eitaa logo
شجر
1.1هزار دنبال‌کننده
776 عکس
38 ویدیو
1.7هزار فایل
شبکه جهادی رشد ⚡شتاب سابق💡 جهت کسب اطلاعات بیشتر با @ad_shajar در ارتباط باشید. ایتا eitaa.com/tahlil_shjr بله ble.ir/tahlil_shjr روبیکا rubika.ir/tahlil_shjr سروش splus.ir/tahlil_shjr تلگرام t.me/tahlil_shjr
مشاهده در ایتا
دانلود
فاطمیه قطعاً مهمترین "شعائر زن محورِ شیعی" است. 🔶 عنصر "عاملیت و محوریت زن"، "اعتراض سیاسی" در آن قابل انکار نیست. 🔶 اما در کنار این "فرم" نمی توان "محتوا" را ندید: - اعتراض آن علیه "خودخواندگی اقلیتی بعد از حکم خدا و رأی مردم در غدیر" بود. - "حمایت از ولیّ شرعی و مردمی"، هم روی دیگر آن اعتراض بود. - آن زن، "نماد حجاب در عین حضور اجتماعی" بود. 🔶 پس هرگز نمیشود فاطمیه را به نفع خوانشی خیابانی و مبتذل از زن، زندگی، آزادی تأویل برد! آنرا خالی از محتوایش کرد و هر "عصیان سیاسی"، "مقاومت در برابر احکام دینی" و "هرجور عاملیت زن" را پیام مشترک فاطمیه خواند! و فاطمیه دیگری بعد از حوادث اخیر مطالبه کرد! 🔸 : محسن قنبریان 🆔 @tahlil_shjr
✅  بسم الله، نااعتراضِ ناجریان، بی گفتمان پرهیجان 🔶 در جلسه میز گردِ «بن‌بست دوراهی» باید از چطور به تغییر رسیدن حرف بزنم، یک چیزی بین انقلاب یا اصلاح؟ مسیر از اینجا شروع می‌شود، این انقلاب‌گرها چه کسانی هستند: 🔶 شما با پدیده‌ای روبرو هستی که می‌تواند هشتگ مهسا امینی بزند اما وقتی از او بپرسی: خب پس تو راجع به حجاب و اجبار و... حرف داری؟ بگوید نه اصلا مسئله من امینی و حجاب نیست! این همه مشکلات اقتصادی را نمی‌بینی؟ اینجاست که فکر می‌کنی پس مسئله‌ای هست؛ اما راجع به راه حل مشکلات اقتصادی که گفتگو می‌کنی در لحظه ناامیدت کند و بگوید: ببین من اصلا آینده‌ای در این کشور برای خود نمی‌بینم! و همان لحظه دارد با هشتک مهسا دوباره توییت می‌زند. 🔶 این همان پدیده‌ایست که در همان حین که شعار زن زندگی آزادی می‌دهد، فریاد دخترانش با شعارهای زن‌ستیزانه پر شده است؛ حنجره‌ای که تحقیرآمیزترین ادبیات را با رکاکت حواله به زن و زنانگی می‌کند و شعار سبزی پلو با ماهی می‌دهد با خیال تحقیر بیشتر و این فراموشی ناراحت کننده که خودش هم بعنوان یک دختر وسط میدان است. 🔶 همان‌هایی که می‌توانند شعار زندگی بدهند ولی بتوانند زندگی را به کام دیگری تلخ کنند! یعنی همان زمان شعار زندگی دادن، زندگی بِبُرند.یعنی هم از زندگی بگویند هم جنایت کنند به همین راحتی. 🔶 آن مبارک‌هایی که می‌توانند از آزادی بگویند و همان موقع در محیط نخبگانی آکادمیک! دانشگاه با کلام نامبارک و انگشت دست، فضا را آلوده کنند؛ و انقدر هم ظاهر آزادی‌خواهی را حفظ نکنند و حق دیگری را حتی به اندازه یک گروه درسی نگه ندارند. این چریک آزادی‌خواه می‌تواند در نخبگانی‌ترین محیط‌ها با چاله میدانی‌ترین الفاظ و چاقوکشی و دفتر آتش زدن و فحش‌های کثیف حس «خیلی معترض هستم» داشته باشد و خوشحال هم باشد از انجام دادن این کنشگری اجتماعی! از همه مهم‌تر، می‌تواند همه اینها باشد و به قول خودشان از تناقض ترک هم نخورد! 🔶 به اینجای میزگرد که رسیدیم دوستی گفت: خب آره این‌ها همین را می‌خواهند که با همین ویژگی‌ها به رسمیت شناخته شوند، این‌ها می‌خواهند اینطور مطالبات آنها را جدی بگیری و تغییر ایجاد کنی! 🔶 اینجا با جوکر طرفیم؟ آیا باید به مثابه یک فیلم هالیوودی آن‌ها را به رسمیت بشناسی نه یک جنبش اعتراضی انقلابی؟ آیا این اعتراف ضمنی به بی منطقی حداقلی، بی‌گفتمانی، بی‌رهبری نیست؟ نااعتراض بودن و ناجریان بودن این پدیدۀ جوکری! 🔶 مسئله این بود که شما نه با اعتراض، که انگار با بلوغ و گفتمانی روبرو نیستی! یک نحو کودک گونگی که فرصت های خوبی چون سیاسی شدن و جسارت را که از اتفاق دارد و امیدوار کننده هم هست، از بین می‌برد، چون در محتوا و گفتار و روش تو را با یک بازی پرهیجان لجوجانه رو به رو می‌کند. آنها به دنبال به رسمیت شناخته شدن چه چیزی هستند؟ عدم تمایل‌شان به گفتگو که مثالش می‌شود نیامدن به این میزگرد و بودن در تغییر نام پارک دانشگاه علم و صنعت؟ بی نمایندگی یا جمع بستن خودشان با رهبران تو خالی مثل علی کریمی؟ 🔶 گفتگو که هیچ، نداشتن یک مانیفست و بیانیه جدی؟ ندیدن یک تصویر رو به جلو برای ایران؟ نداشتن ایده روشن یا رو به روشنی که چه چیزی آری، چه چیزی نه؟ حالا من از تو میپرسم، چه چیزی را به رسمیت بشناسم؟! 🔸 : حجت الاسلام مجتبی عرب 🆔 @tahlil_shjr
هشتاد میلیون فدای یک نفر 🔶 وقتی غربی ها قلاده سگ وحشی شان را باز کردند، "خرمشهر ما " سقوط کرد. صدام حسین میخواست صبحانه را بغداد، ناهار را اهواز و شام را در تهران حُناق کند. آن روزهای نخست هم موفق شد.‌ پیش آمد. خاکمان را گرفت. اما داستان پاچه گیری آن سگ وحشی به اینجا ختم نشد. مردم آمدند. آن شمالی، آذری، بختیاری، لُر، کُرد، مشهدی شیعه، سنی از همه جا خودشان را به "جنوب" رساندند. آنها حتی طاقت گرمای جنوب در آن فصل را نداشتند اما پای اجنبی در میان بود. پای انقلابِ تازه پیروز شده، پای خاک و وطن، جان دادند خاک را پس گرفتند. 🔶 مادری شهید جوان ۱۹ ساله ش را تازه کفن کرده بود که پسر دومش را فرستاد، استخوان های پسرِ جوانِ رعنا بازنگشت، مفقودالاثر ماند، سی چهل سال گذشت، مادر چشم از جهان فروبست حتی بدون اینکه پیکر فرزند عزیزش را دیده باشد و سال‌ها بر روی قبر و مزار خالی برای جوانش عزادار بود، عروسی هیچ کدامشان را ندید، لذت نوه دار شدن را نچشید. تا امثال در اوج امنیت و ثبات رشد کنند، معروف شوند، دستمزد میلیاردی بگیرند و حالا قهرمان پلاستیکی فحاش شوند! 🔶 حالا بماند مادران و پدرانی که سه و چهار فرزندشان در جبهه ها شهید شدند! اما جناب فرخ نژاد در این ویدئو جان هشتاد میلیون ایرانی را حواله میدهد به خوشی و رفاه پسرش! 🔶 آزادیخواه، وطن دوست، مردمدار آن مادر و پدر شهید است که لذت آغوش گرم فرزند را کنار گذاشت و تمام عمر حسرت خورد تا امثال تو در امنیت باشند‌. 🔸 : دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
بالاتر از "عاملیت زن" جستاری در غایت کنشگری زن مسلمان 🔶 نقطه تمرکز گفتمان انقلاب اسلامی در بحث کنشگری زنان، عاملیت زن نیست، بلکه چیزی ورای آن را به‌عنوان غایت و مطلوب در نظر دارد. عاملیت در معنای متداول با «ایفای نقش»، «اثرگذاری»، «سهیم بودن» و ازاین‌قبیل هم ردیف است؛ به این معنا که زنان در میدان اجتماعی «حاضر» و اثرگذار باشند. در این لحظه عاملیت زن با «بودن» و «حضور» پیوند می‌خورد. 🔶 در مقابل، عرصه‌هایی که زنان از آن محروم هستند، انگاره «عدم حضور» و «غیبت زنانه» را پررنگ می‌کنند. مثلاً ما در مورد هیئت داوری جشنواره زن راجع به «عدم حضور» داورزن پرسش می‌کنیم و یا در هر عرصه‌ای دیگر. مسئله ما در این موارد، گذار زن از قلمرو «مفعول‌بودگی» یا «منفعل‌بودگی» به قلمرو «فاعل‌بودگی» است؛ دال «عاملیت» بر اثرگذاری متمرکز است اما سطحی از اثرگذاری نیز قابل گفتگوست که دیگر نه‌تنها عاملیت به معنای اثرگذاری بلکه واجد نوعی خالقیت است. 🔶 خالقیت در معنای مدنظر، با نوعی «بازاندیشی» پیوند دارد. این بازاندیشی سبب انضمام نوعی نگاه انتقادی به عاملیت زنانه می‌شود. خالقیت نقطه غایی عاملیت است که رویکردی انتقادی نیز دارد. خالقیت در هسته مرکزی‌اش با سطحی از اثرگذاری همراه است که دیگر یک اثرگذاری معمولی و حداقلی نیست بلکه با واجد نوعی تخریب و ایجاد هم‌زمان است. پس خالقیت زن سنخ تشدید شده و کمال‌یافتة عاملیت زن است. 🔶 مسئله خالقیت زن علاوه بر حضور و اثرگذاری، نحوی ساختارشکنی و شالوده‌شکنی و در عوض آن ساخت سازی و جهان‌سازی است. عاملیت در لحظه است اما خالقیت امری تاریخی است؛ چرا که مخلوق، موجودیت یافته و می‌ماند. نیز خالقیت زن در ناحیه جهان اجتماعی (فرهنگ) اتفاق می‌افتد و فرهنگ اگرچه امری تدریجی است اما به‌واسطه نهادمند شدن در جهان اجتماعی استقرار می‌یابد. 🔶 علاوه بر اینها، من اصرار دارم به‌جای «خالقیت زنان» از «خالقیت زنانه» استفاده کنم. خالقیت زنانه الزاماً جنسیتی است. به این معنا که جنسیت را نوعی جوهر استعدادی و قابلیت می‌بینم که در فرایند خلق و ایجاد اثرگذار است؛ یعنی ظرفیت‌هایی که مربوط به جنسیت است را در ساخت عینیت اجتماعی اثر دادن. صریح‌تر این که من جهان امروز با تمامی جزئیاتش و شئون مختلفش را جهانی «مردساخته» می‌بینم. جهان مردساخته جهانی است که زنان در آن یا به‌کلی غایب بودند یا در خالقیت سهم نداشتند. 🔶 در جهان پدرسالار زن حاضر نیست و در جهان مردسالار زن حاضر اما خالق نیست، حتی گاهی عامل هم نیست. اما زن انقلاب اسلامی نه‌تنها حاضر و عامل است بلکه برانداز و خالق نیز است. جهان مطلوب انقلاب اسلامی جهانی اجتماعی است که زنان در کلیت ساختاری آن خالق باشند و ما بتوانیم وجه زنانة ساختارهای جدید، ایده‌ها و اندیشه‌ها، مناسک، سنت‌‌ها، محصولات و به‌طورکلی عینیت‌های اجتماعی را مشاهده کرده یا تشخیص بدهیم. جهان امروز بدون تعارف جهانی مردساخته است که در برخی لحظات کاملاً ژستی مردسالار هم به خود می‌گیرد و زندگی اجتماعی برای زن در جامعه نامتعادلی که مردها غالباً خالق آن بودند همواره ناهموار است. 🔸 : مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
در باب خارج کردن ایران از کنوانسیون زنان سازمان ملل 🔶 این چند فراز را از آقا بخوانیم؛ 🔶 ما از دنیای غرب که آمدند زن بشری را در طول دوره‌های گذشته تا امروز این‌قدر مورد تحقیر قرار دادند، طلبکاریم. (1370.10.4) 🔶 من بارها گفته‌ام، در قضیه «زن»، ما پاسخگوی غرب نیستیم، غرب باید پاسخگوی ما باشد؛ ما هستیم که سؤال مطرح می‌کنیم. (1385.6.6) 🔶 حالا مؤسسات وابسته به سازمان ملل یا غیر آنها یا فلان مجموعه روزنامه‌نگار بیایند به اسم حقوق بشر، موضوع حجاب و بعضی از این قبیل چیزها را زیر سؤال بکشند و اظهار طلبکاری کنند، این واقعیت قضیه را عوض نمی‌کند. ما از دنیا طلبکاریم. دنیا که عرض می‌کنم، یعنی دنیای غرب. ما هستیم که به دنیا خطاب می‌کنیم و می‌گوییم: شما به بشریت عموماً و به زن خصوصاً خیانت کرده‌اید؛ با کشاندن زن و مرد به وادی ابتلائات جنسی و برافروختن و دامن زدن به آتش زیاده‌روی‌های جنسیِ بی‌قانون و بی‌نظم در جامعه، با آوردن زن به‌شکل متبرّج به وسط میدان. (1386.4.13) 🔶 فارغ از هر گرایش سیاسی - اجتماعی در داخل کشور، این یک تصمیم کاملاً سیاسی از سوی آمریکا و اروپایی‌ها بود. تصمیمی از سوی کشوری که قانونی شدن ازدواج هم‌جنس‌گرایان توسط رییس‌جمهورش امضا شد! 🔸 : حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
قانون، امنیت، آزادی 🔶 بلوای خلق‌شده در جامعه ایرانی که دست‌های بیگانگان و بدخواهان کشور در هدایت و مدیریت آن روز‌به‌روز آشکارتر می‌شود، امنیت کشور را مخدوش کرده و علاوه بر خسارات جانی به وجود آورده، امنیت روانی جامعه را نیز تحت‌ شعاع خود قرار داده است. این وضعیت در حالی است که براندازان برای خوب و جذاب نشان دادن خود و فریب افکار عمومی دم از تلاش برای آزادی می‌زنند! 🔶 این امر موجب شده تا باز هم بحث دیرینه چگونگی جمع میان ارزش‌هایی چون امنیت و آزادی در اذهان شکل گیرد و افراد متعددی در مورد آن اظهارنظر و طرح مسئله کنند و احیانا پاسخ و راهکاری ارائه دهند. 🔶 در این بین، به تازگی سیدمحمد خاتمی در نوشتاری این مسئله را خطاب به دانشگاه و دانشگاهیان گوشزد می‌کند: «توجه داشته باشید همچنان که آزادی یک نیاز مبرم و مطالبه مهم است، امنیت نیز برای کشور اهمیت دارد و مراد از آزادی، آزادی ملت و مراد از امنیت، امنیت میهن است.نباید گذاشت آزادی و امنیت در برابر هم قرار گیرند و در نتیجه آزادی به بهانه حفظ امنیت، پایمال شود یا امنیت که شرط استقرار سامان و نظم خوب در جامعه است، به نام آزادی نادیده انگاشته شود.» 🔶 اظهارات فوق هر چند تلاش دارد تعدیلی در حرکات ساختارشکنانه و ضدامنیتی این روزها ایجاد کند و از خوانش‌های رادیکال و براندازانه از آزادی فاصله گیرد و بر ضرورت حفظ امنیت کشور تأکید دارد، اما ناکافی بوده و باید با صراحت بیشتری بر عدم‌تحقق آزادی بدون امنیت تأکید ورزید و یادآور شود که آزادی بدون امنیت به واقع فریبی بیش نیست که حقیقت آن را آنارشیسم و هرج و مرج و بی‌قانونی شکل می‌دهد. آزادی در هیچ کجای جهان با قداره‌کشی و حمله به نیروی حافظ امنیت و آتش زدن اموال عمومی به دست نمی‌آید و آنچه در برخی از خیابان‌های کشور مشاهده شد، بیش‌ از آنکه تجلی آزادی‌خواهی باشد، نماد دیکتاتوری و خشونت‌طلبی و رادیکالیسم است. 🔶 حقیقت آن است که نویسنده از جسارت لازم برای قضاوت بین دوگانه آزادی و امنیت برخوردار نیست و از آنجا که نسبت به تبعات آن نزد هواداران بیم دارد، با صراحت تکلیف را برای او مشخص نمی‌کند و اذهان را در ابهام رها می‌سازد. 🔶 در حالی که به خوبی می‌داند نقطه تعادل بحث، حرکت و تمسک به قانون است و تنها راه رسیدن به آزادی، حرکت در چارچوب مکتوبی است که از آن با عنوان میثاق ملی یاد شده است. 🔶 اگر قرار باشد در جامعه‌ای هم امنیت و هم آزادی به طور توأمان محقق شود، پایبندی به قانون است که می‌تواند متضمن این دو باشد و با عبور از قانون، نه از آزادی خبری خواهد بود و نه از امنیت! 🔶 لذا همه آنان که هنوز دل در گرو ایران و ایرانیان دارند، در زمانه‌ای که بیگانگان، طراحان پروژه براندازی شده‌اند، باید جامعه را به پایبندی به قانون دعوت کنند. 🔶 اظهارنظرهای پرابهام و قابل تفسیر به حل گره ذهنی جامعه و کاستن از خشونت در کشور کمکی نخواهد کرد. 🔸 : مهدی سعیدی 🆔 @tahlil_shjr
خواهر امام! 🔶 بارها نوشته و تاکید کرده ایم تصورات و تصویری که از حکومت امام علی(ع) در اذهان وجود دارد مطابق با واقعیت نیست. یک بخش همینجاست. مردم و نخبگان پس از آغاز حکومت امام، مدل رفتار حضرت را برخلاف اسلامِ پیامبر و خلفا می دانستند. مرحله به مرحله نیز این مخالفت‌ها توسعه پیدا کرد. اساسا اجازه ندادند حضرت در آرامش حکومت کند. جنگ و ترور به راه افتاد. جنگ های طولانی مدت، متعدد، در نهایت علی(ع) محکوم شد به راه انداختن جریان برادرکُشی در اسلام! 🔶 به علی(ع) می گفتند تا قبل آمدن تو در دوره خلافت عمر و ابوبکر ما باهم جنگ نداشتیم! ما برادرکُش نبودیم. این تو بودی که با تغییر روش خلفا و انحراف از اسلام برادرکُشی را راه انداختی! 🔶 پاسخ امام همیشه این بود: افسته أَوْلی بِالِاتِّبَاعِ عِنْدَکُمَا أَمْ سُنَّةُ عُمَرٍ؟ آیا پیروی از سنت پیامبر(ص) در نزد شما اولاست یا پیروی از سنت عمر؟ 🔶 و منِ علی(ع) حاملکم علی منهج نبیکم، یعنی من بر مسیر و الگو پیامبرتان عمل می کنم. جامعه، نخبگان و حتی خواهر علی(ع) هم تحمل این رفتار را نداشتند اما از دیدگاه جامعه، علی(ع) محکوم و منحرف از اسلام بود، یعنی اسلام‌نشناس ها داشتند به علی(ع) که نخستین مرد مسلمان بود درس اسلام می‌دادند. 🔸 : دکتر زادبر 🆔 @tahlil_shjr
بازداشت ترانه علیدوستی، پلمب نشر چشمه، بعد از این چه کنیم؟! 🔶 برخورد قضایی با همه کسانی که ظرف روزهای گذشته موجبات ناآرامی در کشور را فراهم کردند، اقدامی است قابل فهم، قابل تقدیر و واجب. 🔶 نباید از کنار این موضوع به سادگی گذشت. کسب و کارهایی بودند که در اغتشاشات، موج‌آفرینی کردند یا خودشان هم روی موج سوار شدند و لگدی زدند! نظام در حال برخورد با آن‌هاست. با برخی در همان زمان - مثل رستوران و جواهر فروشی علی دایی - و با برخی دیگر چند روز بعد - مثل نشر چشمه - برخورد کرد. 🔶 در مورد سلبریتی‌ها هم همین‌طور است! با امثال هنگامه قاضیانی همان زمان برخورد شد و با امثال ترانه علیدوستی امروز! طبیعی است همه باید متوجه باشیم که امنیت مردم و کشور نیست که هر کس با توهمش آن را به مخاطره بیندازد. حجم اخبار دروغی که این جماعت در این مدت منتشر کردند عجیب و غریب بود! 🔶 فقط نکته اینجاست که برخوردهای قضایی باید لازم را داشته باشند که فردا روزی، باز هم توهم بر این جماعت مستولی نشود! باز هم به هر دلیلی احساس نکنند امنیت مردم بازیچه آن‌هاست. اما چه باید کرد؛ 🔶 سلبریتی دنبال است که به تبع آن برایش شهرت، قدرت و عایدی مالی هم ایجاد می‌شود و کسب و کارها مشخصاً دنبال هستند! البته برخی که در حوزه‌های فکری - فرهنگی حضور دارند به غیر از پول، تغییرات اجتماعی که حاصل کارشان باشد نیز برایشان جذاب است!! طبیعی است هر برخوردی با ایشان نیز باید از جنس آنچه دنبالش هستند باشد! در مورد کسب‌وکارها، عمدتاً تکلیف روشن است! اما در مورد سلبریتی‌ها بالاترین میزان بازدارندگی برخوردهایی است که منجر به دیده نشدن آن‌ها شود! رسانه این جماعت و جواز فعالیت صنفی، رگ حیات آن‌هاست! 🔶 من نمی‌دانم در غرب دقیقاً چه می‌کنند و چه ساز و کاری دارند که این جماعت به هیچ وجه به خودشان اجازه نمی‌دهند در مورد هزاران واقعیتِ ظالمانه در دنیای امروز صحبت کنند. حتی امثال آنجیلنا جولی هم که فاز کمک‌های بشردوستانه دارند، به هیچ وجه به ریشه‌ی فقر و فساد و تبعیض در دنیای امروز اشاره هم نمی‌کنند! در حالی که برخی چیزها آنقدر شفاف و واضح است که نمی‌توان گفت نفهمیده‌اند!! دقیقاً نمی‌دانم غرب چه می‌کند، اما می‌فهمم که حتماً ضوابطی برای حضور افراد در تلویزیون، سینما و ... دارند. حتی حضور در شبکه‌های اجتماعی نیز بس‌ضابطه نیست! 🔶 طبیعتاً ما به دنبال این نیستیم که اگر ظلمی در سیستم اتفاق می‌افتد، کسی جرأت ابرازش را نداشته باشد اما حتماً بی‌ضابطه بودن وضعیت موجود، شرایط را پیچیده‌تر خواهد کرد. امروز را رد کنیم، فردا گیر خواهیم کرد! 🔸 : حمید کثیری 🆔 @tahlil_shjr
A4371.pdf
1.59M
«جمهوری» و «اسلامی»، راز ماندگاری 🔸 خط حزب‌الله در سخن هفته این شماره، نگاهی به عوامل پایداری و مانایی انقلاب اسلامی مردم ایران داشته است. 🔸 گزارش هفته خط حزب‌الله، پیشرفت‌های علمی و فناوری ایران اسلامی علی‌رغم شرارت‌های دشمن را مرور کرده است. 🌷 شماره‌ این هفته خط حزب‌الله، به روح مطهر شهید مولوی عبدالواحد ریگی تقدیم می‌شود. 🔸خط حزب‌الله؛ شماره ۳۷۱ 🆔 @tahlil_shjr
درباره‌ی مقایسه موهن و مضحک فاطمیه و بلوای 1401 🔶 خیلی عجیب این که هنوز برخی اهالی علوم اجتماعی در تحلیل بلوای ۱۴۰۱ از وجوه غلیظ سیاسی آن غفلت می‌کنند.  بله، آنچه که در این ایام اتفاق افتاد تغییراتی در بازنمودهای گفتمان‌های سیاسی مذهبی‌ها و دین‌مداران بوده است. این تغییرات هم از قضا نحیف شدن و انفعال آنها در کردار و گفتار سیاسی بود. این انفعال و عقب‌نشینی بخشی به خاطر توان اندک نیروهای داخلی در تولید گفتار و کردار سیاسی جامعه‌پسند بوده (تورم ادبیات امنیتی) و بخش ویژه‌ی آن ناشی از هجمه نیروهای سیاسی برانداز خصوصاً با ادبیات مذهبی؛ یعنی در بلوای اخیر کاملاً آگاهانه ادبیات هجمه به جمهوری اسلامی ادبیاتی مذهبی به خود گرفته بود. لذا این تغییرات در نهاد دین معلول فشار‌های گفتمانی  پروژه‌های سیاسی در لوای زن، زندگی، آزادی است. 🔶 به بیان دیگر سوژگی (به تعبیر من خالقیت که سطح اعلی عاملیت است) در زن ناشی از تحفظ بر استقلال هویتی است. زنی که بر استقلال هویتی و اصالت‌های درونی خود در مقابل هر گفتمان و هر پنداره‌ای اصرار می‌ورزد می‌تواند به معنای حقیقی کلمه تغییری را ایجاد و نرم‌افزار جدیدی را خلق کند. تغییر در تاریخ صرفا از نیروهای مستقل و تولیدکننده‌ی معنا بر می‌آید. بازیگران صحنه فقط نرم‌افزارها را مصرف و تثبیت می‌کنند. لذا از قبل آزادی زن (به معنای حضور و امکان مصرف و انتخاب‌گری) تغییر قابل اعتنایی رخ نمی‌دهد و یا هر اراده‌ای برای ایجاد تغییر به نفع گفتمان قدرتمندتر مصادره خواهد شد. بلوای ۱۴۰۱ اولاً و بالذات سیاسی بود و ثانیاً و بالعرض تبعات اجتماعی داشت و نه برعکس! تحلیل تغییرات زنانه‌ی اتفاقات سه ماه گذشته نقطه عزیمتی دیگر می‌طلبد که من پیشتر درباره آن نوشته‌ام. 🔶 بلوای اخیر به دلیل آنکه به سرعت توسط نیروهای سیاسی برانداز تصاحب شد و چهره ای رادیکال به خود گرفت از امر زنانه و مطالبات زنان استفاده ی ابزاری کرد. یعنی این پوسته‌ی ظاهراً اجتماعی، باطنی کاملا سیاسی داشت. تازه ترینش اخراج سیاسی ایران از کمیسیون مقام زن به بهانه مهسا امینی ...... بلوای اخیر اگر چه با استقبال زنان همراه بود اما نیروهای مولد و صحنه گردان - به تعبیر من خالقیت آن - زنان نبودند. زنان صرفا بخشی از بازیگران آن بودند. زنانگی اینجا (خصوصاً هر چه زمان گذشت بیشتر آبزی منازعات سیاسی امنیتی شد. لذا مقایسه و تناظر آن با فاطمیه به عنوان سابقه ای از کنشگری سیاسی زنانه مضحک است و از همان هاست که خنده آید خلق را. اینها شعر و غزل است بله به طور کلی و کلان مسیر حرکت تاریخ در حال احیای زنانگی است و اتفاقا انقلاب ۵۷ از اصلی ترین متولیان آن بوده و هست. 🔶 پیچ زنانه‌ی تاریخ معاصر با زنان انقلاب اسلامی رقم خورد. زنان مستقلی که هم به استیلای شرقی نه گفتن و حاشیگی تاریخ را نپذیرفتند و هم بر سینه‌ی استعمار غربی دست رد زدند و بر قدرت‌های ناشی از زنانگی خود اصرار ورزیده و مقابل تن‌شدگی هم ایستادند. 🔶 پ.ن: اساساً این شطحیات محلی از اعراب ندارند، اما از باب یک‌صدا نبودن عریضه پاسخ داده شد. 🔸 :مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr
چرا قانون حجاب، تحمیلی به‌نظر می‌رسد؟ 🔶 در ترکیب مفهومی «قانون حجاب» آنچه که موجب اجباری به نظر رسیدن آن میشود قانونیت (جزء اول) نیست بلکه در وهله‌ی اول، این معنای اجتماعی شده از حجاب (جزء دوم) است که سبب میشود این ترکیب تحمیلی به نظر بیاید. ما در ساحت گفتمانی با معنای بخصوصی از حجاب مواجه هستیم و قانون حجاب در حال نهادمند و ضابطه‌مند کردنِ «این معنای بخصوص از حجاب» است. میگویم این معنای به خصوص از حجاب که بگویم حجابی که امروز برای ما تفاهم شده برداشت خاصی از حجاب است و نه همه‌ی برداشتها و نه لزوماً برداشت درست از حجاب. برای اینکه منظور من را بهتر متوجه بشوید به عنوان یکی از هزاران صحبتهای اخیر امام جمعه محترم اصفهان را بخوانید. 🔶 پس از صدسال از آغاز مسأله‌بودگی حجاب در ایران هنوز گفته می‌شود حجاب و برهنه نبودن، فارق میان انسان و حیوان است. خب عزیزان چرا متوجه این توسعه نیافتگی تئوریک از حجاب نیستید؟ این برداشتهای کلاسیک چگونه قرار است مسأله امروز ما را حل کند؟ بعد میگویند کار فرهنگی، گرامیان کارفرهنگی بر اساس چه؟ 🔶 بحث را یک گام عقب تر ببرم. این «معنای بخصوص از حجاب» در خلاً شکل نگرفته بلکه بر اساس فهم بخصوصی از زن و رابطه ی زن و مرد شکل گرفته است و همهی دالهای دیگر در این گفتمان «خاص» هستند. مسأله فقط حجاب نیست که ما باید در مورد آن دنبال راهکار از دوگانه‌ی الزام قانونی یا کار فرهنگی باشیم. ما شاهد یک نظم تقریباً هماهنگ از عناصر مختلف هستیم که حجاب یکی از آنهاست. همان طور که حجاب معنای بخصوصی دارد از متعه تعدد زوجات و دیگر مسائل هم تحت تاثیر همین نظم گفتمانی خاص یاد میشود. اینجا متعه هم یک متعه‌ی بخصوص است و کارکرد منحصر بفردی دارد. دقت کنید ساحت معرفتی شما شاید در اینجا فقه و تفسیر یا اندیشه های بنیادی‌تر هم خودش در کیفیت ساخت جامعه اثرگذار است و هم اگر ساخت جامعه تحت تاثیر هر دسته عوامل دیگری، معیوب و «نامتعادل» شد، در جامعه با این گزاره‌های فقهی هم بنا به تفسیری که گفتمانهای خاص ارائه میکنند تعامل میشود. 🔶 یعنی این گفتمان بخصوص از هویت زن قادر است همه چیز را جذب خود کرده و معنا و رنگ خاصی به آن ببخشد و انحصاری کند. 🔶 لذا من این نظم را از ریشه و از بنیانش معیوب میدانم. نه حجاب را میشود با این فهم خاص عمومی کرد و نه حجاب بدون اصلاح در کلیت این نظم گفتمانی که همه عناصر با هم بده بستان دارند قابل مدیریت است. حجابی که برای تحریک نشدن مرد معنا می‌شود(!) اقتضاء میکند تعدد زوجاتی را که پاسخ تنوع طلبی مرد است و متعه ای را که برای ارضای مرد است! 🔶 حالا این وسط ستاد امر به معروف مشکل را در این میبیند که قانون حجاب ضمانت اجرایی ندارد. اگر ضمانت اجرایی‌اش را تأمین کنیم ظرف یکی دوسال به فضل الهی ایران یکپارچه حجاب میشود! ایده‌ی جدید هم این است که به جای دستگیری و ایجاد پرونده قضایی جریمه کنیم. دوربینها هم الحمدلله خریداری شدند و هر جنبنده‌ای (ما من دابة في الأرض) که اوامر را اجرا نکند جریمه میشود. البته منت میگذارند یکی دو مرتبه ی اول فقط تذکر میدهند. هر جا هم در تیررس دوربینها نبود به اسم مردمی‌سازی ضابطان امر به معروف (!) گزارش خواهند داد. 🔸 :مهدی تکلّو 🆔 @tahlil_shjr