هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#غزل
#حضرت_رقیه
همیشه باز خواهد شد گره از کار با گریه
شفا میگیرد آخر آدم بیمار با گریه
گرفتاری ندارد روز محشر آن که در روضه
سلامی داده سمت تو فقط یک بار با گریه
به یاد تشنگی ها و ترک های لبت با بغض
همیشه آب خوردم لحظهی افطار با گریه
به یاد دخترت با دخترم دیروز با سرعت
گذشتم از میان کوچه و بازار با گریه
همیشه میگذارم در فراق صحن تو سر را
به جای شانه ات بر شانهی دیوار با گریه
دوباره اسمی از دیوار آمد ناگهان در من
نوای روضه های کوچه شد تکرار با گریه
شنیدم از همان روزی که زهرا پشت در افتاد
چَکُش را میزند بر میخ در نجار با گریه
#سجاد_روانمرد
#غزل
#امام_حسین_علیهالسلام
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به غبار چادر علیا مخدره زینب کبری سلام الله علیها
"جبل الصبر"
آنچنان که خُلق دخترها به مادر میرود
خُلق زینب نیز به زهرای اطهر میرود
شرط ضمن عقد این خواهر فقط این بوده که
هر چه پیش آید بهمراه برادر میرود
در مقابل محض همراهی این خواهر، حسین
ترک پیکر کرده و بر نیزه با سر میرود
خون حیدر در رگش جاریست وقتی اینچنین
در اسارت هم، چنان فاتح به منبر میرود
هیبت زینب به حیرت برده دشمن را، که او
روی منبر میرود یا فتح خیبر میرود!؟
خطبه میخواند تمام شهر میریزد به هم
آنچنان که انتظار روز محشر میرود
تیغ برّان بیانش ذوالفقاری دیگر است
آن زمانی که به جنگ جهل لشگر میرود
کوه صبر است او که از داغ دل پر غصهاش
کاسهی صبر تمام غصهها سر میرود
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@mkavoosi110
@yaqoote_sorkh
هدایت شده از سجاد روان مرد
بسم الله الرحمن الرحیم
#سبک_زمینه
بند اول✏️
بگو کجایی
رو خاکی یا که روی نیزه هایی
ولی خدایی
این رسمش نبود این همه جدایی
بگو کجایی بگو کجایی
بذار با دستای خودم نوازشش کنم موهاشو
بذار میخوام ی بار دیگه بیام ببوسم اون چشماشو
بذار برم به سمت قبله بکشم پاهاشو
همه عمرم غریب افتاده
از روی زین عجیب افتاده
خاطرات رقیه و زینب
گیر یک نا نجیب افتاده
سیدناالغریب
بند دوم✏️
دیگه تمومه
خنده روی لب های زینب حرومه
توی شلوغی
جسم پاره پارهی تو کدومه
بگو کدومه بگو کدومه
اومده ذولجناح ولی تو زیر دست و پا جا موندی
وا شده پای شمر و حرمله به خیمه ها جا موندی
سرت با ما مسافرو خودت تو کربلا جا موندی
مثل تو من غریب افتادم
از رو محمل عجیب افتادم
گریه کردی رو نیزه ها وقتی
گیر یک نا نجیب افتادم
سیدناالغریب
بند سوم ✏️
وای از زمونه
رقیه واسهی تو روضه میخونه
چرا بابایی
انگشتر تو،تو دست ساربونه
داره میخونه داره میخونه
تو رفتی منو سپردی دست این حرومیا بابایی
نمیدونی چه حرف های بدی زدن به ما بابایی
دوری دیگه بسه خودت پاشو بیا بابایی
تو بیابون غریب افتادم
از رو ناقه عجیب افتادم
فک میکردم عمو میاد اما
گیر یک نا نجیب افتادم
سیدناالغریب
#سجاد_روانمرد
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@sajad_ravanmard
هدایت شده از میثم کاوسی
#غزل #مدح_مرثیه
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه
لا حول و لا قوة الّا به رقیه
هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت
یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه
شد آینهی حضرت زهرا و رسیدهست
ارثیه از او أم أبیها به رقیه
از بس که گرفتند شفا از حرم او
باید که بگویند مسیحا به رقیه
تا اینکه گره واشود از کار خلایق
باید که قسم داد خدا را به رقیه
مانند رکابی که دلش بند نگین است
دلبسته شده شانهی سقا به رقیه
او جان خودش را سر عشقش به پدر داد
دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه
با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه
آشفته شده بعد عمو خواب رقیه
یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند
حاشا که کسی داد تسلا به رقیه
#میثم_کاوسی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@yaqoote_sorkh
@mkavoosi110
بسم الله الرحمن الرحیم
زجر
بابا خوشآمدی
دیر آمدی به دیدنم اما خوشآمدی
اینجا خرابه است
ایخاکی، ایمسافر صحرا خوشآمدی
ویراننشین شدم
مهمان من برای تماشا خوشآمدی
تنهاترین من
حالا به دیدن من تنها خوشآمدی!
هرچند بیسری
اما مشخص است سراپا، خوشآمدی
در دشت دیدمش
پس در مقام زائر زهرا خوشآمدی
بغضم امان نداد
حرفی دگر بگویمت، الّا؛ "خوشآمدی"
بیما چه میکنی؟
بابای من به نیزهی اعدا چه میکنی؟
ای ماه شام تار
در آسمان روشن نیها چه میکنی؟
اصغر که رفتنیست
بهر دوجرعه آب تمنا چه میکنی؟
با گریه کعبه گفت؛
یابنالحرم به دیر و کلیسا چه میکنی؟
چوب است پاسخت
بر روی نیزهها مگر آوا چه میکنی؟
ای تشنهلب بگو
با داغ تشنهرفتن سقّا چه میکنی؟
حالا به هوش باش
گفتی که دخترم تو بگو تا چه میکنی!
تا زجر میکشم
هی فکر میکنم که چرا زجر میکشم؟
از کاروان جدا
از اهل کاروان که جدا زجر میکشم
در شام و کوفه نه!
بعد از تو -آه- در همهجا زجر میکشم
از صبح تا به شب
یا زخم میشمارم و یا زجر میکشم
بالا نمیرود
دستم، اگر کهوقت دعا زجر میکشم
از ترس کعبنی
آهسته و بدون صدا زجر میکشم
این کل روضه است؛
چون زجر میکشید مرا، زجر میکشم
#مجتبی_خرسندی
#غزال
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
هدایت شده از یاقوت سرخ
حمید جودکی - اومدی پیشم.mp3
10.2M
بسم الله الرحمن الرحیم
بابای نیزه
اومدی پیشم ولی با پای نیزه
تو بابای منی یا بابای نیزه؟
آخ بمیرم آخ بمیرم که میبینم
رو گلوی خوشکل تو جای نیزه
چن شبه رفتی دلم آروم نداره
بارون اشکم مث ابر بهاره
میبینی که دختر تو جای بازوت
سرشو رو خاک ویرونه میذاره
دختر شامی دلم رو میسوزونه
کاشکی بابا دخترت زنده نمونه
روی پیشونی نازت جای سنگُ
روی لبهات جای چوب خیزرونه
بابایی نیگا کن این زخمای پامو
تو گوشای دخترا گوشوارههامو
ضربههای سنگین سیلی زجرُ
برده دیگه به خدا نور چشامو
بابایی از تشنگی لبام ترک خورد
پس عمو جونم چرا آبو نیاوورد؟
پیش چشمای رباب، یه نامسلمون
اومد و گهوارهی داداشمو برد ...
محلی لری؛
رنگِ پاییزی دارَه باغِ دِلِ مِه
تَش گِرِتَه دِ غَمِ تیو حاصِلِ مِه
دُختِرونِ کوفیو گُتِن یَتیمَه
طعنَهُو زَخمِ زِوُو بی قاتِلِ مِه
ای گُلِم! ای خوشکِلِم! دُورِت بِیَردِم
دَسِ گَرمِتِه بَنی وِه دَسِ سَردِم
بعد تیو مَریض بیمُ و حالِم خِروئَه
خو بی که تیو اُومایی دَرمونِ دردِم
ساکِتُو بیهُمزِووُنُ و سَر وِه زیرِم
مِثِ مُرغِ بیپَرِم، وِ غَم اَسیرِم
وِه خُدا که سیر بیمَ دِ ای زِمُونَه
کاشکی اِمشُو سَرِ دَسِ تیو بَمیرِم
"دخترون بوئهدار چی گل انارن..."
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
#مجتبی_خرسندی
#امام_زمان
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
@Yaqoote_sorkh
@Mojtaba_khorsandi
20.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
بابایی حالم بده
#کربلایی_فرهاد_محمدی
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Shahzade_Moazzen333
یاقوت سرخ
بسم الله الرحمن الرحیم زجر بابا خوشآمدی دیر آمدی به دیدنم اما خوشآمدی اینجا خرابه است ایخاکی،
اسلام میرزایی - بابا خوش آمدی.mp3
7.86M
#حضرت_رقیه_سلاماللهعلیها
بابا خوشآمدی
دیر آمدی به دیدنم اما خوشآمدی
#حاج_اسلام_میرزایی
#مجتبی_خرسندی
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
@Yaqoote_sorkh
@Shahzade_Moazzen333