🚨 شاید بهتر باشد قبل از ورود به موج سوم فمینیسم کمی از #تاریخ_غرب و وضعیت زنان در دورانهای مختلف را مورد بررسی قرار بدهیم تا ظهور و بروز این جریان فکری و این جنبش ها، بیشتر برایمان ملموس و قابل فهم باشد.
می خواهم در چند جلسه تاریخی اجمالی از غرب و وضعیت زنان در دوران های #جوامع_اولیه_تا_رنسانس و #قرن_هفدهم_و_هجدهم میلادی را برایتان به تصویر بکشم.
با ما همراه باشید و کانال علمی-تخصصی خودتون رو به کسانیکه دوستشون دارید معرفی کنید🌹
ارتباط با من:
@mohsenz224
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان از جوامع اوليه تا رنسانس1️⃣
👈 جوامع اوليه
به ادعاي مردمشناسان، در جوامع اوليه كه اقتصاد بر پاية #شكار و گردآوري خوراك بود، زنان از موقعيت #مطلوبي برخوردار بودند.
گفته شده است كم بودن تعداد زنان در اثر فقدان بهداشت و مرگومير بسيار زنان و تلقي مردمان آن زمان در مورد نقش اساسي زن در #توليد_مثل، باعث نگاه احترامآميز مردان به زنان ميشد.
با گذر ايام، اختراع كشاورزي توسط زنان باعث ارتقاي موقعيت آنان شد.
در اين جوامع، #ازدواجهاي_گروهي رايج بود؛ در نتيجه كودكان فقط #مادر خود را ميشناختند و توارث و خويشاوندي از طريق مادر منتقل ميشد؛ لذا به اين جوامع #مادرتبار گفته ميشود.
بعضي از محققان اهميت مشاركت #اقتصادي زنان در اين جوامع و غيبت مردان به علت شكار يا جنگ را از علل ظهور پديدة مادرتباري دانستهاند.
اين موقعيت استثنايي زنان با پيشرفتهاي جديد #فني #متزلزل شد. با اختراع خيش(ابزار شخم زدن) كه قدرت بدني مردانه را ميطلبيد، كشاورزي بر دوش مردان افتاد و نقش اقتصادي زنان نسبتاً كمرنگ شد. با استفادة بشر از انرژيهاي طبيعي، كشاورزي توسعه يافت و انسان يكجانشين شد.
#يكجانشيني، مناسبات ديگر اجتماعي از قبيل ازدواج را بر هم زد؛ به اين صورت كه برونهمسري جاي خود را به درونهمسري داد و بهتدريج انتقال نسب از طريق مادر برچيده شد.
📚 ر.ك: پاتريك نولان و گرهارد لنسكي؛ جامعههاي انساني: مقدمهاي بر جامعهشناسي كلان؛ ترجمة ناصر موفقیان؛ ص 203.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان از جوامع اوليه تا رنسانس2️⃣
👈 يونان و روم باستان
غربيان آغاز تاريخ خود را در دو تمدن کهن #يوناني و #رومي جستجو ميکنند، برايناساس براي بررسي تاريخ زنان در غرب بايد از مطالعة تاريخ زن در يونان و روم باستان آغاز کرد.
در يونان باستان در ابتدا زنان از موقعيت ويژهاي برخوردار بودند.
نيروي #باروري از آنِ زن دانسته ميشد. نسب از طرف مادر بود و كودكان پدر خود را نميشناختند. #خدايان_يوناني اغلب #زن بودند و به قول ويل دورانت، مردان خدايان خود را به شكل زنان خود ميساختند. زن در خانه محبوس نبود و در اجتماع، آزادانه با مردان معاشرت ميكرد.
👈 اما با پيشرفت يونانيان، #وضعيت_زنان تغيير كرد. در عصر طلايي يونان باستان (399 تا 470 ق.م) كه دوره اعتلاي يونان دانسته شده است، رسم #ارث بردن از طريق مادري #فسخ شد؛
👈 زن يوناني حق عقد قرارداد نداشت و اقامة دعوا در محكمه برايش ممكن نبود؛ همچنين زن از شوهر ارث نميبرد؛
نيروي توالد از آن ِمرد، و زن تنها حامل طفل دانسته ميشد.
👈 مردان آزادي جنسي زنان را محدود كردند، درحاليكه خود آزاد بودند و پدران بدون آنكه نظر دخترانشان را بپرسند، آنها را شوهر ميدادند و مردان زنان را در خانه مفيدتر ميديدند؛ لذا تعليمات زنان، منحصر به امور #خانهداري ميشد؛ چراكه معتقد بودند هوشمندي زن وي را از اجراي وظايف بازميدارد😳
👈 در روم نيز زن حق حضور در محاكم را حتي بهعنوان شاهد نداشت و بدون اجازة قيّم خويش (پدر، برادر يا شوهر) حق استفاده از اموالش را نداشت.
👈 پدر، سرور خانواده بود و مادر و دختران و ساير فرزندان ملک او محسوب ميشدند؛ اما با گسترش حكومت جمهوري در روم، از قدرت پدر كاسته شد.
👈 زنان و فرزندان از همسران و پدران خود آزادي بيشتري گرفتند و به قول ويل دورانت «هر قدر مرد رومي حقوق قديم خود را از دست ميداد، زن رومي حقوق جديد به چنگ ميآورد».
📚 ر.ك: ويل دورانت؛ تاريخ تمدن؛ ترجمة فریدون بدرهای؛ ج 2، ص 13، 17، 60 و 61.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان از جوامع اوليه تا رنسانس3️⃣
👈 وضعیت زنان در دوره ی فئوداليسم
از قرن چهارم انهدام تدريجي جامعة #بردهداري و تكامل تدريجي روابط فئودالي در غرب آغاز ميشود. با گذشت زمان و طغيان بردهها، اربابان مجبور شدند به هریک از بردگان زميني كوچك بدهند و با سهيم كردن آنان در سود كارشان، آنان را به تلاش بيشتر علاقهمند سازند؛ بدينترتيب جامعة فئودالي شكل گرفت كه #فاصله_شديد_طبقاتي از مهمترين خصوصيات اين نوع جوامع است.
كشاورزان و پيشهوران تحت استثمار فئودالها قرار داشتند و امتيازات زندگي براي طبقات ممتاز بود. با سقوط امپراتوري روم و تقسيم قدرت بين فئودالها اين فاصلهها بیشتر شد.
👈 در آغاز قرن يازدهم، روابط فئودالي در سراسر اروپا استقرار يافت. مردان كشاورز همراه با زنان و فرزندانشان بر زمين #اربابان كار ميكردند و بدون اجازه ارباب حق نداشتند زمين زراعتي را ترك كنند؛
👈 رعيت بدون اجازة ارباب حق ازدواج نداشت.
👈 زندگي داخلي كشاورزان (مسكن و خوراك) نيز مشقتبار بود؛ از سوي ديگر قحطي و راهزني و جنگ ميان فئودالها نيز بر مشكلات كشاورزان ميافزود.
👈 نظام طبقاتي فئوداليستي در بين زنان نيز وجود داشت. #زنان_رعيت، در مشكلات مردانشان سهيم بودند و گرچه گاه تحت فشار همزمان سلطة فئودالها و سلطة مردان خود قرار داشتند، اما با توجه به وضعيت رقتآور مردانشان، آنها را دلسوزانه ياري ميكردند؛
👈 از سوي ديگر در جامعه دوقطبي و خفقانزده فئودالي زمينهاي وجود نداشت كه زنان كشاورز بخواهند در بحبوحه كار و تلاش روزانه در خانه و مزرعه لحظهاي به وضعيت نامناسب زندگيشان بهعنوان #زن بينديشند چه رسد به اينكه عليه آن بهپاخيزند.
👈 برخلاف زنان رعيت، زنان فئودالها و حكمرانان از وضعيت نسبتاً خوبي برخوردار بودند.
👈 تعداد زيادي از زنان فئودال بر قصرها و زمينهایشان حكومت ميكردند.
👈 مديرههاي ديرها، شواليههاي خود را به جنگ ميفرستادند.
👈 زنان اشراف به هنگام غيبت شوهرانشان، قصرها را اداره ميكردند.
👈 زنان اشراف در مقام رؤساي نظامي، قاضي و دربان بر املاك خود كاملاً مسلط بودند.
👈 حكمرانان زن در امور كليسا و اداره آن دخالت ميكردند و گاه بر دربار پاپ نظارت ميكردند.
در پايان قرن يازده، پاپ گرگوار #اصلاحاتي در كليسا ايجاد كرد. او ضمناً زنان را از مقامهايي كه داشتند بركنار كرد و وقتي مراكز فرهنگي ديرها برچيده شد و جاي خود را به مدارس و دانشگاههايي تحت نظر كليسا داد، تحصيل در اين مدارس عالي براي دختران #ممنوع و اين امر سبب #شكاف_فرهنگي_بين_زنان_و_مردان شد و زنان را از مشاغلي چون طبابت كه احتياج به تحصيل در اين مراكز داشت، محروم كرد.
📚 براي توضيح بيشتر ر.ك: مرتضي راوندي؛ تاريخ تحولات اجتماعي؛ ص 319ـ321. همچنین ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانیزاده؛ ص 42ـ45.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان از جوامع اوليه تا رنسانس4️⃣
👈 وضعیت زنان در دوره ی بورژوازي
در اواخر قرن دوازدهم شاهد كاهش قدرت فئودالها و توسعة اختيارات كشاورزان، گسترش #شهرنشيني، بالا گرفتن قدرت شهرنشينان و انتخاب دولتمردان توسط آنان و بالاخره شكلگيري طبقه اصناف (بورژوازها) هستيم.
رقابت بين اصناف مختلف و پيشهوران سبب ميشد #زنان از پارهاي مشاغل، كنار گذاشته شوند؛
از سوي ديگر #يادگيري بسياري از مشاغل، اختصاص به پسران داشت، در نتيجه زنان از مهارت و بهدنبال آن از مزد كمتري برخوردار بودند؛ بهطوريكه در قرن سيزدهم در پاريس #پانزده صنف از پيشهوران زن در برابر #هشتاد صنف از مردان وجود داشت.
مقامات ديوانسالاري از قبيل خزانهداري، صدراعظمي، قضاوت و... نيز در دست مردان بود.
بهتدريج با تمركز پادشاهي و حذف فئوداليسم، زنان اشراف و فئودال نيز موقعيت سابق خود را از دست دادند.
👈 در قرن چهاردهم #اشتغال به جراحي و آرايش براي زنان ممنوع شد.
يادگيري بسياري از مشاغل به #پسران اختصاص پيدا كرد و جانشيني قلمرو سلطنتي از طريق دودمان #مادري ممنوع شد.
در سالهاي پاياني اين قرن ـ كه تعليم و تعلم رواج يافته بود و مردم كودكان خود را به دستِ آموزش ميسپردند ـ آموزش زنان محدود به #خانه بود.
در دوره #اصلاح_ديني وقتي متفكران ايده «قدرت مردم به جاي قدرت كليسا» را مطرح كردند، #زنان در رديف كودكان و بردگان و بيگانگان از حق رأي و قضاوت محروم شدند.
📚 ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانیزاده؛ ص 45ـ47. همچنین ر.ك: ويل دورانت؛ تاریخ تمدن؛ ترجمة فریدون بدرهای؛ ج 4، ص 45ـ51.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان از جوامع اوليه تا رنسانس5️⃣
👈 رنسانس (قرن پانزده (قرون وسطی) و شانزده)
رشد علم و دانش، گسترش بورژوازي، #كاهش_قدرت_كليسا و جايگزيني آن با دولت، از ويژگيهاي عصر نوزايي و رنسانس اروپاست.
تكاپو براي پيشرفت و بالندگي، كسب #دانشها و #فنون مختلف و ساختن زندگياي بهتر، آرمان رنسانس بود؛ اما درهاي جديدي كه براي پيشرفت گشوده شده بود، تنها به روي مردان باز شد و رنسانس، دنيايي كاملاً مردانه را رقم ميزد. «آرمان رنسانس مرد كامل بود كه عبارت بود از سلامت جسم، قدرت روح و استغناي فكر».
يك اعلاميه انگليسي (1547) #گردهمايي_زنان بهمنظور #پرحرفي را ممنوع ميكند و به شوهران دستور ميدهد همسرانشان را در خانه نگاه دارند. كنار گذاشتن زنان از مسئوليتها و اصناف و اختلاف چشمگير سطح دستمزد زنان نيز در اين زمان وخامت بيشتري يافت.
👈 حذف صومعهها و ممنوعيت ورود زنان به دانشگاههاي تحت نظر #كليسا نيز باعث شده بود در زماني كه مردان بهگونهاي بيسابقه مصمم به كسب دانش و پرورش استعدادهاي خود بودند، زنان از تحصيل #محروم بمانند.
در همين زمانها بود كه ماري دو گورنه (1566ـ1645) با انتشار رسالهاي به نام #برابري_زنان_و_مردان، شكوة زنان، زنان را افرادي دانست كه: «همة چيزهاي خوب برایشان ممنوع است و آزادي از آنها سلب و تمام فضيلتها از ايشان دريغ شده است».
👈 بااينهمه در اين زمان هنوز اعتراض جدي و عمومي نسبت به وضعيت زنان ديده نميشود.
📚 ويل دورانت؛ تاريخ تمدن؛ ترجمة فریدون بدرهای؛ ج 5، ص 275. همچنین ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانیزاده؛ ص 52ـ53.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم1️⃣
👈 انقلاب صنعتي1️⃣
رويدادهاي مهم انقلاب صنعتي از سويي و روشنگري از سوي ديگر، همچنين شکلگيري انقلابهاي آمريکا و فرانسه در اين دو قرن از جهات مختلف، زندگي زنان را دچار تحول ساخت و زمينههاي پيدايش فمينيسم را ايجاد كرد.
مهمترين شاخصه اين مقطع تاريخي در مغربزمين، انقلابي بنيادين در نظام #اقتصادي غرب است كه بهدنبال خود، تمام ابعاد زندگي بشر را متحول ساخت.
تا پيش از اين (حدوداً سالهاي 1650ـ1750) مهمترين شكل اقتصاد جهان را اقتصاد كشاورزي تشكيل ميداد. در اقتصاد کشاورزي، زمين، مهمترين منبع اقتصادي مردمان بود و خانوادههاي كشاورز در خانههايي كاملاً نزديك به زمينشان زندگي ميكردند.
#مرد و #زن و حتي #فرزندان، همدوش يكديگر در مزارع خويش كار ميكردند و معمولاً تمام احتياجاتشان به دست خودشان توليد ميشد.
👈 با توسعه دانش بشري و كشف اصول مكانيكي مانند نيروي بخار و بهكارگيري آن در كارخانهها، طولي نكشيد كه كارخانههاي توليدي مختلف در جايجاي اروپا (و امريكا) ظاهر شدند. در بسياري از موارد، ماشين جاي نيروي انساني را گرفت و از سوي ديگر كارخانهها كه نياز به نيروي كار داشتند، كشاورزان سابق را با عنوان كارگر جذب نمودند.
انقلاب صنعتي نه فقط نظام اقتصادي، بلكه تمام جنبههاي زندگي #فردي و #اجتماعي را متحول ساخت:
👈 محل كار مردان (كارخانه) از محل زندگيشان (خانه) جدا شد.
👈 مردان براي كسب درآمد به #كارخانهها رفتند و زنان در #خانهها ماندند تا ساير كارهاي ضروري زندگي را انجام دهند.
برخلاف عصر كشاورزي كه توليدكننده، همان مصرفكننده بود، صنعتي شدن، وحدت توليد و مصرف را درهمشكست و توليدكننده را از مصرفكننده جدا ساخت.
ادامه دارد👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم2️⃣
👈 انقلاب صنعتي2️⃣
مسئله ديگر ترويج نظام #پولي بود. به جاي تبادل پاياپاي كالا در نظام پيشين، كارگران در ازاي كارشان پول دريافت ميكردند.
عنصر پول سهم بسزايي در تحولات اين دوران داشت. مردم براي بقا به پول نيازمند و وابسته شدند و ارزش هر چيزي را پول تعيين ميكرد؛ بنابراين طبيعي است كه كار به دو بخش تقسيم شود:
1️⃣ كاري كه در ازاي آن پول دريافت ميشود (كار توليدي)؛
2️⃣ كاري كه هرچند براي حفظ معيشت ضروري است، اما پول بهدنبال ندارد (كار غيرتوليدي).
نتيجه اين تحولات اين بود كه كار مردان، #توليدي و لذا ارزشمند و كار زنان #غيرتوليدي و لذا كمارزش تلقي شد و رفتهرفته در فهم عمومي، مردان با توليد و زنان با مصرف گره خوردند.
تقسيمبندي ديگري نيز در اين بين شكل گرفت كه بعدها ابعاد عملي بيشتري يافت و آن تقسيم جامعه به دو حوزة #عمومي (عرصة توليدي) متشكل از مردان و حوزه #خصوصي (عرصة غيرتوليدي) متشكل از زنان و كودكان است.
🔰 انقلاب صنعتي به انقلابي در حيطه روابط دو جنس و کارکردهاي اجتماعي هریک از دو جنس انجاميد و با خلق تقسيمات دوگانه و متقابل توليد و مصرف، كار توليدي و كار غيرتوليدي و حوزة عمومي و خصوصي و اختصاص #مردان به طرف اول اين تقابلات و راندن زنان به طرف دوم ـ كه مسلماً در دنياي صنعت و سرمايه، بار ارزشي كمتري داشت ـ اولاً شكاف عميقي بين زن و مرد ايجاد كرد و ثانياً نقطة شروعي شد براي تبعيضها و نابرابريهايي كه بعدها تنها با بهانة تفاوت جنسيتي صورت ميگرفت.
👈 اما موضوع به فاصلة دو جنس ختم نشد. در فرایند شكلگيري دو مفهوم #مرد_نانآور و #زن_خانهدار، زنان كاملاً از نظر اقتصادي وابسته به مردان شدند؛ لذا گهگاه براي فرار از اين وابستگي به مشاغل توليدي رو ميآوردند و اين امر از سوي مردان، نوعي تجاوز به حريم خودشان تلقي ميشد؛ لذا رقابتها و تضادهايي بر سر فرصتهاي شغلي بين دو جنس در گرفت؛ بهطوريكه مردان نهتنها زنان را به حيطة مشاغل جديد راه ندادند، بلكه بسياري از حرفهها را كه از گذشته در تخصص زنان بود، از دستشان گرفتند.
👈 نتيجة ديگر اين رقابتها كه نارضايتي عميق زنان را درپيداشت، فاصلة فاحش #دستمزد_زنان با دستمزد مردان بود؛ بهگونهاي كه در قرن هجدهم، زنان پنجاه درصد مزد مردان را دريافت ميكردند.
👈 با افزايش تعداد كارخانهها نياز به كارگرانِ بيشتر، فزوني گرفت و از سوي ديگر كارگر با دستمزد كمتر سود بيشتري را عايد سرمايهگذار ميكرد. براي اين منظور كارخانهداران، زنان را كه نسبت به مردان سر به راهتر و قابل كنترلتر بودند، با دستمزد كمتر براي كار در كارخانهها پذيرفتند.
👈 طي اين جريان بود كه سيلي از #زنان_فقير، #دختران_مجرد و #زنان_بيوه و... در كارخانهها مشغول به كار شدند.
👈 تأثير اين مسئله در شكلگيري جنبش زنان بهاندازهاي جدي است كه بعضي از تحليلگران، آزادي زن را از عوارض انقلاب صنعتي ميدانند.
🔰 به قول ويل دورانت، كساني كه ناآگاهانه براي خانهبراندازي توطئه كردند، كارخانهداراني بودند كه براي جذب سود بيشتر، زنان را از خانههایشان بيرون كشاندند.
📚 ر.ك: آندره ميشل؛ فمینیسم، جنبش اجتماعي زنان؛ ترجمة هما زنجانیزاده؛ ص 63. همچنین ويل دورانت؛ لذات فلسفه: پژوهشی در سرگذشت و سرنوشت بشر؛ ترجمة عباس زریاب؛ ص151.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم3️⃣
👈 روشنگري1️⃣
در نيمه قرن هجدهم، گروهي از انديشمندان با توجه به تغييرات اقتصادي جديد اعتراض خود را نسبت به ظلم جوامع فئودال مبنيبر امتيازات موروثي پادشاهان، كليسا و اشراف آغاز كردند. اينان كه بيانكنندة نارضايتيهاي طبقة متوسط جديد و روبهرشد بودند، #حقوق_انسان را در برابر حقوق مقدس پادشاهان قرار دادند.
در اين زمان نهضت فكري بيسابقهاي در غرب پاگرفت و اصولي را در سطح جوامع غرب منتشر ساخت كه اين اصول بعدها زمينهساز مكاتب مختلف فكري و سياسي، جنبشهاي متعدد اجتماعي و انقلابهايي سرنوشتساز در تاريخ اروپا و امريكا شد كه فمينيسم يكي از اينهاست.
🔰 شكلگيري دو جريان فكري مهم 👈 مدرنيته و 👈 ليبراليسم، ويژگي و شاخصه فكري اين دوره را نشان ميدهد.
اين دو جريان ـ كه در ادامه بدانها ميپردازيم ـ از قرن هجده به بعد مادرِ تحولات، انقلابها و شورشهاي متعددي شد كه تمام عرصههاي زندگي بشري از جمله مسائل زنان را تحت تأثير خود قرار داد.
ادامه دارد👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم4️⃣
👈 روشنگري2️⃣
الف) مدرنيته
پس از فضاي فكري #قرون_وسطی ويژگي #ضدعقلانيت و اقتدار كليسا، رنسانس سعي نمود اقتدار و عظمت باستانيان را جايگزين اقتدار كليسا كند.
رنسانس، قائل به تقدم فرهنگ باستان بر تمامي فرهنگها بود. دلزدگي از قرون وسطي، رنسانس را درپيداشت؛ اما تكية افراطي رنسانس بر فرهنگ باستان نيز به ايجاد #مدرنيته انجاميد.
#مدرنيته، رويكردي بود كه هرگونه اقتدار و اعتبار و احترام براي گذشته و سنت را انكار ميكرد و با آن ميجنگيد و در مقابل، از هر فكر جديد و نو حمايت مينمود؛ بنابراين مهمترين ويژگي مدرنيته، نوگرايي و سنتستيزي است.
احترام و اهميت فوقالعاده به انسان و به تواناييهاي او ويژگي ديگر مدرنيته است؛
بنابراين ايمان به عقل و اعتقاد به تواناييهاي آن و ملاك و معيار قرار دادن عقل در همة امور و حذف و سركوب هر چيز غيرعقلاني كه مانع حاكميت عقل شود، در دستور كار مدرنيته قرار گرفت.
از منظر مدرنيته، عقل بهواسطة آموزش، روش تفكر و انديشيدن را ميآموزد و بدون آموزش، خرد آدمي از استقلال بيبهره ميماند و ممكن است تحت نفوذ ديگران قرار بگيرد؛ لذا براي پرورش و آزادي عقل، آموزش ضرورت دارد.
🔰 تأثير مدرنيته در مسائل #زنان
تا پيش از مدرنيته، نظم موجود در خانواده و اجتماع امري طبيعي و صحيح بهشمار ميآمد. فقرا و رعايا زندگي سخت خود را امري طبيعي و گريزناپذير و زنان، اقتدار مرد و اطاعت از او را تنها شيوة موجه زندگي خانوادگي ميدانستند؛ اما مدرنيته نظم گذشته را زير سؤال برد.
در مدرنيته، براساس داوري #عقل انساني هرگونه تفاوت و تبعيض بايد به محک #عقل_بشري مورد سنجش قرار گيرد. طبيعي است که در اين حالوهوا به ذهنها خطور كند كه چرا مردان بر زنان مسلطاند و چرا زن ملزم به اطاعت از مرد است؟
👈 از سوي ديگر با توجه به احترام فوقالعادة مدرنيته به #انسان ـ بهدليل برخورداري او از گوهر #عقل ـ طبيعي است زنان كه خود را انسان و صاحب خرد ميدانند، خواهان احترامي درخور انسان مدرن شوند و اگر آموزش براي پرورش عقل انساني لازم است، پس زنان نيز نبايد از آن، محروم بمانند و اين امر در شرايطي است كه #آموزش براي پسران و مردان الزامي ميشود و زنان با محروميت از آن، شاهد تناقض عميقي ميشوند.
👈 تأكيد مدرنيته بر اينكه هيچچيزي را نبايد قبل از اثبات عقلاني پذيرفت، سبب شد زنان در بسياري از مسلمات اجتماعي از جمله الگوي زن خانهدار، وظايف زن، تواناييهاي زن و... ترديد كنند.
بدينترتيب آموزههاي مدرنیته، تغيير در وضعيت زنان را اجتنابناپذير ساخت و هم زنان و هم جامعه را براي تحولاتي اساسي در مسائل زنان آماده كرد.
📚 ر.ك: مالكوم واترز؛ جامعة سنتي و جامعة مدرن: مدرنيته و مفاهيم انتقادي؛ ترجمة منصور انصاری؛ بابك احمدي؛ مدرنيته و انديشة انتقادي؛ و همچنین براي توضيح بيشتر ر.ك: حميرا مشيرزاده؛ از جنبش تا نظرية اجتماعي: تاریخ دو قرن فمینیسم؛ ص 6ـ9.
ادامه دارد👇👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم5️⃣
👈 روشنگري3️⃣
الف) مدرنيته
🔰 نقد مدرنيته
مدرنیته یک روح دارد و این روح تبلورهای مختلف دارد. هر چند مدرنیته همه چیز را بیروح کرده است. معماری مدرن، تبلور مدرنیته است. پول، ماشین، شبکههای مجازی و … همه تبلور این روح هستند. زیمل میگوید شکایت کردن و نفرین و لعنت بر این شرایط کاری را از پیش نمیبرد، بلکه باید این وضعیت را بشناسیم. از دید ماکس وبر اگر بخواهیم ریشه همه اینها را بررسی کنیم، باید میان دو نوع #عقلانیت فرق بگذاریم:
👈 یک عقلانیت معطوف به #ارزش داریم و 👈 یک عقلانیت مبتنی بر #هدف.
عقلانیت معطوف به ارزش یعنی انسان برای یک ارزشی تلاش میکند و میجنگد. حالا این ارزش میتواند متفاوت باشد.
وبر میگوید دوران مدرن پایان این دوره و آغاز دوره دیگری است که عقلانیت در آن مبتنی بر هدف است.
در این عقلانیت، #عقل #ابزارهای مختلف را به کار میگیرد تا به آن #هدف برسد.
ممکن است کسی بگوید در عقلانیت معطوف به ارزش هم افراد ابزارهای عقلانی متعددی را به کار میبردند تا به ارزشها برسند. فرق این است که در اینجا غایت #دنیوی موردتوجه است و عقل در خدمت این غایت است. هر چه هست محاسبه سود و زیان است و ارزشها جایی ندارند.
👈 عقلانیت پشت مدرنیته غربی کاملاً #ابزاری است و غایت آن کاملاً #دنیوی و افزایش سود و سرمایه است.
یک وقت شما کار اقتصادی را ارزش تلقی میکنید. «الْکَادُّ عَلَی عِیَالِهِ کَالْمُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ اللَّه». در عقلانیت مدرن غایت نهایی افزایش سود و درآمد و رفاه #جسمانی است.
این عقلانیت محاسبهگر و تهی از ارزش که هیچ سودایی غیر از رسیدن به #سود ندارد در معماری به صورت انبوهسازی و کم کردن هزینهها و سرعت در ساخت خودش را نشان میدهد. زیمل روح مدرنیته را در #پول توضیح میدهد.
مهمترین ویژگی این نگاه، #ابزاری کردن همه چیز است و همه رابطهها و ارزشها بر این مبنا قرار میگیرد و #عواطف انسانی به حاشیه میرود.
#عقل، همه چیز را خیلی خشک و کاسبکارانه میسنجد. حتی سلام کردن آدمها به هم مبتنی بر این میشود که ببینند آیا برایشان سودی دارد یا خیر.
آرتور میلر در داستان «مرگ فروشنده» به زیبایی این نکته را نشان میدهد. این سیستم کارآمد هست و انسجام دارد، اما غایت آن دنیوی است و نه متعالی و Spiritual.
بلایی بر سر انسان میآید که #انسان تبدیل به ابژه میشود. شکی نیست که مدرنیته در این پروژه خود موفق است.
#مدرنیته به یک پروژه ناقص و ناتمام و غیرانسانی تعبیر شده است که نیاز به بازنگری و اصلاح دارد. نمیگوییم این پروژه را بهکل کنار بگذاریم، بلکه چون ما انسان هستیم ارتباطات ما در این شبکه باید بهطور کامل برقرار شود و انسان تکساحتی دچار #تنهایی میشود.
ارتباطی که انسان در #سنت با دیگران داشته #کیفی بوده است. شاید تنهایی کوتاهمدت یا مکانی و غربت بوده است، اما این پدیدهای که برای #انسان_مدرن اتفاق افتاده مانند یک آوار بر سر او خراب شده است.
#ابژه شدن #انسان یعنی #شیء شدن که روح پول و ماشین است و خود ما را هم شیء میکند.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم6️⃣
👈 روشنگري4️⃣
ب) ليبراليسم
ليبراليسم بهعنوان جرياني #مولود_مدرنيته، به تغيير و تحولات در مسائل زنان شتاب بيشتري داد.
ليبراليسم آموزهاي است که شعار اصلي آن #فردگرايي است. آنچه ملاک برخورداري از حقوق شهروندي ميشود، فرد بودن (انسان بودن) است و بس.
آزادي فرد، استقلال فرد، حقوق فرد و... مباحث مهم گفتمان فمينيستي را تشكيل ميدهد.
مسئلة #اصالت_فرد جايگزين اصالت جامعه ميشود و انسان بهمثابة فرد، داراي احترام و منزلت و حقوقي ميشود كه پيش از آن برخوردار نبود؛ حتي فرد ملاك و معيار ارزشهاي اخلاقي ميشود و «خوب» چيزي ميشود كه انسان بهمثابة فرد آن را دوست دارد.
👈 بارزترين نتيجة فردگرايي ليبراليستي، #آزادي است.
اصل آزادي بيانگر آن است كه انسان ميتواند براي زندگي خود تصميم بگيرد و نبايد هيچ نهادي اعم از دولت يا كليسا اراده خود را بر او تحميل كند. آزادي انديشه و بيان و آزادي انجمن نيز از ديگر اركان ليبراليسم است.
👈 پذيرش حق مالکيت فرد بر خود به اين معنا كه فرد، مالكِ جسم، مهارتها و كار و پيشة خويش و درآمد ناشي از آن است و اين زندگي، دارايي خود اوست و به خدا، جامعه يا دولت تعلق ندارد نيز از ديگر آموزههاي ليبراليسم است.
#اصل_برابري در ليبراليسم بر برابري همة انسانها در برابر قانون و لزوم ايجاد فرصتهاي برابر براي آحاد جامعه بهمنظور شكوفاسازي استعدادهاي افراد تأكيد ميكند.
در همين راستا آموزش عمومي به جهت پرورش ذهني مردم مورد توجه قرار ميگيرد.
ادامه دارد به همراه نقد در پست های بعدی👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#تاریخ_غرب
#لیبرالیسم
🔰 اعلامیه حقوق بشر و شهروند یکی از اسناد بنیادین انقلاب فرانسه و تاریخ حقوق بشر است. اولین بند این منشور میگوید:
«انسانها آزاد به دنیا آمدهاند و آزاد با حقوق برابر باقی خواهند ماند. تفاوتهای اجتماعی تنها در صورتی که صلاح همگانی در میان باشد، میتوانند وضع شوند.»
#نقد در پست های بعدی👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم7️⃣
👈 روشنگري5️⃣
ب) ليبراليسم
🔰 تأثير ليبراليسم در ظهور فمينيسم
آموزههاي ليبراليسم و فضاي بازي كه در نتيجة آزاديهاي ليبرالي به وجود آمد، زمينه را براي شكلگيري اعتراضات، شورشها و جنبشهاي متفاوتي از جمله #جنبش_زنان مهيا نمود.
#ليبراليسم بر حقوق طبيعي انسانها (آزادي، برابري و...) تأكيد ميكرد و تمام اين امتيازات را درخور و شايستة تكتك انسانها ميديد؛ اما زنان میديدند اين شعارها تغييري در موقعيت آنان به وجود نياورد و تنها امتيازاتي #مردانه محسوب شد؛ بنابراين تأكيد ليبراليسم بر عموميت و فراگيري اين حقوق و امتيازات، بر آحاد بشر، افزايش توقع و در نتيجه نارضايتي گروههاي محروم را درپيداشت.
تا پيش از اين زنان از اين حقوق محروم بودند؛ درحاليكه اين محروميت امري طبيعي تلقي ميشد؛ اما با ظهور ليبراليسم، اين محروميتها در مقام نظر، #ظالمانه و دور از #عدالت محسوب شد و موجبات نارضايتي زنان را فراهم آورد؛ در نتيجه آموزههاي ليبراليسم اسلحهاي شد كه زنان با آن به مبارزه براي رسيدن به منافع خويش پرداختند.
👈 اصل #انسانمداري و #خردورزي، اين مطلب را به ذهن متبادر ميكند كه زن نيز در جايگاه انسان، موجودي خردورز و داراي حيثيت و كرامت فردي است. اصل آزادي و نفي اقتدار بر فرد، و تفسير ليبرالي از آزادي و اقتدار سبب شد زنان نيز آرزو كنند موجوداتي آزاد باشند و از زير ساية اقتدار مردان بيرون بيايند.
👈 اصل #مالكيت نيز كه حق طبيعي فرد دانسته ميشد، زنان را به اين فكر واداشت كه چرا پس از ازدواج، تمام اموال زن حتي ارثية پدري او بايد تحت مالكيت مرد قرار بگيرد و زن حق تصرف در اموال خود را نداشته باشد؟
چرا شوهر ميتواند دستمزد نقدي همسر يا دختر كارگرش را قانوناً تصاحب كند؟
تملك بر خويشتن بر اين تفكر دامن زد كه زن مالك جسم خويش است؛ لذا حق دارد با كنترل #باروري بر جسم خود مسلط باشد.
بعدها درخواست قانوني شدن #سقط_جنين نيز از اين فكر نشأت گرفت كه زن ميتواند در مورد بدن خود، تصميم بگيرد.
👈 همچنين اصل #برابري افراد در برابر قانون سبب شد زنان هم خواستار فرصتها و امتيازات قانوني برابر با مردان از جمله آموزش عمومي رايگان شوند كه از طرفي بر عموميت آن تأكيد ميشد، اما در عمل، زنان از آن كنار گذاشته ميشدند.
نكته حائز اهميت ديگر آنكه اصطلاحِ «#فرد» كه نقشي محوري در آموزة ليبراليسم دارد و معادل انگليسي آن man است، ظاهراً خنثي و مشترك بين زن و مرد و به معناي كلي انسان است؛ اما مطالعه نشان ميدهد بهكارگيري واژة man به جاي انسان و فرد، فراتر از يك عادت كلامي است؛ چراكه اكثر سردمدارانِ اين تفكر در عمل نشان دادند منظورشان از فرد همان مرد است؛
حتي در مورد مسئلة مالكيت تصريح ميشود كه مالكيت، حقي مردانه است و زندگي مرد به خود او تعلق دارد. بهجز معدودي از افراطيون و راديكالها كسي چنين حقوقي را بر زنان تسرّي نداده است.
📚 ر.ك: جان سالوين شاپيرو؛ ليبراليسم، معنا و تاريخ آن؛ ترجمة محمدسعید حنایی کاشانی.
ادامه دارد👇👇👇
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم8️⃣
👈 روشنگري6️⃣
ب) ليبراليسم
🔰 نقد برابري ليبرالي (برابري حقوقي)
تعريف #برابري بهعنوان #تشابه و يکي دانستن آن با عدالت (برابري = تشابه = عدالت) و بهتبع آن، ناديده گرفتن و يا #انکار_تفاوتهاي_حقيقي دو جنس، از مسائلي است که انتقادات زيادي را ميتوان برآن وارد كرد.
در وهلة اول به نظر ميرسد اين نظريه که #عدالت در گرو #برابري_مطلق است، هيچ دليل و مبنايي ندارد و پيشفرضي است که بدون آنکه اثبات شود، مبناي ساير نظريهپردازيهاي ليبرالي، از جمله فمينيسم ليبرال قرار گفته است؛
بهعلاوه، مشکل ديگر برابري ليبرالي، #ناديده_گرفتن_تفاوتهاي افراد و شرايط خاص، در برخورد با قانون است؛ درحاليکه اين نگاه، از آن جهت غيرواقعبينانه به نظر ميرسد که بالاخره شرايط خاص و تفاوتها و ويژگيها، خواهناخواه، تأثيرات خاص خود را دارند و ناديده گرفتن آنها مشکلي را حل نميکند، بلکه قانون صحيح و مورد قبول آن است که متناسب با تمام واقعيتها باشد.
👈 ميتوان نظامي از تفاوتهاي حقوقي مبتنيبر جنسيت، اما عادلانه را تصوير كرد كه تفاوتها و استحقاقها در تعيين حقوق، نقش اصلي و کليدي را بر عهده دارند؛ بهطوریکه #حقوق_مساوي براساس استحقاق مساوي و حقوق متفاوت بر پاية #تفاوت استحقاق، بر افراد تعلق ميگيرد؛
برايناساس، تنظيم قانون بدون در نظر گرفتن تفاوتها، بهمنزلة عدم رعايت تناسب و واقعگرايي در برنامههاست و عواقب ناخوشايندي را بهدنبال دارد.
📚 محمدرضا زيبايينژاد؛ «ملاحظات»، فمينيسم و دانشهاي فمينيستي؛ ص 118.
👈 از نظر شهيد مطهري، اعمال #اصل_تشابه، عليرغم وجود تفاوتهاي تکويني اصيل و اجتنابناپذير، نهتنها تساوي را برقرار نميکند، بلکه در عمل بهدليل دخالت تفاوتهاي حقيقي مذکور، به #تساوي_و_برابري_زن_و_مرد لطمه ميزند.
وی در اين باره ميگوید:
«زن اگر بخواهد حقوقي مساوي حقوق مرد و سعادتي مساوي سعادت مرد پيدا کند، راه منحصرش آن است که #مشابهت_حقوقي را از ميان بردارد:
براي مرد، حقوقي متناسب با مرد و براي خودش حقوقي متناسب با خودش قائل شود؛ تنها از اين راه است که وحدت و صميميت واقعي ميان زن و مرد برقرار ميشود و زن، از #سعادتي مساوي با مرد، بلکه بالاتر از آن برخوردار خواهد شد».
📚 مرتضي مطهري؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ ص 123.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم9️⃣
👈 روشنگري7️⃣
ب) ليبراليسم
🔰 نقد برابري تكويني (برابري طبيعي)
آيا زن و مرد، ذاتاً و طبيعتاً انسانهايي متفاوتند؟
آيا تفاوتهاي مشهودِ دو جنس در بخش اخلاق، رفتار، گرايشها، نقشها و... اصيل و طبيعي است و يا ساختگي و مصنوعي؟
چنانچه پيشتر آمد، مسئلة #تفاوتهاي_دو_جنس از همان آغاز نظريهپردازيهاي فمينيستي، بهعنوان مسئلهاي محوري و مبنايي مورد توجه و نقد فمينيستها قرار گرفت؛ به شكلي كه فمينيستهاي ليبرال از جمله ولستون كرافت و جان استوارت ميل با تأكيد بر #برابري_زن_و_مرد در استعدادها و تواناييها، تفاوتها را ساختگي دانستند.
👈 چندي بعد سيمون دوبوار با تفكيك بين زن و زنانگي، دريچهاي جديد در اين بحث گشود و مقدمات لازم را براي تفكيك بين #جنس (تفاوتهاي زيستشناختي و طبيعي) و #جنسيت (تفاوتهاي ساختة فرهنگ و اجتماع) در موج دوم فمينيسم فراهم آورد.
👈 نظرية تفكيك جنس و جنسيت، بسان ابزاري تحليلي در جهت انكار و نفي تفاوتهاي دو جنس، مورد استفادة فمينيستها قرار گرفت.
👈 فمينيستها با انكار تفاوتهاي طبيعي بين دو جنس و بهتبع آن، اثبات برابري ذاتي زن و مرد، ميكوشند لزوم #برابري_حقوقي_زن_و_مرد را ثابت كنند.
📚 براي توضيح بيشتر ر.ك: جين فريدمن؛ فمينيسم؛ ترجمة فیروزه مهاجر؛ ص 28.
🔰 اين تلاش فمينيستها از دو جنبه قابل نقد و بررسي است: *
اول اينكه، دو جنس در چه زمينههايي و به چه ميزاني متفاوت يا مشابهند؟
دوم اينكه، در صورت تفاوت، آيا ميتوان تفاوتهاي طبيعي و ذاتي را مبنايي براي تفاوت حقوقي قرار داد و بهعبارتديگر، چه رابطهاي بين برابري يا تفاوت طبيعي با برابري يا تفاوت حقوقي، ميتوان برقرار نمود؟
------------------------------------------------------
* در مورد تفاوتهاي دو جنس رجوع شود به بحث روانشناسی اختلافی زن و مرد که در بالا سنجاق شده است.
لینک جلسه ی اول:
💠 https://eitaa.com/woman_family/522
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
🔰 انقلاب آمريكا و فرانسه
📸 ساعتگرد از بالا سمت چپ: نبرد بانکرهیل، مرگ مونتگومری در کبک، نبرد کاوپینز، نبرد مهتاب
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم9️⃣
👈 روشنگري7️⃣
ب) ليبراليسم
🔰 انقلاب آمريكا و فرانسه1️⃣
مهمترين نتيجة گسترش افكار #ليبراليستي، شكلگيري انقلابهاي آمریكا، انگلستان و فرانسه بود. هدف انقلاب آمریكا در سال 1776، تأسيس دولتي ليبرال بود.
طبق اعلامية استقلال آمريكا همة انسانها #برابر و با حقوق سلبنشدني زندگي، آزادي و تعقيبِ سعادت آفريده شدهاند و اينها را نميتوان با تمسك به قانون پايمال كرد.
زنان نيز در به انجام رسيدن اين انقلاب ايفاي نقش كردند. دختران آزادي با مشاركت در سازمانهاي تروريستي آن عصر، خواهان استقلال بودند؛
👈 اما عليرغم تمام فعاليتشان، نه اعلامية استقلال و نه قانون اساسي ايالات متحده، به زنان، پايگاه شهروندي را كه داراي حقوق سياسي است اعطا ننمود.
👈 در فرانسه قبل از انقلاب، زنان نقش فعالي داشتند. فعاليت صاحبان سالنها در قالب حمايت از متفكران عصر روشنگري يا ليبرالها، ادارة روزنامهها و فعاليت مادام دو كندرسه و همسرش در جهت تبليغ #برابري_جنسي و دفاع از حقوق زنان كارگر، از اين جمله است.
در تدارك و حمايت از #انقلاب_فرانسه نيز #زنان عوام، نقش قابل ملاحظهاي ايفا كردند. آنها علاوه بر شركت در شورشها، در سال 1788 طي درخواستي براي پادشاه به افشاگري نسبت به وضعيت زنان پرداختند.
زنان طبقات متوسط نيز باشگاههايي ايجاد كردند و همراه با مردان به حمايت از انقلاب برخاستند. در سال 1788 كندرسه از مجمع ملي خواست حق زنان در بهدستگيري امور كشور را به رسميت بشناسند.
سرانجام در سال 1789 انقلاب فرانسه كه از نظر اصول ليبرالی از انقلاب آمريكا پيشرفتهتر بود، به پيروزي رسيد.
هدف انقلاب، طبق اعلامية حقوق بشر كه در مجلس مؤسسان فرانسه در آگوست 1789 به تصويب رسيد، #حفظ_حقوق_طبيعي و سلبنشدني انسان در مورد آزادي، امنيت، مالكيت و مقاومت در برابر ستم همراه با تأكيد بر برابري تمام انسانها در برابر قانون بود.
👈 آرماني كه انقلاب فرانسه پيشروي خود داشت، محدود به دگرگونسازي نظام اجتماعي فرانسه نبود، بلكه از حقوق تمامي نژاد بشر دم ميزد و همين امر به ايجاد انگيزه و امكانات براي ظهور شورشها و انقلابهاي آزاديخواه، كمك شاياني ميكرد.
بهگفتة پين: «دورهاي از انقلابها پديد آمده بود كه در آن دنبال كردن هر چيزي ميسر مينمود».
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀
#فمینیسم
#نقد_فمینیسم
#موجها_و_گرایش_و_نظریه_پردازانِ_فمینیسم
#تاریخ_غرب
👩🎤 #وضعيت_زنان در قرن هفدهم و هجدهم🔟
👈 روشنگري8️⃣
ب) ليبراليسم
🔰 انقلاب آمريكا و فرانسه2️⃣
اهميت انقلاب آمريكا و فرانسه از آن جهت است كه بدون آنها انديشههاي #ليبراليسم بيآنكه در حيات سياسي جامعه تأثير قابل ملاحظهاي بگذارد، در مجامع علمي و كتب، سرگردان ميماند؛
اما اين دو انقلاب، خصوصاً انقلاب فرانسه، ليبراليسم را از يك رؤيا به واقعيت بدل ساخت و كمك كرد تا گروههاي مختلف تحت ستم، از جمله زنان و سياهان، فرياد عدالتخواهي سردهند.
از سوي ديگر، زنان با شركت در گروههاي انقلابي و شورشها، فعاليت جمعي را بيشازپيش تجربه كردند و آگاهيهاي لازم براي تشكيل نهضت و جنبش را به دست آوردند. به همين دلايل، پس از وقوع انقلاب فرانسه، #فمينيسم خود را بهمراتب بيش از هر زمان ديگر نشان ميدهد.
پس از انتشار اعلامية حقوق بشر، اين اعلاميه با مخالفت زنان انقلابي فرانسه روبهرو شد.
👈 اولمپ دوگوژ از زنان انقلابي پاريس، با انتشار اعلامية حقوق بشر زنان در سال 1791 خواستار حقوق برابر زن و مرد در حوزة #قانون، #دولت و #آموزش شد.
پارلمان فرانسه اعلامية حقوق بشر زنان را که در قالب لايحه به پارلمان ارائه شده بود، با اتفاق آرا #رد کرد.
👈 اقدامات خانم اولمپ دوگوژ و اثر مکتوب او در شمار اولين متون فمينيستي محسوب ميشود.
👈 در سال 1792 #مري_ولستون_كرافت انگليسي، بيانية معروف سيصد صفحهاي خود را تحت عنوان استيفاي حقوق زنان به رشته تحرير درآورد.
گفته ميشود كرافت اين كتاب را در مقابل آراي انديشمندان معاصرش خصوصاً ژان ژاك روسو در مورد زنان نگاشته است.
👈 #روسو بهرغم تأكيد بر حقوق طبيعي فرد و لزوم آزادي و برابري افراد، با صراحت اين حقوق را تنها براي مردان ميدانست. او معتقد بود ازآنجاكه منشأ حقوق طبيعي براي انسان خردمندي اوست و چون در خردورزي زن ترديد است، نميتوان او را واجد اين حقوق دانست.
👈 روسو در كتاب معروف خود به نام اميل كه منشور بزرگ آموزش و پرورش زمان خويش محسوب ميشود، نوشت: «#زن_فقط_براي_مرد وجود دارد؛
يعني براي اين خلق شده است كه پسند او واقع شود و او را اطاعت نمايد. اين اقتضاي طبيعت است. وظايف زن و مرد يكي نيست... و آنهايي كه از مساوات زن و مرد طرفداري ميكنند، پرت ميگويند».
در اين ميان ولستون كرافت از نگاه تحقيرآميز انديشمندان معاصر خصوصاً روسو نسبت به زنان شديداً انتقاد نمود و خواهان بسط اصول ليبراليسم به زنان شد. اثر ولستون کرافت بعدها در تاريخ فمينيسم جايگاه منحصربهفردي يافت؛ بهطوريكه از آن با عناوين نخستين بيانية بزرگ فمينيستي به زبان انگليسي، نقطة آغاز انديشة فمينيستي و يا #انجيل_فمينيسم ياد ميشود و امروزه در بسياري از بررسيها و مطالعات، تاريخ فمينيسم با نشر كتاب ولستون کرافت آغاز ميشود.
🔰 در سال 1793 پس از آنكه زنان، فعالانه در جنگ 1792 شركت كردند، سه سؤال زير را به نمايندگان فرانسه تقديم داشتند:
1️⃣ آيا گردهمايي زنان در پاريس مجاز است؟
2️⃣ آيا زنان ميتوانند از حقوق سياسي برخوردار بوده، نقش فعالي در امور دولتي ايفا كنند؟
3️⃣ آيا زنان ميتوانند در انجمنهاي سياسي و يا انجمنهاي مردمي گردهم آيند و مشاوره كنند؟
👈 پاسخ مجلس فرانسه به هر سه #منفي بود و بعدها، ممنوعيت فعاليت سياسي زنان در قانون مدني تثبيت شد.
بدينترتيب، زنان كه با شركت مؤثرشان در انقلاب، خودشان را صاحب حق ميدانستند، با فرایند طرد و حذف از سوي جامعه مواجه شدند و گويي به اين نتيجه رسيدند كه تمام تلاشهايشان، نتيجهاي جز كسب آزادي و قدرت بيشتر براي #مردان نداشته است.
از سوي ديگر ميديدند دولتي كه با شعار #برابري_انسانها و پايان ظلم بر همة انسانها شكل گرفته بود و تمام هويتش را تضمين حقوق فردي و شهروندي تشكيل ميداد، فرد را بهگونهاي تعريف كرده است كه تنها شامل مردان آن هم مردان سفيدپوست ميشود؛ #زنان، شهروند محسوب نميشوند و حق دخالت در حكومت و سياست را ندارند.
👈 دولت ليبرال، زنان را بهكلي از عرصة سياست خارج ساخت و با تفكيك عرصة عمومي (جامعه) از عرصة خصوصي (خانواده) بين مردان و زنان فاصلة بيشتري ايجاد كرد و زن را از حقوق شهروندي (مالكيت، ارث و حقوق سياسي) محروم نمود.
تمام اين مسائل باعث احساس #نارضايتي و #مظلوميت در زنان شد و آنان را برانگيخت تا به اشكال جديدي از مبارزه براي استقلال و سازماندهي بيشتر روي آورند.
#موقوفه_مجازی_زن_خانواده_و_سبک_زندگی
https://eitaa.com/joinchat/2018574369C2399355813
👩🎤
🍂👩🎤🥀 @woman_family
🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤
✨🥀🍂👩🎤🥀🍂👩🎤🥀