#محرم #سیره_علما
🔻حضرت آیت الله #ناصری رحمةاللهعلیه
✔️ این، اثر فوق العاده #گریه کردن بر امام حسین عليه السلام است. انسان باید خودش را از این مجالس محروم نکند؛ هر چند کارهایش زیاد و گرفتاری هایش بسیار است؛ لکن برادرها و خواهرها! شبانه روزی یک جلسه، ده دقیقه، ربع ساعت، برای خدا در این جلسات شرکت کنید.
🏴 برای بزرگداشت #عظمت امام #حسین عليه السلام و اهل بیتش شرکت کنید. برای اینکه قطره اشکی بر مظلومیتشان بریزید، شرکت کنید. اگر گریه ات گرفت که چه بهتر؛ اگر گریه ات هم نگرفت، ناراحت نباش؛ خودت را شبیه گریه کننده ها در بیاور.
@tarbiatemanavi
🏴 منبع روضه حضرت رقیه سلاماللهعلیها
🔻متن اصلی #روضه دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین #طبری از عالمان #شیعه است که آن را به سال ۶٧۵ در اصفهان نوشته است.
🔳 «در حاويه آمد كه:
#زنان خاندان نبوت در حالت #اسيرى حال مردان كه در #كربلا شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده میداشتند، و هر كودكى را وعدهها میدادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز میآيد، تا ايشان را به خانه #يزيد آوردند،
دختركى بود #چهارساله، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من #حسين(ع) كجاست؟
🔻اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در #گريه افتادند و فغان از ايشان برخاست.
يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است.
آن #لعين در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند.
🔳 پرسيد اين چيست:
ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق #تسليم كرد.»
📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین طبری این مطلب را از آن نقل کرده است.
@tarbiatemanavi
#محرم #روایت #فتح_خون
✔️ فرزندان #حضرت_زینب سلاماللهعلیها
👇بعد از شهادت علی اکبر علیهالسلام محمد بن عبدالله بن جعفر طیار فرزند عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری پا به عرصه میدان مبارزه گذاشت و این رجز ها را بر زبان جاری نمود:
▪️از دشمنان به خدا شکایت میبرم
از کارهای پست مردمی که کورکورانه آن را انجام می دهند.
مردمی که معارف قرآن و محکمات نازل و بیان شده را تغییر دادند.
مردمی که در عین طغیانگری کفر را به نمایش گذاشتند.
👇محمد جنگید تا اینکه ده تن را به هلاکت رساند و سرانجام (عامر بن نهشل تمیمی) بر او یورش برد و او را به شهادت رساند.
▪️بعد از محمد برادرش عون بن عبدالله قدم به میدان مبارزه گذاشت، درحالی که اینگونه رجز می خواند:
اگر مرا نمی شناسید، من فرزند جعفر هستم که شهید راه صداقت است و در بهشت نور افشان.
در بهشت با بال های سبز پرواز میکند و همین شرافت برای افتخار در روز محشر کافیست.
عون سه سواره و ۱۸ پیاده را از پای درآورد که ناگاه (عبدالله بن قطبه نبهانی) او را به شهادت رساند.
🏴 زمانی که خبر شهادت فرزندان عبدالله بن جعفر به وی رسید، عرضه داشت: «اگر روز عاشورا محضر امام حسین علیهالسلام را درک میکردم، دوست داشتم که از او جدا نشوم تا اینکه در کنار او به شهادت برسم. ستایش مخصوص خداست؛ شهادت حسین برای من بسیار گران تمام شد. اگر نبودم که حسین را با دست خود یاری کنم، در عوض فرزندانم او را یاری کردند.»
📗چهل منزل با حسین، علی اکبر رنجبران، منزل دوازدهم، ص ١٢٩.
@tarbiatemanavi
#عکس_نوشت
🔺عوامل بهرهوری بیشتر از #عاشورا
🔻#پیوند_باطنی با حضرت #سيدالشهدا علیهالسلام
@tarbiatemanavi
🗓روز پنجم محرم، به یاد #عبدالله فرزند #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام و توسل به ایشان
🔘در روز عاشورا سه تن از فرزندان امام حسن مجتبی علیهالسلام به نامهای ابوبکر، قاسم و عبدالله، به شهادت رسیدند.
🏴 السلام علی عبدالله بن الحسن بن علیّ الزکی
▫️امام حسین علیهالسلام به حضرت زینب سلاماللهعلیها سفارش کرده بودند که عبدالله را نزد خود نگهدار؛ ولی عبدالله به عمهاش گفت:
«والله لا اُفارق عمّی»؛ به خدا قسم، از عمویم جدا نمیشوم.
▪️این شدت علاقه، نشان از معرفت والای او به امام زمانش است، و همچنین نشان از اینکه در مکتب حسین علیهالسلام، معرفت و ارادت به امام، حرف اول را میزند نه سن و سال.
📓کتاب الارشاد، ج۲، ص۱۱۱
@tarbiatemanavi
#محرم #روایت #فتح_خون
#عبداللهبن_حسن
⬇️ [هنگامه عصر عاشورا بود]، شمر با پنجاه سرباز پیاده به سوی🚩 امام حسین علیهالسلام آمد و مدام لشگر را به حمله بر امام تشویق می کرد. امام حسین نیز بر آنان حمله می برد و آنان را با شمشیر می زد و از مقابل خود دور میکرد تا اینکه دور امام حسین را گرفتند.
♦️ناگاه عبدالله بن حسن که کودکی نابالغ بود از سمت بانوان حرم به سوی میدان دوید. عمهاش زینب او را گرفت تا نگذارد به میدان رود، امام حسین صدا زد: «خواهرم او را نگهدار» عبدالله از بازگشتن به شدت خودداری کرد و گفت: ❗️«قسم به خدا از عمویم جدا نخواهد شد.» به سوی امام حسین دوید و در کنار عمو ایستاد.
⬇️ در آن هنگام بحر بن کعب بر امام حسین حمله کرد و چون خواست که حضرت را با
شمشیر🗡 بزند، عبدالله صدا زد:
⁉️«ای فرزند زن ناپاک، آیا می خواهی عموی مرا بکشی؟»
بحر بن کعب شمشیر را بر امام حسین فرود آورد و عبدالله دستش را سپر شمشیر کرد. شمشیر دستش را قطع کرد و به پوست آویزان شد، در آن حال عبدالله فریاد بر آورد: «وای مادر من!»🖤
🏴 امام حسین را در آغوش گرفت و به سینه چسباند در حالی که در آغوش عمو قرار داشت، حرمله بن کاهل او را هدف تیر خود قرار داد و سر از بدنش جدا کرد.
امام حسین فرمود:
«ای پسر برادرم، بر مصیبتی که فرود آمد صبر کن و آنچه که بر تو گذشت را به حساب خیر و ثواب الهی بگذار که خدا تو را به اجداد پاکت ملحق میگرداند؛ به رسول خدا، علی، حمزه، جعفر و پدرت حسن بن علی که درود خدا بر همه آنان باد.
♦️سپس امام حسین علیهالسلام فرمود:
«خدایا، باران آسمان را از این قوم دریغدار و برکات زمین را از آنان بازگیر. خدایا، اگر اینان را تا به امروز مهلت دادی، از اکنون میانشان جدایی افکنده و آنان را پاره پاره و پراکنده گردان و هیچگاه سلاطین را از آنان راضی نکن؛ چرا که اینان ما را دعوت کردند تا یاریمان کنند؛ اما اکنون دشمن ما شدند و ما را میکشند»
📓چهل منزل با حسین، علی اکبر رنجبران، منزل هفدهم، ص ١۵٧
@tarbiatemanavi