eitaa logo
تاریخ حوزه طهران
1.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
61 ویدیو
5 فایل
✍️به پژوهش و نگارش حمید سبحانی صدر ارتباط با ما: https://eitaa.com/hamid_sobhani_sadr
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 در خانه ، تهران. 🗓 به مناسبت شهادت شهید نواب صفوی در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۳۴، فردای شهادت حضرت زهرا (س). 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 #شهید_نواب_صفوی در خانه #آیت_الله_کاشانی، تهران. 🗓 به مناسبت شهادت شهید نواب صفوی در تاریخ ۲۷ دی
📚صاحب از مرحوم از سالکان دلسوخته راه خدا نقل می‌کند: در سفر مکه چون به مدینه مشرف شدم، روزی برای زیارت قبور ائمه شریف رفتم و چون قبور ویران چهار امام علیهم السلام را دیدم گریه مرا دست داد به طوری که بی خود شده و روی زمین حرم افتاده می‌بوسیدم و گریه می‌کردم. عسکرهای سعودی آمده مرا بلند کرده و کشان کشان به اداره برده از من تعهد گرفتند که دیگر آنجا نروم و مرا آزاد کردند. من به حرم حضرت رسول الله ص رفته و عرض حال کردم و شکایت که تا کی ما این گونه شدائد را ببینیم. پس از ساعتی بیرون آمدم ولی با اینکه از طرف عسکرها و اداره امر به معروف آنان ممنوع از تشرف به بقیع شریف بودم، اما عشق آن بزرگواران مرا تحریک نموده و بی‌اختیار به طرف قبرستان بقیع رفتم و چون به درب قبر ستان رسیدم درب بسیار عالی و صحن و سرای عجیب و بدیعی دیدم که در هیچ یک از مشاهد مشرفه عراق و ایران ندیده بودم. کفش‌هایم را در آورده و وارد صحن شدم دیدم حرم مطهر با گنبد و مناره‌های طلای رفیع و ایوان بسیار باصفائی که هرگز مثلش را ندیده بودم می‌باشد. تعجب کردم که از دیروز عصر تا کنون این بناء مجلل را کی ساخته است؟! پس با ذوق و شوق فراوان به طرف حرم ائمه علیهم السلام روان شدم ولی هیچ کس را نمی‌دیدم. تا به ایوان رسیدم مشاهده کردم که سید بزرگواری که عمامه سبز بر سر ....درب حرم ائمه ع ایستاده و با یک هیبت و وقار تمام دربانی ائمه ع را می نماید گفتم خدایا این آقا کیست که این اندازه مقام دارد دربان امامان است و نزدیک رفتم دیدم مرحوم مغفور ( ) است خوشحال شدم و رفتم با او مصافحه و معانقه کنم ناگهان دیدم کنار قبور ویران شده آنها ایستاده ام و از آن مناظر هیچ اثری نیست. دانستم که باطن مشاهد آن است که دیدم و فهمیدم مرحوم نواب مقام بلندی نزد اجدادش دارد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت‌الله از مفاخر ، نحوۀ آشنایی خود با را چنین شرح می‌دهد: ✨«بنده در آن ۷ سالی که در تهران در بودم، با آقایان حجت‌الاسلام و المسلمین و حجت‌الاسلام و المسلمین آقای هم‌حجره و هم‌مباحثه بودم، ولی ظهرها منزل می‌رفتم و شب در مدرسه می‌ماندم. لذا یکی از روزها آمد در حجرۀ بنده نشست و گفت: اجازه می‌دهید من شب مهمان شما باشم؟ گفتم: اهلاً و سهلاً. ایشان آمدند و شب را در حجرۀ ما بودند. صحبت شد. گفتم: از کجا آمده‌ای؟ گفت: از نجف آمده‌ام. خیلی با حرارت حرف می‌زد: گفت: چطور شما در مقابل کسروی که اینجور اباطیل می‌گوید اقدامی نکرده‌اید؟ گفتم: ما هنوز طلبه هستیم. گفت: من نجف بودم، وقتی این جریان را شنیدم که کسروی علیه ائمه اطهار(ع) صحبت‌هایی کرد، مصمم شدم بیایم تهران در واقع جلوی او بایستم و با او احتجاج بکنم... موقع شب بعد از مطالعه خوابیدیم. ایشان برای نماز شب بلند شدند و ما هم نصف شب برای نماز شب بلند می‌شدیم. شهید نواب صفوی نماز شبی با حضور قلب به‌جا آورد. چنان سبحان ربی العظیم و بحمده و تسبیحات را می‌گفت که اشک از چشمانش جاری می‌شد. خیلی منقلب بود. من به حقیقت پی بردم که این شخصیت انسان فوق‌العاده‌ای است. آدم معمولی نیست.» 🍃به گفتۀ آیت‌الله حائری تهرانی، شهید نواب صفوی پس از یک هفته اقامت در مدرسۀ مروی، مسافرت‌هایی داشت و از آن پس هفت هشت روز یکبار به مدرسۀ مروی می‌آمد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷تصویر شبستان گرمخانه مسجد جامع بازار تهران 📃 در یکی از اسناد ساواک به تاریخ ۲۸ دی ۱۳۴۳ آمده است: 🔹، پیش‌نماز ، صحبت نکرد، ولی بعد از نماز شیخ طاهری به منبر رفته و پس از بیان مقدمه‌ای اظهار داشت: عده‌ای می‌گویند روحانیون و عمامه‌به‌سرها مفت‌خور می‌باشند؛ آخر کدام یک از علما و روحانیون مفت‌خور هستند؟! یک طلبه که در روز شش الی هفت ساعت درس می‌خواند باید با فلاکت زندگی کند و نان خالی بخورد تا به مقام مرجعیت تقلید چون مرحوم و برسد (در این هنگام از طرف جمعیت صلوات فرستاده شد)» 🔹این سند می‌افزاید: «نام‌برده در خاتمه صحبت‌هایش ضمن دعا گفت: خدایا آن کسی را که نباید نامش را بر زبان آورد و حرفش را زد به سلامت دار ـ خدایا یوسف عزیز ما را به سلامت به وطن بازگردان. این مجلس در ساعت 15 پایان یافت. جمعیت حاضر مجلس در حدود هزار نفر بودند». منبع: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷آیت‌الله متولد ۱۳۰۴ش و متوفای ۳۰ دی ۱۳۷۹ش. 🔹 ایشان درباره دوران تحصیل و اساتید خود می‌فرمودند: 📚«ادبیات و عربی را نزد مرحوم حاج ، استاد عظیم‌الشأن اخلاق و درس فقه را نزد مرحوم آیت‌الله حاج شیخ و دروس منطق و کلام را نزد مرحوم آیت‌الله حاج و نیز درس فلسفه و دورۀ شرح تجرید را در محضر مرحوم آیت‌الله حاج در فرا گرفتم و تا سال ۱۳۲۷ به مدت ۷ سال در تهران مشغول تحصیل علوم قدیمه بودم.» 💠شیخ مهدی حائری تهرانی سال ١٣٢٧ش وارد و معارف اسلامی شد و پس از سه سال، دورۀه لیسانس را در رشتۀ الهیات و معارف اسلامی به پایان رساند. ایشان خود دراین‌باره می‌گوید: «بعد از این‌که دیپلم گرفتم، به راهنمایی یکی از استادان مدرسۀ مروی، مرحوم آقای ، ریاست وقت دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی که منظومه درس می‌دادند، به دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی راه پیدا نمودم. در سال ۱۳۲۷ دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی تازه تأسیس شده بود. البته قبلاً به نام در تهران وجود داشت که بعد به نام دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی معروف شد.» 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📰روزنامه «اطلاعات» در تاریخ ۱ بهمن ۱۳۴۳ در صفحه اول خود نوشت: ساعت ۱۰:۳۰ صبح امروز آقای منصور، نخست‌وزیر، هنگامی که به می‌رفت، در جلوی در بزرگ بهارستان مورد سوء قصد قرار گرفت. 🔫ضارب که جوان هیجده‌ساله‌ای به نام بود، چند تیر به طرف آقای نخست‌وزیر شلیک کرد؛ اولین گلوله به گلوی نخست‌وزیر اصابت کرد و بلافاصله به زمین افتاد، تیر دوم نیز به ناحیه شکم خورد، ولی گلوله‌های بعدی بر اثر ضربه‌ای که افسر پلیس به زیر دست ضارب زد کمانه کرد و به دیوار اصابت نمود و ضارب فرار نمود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷دادگاه محاکمه عوامل اعدام انقلابی منصور. آیت‌الله انواری هم در تصویر حضور دارد. 🔹در پی ، شهیدان ، ، و از اعضای که همگی تربیت یافته روحانیت مبارز و انقلابی تهران بودند، به اعدام محکوم شدند. همچنین آیت‌الله از اعضای شاخه روحانیت مؤتلفه و و به حبس طویل‌المدت محکوم شدند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷دادگاه محاکمه عوامل اعدام انقلابی منصور. آیت‌الله انواری هم در تصویر حضور دارد. 🔹در پی #اعدام_انقل
📷 از راست: آیت‌الله ، استاد ، آیت الله در خاطرات خود، ضمن بیان نکاتی پیرامون مرحوم می‌گوید: «پاتوق ایشان (رضا اصفهانی) در مسجد و ، کوچۀ روبروی بود. آیت‌الله مطهری در آنجا اسفار می‌گفت و آقا رضا هم اغلب به آن مدرسه می‌رفت. من از دانشگاه که به طرف منزل می‌آمدم، سری هم به مدرسۀ مروی می‌زدم. آنجا بورس اعلامیه‌های سیاسی و به‌خصوص، اعلامیه‌های علما بود. 🔹(در روز ترور حسنعلی منصور) به مدرسۀ مروی سر زدم. مرحوم ، آقای توکلی و آقای رضا اصفهانی، وقتی درس نداشتند، جلوی حجره می‌نشستند؛ قرار من با آقا رضا همیشه آنجا بود... آن روز همه خوشحال بودند. از آقای مطهری چنان خنده‌ای ندیده بودم. ‌آقا رضا هم از خوشحالی اختیار از دستش رفته بود. می‌گفت: کسانی که این کار را کرده‌اند، می‌شناسم. گفتم: منصور در مجلس دربارۀ آیت‌الله خمینی صحبت کرد و گفت که من افکار اینها را نابود می‌کنم. آقا رضا گفت: دیدی که قبل از اینکه فکر بقیه را نابود کند، مغز خودش نابود شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲ بهمن سالروز رحلت حکیم و عارف عظیم الشأن آیت‌الله ✍ آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی اواخر دهۀ چهل و پس از ازدواج دخترشان با مرحوم آیت‌الله (تولیت فقید مدرسه )، به تهران آمد و به تدریس و تبلیغ و خدمات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مشغول شد. فعالیت‌هایی که تا پایان عمر شریفش ادامه یافت. 🍃 در این زمینه می‌نویسد: «جناب دوست حمیم و صدیق ارجمند این حقیر آیت‌الله حاج سید ابراهیم... پس از ارتحال مرحوم آقا رضوان الله علیه مدتی را به موطن خود باختران مراجعت نموده و در مسجد صاحب اقامۀ جماعت و تدریس و ترویج می‌نمودند و سپس به تهران آمده و در در مسجدی به وظایف ارشاد و هدایت مردم مشغول و اینک قریب ۱۵ سال است که در نیاوران در به اقامۀ جماعت و ارشاد و تبلیغ و ترویج و تدریس اشتغال دارند. مردی است عالم و وارسته و خوش فهم و دقیق‌النظر و سریع‌الانتقال و دلسوز و برای دین و شریعت حمیم و غمخوار که روی همین مسائل با امراض مختلفی از قبیل اعصاب و زخم معده، سالیان دراز است که دست به گریبان‌اند. 📖 ص۱۳۴ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📝 (ره) ضمن نامه‌ای که در ۱۷ ذی‌القعده ۱۳۸۵ق (۱۳۴۴ش) خطاب به مردم کرمانشاه مرقوم فرمودند، آیت‌الله خسروشاهی را به «سید العلماء» ملقب کرده و چنین نوشتند: ... ✍ با جناب مستطاب سیدالعلماء و حجت‌الاسلام آقای حاج (دامت افاضاته) مذاکره نموده و از ایشان درخواست نمودم تقاضای اهالی محترم را بپذیرند. با آنکه کسالت مزاجی دارند و گرفتاری داخلی هم دارند و نگرانی‌هائی از وضع محل نیز داشته‌اند، مع‌ذلک چون اهمیت امر را در نظر دارند، قبول فرمودند که تشریف بیاورند و مدتی تشریف داشته باشند و وضع آنجا را إن‌شاء‌الله سر و سامان بدهند. إن‌شاء‌الله پس از زیارت عرفه تشریف می‌آورند. آنچه لازم است اهالی محترم توجه داشته باشند آن است که امثال ایشان که مأنوس با حوزه‌های علمیه و مراکز علمی هستند با کمال سختی از این مراکز مفارقت می‌کنند، بلکه بتوانند خدمتی به اسلام و مسلمین بفرمایند؛ تکلیف اهالی محترم آن است که در جلب رضای ایشان کوشش کنند و اجتماعات خود را در مسجد و مجامع دینی هرچه می‌توانند بیشتر نمایند و طوری کنند که ایشان احساس کنند وجودشان در محل مفید است و فرمایشات ایشان مورد قبول و مؤثر است. در این صورت لابد برای خودشان لازم خواهند دانست توقف نمایند و باز به ارشاد و هدایت اهالی محترم قیام فرمایند و اگر خدای نخواسته اهالی با سردی و سستی با ایشان مواجه شوند، باز همین وضع ناگوار پیش خواهد آمد. از خداوند متعال توفیق و تأیید همۀ مسلمین و خصوص شما اهالی محترم را خواستارم. والسلام‌علیکم‌ورحمة‌الله- روح‌الله‌الموسوی الخمینی» 🕌@tarikh_hawzah_tehran
مدارس قدیم تهران.pdf
1.79M
✍ گزارشی از مدارس علمیه تهران در گذشته وضعیت علمی، فرهنگی، سیاسی و ... 💠مقاله آقای دکتر نورالله کسایی منتشر شده در نامه فرهنگ شماره ۳۰ 🔹در این نوشتار درباره این مدارس مطالب سودمندی آمده است: و چندین مدرسه دیگر. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 ۱۰ جمادی‌الثانی سالگرد وفات آیت الله در سال ۱۳۵۹ق برابر با ۱۳۱۹ش 🍃ایشان در تهران در سکونت داشت و از دروس فقه و اصول دو‌تن از شاگردان شیخ انصاری یعنی و بهره برد و در معقول نزد زانوی تلمذ زد. ✨بعدها که خود از اساتید مبرز سطح در حوزه تهران شد، گفته‌اند که هزار فاضل مجتهد و قریب الاجتهاد از محضرش استفاده کرده‌اند. ایشان در نیز اقامه جماعت می‌فرمود. 📖از آثار ارزشمند وی باید به کتاب اشاره کرد که شرح مبسوطی است بر رسائل شیخ انصاری. 🔹پیکر مطهر وی در جوار آرمیده‌است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ آیت‌الله در تهران از دروس فقه و اصول و حکمت بسیاری از اساتید این فنون استفاده کرد. اساتید ایشان در : شهید آیت‌الله ، ، ، ، و . آیت‌الله درباره مرحوم مینویسد: «به معرفی مرحوم ، خدمت مرحوم حاج شیخ مهدی مازندرانی که در معقول از تلامیذ آقا میرزا حسن کرمانشاهی وآقا میر شهاب‌الدین تبریزی و در منقول از شاگردان حاج شیخ فضل‌الله نوری وآقا سید عبدالکریم مدرس وآقا سید محمدکاظم یزدی و شیخ الشریعه اصفهانی بود، شروع به قرائت شرح منظومۀ حکیم سبزواری و مکاسب شیخ اعظم نمودم... ✨حاج شیخ مهدی خیلی منظم و مرتب درس خوانده بود و آنچه را که خوانده بود از عهدۀ تدریس آن برمی‌آمد و از بیانی فصیح نیز برخوردار بود. ✨... شخصاً مردی متقی و پرهیزکار و بی‌علاقه به شهرت و خودنمایی بود. اسلام و تشیع در روح او ریشه دوانده بود؛ لذا با تمام هویت معتقد به مبدأ و معاد و متحقق به قواعد عقلی و فلسفی و عقاید دینی و متمحض در سلک توحید و اهل عبادت و پایبند به نوافل و ادعیه و اوراد بود. چون منزوی از خلق بود، بدبین بود. شاید چیزهایی می‌دانست و می‌گفت که ما نمی‌دانستیم. به قول استاد علامه آقای مطهری: مثل اینکه حرف‌های حاج شیخ مهدی روی میزان بوده است و راست از کار درمی‌آمد.» 🍂این حکیم و فقیه بزرگ در تاریخ ۱۰ جمادی‌الثانی ۱۳۷۸ق/ ۳۰ آذر ۱۳۳۷ش دار فانی را وداع گفت. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ردیف نشسته، نفر وسط مرحوم سید کاظم عصار در کنار . نفر اول از چپ: دکتر محمود شهابی در لباس روحانیت. نفر اول از راست ادامه👇👇👇👇 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 ردیف نشسته، نفر وسط مرحوم سید کاظم عصار در کنار #بدیع_الزمان_فروزانفر. نفر اول از چپ: دکتر محمود ش
✍در مقاله آقای سیدمرتضی حافظی منتشر شده در وب‌سایت مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر آمده است: «مؤسسه وعظ و خطابه که وابسته به دانشکده معقول و منقول دانشگاه بود‌، کار رسمی خود را از مهر سال 1315 آغاز کرد. ‌این مؤسسه که برای تربیت اکابر بود، از میان وعاظ و اهل منبر سراسر کشور، کسانی را که دارای شرایط لازم بودند‌، انتخاب کرد و به استخدام وزارت معارف درآورد.. هدف اصلی رژیم رضاخان از ایجاد مؤسسه وعظ و خطابه، تربیت روحانیان درباری به‌منظور ترویج افکار و اندیشه‌های خود بود.» 🔹راقم این سطور گوید: در اینکه هدف رضاخان از تأسیس مؤسسه وعظ و خطابه «تربیت روحانیان درباری به‌منظور ترویج افکار و اندیشه‌های خود بود» تردیدی نیست، اما در تصویر بالا که در ضمن همین مقاله منتشر شده‌ و مربوط به اساتید و دانشجویان این موسسه است، چهره‌هایی می‌بینیم که نمی‌توان آنها را روحانیون درباری دانست. حتی نمیتوان گفت این افراد، شخصیت‌های ساده‌لوحی بوده‌ و فریب ظاهر امر را خورده‌اند، چراکه اغراض رضاخان واضح‌تر از آن بوده که شخصیت‌هایی چون آیت‌الله یا درک واقعیت نکنند، چنانکه عده قابل توجهی از روحانیون هم همکاری نکرده و مجبور به برداشتن عمامه شدند. ما نمونه‌های دیگری از همکاری مرحوم عصار با دستگاه حاکمیت پهلوی می‌بینیم. یک تحلیل این است که این بزرگوار و امثال وی با هدفی مقدس در سیستم آموزشی و علمی طاغوت حضور داشته‌اند‌ و هدفشان تعلیم و تربیت و هدایت‌گری نخبگان و افراد مستعد بوده است. ⁉️تحلیل شما چیست؟ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تصویر بالا: در حال گفتگوی مطبوعاتی در منزل خویش. تصویر پایین: فرزندان شهید نواب صفوی. استاد : نه منبع درآمد ثابتی داشتند و نه افرادی که از نظر مالی، مراقب آنها باشند. آنها با اعتقاد راسخ دینی خود و با توکل به خدا، دست به کار می‌شدند و اصلا در این فکر نبودند که همان غذای مختصرشان را چگونه تأمین کنند! از کسانی که تا حدی به آنها می‌رسید، حاج صرافان اصغری بود ــ که در سرچشمه تهران، مغازه کفاشی داشت ــ ولی بعدها، او هم از آنها برگشت! خانواده‌هایشان هم مثل خودشان، در به در و دائم بین مشهد، تهران و قم، در تردد بودند! بعد از اعدام آنها، از دارایی‌های شهید نواب و یارانش، صورت‌برداری کردند که من آن را در جلد دوم «نهضت روحانیون ایران» و کتاب «نقد عمر» آورده‌ام که به خوبی وضعیت زندگی ایشان را نشان می‌دهد. حجت‌الاسلام : سال ۱۳۲۷ یک سید لاغراندامِ نورانی را دیدم که شال سبزی به سر بسته بود. میهمان پدرم بود. مرا که دید، صدایم زد و در آغوشش گرفت و با من خوش و بش کرد. بعد هم گفت: «پسرعمو! سعی کن یاور قرآن و امام زمان(عج) باشی، امروز قرآن خیلی غریب است!». چهره و صدایش، حسابی مسحورم کرد! پدرم دو تا اتاق در منزلمان را در اختیار ایشان گذاشت تا با همسرشان، در آنجا زندگی کنند. بعدها که و ازدواج کردند، همگی با هم منزلی را در دولاب اجاره کردند که چهار اتاق داشت. هریک خانواده، در یک اتاق زندگی می‌کردند و اتاق چهارم را هم برای پذیرایی از خبرنگاران و میهمانان کنار گذاشته بودند. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ دیروز فرصتی شد تا به سری بزنم و آنچه را در کتاب در احوال آیت‌الله نوشته‌ام را در ذهن مرور کنم. 🔹مرحوم حجت‌الاسلام که در روزگار کودکی در آن نقطه زندگی می‌کرد به اینجانب می‌گفت: آن روز را که مرحوم برهان سوار بر اسب به این محل آمد به خاطر دارم. اینجا همه مزارع کشاورزی بود. آقای برهان نظری انداخت و همین نقطه را برای بنای مسجد لرزاده انتخاب کرد. 🔹روبروی مسجد کوچه‌ای بن‌بست به نام بن‌بست برهان است و سر کوچه هم خانه‌ای از متعلقات مسجد. سابقه از اهل محل شنیده بودم خانه مرحوم آقای برهان در همین کوچه قرارداشته است. همان خانه‌ای که در اندرونی‌اش ایشان با خانواده و ۱۴ فرزندش زندگی می‌کرد و بیرونی اش هم محل رفت و آمد عموم مردم بود و درب آن همیشه به روی همگان گشوده بود. 📚پی‌نوشت‌: چاپ کتاب عالم ربانی به پایان رسیده و ان شاء الله قصد دارم مطالبی بر آن بیفزایم و با تغییراتی در محتوا برای چاپ جدید و‌ ان شاء الله با کیفیت بهتر مهیا کنم. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 (ره) در بدو ورود به در میان استقبال پرشور علما و روحانیون تهران و دیگر نقاط کشور 🗓 ۱۲ بهمن سالروز ورود حضرت امام(ره) به میهن اسلامی گرامی باد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 (ره) در بهشت زهرا(س) 🔹آیات ، و حجت‌الاسلام از علمای تهران در محضر حضرت امام حضور دارند. 🗓 ۱۲ بهمن سالروز ورود حضرت امام(ره) به میهن اسلامی گرامی باد 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📖 فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی (ره) کتابی است جامع که به زندگینامه علمای همراه با نهضت امام خمینی از جمله بخشی از روحانیون تهران می‌پردازد. 🔹این کتاب ارزشمند در قطع رحلی از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیت‌الله پس از حادثه ترور در تیرماه ۵۸ ایشان در بیان دلایل ترور خود با اینکه جزء رجال سیاسی نبودند، می‌فرمایند‌:
تاریخ حوزه طهران
📷 آیت‌الله #سید_رضی_شیرازی پس از حادثه ترور در تیرماه ۵۸ ایشان در بیان دلایل ترور خود با اینکه جزء
📷 آیت‌الله پس از حادثه ترور در تیرماه ۵۸ 🔹ایشان در بیان دلایل ترور خود با اینکه جزء رجال سیاسی نبودند، می‌فرمایند‌: ✨من در گاهی اوقات نوشته‌های گروه فرقان را نقد و بررسی می‌کردم... الان که فکر می‌کنم، می‌بینم اینها در مسجد شفا رفت و آمد داشتند. دستگاه کپی (استنسیل) داشتند و من رو در رو مطالبشان را نقد می‌کردم. ... ✨مطلب دیگری‌که دشمنان را حساس کرد، این بود که آن زمان آقای از طرف مرحوم حکم ریاست تمام را داشت، بدون اطلاع قبلی من‌را به‌عنوان رئیس کمیته منطقه 3 اعلام کردند. تهران به 14 کمیتة انقلاب تقسیم شده بود که از مناطق مهم آن کمیته منطقه 3 بود و مسجد شفا هم جزء آن منطقه بود. ... ✨عامل بعدی‌که دشمنان را نسبت به بنده حساس کرد، نامزدی مجلس خبرگان بود که از طرف در سال 1358 اعلام شد. در این مورد هم هیچ‌کس با من صحبت نکرده بود و من واقعاً اطلاع نداشتم! چند روز قبل از اعلام کاندیداتوری اول، یکی از دکترهای آشنا که شاید لازم نباشد نامش را ببرم، به من تلفن کرد که حاج‌آقا تبریک می‌گویم. گفتم: برای چه تبریک می‌گویی؟ گفت: در روزنامه اطلاعات کاندیداتوری شما و چند نفر از علمای تهران را برای خبرگان اول اعلام کرده‌اند. ✨اتفاقاً به یکی از آقایان مؤثر در جامعة روحانیت مبارز گفتم: آخر چرا شما به من اطلاع ندادید. گفت: برای چه به شما بگوییم؟ ما می‌خواستیم و علاقه داشتیم تو انتخاب شوی والّا دلیلی نداشت که به شما بگوییم؛ منظور ما این نبود که شما علاقه‌ای به این پست و سمت داری یا نه. بعداً فهمیدم که ظاهراً این کار را به دستور امام انجام داده‌اند. به‌هر‌جهت این هم دلیل دیگری برای ترور بنده بود. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷آیت‌الله مهدوی کنی در کنار شهید مطهری در یکی از راهپیمایی‌های انقلاب 🔹 و اندیشه تأسیس دانشگاه پیش از انقلاب 📖آیت‌الله مهدوی کنی در خاطرات خود می‌فرمایند‌: ما قبل از انقلاب با دوستانی که در انقلاب بودند مانند مرحوم مرحوم و به فکر تاسیس یک دانشگاه اسلامی بودیم. تاسیس چنین دانشگاه اسلامی ضروری به نظر می رسید و اساسنامه آن هم قبل از انقلاب تدوین شده بود. منتها اجازه نمی داد که ما دانشگاه تاسیس کنیم. ما حتی در زندان هم که بودیم اندیشه تشکیل دانشگاه را داشتیم چون میدیم بچه هایی که به دانشگاه میروند از آنجا که محیط اکثر دانشگاه ها اسلامی نبود بسیاری از آنها منحرف می‌شدند... دو سه سال بعد از انقلاب که تا اندازه‌ای بحران ها کاسته شد و گرفتاریهای ما نیز کمتر شد، دوستان به فکر افتادند که این ایده های که قبل از انقلاب داشتیم عملی شود. لذا هیئت موسس و هیئت امنایی برای جامعه تشکیل شد. تا آنجا که یادم می آید ، ، ، ، بنده و از آغاز در جریان کار بودیم. بعدها از طرف ایشان در جلسات شرکت می کردند. 📚خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی ص۳۹۶ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 از راست: ، آیات عظام ، ، و در حیاط منزل مرحوم دوانی 🍃خاطره جالب استاد علی دوانی از جشن ولادت حضرت زهرا (س) در : 🔹«شبی به مناسبت سالروز ولادت حضرت فاطمه زهرا در مدرسۀ مروی جشن مفصلی بود. تمام صحن مدرسه مملو از طلاب و علما و کسبه و تجار بود. زن‌های محله هم در پشت‌بام مدرسه اجتماع کرده بودند. منبری در کنار حوض مدرسه بود و مداحان مداحی می‌کردند. در آخر، حاج از وعاظ مشهور قدیمی تهران که می‌گفتند آقای فلسفی روش او را دنبال می‌کرده، در پلۀ دوم منبر ایستاده، شروع به سخنرانی کرد. در اثنای سخنرانی او، بهلول که در تهران معروف بود، با قیافۀ خاص خود، بلند قد، سرخ و سفید و چشمانی ریز، با شارب پرپشت، کلاه بوقی بلندی بر سر و قبایی پشمی به تن، با ریشی پرپشت و موی آشفته برخاست و مدتی دور حوض چرخید. چند بار به او گفتند بنشین، ولی او ننشست. حاج میرزا عبدالله هم گفت بنشین که در این هوای سرد به حوض می‌افتی، اما بهلول گوش نکرد و به قدری چرخید تا یک دفعه افتاد توی حوض. مجلس به‌هم خورد و صدای بگیرید بگیرید، بهلول خفه شد، از هر جا به گوش می‌رسید. خود بهلول هم که یا شنا بلد نبود، یا تعمد داشت، توی آب غَلت می‌خورد و کمک می‌طلبید. حاج میرزا عبدالله ناچار از منبر پایین آمد و درحالی‌که تف و لعنت به بهلول نثار می‌کرد، از مدرسه خارج شد. می‌گفتند بهلول از منبری‌ها و بعضی از رجال، حق و حساب می‌گیرد.» 📚 ص۱۶۷ 🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 مرحوم حجت‌الاسلام ملکی در کنار و اعضای کمیته منطقه ۱ تهران در ✍ پس از پیروزی انقلاب و با شکل‌گیری ، در منطقه شمال تهران حجت‌الاسلام و حجت‌الاسلام دین‌پرور مسئولیت یکی از کمیته‌های محلی را برعهده داشتند. در این منطقه شش کمیته محلی وجود داشت که چندی بعد با هم ادغام شد و به حکم فرماندهی این کمیته مرکزی به مرحوم ملکی که خود تولد یافته شمیران بود و در همان منطقه نیز به تبلیغ دین و مبارزه اشتغال داشت واگذار شد. 🕌 @tarikh_hawzah_tehran