•⊰❁⊱•﷽•❁⊱•
✍سلام. در #پازل جهان هستی هزاران تکه وجود دارد و هزاران جایگاه؛ مادر، پدر و جایگاه ایشان، خواهر، برادر، همسر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمه، دایی، خاله، دختر، پسر، آسمان، زمین، خورشید، ماه...
وقتی همه تکه ها در کنار هم و در جایگاه خودشان قرار گرفتند، زیبایی و نظم به نهایت خود می رسد.
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست.
شما اگر در کجا قرار بگیرید، پازل #جهان_هستی تکمیل خواهد شد؟
مطمئن باشید اگر نباشید، این پازل ناقص می شود.
برای یافتن جای خودتان در پازل باید #نقشه_خوانی کنید.
مثلاً سه ضلع نقشه خوانی:
۱. شما چگونه اید؟(خودشناسی و کشف میزان ارتباط با #خدا و چیستی فطرت و چگونه از مواهب #امام_زمان علیه السلام بهره ببریم؟)
۲. برای خانواده چگونه اید؟(نقش آفرینی شما برای خانواده چگونه باشد که موجب رضایت #امام_زمان علیه السلام شود؟)
۳. به کسب چه مهارت هایی برای یک زندگی عاقلانه و زیبا نیاز دارید؟
میزان انس با #قرآن_حکیم در کسب دانش و مهارت های مورد علاقه شما چه اندازه است؟
#رضایت_امام_زمان عج
#اوقات_فراغت
#قرآن_محوری
#کشف_استعداد
#موفقیت_بزرگ
خوبه این کتاب را نیز ببینید👇
@toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱•
✍سلام. در #پازل جهان هستی هزاران تکه وجود دارد و هزاران جایگاه؛ مادر، پدر و جایگاه ایشان، خواهر، برادر، همسر، پدر بزرگ، مادر بزرگ، عمه، دایی، خاله، دختر، پسر، آسمان، زمین، خورشید، ماه...
وقتی همه تکه ها در کنار هم و در جایگاه خودشان قرار گرفتند، زیبایی و نظم به نهایت خود می رسد.
جهان چون زلف و خط و خال و ابروست
که هر چیزی به جای خویش نیکوست.
شما اگر در کجا قرار بگیرید، پازل #جهان_هستی تکمیل خواهد شد؟
مطمئن باشید اگر نباشید، این پازل ناقص می شود.
برای یافتن جای خودتان در پازل باید #نقشه_خوانی کنید.
مثلاً سه ضلع نقشه خوانی:
۱. شما چگونه اید؟(خودشناسی و کشف میزان ارتباط با #خدا و چیستی فطرت و چگونه از مواهب #امام_زمان علیه السلام بهره ببریم؟)
۲. برای خانواده چگونه اید؟(نقش آفرینی شما برای خانواده چگونه باشد که موجب رضایت #امام_زمان علیه السلام شود؟)
۳. به کسب چه مهارت هایی برای یک زندگی عاقلانه و زیبا نیاز دارید؟
میزان انس با #قرآن_حکیم در کسب دانش و مهارت های مورد علاقه شما چه اندازه است؟
#رضایت_امام_زمان عج
#اوقات_فراغت
#قرآن_محوری
#کشف_استعداد
#موفقیت_بزرگ
خوبه این کتاب را نیز ببینید👇
آستان قدس رضوی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی
@toubaefaf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یمن محل حضور #امام_زمان عج است و بیشترین سرداران سپاه حضرت ایرانیان هستند.
مرحوم آیةالله آقامرتضی تهرانی ره
#جبهه_مقاومت
#ظهور
#فلسطین
بانوان عالمه و بزرگواری که خود راوی أحادیث أهلبیت علیهم السلام اند.
بازنشر پیام(۲۶۵)هزار و یک نکته پیرامون #حیاوعفاف👇
(به نام راویان در سند روایت و سپس به متن روایت توجه فرمایید و الگوهای فرهنگ #علم ، #حیاوعفاف را بشناسیم و بشناسانیم)
#علاّمه_مجلسی ره به سند خویش از بکر بن احنف، از #فاطمه دختر علی بن موسی الرضا علیه السلام و از #فاطمه و زینب و امّ کلثوم، دختران موسی بن جعفر علیه السلام و آنها از #فاطمه دختر امام صادق علیه السلام، از #فاطمه دختر امام باقر علیه السلام، از #فاطمه دختر امام سجاد علیه السلام، از #فاطمه و #سکینه دختران امام حسین علیه السلام و آنها از امّ کلثوم دختر علی علیه السلام، از #فاطمةالزهراء دختر #رسول_خدا صلی الله علیه وآله وسلم، از #رسول_خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت می کند که فرمود:
«در #معراج که به آسمان رفتم، وارد #بهشت شدم و به قصری از جواهر سفید رسیدم. این قصر دری داشت که با دُرّ و یاقوت تزئین شده بود و بر آن در پرده ای آویخته بود که چون سرم را بلند کردم، دیدم نوشته است: «خدایی جز #الله نیست، #محمّد صلی الله علیه وآله وسلم پیامبر خدا و #علی ولی و سرپرست مردم است.»
بر پرده، این عبارت به چشم می خورد که: « #خوشابه_حال_شیعیان_علی »
وارد آن قصر شدم، پس در برابرم قصری دیگر دیدم از عقیق که دری از نقره و پرده ای بر آن قرار داشت. سرم را بلند کردم، این جمله را دیدم: «#محمّد پیامبر خداست و #علی وصیّ مصطفی.»
و همچنین نوشته بود: «#شیعیان_علی را به سرشت پاک بشارت ده».
پس وارد قصر شدم، که ناگاه مقابلم قصری دیگر از زبرجد ظاهر شد که از آن زیباتر ندیده بودم. بر آن قصر دری بود از یاقوت سرخ که بالای آن لؤلؤ به چشم می خورد و روی در پرده ای قرار داشت. پرده را بالا زدم و این جمله را روی آن نوشته شده یافتم: «#شیعه_علی همان رستگارانند». به جبرئیل گفتم: این قصر از آنِ کیست؟ او گفت:
#یامحمّد ! متعلّق به #علی وصی و پسر عمویت! مردم در روز قیامت پابرهنه و عریان محشور می شوند، جز شیعیان #علی ؛ مردم در صحنه محشر به اسم مادرانشان خوانده می شوند، غیر از شیعیان #علی که به نام پدرانشان خوانده می شوند؛ زیرا آنها #علی را دوست داشته اند و به این خاطر، سرشتشان پاک گردیده است.»
بحارالانوار، باب فضل الشّیعه، ج۶۵
@toubaefaf
نگاهی به زندگی #حضرت_سکینه_بنت_الحسین سلام الله علیهما [1]
#حضرت سَکینه دختر امام حسین علیهماالسلام و مادرش رباب دختر امری ءالقیس است. نامش را امینه، امنیه و آمنه ذکر کرده اند و لقب وی را سکینه نهاده اند که به معنی وقار و سکون است.
سکینه همسر عبدالله اکبر، فرزند امام حسن و پسر عموی اوست که در روز #عاشورا همراه #امام_حسین علیه السلام به شهادت رسید.
از زمان ولادت حضرت سکینه علیها السلام اطلاع دقیقی در دست نیست؛ اما با توجه به فرمایش #امام_حسین علیه السلام خطاب به وی که فرمود: «تو بهترین بانوانی!» در می یابیم که وی در کربلا بانویی رشیده بوده و بین ده تا سیزده سال، سن داشته است.(1) آن حضرت حدود هفتاد سال عمر کرد و در سال 117 ق. در مدینه و بنابر قولی در راه حجّ عمره از دنیا رفت.(2)
خواهر سکینه، فاطمه و برادرانش امام زین العابدین، حضرت علی اکبر و عبدالله (علی اصغر) علیهم السلام اند.
رباب کیست؟
رباب همسر گرانقدر امام حسین علیه السلام، مادر عبدالله و سکینه و از زنان شایسته و نامدار تاریخ اسلام است. وی بانویی فاضله و محدّثه بود که همراه امام حسین علیه السلام و فرزندانش در کربلا حضور داشت. وی شاهد شهادت همسر و طفل شیرخواره اش بوده و رنج و مشقّات سفر کربلا را تحمّل نموده است. او وظیفه سنگین خویش را آن طور که مورد رضایت خدا و فرزند پیامبر بود، انجام داد. وی پس از آن به عنوان اسیر همراه دیگر زنان و دختران کاروان حسینی به کوفه و شام برده شد و در نهایت، به مدینه آمد و در آنجا اقامت گزید. رباب که از بهترین زنان عصر خویش بود، نزد امام حسین علیه السلام منزلتی عظیم داشت و شدّت علاقه امام به وی، به قدری بود که حضرت فرمود:
«من خانه ای را که سکینه و رباب در آن ساکنند، دوست دارم. علاقه مند به ایشان هستم و مال خود را برایشان خرج می کنم.»(3)
در مقابل، رباب هم که افتخار همسری امام حسین علیه السلام را داشت، این ارزش را حفظ نمود و بعد از واقعه عاشورا و شهادت همسرش با اینکه خواستگاران فراوانی داشت همه را رد کرد و گفت:
«پس از فرزند #رسول_خدا صلی الله علیه وآله وسلم همسری بر نمی گزینم.»(4)
او به تحقیق دریافته بود که هیچ کس نمی تواند همانند امامباشد و درس هایی را که او از مکتب انسان ساز حسینی فرا گرفته بود، دوباره برایش زمزمه کند. رباب به امام حسین علیه السلام بسیار وفادار بود و در حمایت و تبعیت از آن حضرت، زندگی کرد و پس از شهادت جانگدازش همراه دخترش سکینه، خیمه عزا برپا نمود و به اقامه عزای آن امام همام پرداخت. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:
«هنگامی که امام حسین علیه السلام شهید شد، همسر آن حضرت، رباب، برایش مجلس سوگواری برپا نمود و همراه زنان و خدمتگزارانش چنان گریه کرد که اشک چشمانش خشک گردید.»(5)
غم و اندوه فقدان امام سبب شده تا رباب یک سال پس از واقعه عاشورا از دنیا برود.
علاّمه مامقانی، رباب را در زمره زنان راوی حدیث نام برده و می نویسد:
«نسبت به روایت وی، نهایت اعتماد است.»
یکی از مورّخان معاصر می گوید: او یکی از شاعران عرب و از برترین و برگزیده ترین زنان عصر خویش بود.(6)
رباب وقتی سر امام را در مجلس ابن زیاد مشاهده کرد، به شدّت منقلب شد و بنابر درخواستش هنگامی که سر را به او دادند، در آغوش گرفت و بوسید، از داغ امام گریست و اشعاری را زمزمه کرد که ترجمه اش چنین است:
آه! حسین من که از دستم رفت و داغش تا ابد بر دلم ماند. در کربلا نیزه ها به او هجوم آورده و تنش را به خاک و خون کشید. خداوند، جنایتکاران کربلا را سیراب نگرداند!(7)
مرثیه دیگر رباب در غم از دست دادن همسرش این گونه است:
آنکه را که فروغ بخش عالَمی بود، به خاک و خون افکندند و تنِ بی سر او را دفن کردند. خداوند، پاداش بسیار به تو عطا کند ای نواده رسول خدا! که با عزّت و شرف، سالار شهیدان گشتی و از خسران دور بودی! تو برای من کوهی بلند افراشتی که در پناهت آرام بودم و الطافت نسبت به ما قطع نمی شد. اکنون که تو رفتی، پدر یتیمان چه کسی باشد؟ و دستگیر محرومان که خواهد بود...؟(8)
عبدالله، برادر سکینه
عبدالله فرزند دیگر رباب و برادر سکینه علیها السلام است. امام وقتی یاران و افرادی از خانواده اش به شهادت رسیدند، تنها ماند و دیگر امیدی به یاری کسی نداشت، بنابراین برای خداحافظی به جانب خیمه ها آمد و اهل و عیالش را به صبر دعوت نمود و از آنها خواست قضا و قدر الهی را بپذیرند و از اطاعت پروردگار دل خوش باشند. وی سپس طفل شیرخواره اش را طلبید تا برای آخرین بار او را ببیند. #حضرت_زینب علیها السلام عبدالله را نزد امام علیه السلام آورد. آن حضرت فرزندش را به آغوش گرفت و گونه هایش را بوسید. هنوز وداع امام به پایان نرسیده بود که ملعونی از لشکر دشمن، گلوی عبدالله را نشانه گرفت و با تیر جفا پیکرش را به خون آغشته کرد....
[2]
امام که از جسارت دشمن و شهادت مظلومانه آن طفل دل آزرده شده بود، مشتش را از خون گلوی او پر نمود و به طرف آسمان پاشید و فرمود:
«خداوندا! این مصیبت بر من آسان است، چون که در معرض دید تو است.»(9)
امام حسین علیه السلام برای دفن عبدالله قبری حفر کرد و تنِ غرقه به خونش را به خاک سپرد. نگاه پرمهر و غمبار سکینه و مادرش در وداع با قربانی شش ماهه، عظمت این مصیبت را دو چندان نمود.
#امام_زمان علیه السلام در «زیارت ناحیه مقدّسه» می فرماید:
سلام بر عبدالله شیرخوار که او را هدف تیر قرار دادند و در آغوش پدر به قتلش رساندند. خدا لعنت کند حرملة بن کاهلی را که تیر به سویش انداخت...
گلستان فضایل
حضرت سکینه سلام الله علیها از چشمه زلال دانش و معرفت امام حسین علیه السلام جرعه ها نوشید و به درجه ای از ایمان و باور دینی رسید که امام در توصیفش می فرماید:
غالب (اوقات) بر سکینه چنین است که با تمام وجود محو جمال ازلی است. ایّامش غرق در عبادت و راز و نیاز با پروردگار سپری می گردد.(10)
این تعریف، بیانگر مقام برجسته دختر امام حسین علیه السلام در راستای یقین به پروردگار متعال و گسستن از مشغولیات و دلبستگی های دنیای فانی است.
حضرت سکینه، گوهری مستور در #صدف_عفّت_وحیا و آراسته به اخلاق محمّدی است.
وی شأنش بالاتر از مدح ستایشگران و مقامش والاتر از وصف دوستداران است؛ زیرا او در کنف حمایت بزرگانی چون پدر و برادر رشیدش امام زین العابدین و حضرت علی اکبر علیهم السلام قرار داشت و راه تعالی روح و مبارزه با نفس را از آنها فرا گرفته بود.
یکی از نویسندگان معاصر آورده است: «سکینه بانویی جلیل القدر، با نجابت و دارای مقام و منزلتی بلند است.»(11)
بانو بنت الشّاطی می گوید:
«به حق که خانم سکینه به سبب اصل و نسب عالی و شرافت و منزلت بالایش، صاحب عزّت بی پایان و آشکاری است.»(12)
مورّخ شهیر، غیاث الدّین میرخواند در کتاب حبیب السّیر می گوید:
«حضرت سکینه دختر امام حسین علیه السلام را به خاطر جمال ظاهری و کمال باطنی و حسن خلق، عقیلة القریش گفته اند.»
دختر امام حسین علیه السلام از شجاعتی قابل تحسین برخوردار بود. وی در برابر ظالمان سکوت نمی کرد و به انجام تکالیف الهی همّت می گمارد. او از هیاهوی تبلیغاتی هراسی به دل راه نمی داد و با صلابت فاطمی دشمن را خوار و رسوا می نمود، با دلیل و منطق سخن می گفت و حقّانیّت خویش را به اثبات می رساند.
روزهای جمعه، خالد بن عبدالملک، بر بالای منبر می رفت و به بدگویی از علی علیه السلام می پرداخت؛ این خبر به حضرت سکینه علیها السلام رسید، وی همراه خدمتگزارانش نزد خالد می آمد و در مقابلش ایستاده و او را سبّ و لعن می کرد.
نگهبانان خالد جرأت آزار رساندن به سکینه را نداشتند؛ اما همراهانش را اذیّت کرده و آسیب می رساندند. در مجلسی که مروان، امیرمؤمنان علیه السلام را سب نمود، با شهامت، او و اجدادش را لعنت کرد. دختر عثمان که در جلسه حاضر بود، رو به سکینه کرد و گفت: من دختر شهیدم! سکینه علیها السلام سکوت کرد و آنگاه که مؤذّن صدا به اذان بلند کرد و به عبارت: «اشهد انّ محمّداً رسول الله» رسید، خطاب به دختر عثمان فرمود: این، پدر من است یا پدر تو؟ دختر عثمان شرمسار گشت و گفت: «لافخر علیکم ابداً؛ من دیگر هرگز به شما فخر نخواهم کرد.»(13)
عظمت مقام و فصاحت و بلاغت کلام حضرت سکینه، به کسی اجازه گستاخی و توهین نمی داد و همگان را سرجای خود می نشاند. همان طوری که سخن گفتن عمّه اش زینب علیها السلام بر دهان کوفیانِ بی غیرت و بی وفا مهر سکوت زد و آنان را به حیرت واداشت.
ایشان راوی احادیث اهلبیت علیهم السلام، پیام رسان مکتب #عاشورا و تجلی نور #علم ، #حلم و #حیا ی فاطمی و زینبی علیهمالسلام است.
منابع
1. حضرت سکینه و...، علاّمه مقرّم، ص 262.
2. همان، ص 263.
3. محدّثات شیعه، دکتر غروی نایینی، ص 210.
4. ریاحین الشّریعه، ج 3، ص 315 و 316.
5. تذکرةالخواص، ص 150.
6. اصول کافی، ج 1، ص 462؛ بحارالانوار، ج 45، ص 17.
7. محدّثات شیعه، ص 176.
8. ریاحین الشّریعه، ج 3، ص 315.
9. نفس المهموم، ص 161.
10. اسعاف الراغبین، در حاشیه نورالابصار، ص 202.
11. اعلام النّساء، ج 2، ص 202.
12. تراجم سیّدات بنت النّبوّه، ص 956.
13. همان، ص 157.
@toubaefaf
14030430_s.MP3
9.85M
🔹لزوم صرفه جویی در مصرف برق 📢 سخنران حاج آقا مصلینژاد
💠اسراف، سوره مبارکه انعام آیه ۴۰، سوره مبارکه اعراف آیه ۳۱
🗓صبح - شنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۳
✅ https://eitaa.com/masjedeseyyed
با کاروان #امام_حسین علیه السلام(٢٢)
...ابن زیاد سر مبارك امام حسین علیه السلام را به همراه سرهای دیگر شهدای کربلا به زحربن قَیس سپرد تا بـه
شام ببرد و گروهی از اهل کوفه را با او همراه کرد؛ سپس دستور داد زنها و بچه ها را آماده کنند و
بر گردن امام سجاد علیهالسلام غل بیندازند.
موالیان ابن زیاد، اهلبیت علیهم السلام را از کوفه تا شام از منازل و شهرهایی عبور دادند و دستور داشتند تا ایشان را در شهرها بگردانند و مرتب تبلیغ سوء به ضد اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام نیز انجام می شد...
نک: قصه کربلا، منازل کوفه تا شام، ۴۸۱_۴۶۳
@toubaefaf
May 11
با کاروان #امام_حسین علیه السلام (۲۳)
چون خبر شهادت #امام_حسين عليه السلام و فرزندان عبدالله بن جعفر در مدينه انتشار يافت گروهی براي تسليت به نزد او آمدند و يكی از نزديكان او كه گويا ابواللسلاس بود گفت: اين داغها براي خاطر ابی عبدالله الحسين به ما رسيد!
عبدالله سخت از اين سخن برآشفت و كفش خود را بسوی او پرتاب كرد و گفت:
يابن اللخناء! (نوعی سب و لقبی که به دشمن می دهند) آيا درباره #حسين عليه السلام چنين سخن مي گويی؟ بخدا سوگند كه اگر من نيز با او بودم دوست داشتم كه از وي جدا نگردم تا با او كشته شوم و الله كه از صميم قلب شهادت فرزندان را ناخوشايند نمی دانم و تحمل داغ آنان برای من آسان است، چرا كه در ركاب برادر و پسر عمويم #حسين عليه السلام كشته شده اند.
آنگاه روی به حاضران كرد و گفت: شهادت #حسين بر من سخت گران و دشوار است و خدای را سپاس می گويم- اگر چه خودم همراهي و جانبازی نكردم- فرزندان من در راه او از جان خود گذشتند. تاريخ طبری، ج۵، ص۲۳۵
#شيخ_طوسی ره روايت كرده است كه: چون خبر شهادت #امام_حسين عليه السلام به مدينه رسيد، دختر #عقيل_بن_ابی_طالب با گروهی از زنان و خويشان از خانه خود بيرون آمد و چون به نزديكی قبر #رسول_خدا صلی الله عليه وآله و سلم رسيد فريادی كشيد و رو بسوی مهاجران انصار كرد و گفت:
«ماذا تقولون اذ قال النبي لكم
يوم الحساب و صدق القول مسموع
خذلتم عترتي او كنتم غيبا
و الحق عند ولي الامر مجموع
اسلمتموهم بايدي الظالمين فما
منكم له اليوم عند الله مشفوع
ما كان عند غداة الطف اذ حضروا
تلك المنايا و لا عنهن مدفوع
ترجمه شعر:
«چه خواهيد گفت در روز قيامت که فقط گفتار صدق پذيرفته می شود چون پيامبر شما را گويد: عترتم را مخذول ساختهيا مگر شما غايب بوديد
و حق نزد صاحب امر گرد آيد؛ شما آنان را بدست ستمگران سپرديد
پس امروز برای شما نزد خدا چيزی براي شفاعت نيست؛ هنگامي که آنان ديروز در طف نزد کشتگان حضور داشتند و از عترت پيامبر دفاع نشد».
امالي شيخ طوسی ره، ج۱، ص۸۸
نک: قصه کربلا، ص۴۵۷
@toubaefaf
•⊰❁⊱•﷽•❁⊱•
دعای روز سه شنبه از #حضرت_زهرا سلام الله علیها
✨«اللَّهُمَّ اجْعَلْ غَفْلَةَ النَّاسِ لَنَا ذِكْراً وَ اجْعَلْ ذِكْرَهُمْ لَنَا شُكْراً وَ اجْعَلْ صَالِحَ مَا نَقُولُ بِأَلْسِنَتِنَا نِيَّةً فِي قُلُوبِنَا اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِنَا وَ رَحْمَتَكَ أَرْجَى عِنْدَنَا مِنْ أَعْمَالِنَا#اللَّهُمَّ_صَلِّ_عَلَى_مُحَمَّدٍوَآلِ_مُحَمَّدٍ وَ وَفِّقْنَا لِصَالِحِ الْأَعْمَالِ وَ الصَّوَابِ مِنَ الْفِعَالِ.»
پروردگارا؛ بى خبرى و غفلت مردم را براى ما موجب يادآورى و آگاهى آنان را براى ما موجب شكر و سپاس قرار ده و سخن صحيحى را كه بر زبانمان جارى مى شود نيّت قلب هاى ما قرار ده؛
پروردگارا؛ غفران و گذشت تو از گناهان ما گسترده تر و رحمت تو از اعمال ما اميدواركننده تر است؛ #خدایابرمحمّدوآل_محمّدصلوات فرست صلی الله علیه وآله
و ما را بر انجام اعمال شايسته و كارهاى نيك موفق بدار.
🌼غیر از این دعا، دعایی نیز برای ایام هفته در مفاتیح الجنان نقل شده است که خواندن دعای روز سه شنبه، سفارش بزرگان است.
@toubaefaf
https://ble.ir/toubaefaf
با کاروان #امام_حسین علیه السلام (۲۴)
شب آن روزی كه عمرو بن سعيد- حاكم مدينه- خطبه خواند و خبر كشته شدن #امام_حسين عليه السلام را براي مردم مدينه بازگو كرد مردم مدينه در نيمه شب ندايی را شنيدند، كسی صاحب صدا را نمی ديد ولي صدايش را همه می شنيدند كه می گفت:
ايها القاتلون جهلا حسينا
ابشروا العذات و التنكيل
كل اهل السماء يدعو عليكم
من نبي و ملاك و قبيل
قد لعنتم علي لسان ابن داود
و موسي صاحب الانجيل
ترجمه: «اي کسانی که #حسين علیه السلام را به نادانی کشتيد! بشارت باد شما را عذاب و شکنجه؛ همهي اهل آسمان شما را نفرين کنند، از پيامبر و فرشته و طوايف ديگر؛ شما لعنت شده ايد بر زبان سليمان، موسی و عيسی
صاحب انجيل».
ارشاد #شيخ_مفيد ره ج۲، ۱۲۴ و در بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۳۶ آمده است: «من نبي و مرسل و قتيل».
و نيز حلبي از #امام_صادق عليه السلام نقل كرده است كه: چون #حسين عليه السلام كشته شد كسان ما از هاتفی شنيدند كه مي گفت: امروز بلا بر اين امت نازل گرديد و ديگر شادی و سروری نخواهند ديد تا قائم شما قيام كند و دلهای شما را شفا دهد و دشمنان شما را بكشد و خونخواهی شما كند. کامل الزیارات، ۳۳۶
نک: قصه کربلا، ص۴۵۹
@toubaefaf