#نکته_قرآنی
❓ آیا در بیان زیبایی حضرت یوسف (ع) مبالغه صورت نگرفته است ؟
آیات ۳۰ الی ۳۲ سوره یوسف ، یکی از بخشهای حیرتانگیز داستان این پیامبر را بیان میکند:
🔸 و [دستهای از] زنان در شهر گفتند: زن عزیز مصر از غلام خود کام خواسته و سخت خاطر خواه او شده است. به راستی ما او را در گمراهی آشکاری میبینم. پس چون [همسر عزیز ] از مکرشان اطلاع یافت، نزد آنان فرستاد و محفلی برایشان آماده ساخت و به هر یک از آنان [میوه و] کاردی داد و [به یوسف] گفت: برآنان درآی. پس چون زنان او را دیدند، وی را بس شگفت یافتند و [از شدت هیجان و مات زدگی] دستهای خود را بریدند و گفتند: منزه است خدا، این بشر نیست، این جز فرشتهای بزرگوار نیست، [زلیخا] گفت:
این همان است که دربارهاش مرا سرزنش میکردید، من از او کام خواستم…
🔹 مطابق این آیات و بنا به روایاتی که در تفسیر آنها آمدهاست،
زیبایی یوسف آنقدر خیرهکننده و حیرتانگیز بوده که وقتی زنان برای اولین بار او را (در این صحنه) دیدند، از خود بیخود شدند به گونهای که متوجه نشدند که به جای بریدن میوه در حال بریدن دستهای خودشان هستند!
🔺 یوسف (بنا به فرض) سالها در دربار پادشاه مصر به عنوان غلام و یا فرزندخوانده عزیز مصر زندگی میکرد و بنابراین در این مدت صدها بار در کوچه و خیابان و بازار و همینطور در دربار پادشاه رفت و آمد کرده است و هزاران نفر از مرد و زن و پیر و جوان (خصوصاً زنان دربار و اطرافیان زلیخا) بارها او را دیدهاند.
❓ در اینجا دو نکته سوال برانگیز وجود دارد:
🔸 ۱-. اگر یوسف چنان زیبایی افسانهای و خیرهکننده و شگفتانگیزی داشت (که گمان میرفت فرشتهای آسمانی است) در این صورت مدتها پیش از این حادثه، آوازه زیبایی عجیب و سحرانگیزِ او در شهر میپیچید و همه (خصوصاً زنان!) او را میشناختند.
در حالی که مطابق آیات فوق، زنان مصر تا آن زمان یوسف را ندیده بودند. آیا همین، داستان را مشکوک نمیکند؟
🔹 ۲-. اگر زیبایی یوسف اینقدر سحرانگیز بود، در این صورت وجود او در شهر، بلای جان زنان میشد!
تصور کنید اگر یوسف با آن زیبایی در کوچه و بازار رفت و آمد کند، چه اتفاقات وحشتناکی برای زنانی که او را میبینند رخ میدهد!
بدون شک خطر مرگ آنها را تهدید میکند!
🔺 قبل از بیان عباراتی قابل توجه از علامه طباطبایی(ره) در این رابطه باید به چند نکته توجه داشته باشیم:
🔸 اول اینکه این زنان خودشان هم زنان هوسرانی بودند نه زنان معمولی و با عفت.
بعضی نوشتهاند: این بانوان، پنج نفر بودند که عبارتند از:
۱. همسر ساقی شاه
۲. همسر رئیس نانواها
۳. همسر رئیس نگهبانان چهار پایان
۴. همسر رئیس زندان
۵. همسر وزیر دربار (بحار، ج ۱۲، ص ۲۲۶)
🔹 نکته دوم اینکه:
حضرت یوسف علیه السلام غلام زلیخا بود و زیاد در کوچه و بازار رفت و آمد نداشت بلکه بیشتر وقتش را در دربار بود.
همچنین آن زنان هوسباز ، همسران اشراف و درباریان مصر بودند و آن ها نیز زیاد در کوچه و خیابان رفت و آمد نداشتند.
با توجه به نظام طبقاتی و برده داری ، آنان توجهی به بردگان و غلامان نداشتند.
و آنچه از تاریخ و تفاسیر استفاده می شود، آنان هنوز حضرت یوسف را ندیده بودند.
🌸 علامه طباطبایی در مورد علت بریدن دستها توسط زنان اشراف مصر می فرماید:
«به محضی که یوسف وارد شد تو گویی افتابی درخشیدن گرفت.
چشم حضار که به او افتاد عقل از سرشان پرید،و حیرتزده و مسحور جمال او شدند،
در نتیجه از شدت بهت زدگی و شیدایی با کاردهای تیز دستهای خود را بجای میوه بریدند.
آری این،اثر و خاصیت شیفتگی و دلدادگی است،
چون وقتی نَفس آدمی مجذوب چیزی گردد آن هم به طوری که علاقه و یا ترسش نسبت به آن چیز از حد بگذرد،دچار اضطراب می گردد و در صورتیکه بهت زده شود و مشاعر خود را از دست دهد، دیگر نمی تواند تدبیر و تنظیم قوای اعضای خود را در دست بگیرد و چه بسا در این لحظه با سرعت هرچه تمامتر خود را به سوی همان خطری که از آن مبهوت شده بود پرتاپ میکند، و نظایر این حوادث در صحنۀ عشق و محبت بشسیار و حکایات عشاق روزگار که سرانجامشان به چه جنونی انجامیده معروف است.
{تفسیر المیزان،ج۱۱ص۱۹۷-۱۹۸}
☘ آنچه از تفاسیر و منابع تاریخی آیات قرآن که این ماجرا را بیان می کند،
هوسباز بودن و بی عفت بودن زنان حاظر در مجلس زلیخا را ثابت می کند، و بخاطر وجود چنین زمینه ای در آنها بود که با دیدن چهره آن حضرت از خود بی خود شدند.
🔰 ادامه مطلب درباره جمال حضرت یوسف در قرآن:
🔹 علامه طباطبایی در این مورد می فرماید:
گفتگوهایى که زنان در پیرامون مراوده زلیخا و یوسف مى داشتند بیشتر براى تسکین حسادت و تسلاى دل و فرو نشاندن جوش سینه ها بود و گرنه آنها تاکنون یوسف را ندیده بودند، و آن چه که زلیخا از یوسف چشیده بود نچشیده بودند، و چون او دیوانه و شیدایش نشده بودند.
آنها پیش خود خیال مى کردند غلام زلیخا مردى معمولى است ، آنگاه یکى پس از دیگرى قیاسهایى مى کردند، غافل از اینکه شنیدن کى بود مانند دیدن. {همان،ص۱۹۶}.
منبع : پرسمان قرآن
@tafsir_yazd
📷 #گزارش_تصویری
#جلسه_هفتگی_تفسیر_قرآن
🔸 تصاویر جلسه هفتگی تفسیر موضوعی قرآن کریم با عنوان "زندگی به رنگ خدا" و با موضوع "اخلاق در قرآن"
🔹 استاد: حجت الاسلام والمسلمین مهدی میرحسینی
🔸 مکان: دفتر مرجع عظیم الشان آیت الله العظمی جوادی آملی (زید عزه)
📢 توضیح اینکه، جلسات فوق به صورت هفتگی روز پنجشنبه ساعت ۱۰ صبح در دفتر #آیتالله_العظمی_جوادی_آملی واقع در خیابان شهید ابراهیمی روبروی فرمانداری یزد برگزار می شود.
#تفسیر
#آیه۲۱_نور
🕸 گام های شیطان:
🔺 يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ الشَّيْطانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَتُهُ ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ أَبَداً وَ لكِنَّ اللَّهَ يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
🔸 ترجمه:
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! گامهاى شيطان را پيروى نكنيد و هركس پيرو گامهاى شيطان شود، همانا كه او به فحشا و منكر فرمان مىدهد و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، هرگز هيچ يك از شما پاك نمىشد. ولى خداوند هر كس را بخواهد، پاك مىسازد و خدا شنوا و داناست.
🔹 معانی کلمات آیه:
🔺 خطوات:خطوة: گام و قدم، خطوات جمع آنست ناگفته نماند خطوه فاصله دو قدم در راه رفتن و به فتح اول يك دفعه قدم برداشتن است، منظور از آن وساوس شيطانى است.
فحشاء: عمل بسيار زشت. راغب گويد: فحش و فاحشه و فحشاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد، زمخشرى گويد: كارى كه قبحش خارج از حد است، على هذا «منكر» به معنى ناپسند اعم از فحشاء است.
زكى: زكاة در اصل به معنى نموّ و زيادت است به معنى پاكى و مدح نيز آيد مراد از آن در اينجا پاكى است
🔰 نکته ها:
در آيات ۱۴ ، ۲۰ و ۲۱ سه بار سخن از فضل و رحمت خداوند آمده است تا بگويد اگر لطف او نبود، معلوم نبود وضع شما چگونه باشد!
«خُطُواتِ» جمع «خطوة» به معناى گام است. قرآن در مورد نحوهى منحرف كردن شيطان، عبارتِ «خطوات الشيطان» را به كار برده است تا بگويد: شيطان، گام به گام انسان را به سوى انجام گناهان مىكشاند.
در قرآن چند مرتبه از «خُطُواتِ الشَّيْطانِ» سخن به ميان آمده است؛ يك جا مىفرمايد:
«ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» ( آیه ۲۰۸ بقره) همگى در صلح و آشتى درآييد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد. و در جاى ديگر مىفرمايد: «كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلالًا طَيِّباً وَ لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ» ( آیه ۱۶۸ بقره) از چيزهاى حلال و دلپسند بخوريد و مواظب گامهاى شيطان باشيد و از آن پيروى نكنيد. در اين آيه نيز پيرامون اشاعهى فحشا نسبت به مؤمنين مىفرمايد: از گامهاى شيطان پيروى نكنيد.
⬇️ نمونه گامهاى شيطان عبارت است از:
دوستى با افراد فاسد، شركت در مجالس آنان ،ارتكاب گناهان كوچك، و پس از آن گناهان بزرگ و در نهايت قساوت قلب و بدعاقبتى و پايانى شوم.
☘ پیام ها:
۱- به ايمان خود مغرور نشويم، توجّه به هشدارهاى پى در پى لازم است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا»
۲- شيطان براى گمراه كردن مؤمنان، تلاش مىكند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»
۳- سياست شيطان، نفوذ تدريجى و گام به گام است. «خُطُواتِ الشَّيْطانِ» (از همان گام اوّل مواظب باشيم).
۵- با مردم مستدل سخن بگوييم. خداوند كه مىفرمايد: از شيطان پيروى نكنيد، دليل آن را ذكر مىكند: زيرا او به گناه فرمان مىدهد. فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ ...
۶- شيطان در آغاز وسوسه مىكند و به هركس از وسوسه او پيروى كند فرمان مىدهد. وَ مَنْ يَتَّبِعْ خُطُواتِ ... فَإِنَّهُ يَأْمُرُ ...
۷- كار شيطان، با نماز در تضادّ است. شيطان به انسان دستور گناه مىدهد، «فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ» (امّا نماز انسان را از گناه باز مىدارد. إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ ...
۸- تزكيه، بدون توفيق الهى امكان ندارد. وَ لَوْ لا ... ما زَكى ...
۹- انسان، همواره به لطف خداوند نياز دارد. (تكرار جمله «لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ» در اين آيه و آيات قبل)
۱۰- در مسير زندگى انسان، فريب و فحشا وجود دارد، ولى راه توبه و نجات نيز باز است. «وَ لَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ»
۱۱- حتّى اولياى خدا به توفيق الهى نياز دارند. «ما زَكى مِنْكُمْ مِنْ أَحَدٍ»
۱۲- خداوند حكيم، به مقدار لياقت و ظرفيّت افراد، خير و سعادت نازل مىكند. «يُزَكِّي مَنْ يَشاءُ»
۱۳- علم به اينكه خدا همه چيز را مىبيند و مىشنود، بهترين عامل بازدارنده از فحشا و منكرات است. «وَ اللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
🌹🌹🌹🌹🌹
🖊 برگرفته از #تفسیر_نور حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا #قرائتی
@tafsir_yazd
#نکته_قرآنی
💠موضوع:
زمان انتقام گرفتن خداوند
✍ انتقام الهی را از حیث زمان می توان به اخروی و دنیوی تقسیم کرد:
الف. انتقام اخروی:
✍ در برخی از آیات قرآن، زمان انتقام گرفتن خداوند روز قیامت است: «يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرى إِنَّا مُنْتَقِمُونَ»؛(۱) (ما از آنها انتقام مىگيريم) در آن روز كه آنها را با قدرت خواهيم گرفت؛ آرى ما انتقام گيرندهايم!
🔹در آیه ی دیگر میفرماید: «...يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَالْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَ بَرَزُواْ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ»؛(۲) ...در آن روز كه اين زمين به زمين ديگر و آسمانها (به آسمانهاى ديگرى) مبدل مىشود و آنان در پيشگاه خداوندِ واحدِ قهار ظاهر مى گردند.
🔸در حقیقت انتقام الهی در عالم آخرت همان عذابهای گوناگون خداوند است که هر فرد به اندازهای که استحقاق عذاب دارد، گرفتار آن خواهد شد.(۳)
🔹در آیات فوق انتقام خدای تعالی به روز قیامت اختصاص داده است با این که خدای تعالی همیشه دارای انتقام است، این مطلب بدین جهت است که انتقام اخروی، عالیترین جلوههای انتقام است.(۴)
📚۱) سوره دخان/۱۶
۲) سوره ابراهیم/۴۸
۳) سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله؛ الجدید فی تفسیر القرآن المجید، بیروت، دارالتعاریف، ۱۴۰۶ ق، چاپ اول، ج ۶، ص ۳۸۵
۴) المیزان فی تفسیرالقرآن، ج ۱۲، ص ۸۸
@tafsir_yazd
#نکته_قرآنی
💠 زمان انتقام گرفتن خداوند
✍ ب. انتقام دنیوی:
خداوند متعال از برخی در دنیا انتقام میگیرد؛ مانند عذاب هایی که به عنوان انتقام بر قوم فرعون(۱) و قوم شعیب (۲) نازل کرد. خداوند برخی از اقوام را به انتقام دنیوی تهدید کرده است به عنوان نمونه، خطاب به پیامبر اسلام میفرماید: «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ»؛(۳) و هرگاه تو را از ميان آنها ببريم، حتماً از آنان انتقام خواهيم گرفت!
🔹منظور از بردن پیامبر اسلام (ص) از میان امتش، رحلت آن بزرگوار است و اشاره به این دارد که اگر مردم به راه خود همچنان ادامه دهند، در غیاب پیامبرشان شدیداً آنها را مجازات میکنیم.(۴) مشروط کردن انتقام به عدم حضور پیامبر در میان امت به خاطر آن است که پیامبر (ص) مظهر رحمت واسعه الهی و رحمه للعالمین است و وجود او مانع نزول قهر الهی و بلا و عذاب است . آنچنان که در آیه ۳۳ سوره انفال می فرماید : وَ ما کانَ اللَّهُ لِیُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ؛ خداوند، تا تو در میان آنها هستى آنها را مجازات نخواهد کرد، و (نیز) تا استغفار مى کنند خدا عذابشان نمى کند.
🔸همچنین قرآن کریم یکی دیگر از انتقامهای دنیوی خداوند را اضلال گناهکاران و گمراهان برشمرده و فرموده است: «وَ مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ... أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِىانتِقَام»؛(۵) و هر كس را خداوند گمراه كند، هيچ هدايتكنندهاى ندارد... آيا خداوند توانا و داراى مجازات نيست؟!
🔹عزت و صاحب انتقام بودن خداوند اقتضا میکند از کسی که حق را انکار کرده و بر کفر خود اصرار ورزیده، انتقام گرفته شود و انتقامش به این صورت است که او را گمراه کند و راهنمایی نباشد که او را هدایت کند. باید توجه داشت که این گمراه کردن توسط خداوند به عنوان یک مجازات بوده وگرنه خداوند ابتداً هیچکس را گمراه نمیکند؛ بلکه اضلال خداوند ثانوی است.(۶)
📚۱) سوره اعراف/۱۳۶
۲) سوره حجر/۷۹
۳) سوره زخرف/۴۱
۴) مكارم شیرازی، ناصر و همکاران؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ ش، چاپ اول، ج ۲۱، ص ۷۱
۵) سوره زمر/۳۶
۶) المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۲
@tafsir_yazd
📌ثبتنام مسابقات قرآن روستائی و عشایری کشور
💠ویژه خواهران و برادران ساکنان روستاها و عشایر کشور
🔹رشته قرائت تقلیدی ویژه برادران ۹-۱۸ سال
🔹رشته حفظ جزء ۱،۵،۱۰ ویژه برادران و خواهران ۱۹-۴۵ سال
🔹رشته اذان و قرائت تحقیق ویژه برادران ۱۹-۴۵
🔹رشته ترتیل ویژه خواهران ۱۹-۴۵ سال
🌐جهت ثبتنام به حوزه ها و دفاتر نمایندگی ولی فقیه در سازمان جهاد کشاورزی استان یا شهرستان و یا مکان های تعیین شده مراجعه و تماس بگیرید و یا از طريق لینک زیر ثبتنام کنید:
https://survey.porsline.ir/s/GSLqLvF
🔻مهلت ثبتنام: ۲۰ دی ماه الی ۵ بهمن ماه ۱۴۰۱
┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
#معاون_پژوهش_حوزه_های_علمیه
#تجلیل #پژوهشگر_برتر
#تفسیر_قرآن
💠 حجت الاسلام والمسلمین مقیمی معاون پژوهش حوزههای علمیه کشور از پژوهشگر برتر استان یزد حجت الاسلام والمسلمین شاهدی تجلیل کرد.
توضیح اینکه، حجتالاسلام والمسلمین شاهدی در حوزه کتابخانه تخصصی تفسیر و قرآن کریم و پژوهش های قرآنی فعالیت ویژه ای دارد.
🌍 لینک مشروح خبر
━━💠🍃🌺🍃💠━━
@tafsir_yazd
#قصه_قرآنی
#احسن_القصص
#حضرت_یوسف
#قسمت_اول
🌹 حضرت یوسف در قرآن:
🔸 حضرت یوسف (علیهالسلام)، فرزند حضرت یعقوب (علیهالسلام) بوده و از پیامبران بنی اسرائیل است. داستان حضرت یوسف (علیهالسلام) در قرآن به عنوان: «اَحسَنُ القِصَص؛ نیکوترین داستانها» معرفی شده است.
🔹 نام حضرت یوسف (علیهالسلام) فرزند حضرت یعقوب (علیهالسلام) ۲۷ بار در قرآن آمده است، و یک سوره قرآن یعنی سوره دوازدهم قرآن به نام سوره یوسف است که ۱۱۱ آیه دارد و از آغاز تا انجام آن پیرامون سرگذشت یوسف (علیهالسلام) میباشد. یوسف (علیهالسلام) دارای یازده برادر بود، و تنها با یکی از برادرهایش به نام بِنیامین از یک مادر بودند، یوسف از همه برادران جز بنیامین کوچکتر، و بسیار مورد علاقه پدرش یعقوب (علیهالسلام) بود. [۱]
حضرت یوسف (علیهالسلام) هنگامی که نه سال داشت، روزی نزد پدر آمد و گفت: «پدرم! من در عالم خواب دیدم که یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده میکنند.» یعقوب که تعبیر خواب را میدانست به یوسف (علیهالسلام) گفت: «فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن که برای تو نقشه خطرناکی میکشند، چرا که شیطان دشمن آشکار انسان است، و این گونه پروردگارت تو را بر میگزیند، و از تعبیر خوابها به تو میآموزد، و نعمتش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام و کامل میکند، همان گونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق (علیهماالسلام) تمام کرد، به یقین پروردگار تو دانا و حکیم است.»[۲]
این خواب بر آن دلالت میکرد، که روزی حضرت یوسف (علیهالسلام) رییس حکومت و پادشاه مصر خواهد شد، یازده برادر، و پدر و مادرش کنار تخت شکوهمند او میآیند، و به یوسف تعظیم و تجلیل میکنند[۳]
و سجده شکر به جا میآورند.[۴]
و طبق بعضی از روایات بعضی از زنهای یعقوب موضوع خواب دیدن یوسف را شنیدند و به برادران یوسف (علیهالسلام) خبر دادند، از این رو حسادت برادران نسبت به یوسف (علیهالسلام) بیشتر شد به طوری که تصمیم خطرناکی در مورد او گرفتند.
🖊 پانویس:
۱. ↑ حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۴۱۰.
۲. ↑ یوسف/سوره۱۲،آیات۵-۶.
۳. ↑ یوسف/سوره۱۲، آیه۱۰۰.
۴. ↑ حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، ج۲، ص۴۱۰.
#قصه_قرآنی
#احسن_القصص
#حضرت_یوسف
#قسمت_دوم
🔺 نیرنگ برادران یوسف:
🔹 برادران یوسف در جلسهای محرمانه و به پیشنهاد لاوی (یا: روبین، یا یهودا) که برادران را از قتل یوسف (علیهالسلام) برحذر داشت، ایشان را به چاهی که در سر راه کاروانها است انداختند تا بعضی از رهگذرها که کنار آن چاه برای کشیدن آب میآیند، یوسف را بیابند و او را با خود به نقاط دور برند و در نتیجه برای همیشه از چشم پدرشان پنهان خواهد شد. [۵] [۶] [۷] آری خصلت زشت حسادت باعث شد که آنها پدرشان پیامبر خدا را گمراه خواندند، و اکثراً توطئه قتل یوسف بیگناه را طرح نمودند، و تصمیم گرفتند به جنایتی بزرگ دست بزنند، تا عقده حسادت خود را خالی کنند.
🔸 برادران یوسف با نفاق و ظاهرسازی عجیبی نزد پدرشان حضرت یعقوب (علیهالسلام) آمدند، و با کمال تظاهر به حق به جانبی و اظهار دلسوزی با پدر در مورد یوسف (علیهالسلام) به گفتگو پرداختند تا او را یک روز همراه خود به صحرا ببرند تا در آن جا در کنار آنها بازی کند. در این مورد بسیار اصرار نمودند. یعقوب (علیهالسلام) گفت: من از بردن یوسف، غمگین میشوم، و از این میترسم که گرگ او را بخورد، و شما از او غافل باشید. برادران به پدر گفتند: با این که ما گروه نیرومندی هستیم، اگر گرگ او را بخورد، ما از زیانکاران خواهیم بود، هرگز چنین چیزی ممکن نیست، ما به تو اطمینان میدهیم. حضرت یعقوب (علیهالسلام) ناگزیر رضایت داد که فردا فرزندانش، یوسف (علیهالسلام) را نیز همراه خود به صحرا ببرند.
☘ کاروان فرزندان یعقوب به سوی صحرا حرکت کردند، یعقوب در بدرقه آنها، به طور مکرر آنها را به حفظ و نگهداری یوسف سفارش مینمود و میگفت: «به این امانت خیانت نکنید، هرگاه گرسنه شد غذایش دهید، و در حفظ او کوشا باشید». وقتی که آنها از یعقوب فاصله بسیار گرفتند، کینههایشان آشکار شد و حسادتشان ظاهر گشت و به انتقامجویی از یوسف (علیهالسلام) پرداختند، یوسف (علیهالسلام) در برابر آزار آنها نمیتوانست کاری کند، ولی آنها به گریه و خردسالی او رحم نکردند و آماده اجرای نقشه خود شدند.
🔸 مطابق پارهای از روایات، پیراهن یوسف را از تنش بیرون آوردند، هرچه یوسف تضرع و التماس کرد که او را برهنه نکنند، اعتنا نکردند و او را برهنه بر سر چاه آورده و به درون چاه آویزان نموده و طناب را بریدند و او را به چاه افکندند.
🖊 پانویس:
۵. ↑ حویزی، عبدعلی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۲، ص۴۱۳.
۶. ↑ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر صافی، ج۳، ص۷.
۷. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، جوامع الجامع، ج۲، ص۲۰۵.