#تحلیل_مداحی
#حضرت_قاسم_ابن_حسن
#شب_ششم_محرم
#حاج_سید_محمد_جوادی
تحلیل🔎 #دکتر_محمد_فراهانی
#موضوع : مقدمه روضه ـ تمرکز روی یک موضوع روضه
✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️✏️
#متن_روضه 👇
وقتی دلم دارد هوای مجتبی را
باید ببیند بچه های مجتبی را
قاسم تو را یک عمر بر دوشم گرفتم
با تو حسن را هم در آغوشم گرفتم
تو اشبه الناس حسن هستی عزیزم
اصلا برادر جان من هستی عزیزم
خیلی برای مجتبی دلتنگ هستم
از سوی دلبر نامه ای دادی به دستم
اومد گفت عمو اجازه میدی برم؟ نگاه به قد و بالاش کرد آه کشید گفت من هر وقت دلم برا حسن تنگ شد تو رُ نگاه کردم هر وقت راه رفتی یاد راه رفتن داداشم افتادم، هر وقت گفتی مادر یاد مادر گفتن بابات افتادم... امید داشت چون شب عاشورا وقتی سوال کرد عمو جان منم شهید میشم حتی طفل شیرخواره هم شهید میشه گفت قاسم جان تو به بلای عظیم به شهادت می رسی. میدونه که عمو اجازه میده اما دنبال یه راهکار می گرده، اومد تو خیمه زانوهاشُ بغل کرد مادرش دید خیلی پسر بی تابه گفت چیه؟ گفت عمو نمی ذاره برم، مادر من بعد اکبر نمی خوام بمونم، دیدم عمو کنارش چه جوری داد می زد، یه کاری کن برم، گفت این بازوبندُ وا کن بابات برات نامه نوشته وا کرد دید نوشته قاسم کربلا حسینُ تنها نذار دیگه سر از پا نمی شناسه با عجله اومد گفت عمو ببین بابام نامه نوشته، تا دست خط داداششُ دید انقده گریه کرد، بوسید رو چشاش گذاشت، گفت دیدی کارتُ کردی عباس بیا زینب بیا قاسم می خواد بره
قاسم خدا را شکر که اینجا حسن نیست
اینجا برای تو زره غیر از کفن نیست
حالا که داری می روی شمشیر بردار
دست خدا باشد به همراه تو سردار
کاش نمی گفت بابام حسنه، خیلی ها از تو جمل از باباش کینه داشتن یه تنه تو جمل طوفان کرده، هر کی رفت قاسم به درک واصلش کرد. ازرق شامی جنگاوریه، یه تنه با صد مرد جنگی برابری می کنه، بهش برخورد گفت یه پهلوون شامُ به جنگ یه نوجوون می فرستی؟! گفت بذار بچه هامُ بفرستم، بچه هاشُ یک یک فرستاد همه رُ قاسم به درک واصل کرد استاد ما می گفت: هر یه ضربه که می زد حسین می گفت جانم حسن. همه رُ به درک واصل کرد یه وقت حسین دید ازرق داره میاد گفت برید به نجمه بگید گیسوناشُ پریشون کنه، ازرق شامی اومد به جنگ یه نوجوان اما تا اومد قاسم بن الحسن گفت ازرق تویی؟ گفت منم گفت پس چرا هول کردی؟ بند چکمه ها تُ نبستی تا خم شد بند چکمه رُ نگاه کنه یه ضربت به فرقش زد، خلاصه دیدن با این نوجوون نمیشه تن به تن جنگید محاصرش کردن، اول گفت سنگ بارونش کنید انقده با سنگ زدنش هر یه سنگ می خورد می گفت بابا...
📗📕📘📗📕📘📗📕📘📗📕📘
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
#تحلیل_مداحی
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_ابن_حسن
#حاج_سید_محمد_جوادی
تحلیل🔎 #دکتر_محمد_فراهانی
#نکات 👇
#مقدمه_روضه : برای ورود به اصل روضه لازم است مقدمه چینی شود تا مستمع آمادگی لازم را برای دریافت مطلب و تأثیرپذیری پیدا کند. گاهی بهترین مطالب بدون مقدمه ذکر می شوند و اثری نمی گذارند، به همین جهت باید گشت و مقدمات ناب را پیدا کرد و با کار برد.
در روضه حضرت قاسم(ع)، داستان اجازه مبارزه ندادن امام به آنحضرت، و آوردن دست خط امام حسن(ع) و شرح این ماجرا، مقدمه مناسبی به نظر می رسد که در این مجلس بخوبی پرورش داده شده است.
تمرکز روی یک موضوع روضه: می دانیم که روضة هر شخصیتی از اهل بیت(ع) دارای فصلهای مختلفی است که ما از آن به عنوان فهرست روضه های آن شخصیت والا مقام سخن به میان می آوریم.
من باب مثال فهرست روضه های حضرت قاسم ابن الحسن(ع) عبارت است از:
1⃣یتیمی حضرت قاسم(ع)
2⃣نگاه خاص امام حسن(ع) به حضرت قاسم(ع)
3⃣مکالمات حضرت قاسم با امام حسین و حضرت عباس(ع)
4⃣سه مرتبه اذن میدان گرفتن
5⃣وداع اهل حرم و امام حسین با قاسم(ع)
6⃣شکل میدان رفتن
7⃣درگیری تن به تن با دشمن
8⃣سنگ باران کردن حضرت قاسم(ع)
9⃣دو مرتبه پایمال سم ستوران شدن
🔟آمدن امام بر بالین حضرت قاسم(ع)
1⃣1⃣نوع بردن حضرت قاسم(ع) به خیمه
2⃣1⃣حضرت قاسم(ع) در خیمه دارالحرب
نکته اینجاست آیا می شود و یا بهتر بگوییم شایسته است همه این فهرستها در یک جلسه بیان شود و اگر خوانده شود آیا حقش ادا می شود و اصطلاحا روضه پرورش داده می شود.
به همین جهت در این متن ارائه شده دو موضوع از فهرست روضه های حضرت قاسم(ع) بیان شده اما با پرداختن به جزئیات پرورش داده شده است.
حتما از بیان موضوعات متعدد از فهرست روضه های شخصیتهای کربلا بپرهیزید، بلکه یک یا دو موضوع را بیان کنید البته با پرداختن به جزئیات، تصویر سازی، تشویق و ترغیب، حساسیت بخشی و در یک کلام پرورش مطلب.
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
هدایت شده از محمد فراهانی
سلام عزیزان
عزاداریهاتون قبول باشه ان شاء الله
برای حسینیه حضرت یاس کبود سلام الله علیها گوسفند قربانی کرده ایم
عزیزانی که می خواهند بانی شوند به بنده پیام بدهند
با تشکر
محمد فراهانی
@farahani135
#تحلیل_مداحی
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
#حاج_محمد_فراهانی
تحلیل🎤 #رامین_محمدی
#موضوع : مقدمه روضه ـ تمرکز روی یک موضوع روضه
🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸🔸
#متن_روضه 👇👇
یه مادر تو کربلا شیر نداره
هر کسی شیرخواره داره بیاره
صورتا رُ همه بالا بگیرید
بچه هارُ روی دستا بگیرید
بذارید یه لحظه بی شیر بمونه
دلاتون روضه ی اصغر بخونه
میرزای قمی هر وقت روضه خونی می خواست براش روضه بخونه میگفت روضه ی علی اصغر بخون، میگفتن آقا مگه امام حسین روضه ی دیگه نداره می فرمود: آخه شما نمی دونید، این بچه خیلی غریب بوده، یاران امام حسین همه از خودشون دفاع کردن بعد به شهادت رسیدن اما این طفل شیر خواره دفاعی از خودش نکرد، اگه می خوای خوب روضه رُ درک کنی الان تصور کن اون زمانی که می خواستی بچتُ از شیر بگیری چقدر برا پدر مادر سخته وقتی میخوان بچشونُ از شیر بگیرن ...
ما دیدیم بچه رُ از شیر می گیرن
ولی از شیر دیدی با تیر بگیرن
آشیخ رضای سراج رُ خیلیاتون می شناسید یکی از روضه خون های بسیار پر سوز و گداز و تاثیر نفس دار. میگه یه شبی از مجلس روضه می رفتم طرف خونه میگه زیر گذر دیدم یه جوونی ایستاده یه بچه ای تو بغلش؛ میگه اول فکر کردم فقیره رفتم جلو کمکش کنم من ُشناخت گفت آ شیخ فقیر نیستم اما بیچاره شدم، گفتم چیه؟ دردت چیه؟ به من بگو گفت آشیخ این بچه ای که تو بغل منه بچه ی منه، از صبح مریض بوده عیالم دست تنها از خونه بیرون نیومده، وقتی اومدم خونه به من گفت این بچه رُ بگیر ببر پیش طبیب، تو تب داره می سوزه آشیخ رضا بچه رُ بغل کردم اومدم بیرون نرسیده به مطب دکتر بچه رو دستم جون داده حالا می خوام خونه برگردم خجالت می کشم.
خدا برا هیچ کس نیاره... یه وقت لشکریان عمر سعد دیدن ابی عبدالله این قنداقه رُ به سینش چسبانده، یک قدم به سمت خیمه میره یک قدم برمی گرده، یکی از قسی القلبا میگه اینجا خیلی دلم برا حسین سوخت ،چه کرد ابی عبدالله؟ یه وقت دیدن حسین ایستاد داره نماز می خونه انقده این مصیبت سنگین بود از آسمان ندا آمد: «دعه یا حسین فان له مرضعا فی الجنه» یعنی حسین جان رها کن این بچه رُ ما تو بهشت براش یه دایه ای قرار دادیم، لذا ابی عبدالله رو کرد به آسمان عرضه داشت . حالا که خدا داره می بینه تحملش برا من آسونه، یه وقت دیدن ابی عبدالله زانوهاش لرزید با زانو به زمین نشست غلاف شمشیرشُ برداشت یه قبر کوچکی کند این قنداقه رُ داخل قبر گذاشت، بندای قنداقشُ باز کرد، اومد این خاک رُ رو بدن بریزه دید صدای ناله میاد، مادرش رباب داره ناله می زنه، حسین صبر کن بذار یه بار دیگه بچمُ ببینم... حالا خانوم رباب اومده کنار قبر نشسته داره درد دل می کنه:
لالالالا بخواب آروم دیگه من طاقت ندارم
لالالالا گل تشنه چجوری من آب بیارم
لالالالا گل تشنه می سوزه سینم از لبهای داغت
لالالالا بخواب آروم نمی گیره حرمله سراغت
ز فرط ناله نایم زخم مادر رخم چشمم صدایم زخم مادر
برای کندن قبرت عزیزم تمام پنجه هایم زخم مادر
نفس بر سینه در دل نیشتر بود جگر از دل دل از پر ریشتر بود
عزیزم با که گویم این مصیبت که قد تیر از تو بیشتر بود
📗📕📘📗📕📘📗📕📘📗📕📘
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
#تحلیل_مداحی
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر ع
#حاج_محمد_فراهانی
تحلیل💡 #رامین_محمدی
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#نکات 👇
✅استفاده از شواهد در روضه
همانطور که در قسمت شواهد به صورت کامل به این مبحث پرداخته شده ، استفاده از قول علما و بزرگان برای بیان اهمیت قسمتی از روضه که می خواهیم به آن بپردازیم بسیار زیاد است که در این روضه ،استاد معظم حاج محمد فراهانی برای بیان اهمیت روضه حضرت علی اصغر علیه السلام از این فرمایش میرزای قمی استفاده کردند که نشان دهنده مظلومیت حضرت علی اصغر علیه السلام است که خود باعث تاثیرگذاری بیشتر در روضه خواهد شد
✅مقدمه روضه
در بیان روضه اگر که بخواهیم مستمع درک بهتری نسبت به مصیبت وارده به اهل بیت علیهم السلام پیدا کند باید این مصیبات را از طریق اتفاقات روزمره که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید مطرح کرد و باید این مصیبات را برای مستمع ملموس کرد به طوری که نسبت به پذیرش روضه آمادگی لازم را پیدا کند که در این بخش از روضه جناب آقای فراهانی به ماجرایی که برای شیخ رضا سراج اتفاق افتاده بود اشاره کردند که تاثیر روضه را چندین برابر کرد و هر شنونده ای را تحت تاثیر قرار داد
✅حلقه اتصال
یک مجلس روضه از قسمتهای مختلفی تشکیل شده و هر کدام به صورت مجزاست ولی نکته ای که بسیار اهمیت دارد این است که چطور این قسمتها را به صورت هنرمندانه به یکدیگر متصل کنیم و به نظر می رسد همین قسمت وجه تمایز مداحان بزرگ با بقیه است
ایجاد و انتخاب حلقه های اتصال بین شعر و مقدمه روضه و بین مقدمه روضه با روضه و ایجاد گریز همه و همه در این نکته می گنجد یعنی حلقه های اتصال
در این روضه حاج محمد فراهانی از داستان شیخ رضا سراج و از قسمتی که آن شخص خجالت می کشید که بدن فرزندش را به منزل ببرد به شرمندگی حضرت ابا عبدالله اشاره کردند که بعد از اینکه حضرت علی اصغر به شهادت رسید حضرت ،یک قدم به سمت خیمه ها می رفت و یک قدم بر میگشت
توصیه میشود برای ایجاد این نوع حلقه های اتصال ابتدا از بیان اساتید استفاده کنید و بعد از تبحر در این بخش میتوانید خودتان با تفکر در روضه این حلقه ها را ایجاد کنید
✅استفاده از جملات عربی
استفاده از جملات عربی که کلام خداوند و یا امام معصوم است می تواند در روضه بسیار تاثیرگذار باشد به علت نوری که در اصل کلام وجود دارد
به ذاکرین محترم توصیه می شود که تا زمانی که این جملات را به طور کامل و با اِعراب صحیح فرا نگرفته اند به هیچ وجه در مجالس استفاده نکنند به این علت که در صورت خواندن غلط عبارات عربی دقیقا نتیجه عکس خواهد داشت و مستمع نسبت به شما مصونیت پیدا خواهد کرد
📗📕📘📗📕📘📗📕📘📗📕📘
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b
#تحلیل_مداحی
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر ع
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
تحلیل📝 #دکتر_محمد_فراهانی
شعر از: #استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
#موضوع : اصل پیام ـ گریز غیر کلیشه ای
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#متن_روضه 👇
اگرچه در دل دشمن تو را رها کردم
به قاتلان تو نفرین، به تو دعا کردم
محاسنم به کف دست و اشک در چشمم
به همره تو دویدم خدا خدا کردم
هزار مرتبه جانم ز تن جدا گردید
دمی که تشنه لب از خود تو را جدا کردم
گلوی تشنه فرستادمت به قربانگاه
چه خوب حق تو را ای پسر ادا کردم
یه جوری علیشُ تربیت کرد وقتی بین راه دید بابا میگه «انا لله و انا الیه راجعون»یه جمله از باباش پرسید «اولسنا علی الحق» بابا ما از مرگ نمی ترسیم به ما بگو بر حقیم حق با ما هست؟ دینمون اسلاممون ایمانمون حفظه؟ گفت آره بابا گفت دیگه باکی نداریم، خودم فدات میشم. لذا اول شهید بنی هاشم علی اکبره، اصحاب نذاشتن، اونا پیش مرگ بنی هاشم بودن قول داده بودن شب عاشورا به هم که تا ما هستیم از بنی هاشم کسی نره تو میدون، و الا نفر اول عاشورا علی اکبر بود خودش به تنهایی ورقُ عوض می کرد. شیخ جعفر شوشتری میگه دو نفر بودن می تونستن ورق کربلا رُ عوض کنن ابی عبدالله اجازه نداد یکیش علی اکبر بود می خواست بره زره پیغمبرُ تنش کرد با بار سنگین نبوت گفت میری برو برا بچه های تشنه م فقط آب بیار علی اکبرم... به اباالفضل اقتدا کرد
اذان صبح، اذان گفتنت دلم را برد
صلاه ظهر تو را هدیه بر خدا کردم
زبان تو که مکیدم همه وجودم سوخت
چو شمع سوختم و گریه بی صدا کردم
گفت بابا تشنمه، صدا زد «هات لسانک» همچین که زبان تو دهان علی گذاشت علی عقب رفت بابا تو که لبات از من خشک تره، قربون لبای پارت برم بابا ، علی اکبر لبای خشک باباتُ دیدی طاقت نیاوردی امام خواهرت تو خرابه لبای پاره رُ دید، دید دندونای بابا شکسته خوب شد ندیدی لبای باباتُ چوب می زنن...
تو آب خواستی و من ز خجلت آب شدم
به اشک دیده خود حاجتت روا کردم
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#دکتر_محمد_فراهانی
#مجمع_حضرت_یاس_کبود
#آموزش_مداحی_رایگان
https://eitaa.com/joinchat/2105147398Cd2fdb6f26b