eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
700 عکس
84 ویدیو
498 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
مشتق اصولی و نفی امامت ظالمان.pdf
حجم: 262K
تحلیل رابطه مشتق اصولی و نفی امامت ظالمان ✔️ در روایات معتبری، امام معصوم (علیه‌السلام) با استناد به آیه شریفه «لا یَنالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»، هر ظالمی را تا روز قیامت نفی می‌کنند؛ حتی کسانی که در گذشته، آلوده به بت‌پرستی بوده و سپس مسلمان شده‌اند نیز شایستگی رسیدن به مقام «امامت» را ندارند. این سخن امام (علیه‌السلام) در واقع کنایه‌ای است به خلافت اول و دوم که پیش از اسلام آوردن، مدت مدیدی از عمر خویش را در بت‌پرستی سپری کردند. در مقابل، دانشمندان اهل سنت در مقام دفاع از خلافت خلفا بر این باورند که وضع شده برای خصوص به مبدأ اشتقاق و استعمال آن در فرد ، یک است. جالب آن‌که اصولیان شیعه علاوه بر پذیرفتن استدلال امام (علیه‌السلام)، بر آنند که مشتق تنها درخصوص متلبّس به مبدأ، حقیقت است. حال پرسش این است که چگونه می‌توان پذیرفت که مشتق وضع شده درخصوص متلبس به مبدأ و از سوی دیگر استدلال امام (علیه‌السلام) به آیه شریفه را نیز قبول نمود. در این مقاله دیدگاه نفر از دانشمندان را در پاسخ به این پرسش مطرح نموده و در پایان دیدگاهِ برگزیده تبیین می‌شود. @tafaqqoh
✔️ امام خمینی رحمه الله در کتاب «کشف الاسرار / ص ۱۷۸» _ سال ۱۳۲۰ شمسی / ۱۳۶۳ قمری که هنوز تمام مجلّدات چاپ نشده بود! _ پس از بحث در موضوع ، می‌نویسد: «... هر کس بخواهد اطلاع از چگونگی حدیث غدیر پیدا کند، باید رجوع کند به کتاب عبقات الانور میر حامد حسین هندی، که چهار جلد بزرگ در حدیث غدیر تصنیف کرده و چنین کتابی تاکنون نوشته و عبقات الانوار در از قراری که شنیده شده، است و آنچه که ما دیدیم، هفت ـ هشت جلد است و در ایران شاید تا پانزده جلد از آن پیدا شود و اهلِ سنت درصدد جمع این کتاب و آن هستند و ما ملّت شیعه در خواب هستیم تا آن وقت که یک چنین و از دست برود! اکنون قریب دو سال است (دو سال قبل از ۱۳۶۳ ق) که به به تجدید طبع این کتاب شده و به تلقی شده‌است. با این وصف با خواست خدا در تحت طبع است. لکن بر بالخصوص و دیگر طبقات است که این را که است نگذارند از بین برود و به طبع آن کنند.» @tafaqqoh
🔸 نسخه ای که مرحوم سیّد بن طاوس در اختیار داشته، به گفته خودش، در زمان حیات مرحوم شیخ مفید نوشته شده است: «و ممّا رویناه فی تعظیم صوم هذا الیوم بإسنادنا إلى شیخنا المفید رحمه اللّه فیما ذکره فی التواریخ‏ الشرعیّة من نسخة قد کتبت فی حیاته عند ذکر رجب فقال ما هذا لفظه ...» (الإقبال؛ ج ‏3؛ ص 270) همچنین در موارد متعدّد و از جمله پنج بار در باب از کتاب نقل کرده و آن را به شیخ مفید نسبت داده است؛ با این حال هیچ اشاره ای به سخن شیخ مفید درباره نهم ربیع نکرده است. 🔹 بررسی سخن شیخ کفعمی رحمه الله مرحوم کفعمی در اعمال نوشته است: «وَ فِی تَاسِعِهِ رَوَى فِیهِ صَاحِبُ کِتَابِ مَسَارِّ الشِّیعَةِ أَنَّهُ مَنْ أَنْفَقَ فِیهِ شَیْئاً غُفِرَ لَهُ‏ و یستحب فیه إطعام الإخوان و تطیبهم و التوسعة فی النفقة و لبس الجدید و الشکر و العیادة و هو یوم نفی الهموم و روی أنه لیس فیه صوم و جمهور الشیعة یزعمون أن فیه قتل عمر بن الخطاب و لیس بصحیح قال محمد بن‏ إدریس ره فی سرائره من زعم أن عمر قتل فیه فقد أخطأ بإجماع أهل التواریخ و السیر و کذلک قال المفید ره فی کتاب التواریخ و إنما قتل عمر یوم الإثنین لأربع لیال بقین من ذی الحجة سنة ثلاث و عشرین من الهجرة نص على ذلک صاحب الغرة و صاحب المعجم و صاحب الطبقات و صاحب کتاب مسار الشیعة و ابن طاوس بل الإجماع حاصل من الشیعة و السنة على ذلک‏.» (جنّة الامان الواقیة؛ صص 510 و 511؛ دار الرضیّ؛ قم؛ چاپ دوم) 1. اگر مراد مرحوم کفعمی از «مسارّ الشیعة» همان کتاب شیخ مفید است در نسخ معتبر آن چنین مطلبی وجود ندارد. ضمنا نقل ایشان با اضافاتی که در نسخه نامعتبرِ مورد استنادِ محدث نوری و محدث قمی رحمهما الله آمده، نیز متفاوت است. میرزا عبد الله افندی رحمه الله درباره سخن مرحوم کفعمی می نویسد: «... ثم ما قاله من أن یوم السادس و العشرین من ذی الحجة هو یوم قتل عمر ابن الخطاب هو الذی قاله جماعة من علماء الامامیة، منهم الشیخ المفید فی رسالة مسار الشیعة ... و من جملة ما نقلناه أنه قد قال الکفعمی فی مصباحه: و تاسع ربیع الاول روى فیه صاحب کتاب مسار الشیعة أنه من أنفق فیه شیئا غفر له ... و أقول: و ما نقله الکفعمی أولا فی فضل الانفاق فی هذا الیوم من مسار الشیعة مما لم نجده فی النسخ التی رأیناها و هو أعرف به.» (ریاض العلماء و حیاض الفضلاء؛ ج ‏4؛ ص 381؛ ذیل عنوان ابولؤلؤة فیروز) بنابراین مرحوم افندی نیز در نسخ مسارّ الشیعة مطلبی درباره نهم ربیع نیافته است. ۲. مرحوم کفعمی تصریح کرده که در مسار الشیعه قتل خلیفه بنا بر ثبت شده است؛ نه نهم ربیع. ۳. مرحوم کفعمی کلام ابن ادریس رحمه الله را نقل به مضمون کرده و اصلش چنین است: «فی الیوم السادس و العشرین منه، سنة ثلاث و عشرین من الهجرة، طعن عمر بن الخطاب. و فی التاسع‏ و العشرین منه، قبض عمر بن الخطاب ... و قد یلتبس على بعض أصحابنا یوم قبض عمر بن الخطاب، فیظن أنّه یوم التاسع من ربیع‏ الأول، و هذا خطأ من قائله، بإجماع أهل التاریخ و السیر، و قد حقق ذلک شیخنا المفید، فی کتابه کتاب التواریخ، و ذهب إلى ما قلناه.» (السرائر؛ ج‏ 1؛ ص 418) ✔️ نتیجه حاصل بحث آن که مرحوم شیخ مفید در مسارّ الشیعة هیچ مطلبی درباره نهم ربیع نگفته و هم تاریخ و قتل و هم تاریخ آغاز امام مهدی علیه السّلام را غیر نهم ربیع دانسته است. 🌐 http://alasar.blog.ir/1396/09/03/noherabi%27 @tafaqqoh
🔖 بررسی اثر مولفه‌های دینی بر ایمان و لوازم آن در معناداری زندگی از دیدگاه امام محمد غزالی و علامه طباطبایی [رحمه الله] 🌐 https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_6198_1b2a275073b449983583db285a8831e3.pdf 🌐 https://wisdom.ihcs.ac.ir/article_6198.html ✔️ اساسی‌ترین عنصرِ ، گوهرِ زینت‌‌بخشِ روحِ بشری و درخشان‌ترین پرتو عالم عِلوی است، یکی از مهم­‌ترین مباحث کلامی، ایمان و عناصرِ وابسته به آن است، به گون‌ه­ای که نمی­‌توان نقش بنیادی آن را درشکل‌گیری در معناداری زندگی نادیده گرفت. پژوهش ­­حاضر در پی­ِ آن است که نقشِ مولفه­‌های دینی مانند، ، و را بر ایمان و لوازم آن در ­­معناداری زندگی را در دو بُعد شناختی وعمل‌کردی، با روشِ توصیفی - تطبیقی از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ با دو سنت اسلامی تسنن و تشیّع مورد بررسی قرار دهد. برای جمع‌آوری داده­‌ها از طریق کتاب­‌خانه‌ای استفاده شده است، داده­‌های پژوهش از گردآوری و ­‌های دیدگاه این دو متفکر بزرگ بر پایه مبانی آنان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج یافته­‌ها نشان داد که هر دو اندیشمند، را به زندگی می­‌دانند، هرچند در بیانِ جزئیات بر پایه‌ی مبانی اندیشه‌هایشان تفاوت­‌هایی وجود دارد، در مساله غزالی بیش‌تر بر روی بُعد فردی عبادات، ولی علامه بعد فردی و عبادات هر دو تأکید دارد. مهم‌ترین اختلاف این دو دانشمند در مساله است که غزالی در حد و یک امر و فرعی تلقی می­‌کند. علامه امامت را نبوت و عهد الهی می‌داند. @tafaqqoh