eitaa logo
تفکر و تمدن شبکه‌ای| استاد واسطی
3هزار دنبال‌کننده
209 عکس
75 ویدیو
120 فایل
تفکر و تمدن توحیدی ادمین: @Haghighat6
مشاهده در ایتا
دانلود
تعریف و توصیف مفاهیم زیربنایی و کلیدی.pdf
661.6K
⚪️ مفاهیم کلیدی. ▫️ تعاریف بر اساس منطق فرآیندی، نگرش شبکه‌ای، تفکر توحیدی و حکمت متعالیه انجام شده است. ▫️ مطالعه این تعاریف، علاوه بر آشنایی با تعریفی مبنایی، متفاوت و خلاقانه از این مفاهیم، برای فهم نظریات استاد واسطی، ضروری می‌باشد. ▫️ تعاریف منتخب ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ تعاریف مفاهیم کلیدی. ▫️ مفاهیم اصلی ▫️ eitaa.com/vaseti/96 ▫️ شبکه هستی ▫️ eitaa.com/vaseti/130 ▫️ احساس حضور خدا ▫️ eitaa.com/vaseti/180 تفکر = فرآیند کشف عناصر و روابط میان عناصر، برای حل یک مساله؛ اصلی‌ترین عملیات در تفکر،‌ کشف رابطه‌هاست. تمدن = زندگی جمعی در ساختارها و سیستم‌های بهم پیوسته معرفتی، قانونی و فرهنگی به‌طوری که منجر به ارتقاء معرفت و کیفیت زندگی شود.  شبکه = مجموعه اجزاء به هم پیوسته که به‌طور مستمر در حال تبادل اثر با یکدیگر هستند. شبکه هستی = نقشه عالم وجود به‌صورت نقاط و روابط بهم‌پیوسته که جایگاه هر موجودی در آن مشخص شده است. تفکر شبکه‌ای = تلاش برای کشف روابط میان اجزاء و عناصر احتمالا مرتبط با موضوع و مساله، در کل شبکه هستی. انسان شبکه‌ای = ملاحظه انسان در ضمن شبکه هستی و بررسی موقعیت او در روابط عالم وجود. عدل شبکه‌ای = بررسی حق و تکلیف هر پدیده در حال ارتباط با شبکه هستی. زندگی شبکه‌ای = تنظیم برنامه زندگی براساس حرکت در شبکه هستی. تمدن‌سازی = تلاش برای ایجاد ساختارها و سیستم‌های کلان و بهم پیوسته. سازه‌های تمدنی = محورها و فرآیندها و زیرساخت‌ها و کلان سیستم‌های یک تمدن،‌ مانند محورهای ارتباطی چهارگانه، فرآیندهای سه‌گانه معرفتی قانونی فرهنگی، زیرساخت‌های سرزمین، جمعیت، هویت، ... و کلان‌سیستم‌های اقتصادی، آموزشی،‌ امنیتی، رسانه‌ای،‌ خانواده‌ای و ... حکمت و فلسفه = هستی‌شناسی برهانی حکمت و فلسفه اسلامی = هستی‌شناسی برهانی با جهت‌یابی از وحی (کشف حد وسط برهان با راهنمایی وحی) عرفان = هستی‌شناسی شهودی عرفان شیعی = هستی‌شناسی شهودی با جهت‌یابی و اعتباریابی از وحی عرفان شیعی فقاهتی = هستی‌شناسی شهودی سازگار با وحی که با رعایت دقیق شرع فعال شده است. وحدت وجود = نظریه‌ای که در آن کیفیت ربط میان وجود بی‌نهایت خداوند با وجود محدود مخلوقات، با استفاده از فرآیند «تجلی» تبیین می‌شود به‌طوری که نه خالق محدود شود و نه مخلوق معدوم (جمع میان وحدت و کثرت) ▫️ به‌روز‌رسانی می‌شود.. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ مبانی معرفتی پارادایم شبکه‌ای. ◽️ مبانی علوم انسانی اسلامی. ✅ پارادایم شبکه‌ای: ▫️ ایده مختصر ▫️ eitaa.com/vaseti/102 ▫️ در یک نگاه ▫️ eitaa.com/vaseti/103 ▫️ نمودار مبانی ▫️ eitaa.com/vaseti/104 ▫️ توضیح اجمالی ▫️ eitaa.com/vaseti/106 ▫️ فایل تحلیل مفهوم ▫️ eitaa.com/vaseti/107 ▫️ کرسی نظریه‌پردازی ▫️ eitaa.com/vaseti/108 ▫️ طرح‌نامه ▫️ eitaa.com/vaseti/109 ▫️ مقاله ▫️ eitaa.com/vaseti/110 ▫️ ایکس‌مایند ▫️ eitaa.com/vaseti/111 ▫️ پاورپوینت ▫️ eitaa.com/vaseti/112 ▫️ کتاب ▫️ eitaa.com/vaseti/113 ▫️ بسته محتوایی ▫️ eitaa.com/vaseti/114 ▫️ فهرست ▫️ eitaa.com/vaseti/204مبانی هستی‌شناسانه: ▫️ تصویر متحرک شبکه هستی eitaa.com/vaseti/89 ▫️ تصویر شبکه هستی eitaa.com/vaseti/93 ▫️ متن مبانی eitaa.com/vaseti/115 ▫️ فایل مبانی eitaa.com/vaseti/116 ▫️ مقاله نگرش توحیدی eitaa.com/vaseti/128 ▫️ متن تحلیل شبکه هستی eitaa.com/vaseti/130 ▫️ فایل تحلیل شبکه هستی eitaa.com/vaseti/133 ▫️ نمودار مبانی eitaa.com/vaseti/134 ▫️ هستی‌شناسی عرفانی فلسفی eitaa.com/vaseti/203 ▫️ فهرست eitaa.com/vaseti/205مبانی معرفت‌شناسانه: ▫️ جایگاه در پارادایم شبکه‌ای eitaa.com/vaseti/206 ▫️ فرآیند معرفتی تمدن غرب eitaa.com/vaseti/207 ▫️ چرایی eitaa.com/vaseti/208 ▫️ مسائل و منابع eitaa.com/vaseti/211 ▫️ متن eitaa.com/vaseti/214 ▫️ فایل eitaa.com/vaseti/220 ▫️ فهرست eitaa.com/vaseti/221مبانی روش‌شناسانه: ▫️ فهرست eitaa.com/vaseti/231 ▫️ متن eitaa.com/vaseti/224 ▫️ الگوریتم تحقیق eitaa.com/vaseti/226 ▫️ فایل eitaa.com/vaseti/227 ▫️ روش‌شناسی مبنایی و کاربردی eitaa.com/vaseti/231 ▫️ تصویر اجتهاد سیستمی eitaa.com/vaseti/233 ▫️ فایل مبانی اجتهادی eitaa.com/vaseti/234مبانی علم‌شناسانه: ▫️ متن eitaa.com/vaseti/236 ▫️ فایل eitaa.com/vaseti/237مبانی ارزش‌شناسانه: ▫️ متن eitaa.com/vaseti/238 ▫️ فایل eitaa.com/vaseti/240مبانی انسان‌شناسانه: ▫️ موقعیت انسان در هستی eitaa.com/vaseti/244 ▫️ مسائل eitaa.com/vaseti/247 ▫️ اهداف eitaa.com/vaseti/248 ▫️ مکاتب eitaa.com/vaseti/249 ▫️ شاخص‌های انسان سالم eitaa.com/vaseti/251 ▫️ انسان در عرفان و مدرنیسم eitaa.com/vaseti/252 ▫️ لایه‌های وجودی انسان eitaa.com/vaseti/253 ▫️ فایل متن کامل eitaa.com/vaseti/254 ▫️ تاثیر هستی‌شناسی بر انسان‌شناسی eitaa.com/vaseti/255 ✅ مبانی جامعه‌شناسانه: ▫️ متن eitaa.com/vaseti/273 ▫️ فایل eitaa.com/vaseti/296 ✅ مبانی دین‌شناسانه: ▫️ متن مبانی دین‌شناختی ▫️ eitaa.com/vaseti/297 ▫️ تعاریف دین ▫️ eitaa.com/vaseti/298 ▫️ اهداف دین ▫️ eitaa.com/vaseti/299 ▫️ قلمرو دین ▫️ eitaa.com/vaseti/300 ▫️ زبان دین ▫️ eitaa.com/vaseti/301 ▫️ فایل مبانی دین‌شناختی ▫️ eitaa.com/vaseti/305 ▫️ نمودار اخلاق، دینداری و زندگی ▫️ eitaa.com/vaseti/307 ▫️ متن دین حداکثری ▫️ eitaa.com/vaseti/308 ▫️ فایل دین حداکثری ▫️ eitaa.com/vaseti/312 ▫️ متن رویداد استراتژیک به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/313 ▫️ فایل رویکرد استراتژیک به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/315 ▫️ فایل اهداف دین ▫️ eitaa.com/vaseti/316 ▫️ متن نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/320 ▫️ فایل نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/324 ▫️ برنامه استراتژیک زندگی ▫️ eitaa.com/vaseti/325 ▫️ خرید کتاب نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/326 ▫️ معرفی کتاب نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/327 ▫️ متن مصاحبه نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/328 ▫️ فایل مصاحبه نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/333 ▫️ مقاله نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/334 ▫️ کاربرد نگرش سیستمی به دین ▫️ eitaa.com/vaseti/336 ▫️ فهرست ▫️ eitaa.com/vaseti/337 ✅ توضیح اجمالی مبانی: ▫️ متن: ▫️ eitaa.com/vaseti/338 ▫️ فایل: ▫️ eitaa.com/vaseti/340 ✅ مفاهیم زیربنایی و کلیدی: ▫️ eitaa.com/vaseti/96 ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ معرفی ایده پارادایم شبکه‌­ای. ▫️ «شکل­‌گیریِ علم دینی و علوم انسانی اسلامی نیازمند تعریف یک دستگاه معرفتی استنتاجی است تا با دریافت داده‌های توصیفی و تجویزی از منابع دینی، بتواند «نظریه‌ها» را که بیانگر رابطه معنادار میان مؤلفه‌های مختلف هستند، با روش موجّه تولید کند. ▫️ از چنین طرح‌واره و الگوی معرفتی، با عنوان «پارادایم» یاد می­شود و از سه «پارادایم تجربه­‌گرا، معناگرا، و ساختارگرا» به­ عنوان سه سرشاخۀ پارادایمی در محافل علمی نام برده می­‌شود (با عنوان پارادایم پوزیتویستی، تفسیری، و انتقادی). ▫️ مولفه‌­های عمدۀ یک دستگاه معرفتی (پارادایمی)، بستۀ گزاره­‌های منسجم هستی­‌شناختی، روش‌­شناختی، معرفت­‌شناختی، انسان‌­شناختی، جامعه‌­شناختی، ارزش‌­شناختی و دین‌­شناختی است که انباشت محتواهای مختلف از این گزاره­‌های زیرساختی در برهه­‌های متعددی از بستر علم، سبب بروز و ظهور پارادایم­‌ها شده است. ▫️ بررسی محتوایی «حکمت متعالیه» با رویکرد استنطاق پارادایمی، در دو دهۀ اخیر، توسط ایده‌­پردازانِ «علم دینی و علوم انسانی اسلامی» سبب شد تا بسته‌­های معرفتی فوق‌­الذکر، در فضای علم دینی ظهور و بروز یابند. ارائه نظام‌مند این بسته­‌های معرفتی زمینه‌­ساز طرح یک پارادایم برای علم دینی است. ▫️ متفکران مدافع علم دینی و علوم انسانی اسلامی تقریرهای مختلفی از این بسته‌­ها را در کتاب­‌ها، مقالات و نشست­‌های تخصصی بیان کرده‌اند که به دلیل ابتناء اکثر آنها بر تفکر حکمت متعالیه، معمولا تعابیر متفاوت برای یک واقعیت است. ▫️ این قلم تلاش کرده است تا هستۀ مرکزی تفکر حکمت متعالیه را که «شبکه‌­ای بودن هستی» است به­ عنوان شناسه‌ای برای مجموعه منسجم از این بسته­‌های معرفتی، ارائه دهد. ▫️ مقصود از «شبکه»، مجموعه به‌هم ­مرتبط از عناصری است که به ­صورت برآیندی (جمع بُرداری) برای تحقق هدفی فعالیت دارند. «شبکه» در پارادایم شبکه‌ای، اشاره به کل «عالَم وجود» به‌صورت یک نظام ذومراتب و به‌هم ­پیوسته است که موجودات در آن ارتباط دو طرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است و حکمت متعالیه مختصات این موجودات و کیفیت ارتباط آنها با یکدیگر را توصیف و مدلّل کرده است. ◽️ بر این اساس ایدۀ «پارادایم شبکه‌ای» با توصیف زیر پیشنهاد می­گردد: ▫️ «پارادایم شبکه­‌ای، به­‌عنوان پارادایم علم دینی و علوم انسانی اسلامی قابل طرح است، و طرح‌وارۀ معرفتی­‌ای است که مبانی و روش لازم برای توصیف، تبیین و تفسیر هر موضوع یا مسئله‌­ای را در مقیاس کل شبکه هستی فراهم می‌کند و ناظر به کشف معادلات حرکت و تغییر در این شبکه است». ▫️ در این پارادایم، می‌­توان «انسان شبکه‌­ای»، «علم و معرفت شبکه‌­ای»، «روش شبکه‌­ای»، «ارزش شبکه­‌ای»، «جامعه شبکه‌­ای»، «حرکت و رشد شبکه‌ای»، «اهداف و نیازهای شبکه‌­ای»، «حق شبکه‌­ای»، «عدل شبکه‌­ای»، «دین شبکه­‌ای»، «توسعه شبکه‌ای» تعریف کرد و شاخص برای آنها تعیین نمود و ترکیب آنها را به­‌صورت یک بسته معرفتی زیرساختی که توان حل مسئله و تولید نظریه دارد ارائه کرد. ▫️ این پارادایم، به‌­عنوان رقیب پارادایم‌های سه‌گانه (اثبات‌گرایی، تفسیری و انتقادی) رایج در علوم انسانی خواهد بود.» ✍ استاد واسطی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
مبانی.png
2.35M
﷽ ⚪️ نمودار مبانی پارادایم شبکه‌ای. ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
فهرست جامع مبانی و توضیح اجمالی آنها.pdf
347.4K
﷽ ⚪️ توضیح اجمالی مبانی پارادایم شبکه‌ای ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
کرسی نظریه‌پردازی پارادایم شبکه‌ای محور اول) زمینه شکل‌گیری این ایده: ادعای برخی فعالان فکری، نسبت به «عدم وجود پارادایمی برای علم دینی»، با وجود حجم زیادی از رخدادهای صحنه دانش‌ورزی توسط اندیشمندانی که در حیطه علم دینی قلم زده یا سخن گفته‌اند سبب شد تا تمرکز بر شفاف‌سازی الگوی معرفتیِ حاکم بر تفکر قائلین به علم دینی انجام شود و تلاش شود تا صورت‌بندی‌ای از این الگوی فکریِ حاکم، به زبان قابل مقایسه با سه الگوهای فکری مطرح در دنیای مدرن، ارائه شود. محور دوم) تعریف و توصیف مفاهیم اصلی به کار رفته در این ایده: ۱. «پارادایم»، اصطلاحی است که در فلسفه علم، توسط تامس کوهن، عرضه شد که تعاریف و برداشت‌های مختلفی از آن ارائه گردیده است، مقصود ما در اینجا، «الگوی کلان معرفتی با فراگیریِ نسبی است که یک نظام فکری و روشی برای تولید نظریه‌ها در یک علم را ارائه کرده است». در دنیای مدرن با وجود تنوع پارادایمی، غلبه فراگیری با سه پارادایم اثبات‌گرا، تفسیرگرا و انتقادی است که محور بررسی تطبیقی با پارادایم پیشنهادی قرار می‌گیرد. ۲. «شبکه»، اصطلاحی است که در حیطه‌های مختلف سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و ریاضی به‌کار می‌رود که مقصود ما در اینجا، «مجموعه‌های بهم‌پیوسته منسجم است که به‌صورت تعاملی و برآیندی عمل می‌کنند». محور سوم) مساله بحث: مساله‌ای که این ایده تلاش برای حل آن دارد چنین است: «چه الگوی فکری و دستگاه معرفتی، می‌تواند با استفاده از گزاره‌های دین، مجموعه‌ای از توصیف‌های پایه، روش‌مند و منسجم، از طبیعت و انسان ارائه کند که مولّد معادلات علوم تجربی و علوم انسانی براساس نگرش وحیانی بشود؟» مقصود از «الگوی فکری و دستگاه معرفتی»، مجموعه گزاره‌های منسجم هستی‌شناختی، معرفت‌شناختی، انسان‌شناختی، روش‌شناختی و ارزش‌شناختی است. «علم دینی» عبارت است از: «مجموعه گزاره‌های توصیفی و لوازم عقلانیِ آنها که درباره یک موضوع، از منابع وحیانی (یا متصل به وحی) استخراج شده‌اند و دارای انسجام و کفایت لازم برای حل نمونه مساله‌های مرتبط با آن موضوع هستند.» محور چهارم) فرضیه بحث و اشاره به استدلال: «پارادایمی که مولفه‌هایش از سازۀ کلانِ شبکه‌وار هستی، اخذ شده باشد، پارادایم موجّه، برای تولید علم دینی است.» و در توضیح آن، «دالّ مرکزی» این ایده را که «شبکه هستی و هستیِ شبکه‌ای» است با تصویر زیر ارائه کرد: https://eitaa.com/vaseti/89 https://eitaa.com/vaseti/93 بر اساس براهین حکمت متعالیه، «هستی» به صورت یک نظام ذومراتب و به هم پیوسته است که تمام موجودات در آن ارتباط دو طرفه تعاملی با یکدیگر دارند و هر حرکتی در هستی، برآیند تمام این تعاملات است (نظام علّی بدون تجافی و خلل)؛ و تمام هستی یک شبکۀ با مجاریِ از وحدت به «کثرت‌سازی» و از کثرات به «وحدت‌سازی» در حرکت هستند. در این شبکه، تبدیل مستمر قوه به فعل صورت می‌گیرد و وحدت اتصالی هر پدیده در عین قابلیت اشتداد وجودی، سبب شده است تا پدیده‌ها دارای مراتب، ابعاد، لایه‌ها بشوند در عین اینکه تمام این مراتب با هم منسجم هستند ولی ابعاد، نمودها و ظهورهای مختلف دارند. شبکه هستی با تمام مراتبش، در حرکت به سوی «وجود بی‌نهایت» است و این بی‌نهایت، مطلوبیت ذاتی دارد و منشاء پیدایش «باید نخستین» و شکل‌گیریِ ارزش ها می‌شود. انسان و مراتب وجودیِ او تحت همین خصلت شبکه ای بودن و ذو مراتب بودن قرار دارد و علم و آگاهیِ او برقراری اتحاد وجودی با مرتبه‌ای از «معلوم» است و قابلیت گسترش تا بی‌نهایت را دارد. گسترش‌ها، حرکت و تغییر هستند و تحت قوانین تبدیل قوه به فعل قرار دارند و دارای علل، مُقوّمات و عوارض هستند، که تعیین این علل، مقومات و عوارض، سبب تمیُّز می شود. روش‌ها، تعیین چگونگی انجام یک کار (تنظیم یک حرکت، یک تغییر) هستند و تحت علل، مقومات و عوارض مذکور در فوق (معادله حرکت) قرار دارند و فقط با تعریف آنها می‌توان به واقعیت دست یافت و چون واقعیت شبکه‌ای است لذا باید این چگونگی در مقیاس شبکه هستی محاسبه و تعریف شود. محور پنجم) نتیجه‌گیری: علوم انسانی و نظریه‌های آن، که توصیف ابعاد وجودی انسان و قوای او، و توصیف و تجویز در چگونگی تنظیم این قوا برای دست‌یابی به رشد است؛ بر اساس خصلت نیازِ هر حرکتی به تعریف معادله حرکت، در صورتی موجُه و واقع‌نما خواهند بود که از روش تعریف معادلات حرکت در شبکه هستی پیروی کنند. با نگرش شبکه‌ای به دین و گزاره‌های دین، و استفاده از روش شبکه‌ای برای فهم آنها در مقیاس کلان هستی، می توان «معادله‌های راهبردیِ» حرکت‌های انسان برای دست‌یابی به رشد را که گسترش آن‌ها منجر به معادلات کاربردی شود تعیین کرد. (تولید علم دینی و علوم انسانی اسلامی). ▫️ لینک خبر ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ⚪️ لینک خرید کتاب پارادایم شبکه‌ای و مقایسه آن با پارادایم های رایج ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
چیستی، چرایی و چگونگی پارادایم شبکه‌ای. موضوع بحث «پارادایم شبکه‌ای» چیست؟ چرا دست‌یابی به آن لازم است؟ چگونه به ‌دست می‌آید؟ مسأله بحث برای «فهم صحیح و جامع» از واقعیت‌های دارای ابعاد، ظهورات، ارتباطات و تغییرات مختلف، نیاز به چه ابزارهای معرفتی داریم؟ پیش‌فرض‌ها ۱. «پارادایم» یک اصطلاح در «فلسفه علم» است و به‌معنی چهارچوب فکری کلان حاکم بر یک علم یا یک نظریه می‌باشد؛ چارچوبی از مبانی نظری و عناصر کلانی که برای تحلیل، سنجش، کشف و اصلاح نظریه های علمی به کار می‌رود. ۲. این چهارچوب فکری،‌ ترکیبی از مبانی فکری نسبت به موارد زیر است: مبانی هستی‌شناسانه،‌ انسان‌شناسانه،‌ معرفت‌ و علم‌شناسانه،‌ جامعه‌ و عُرف‌شناسانه، روش‌شناسانه، تاریخ‌شناسانه، ارزش‌شناسانه، آینده‌شناسانه؛ تعبیر دیگری که از عناصر پارادایمی در فلسفه علم به ‌کار می‌رود به‌ صورت عناصر هشت‌گانه زیر است: ماهیت انسان، ماهیت وقایع اجتماعی، نقش شعور عامه، دلیل انجام تحقیق، چیستی نظریه، ملاک اعتبار شواهد، ملاک صحت تبیین. [برای مطالعه پاسخ پارادایم‌های مدرن و اسلامی به این محورها و عناصر، به لینک پایان متن مراجعه بفرمایید] ۳. پارادایم‌های کلان رایج در علوم انسانی، که پارادایم تجربه‌گرا (اثبات‌گرایی)،‌ پارادایم ذهن‌گرا (تفسیری و تفهمی)، پارادایم ساختارگرا (انتقادی) هستند، هر کدام برای هر یک از عناصر کلان پارادایمی تعریف و تبیینی دارند. ۴. در منابع اصلی و تفسیریِ اسلام، در مورد هر کدام از موارد فوق، تعریف و تبیینی ارائه شده است که با تجمیع آنها می‌توان جدول عناصر پارادایمی مورد نظر اسلام را تولید کرد. فرضیه بحث ۱. تعریف « پارادایم شبکه‌ای » (مقصود از شبکه، کل شبکه موجودات در هستی می‌باشد.): پارادایم شبکه‌ای یعنی: رویکرد «بررسی شبکه‌ای» در نگاه به هر پدیده، و یعنی: ضرورت بررسی هر موضوع و مسأله‌ در ارتباط با کل شبکه هستی، و یعنی هر تحقیقی هنگامی موجه و معتبر است که ابعاد وجودیِ موضوع و مسأله تحقیق، در مقیاس کل شبکه هستی مورد تحلیل و ترکیب قرار گیرد. نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث براساس پارادایم شبکه‌ای، دست‌یابی به یک دستگاه علمی و نظام فکری منسجم در موضوعات مختلف و علوم مختلف، موجّه و ممکن است. علوم انسانی اسلامی، در پارادایم شبکه‌ای موجّه و ممکن است و پارادایم شبکه‌ای، نقطه شروع در تحول علوم انسانی است. اجتهاد سیستمی مبتنی بر پارادایم شبکه‌ای تعریف می‌شود. (بدون اجتهاد سیستمی، نمی‌توان فرآیندهای کلان موجود در گزاره‌های دین را کشف کرد.) متن کامل: https://shop.isin.ir/product/%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c%d9%85-%d8%b4%d8%a8%da%a9%d9%87-%d8%a7%db%8c-%d9%88-%d9%85%d9%82%d8%a7%db%8c%d8%b3%d9%87-%d8%a2%d9%86-%d8%a8%d8%a7-%d9%be%d8%a7%d8%b1%d8%a7%d8%af%d8%a7%db%8c/ تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
مبانی هستی‌شناختی. موضوع بحث: بسته گزاره‌های «هستی‌شناسانه» حکمت متعالیه کدامند؟ (مبانی هستی‌شناسانه پارادایم شبکه‌ای) مسأله بحث: هر گونه حرکت و تغییری در زندگی فردی یا جمعی، وابسته به قواعد و قوانین حاکم بر هستی است؛ پس هر گونه برنامه‌ریزی در زندگی بشر، باید در دستگاه هستی‌شناسی صورت پذیرد؛ دستگاه هستی‌شناسانه اسلام حاوی چه قواعد و قوانین و معادلاتی است؟ و چه نقشه و تصویری از هستی را ارائه می‌دهد؟ پیش‌فرض‌ها فرضیه بحث: هستی = شبکه وجودی گسترش یافته از وحدت بی‌نهایت (خداوند) به کثرت (مخلوقات)، به هم‌پیوسته، دارای مراتب تشکیکی و حرکت از قوه به فعل و نظام علت ‌ومعلولی جهان، دارای ساختار و فرآیندهای ثابت ولی طیف‌دار و فازی است. ساختارها و قوانین طبیعی، زیرساخت‌های معرفت، ارزش و حرکت موجودات هستند. تبیین بحث: فلسفه و حکمت عبارت است از: مجموعه قوانین و معادلات وجودشناسانه (علمی که از عوارض ذاتی موجود بما هو موجود بحث می‌کند.) ▫️ عرفان و حکمت: ▫️ https://eitaa.com/vaseti/139 مسائل فلسفه در یک تقسیم‌بندی کلی عبارتند از: (تقسیم‌بندی شهید مطهری رحمه‌الله‌علیه براساس گزارش آقای عبودیت با برخی تغییرات) مسائل مربوط به اصل وجود و عدم (بداهت،‌ اشتراک وجود،‌ اصالت وجود، تشکیک وجود، عدم تمایز در اَعدام) مسائل مربوط به اقسام وجود (عینی، ذهنی، واجب، ممکن، حادث، قدیم، ثابت، متغیر، واحد، کثیر، قوه، فعل، جوهر، عرض) مسائل مربوط به قوانین حاکم بر وجود (علیت، سنخیت، ضرورت علّی‌معلولی، تقدم و تاخر و معیت در مراتب وجود) مسائل مربوط به عوالم وجود (طبیعت یا ناسوت، مثال یا ملکوت، عقل یا جبروت، الوهیت یالاهوت، سیر نزولی و صعودی از لاهوت تا ناسوت) تصویر دیگری از مسائل کلی فلسفه را می‌توان به‌صورت زیر ترسیم کرد: [به لینک انتهای متن مراجعه بفرمایید.] فهرست نظریه‌های فلسفی در قسمت هستی‌شناسی: ۱. ما واقعيت هستى را به همه اشياء به يك معنى اثبات مى‏كنيم. ۲. معنى واقعيت غير ازمفهوم هر يك از موجودات واقعيت‌‏دار مى‏باشد. ۳. ما از واقعيت‌هاى خارجى دو مفهوم مختلف انتزاع مى‏كنيم وجود و ماهيت. ۴. اصالت در خارج از آنِ هستى بوده و ماهيات پندارى و اعتبارى هستند. ۵. واقعيت هستى بالذات معلوم است. ۶. وجود يك حقيقت تشكيكى است. ۷. خواص ذهنى ماهيات در وجود جارى نيست. ۸. خواص خارجى ماهيات از آن وجود است ولى در وى به شكل ديگرى در مى‏آيد. ۹. موجود هيچگاه معدوم نمى‏شود. ۱۰.  تحقق عدم در خارج نسبى است. ۱۱.  مطلق هستى قابل زوال و انعدام نيست. ۱۲.  ما در خارج مهيات زيادى داريم. ۱۳.  در ماهیت نيز تركيب پيدا مى‏شود. ۱۴.  تركيب ماهیت به واسطه جنس و فصل است. ۱۵.  اجناس نهايتا به اجناس عالى منتهى مى‏شوند. ۱۶.  اجناس عالى به واسطه فصولى نوعيت پيدا مى‏كنند. ۱۷.  ماهيت با انضمام فصل اخير تمام مى‏شود. ۱۸.  جنس بى فصل و فصل بى جنس نمى‏شود. ۱۹.  ماهيت منقسم مى‏شود به جوهر و عرض و هر دو قسم در خارج موجودند. ۲۰.  جوهر چهار نوع كلی دارد. [برای مطالعه فهرست ۱۲۹ تایی این مبانی به لینک انتهای متن مراجعه بفرمایید.] ▫️ تصویری از شبکه هستی بر اساس مفروضات فوق: ▫️ https://eitaa.com/vaseti/93 نتایج آثار و لوازم پذیرش بحث عالم هستی، دارای ساختار به هم‌پیوسته از پیش‌تعیین شده و قوانین فوقانی است و البته ساختاری قابل انعطاف که مرز دارد و نظام علت‌ومعلولی بر آن حاکم است. هر تغییری،‌ تحت قوانین حرکت صورت می‌پذیرد، لذا تمام تغییرات و حرکت‌های انسان، تابع قوانینی فوقانی است و انسان اراده بی‌حدومرز ندارد. هر تفسیری از واقعیت قابل پذیرش نیست در عین اینکه واقعیت چندبُعدی و چند لایه است و ممکن است تفسیر و ادراک انسان از یک پدیده مربوط به بُعدی از آن باشد. نهایت کمال انسان حرکت برای خروج از محدودیت ادراکی و اراده‌ای و اتصال وجودی به نامحدود است. تأثیر پدیده‌ها بر یکدیگر،‌ تأثیر جزء بر جزء نیست بلکه تأثیر کل بر اجزاء و بالعکس است که برآيندی است. ▫️ وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، نظریه وحدت وجود و نظریه تجلی: https://isin.ir/%D8%AA%D9%88%D8%AD%DB%8C%D8%AF/ ▫️ لینک متن کامل: https://isin.ir/%D9%85%D8%A8%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87/ ▫️ فایل متن کامل: https://eitaa.com/vaseti/116 مباحث و مفاهیم کلیدی مرتبط به این بحث: ، ، ،‌ ،‌ ، ، ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ سلسله جلسات تدریس تفسیر سوره توبه (برائت) بر اساس تفسیر المیزان و تفسیر مقام معظم رهبری مدظله العالی «جلسه سوم ۳» استاد عبدالحمید واسطی با مداحی حجت الاسلام آشیان جمعه‌ها ساعت 19 الی 20 مسجد و مکتب امام صادق علیه‌السلام مشهد مقدس- خ دانشگاه،بین ۱۴ و ۱۶. (برادران و خواهران) نشانی پخش زنده: https://m.aparat.com/imamsadegh_mosque مَسْجِد وَ مَکْتَبْ اِمٰامِ صٰادِقْ عَلَیْه‌ِ الْْسَلٰامْ @imamsadegh_mosque تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
﷽ ✅ پرسش مخاطب و پاسخ از مطالب استاد واسطی. 🔻 پرسش: «با سلام و احترام بازخورد یکی از اساتید دانشکده معارف دانشگاه تهران به نظریه پارادایم شبکه‌ای استاد واسطی👇 "هیچ فقیهی و حکیمی در طول تاریخ چنین ادعاهای عجیب و غریبی را مطرح نکرده است با توجه به انسداد باب علم از طریق نقل و عدم مقتضی برای عقل در فهم بسیاری از گزاره‌های تعبدی طرح این‌چنینی علم دینی نه عاقلانه است و نه دردی دوا میکند و بیشتر در مرحله ادعا می‌ماند چه خوب است آقایان خود علم دینی را که راس ادعا و آغاز اختلاف در این موارد است را درست معنا کنند تا بدانند این مدعیات از فقها وحکما صادر نمی‌شود."» 🔺 ✅ پاسخ: تعریف علم دینی: «قرائت‌های مختلفی در توصیف علم دینی و تبیین امکان آن صورت گرفته است، مقصود ما از علم دینی «بسته‌های موضوعی فرآیندمحور از گزاره‌های وحیانی» است. بسته موضوعی،‌ یعنی کلیه مفاهیم مرتبط با مساله بحث، در آیات و روایات دیده شده باشد؛ فرآیندمحور یعنی معنای متن در مصادیق حسی محصور نشده باشد و روح معنایی استخراج گردد.» تعریف علوم انسانی اسلامی: «علوم انسانی اسلامی مجموعه گزاره‌های وحیانی است که به توصیف و تبیین و توصیه نسبت به رفتارهای انسان در حیطه‌های مختلف پرداخته است + دلالت‌های التزامی این گزاره‌ها و الزامات تحقق آنها + مبادی تصوری و تصدیقی متناسب با هر یک + تعیین قواعد و قوانین عام حاکم بر بحث (اتخاذ شده از وحی یا عقل و تجربه قطعی)» 🔸 درباره ارتباط نقل و علم و علم دینی، استاد واسطی در پاسخ به پرسشی مشابه در مصاحبه‌ای، به این مسئله پرداخته‌اند که متن آن به صورت کامل در ادامه منتشر می‌شود. 🔹 ضمنا محتوای مباحث این مصاحبه بسیار مهم بوده که به سوالات دیگری در این زمینه پاسخ گفته شده و البته سوالات و انتقادات جدی ناظر به علوم انسانی مدرن نیز مطرح شده است. 📌 لینک مصاحبه: https://eitaa.com/vaseti/124 https://eitaa.com/vaseti/125 https://eitaa.com/vaseti/125 تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
﷽ ✅ نقد علوم انسانی مدرن. 🔶 مصاحبه با استاد واسطی؛ بخش اول 🔸 تعریف شما از علوم انسانی اجتماعی و دامنه و گستره آن چیست؟ 🔹 علوم انسانی علومی هستند كه به فهم، توصيف و تبيين رفتارهای انسان در حيطه‌های فردی، جمعی، تاريخی، تمدنی و ماورائی می‌پردازند و اين پردازش در لايه‌های رفتارهاي تفكری، احساسی، گفتاری، و كاركردی گسترده شده و دامنه آن از حداقل‌های لازم تا حداكثرهای مطلوب نوسان يافته است. (اعم از اينكه روش فهم، توصيف و تبيين در اين علوم، مشاهده و تجربه باشد يا استنتاج و برهان) 🔸 انتقادات اساسی شما به علوم انسانی موجود چیست؟ (آنچه مد نظر است بیشتر ناظر به محتوای علوم انسانی است نه روش آموزش و به کار گیری) 🔹 علوم انسانی موجود حداقل از سه بُعد مبتلا به توهّم و مغالطه است: از حيث موضوع، محدود به انسانِ مبتني بر نيازهای فيزيكی، شيميايی و مستقل در هستی است و چنين انساني را جايگزين انسانِ مبتنی بر نيازهای فيزيكی، شيميايی، روحی، معنايی و متصل به شبكه هستی كرده است. به‌عبارت ديگر موضوع علوم انسانی، انسانِ مستقل از هر گونه عامل غيرمحسوس، و آزاد در تصرف و اِعمال تمايلات است كه به توهّم، جايگزينِ انسانِ اثرپذير از عوامل ماورائی و جهت‌داده شده در تصرف و اِعمال تمايلات گرديده است. از حيث روش، كشف حقيقت را محدود به روش مشاهده و آزمون‌پذيری حسّی كرده و چنين روشی را جايگزين روش‌ برهانی و روش شهودی نموده است. از حيث غايت و هدف، بيشينه‌سازی لذت‌های حسّی غيرپايدار را جايگزين مطلق‌گرايی و ابديت‌طلبی كرده است. 🔸 آیا انتقادات را زیربنایی می‌دانید یا روبنایی؟ نقطه ضعف اصلی علوم انسانی مدرن چیست؟ 🔹 اگر ملاك زيربنايی بودن در يك تفكر، پرداختن به موضوع، روش و هدف آن تفكر است، فضای توضيحات ذكر شده در سوال دوم روشن خواهد بود. و اگر ملاك «نقطه اصلی بودن» در مجموعه‌ها، بيشترين تاثيرِ آن مولفه در پديد آمدن وضعيت موجودِ مجموعه مورد نظر باشد، آنگاه نقطه ضعف اصلی علوم انسانی مدرن، در محدود كردن روش كشف حقيقت به روش مشاهده و آزمون‌پذيری حسّی است؛ چرا كه تغيير در موضوع علوم انسانی پس از پذيرش غيرموجه بودن روش‌های غيرتجربی صورت گرفت و تغيير در هدف علوم انسانی نيز پس از پذيرش استقلال انسان از كليه عوامل سرنوشت‌ساز غيرحسّی، ايجاد شد؛ و با تغيير در موضوع و هدف، فضای حاكم بر علوم انسانی تغيير بنيادين يافت. 🔸 برخی معتقدند که اشکالات روبنایی به مبانی (فلسفی و روشی) بر می‌گردد؛ دیدگاه شما چیست؟ 🔹 اگر مقصود از «روبناها»، آثار، نتايج و لوازم يك موضوع باشد، آنگاه روبناها هميشه به مبانی فلسفی يعنی چيستی، چرايی و چگونگی موضوع يا به عبارت ديگر هويّت موضوع و جايگاه آن در شبكه هستی، و مبانی روشی يعنی چگونگی دست‌يابی به هويت موضوع و جايگاه آن در هستی و چگونگی دست‌يابی به آثار، نتايج و لوازم موضوع، بازمی‌گردد. «توصيف‌ها» در علوم، محصولِ بررسی چيستی، چرايی و چگونگی موضوعات هستند، پس محصولی از مبانی فلسفی و روشی محسوب می‌شوند؛ «هنجارها» در علوم نيز محصولی از «بايدها و ارزش‌های نخستين» به علاوه «توصيف‌ها» هستند، بنابراين در علوم انسانی، روبناها كه «نظريات توصیفی» و «نظريات هنجاری» ارائه شده در اين علوم هستند، هر دو تابعی از مبانی فلسفی و روشی اين علوم می‌باشند. تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
﷽ ✅ نقد علوم انسانی مدرن. 🔶 مصاحبه با استاد واسطی؛ بخش دوم 🔸 نقش دین را در ترمیم، بازتولید و تحوّل علوم انسانی ـ‌ اجتماعی چگونه می‌دانید؟ 🔹 دين می‌تواند از سه محور زيربنايی موضوع، روش و هدف، و دو محور روبنايی فرضيه‌پردازی و نقادی فرضيه‌های موجود، به علوم انسانی نفوذ كند و سبب تحول گردد: 🔹 بازتعريف در روش كشف حقايق با تعميم در روش آزمون‌پذيری حسّی و موجّه‌سازی روش برهان و شهودِ ضابطه‌مند. 🔹 بازتعريف در موضوع علوم انسانی با تغييرِ موضوع از انسانِ فيزيكی شيميایی مستقل در هستی، به «انسانِ شبكه‌ای». مقصود از اين عبارت كه اميد است به‌صورت يك اصطلاح در محافل علمی مقبول افتد، انسانِ در برآيندگيری با كليه موجودات در شبكه هستی است. نمايی از اين انسان را می‌توان چنين تصوير كرد: 📌 🔹 بازتعريف در هدف علوم انسانی با تغيير هدف از بيشينه‌سازی لذت فردي به «عدل شبكه‌ای». مقصود از «عدل شبكه‌ای» مطلوبيتی است كه برآيند پنج مولفه زير باشد: مطلوبيت جسمی مطلوبيت فكر و روانی مطلوبيت جمعی (با مقياس‌های خانواده، شهر، كشور و بين‌الملل) مطلوبيت محيطی مطلوبيت پايدار (با ميل به سمت بی‌نهايت و ابديت) تعريف فرضيه‌های تكميلی و فرضيه‌های رقابتی، به‌وسيله صورت‌بندی گزاره‌های دينی به‌صورت گزاره‌های علّی معلولی آزمون‌پذير و تلاش برای اثبات كردن آن‌ها براساس روش مقبول در فضای موجود. نقادی تئوری‌های موجود با استفاده از دو شيوه «تحليلی استنتاجی» و «آزمون‌پذيری تجربی». توضيح اين‌كه: با دسترسی به گزاره‌های دين، بسياری از متغيرهای موثر در رفتارهای انسان كه در شيوه تجربی حسّی مورد توجه قرار نمی‌گيرند، قابل رؤيت می‌شوند و با تلاش برای گردآوری شواهد و قرائن به‌هدف رؤيت‌پذير كردن آنها می‌توان ديدگاه تئوريسين‌های علوم انسانی را از حيث جامعيت و مانعيت مورد تشكيك قرار داد. 🔸 در نظرگاه شما چه نسبتی بین نقل، عقل و تجربه در تکون علوم انسانی وجود دارد؟ چگونه جریان یافتن نقل در علوم انسانی ضمانت می‌گردد؟ 🔹 از آنجايی كه علوم انسانی مدعی واقع‌نمايی است (حتی در ديدگاه كاركردی آن كه صرف‌نظر از وجود يا عدم وجود واقعيت‌های مبنايی، به‌دنبال ايجاد تغيير است)، ابزارهای كشف واقعيت، عامل اصلی تكوّن و تحول خواهند بود. «عقل» كه نماد «برهانِ با مقدمات تجريدی» است و «تجربه» كه نماد «برهانِ با مقدمات صِرفاً مشاهده‌ای» و «نقل» كه نماد «برهانِ با مقدمات وحيانی» است، هر سه، ابزاری برای كشف «حقيقت واحدِ دارای مراتب و ابعاد مختلف» هستند. آنچه سبب توجه به «نقل» در معادلات علوم انسانی در گام اول، و سبب حركت به‌سمت تحقيق در محتوای نقل برای دست‌يابی به فرضيه‌های تكميلی يا رقابتی در گام دوم، و سبب تلاش برای نظريه‌سازی از گزاره‌های دين در گام سوم می‌گردد باور به چهار امر زير و تلاش برای عملياتی كردن امرِ چهارم است: گزاره‌های دين كاشف واقعند (همان‌گونه كه عقل و تجربه می‌توانند كاشف باشند) گزاره‌های دين ناظر به روابط علّی معلولی در رفتارهای انسانِ معاصر و آينده می‌باشند. اين گزاره‌ها در سطح معنايی «راهبردی» قرار دارند و صرفاً تبيين‌ها يا توصيه‌هايی فردی و اخلاقی نيستند بلكه ظرفيت برنامه‌سازی و تبديل شدن به مدل‌ها در سطح كلان را دارند. گزاره‌های دين به‌زبان روابط علّی معلولی قابل فهم و انتقال می‌باشند. (ترجمه گزاره‌ها به زبان قابل فهم برای فضای موجودِ علوم انسانی قابل انجام است، گزاره‌هايی كه حاوی محتوايی برای تغيير يا ارتقاء فضای موجودِ علوم انسانی هستند.) بنابراين حداقل دو عامل مي‌تواند سبب ضمانت جريان يافتن «نقل» در علوم انسانی شود: الف- چهار امر فوق برای متخصصين فعلی علوم انسانی، از انكار يا شك و ظن، به حداقل، گمانی اعتمادپذير در عمل تبديل شود. (فعال‌سازی درونی) ب- متخصصين علوم دينی، مهارت لازم را برای قابل فهم كردن گزاره‌های دين، برای فضای موجودِ علوم انسانی، كسب كرده، گسترده سازند. (فعال‌سازی بيرونی) ضمانت روايی و صحّت در مورد فوق، منوط به اِعمال ضوابط روشِ موجّه در فهم دين است. تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
﷽ ✅ نقد علوم انسانی مدرن. 🔶 مصاحبه با استاد واسطی؛ بخش سوم و پایانی. 🔸 انعکاس مبنای معرفت‌شناسی شما در روش‌شناسی چگونه است؟ 🔹 در بحث معرفت‌شناسانه‌ای كه مبنا بر وجود حقيقت واحد ذو مراتب و قابل كشف برای بشر در مرتبه حسّی (با ابزار تجربه) و مرتبه ذهنی و عقلانی (با ابزار برهان) و مرتبه قلبی و روحی (با ابزار شهود) قرار گرفته است و گزاره‌های صادق را گزاره‌های منطبق با واقعيت و معيار ارزيابی «انطباق با واقعيت» را «برهانی بودن» در مرحله توليد، و «دارای انسجام درونی» در مرحله بقاء، دانسته و گزاره‌های معنی‌دار را گزاره‌های قابل ارزيابی با ضوابط هر سه ابزار می‌داند، در چنين معرفت‌شناسی‌ای روش كشف معادلات رفتاری انسان به‌گونه‌ای كه قابليت پيش‌بينی و كنترل را به‌دست بدهد منحصر به روش آزمون‌پذيری حسّی نيست و «برهان» و «شهود» را نيز موجّه‌ساز می‌شمارد. 🔸 رابطه علوم انسانی و غیرانسانی را چگونه می‌دانید؟ 🔹 اگر مقصود از علوم غيرانسانی علوم طبيعی و مهندسی است، علوم انسانی با مدد فلسفه، موضوع، روش و هدف برای علوم غيرانسانی تعريف می‌كنند و علوم غيرانسانی، ابزار لازم برای تحقق هدفِ تعريف شده را با كشف قوانين و معادلات حاكم بر ساختارهای طبيعی، می‌سازند. در حقيقت علوم انسانی علوم راهبردی و پايه هستند و علوم غيرانسانی علوم ابزاری و عملياتی می‌باشند. 🔸 طبقه‌بندی شما از جریانات تحول‌خواه در عرصه علم دینی (یا علوم انسانی اسلامی) چیست؟ 🔹 از حداقل تغييرات تا حداكثر تحول: برخی بدون تغيير در علوم انسانی موجود صرفاً خواستار آشنا شدن متخصصين علوم انسانی با خلاصه‌ای از معارف اسلام هستند به اميد اينكه اين آشنايی سبب ايجاد ديد به برخی متغيرهای رؤيت نشده در علوم انسانی منجر شود و تغييراتی را در مباني يا نتايج حاصل كند. برخی خواستار ضميمه شدن گزاره‌های دين به محتوای سرفصل‌های علوم انسانی هستند. برخی توجه به گزاره‌های دين در مقام گردآوری و فرضيه‌پردازی را نقطه عزیمت می‌دانند. برخی به‌دنبال بازنگری در موضوع، روش و هدف علوم انسانی هستند. اين طيف از انديشمندان يا بر اساس عقلانيت مشترك پيشنهاد بازنگری دارند يا بر اساس توليد عقلانيت جديد به‌دنبال بنيادسازی از صفر هستند. اين قلم علاوه بر پيشنهاد حركت موازی در چهار محورِ فوق، با استناد به تئوری «راهبردی بودن گزاره‌هاي دين» و قابليت استخراج مدل از شبكه گزاره‌ها، پيشنهاد می‌كند: در مرحله اول، مجموعه گزاره‌های مرتبط با موضوعات علوم انسانی، براساس نقشه مسائلِ مطرح در علوم انسانی موجود (دقت شود: نقشه مسائل، نَه مسائلِ جداجدا و نَه براساس نقشه فرضيات و نظريات)، به‌صورت پاسخ دين به اين مسائل تدوين گردد. (استنباط و استنتاج نگرش اسلام به شبكه مسائل) در مرحله دوم، براساس گزاره‌های دين،‌ نقشه جديد برای مسائل و موضوعات تعريف شود و ديدگاه‌های دين به‌صورت مدل‌های راهبردی كه برای متخصص اجرايی قابل عملياتی شدن باشد عرضه گردد. تفکر و تمدن شبکه‌ای @vaseti
آشنائی با نگرش توحیدی.pdf
823.2K
﷽ ⚪️ نگرش توحیدی. 📝 در این مقاله با بهره‌گیری از یافته‌های فلسفه اسلامی (حکمت متعالیه) و عرفان اسلامی از یک طرف و تئوری عمومی سیستم‌ها، نظریه شبکه‌ای در فیزیک کوانتومی و شبکه‌های اجتماعی از طرف دیگر سعی شده تا از دستاوردهای مشترک آن‌ها، زمینه‌های لازم جهت تدوین نگرش توحیدی و ارائه تعریفی نو و مدلی کاربردی از آن به دست آید. ✍ مهندس حسین احمدی ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti
﷽ ✅ تحلیل مفهوم شبکه هستی| بخش اول موضوع بحث: «شبکه هستی» چیست؟ چرا و چگونه؟ مسأله بحث: برای انجام یک تحقیق معتبر، نیاز به تشخیص موقعیت پدیده در کل شبکه هستی داریم. نقشه عالم هستی که در آن موقعیت و مختصات موجودات و عوالم و روابط آنها با یکدیگر مشخص شده باشد چگونه است؟ پیش‌فرض‌ها: شبكه، مجموعه‌ای به هم‌پیوسته از «سیستم‌ها» است که هدف واحد یا اهداف متعددی را پوشش می‌دهند؛ و «سیستم‌» مجموعه‌ای از عناصر است كه با يكديگر ارتباط برقرار می‌كنند و برای تحقق يك هدف واحد در تلاش‌اند. در هر شبكه، تغيير يك جزء بر ديگر اجزاء و بر كلّ، تأثير دارد و هيچ‌ يك از عناصر، اثر مستقل و جدا از مجموعه ندارند. بعضی اوقات اصطلاح «شبکه» معادل با اصطلاح «سیستم» به ‌کار می‌رود. فرضیه بحث: برهان‌ در فلسفه اسلام، منجر به‌ نظريّه “شبكه‌ای بودن هستی” شده‌ است. مقصود از شبکه هستی،‌ برقراری رابطه علت و معلولی، اثرگذاری و اثرپذیری میان کل پدیده‌ها در تمام لایه‌های عالم وجود است. تبیین بحث: بر اساس نظريّه فوق،‌ هيچ حركتی در هستی، بدون تعامل با اجزاء ديگر آن انجام نمی‌شود. عوالمی در ماوراء دنيا وجود دارند كه منشأ و سرچشمه موجودات مادی هستند و فعل ‌و انفعالات موجود در دنيا و موجوداتِ آن، تابعی از فعل ‌و انفعالات موجود در جهان‌های آسمانی است و ايجاد اثری در جهان مادی (كه به‌ سبب فعّال شدن عللی در ماوراء بوده است)، سبب تأثير در نقاط ديگر ماورايی شده و در نتيجه آثار جديدی در جهان مادی پديد می‌آيد و اين چرخه فعل ‌و انفعالات كه سررشته آنها متصل به اراده خداوند است، به‌ همين منوال استمرار می‌يابد؛ بدن در روح اثر می‌گذارد و روح در بدن و هر دو در محيط و محيط در هر دو، و هر سه در مجاری ماورايی و سرچشمه‌ای موجودات تأثير می‌گذارند و اين مجاری در يكديگر و در كل دنيا نفوذ دارند. كل اين تعاملات، تشكيل شبكه واحدی را می‌دهد كه به‌صورت سيستمی منسجم و يكپارچه، برای تحقّق هدفی در ارتباطند. شايد نموداری ابتدايی از شبكه هستی بر اساس فلسفه اسلام را، بتوان به ‌صورتی كه می‌آيد تصوير كرد: ▫️ https://eitaa.com/vaseti/93 ▫️ https://eitaa.com/vaseti/89 بر اساس حكمت متعاليه اسلام، هستی از مراتب تشكيكی وجود، از وجود بی نهايتِ خداوند آغاز شده و به قابليّتِ وجود يافتن (هيولی) ختم می‌گردد و اين مراتب ارتباط علت‌ و معلولی با يكديگر دارند و يك مجموعه يكپارچه را تشكيل می‌دهند. هر رتبه از وجود، خواص و آثاری به‌خود می‌گيرد و قوانينی براساس آنها در آن فضای وجودی حاكم می‌گردد. عالمِ قيامت، عالمِ برزخ و عالم دنيا، سه‌ لايه كلّی هستی می‌باشند. این تصویر، برش و مقطعی معرفتی از «هر نقطه در هستی» می‌باشد و این‌که خداوند با یک نقطه نشان داده شده است به ‌معنی محدود کردن او در آنجا نیست بلکه در هر نقطه در عالم هستی، این مخروط فعال است و در هر نقطه از عالم وجود،‌ وجود از خداوند تجلی پیدا می‌کند و به کل لایه‌های هستی منتشر می‌شود. از خدا آغاز شده (انا لله) و به دنیا می‌رسد (ثم رددناه اسفل سافلین) و به خدا برمی‌گردد (انا الیه راجعون). روح همه انسان‌ها از «عالم امر» نشأت می‌گیرد (الا له الخلق و الامر + قل الروح من امر ربی) ، تنازل می‌کند (ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم) از نقطه‌ای به دنیا وارد می‌شود (برزخ نزولی یا عالم ذر) ، به بدنی تعلق می‌گیرد، در محیط مادی قرار می‌گیرد، با همنوع ارتباط برقرار می‌کند، از نقطه‌ای از دنیا خارج می‌شود (برزخ صعودی) و به‌سوی خداوند بازمی‌گردد. هر کدام از خطوط داخل شکل،‌ نمایاننده نیرویی است که به ما وارد می‌شود یا ما وارد می‌کنیم. نیروهای مثبت (فرشتگان) و نیروهای منفی (شیاطین) در این عالم مشغول به‌ اثرگذاری هستند و ما انسان‌ها در نقطه‌ای خارج از برزخ و نزدیک به برزخ، در عالم مادی قرار گرفته‌ایم (نقطه اراده)؛ به هر طرف که بخواهیم می‌توانیم حرکت کنیم (اختیار داریم)، اما نمی‌توانیم خارج از ساختار شبکه هستی و خارج از قوانین آن حرکت کنیم (اختیارمان محدود به جبر ساختاری است). ⚪️ تفکر و تمدن شبکه‌ای ⚪️ @vaseti