🔘نبرد قرقیسیا
برخي پژوهشگران به دليل غفلت از موقعيّت زماني و مكاني بيان شده دربارة «قرقيسيا»، گمان بردهاند كه اين معركه همان «جنگ آرمگدون» است كه «بنيادگرايان انجيلي» (مسيحيان صهيونيست) از آن به عنوان آخرين جنگ سرنوشتساز ميان دو نيروي خير و شر ياد ميكنند.
▫️چنانكه از عنوان «آرمگدون» برميآيد، آرمگدون يا «هرمجدون» در زبان عبري به معني «تپّة شريفان» نام ناحية مرتفعي است در «فلسطين» اشغالي (مجدو) واقع در جنوب «حيفا» در كرانة باختري «رود اردن». موقعيّتي استراتژيك كه از گذشته محلّ وقوع جنگهاي بسياري بوده است.
▫️به زعم بنيادگرايان، در آخرالزّمان، مسيح و ضدّ مسيح، دو نيروي خير و شر (تمامي حاميان «بنياسرائيل» در يك جبهه و جملة مخالفان اين قوم و از جمله اعراب و مسلمانان در جبهة دوم) در مقابل هم صفآرايي ميكنند و در جنگي سخت و اتمي با هم مصاف ميكنند تا پس از فرود حضرت عيسي(ع) و جنودش و نابودي مخالفان و مسلمانان، امكان برقراري صلحي هزار ساله با مركزيّت «بيت المقدّس» براي مسيح و همراهانش فراهم شود.
▫️اين واقعه پس از تخريب «مسجد الاقصي» و ساخته شدن «هيكل سليمان» (معبد يهوديان در بيت المقدّس) اتّفاق خواهد افتاد و يهوديان سروران زمين خواهند شد.
▫️«آرمگدون» پروژهاي است كه «بنياسرائيل» با دسيسه و دلّالگي شيطان لعين براي سلطهجويي بر جهان، طرّاحي كرده و بر آن است تا «مُلك عظيم» (وعده داده شده به «بنياسماعيل») را با حيله و زور از آن خود سازد و تعريف او از اين ملك عظيم هم چيزي جز حكومت جهاني اشرار يهود بر زمين نيست.
▫️از اينجاست كه عرض ميكنم هيچ گونه پشتوانة وحياني و غيبي و از جمله كلام پيامبران عظيم الشّأن و حضرات معصومان(ع) آن را حمايت نميكند؛ در حالي كه هر دو موضوع مهمّ «ملك عظيم خداوندي وعده داده شده به بنياسماعيل» و «واقعة قرقيسيا» از طريق پشتوانة غيبي حمايت ميشوند.
▫️از سوي حضرات معصومان(ع)، اخبار و روايات بسياري دربارة معركة قرقيسيا رسيده كه به برخي از آنها اشاره شد. ضمن آنكه در عصر ما شواهد وقوع قرقيسيا نيز بروز كرده است.
▫️دلايل فراواني وجود دارد كه گواهي ميدهد ميان «آرمگدون» مجعول و واقعة «قرقيسيا» نسبتي نيست؛ از جمله:
1. منطقة جغرافيايي اعلام شده براي اين دو واقعه يكسان نيست؛
2. علّت و انگيزة وقوع آرمگدون و قرقيسيا واحد و همگون نيست؛
3. شخص موعود منتظر معرفي شده در واقعة آرمگدون و قرقيسيا واحد نيستند؛
4. دشمنان فرض شده براي حضرت موعود در دو واقعه، متفاوت و مقابل هم هستند؛
5. به همان اندازه كه قرقيسيا از مباني روشن و اخبار غيبي حضرات معصومان(ع) حمايت ميشود، آرمگدون از پشتيباني خرافات و جعليّات حمايت ميشود.
▫️به باور انجيليها، بازگشت دوبارة مسيح ميسّر نميشود؛ مگر آنكه پيش از آن، جنگها، بلاها و تباهي در زمين فراگير شود. بايد توجّه داشت كه اين واقعه مورد قبول عموم فرق مسيحي نيز نيست و تنها گروهي از «بنيادگرايان انجيلي»، معروف به «مسيحيان صهيونيست»، از آن گفتوگو و بر آن تأكيد دارند.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘 نقش سفیانی
قبلاً نيز اشاره شد كه در «واقعة قرقيسيا» نقش اصلي را سفياني بازي ميكند.
او پس از اين معركه، مغرور، مست و بيرحمانه به سوي «كوفه» پيش ميتازد.
▫️«بغداد» را ويران و از كشتهها پشته ميسازد. در روايتي رسول اكرم(ص) ميفرمايند:
🔹«كَأَنّي بِالسّفيانيِّ قَدْ طَرَحَ رَحَلُهُ فِي رَحْبِكُم...؛ گويا سفياني را ميبينم كه در كوچه و بازار شما رحل اقامت افكنده، منادياش بانگ برميدارد: هر كس سر يكي از كوفيان (شيعيان) را بياورد، هزار درهم جايزه دارد، آنگاه همسايه سر همسايهاش و برادر سر برادرش را بريده و براي اخذ پاداش نزد او ميبرد و ميگويد:
▫️ اين هم از آنهاست (يعني از شيعيان است) و هزار درهم دريافت ميكند. در آن ايّام حكومت شما به دست حرامزادگان ميافتد؛ گويي آن مرد آبلهرو (سفياني) را ميبينم كه به عنوان يكي از شما و قائل به عقيدة شما (يعني به عنوان عرب و مسلمان) وارد صحنه شده، او شما را خوب ميشناسد؛ ولي شما او را نميشناسيد.
▫️پس شما را محاصره و يك به يك دستگير كرده و ميكشد. او جز زنازاده نيست. احدي را نميبينيد؛ جز اينكه گردن ميزند يا به دار ميآويزد. آنقدر كه از شدّت ترس، انسان به اشياي گرانبهايي كه در وسط راه ميبيند، دست نميزند.»
▫️سفياني نمايندة «بنياسرائيل» و مورد حمايت آنهاست. از اين رو دشمن و حريف نزد او ترسيم و نشان شده است. هدف او شيعيان و «بنياسماعيل»اند كه نابودي و قتل عامّشان در دستور كار سفياني وارد شده است؛
▫️امّا از آنجا كه او جنايتكاري حرفهاي است، براي دستيابي به مقصودش، هر جنايتي را مرتكب ميشود؛ البتّه به دست او، تقدير مقدّر بسياري از مردم نيز رقم ميخورد. او از كشتار ساكنان «بغداد» شروع كرده و پس از هجده روز خود را به «كوفه» ميرساند.
▫️آنچه او بر سر بغداد ميآورد، دردناك و اسفبار است.
سفياني سپاهي به كوفه ميفرستد كه شمارشان هفتادهزار نفر است. آنها اهالي اين شهر را به قتل ميرسانند و به صليب ميكشند و برخي را به اسارت ميگيرند؛
▫️در حالي كه آنان بر اين حالند، پرچمهاي سياه از جانب «خراسان» نزديك ميشوند. آنها منزلگاهها را شتابان درمينوردند و تعدادي از ياران حضرت قائم(عج) با آنها هستند. سپس مردي از موالي اهل كوفه در «ضعفا» شورش ميكند، فرماندة سپاه سفياني در منطقهاي ميان «حيره» و كوفه او را به قتل ميرساند.
▫️گفتوگو از «پرچمهاي خراساني» يا همان «پرچمهاي سياه پر خطر» است. در اين باره هر پژوهشگري بسته به ذوق و مقصودش از روايات نقل شده در منابع مختلف بهره جسته و امر را بر همگان مشتبه ساخته است.
▫️تشخيص صحّت سلسلة اسناد و وثاقت راويان، سخت و در عهدة اساتيد خبره و اهل فن است و نگارنده سعي در استفاده و انتخاب رواياتي دارد كه دست كم در منابع معتبر و دست اوّل آمده است. باقي را اميد به بخشايش خداوند و چشمپوشي اهل بيت(ع) داريم.
▫️پس از كشتارهاي فراواني كه سپاه سفياني در بغداد، كوفه و «نجف» مرتكب ميشود و پس از انتشار خبر اين قتل عام و شهادت علما، صالحان، مؤمنان و حتّي تخريب قبور آنان و به اسارت رفتن زنان و تاراج اموال، سيّد خراساني از «ايران» قيام ميكند، مؤمنان را بسيج داده و براي نجات اهل «عراق» ياري ميطلبد.
📚#سیاحتدرشرق/#قومنشانشده
@tarikh_farda
🔘ولایت و وَلایت(۱)
موضوع وِلایت، صرفنظر از اینکه انسان چه رویکردی (رحمانی یا شیطانی) به عالم داشته باشد، به مثابه جان و روح اعمال انسان و بنیاد همة آنچه که او در هر حوزة فرهنگی و تمدّنی بنا میکند، شناخته میشود. به واقع، همة اعمال و اقوال خُرد و کلان انسان در هر عصر و زمان به وِلایت بازگشت میکند و شناخت آن به منزلة شناخت بنیاد هر صورت فرهنگی و تمدّنی است.
▫️ولایت، به معنی قرب و دوستی و وِلایت به معنی سیاست، خواجگی و سرپرستی است. وَلایت و قرب و دوستی ولیّ، هر که باشد، لاجرم به پذیرش وِلایت و خواجگی و زعامت آن ولیّ میانجامد. از اینرو، وَلایت، باطن وِلایت است و وِلایت، ظاهر آن.
▫️غلبة وِلایت طاغوت، نتیجة وَلایتوزری و تقرّب به طاغوت و غلبة وِلایتالله، نتیجة پذیرش وَلایت و تقرّب به ولیّالله است.
▫️بدین سبب است که وَلایت و تقرّب به ولیّ، نقطة آغازین حرکت انسان، سنگ زیربنای عمل او وسرانجام، معلومکنندة سرانجام سیر و سلوک جزیی و کلّی او در عرصة تاریخ نیز هست.
▫️ولایت، جان مایه و روح هر حوزة فرهنگی و تمدّنی برکشیده شده است؛ زیرا تنها این انسان است که امکان و اختیار عمل و تغییر و تصرّف کلّی در زمین و تأسیس بنای فرهنگی و تمدّنی را مطابق خاستگاهی که اتّخاذ میکند، دارد.
▫️او، به هر که و به هرچه میل کند و تقرّب بورزد و وَلایت و محبّتش را پذیرا شود، سرپرستی و فرماندهی او را هم میپذیرد.
▫️بدین سبب است که میتوان گفت: هر حوزة فرهنگی و تمدّنی، نمایانگر وَلایتورزی انسان به ولیّای است که به حکم او را گردن نهاده و وِلایتش را پذیرا گشته است؛
▫️به عبارت دیگر انسان و همة آنچه که در عرصة زمین و تاریخ برمیکشد، مَظهر و محلّ ظهور وِلایتورزی اوست. شناسایی جملة حوزههای فرهنگی و تمدّنی، در هر عصری، معطوف به شناسایی وَلیّای است که انسان به آن تقرّب جسته و وِلایت و خواجگیاش را گردن نهاده است.
▫️در روایت زیبایی رسول خدا(ص) به علی(ع) فرمودند:
🔹«بر حقّانیت سه چیز، من سوگند یاد میکنم؛ تو و جانشیان بعدی تو، معرّف خدایید که خداوند به جز از راه معرفت شما شناخته نمیشود و معرّف بهشتیانید؛
🔹زیرا به جز کسی که شما را بشناسد و شما او را بشناسید، کسی به بهشت نمیرود و معرّف دوزخیانید؛ زیرا به جز کسی که شما را انکار کند و شمایش انکار
کنید، کسی به آتش دوزخ نمیافتد.»
📚#جانجهان/#ولایتولیّالله
@tarikh_farda