eitaa logo
تاریخ تفکر تمدن
153 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
113 فایل
مطالب تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آدرس کانال : @ttt1400 تبلیغ و تبادل نداریم. ارتباط با ادمین: @mohammaddostmr جیمیل : @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mohammaddostmr@gmail.com کانال های دیگر ما: @sss1400 @ggg1400
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 امام (ع) امام حسن عسکری(ع) ۱۰۲ نفر شاگرد برجسته و راوی تربیت کرد که برخی از آنان بودند. 1⃣ حسین فرزند مَروَزی : وی از عالمان و از اساتید کلینی بوده و در شهر به دنیا آمده است. اشکیب، آگاه به دانش ، و نویسنده کتاب های حدیثی و راوی کتاب امام (ع) است. وی مدتی ساکن و شهر کَش بوده و سپس به کرد و خادم قبر حضرت شد. 2⃣ محمدبن حسن : وی از عالمان و راویان حدیث شیعه است. وی دارای ۳۸ کتاب درباره اعتقادات، مسائل شرعی و آداب اجتماعی و زندگی روزانه شیعیان است. مهمترین کتاب وی کتاب درباره اهل بیت(ع) است. 📚 نجاشی، رجال، ص۴۴، ۴۳۸، ۳۵۴، 📚صحیفه سجادیه.
👓 اگر یک وجب به مملکت اهل سنت در دنیا تعدی بشود، وظیفه همه است که دفاع کند!! 💬 آیت الله وحید خراسانی (دیدار با رئیس مجمع تقریب مذاهب) 👇👇👇لینک خبر https://tn.ai/1762188
8.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👓 🔞 حاوی صحنه‌های خشن!! 🔹 در شناخت و شناسوندن هر و ، بیشتر از منطق و استدلال، شناخت آداب و رسوم اون تمدن هست که کمک می‌کنه! آداب و رسوم (نظیر عاشورا، اربعین، ماه مبارک و...) بر اساس یادخدا و آرامش بنا شده ❗️ در مقابل، آداب و رسوم تمدن غرب براساس تجمل و ترس و سورچرانی و عیش و نوش و... بنا شده، برای نمونه یکی از مهمترین آداب و رسوم آمریکایی‌ها و به تبع سایر دنیا هست که روز ۳۱اکتبر (مثل امروز) برگزار می‌شه! اصل واقعه‌اش بخاطر یاد مرگ بوده ولی کم‌کم بخاطر جدایی از دین و معنویت تبدیل به شده و هرکس ترسناکتر لباس بپوشه و بیشتر مردمو بترسونه موفق‌تره! ❗️ فیلم تزئینات هالویینی یک مرد در تگزاس امریکا رو مشاهده می‌کنید!
📌 تحلیلی از زندگانی امام (ع)... 📍عصر سازماندهی فعالیت های سیاسی 🌻 امام (ع) از سال ۱۴۸ تا سال ۱۸۳ ه. ق امت را برعهده داشتند. اگر زندگی امام کاظم(ع) را بررسی کنیم می بینیم که ایشان به سمت تثبیت و اداری شیعه حرکت کردند و می خواستند به امامیه در قالب یک سازمان اقلیت در درون اکثریت جامعه اهل سنت رسمیت بخشند. 1⃣ یکی از مهمترین اقدامات ایشان سازماندهی به سازمان وکالت بود تا از طریق آن جامعه شیعه را مدیریت و دولتی کوچک تشکیل دهد. این ظریفت را امام در رفتار سیاسی بنیان گذاری کرد تا شیعه محتاج نباشد. 2⃣ از این رو ما شاهد تلاش های امام کاظم(ع) هستیم. به گونه ای که از برخی فعالیت های امام(ع) بوی فعالیت سیاسی استشمام می شود و تلقی شیعیان و حکومت این است که امام کاظم(ع) به سمت تشکیل حرکت می کند و به طور علنی از عدم حکومت عباسیان سخن می گویند. چنانکه عباسی به رفتار سیاسی امام و فعالیت های اعتراض داشت و خطاب به ایشان می گفت: در یک حکومت دو خلیفه از مردم خراج( ) نمی گیرند. و به گفته از علمای اهل سنت: امام کاظم(ع) سزاوارتر به خلافت بود نسبت به هارون. 3⃣ به خاطر همین تلاش های سیاسی، امام مدتی در بصره و مدتی در می شود که چهار سال به طول می انجامد و در زندان به رسید.
20110130095457-14.pdf
973.9K
💡عنوان: {چرا به حدیث عمل نشد؟} 📝 که دلالت آن را بر امامت تمام می دانند باید به این سؤال پاسخ دهند که چرا صحابه رسول خدا پس از آن حضرت به آن عمل نکرده اند؟ مقاله حاضر بررسی موقعیت سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی مدینه در آخرین سالهای عمر پیامبر و نقش تأثیر گذار قبائل مختلف، به علل نادیده گرفتن حدیث غدیر پرداخت است، و ضمنا دیدگاه متفکران اهل سنت را پیرامون حدیث غدیر روشن ساخته است. امید آنکه بتوان از رهگذر بررسی های تاریخی به پاسخ های درخور و شایسته برای پرسش های کلامی دست یافت.
🏴 روضه حضرت متن اصلی دختر خردسال خاندان اهل بیت(ع) از کتاب کامل بهایی اثر عمادالدین از عالمان است که آن را به سال 675 در اصفهان نوشته است. «در حاويه آمد كه: خاندان نبوت در حالت حال مردان كه در شهيد شده بودند، بر پسران و دختران ايشان پوشيده می‌داشتند، و هر كودكى را وعده‌ها می‌دادند كه پدر تو به فلان سفر رفته است باز می‌آيد، تا ايشان را به خانه آوردند، دختركى بود ، شبى از خواب بيدار شد و گفت پدر من (ع) كجاست؟ اين ساعت او را به خواب ديدم سخت پريشان، زنان و كودكان جمله در افتادند و فغان از ايشان برخاست. يزيد خفته بود، از خواب بيدار شد، و حال تفحص كرد. خبر بردند كه حال چنين است. آن در حال گفت كه بروند و سر پدر او را بياورند و در كنار او نهند. ملاعين سر بياورد و در كنار آن دختر چهارساله نهادند. پرسيد اين چيست: ملاعين گفتند سر پدر تو است. آن دختر بترسيد و فرياد برآورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق كرد.» 📚حاویه نام کتابی است که عمادالدین این مطلب را از آن نقل کرده است.
📌 : چندسال پیش برنامه ضدارزشی شبهه ای را مطرح کرده بود که: در منابع آمده است که امام (ع) فرمود: ما از تبار هستیم، هواخواهان ما و ما هستند. روشن است که هر عربی از هر ایرانی بهتر و بالاتر و هر ایرانی از بدترین دشمنان ما بدتر است. ایرانیها را باید دستگیر کرد و به آورد، زنانشان را به درآورده و به فروش برسانید و مردانشان را به و بردگی اعراب گماشت. : این روایت که سند ضعیفی داشته و غلط ترجمه شده، از امام (ع) است نه امام حسین(ع)؛ به علاوه وقتی در کتاب سفینه البحار آمده یعنی اصلش نیز در بحار الأنوار نیز آمده. 📚مجلسی، بحار، ج 64،ص176 : این روایت از معانی الاخبار شیخ نقل شده و آن است؛ زیرا بن جبله در سند آن است، نیز فرضا که امام صادق(ع) این کلام را فرموده باشند، علامه مجلسی در ادامه آن می نویسد: بيان: " " أي العرب الممدوح من كان من شيعتنا، وإن كان عجما، والعجم المذموم من كان عدونا، وإن كان عرب. یعنی، منظور این روایت آن است که اگر فرضا عرب، باشد و ، مذموم، است اگرچه عجم باشد و دشمن ما عجم است اگر چه عرب باشد. یعنی به عبارت دیگر: این کلام بر فرض صحت صدور از معصوم(ع) در مقام با عرب هایی است که دیگران را خوار می شمارند؛ اگر چه اهل بیت(ع) باشند و امام(ع) فرموده است: از نظر ما شما که عرب هستید، اما ما اصلا نیستید و عجم هستید، اما ما عرب هستند حتی اگر خراسانی و اصفهانی و رازی و ... باشند. : باید توجه کرد، آن عباراتی که در سفینه البحار در ادامه حدیث آمده، از متن نیست و از است که می خواسته نشان دهد در کنار این فرمایش امام صادق(ع)، نگاه به ایرانیان چگونه بوده است. بعد می نویسد: گفته است که ایرانیان را باید و زنانشان را به کنیزی به ایران آورد. این قسمت با "و قال " شروع می شود و ثانی یعنی که همان است. : مرحوم شیخ علی نمازی شاهرودی (ج۷، ص۱۰۷ – ۱۰۸) در تکمیل نوشته شیخ عباس قمی در کتاب مستدرک سفینه البحار می نویسد: سوای رای دومی(عمر) درباره ایرانیان: ابن شهرآشوب در نقل کرده که وقتی ایرانی را به آوردند و تصمیم گرفتند که را بفروشند و مردان را به درآورند که ناتوانان را در طواف بر پشت خود حمل کنند، اميرمؤمنان (ع) فرمود: (ص) فرموده است: بزرگ هر قومی را گرامی بدارید اگرچه مخالف شما باشد و این ها هستند که و هستند، با ما از در مسالمت درآمده اند و به رغبت دارند و من برای خدا آنان که به من و بنی هاشم داده اید آزاد کردم و در پایان: رواﯾﺎت ﻓﺮاواﻧﯽ در ﻣﺪح اﯾﺮاﻧﯿﺎن آﻣﺪه است. ﯾﮑﯽ از آن روایات ﮐﻪ در اﺑﺘﺪای اﯾﻦ ﻣﺘﻦ آﻣﺪه اﺳﺖ وﻟﯽ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﻣﻐﺮﺿﺎﻧﻪ شبه افکنان آن را ﺣﺬف ﮐﺮده اﻧﺪ چنان است که اﻣﺎم ﺻﺎدق(ع) ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ:  «اﮔﺮ ﻗﺮآن ﺑﺮ و ﻏﯿﺮ ﻧﺎزل ﻣﯽ‌ﺷﺪ، ﻋﺮب ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن ﻧﻤﯽ‌آورد،‌ و ﺑﺮ ﻋﺮب ﻧﺎزل ﺷﺪ و ﻋﺠﻢ ﺑﻪ آن اﯾﻤﺎن آوردﻧﺪ و اﯾﻦ ﻓﻀﯿﻠﺘﯽ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻋﺠﻢ». نه تنها در ﻫﯿﭻ رواﯾﺘﯽ ﻧﮑﻮﻫﺶ اﯾﺮاﻧﯿﺎن ﻧﯿﺎﻣﺪه است، بلکه ﭼﻨﯿﻦ ﭼﯿﺰی ﺑﺎ و روح ﺗﻌﺎﻟﯿﻢ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ(ص) سازگاری ندارد آنجاکه ﻣﯽ‌ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫﯿﭻ ﻋﺮﺑﯽ را ﺑﺮ ﻓﺨﺮ ﻧﻤﯽ‌ﺑﺎﺷﺪ و ﮔﺮاﻣﯽ‌ﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﺰد ﺧﺪاوﻧﺪ ﺑﺎ ﺗﻘﻮاﺗﺮﯾﻦ ﺷﻤﺎﺳﺖ» ﺳﺎزﮔﺎر ﻧﯿﺴﺖ. محمد جواد سرتختی
📌مظلومیت در برخی از شیعیان که از نسل قیس بن سعدبن عباده بودند، به کردند و شیعه را در اسپانیا رواج دادند، اما در آنجا نیز از شیعه هراسی و قتل شیعه دست برنداشتند. به عنوان نمونه: ◀️در اندلس عبدالملک بن حبیب(م238ق) سنی، اموی را به در روز تشویق می کرد. ◀️امویان آنجا، شیعیان را خارج از اسلام می دانستند. ◀️ مذهبان بیان می داشتند، اگر بر یک شیعه دست یابند او را میکشند. ◀️ابن سهل اندلسی نیز معتقدان به وجوب از امیرمؤمنان (ع) را خارج از سنت و جماعت و گمراه میدانست. 📚مقری، نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب و ذکر وزیرها لسان الدین الخطیب، ج2، ص184. 📚مقدسی، أحسن التقاسيم فى معرفة الأقاليم، ص236. 📚ابن سهل اندلسی، ثلاث وثائق فی محاربه الاهواء و البدع فی الاندلس، ص83.
📌وضعیت در عصر امام حسن (ع) ابوبکر خوارزمی(م383ق) درباره وضعیت دوره امام عسکری(ع) مینویسد: ◀️آنان هر کسی را شیعه بدانند به می رسانند؛ ◀️هرکس نام پسرش را بگذارد، خونش را می ریزند. ◀️شاعر شیعه چون در مناقب وصی(علی) و معجزات نبی شعر بگوید، زبانش را می برند و دیوانش را پاره می کنند. ◀️عباسیان در صورتی به کسی بخشش می نمودند که به آل أبی طالب گوید. ◀️علویان را از یک وعده خوراک منع می کنند. یک جرعه آب را از اولاد (س) دریغ می دارند. ◀️یکی شمشیر خود را گرو می گذارد و دیگری پیراهنش را میفروشد. در چنین فضایی امام حسن عسکری(ع) از طریق سازمان و با بیان اوصاف و توجه دادن آنان به اعتقادات، میراث مکتوب امامیه و جان شیعیان را حفظ کرد. 📚ابوبکر خوارزمی، الرسائل، ص129- 130.
📌 آیا امام حسن (ع) سفری به داشته‌اند؟ امروزه در شهر گرگان و منسوب به امام حسن عسکری(ع) وجود دارد. مبنای این باور، خبری است که برخی علمای در سده ششم، از جمله ابن حمزه در الثاقب فی المناقب (ص214-216) و قطب‌الدین در الخرائج والجرائح (ج1، ص424- 426) نقل کرده‌اند. مفاد این خبر به طور خلاصه آن است که شخصی به نام «جعفر بن شریف » ـ از شیعیان جرجان ـ در سفر حج خود به سامرا نزد امام عسکری(ع) رفت و مبلغی را که این شهر به امانت به وی سپرده بودند، به دست امام رسانید. امام نیز تاریخ وی به جرجان را سوم ربیع‌الثانی همان سال پیش‌گویی کرد و به او وعده داد که خود ایشان نیز در همان روز به وارد خواهد شد. در تاریخ تعیین شده، امام به به جرجان رفت و نزد شیعیان خود حضور یافت. 📍 : صرف نظر از ضعیف و بی‌اعتبار بودن این خبر از منظر رجالی به علت و ناشناخته بودن و عدم نقل آن در منابع کهن و دست اول شیعه، که اصل خبر را محل شک و تردید قرار می‌دهد، اما نکته دیگری که حضور امام را در با تردید جدّی موجه می‌سازد آن است که: بر اساس خبر فوق، امام عسکری(ع) به شهر «جُرجان» وارد شد که منطبق بر شهر « » کنونی است؛ نه شهر گرگان امروزی که در گذشته به «استرآباد» شهرت داشته است. از این‌رو به نظر می‌رسد و قدمگاه امام حسن عسکری(ع) صرفاً یادمانی است که در دوره‌های متأخر، پس از ویرانه و متروکه شدن تاریخی(گنبد گاووس کنونی)، و با توّهم انطباق کنونی بر جرجان کهن به وجود آمده است، لذا نمی‌توان برای آن اعتبار تاریخی قائل شد.
📌مظلومیت در برخی از شیعیان که از نسل قیس بن سعدبن عباده بودند، به کردند و شیعه را در اسپانیا رواج دادند، اما در آنجا نیز از شیعه هراسی و قتل شیعه دست برنداشتند. به عنوان نمونه: ◀️در اندلس عبدالملک بن حبیب(م238ق) سنی، اموی را به در روز تشویق می کرد. ◀️امویان آنجا، شیعیان را خارج از اسلام می دانستند. ◀️ مذهبان بیان می داشتند، اگر بر یک شیعه دست یابند او را میکشند. ◀️ابن سهل اندلسی نیز معتقدان به وجوب از امیرمؤمنان (ع) را خارج از سنت و جماعت و گمراه میدانست. 📚مقری، نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب و ذکر وزیرها لسان الدین الخطیب، ج2، ص184. 📚مقدسی، أحسن التقاسيم فى معرفة الأقاليم، ص236. 📚ابن سهل اندلسی، ثلاث وثائق فی محاربه الاهواء و البدع فی الاندلس، ص83.
📌 دوستی با و دشمنی با در گزارشی درباره های معاویه به حکومت امیرمؤمنان (ع) آمده است: قُرظه بن کعب می گوید: سوارانى از طرف كوفه- که از مخالفان حکومت امیرمؤمنان و محب معاویه بودند- بر ما گذشتند و بطرف دهكده رهسپار شدند و در آنجا با يكى از کشاورزان كه شده و نماز مى‏خواند برخورد كردند. نام آن شخص بود، آنان از وى سؤال كردند، شما مسلمان هستيد يا كافر؟ او گفت: من مسلمان هستم، آنان گفتند: درباره (ع) چه مى‏گوئى؟ گفت: جز خير درباره او چيزى نمى‏ گويم. مى‏ گويم او امير مؤمنان، رسول خدا(ص) و سيد و سرور همه انسان ها است. آن جماعت او را تكفير كردند و بعد بر او تاختند و با شمشير پاره پاره كردند، بعد از آن، يك مرد را كه همراه آنان بود با خود بردند و از او سؤال كردند چه مذهبی دارى؟ گفت: من هستم، گفتند او را آزاد كنيد، و به آن كارى نداشته باشيد. امام فرمود: این گروه باغی، فریب شیطان را خورده اند. 📚ثقفی، الغارات، ج1، ص339.