وصال مقصد شوق‌ها و تمایلاتِ ملاقات نیست .. ! وصال را کوچک و رها می‌کنیم اگر آن را در یک مکان مختصر ، خلاصه کنیم ، این نسخه برای روح‌های عاشق ، شفا و دوا نیست بلکه زخمی است که قلب را آزار می‌دهد .. وصال همیشه‌ شروعِ دوام وصال است.. وصال مسیر عشق است ! با وصال عشق تازه معنا می‌گیرد و طعمِ رطب مزه‌ی خرمای نخل را بر لب می‌چشاند .. وصال و مقصد مسیرهای نگاهِ اوست .

این متنی که امروز می‌خوانید یک احساسِ آگاهانه است که کمک می‌کند تصمیم‌م هم منطقی و آگاهانه باشد، شما امروز به یک نگاهِ متفاوت‌و عینک زیبا آشنا می‌شوید که با وجود تمام هیجان و احساس و بالا و پایین شدنِ ضربان قلب و لرزش دل، در آن تصمیم اثر نمی‌کند و بلکه شناخت و معرفتِ روحی علت آن احساسِ شغف من میباشد .. شما رو نمی‌دانم اما این برای شریک روحیِ آینده‌ام است ! کنجکاوی و شیطنتِ من همیشه سوق می‌دهد روحم را برای کشف شما .. ! من پُر از علامتِ کشف حس‌ها و نگاه‌ های شما هستم،تا برای یک ساحل امن، هم تلاطم دریا باشم و هم تکیه‌گاهِ حس‌ها و ذوق‌ها و خواسته‌های روحی شما باشم.چون مشتاق‌م به آن روحی که هنوز نمی‌شناسم و‌ مجهول است و چون قرار است عمرم را و هست‌م را پای آن بگذرانم ، این برای‌م شگفت‌ انگیز است.. ! چه قدر روح‌ت زیباست که مرا اینگونه به وجد آورده .. برای همین اشتیاق عجیبی به فهمیدن‌ش دارم .. فهمیدنی آهسته و آرام و بدون شتاب که بخش عمیق آن بعد از عقد است و من تعهد‌هایم را قبل از آن با آسمان بسته‌ام تا فاتح آسمانِ چشم‌ها شوم اینگونه رطب‌ها چشیدنی‌تر می‌شوند.. این‌جاست که احساس‌های قبل از آمدن‌ش را دوست دارم و حتی خودش را هم قبل از آمدن‌ش دوست دارم و این تفسیرِ من است .. که صورتِ قلب را نوازش می‌کند، و کشف کردن را دوست دارم و باهم در کنار هم بر معیار های مشترک، روح‌های هم را بلد می‌شویم.. این مسیرِ لمس بی واسطه است و من و شما باید پناهگاهِ روحی و فکری و‌جسمی و شوقی و حسی هم باشیم حتی در سلیقه‌‌های متفاوت .. #عشق _ادامه‌اش‌؟شاید.

دقیقا روزنه‌هایِ امید آنجایی خودش را نشان می‌دهد که تو متوجه این می‌شوی که دیگر به خودت امیدی نداری .. ! اسم این توجه را شروعِ یک امیدِ نو می‌گذارند .. !

۱۴:۵۸

همه‌چیز به اشتراک‌های روحی بر می‌گردد ، گاهی بدون اینکه هم را ملاقات کنیم و قرار قبلی داشته باشیم شبیه هم می‌شویم .. ! حتی دردها و دغدغه‌ها و ایده‌ها و سلیقه‌ها و افکار و رفتارها هم شبیه هم می‌شود .. ! این‌ها همه بخشی از ملاقات روح‌ها در ملکوت هستند که در زمین همدیگر را در ایده‌ها و افکار و (شاید چشم‌ها) ملاقات می‌کنند .. وقتی در مسیرِ #نگاهِ_ابی_عبدلله قدم بر‌می‌داری قلم تقدیر از #نگاهِ_مادرانه‌ ،حس‌های قلب‌ها را شبیه هم در کنار هم قرار می‌دهد ولو فرسخ‌ها فاصله باشد ..

شاید انتظار آن مرهم بر زخم‌های آدمی بود تا برای تاب آوری ناملایماتی که انسان را اسیر کرده یک‌ انسان مجاهد و مبارز تربیت کند .. _انسانِ #منتظر _مومنِ #هوشمند

خود را میان میلِ باران قرار دهید تا سیل غم‌های‌ش حالِ ترک خورده‌ی انار دل را از زخم‌های اضافی پاک کند .. #درخواستی‌از‌ گَلبَم .. 🌿

برای‌روح‌های شبیه‌ هم شده، چشم‌ها و لبخند‌ها،حرف‌ها را بهتر می‌فهمند ..

تلاقی لبخند‌‌ها در میان آن‌ چشم‌ها، خبر از راز‌های عمیقِ پنهانی در فرآیند متن حضور زندگی‌شان را می‌دهد که باید آن را کشف کرد .. ! برخی‌ها چه قدر خواندنی و نوشیدنی هستند، همین اندازه لطیف و ملیح،مثل یک نفس عمیق.. #ای‌نفسِ‌عمیق‌م #ای‌رویای‌ِجمیل

_مرا می‌فهمی و من چرا نمی‌دانم شما را .. قرار است از میان این متنِ حضور ، چه طریقی را برای وصال‌م رقم بزنی .. _خاکی #معرفی_کتاب راه‌رشد از آیت الله حائری شیرازی

و امّا شانه‌های لرزان در گریه‌های سجده‌های بی‌صدا، گویی روحِ موجی شده از انفجار ترکش‌های روزمرگیِ دنیای متکثر را با تأمّل و طمأنيه‌‌ای عمیق بر مدارِ #نگاهِ_ابی_عبدلله تنظیم می‌کند .. #ای‌نفسِ‌عمیق‌م #ای‌رویای‌ِجمیل

کاش می‌توانستم لحنِ‌چشم‌هایت ، درد میان امواج پرتلاطم طوفانِ ضربان قلب‌ت ، آرامشِ حضورت را میان خویش هضم کنم تا تار و پودِ وجودم شوی و ساختمانِ من را دوباره از آغوش خودت بنا کنی .. ! و این مسیر جز با عمل به بایدها نیست ، آن وقت است که فرزندانِ حس‌های شما میان شهر وجودم متولد می‌شوند .. ‌

همین که می‌شنوی .. ! فرای از هرچیزی، قدر بخشِ عمیق حس‌های‌ت را نسبت به او بدان .. حتی اگر در اوج بی‌حسی هستی .. مثل عاشق، خواهش کن، چون عاشق اهل تمنای عاشقانه است، شاید اسم‌ش خواهش باشد .. #درخواستی‌از‌ گَلبَم🌿 .. #امام_زمان

روحِ‌ما نیاز به هیچ نوازشی ندارد .. ! همین که جنوبِ لِبنانِ زیبا بر من طلوع کند حیاتِ من است ..

مطمعن هستم راهِ سختی برای برگرداندنِ از دست دادنی‌هایم دارم..! این کاملا برای من مشهود است اما من به چشمانی که همراه من، مراقب من است ایمان دارم.. آن‌ها قرار است خلا‌های عمیق را پر کند تا باهم پرواز کنیم .. این‌ خواسته‌ی من قلب او را در توده‌ی محبت من غرق می‌کند، این‌ها راز شکوفه‌های لبخندی است که بر لب‌های‌ش نمایان می‌شود.. پس من مطمعن‌م می‌توانم برگردانم چون حامیِ حس‌هایم همراه من است و من را میان سردیِ مسیر گرم نگه می‌دارد .. #يارادَّماقَدْفاتَ

#نگاهِ_ابی_عبدلله یعنی حرکت بر مدار تکلیف و وظیفه. و انسان واقعا می‌داند کجا خودش را فریب می‌دهد و کجا در حال فریب در قالب توجیه و تفسیر است ..

شاید بخش تمام کاستی‌ها از شکستگیِ ۲ بال پرواز‌ی است که؛ از نمی‌دانیم مسیر چیست و چگونه است یا از؛ می‌دانیم و عمل نمی‌کنیم.. شکل گرفته است و چه‌قدر با خودمان تعارف داریم ..

ما به ملاقات درد‌های روحی و زخم‌های عمیق وجودی‌مان محتاجیم ، تا آرزو‌هایی که سبب تلاش‌های ما شده است را فراموش نکنیم .. ‌

این درد‌ها ، هدف‌ها را زیباتر نشان ‌میدهد که فراموش نشویم ..