فردید:
دین در حکمت اشراق تابع فلسفه و خودبنیادانه است... در حکمت اشراقی، عقل متعالی، [همان عقل] مشترک همگانی است که با وحی و حضور و شهود یکی می شود. #حکمت_اشراق و فلسفه ملتزم وحی نیست. ... #شیخ_اشراق را برای همین #غربزدگی اش کشتند. در #منصور_حلاج حلول و اتحادی را دیدند که از نتایج غربزدگی است و لذا، او را کشتند.
🔸 آنچه امروز بنام #عرفان خوانده میشود [به] دو قسم اساسی تقسیم میشود. یک قسمِ عرفان و #تصوف، همان «عرفان و تصوف و حکمتِ اشراقِ یونانی» است که در تعریف آن، التزامِ وحی مأخوذ نیست.
🔹 البته با کشف و شهود میخواهند که حقایق را کشف کنند، غالباً هم بیشتر کشف و شهود غرض است، بیشتر میپردازند به بحث فلسفی، از #افلاطون تا #افلوطین (پلوتینیوس) و فرفوریوس که تصریح دارند به اینکه ملتزم وحی نیستند. عباراتی است عربی که ما مَعاشر حکماء به وحی انبیاء نیاز نداریم، عبارت از کسانی مانند فرفوریوس و افلوطین است و #حکمت_اشراق یونانی که ملتزم وحی نیست.
🔸 در قرون وسطی و اسلام است که التزام وحی هم أخذ میشود در این نوع از حکمت، بنام تصوف. حالا این تصوف که ملتزم وحی باشد -جان کلام در اینجاست، بنظر بنده- تصوف ظاهراً با این که ملتزم وحی است ولی حقاً و باطناً نیست، چون که #متافیزیک است.
🔹 نمونه آن مقامات العارفین بوعلیسینا است، قسمت آخر اشارات و تنبیهات -که میستیک است- ظاهراً عرفان است و مخالفتی هم با وحی در آن نیست، ولی بالذات حکمت اشراق است؛ یونانی است؛ متافیزیک است. البته این متافیزیک هنوز خودبنیادانه نیست، «بنیاداندیش» است ولی نه «خودبنیاداندیش» که حوالت تاریخی جدید است.
🔺 @varastegi_ir ๛ وارَستِگی
🔍 https://varastegi.ir/2988
✍🏻 سید احمد فردید
▪️ درآمدی به حکمت معنوی، ۱۳۵۱