eitaa logo
تفسیر آموزشی و احادیث کافی- راسل
173 دنبال‌کننده
76 عکس
28 ویدیو
84 فایل
سلام بر شما از ۱۴ اسفند ۱۴۰۰ تفسیر آموزشی جلد ۱ و درس حدیث(برگزیده فضل قرآن کافی) در حال تدریس است. این کانال پل ارتباطی ماست
مشاهده در ایتا
دانلود
2. پاسخ به : زیارت قبر مطهر امام حسین ع ثوابش بیش از حجّ است/ نیز حرم امام رضا ع. پس شیعه اهل غلوّ است! جواب: ثواب زیارت قبر حسین ع بیش از خانه خدا کامل الزیارات، ص267 حَدَّثَنِي عَبْدُ اللَّهِ بْنُ أَبِي يَعْفُورٍ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لِرَجُلٍ مِنْ مَوَالِيه يَا فُلَانُ أَ تَزُورُ قَبْرَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع‏؟ قَالَ نَعَمْ إِنِّي أَزُورُهُ بَيْنَ ثَلَاثِ سِنِينَ أَوْ سَنَتَيْنِ مَرَّةً فَقَالَ لَهُ وَ هُوَ مُصْفَرُّ الْوَجْهِ أَمَا وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَوْ زُرْتَهُ لَكَانَ أَفْضَلَ لَكَ مِمَّا أَنْتَ فِيهِ فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ كُلُّ هَذَا الْفَضْلُ فَقَالَ نَعَمْ وَ اللَّهِ لَوْ أَنِّي حَدَّثْتُكُمْ بِفَضْلِ زِيَارَتِهِ وَ بِفَضْلِ قَبْرِهِ لَتَرَكْتُمُ الْحَجَّ رَأْساً وَ مَا حَجَّ مِنْكُمْ أَحَدٌ وَيْحَكَ أَ مَا تَعْلَمُ- أَنَّ اللَّهَ اتَّخَذَ [بِفَضْلِ قَبْرِهِ‏] كَرْبَلَاءَ حَرَماً آمِناً مُبَارَكاً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَ مَكَّةَ حَرَما قَالَ ابْنُ أَبِي يَعْفُورٍ: فَقُلْتُ لَهُ قَدْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَى النَّاسِ حِجَّ الْبَيْتِ وَ لَمْ يَذْكُرْ زِيَارَةَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ؟ فَقَالَ وَ إِنْ كَانَ كَذَلِكَ فَإِنَّ هَذَا شَيْ‏ءٌ جَعَلَهُ اللَّهُ هَكَذَا أَ مَا سَمِعْتَ قَوْلَ أَبِي أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ع حَيْثُ يَقُولُ إِنَّ بَاطِنَ الْقَدَمِ أَحَقُّ بِالْمَسْحِ مِنْ ظَاهِرِ الْقَدَمِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ فَرَضَ هَذَا عَلَى الْعِبَادِ أَ وَ مَا عَلِمْتَ أَنَّ الْمَوْقِفَ لَوْ كَانَ فِي الْحَرَمِ كَانَ أَفْضَلَ لِأَجْلِ الْحَرَمِ وَ لَكِنَّ اللَّهَ صَنَعَ ذَلِكَ فِي غَيْرِ الْحَرَمِ. آنچه از حدیث به دست می آید 1. جا دارد که هر سال انسان به کربلا برود. 2. فضل زیارت امام حسین ع آنقدر بیش از حجّ است که اگر مردم می دانستند حجّ مستحبی را رها می کردند. 3. با تمام این اوصاف حجّ واجب شده ولی زیارت امام حسین ع واجب نشده چراکه ملاک در وجوب یا استحبابِ چیزی صرفاً فضیلت بیشتر آن نیست بلکه مثلاً توان مردم در انجامش نیز ملاک است. مثلاً نماز شب ممکن است برکاتش از نمازهای یومیه کمتر نباشد(مقام محمود- فلا تعلم نفس ما اخفی لهم ...) ولی نماز شب مستحب مؤکد شده چون در توان مردم نبوده. 4. شاید وجه افضلیت ثواب زیارت قبور ائمه خاصّه امام حسین ع بر حج این باشد که ایشان بودند که اصل اسلام را حفظ کردند. خون امام حسین ع بود که حج را زنده نگه داشت وگرنه یزیدیان چیزی از قرآن، کعبه و دین باقی نمی گذاشتند(علامه جوادی و مرحوم آیت الله خوشوقت) بنابراین حتی سنّی و وهابی که امروز به حج می رود باید بداند که اگر خون امام حسین ع نبود امروز چیزی از دین برای او هم باقی نبود. کما اینکه یزید بنای تخریب خانه خدا را داشت و کما اینکه محمد بن عبدالوهاب قصد تخریب خانه خدا را داشت ولی از بقیع آغازید و بعدش به دنبال تخریب کربلا بود که دوباره خون حسین ع او را رسوا کرد و موفق نشد.
3. یک روایت در مورد و روایت الکافی، 2، 494 راوی: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنِّي دَخَلْتُ الْبَيْتَ وَ لَمْ يَحْضُرْنِي شَيْ‏ءٌ مِنَ الدُّعَاءِ إِلَّا الصَّلَاةُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ. فَقَالَ أَمَا إِنَّهُ لَمْ يَخْرُجْ أَحَدٌ بِأَفْضَلَ مِمَّا خَرَجْتَ بِهِ. من وارد خانه (كعبه) شدم و هيچ دعائى به خاطر نداشتم جز صلوات بر محمد و آل محمد؟ فرمود: آگاه باش كه هيچ كس مانند تو (در فضيلت و ثواب) از خانه بيرون نيامده است.
4. دلیل از لسان مبارک حضرت زهرا سلام الله علیها: در «کتاب من لا یحضره الفقیه، 3، 568» آمده: «فاطمةُ فی خُطبةٍ لها: فرض اللهُ ... الحجَّ تَسنیةً للدّین - تسنیة: شُکوه. - خدای متعال حج را مایه شکوه و شوکت دین قرار دید. هیچ دینی به اندازه اسلام بر «اجتماعات مسلمین» تأکید نکرده و برای آن برنامه طراحی ننموده. نماز جماعت، نماز جمعه به عنوان میتینگ سیاسی هفتگی و ثابت مسلمانان. هیچ کشوری نمی تواند در سال 52 بار اهل خود را جمع کند ولی نماز جمعه می تواند. این قدرت اسلام است. - اعتکاف از مصادیق دیگر شکوه دین است، اینکه عده ای مسلمان جمع شوند سه روز در مسجد خانه خدا(که ایامش نزدیک است: ایام البیض ماه بعدی یعنی رجب) و سیاحتشان این باشد که در مسجد با خدای خود خلوت کنند. - حج هم کنگره عظیم مسلمانان است که در حال حاضر بیش از 3 میلیون نفر از 80 کشور دنیا در آن اجتماع می کنند که در این قسمت حضرتشان به «حج» اشاره فرمود. - اما امروزه آنچه که بیشتر از حج، نمود یافته، حماسه اربعین است که در سالی که گذشت، حدود 25 میلیون نفر از 100 کشور دنیا، حول حسین فاطمه جمع شدند. این شوکت تشیع و اسلام است و هیچ کشور و دولتی نمی تواند چنین جمعیتی را در طول ده روز و با این امنیت و سلامت و بدون کار دولتی و فقط با اداره کردن مردم، گرد هم جمع کند. اینها را باید قدر دانست.
برنامه هفته بعد: درس 2 تفسیر آموزشی جلد 4 یعنی آیات 98 تا 102 آل عمران لطفاً همه امور مرتبط را به انجام رسانید: 1. صرف افعال این آیات 2. اعراب کامل آیات 3. مقایسه اعراب خودتان با نظر کتاب تفسیر آموزشی و الجدول و ... 4. مطالعه کامل درس 2 از کتاب طرح سؤالات خوب از درس(حُسنُ السؤال نصفُ العلم) حشرکم الله مع القرآن و العترة الطاهرة
درس دیروز در کلاس بیان شد که «مقامُ ابراهیمَ» بدل بعض از کلّ است. استدلال ما هم بیان شد. الان هم بر همان استدلال هستم. ولی دوستان گفتند که «الجدول» این واژه را «بدل اشتمال» دانسته. تحقیق کردم و دیدم که «البحر المحیط» هم آن را «بدل کل از کلّ» دانسته! لذا وجه هر سه قول را با تأمل یافتم و تقدیم می کنم: ✅انوار التنزیل(بیضاوی) مَقامُ إِبْراهِيمَ‏ مبتدأ محذوف خبره أي منها مقام إبراهيم، أو بدل من آيات بدل البعض من الكل‏. نکته: بنا بر نظر «بیضاوی» از آنجا که «بیت» در این آیه در معنای مجازی آمده(ذکر الجزءِ المهمِّ و ارادةُ الکُلِّ/ یا به علقه مجاورت) یعنی «بیت» گفته شده ولی اراده تمام مسجد الحرام شده؛ و از آنجا که «مقامُ ابراهیمَ» در چنین فرضی، جزء بیت(یعنی مسجد الحرام) است لذا «بدل بعض از کلّ» استعمال شده. اقول: شاهد استعمال مجازی بیت در این آیه شریفه این است که در ادامه فرمود: «و من دخلهُ کانَ آمناً» و روشن است که مراد از ضمیر منصوبی در «دخله» همانا مسجد الحرام است نه خصوص بیت الله. ✅ الجدول (مقام) بدل اشتمال من آيات‏ ظاهراً الجدول قائل شده که مراد از «بیت» در این آیه همان بیت است نه مسجد الحرام. لذا گفته که «مقام ابراهیم» چون جزء بیت نیست بلکه «بیت» به نوع بر او اشتمال دارد(اتصال دارد) لذا مثل «سُرِقَ زیدٌ ثوبُه» است لذا بدل اشتمال است. ✅بحر المحیط گفته: بدل کل از کل است از «آیات» به این معنا که همین یک آیه، خودش از نواحی مختلفی آیه است لذا «آیات» است نه «آیه». أعرَبوا «مقامُ ابراهيمَ» بدلاً، و هو بدل كل من كل، من قوله: آيات؛ و أعرَبوه «خبرَ مبتداٍ محذوفٍ». ... فكيف يُبدَلُ المفردُ مِنَ الجمعِ، أو يخبر به عن الجمع؟ و أجيب ... بِأن يُجعَلَ وحدَه بمنزلةِ آياتٍ كثيرةٍ لظهورِ شَأنه و قوّةِ دَلالتِه على قُدرَةِ اللّهِ و نبوّةِ ابراهيمَ ع مِن تأثيرِ قَدَمِه في حَجَرٍ صَلدٍ. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ضمناً یکی از دوستان گفتند که سیوطی در شرح الفیه خود، همین آیه را آورده و «مقام» را بدل اشتمال دانسته. حقیر در نرم افزار ادبیات عرب نور هم جستجو کردم و چنین چیزی نیافتم. در البهجة المرضیة، این آیه در بحث بدل آمده ولی سیوطی در واژه «من استطاع» گفته که بدل «بعض از کل» است ولی نسبت به «مقامُ» ساکت است.
به جای در آیه 97 آل عمران(مَن کفرَ فانَّ الله غنی عن العالمین) اشاره شد که مرحوم شیخ اعظم در بحث «برائت» از «رسائل» آیات دیگری را نیز معرفی می کنند که چنین وضعی دارند. ، ج2، ص563 إقامةُ العلةِ مُقامَ الجزاء لا تحصى كثرة في القرآن و غيره مثل قوله تعالى‏ 1. وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ‏ [فإنَّ الله یعلمُه] فَإِنَّهُ يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى‏ 2. إِنْ تَكْفُرُوا [لا تَضرّونَ اللهَ] فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنْكُمْ‏ 3. وَ مَنْ كَفَرَ [لا یَضُرُّ اللهَ] فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ‏ 4. وَ مَنْ كَفَرَ [لا یَضُرُّ اللهَ] فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمِينَ 5. فَإِنْ يَكْفُرْ بِها هؤُلاءِ [لا یضرُّ دینُ اللهِ ] فَقَدْ وَكَّلْنا بِها قَوْماً لَيْسُوا بِها بِكافِرِينَ 6. إِنْ يَسْرِقْ‏ [فلا عَجَبَ] فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ‏ مِنْ قَبْلُ‏ 7. إِنْ‏ يُكَذِّبُوكَ‏ [فلا عَجَبَ] فَقَدْ كَذَّبَتْ‏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ابن هشام در مغنی اللبیب، ج1، ص319 می نویسد: و فى كتاب المصاحف لابن الأنبارى أن بعضَ الزنادقة، تمسّك بقوله تعالى‏ (وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً)(29 فتح) فى الطعنِ على بعض الصحابة و الحقُّ أن مِن فيها للتبيين لا للتبعيض، أى الذين آمنوا هم هؤلاء ... . ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ پاسخ به او: المیزان: «من» البيانيةَ لا تَدخُلُ على الضّمير مطلقًا في‏ كلامهم اما استدلال به نفع مرحوم علامه چنین می تواند باشد: 1️⃣ شرح رضی بر کافیه، 4، 218 در توضیح «مِن» بیانیه نکته مهمی دارد: «و الذی بعدَ «مِن» عطفُ بیانٍ له». پس روشن شد که ما بعد «من» بیانیه در حکم «عطف بیان» است و احکام عطف بیان را دارد. چراکه قرار است با وضوح بیشتری نسبت به «مُبَیَّنِ خود» قصد از آن را بیان کند. 2️⃣ تعریف عطف بیان در الفیه این بود: فذو البیانِ تابعٌ شبهُ الصفة حقیقة القصدِ به منکشفة بنابراین ذو البیان آن است که حقیقت قصد را به وضوح روشن کند؛ و عطف بیان در جوامد همان نعت است در مشتقات. 3️⃣ قاعده ضمیر: الضمیرُ(المضمر) لا یوصفُ و لا یوصف به. این قاعده را تصریح کرده اند: اشمونی، 4، 77(اخبار به الذی) ابن عقیل، 2، 401؛ اوضح المسالک(ابن هشام صاحب مغنی)، 4، 217؛ شرح رضی بر کافیه، 2، 301 هم قاعده را آورده هم علت آن را بیان کرده. و خود مغنی اللبیب، 2، 453 این قاعده را آورده. ضمن آنکه مغنی در ابتدای باب رابع، در تفاوت عطف بیان و بدل، اولین تفاوت را همین قرار داده که ضمیر نمی تواند عطف بیان یا متبوعش باشد به خلاف بدل. لذا ضمیر نمی تواند عطف بیان باشد خاصّه اگر ضمیر غائب باشد چراکه در خود ضمیر هم ضمیر متکلم اعرف از مخاطب اعرف از غائب است و عمده مشکل در فهم متون عربی این است که مرجع ضمایر یافت شود.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 میلاد رسول خدا صلی الله علیه و آله و امام صادق علیه آلاف التحیه و الثنا بر همه مسلمین بالاخص بر پیروان مذهب حق جعفری اثناعشری فراوان مبارک باد. 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 جالب است که در روز میلاد رسول خدا ص امام صادق ع به زیارت امیرمومنان ع رفتند که "جان پیغمبر" است زیارتنامه مهمی است و مشحون از ذکر فضائل حضرت مولی علی ع👇 متن زیارت در کانال @masoumieh_qoran