🎯ضرورت جهش از وحدت الهیاتی به الهیات وحدت
گفتگو با حجت الاسلام یحیی جهانگیری
✂️برشهایی از متن:
📍وحدت را نباید محدود و منحصر به گفتگوهای الهیاتی کرد. الهیات جای مناقشه و اتفاقا دعواهای الهیاتی، نزاع آفرین و مشاجره ساز است. باید وحدت را بین هنرمندان، ببین اقتصاددانان و سایر اقشار ایجاد کرد. مثلا یک کارآفرین شیعه و سنی با هم یک کارگاه تولیدی ایجاد کنند و شیعه و سنی آنجا کار کنند بدون اینکه به عقاید یکدیگر توهین بکنند.
📍یکی از عناصر همگرایی همین مولودالنبیست، در حالی که در ذهن ما چنین القا شده که عناصر همگرایی قرآن و کعبه هستند در حالی که اینها آموزه هستند اما آنچه که مردم از آن بیشتر تاثیر میپذیرند عمل است نه آموزه. لذا من نقش مولودالنبی را از بسیاری از آموزه ها پررنگتر میبینم چراکه در حد عملکرد و آیینیست و چیزهایی که آیینی باشند اثربخشی بیشتری دارند؛ چه بسا شما افرادی را دیده باشید که امام حسین را قبول ندارند اما در مراسم سینه زنی در عاشورا شرکت میکنند.
🖇برای مطالعه متن کامل اینجا کلیک کنید.
#وحدت_اسلامی #تقریب_مذاهب
#شیعه #یحیی_جهانگیری #یحیی_جهانگیری_سهروردی
#سنی
⬅️ شعوبا، پایگاهی برای آشنایی با جامعه و فرهنگ ملل مسلمان:
@shouba
@YAHYAjahangiri
با کمال تاسف امروز با خبر شدم شیخ الهلالی
مفتی اسبق استرالیا به رحمت خدا رفت
چند روز پیش یک #شیخ_شیعه که از دنیا رفت، برایش، بجای سوره #حمد، سوره #توبه خواندم تا #نقمت خدا بجای رحمتش، شاملش شود
ولی برای این عالم #سنی باید هزاران حمد خواند.
معلوم می شود، عناوین، (این شیعه است و او سنی؛ این شیخ است و او رفتگر) حقیقت ها را تعییر نمی دهد. خدا نکند پشت این القاب، خودمان را قول بزنیم.
روزی یک سنی، مسیحی مشمول شفاعت شان بگردد #مرحوم. و من شیخ شیعه #محروم
#خاطره استانبول
از عمر به علی ِ ولی، سلام
اسم همسرش، عمر است اسم پسرش اما محمد حسین بهشتی و نیز دخترش زهرا.
#جوری_حرف می زند که شک میکنم #سنی باشد و #جوری_نماز خوند که شک دارم #شیعه باشد.
صبر کردم وقت نماز شود تا یقین کنم شیعه است یا سنی؟
وقتی نماز مغرب که شد، این بانو، #تکتف کرد و نماز گزارد.
قبل از نماز در دفترشان گرم صحبت و مباحثه بودیم گفت و می گفت از عشقش به #انقلاب_خمینی، که چگونه در قلبش، شعله گرفت و اینکه این عشق هنوز دلربایی میکند.
مگر می شود یک سنی اما این همه عاشق خمینی!
وسط حرفش چند نکته گفت که عصاره و خلاصه همه دو ساعت صحبت بود.
گفت: روزی یک #ایرانی تو پرواز به من گفت، من ایرانی ام و تو غیر ایرانی. من شیعه ام و تو یک سنی. چطور تو کاتولیک تر از پاپ شدی و از ما داغتر طرفدار خمینی هستی؟؟
گفت گفتم: خمینی نه فقط مال ایرانی هاست و نه فقط از آن ِ شیعه ها. او برای #همه_اسلام است و #هر_مسلمانی👍
و گفت روزی یکی به من گفت تو که اینجوری، چرا شیعه نمی شی؟
گفت گفتم: شیعه آن است که با علی باشد، نه اینکه خود را به فقط شیعه نام نهد. گفت: گفتم: بگذار بماند روز قیامت ببینیم علی دست من سنی را میگیرد تا تو شیعه را؟؟😉
و بالاخره باز از خاطرات گفت و گفت: روزی خدمت #حضرت_آقا رسیدم. بهشان گفتم: همسرم خیلی دوست داشت بیاد شما را زیارت کند ولی نتوانست. اسمش #عمر است. عمر همسرم به شما علی سلام رساند.☺️☺️
آقا هم جواب داده بودند و لبخندی ملیح...
در مقابل این حرفا، فکر کردم چه بگم که کم نمیارم، و بالاخره بهش گفتم، اگر شیعه بودن، آن است که تو می نمایی، تو یک شیعه ای.
و اگر سنی بودن آن است که تو می گویی، من یک سنی ام.
.....
دارم مرکز شان را ترک میکنم و #باران، سخت می بارد و کف خیابان های سنگ فرش استانبول را می شوید. با خود میگویم کاش #باران_عشق و #همگرایی، هم می بارید تا بشوید از خیابان های تنگ ما، ننگ تفرقه را
پیامبر باران❤️، ببار
تا گرد و غبار تفرقه و فرقه ها شسته شود
خاطرات استانبول
یحیی جهانگیری
@yahyajahangiri
نقدی سندی و دلالی حدیث : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
به بهانه روز معلم
ذهنیت #تئولوژیک ما، سعی می کند برای هر رفتار و باوری، پیشنیه دینی #بیابد و گاه #بسازد!!
برای تکریم معلمان و استادان، اغلب به سخنی #منسوب به #پیامبر(ص) یا امام #علی(ع) اشاره میشود: این سخن با عبارات مختلفی همچون «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»، «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» یا «أنا عبد منْ علّمنی حرفا واحدا» نقل شده است.
این حدیث از جهتی قابل بررسی است:
1- قدیمی ترین منبع در نقل این حدیث، یک منبع #سنی #حنفی است تا #امامی #شیعی. آنهم در #قرن6 یعنی چند قرن پس از عصر حضور #معصومین ع: کتاب «تعليم المتعلّم فى طريق التعلّم» اثر برهانالدین زرنوجی؛ فقیه حنفیمذهب اهل بخارا باشد که این کتاب را در آخرین دهه قرن #ششم هجری نوشته است
2- شگفت آنکه همین منبع هم این حدیث را #بدون ذکر سند از امام علی نقل کرده است.
3- اولین حضور این حدیث در منابع شیعی، به کتاب «آداب المتعلمین» بر می گردد. که #چند دهه بعد از کتاب قبل تدوین شده است که احتمالا از همان منبع استفاده کرده است.
4- برخی در شیعی بودن این کتاب هم تردید دارند. این کتاب به #خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده، اما برخی پژوهشگران معاصر مثل جویا جهانبخش معتقدند که این کتاب را خواجه نصیر #ننوشته و صرفا گزیدهای از کتاب زرنوجی است.
5- همچنانکه گفته شد در قرن 6 این حدیث به امام علی ع منسوب شده اما #پس از 3 قرن به پیامبر ص انتساب یافته است: نقطه عطف دیگر این مضمون را در پایان قرن #نهم هجری در کتاب «عوالی اللئالی» ابن ابی جمهور #اَحسائی میبینیم که او نیز از قضا همانند زرنوجی گرایش به #تصوف داشته و در نقل روایات نیز #سهلانگار بوده است. او این مضمون را به دو شکل متفاوت به #پیامبر اسلام نسبت داده است.
6- نکته اینجاست که این مضمون، #نیم قرن پیش از کتاب ابن ابی جمهور، در تفسیر «غرائب القرآن» نظامالدین قمی #نیشابوری معروف به نظام اعرج، به یکی از #علما نسبت داده شده است نه #پیامبر ص
7- جالبتر آنکه صاحب #غرائب نیز با وجود #شافعیمذهب بودن، همچون زرنوجی و ابن ابیجمهور به #تصوف گرایش داشته است. یعنی منابع نقل این حدیث در همه زمان ها، تفکر #تصوفی داشتند.
8- به هر حال با نقل این روایت در عوالیاللئالی، #مجلسی نیز آن را در بحار میآورد و سپس #نراقی در جامعالسعادات به آن اشاره میکند و در زمان ما نیز ادامه می یابد.
9- کسی که به تفکر #مراد و #مریدی یا به تعبیر دیگر ارباب و برده، آگاه باشد، خوب می داند که این این #منش دانشی، ساخته آن دستگاه فکری است.
10- در دستگاه فکری ای که نقد و توضیح و شرح شاگرد به استاد، یک #ارزش تلقی می شود، و دنبال ایجاد رابطه مراد و مریدی و بردگی نیست، علم رشد می کند.
11- چه #مشهوراتی که قبولش کردیم و پس از #قبول سعی کردیم #مبنایش قرار دهیم و حتی به انتساب به حضرات معصومین سعی کردیم #مقدسش هم پنداریم و خبر نداریم که گاه در زمین دستگاه فکری #دیگر بازی می کنیم.
این یک تامل کوتاه بود قطعا نیاز به تکمیل و تدقیق دارد. از فیسبوک اقای فتحی این یادداشت را الهام گرفتم
■ همیشه در کلاس هایم گفتم. راز تحول و رشد، این است: اتفاقا در #بدیهیات، #شک کنید.
@yahyajahangiri
هدایت شده از کانال
امروز تولد #شیخ_بهایی است
■ مفاخر شیعی که دنیا و خودشیعیان باید دوباره بشناسندش و به دیگران بشناساناندنش
■ شخصیتی #بینافرهنگی و #فرامرزی:
تولد: ۱۸ فوریه ۱۵۴۷ در بعلبک، #لبنان
وفات: ۱ سپتامبر ۱۶۲۱ در #اصفهان
بنابر وصیت خودش پیکر او را به #مشهد بردند و در کنار آرامگاه علیبن موسیالرضا جنب موزه آستان قدس به خاک سپردند.
■ به پاس خدمات او به علم ستارهشناسی، #یونسکو سال ۲۰۰۹ که مصادف با سال نجوم میبوده نام شیخ بهایی را در لیست مفاخر ایران و لبنان ثبت کرد.
■ بهائی یکی از نخستین اخترشناسانی در جهان اسلام بود که امکان حرکت زمین را پیش از انتشار نظریه #کوپرنیک مطرح کرد.
■■■ عدم قدرت ما در #برندیگ مفاخرمان سبب می شود، همه #غرب را مهد تولید دانش بپندارند و ما را عقب مانده
■از او ۱۲۳ رساله و مقاله و کتاب بهجامانده است و او همچنین بنیانگذار حلواشکری ،نان سنگک و فرنی بوده است.
چند اثر:
التّحضیر
کتابی است درزمینهٔ احضار جن و بسیار کمیاب است که چند نسخهٔ باقیماندهٔ آن درکتابخانهٔ آستان قدس رضوی نگهداری میشود
بیشتر روشهای احضار جن که دراین کتاب آورده شدهاست بهوسیلهٔٔ صفحهٔ شطرنج انجام میگیرد که طبق چه مراحلی صورت میگیرد.
صمدیه
کتاب صمدیه نوشته بهاءالدین عاملی برای برادر خود '''عبدالصمد''' است. این کتاب در باب علم نحو است.
■■■ برخی او را متهم به #سنی بودن کردند و بعضی دیگر ملقب به #شیعی بودن و عده ای هم مطرودش کردند به بهانه #صوفی بودنش
■■■ آری بزرگان در قاب ذهن افراد کوچک نمی گنجند! و در قالب مسلکی، محدود نمی گردد! آنها به جستجوی #حق اند به هر نامی که باشد.
@yahyajahangiri
بنویسید برای تاریخ
اسرائیلی که دنبال #تفرقه بین شیعه و سنی بود،
با دست #خود کاری کرد،
که نماز یک مجاهد برجسته #سنی را
یک ولی مجاهد #شیعی بخواند.
و دنیا با تمام چشم هایش آن را دید.
این #سکانس زیبای سینمایی از #وحدت_اسلامی را فقط خداوند میتواند #کارگردانی کند.
یحیی جهانگیری
@yahyajahangiri
برخی گفتند #سنی شده است
وبرخی فریاد زدند که با #کفار می چرخد
عده ای هم گفتند مسجد را رها کرده و در #کلیسا حرف می زند
برخی چیزی پیدا نکردند او را #جاسوس نامیدند
اما دشمن میدانست تاثیر او را بر آینده #تشیع
از دوستان خورد و نتیجتا دشمن او را برد
وقتی برای #خدا کار کنی؛ باید منتظر این انگ ها و لیبل و ضربه ها هم باشی؛ آن هم از طرف مدعیان !
و البته منتطر یک مزد خووووب: #شهادت
عجیب است کار خدا؛ ربودند تا مفقود شود ولی بر #صدر نشست
@yahyajahangiri
یادداشت های فرا-مرزی
#علی ع #محور_وحدت نه تفرقه
#روضه_شریف؛ گنبدی فیروزه ای است که شهر #مزار را به دور خود به طواف می آورد.
انصاری، مردی که پدرانش سلسله وار، تولیت این آستان را بر دوش کشیدند و می کشند. او چون شروع کند به شعر خواندن در رسای صاحب روضه شریف، دیگر با شور شاعرانه اش، تو را چنان جذب کند که یارای ترک محفلش نخواهی داشت.
اینجا روضه است آنهم شریف؛ چنان که از درب ورود، مردم #شیعه و #سنی پای برهنه می آیند. به گفته متولی این مزار، سرّ این دلبری و دلدادگی مردم و این نقطه فیروزه ای شهر در این است که دنیایی از گره ها را در این مزار، گشوده یافته اند و حاجت ها را روا. انصاری می گوید حتی #طالبان هم نتوانست دست درازی کند این روضه را.
روضه، شریف است چون منتسب است به مولا علی ع؛ تابلو ورودی اش چشمانم را متوجه خود می سازد: مزار علی ابن ابی طالب خلیفه چهارم.
به #باور مردمانش، ابومسلم خواست پیکر مطهر علی ع را به این منطقه بیاورد. و به #گمانشان، اینجا مزار علی است.
گویند که مرتضی علی درنجف است
در بلخ بیا، ببین چه بیت الشرف است
گاه باید باورها را در دلها جست نه در اسناد تاریخی. چه زیبا گفت انصاری: چه اینجا مزار واقعی باشد و چه نباشد، حُسن انتسابش به علی ما را کفایت می کند.
باز #تالماتم مرا به #تامل واداشت. علی کیست؟ که مولای همه است! کیست که از شیعه و سنی تا جرداق مسیحی به او دل دادند. باوردارم علی، برای همه است نه فقط مال من!
مولا مرا ببخشا که تو را فقط مال خود کردیم و وسعت بی انتهای تو را فقط برای مذهبی و قومی محصور و محدود.
باور کنیم علی محور #وحدت است نه #تفرقه. او #پیشوای_اسلام، که #انسان است. خواه یکی او را #امام_اول بداند و دیگری #خلیفه_چهارم... خواه یکی او را به #علیه_السلام بخواند و دیگری به #رضی_الله_عنه... او فراتر از واژه های و القاب و عناوین ماست. این عناوین فقط برای آن است تا میزان فهم و هضم مان از اقیانوس علی را اندازه کنیم.
و ... من از روضه شریف بیرون می آیم. ولی اما دلم پیش علی ماند و مزار شریف علی؛ و منتظر دعوتی دیگر که مرا بخواند: بیا بریم به مزار...
سفرنامه افغانستان
#یحیی_جهانگیری
#خاطرات_فرامرزی_یک_طلبه
🌏 @yahyajahangiri
اگر عاشورا امروز بود؛
من کدام سمت ایستاده بودم؟ یزید؟ یا حسین؟
■ عده ای از افراد مثل #حر را بخاطر #سوابق شان، از خیمه حسین #طرد میکردم و میگفتم جای شما در بین #پاکان نیست؟ با #فقه استدلال میکردم که هنوز اثر #وضعی، کار شما هست هرچند #توبه کردید؟
■ ایرانی؟ #افغانی؟ #عرب و عجم می کردم؟ #زنان را اجازه حضور نمی دادم؟ وهب #مسیحی را بخاطر عقاید #تثلیثی اش، اخراج می کردم و ابی الختوف را به جهت #سنی بودن راه نمی دادم؟ و #جون سیاهپوست را بخاطر بوی بد بدنش، مانع می دیدیم.
■ چنان #حرام می خوردم و #اختلاس می کردم که #صدای حسین پسر فاطمه به گوشم نرسد تا امام فریاد زند: ملئت بطونکم من الحرام
■ نماز خود را فقط مقبول می شمردم و چنان خود را حق مطلق میدیدم که نماز امام #معصوم را میگفتم: حسین نماز تو قبول نیست.
■ چنان دنبال #بهشت بودم و همین که حسین شب عاشورا وعده بهشت را داد، #رهایش می کردم.
■ مصلحت ها و منفعت ها را حساب می کردم و کدام عقل می گوید به کسی که شهادت اش فردا حتمی است، من همراه باشم. و برایش کلی آیه و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه می آوردم برای استدلال به #عدم_جواز_همراهی حسین
■■■ امشب ببین کدام سمت تاریخ ایستادی؟ لشکر مجهز و پر طمطراق یزید یا خیمه تنها و تشنه حسین؟
■■ یحیی جهانگیری | شب عاشورا
@yahyajahangiri 👍
هدایت شده از مبلغان نور 🌍
اگر عاشورا امروز بود؛
من کدام سمت ایستاده بودم؟ یزید؟ یا حسین؟
■ عده ای از افراد مثل #حر را بخاطر #سوابق شان، از خیمه حسین #طرد میکردم و میگفتم جای شما در بین #پاکان نیست؟ با #فقه استدلال میکردم که هنوز اثر #وضعی، کار شما هست هرچند #توبه کردید؟
■ ایرانی؟ #افغانی؟ #عرب و عجم می کردم؟ #زنان را اجازه حضور نمی دادم؟ وهب #مسیحی را بخاطر عقاید #تثلیثی اش، اخراج می کردم و ابی الختوف را به جهت #سنی بودن راه نمی دادم؟ و #جون سیاهپوست را بخاطر بوی بد بدنش، مانع می دیدیم.
■ چنان #حرام می خوردم و #اختلاس می کردم که #صدای حسین پسر فاطمه به گوشم نرسد تا امام فریاد زند: ملئت بطونکم من الحرام
■ نماز خود را فقط مقبول می شمردم و چنان خود را حق مطلق میدیدم که نماز امام #معصوم را میگفتم: حسین نماز تو قبول نیست.
■ چنان دنبال #بهشت بودم و همین که حسین شب عاشورا وعده بهشت را داد، #رهایش می کردم.
■ مصلحت ها و منفعت ها را حساب می کردم و کدام عقل می گوید به کسی که شهادت اش فردا حتمی است، من همراه باشم. و برایش کلی آیه و لا تلقوا بایدیکم الی التهلکه می آوردم برای استدلال به #عدم_جواز_همراهی حسین
■■■ امشب ببین کدام سمت تاریخ ایستادی؟ لشکر مجهز و پر طمطراق یزید یا خیمه تنها و تشنه حسین؟
■■ یحیی جهانگیری | شب عاشورا
#مبلغاننور
#نسترنبهرمان
🚨انتشار محتوا در راستای جهاد تبیین با شماست👇
╭┈───────🦋࿐
🦋 @mobaleghanenor
هدایت شده از یادداشت های فرا-مرزی
نقدی سندی و دلالی حدیث : من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا
به بهانه روز معلم
ذهنیت #تئولوژیک ما، سعی می کند برای هر رفتار و باوری، پیشنیه دینی #بیابد و گاه #بسازد!!
برای تکریم معلمان و استادان، اغلب به سخنی #منسوب به #پیامبر(ص) یا امام #علی(ع) اشاره میشود: این سخن با عبارات مختلفی همچون «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»، «من تعلمت منه حرفا صرت له عبدا» یا «أنا عبد منْ علّمنی حرفا واحدا» نقل شده است.
این حدیث از جهتی قابل بررسی است:
1- قدیمی ترین منبع در نقل این حدیث، یک منبع #سنی #حنفی است تا #امامی #شیعی. آنهم در #قرن6 یعنی چند قرن پس از عصر حضور #معصومین ع: کتاب «تعليم المتعلّم فى طريق التعلّم» اثر برهانالدین زرنوجی؛ فقیه حنفیمذهب اهل بخارا باشد که این کتاب را در آخرین دهه قرن #ششم هجری نوشته است
2- شگفت آنکه همین منبع هم این حدیث را #بدون ذکر سند از امام علی نقل کرده است.
3- اولین حضور این حدیث در منابع شیعی، به کتاب «آداب المتعلمین» بر می گردد. که #چند دهه بعد از کتاب قبل تدوین شده است که احتمالا از همان منبع استفاده کرده است.
4- برخی در شیعی بودن این کتاب هم تردید دارند. این کتاب به #خواجه نصیرالدین طوسی نسبت داده شده، اما برخی پژوهشگران معاصر مثل جویا جهانبخش معتقدند که این کتاب را خواجه نصیر #ننوشته و صرفا گزیدهای از کتاب زرنوجی است.
5- همچنانکه گفته شد در قرن 6 این حدیث به امام علی ع منسوب شده اما #پس از 3 قرن به پیامبر ص انتساب یافته است: نقطه عطف دیگر این مضمون را در پایان قرن #نهم هجری در کتاب «عوالی اللئالی» ابن ابی جمهور #اَحسائی میبینیم که او نیز از قضا همانند زرنوجی گرایش به #تصوف داشته و در نقل روایات نیز #سهلانگار بوده است. او این مضمون را به دو شکل متفاوت به #پیامبر اسلام نسبت داده است.
6- نکته اینجاست که این مضمون، #نیم قرن پیش از کتاب ابن ابی جمهور، در تفسیر «غرائب القرآن» نظامالدین قمی #نیشابوری معروف به نظام اعرج، به یکی از #علما نسبت داده شده است نه #پیامبر ص
7- جالبتر آنکه صاحب #غرائب نیز با وجود #شافعیمذهب بودن، همچون زرنوجی و ابن ابیجمهور به #تصوف گرایش داشته است. یعنی منابع نقل این حدیث در همه زمان ها، تفکر #تصوفی داشتند.
8- به هر حال با نقل این روایت در عوالیاللئالی، #مجلسی نیز آن را در بحار میآورد و سپس #نراقی در جامعالسعادات به آن اشاره میکند و در زمان ما نیز ادامه می یابد.
9- کسی که به تفکر #مراد و #مریدی یا به تعبیر دیگر ارباب و برده، آگاه باشد، خوب می داند که این این #منش دانشی، ساخته آن دستگاه فکری است.
10- در دستگاه فکری ای که نقد و توضیح و شرح شاگرد به استاد، یک #ارزش تلقی می شود، و دنبال ایجاد رابطه مراد و مریدی و بردگی نیست، علم رشد می کند.
11- چه #مشهوراتی که قبولش کردیم و پس از #قبول سعی کردیم #مبنایش قرار دهیم و حتی به انتساب به حضرات معصومین سعی کردیم #مقدسش هم پنداریم و خبر نداریم که گاه در زمین دستگاه فکری #دیگر بازی می کنیم.
این یک تامل کوتاه بود قطعا نیاز به تکمیل و تدقیق دارد. از فیسبوک اقای فتحی این یادداشت را الهام گرفتم
■ همیشه در کلاس هایم گفتم. راز تحول و رشد، این است: اتفاقا در #بدیهیات، #شک کنید.
@yahyajahangiri