eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
5.3هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: یکشنبه - ۲۶ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Sunday - 17 December 2023 قمری: الأحد، 3 جماد ثاني 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام 🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها) ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)، 11ه-ق 📆 روزشمار: ▪️10 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️17 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️26 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️27 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️29 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
✨ امامـ رضـا عليه السّلامـ «ان فاطمة صديقة شهيدة» «همانا فاطمه راستگو و شهيده است». 🥀 📚 اصول كافى، ج۳، ص۴۷۵
شهیدی_که_پرچم_آقارا_باخون_خودرنگ_کرد توی تبلیغـات بود و نقـاشی می ڪشید قـرار شد بـارگاه ملڪوتی امـام حسيـن(ع) رو روی دیــوار نقــاشی ڪنه.... نزدیڪای غـروب ڪارمون تقریبا تمـوم شد محمدجواد در حال رنــگ ڪردن پــرچــم حــرم امام حسين(ع) گفت: "حیفه این پرچم باید با رنـگ بشـه... هنــوز جمله اش تمـوم نشده بود ڪه صـدای سوت خمپـاره پیچید... بعد از انفجـار دیدم ترکش خمپاره به سر محمدجواد خـورده و خــون ســرش دقیقا به پــرچـم حــرم امام حسین (ع) پــاشیــده.... ...🌷🕊
صلوات خاصه حضرت زهرا سلام الله علیها اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَى الصِّدِّيقَةِ فاطِمَةَ الزَّكِيَّةِ، حَبِيبَةِ حَبِيبِكَ وَنَبِيِّكَ، وَأُمِّ أَحِبَّائِكَ وَأَصْفِيائِكَ، الَّتِي انْتَجَبْتَها وَفَضَّلْتَها وَاخْتَرْتَها عَلَىٰ نِساءِ الْعالَمِينَ . اللّٰهُمَّ كُنِ الطَّالِبَ لَها مِمَّنْ ظَلَمَها وَاسْتَخَفَّ بِحَقِّها، وَكُنِ الثَّائِرَ اللّٰهُمَّ بِدَمِ أَوْلادِها . اللّٰهُمَّ وَكَما جَعَلْتَها أُمَّ أَئِمَّةِ الْهُدىٰ، وَحَلِيلَةَ صاحِبِ اللَِّواءِ، وَالْكَرِيمَةَ عِنْدَ الْمَلإِ الْأَعْلىٰ، فَصَلِّ عَلَيْها و عَلَىٰ أُمِّها صَلاةً تُكْرِمُ بِها وَجْهَ أَبِيها مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَتُقِرُّ بِها أَعْيُنَ ذُرِّيَّتِها، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِّي فِي هٰذِهِ السَّاعَةِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ وَالسَّلامِ
https://EitaaBot.ir/counter/vx0 ختم صلوات هدیه به چهارده معصوم. خانم حضرت زهرا.س سلامتی وتعجیل درفرج آقا ومولامون. .سلامتی حضرت آقا...شهدا.. اموات..🌸🌸🌸 وآزاد سازی قدس شریف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره‌ مادر شهید خلیلی از بوی پیراهن خونی شهید 🌹 1‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷🌷🌷
نماز سکوی پرواز 07.mp3
3.48M
7 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣اغلب انسان ها، به این حسرت،در قیامت دچار خواهند شد؛ 🔻 کاش پرواز با نماز را می آموختم🔻 تا دیر نشده... از این حسرت کشنده، خلاص بشیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اطلاعیه به شهادت رسیدن مادری جوان و سیلی خورده...😭🥀🍂 @tashahadat313
🌹شهید محمدرضا لاري نجفي متولد 1338/09/01کرمان شهادت : 1358/09/18تهران 💢نگاهی به زندگی شهید اول آذر سال ۱۳۳۸در شهر کرمان متولد شد. ‏وی بسیار مهربان بودوعشق به قرآن و تفاسیر و تحلیل در او موج می‌زد. او که جزو دانشجویان پیرو خط امام بود و در رشته کامپیوتر تحصیل می کرد، از بدو ورود به دانشگاه همواره در اعتراض های دانشجویی شرکت می کرد و شجاع و بی‌باک در مقابل گارد دانشگاه می‌ایستاد. 🔹‏او در دوره‌ای که کمتر کسی جرأت می‌کرد عکس یا اعلامیه امام(ره) را همراه داشته باشد، در تهران و کرمان به تکثیر و پخش اعلامیه و عکس امام(ره) اقدام می‌کرد. ‏شهید محمد رضا لاری نجفی بعد از پیروزی انقلاب به کرمان آمد و در حوزه های متعدد کمیته انقلاب اسلامی برای حفاظت از امنیت شهر خدمت کرد و شب‌های بسیاری بدون داشتن هیچ‌گونه سلاحی پاسداری داد. 🔹وی بسیار پایبند به اخلاق اسلامی بود و با همه افراد در هر پایه و مقامی که بودند با مهربانی رفتار می‌کرد و همین ویژگی بارز او سبب شد تا دانشجویان پیرو خط امام او را به عنوان مسئول واحد رزمی دانشگاه برگزینند. ‏محمد رضا تا پیش از شروع جنگ تحمیلی همواره تمامی فعالیت های گروهی سیاسی را زیر نظر داشت و از هرگونه حرکت مخالف شئونات اسلامی و مخالف موازین انقلاب جلوگیری می کرد. علاوه بر این در جهاد سازندگی و انجمن اسلامی دانشجویان فعالیت داشت ولی به دلیل آنکه کمیته دانشگاه بدون محافظ می ماند ایثارگرانه بیشترین زمان خود را به محافظت از کمیته دانشگاه اختصاص می‌داد تا این که همراه دیگر دوستانش برای تسخیر سفارت آمریکا رفت و به وظیفه خود عمل کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗مردی در آینه💗 قسمت6 موهای ژل زده و نیمه بلند ... تی شرت مشکی ... و ... حالت موها و چ
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗💗 قسمت 7 به صحنه جرم وارد نشوید.. قیچی آهن بر رو گرفتم و راه افتادم سمت پله ها ... اوبران از دور اومد طرفم ... پیداش نکردید، مگه ... با تعجب زل زد بهم ... از کجا فهمیدی ... - این مدرسه زیادی تمییزه ... زیادی ... با قیچی، قفل لاکر کریس رو شکست ... اولین چیزی رو که بعد از باز شدن اون در ... اصلاً انتظار نداشتم ... مواجه شدن با بوی اسپری خوش بو کننده فضا بود ... واسه یه پسر دبیرستانی زیادی مرتبه ... گفتی زیادی اینجا تمییزه منظورت همین بود. چند لحظه به وسیله های توش خیره شدم و اونها رو بالا و پایین کردم ... نه ... در بیرونی لاکر تازه رنگ شده ... اما نه توی این چند ساعت ... دسته کلیدم رو از جیبم در آوردم و خیلی سریع شروع کردم به تراشیدن رنگ روی در ... رنگ ها ورقه ورقه از روش کنده شد ... چی کار می کنی توماس... و دستم رو محکم گرفت ... - نظریه ام رو اثبات می کنم ... طبق گفته های مدیر و ظاهر این مدرسه ... هیچ خبری از گنگ های دبیرستانی نیست... اما به در لاکر نگاه کن ... قبلاً روش با اسپری طرح کشیده بودن ... طرحی که قطعاً کار خود مقتوله ... اما فکر می کنم خودشم پاکش کرده ... طوری بهم نگاه می کرد که انگار هیچ چیز از حرف هام رو نمی فهمید ... فکر می کنی از کادر مدرسه کسی توی قتل کریس تادئو نقش داشته... قطعاً مدیر و معاونش هر دو از مظنونین این پرونده بودن ... مدیری که من رو پیچوند و مؤدبانه تهدید کرد ... و داشت با آستانه تحملم بازی می کرد ... و نمی دونستم قتل اون دانش آموز براش مهم نبود یا به نحوی از این اتفاق خوشحال بود... و معاونی که پشت حالت هاش ... هزاران فکر و نظریه خوابیده بود ... اما هنوز برای به زبان آوردن هر حدسی زود بود ... توی حیاط ... سمت پارکینگ ... دوباره چشمم به خون روی زمین افتاد ... جنازه رو برده بودن و حالا فقط آثار جنازه بود روی زمینی که رنگ خون به خودش گرفته بود ... پاهام از حرکت ایستاد ... و نگاهم روی اون خون ها خشک شد ... هیچ وقت به دیدن این صحنه ها عادت نکردم ... برعکس ... برای من، هیچ وقت دیدن جنازه های غرق خون... تکه تکه شده ... زخمی ... سوخته ... عادی نشد ... چرا خشکت زده... صدای اوبران، من رو به خودم آورد ... هنوز گیجی از سرت نرفته یا اینکه یه چیز جدید پیدا کردی نگاهم رو از لوید گرفتم ... اما درست قبل از اینکه دوباره حرکت کنم چشمم به دختری هم سن و سال مقتول افتاد... با فاصله از نوار زرده به "صحنه جرم وارد نشوید" ... ایستاده بود ... نمی تونستم چشم ازش بردارم ... نه به خاطر زیبا بودنش ... اون تنها کسی بود که بین تمام آدم های اون روز ... با اندوه به صحنه جنایت نگاه می کرد 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💗مردی در آینه💗 قسمت8 اوبران اومد سمتم ... - چی شده توم ... به چی خیره شدی... اون دختر رو نگاه کن ... همون که تل مخمل زرد با موهای بلند قهوه ای داره ... بین تمام آدم هایی که امروز بهشون برخوردیم ... مطمئنم اون تنها کسیه که به خاطر کریس تادئو گریه کرده ... با حالتی بهم نگاه می کرد انگار داره به یه احمق گوش می کنه ... اما اون که رژ بنفش نزده ... حوصله اش رو نداشتم ... چرا باید با کسی حرف می زدم که فکر می کنه یه احمقم ... بدون توجه به اوبران راه افتادم سمت اون دختر تا متوجهم شد ... نأیستاد ... سریع شروع به حرکت کرد ... دو مرتبه صداش کردم اما با همون سرعت می رفت و بهم بی توجهی می کرد ... دویدم و از پشت کوله اش رو کشیدم ...نمی خوای بشنوی یا واقعاً کری. توی این فاصله لوید هم رسید ... من، لوید اوبران هستم و ایشون همکارم توماس مندیپ از واحد جنایی ... میشه چند لحظه با شما صحبت کنیم... کیفش رو دوباره گذاشت روی شونه اش ... و در حالی که سعی می کرد صداش رو کنترل کنه و خودش رو مسلط و بی تفاوت نشون بده ... یه قدم عقب رفت ... 🥺من چیزی نمی دونم ... چند بار دیده بودمش اما اصلاً نمی شناختمش ... اونجا هم ایستاده بودم ... عین بقیه ... می خواستم ببینم چه خبره ... فقط همین ... دوباره کیفش رو جا به جا کرد ... عصبی شده بود و اون بند کیف واسش نقطه تعادل ... دوست بودید یا محبتت یه طرفه بوده... پاش بین زمین و آسمون خشک شد ... و برگشت سمتم ... چی چشم هاش توی حیاط دبیرستان، دو دو می زد ... می ترسید ... یا نگران بود... حالت جدی به خودش گرفت ... کمی هم تهاجمی ... آشفتگی درونش رو بین اون حالت ها مخفی کرد ... گفتم که من اصلاً اون رو نمی شناختم ... پس چرا به خاطرش گریه کردی ... خوب پاک شون نکردی ... هنوز جای اشک ها گوشه چشمت مونده ... جمله تمام نشده یهو دستش رو آورد بالا سمت چشمش ... پوزخند معناداری صورتم رو پر کرد ... و سرم رو جلو بردم ... تقریباً نزدیک گوشش به این چیزی که تو الان خوردی میگن گول ... و این حرکتی که کردی یعنی تمام مدت، حق با من بود ،حالا جواب سؤال هام رو میدی یا می خوای یه بار دیگه تکرارشون کنم ادامه دارد.... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 اگر یک نفر مامانتو اذیت کنه چیکار می کنی؟❗️... 💔امان از دل زینب... و فرزندان مولا التماس دعای فرج و شهادت
⤴️فرازی از وصیت‌نامه شهید مدافع‌حرم رضا حاجی زاده من از مردم ایران می‌خواهم تفرقه‌اندازی نکنید، باهم متحد باشید ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ● شهیدمحمد استحکامی فرزند مهدی در تاریخ ۱۴ تیرماه، سال ۱۳۶۲ در جهرم دیده به جهان گشود. ● شهید محمد استحکامی بسیار ساده زیست، به دیگران کمک می کرد ، نسبت به غیبت و خمس دادن از ویژگی‌های بارز شهید_استحکامی بود. به گفته همسر بزرگوار شهید؛ « هرزمان که سال خمسی می رسید من به محمد می گفتم ما که چیزی نداریم که خمس بدهیم، اما محمد ختی حبوبات داخل کابینت آشپزخانه را هم حساب می کرد و خمس مالش را می داد. ● شهید_استحکامی هیچگاه از مأموریت هایش به همسر خود چیزی نمیگفت ، چند روز قبل از رفتن به مأموریت آخر به همسرش می گوید باید صبورتر از دیگر دفعات باشی .همسرش می گوید همیشه محمد را لایق شهادت می دانستم و برایش آرزو می کردم شهید بشود ولی هرگز گمان نمی کردم که به این زودی شهید شود. ‌● سرانجام در تاریخ ۲۷ مهرماه، سال ۱۳۹۴ در مبارزه با تکفیری های ت روری س ت در دفاع از حرم حضرت عقیله بنی هاشم (س) به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. این شهید بزرگوار در عصر روز تاسوعا در جوار گلزار شهدای رضوان جهرم به خاک سپرده شد. ● همانطور که امام خمینی (ره) فرمودند:« پیرو ولایت فقیه باشید تا به مملکت و اسلام ضربه نخورد. اصل ولایت فقیه اصل بسیار مهمی است که همه کسانی که به خدا و اهل بیت (ع) اعتقاد دارند باید توجه ویژه به آن داشته باشند. 🌷
عکاسی که عکس شهادت می‌گرفت!! اعزام سپاه محمد ﷺ بود و طبق معمول داشتم عکس می‌گرفتم گفت: «اخوی! یک عکس هم از ما بگیر» گفتم: اگه عکست را بگیرم شهید میشوی‌ها! خندید و آماده شد ، عکسش را گرفتم اسمش «محمدحسن برجعلی» بود و در همان اعزام هم شهید شد این همان عکس است ... عکاس : حسن شکیب‌زاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢شهادت هنر مردان خداست 🔹شهید والا مقام در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا امد . او فردی مومن و صادق و راستگو بود . بسیار خانواده دوست بود به واسطه علاقه زیاد به دین مبین اسلام و انقلاب به صف همرزمان خویش در عرصه امنیت پیوست و در امر پذیرش مسوولیت فداکاری و رشادت خویش را به نمایش گذاشت . 🔹تنها فرزند خانواده بود شهید گرانقدر توسط منافقین و اشرار مورد ضرب و شتم قرار گرفت و در بیمارستان ناجا بستری شد و اعلام کردند که وقتی خوب بشوم از انها شکایتی نمیکنم که این نشان از گذشت و بزرگواری ایشان را داشت . در آخرین لحظات زندگی پربارشان سفارش فرزندانش را بسیا ر کرد . همسرشان میگوید هر وقت مشکلی داریم و ناراحت هستیم شهید به خوابمان می آید و من را به آرامش و توکل به خدا دعوت میکند . 🔹شهید گرانقدر در عرصه مبارزه با ضد انقلاب جهت مبارزه با مخالفین نظام وارد کاروزار گردید که توسط منافقین کوردل به شدت مورد ضرب وشتم قرار گرفت و به علت شدت جراحات وارده در بیمارستان ناجا به شهادت رسید.
Reza Narimani - Rezghe Ashk.mp3
4.22M
•.{🍂🖤}.• آخه تو این زمونه کی مثل تو داره هوامو 🥀 مادر مادر مادر یا زهرا ....💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۲۷ آذر ۱۴۰۲ میلادی: Monday - 18 December 2023 قمری: الإثنين، 4 جماد ثاني 1445 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹مرگ هارون الرشید لعنة الله علیه، 193ه-ق 📆 روزشمار: ▪️9 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️16 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️25 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️26 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ▪️28 روز تا شهادت امام هادی علیه السلام
پیامبر اکرم (ص) : برترين اعمال بعد از اقامه نماز، شاد کردن دل مومن است، البته از طريقي که گناه در آن نباشد. 🍃المناقب، ج 4، ص 75🍃
ﻣﻴﮕﻔــﺖ : دوســـت دارم مثل حضــرت ابوالفضــل یه تیــر به چشــمم بخـــوره یکی به دستـــم! روز شهــادت (سلام‌الله‌علیها ) در عملیات کربلای ۵ با نام مادر ســادات شهید شد. پیکرش که امد، مــادرش قــبل از من خــودش را روی هاشــم انداخت. شیـــر زن بود. گــفت : مــادر شیرم حلالــت... امــــا مــن, تا چشـــم پاره و بازی شکافته اش را دیــدم, کمـــرم تــیر کشیــد, همانجا کنار تابوتــش روی زمین نشستم... ﺁﺧﺮ همانطور که می خواســت ﻣﺜﻞ ﺣﻀﺮﺕﻋﺒــﺎﺱ علیه‌السلام ﺷﻬﻴـﺪ ﺷـﺪ... 🏷راوی حاج علی اکبر اعتمادی(پدر شهید) ...🌷🕊
نماز سکوی پرواز 08.mp3
4.13M
8 🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ❣نماز، اصلی ترین پایه از پایه های دینداریه! 👌مراقب این ستون باش؛ که اگر تخریب شه... بقیه ستون ها هم، تخریب میشن.