجده فی النسخ التی رأیناها و هو أعرف به.» (ریاض العلماء و حیاض الفضلاء؛ ج 4؛ ص 381؛ ذیل عنوان ابولؤلؤة فیروز)
بنابراین مرحوم افندی نیز در نسخ مسارّ الشیعة مطلبی درباره نهم ربیع نیافته است.
۲. مرحوم کفعمی تصریح کرده که در مسار الشیعه قتل خلیفه بنا بر #مشهور ثبت شده است؛ نه نهم ربیع.
۳. مرحوم کفعمی کلام ابن ادریس رحمه الله را نقل به مضمون کرده و اصلش چنین است:
«فی الیوم السادس و العشرین منه، سنة ثلاث و عشرین من الهجرة، طعن عمر بن الخطاب. و فی التاسع و العشرین منه، قبض عمر بن الخطاب ... و قد یلتبس على بعض أصحابنا یوم قبض عمر بن الخطاب، فیظن أنّه یوم التاسع من ربیع الأول، و هذا خطأ من قائله، بإجماع أهل التاریخ و السیر، و قد حقق ذلک شیخنا المفید، فی کتابه کتاب التواریخ، و ذهب إلى ما قلناه.» (السرائر؛ ج 1؛ ص 418)
✔️ نتیجه
حاصل بحث آن که مرحوم شیخ مفید در مسارّ الشیعة هیچ مطلبی درباره نهم ربیع نگفته و هم تاریخ #طعن و قتل #عمر و هم تاریخ آغاز #امامت امام مهدی علیه السّلام را غیر نهم ربیع دانسته است.
🌐 http://alasar.blog.ir/1396/09/03/noherabi%27
@tafaqqoh
🔖 #دریافت_مقاله بررسی اثر مولفههای دینی بر ایمان و لوازم آن در معناداری زندگی از دیدگاه امام محمد غزالی و علامه طباطبایی [رحمه الله]
🌐 https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_6198_1b2a275073b449983583db285a8831e3.pdf
🌐 https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_6198.html
✔️ #چکیده
#ایمان اساسیترین عنصرِ #حیات_معنوی، گوهرِ زینتبخشِ روحِ بشری و درخشانترین پرتو عالم عِلوی است، یکی از مهمترین مباحث کلامی، ایمان و عناصرِ وابسته به آن است، به گونهای که نمیتوان نقش بنیادی آن را درشکلگیری #باور_دینی در معناداری زندگی نادیده گرفت. پژوهش حاضر در پیِ آن است که نقشِ مولفههای دینی مانند، #نبوت، #امامت و #عبودیت را بر ایمان و لوازم آن در معناداری زندگی را در دو بُعد شناختی وعملکردی، با روشِ توصیفی - تطبیقی از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ با دو سنت #متفاوت اسلامی تسنن و تشیّع مورد بررسی قرار دهد. برای جمعآوری دادهها از طریق کتابخانهای استفاده شده است، دادههای پژوهش از گردآوری #تشابه و #تفاوتهای دیدگاه این دو متفکر بزرگ بر پایه مبانی #انسان_شناسی آنان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافتهها نشان داد که هر دو اندیشمند، #ایمان را #معنابخش به زندگی میدانند، هرچند در بیانِ جزئیات بر پایهی مبانی اندیشههایشان تفاوتهایی وجود دارد، در مساله #عبودیت غزالی بیشتر بر روی بُعد فردی عبادات، ولی علامه بعد فردی و #اجتماعی عبادات هر دو تأکید دارد. مهمترین اختلاف این دو دانشمند در مساله #امامت است که غزالی در حد #مدیریت_دنیوی و یک امر #فقهی و فرعی تلقی میکند. علامه امامت را #استمرار نبوت و عهد الهی میداند.
@tafaqqoh