برخی فکر ها چگونه تولید میشود؟
تمام چیزهایی که نمیپذیرید، تبدیل به فکر شما میشوند، و دائما ذهن شما را مشغول نگه میدارند.
از آن جا که ذهن شما سازنده تصاویر زندگی شماست، آنچه نپذیرفتهاید، تبدیل به زندگی شما میشود و خود را تکثیر میکند.
اما چیزهایی که میپذیرید دیگر بخشی از ذهن شما نمیشود و از دایره ذهن خارج میشود.
مثلا شما پذیرفتهاید که خورشید در آسمان است، آب رفع تشنگی میکند، یا لباستان را چگونه بپوشید یا چگونه دوچرخه برانید. آیا در طول شبانه روز به این چیزها فکر میکنید؟ مسلما خیر.
پس اگر چیزی را دوست ندارید و میخواهید از زندگیتان محو شود، آن را بپذیرید.
به تدریج که #ذهن خود را با #پذیرش خلوت کنید، جا برای خلق تازهها باز میشود.
#کنترل_افکار
#پذیرش
@tarbiatenaamahsoos
https://eitaa.com/vasvasee
اضطرابِ کنترل گر: وقتی میخواهی "خدا" باشی!
اضطراب زمانی به سراغت می آید که میخواهی نقش خدا را بازی کنی، اما میفهمی نمیتوانی. این ناتوانی، تو را از درون متلاشی میکند. در روانشناسی شناختی، این تقلا به «توهم کنترل» معروف است یعنی باور اشتباهی که فکر میکنی با کنترلِ همه چیز (از روابط و موفقیت ها تا احساساتِ درونی)، آرامش خواهی یافت. اما این جنگِ بی پایان با جریان طبیعی زندگی، مانند تلاش برای ایستاندنِ رودخانه ای خروشان با مشت های گره کرده است!
فرض کن میخواهی تمام وقایع زندگیات را مثل یک فیلمنامه ی ازپیش نوشته مدیریت کنی:
- «اگر فلان شغل را بگیرم، خوشحالم میشوم.»
- «اگر همسرم اینطور رفتار نکند، زندگی ام کامل است.»
اما زندگی هرگز مثل نقشه های تو پیش نمیرود، اینجاست که اضطراب، چون موجی سهمگین، تو را در خود می بلعد.
به جای ساختنِ سد در برابر رودخانه ی زندگی (که انرژیات را هدر میدهد)، شناگرِ هوشمندِ جریانِ آن باش.
«رودخانه را خدا جریان داده؛ تو فقط شنا کن، نه مهندسِ سدساز!»
🧠واما تمرینِ امروز برای مقابله با "توهم کنترل":
۱. یک موقعیت اخیر که سعی کردی آن را کنترل کنی (مثل یک اختلاف یا برنامه ریزی کاری) انتخاب کن.
۲. از خود بپرس:
- «اگر به جای کنترل، فقط ناظرِ بی قضاوت این جریان باشم، چه احساسی دارم؟»
- «آیا این رودخانه حتی بدون دخالت من، به دریا میریزد؟»
#روانشناسی_کنترل
#اضطراب
#ذهن
#توهم_کنترل
ضیایی فر
@vasvasee
چرا وقتی نظرمان را نمیپذیرند دلخور میشیم؟
(و چگونه این واکنش را مدیریت کنیم؟)
موقعیت آشنا:
وقتی کسی نظر ما را میپرسد اما آن را نمیپذیرد، ناخودآگاه دلخور میشویم!
جملهی پنهان ذهن ما:
«اگر نظر مرا نمیخواهی، چرا اصلاً پرسیدی؟!»
🔍 علت روانشناختی این واکنش:
۱. توقع ناخودآگاه پذیرش:
ما "پرسیدن نظر" را برابر با "تعهد به پذیرش آن" میدانیم.
این باور، ریشه در نیاز به تأیید شدن دارد.
۲. پیوند نظر با هویت:
نظر رد شده را به معنای رد شخصیت خود تفسیر میکنیم.
(درحالی که نظر ≠ هویت ماست!)
۴ اصل ارتباطی برای تبدیل این واکنش:
۱. تفکیک «نظر» از «هویت»
> ✅ جملهی سالم:
> «به نظر من این گزینهها مناسباند، اما انتخاب نهایی با توست.»
> نکته: نظر شما پیشنهاد است، نه حکم قطعی!
۲.انتقال مسئولیت انتخاب
> ✅ جملهی سالم:
> «هر تصمیمی بگیری، برایم محترم است.»
> نکته: با این جمله، بار عاطفی انتخاب را از دوش خود برمیدارید.
۳. انعطافپذیری شناختی
> ✅ جملهی سالم:
> «اگر هیچکدام به کارت نمیآید، بگو چه معیاری داری تا بهتر کمک کنم.»
> نکته: نشاندهندهی گشودگی ذهنی و تمرکز بر حل مسئله است.
۴. مدیریت انتظارات
> به جای «باید نظر مرا بپذیری» بگویید:
> *«نظر من فقط یک پیشنهاد است؛ تو آزادی هر انتخابی داشته باشی.»
🧠 چرا این اصول کار میکند؟
-کاهش تنش: با حذف الزامِ پذیرش، فضای گفتوگو را امن میکنید.
- احترام به خودمختاری دیگران: انتخابگر را مسئول تصمیماش میگذارید.
- پیشگیری از سوءتفاهم: مرز بین "پیشنهاد" و "اجبار" را مشخص میکنید.
📌 نکته طلایی:
> پرسیدن نظر دیگران حق انتخاب است، نه تعهد به تبعیت.
#ارتباط_مؤثر
#خشم
#ذهن
#گفتگو
ضیایی فر
لطفا از مطالب کانال مهارتکده همراه با لینک استفاده نماید🙏
@vasvasee