eitaa logo
زن، خانواده و سبک زندگی
1.5هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
2.7هزار ویدیو
195 فایل
به کانال علمی_تخصصی موقوفه مجازی زن، خانواده و سبک زندگی خوش آمدید در این کانال مطالبی پیرامون مباحث زن و خانواده، فرزندپروری، مهارت زناشویی، نقد فمینیسم و... قرار خواهد گرفت. آیدی مستقیم سرکارخانم زهرا محسن زاده: @mohsenz224 کانال دکترنیلچی زاده نیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
👩‍🎤 در قرن هفدهم و هجدهم7️⃣ 👈 روشنگري5️⃣ ب) ليبراليسم 🔰 تأثير ليبراليسم در ظهور فمينيسم آموزه‌هاي ليبراليسم و فضاي بازي كه در نتيجة آزادي‌هاي ليبرالي به وجود آمد، زمينه را براي شكل‌گيري اعتراضات، شورش‌ها و جنبش‌هاي متفاوتي از جمله مهيا نمود. بر حقوق طبيعي انسان‌ها (آزادي، برابري و...) تأكيد مي‌كرد و تمام اين امتيازات را درخور و شايستة تك‌تك انسان‌ها مي‌ديد؛ اما زنان می‌ديدند اين شعارها تغييري در موقعيت آنان به وجود نياورد و تنها امتيازاتي محسوب شد؛ بنابراين تأكيد ليبراليسم بر عموميت و فراگيري اين حقوق و امتيازات، بر آحاد بشر، افزايش توقع و در نتيجه نارضايتي گروه‌هاي محروم را در‌پي‌داشت. تا پيش از اين زنان از اين حقوق محروم بودند؛ در‌حالي‌كه اين محروميت امري طبيعي تلقي مي‌شد؛ اما با ظهور ليبراليسم، اين محروميت‌ها در مقام نظر، و دور از محسوب شد و موجبات نارضايتي زنان را فراهم آورد؛ در نتيجه آموزه‌هاي ليبراليسم اسلحه‌اي شد كه زنان با آن به مبارزه براي رسيدن به منافع خويش پرداختند. 👈 اصل و ، اين مطلب را به ذهن متبادر مي‌كند كه زن نيز در جايگاه انسان، موجودي خردورز و داراي حيثيت و كرامت فردي است. اصل آزادي و نفي اقتدار بر فرد، و تفسير ليبرالي از آزادي و اقتدار سبب شد زنان نيز آرزو كنند موجوداتي آزاد باشند و از زير ساية اقتدار مردان بيرون بيايند. 👈 اصل نيز كه حق طبيعي فرد دانسته مي‌شد، زنان را به اين فكر واداشت كه چرا پس از ازدواج، تمام اموال زن حتي ارثية پدري او بايد تحت مالكيت مرد قرار بگيرد و زن حق تصرف در اموال خود را نداشته باشد؟ چرا شوهر مي‌تواند دستمزد نقدي همسر يا دختر كارگرش را قانوناً تصاحب كند؟ تملك بر خويشتن بر اين تفكر دامن زد كه زن مالك جسم خويش است؛ لذا حق دارد با كنترل بر جسم خود مسلط باشد. بعدها درخواست قانوني شدن نيز از اين فكر نشأت گرفت كه زن مي‌تواند در مورد بدن خود، تصميم بگيرد. 👈 همچنين اصل افراد در برابر قانون سبب شد زنان هم خواستار فرصت‌ها و امتيازات قانوني برابر با مردان از جمله آموزش عمومي رايگان شوند كه از طرفي بر عموميت آن تأكيد مي‌شد، اما در عمل، زنان از آن كنار گذاشته مي‌شدند. نكته حائز اهميت ديگر آنكه اصطلاحِ «» كه نقشي محوري در آموزة ليبراليسم دارد و معادل انگليسي آن man است، ظاهراً خنثي و مشترك بين زن و مرد و به معناي كلي انسان است؛ اما مطالعه نشان مي‌دهد به‌كارگيري واژة man به جاي انسان و فرد، فراتر از يك عادت كلامي است؛ چرا‌كه اكثر سردمدارانِ اين تفكر در عمل نشان دادند منظورشان از فرد همان مرد است؛ حتي در مورد مسئلة مالكيت تصريح مي‌شود كه مالكيت، حقي مردانه است و زندگي مرد به خود او تعلق دارد. به‌جز معدودي از افراطيون و راديكال‌ها كسي چنين حقوقي را بر زنان تسرّي نداده است. 📚 ر.ك: جان سالوين شاپيرو؛ ليبراليسم، معنا و تاريخ آن؛ ترجمة محمد‌سعید حنایی کاشانی. ادامه دارد👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم2️⃣2️⃣ 🔰 فردگرايي1️⃣ در انديشة ، انسان به‌مثابة يک ، داراي احترام و منزلت و حقوقي مي‌شود که پيش‌از‌آن، از اين جايگاه برخوردار نبوده است. در برابرِ ديدگاه‌هايي که به اهميت و اصالت جامعه معتقد بودند و براي افراد به‌عنوان اجزاي جامعه، اهميت ثانويه و تبعي قائل مي‌شدند، در ديدگاه ، فرد، ‌واقعي‌تر، بنيادي‌تر و مقدم بر جامعه تلقي مي‌شود و به حقوق و منافع فردي اولويت قابل توجهی داده مي‌شود. گرايش فردگرايي بر اين مسئله تأکيد مي‌کند که فرد، نقطة و محوري و جسم و جان خويش است؛ همه چيز اعم از مذهب، فلسفه، قانون، اخلاق و... تابع اويند و او تابع هيچ‌چيز نمي‌باشد. در اين چارچوب، اميال بشري ‌جايگاهي محکم و استثنايي مي‌يابند. به‌گفتة ، و ، اميال، واقعياتي غيرقابل تغيير و نهاده شده در طبع بشرند که اخلاق بايد خود را با آنها سازگار کند. به‌گفتة هيوم،‌ حتي عقل نيز بردة شهوات و خواهش‌هاست. در منطق فردگرايي، انسان‌ها از يکديگرند؛ چرا‌که هریک از آنها در پي برآوردن اميال و خواسته‌هاي خويشند؛ لذا ديگران را به‌مثابة‌ اشيائي تلقي مي‌کنند که اگر بر سر راهشان قرار نگيرند، خنثي هستند، وگرنه ياور و يا مانع تحقق مقاصد و اميال فردي‌اند؛ حتي آزادي فرد نه به جهت رسيدن به هدف سياسي متعالي‌تر، بلکه في‌نفسه عالي‌ترين هدف است و به معناي از تمام موانعي است که بر سر راه خواسته‌‌هاي فرد قرار مي‌گيرد. 📚 آنتوني آربلاستر؛ لیبرالیسم غرب، ظهور و سقوط؛ ترجمة عباس مخبر؛ ص 21ـ25 و 40 و 50. ادامه دارد👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀
1️⃣ نقد مبانی فمینیسم3️⃣2️⃣ 🔰 فردگرايي2️⃣ فمينيسم مدرن، دقيقاً در چنين حال‌و‌هوايي پايه‌ريزي شد؛ چه‌اينكه نتايج و تأثيرات اصول فردگرايي نيز در شعارها و آرمان‌هاي فمينيستي به‌خوبي پيداست؛ در حقيقت شعارها و آموزه‌هاي فمينيستي از جمله حق ،‌ حق ، ، به زير سؤال بردن آموزه‌هاي اخلاق سنتي و مانند آن، نتيجة منطقي آموزه‌هاي است. وقتي در جامعه‌اي، تنها ملاک اخلاق و ارزش‌ها،‌ و اميال و منافع او باشد، طبيعي است که زنان بخواهند اخلاقي طبق منافع خويش سازماندهي کنند. وقتي ميل و منفعت شخصي، عمل را توجيه مي‌کند، چرا ميل و منفعت شخصي زنان در سقط جنين و آزادي‌هاي جنسي ناديده گرفته شود؟ و... به همين شکل آموزة باعث بسياري از اعتراضات،‌ سؤال‌ها و شبهات در اذهان زنان شد و به شکل‌گيري نظريات متفاوت و متعدد فمينيستي انجاميد. از جنبه‌هاي مختلف، توسط صاحب‌نظران غرب مورد نقد و بررسي قرار گرفته است. آلکسي دو توکويل، رشد خودخواهي‌هاي فردي، پشت کردن به منافع عمومي و فضيلت‌هاي اجتماعي و زوال اخلاق اجتماعي را از جنبه‌هاي منفي فردگرايي مي‌داند. هگل، فردِ جوامع فردگرا را همچون درختي بي‌ريشه مي‌داند که جامعه را صرفاً ظرفي براي تأمين نيازهاي خود مي‌بيند. روابط انسان‌ها در چنين جوامعي، صرفاً است و هيچ علاقه يا هويت مشترکي يک عضو را با ديگر اعضاي جامعه پيوند نمي‌دهد و نتيجة آن، انزوا و محصور‌ شدن فرد در خودپرستي است. به نظر فرديناند تونيس، روابط، در جوامع مدرن تنها بر‌اساس روابط خشک و تنظيم مي‌شود و اين فرایند، فرد را در يک تنهايي ترسناك و و رها مي‌کند. دورکيم نيز به گسيختگي، زوال وجدان جمعي و نابودي همبستگي‌هاي سنتي اشاره مي‌کند و بسياري از آسيب‌هاي موجود، از جمله را پیامد‌ افراط در فردگرايي مي‌داند. 📚 عبدالرسول بیات؛ فرهنگ واژه‌ها: در‌آمدی بر مکاتب و اندیشه‌های معاصر؛ ذیل فرد‌گرایی، ص401ـ402. ادامه دارد👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813 👩‍🎤 🍂👩‍🎤🥀 @woman_family 🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤 ✨🥀🍂👩‍🎤🥀🍂👩‍🎤🥀