⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (31) 🔶تنبیه و زدن در الگوی تربیتی 🔹در ارتکاز و عرف اصحاب اصل مسئله جواز زدن یکی از مسلمات بوده 🔹در مدل تربیتی اسلام بدون شک تنبیه و زدن داریم 🔹فقها حد و حدود ضرب را بیان کرده اند که درصورت نباشد آسیب زا نباشد مثلا به نقاط نرم بدن باشد و.... #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (32) 🔶ضرب و زدن در تربیت موضوعیت ندارد طریقیت دارد 🔹با اینکه زدن طریقیت دارد و شاید بالفعل عملا صورت نگیرد اما خود حق الضرب و حق التادیب برای والدین مصلحت دارد 🔹اصل حق الضرب و جواز تادیب و تنبیه باعث نفی استقلال فرزند می شود 🔹 فرزند در 7 سال دوم باید حس اطاعت داشته باشد روحیه حق الطاعه ای نه روحیه استقلال 🔹 بدون حق التادیب عنوان اطاعت و عبدبودن محقق نمی شود 🔹در جامعه نیاز به قانون و مجوز تنبیه افراد داریم 🔹حس اطاعت با جعل عقاب رخ می دهد نه صرف تشویق #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (33) 🔶 الگوی تربیتی تشویقی، تشویق به وسیله امور مادی فی الجمله در شریعت هست 🔹فرهنگ افراطی تشویق غلط است 🔹تزاحم عنوان عجب و مدح با عنوان تشویق 🔹 مدح کردن عامل عجب است 🔹چگونه تشویق کنیم که به عجب منتهی نشود #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (34) 🔶الگوی تربیتی بر پایه محبت ورزی 🔹مربی با محبت کردن در متربی خود محبت ایجاد می‌کند و سپس متربی چون مربی خود رو دوست دارد اوامر او را اطاعت می‌کند که رضایت آن را بدست آورد 🔹تربیت محبتی اصطکاک روحی ندارد 🔹در محیط خانواده شوهر باید نسبت به همسر خود وفق و محبت فراوان داشته باشد.. #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (35) 🔶نظام محبت در همه افراد و حالات و شرايط پاسخگو نیست 🔹بی نیاز از روش تادیب و تنبیه نیستیم 🔹باید یک تعادلی بین الگو های تنبیه تشویق و محبت برقرار کنیم تا کودک بر مدار اعتدال قرار گیرید 🔹نه الگوی تنبیهی صرف و افراطی که دافعه محض باشد و ارتباط عاطفی از بین برود و نه الگوی محبت و تشویق محض و جاذبه صرف که منجر به استقلال و سرکشی و طغیان شود #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (36) 🔶فواید محبت به فرزند و کودک برای خود والدین 🔹محبت کردن به فرزند باعث لطافت نفس می شود 🔹محبت به کودکان بالاترین اعمال خیر و ثواب عظیم دارا شدن 🔹کودکان اضعف مؤمنین و از امت رسول الله و اهل ولایت امیرالمؤمنین هستند 🔹با این دید به کودک محبت کنید که رفع نیاز از یک مومن امت پیامبر دارید انجام می دهید #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (37) 🔶تکریم و اکرام فرزندان 🔹مراد از اکرام کردن شناخت‌ استعداد های شخص و باور و اعتماد به آن و کمک به ظهور آن ها در عمل است 🔹اکرام تکوینی یعنی به رسمیت شناختن استعداد ها و ظرفیت های شخص 🔹نظام تربیتی باید بر پایه صدق باشد نه کذب و تلقین های دروغی نسبت به اموری که استعداد و ظرفیتش نیست 🔹کرامت انسانی همه انسان ها... #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️ استاد وکیلی: فقه تربیتی (38) 🔶فرهنگ صحیح اسم گذاری فرزند 🔹نام گذاری آثار تکوینی و ملکوتی در پی دارد 🔹نام گذاری به اسما اهل بیت شیاطین را دور می‌کند و ملائک را جذب می‌کند #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️استاد وکیلی؛فقه جامع(1) 💠 کاستی های نظام فقاهت موجود و خصوصیات فقه جامع ♻️نظــام فقاهــت موجــود، در عیــن اینکه یــک نظام کاملا متقن و استوار است و بــه هیــچ وجه امکان تردیــد در آن وجود ندارد،اما از جهات مختلفی کاستی دارد و باید بــا ابزارهای تکمیلی و بحث هایی که نمونه هــای آن را بیان خواهیم کرد، به تکامل روش فقاهت موجود بپردازیم. 🔸متاسفانه شــرایط تاریخی، تعریف نادرست از علــم فقه، نارســایی ها و نواقص علم اصول فقه، ســبب شــده کــه در نظام فقهی متعارف به خیلی از مسائل لازم پرداخته نشود و مسائل فقهی عموما منحصر در مسائل فردی شود. حتی در مسائل فردی به آن دسته ازمسائلی پرداخته می شود کــه در گذشــته مبتلا بـه بوده اند و برخــی از آنها امروزه مورد ابتلا نیســت و به جای آن ها مسائل فــردی جدیدی به وجود آمــده که فقه موجود به حل آن ها نیز اهتمام ندارد. 🔹مســائلی را کــه توقع مــی رود فقیــه به آنها پاســخ بدهد تــا فقه بتوانــد در عرصۀاجتماع حضور یابد و تبدیل به یک برنامه عملیاتی بشــود، تقریبا می توان به شش بخش تقسیم کرد: ۱.مسائل فردی مستحدثه ۲.مسائل مربوط به شخصیت های حقوقی ۳.مسائل مربوط به نهادهای اجتماعی ۴.پاسخ دادن به امور حقیقی(هست و نیستها) ۵.عدم شفافیت تعریف و شاخصه های عناوین ۶.مشخص نکردن حکم موارد تزاحم و عروض عناوین ثانویه 📚الگوی دینی راهبردی تربیت کودک و نوجوان و جوان (بخش اول:کلیات و مقدمات ) #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️استاد وکیلی؛فقه جامع(3) 💠کاستی های نظام فقاهت موجود و خصوصیات فقه جامع 📜مسائل مربوط به نهاد های اجتماعی 🌐سومین دسته از مسائلی که فقه متعارف به آن ها بی توجه بوده،مسائل مربوط بــه نهادهــای اجتماعــی اســت. ایــن نهادهــای اجتماعــی امــروزه وضعیتی شــبیه بــه شــخصیّت های حقوقــی دارنــد. از آنجایــی که فقه گذشــته همیشــه منفعل و پاسخگوی یک جامعه بسیط و ابتدایی بوده، امروز پاسخ آماده ای دربارۀ نهادهای اجتماعی ندارد. 🌀شکل گرفتن یک تمدن و یا اجرا شدن احکام اسلام در قالب یک جامعه،خودبه خــود محتــاج شــکل گرفتن ده ها نهاد اســت که هر کــدام از آنهــا برای خود احــکام و آثــار فقهی و حقوقی دارنــد و فقه باید آنها را تبیین کند. فقه باید بتواند با قاطعیت بیان کند که در جامعه اسلامی چه سازمان هایی باید وجود داشته باشد؟ چه نهادهایی باید فعالیت کنند؟وظیفه هر کدام از نهاد ها و سازمان ها چیست؟ 🔆به عنوان مثال آیا جامعه اسلامی به نهاد امر به معروف و نهی از منکر نیاز دارد یاخیر؟ آیا از آیه شریفه (وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) استفاده می شود که باید وزاتخانه ای با عنوان ((امر به معروف و نهی از منکر)) (کــه در فقه گذشــته از آن به امور حســبیّه تعبیر می شد) داشته باشیم؟ اگر نیاز به چنین نهادی وجود دارد، حدود و ثغور آن چیست؟ چه اختیاراتی دارد؟ 📚الگوی دینی راهبردی تربیت کودک و نوجوان و جوان (بخش اول:کلیات و مقدمات ) #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️استاد وکیلی؛فقه جامع(4) 💠کاستی های نظام فقاهت موجود و خصوصیات فقه جامع 📜پاسخ دادن به امور حقیقی(هست ها و نیست ها) 🔰چهارمین دسته از مباحثی که بسیار مهم هستند اما فقه متعارف بــه آن نمیپــردازد، پاســخ دادن به امور حقیقی اســت. فقه همیشــه وظیفــه خود را پاسخ دادن به احکام میداند. به این معنا که حکم افعال مکلفین را اعم از حکم تکلیفــی یا وضعی تشــریح میکنــد؛ و میدانیم که حکم عبارت اســت از اعتبار و اعتبار اعم اســت از این که از جانب شــارع جعل شــده باشــد و یــا از طریق بنای عقلاء شکل گرفته و شارع به نحوی آن را امضاء کرده باشد. 🖇بــرای اجرایــی شــدن دیــن در جامعــه بایــد پاســخ دهها ســؤال از نوع (هســت و نیست)ها کــه امور واقعی هســتند، داده شــود. اما فقه گذشته از ابتدا در تعریف خود به((العلم بالاحکام الشرعیه الفرعیه، عــن ادلتها التفصیلیه))، موضوع خود را مضیق به ((احکام شرعیه فرعیه)) که همان امور اعتباری است،قرار می دهد و لذا جایی را برای بحث از هست و نیستها قرار نمیدهد. 🌐آنچه که در فقه گذشته بود،عمدتا یک هویت دستوری داشت. آنها به مجموعه ای از کارها(باید و نباید)می گفتند،اما در اجرای احکام شرعی در جامعه اسلامی علاوه بر اینکه لازم است که ((باید و نباید))ها را تبیین کنیم،باید بگوئیــم کــه ایــن چیــزی که باید انجــام شــود، »چگونه« باید انجام شــود؟ پاســخ به چگونگیها و فرآیند تحقّق و اجرا شدن بایدها و نبایدها مسئله ای اساسی است. ♻️فقیه در فقه گذشته فقط اکتفا میکرد به اینکه بگوید: (ربا حرام است) ربا در جامعه نباید باشد. اما هیچ گاه توضیح نمی داد که اگر بخواهیم ربا را جامعه از بین ببریم،باید چه مراحل و مقدماتی را طی کنیم؟باید دستگاه اقتصادی را با چه تربیت و چینشی پیش ببریم که از جامعه حذف شود و مشکلات اقتصادی ناشی از حذف ربا نیز به وجود نیاید؟ سر مسئله هم این است که جوامع گذشته بسیط بودند و انجام دادن با ندادن کاری به اراده مکلف بیشتر مربوط می شد و لذا دستور به ممنوعیت ربا برای اجرا شدن آن می توانست کافی باشد. اما جوامع امروزی بسیار پیچیده است و برتر از اراده افراد،ساختارها بر جامعه حکومت می نماید و برای اجرای احکام نیازً به بررسی ساختارها و چگونگی فرآیندهای اجرائی است. 📖اگر فقیه خود را موظف به پاسخ دادن به حوزه هست و نیست ها نداند،طبیعتا نمی تواند یک نظام تربیتی کامل ارائه دهد.چرا که بسیاری از سوالاتی را که در مباحث تربیتی با آن مواجه هستیم،سوالاتی است که مربوط به حوزه هست و نیست ها است و نظام تربیتی منحصر در بایدها و نبایدها نیست.فقیه در فقه گذشته،حداکثر به عنوان یک تکلیف بر پدر و مادر می گفت شما باید فرزندان را به گونه ای تربیت کنید که یک تقوای نسبی داشته باشند یا باید راه خبر را به آن ها نشان بدهید.اما او تبیین نمی کرد که برای تربیت چنین فرزند چه باید کرد؟ در واقع چگونگی تحقق تربیت را بیان نمی کرد. 📝چگونگی اجرای یک فرایند از جنس حکم و قانون نیست.بلکه هست و نیست هایی به عنوان توصیه ها و روش هایی برای تحقق غرض شارع است که نمی شود آن ها را در قالب گزاره های باید و نباید بیان کرد . فقه متعارف خودش را موظف به ارائه این چگونگی ها و روش ها یا ارائه اوصاف و توضیحاتی که در مورد موضوع می باشد،نمی داند.در حالی که مسلما بدون این ها،فقه توان ورود در عرصه اجتماع را نخواهد داشت. 📚الگوی دینی راهبردی تربیت کودک و نوجوان و جوان (بخش اول:کلیات و مقدمات ) #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110

⭕️استاد وکیلی؛فقه جامع(5) 💠کاستی های نظام فقاهت موجود و خصوصیات فقه جامع 📜عدم شفافیت تعریف و شاخصه های عناوین 🔰مســئلۀ دیگری که از کاســتی های فقه متعارف محســوب میشــود و ما باید در فقــه جامع بــه آن بپردازیم،(ارائۀ تعار یف و شــاخص های اجرائی عناوین)اســت. درفقه متعارف معمولا عناویــن را موضوع قــرار داده و حکم را برآن بــار میکنیم و خــود را موظــف نمیدانیم که این عناوین را شفافســاز ی کنیم؛ و چون موظف به شفاف سازی نیستیم مثلا می گوییم که این عناوین ((عرفی))و تبیین شاخصه های آن موکول به عرف است. یکــی از نتایــج منفــی ایــن امــر در فقــه متعارف این اســت کــه مدیــران اجرائی در مقــام اجــرا نمیتوانند آن مفهومی را که شفاف ســاز ی نشــده و حــدود و ثغورش مشخص نیست،در اجرا عینیت ببخشند و درنتیجه به مشکل بر می خورند و چون نمی توانند اجرا را مختل بگذارند به سراغ شاخصه هایی می روند که طبیعتا توسط روانشناسان غیر مسلمان در قالبها و بســترهای غیرالهی دانش شان شکل گرفته است. 🔸در مقابــل رویــه موجود در فقه گذشــته، در فقــه جامع تلاش میکنیــم که هرگاه با مفهومی مواجه شــدیم، آن را شفاف ســاز ی و برای آن شــاخصه های اجرائی ارائه کنیم؛ به گونه ای که مدیر اجرائی بتواند، در صحنه عمل از آن استفاده کند. 📋در عرصه مسائل اخلاقی نیز تقریبا با همین مشکل مواجهیم. گذشته از آن که در فقه متعارف به احکام اخلاقی به حد کافی پرداخته نمی شود،گاهی هم که بحث می شود در نهایت به طــور مثــال میگویند((تکبر حرام است)) اما اینکه دقیقا بگویند تعریف تکبر و شاخصه های آن چیست؟با چه ملاکی می توان تکبر را از عزت نفس جدا کرد؟غالبا وجود ندارد. یــا اینکــه وقتی انســان بــه بحث غنا و موســیقی میرســد، میگوینــد (غنا حرام اســت) و یــا (غنــای لهوی حرام اســت)اما در مــورد اینکه تعریف غنا چیســت؟؛ فقط بحث های اجمالی مطرح میشــود و در نهایت گفته میشــود که غنا، اجمال مفهومــی دارد. بعــد تــا حدی برائت جاری می شود و بقیه را هم به عرف موکول می نمایند. 📊این بحث ها تا وقتی که محدود به حوزه های درســی باشــد، مطلوب است اما وقتــی کــه تبدیل ِ به یک بحث کلان اجتماعی شــود و هنگامی که رســانه به عنوان جزء لاینفکی از زندگی مردم قرار گیرد و غنا و موسیقی پدیده ای شود که در شبانه روز همۀ انسانها با آن سر و کار دارند، این اجمالهای مفهومی، مشکل ساز میشوند. لذا مجبوریم، به جای جاری کردن برائت، تا آنجا که میتوانیم، مفاهیم را شفاف و برای آنها شاخصه های عینی ارائه دهیم. ممکن اســت که فقیه بزرگوار ی بفرماید که من در مســئله غنا تحقیق کرده و به این نتیجه رســیده ام که غنا، صوت دارای طرب و ترجیع اســت.اما این مقدار نیز کفایت نمی کند.چون همچنان این ســؤال وجود دارد که: »شــاخصه های طرب و ترجیع چیست؟« در صحنۀ عینی ا گر خواستیم صوت یا آواز ی را پخش کنیم، با چه ملاکی میتوان مطرب بودن و یا دارای ترجیع بودن را تشخیص دهیم؟ 📚الگوی دینی راهبردی تربیت کودک و نوجوان و جوان (بخش اول:کلیات و مقدمات ) #فقه_تربیتی #طرائف #دروس_حوزوی_استاد_وکیلی https://eitaa.com/taraef110