eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
592 عکس
77 ویدیو
496 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔖 : ۲ پژوهشِ منتشر شده از استاد درباره‌ی قاعده‌ی در و اجرای آن در حقوق و مقایسه با جمله‌ی «هدف وسیله را توجیه می‌کند.»: 🔸 امکان سنجی اجرای قانون اهم و مهم در تزاحم حقوق 🌐 http://ensani.ir/fa/article/download/444835 ✔️ : در برخی مسائل دانش فقه دو حق وجود دارد که مکلف قادر به ادای هر دو حق نیست؛ این مسائل را می‌توان تحت عنوان واحدی به نام گرد آورد. تزاحم حقوق و مرجحات آن به صورت مستقل در دانش اصول بررسی نشده است و در دانش فقه هم تنها داده‌های از هم گسسته و نامتمرکزی در برخی فروع فقهی یافت می‌شود. فقدان نظریه مستقلی در باب باب تزاحم حقوق، فقیهان را وادار کرده است که برای برون رفت از تزاحم حقوق از همان قانون و ، که در دانش اصول برای برون‌رفت از توصیه شده است، استفاده کنند. مشکلی که در این‌جا وجود دارد این است که قانون اهم و مهم بر مبانی خاصی استوار است که با توجه به آن مبانی، کاربرد آن در تزاحم حقوق با موانعی مواجه می‌شود. این‌که مبانی قانون اهم و مهم چیست و در هریک از گونه‌های تزاحم حقوق برای استفاده از آن‌چه مشکلاتی وجود دارد، مسئله‌ای است که این تحقیق به آن پرداخته و سعی کرده است با استفاده از روش‌های فقهی و اصول فقهی و با تکیه بر منابع دانش فقه و اصول فقه به این نتیجه برسد که در تزاحم امکان اجرای قانون اهم و مهم وجود ندارد، اما در تزاحم حقوق غیرمالی امکان استفاده از آن وجود دارد. 🔹 نسبت سنجی بین قانون فقهی اهم و مهم و نظریه ماکیاولیزم 🌐 http://ensani.ir/fa/article/download/433050 ✔️ : با تفکیک از و ارائه نظریه «هدف وسیله را توجیه می‌کند.» حکم‌رانی را وارد فضایی جدید کرد. اندیشمندان جهان اسلام با استناد به منابع اسلامی، این دیدگاه را باطل می‌دانند. از سوی دیگر در دانش فقه قاعده پرکاربردی با عنوان «تقدیم اهم بر مهم» وجود دارد که دست کم در برخی از موارد با نظریه ماکیاولی پیدا می‌کند. شباهت این قانون با دیدگاه ماکیاولی اعتبار و عمومیت این قانون را به تردید و چالش می‌کشاند. مقاله حاضر با طرح این فرضیه که قانون «تقدیم اهم بر مهم» -که مورد تأیید ادله‌ی اربعه است- با نظریه ماکیاولی تفاوت بنیادی دارد، تلاش می‌کند این تردید و چالش فوق الذکر را حل نماید. لذا تلاش می‌کند، با استفاده از منابع فقهی و اصولی و با نگاهی به جایگاه قانون تقدیم اهم بر مهم در فقه فریقین، ابتدا به بازتبیین روشنی از ماهیت این قانون و ادله اعتبار آن دست یافته و در فرجام امر اثبات نماید که قانون تقدیم اهم بر مهم با نظریه ماکیاول دست کم «چهار تفاوت» روشن دارد. @tafaqqoh