eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
279 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
3هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 مناجات سیدشهیدان اهل قلم؛ چه جنگ باشد و چه نباشد ، راہ من و تو از کربلا می گذرد... باب جهاد اصغر بسته شد ، باب جهاد اکبر که بسته نیست!! @yousof_e_moghavemat
🍃 حال به دوستان و بستگان می گوییم جای شما خالی، در شب عملیات چه حالی دارد، وقتی نزدیک می شوی به دیار دوست و پروردگار خود چه لذتی دارد و چه عشق و حالی هست آن شب که هر لحظه خود را آماده پرواز می بینی. خدای من، چطور از تو تشکر کنم که زبانم از گفتن آن عاجز است. چطور بتوانم این لطف تورا جواب دهم. خدای من، فقط می خواهم خود را فنای تو کنم تا خدایی شوم. فرازی از وصیتنامه @yousof_e_moghavemat
تا زنده ایم . . . شور حسینی شعار ماست این سبک زندگی سندِ افتخار ماست @yousof_e_moghavemat
با اینکه تمام قافله تب دارد با اینکه به تن لباسی از شب دارد ‌ تا کور شود هر آنکه نَتْواند دید این قوم هنوز عمه زینب دارد ... 🥀 @yousof_e_moghavemat
1_446914392.mp3
1.28M
حسین حسین حسین... آقای حاج محمود کریمی @yousof_e_moghavemat
📸 تصویری از دیدار شهید عباس بابایی با امام خمینی(ره) ➕دست خط امام پس از شهادت خلبان بابایی: خداوند رحمت فرماید این شهید سعید ما را (ره) @yousof_e_moghavemat
📷 عکس یادگاری آیت الله خامنه ای با رزمندگان لشکر 84 خرم آباد در دوران دفاع مقدس ‌ @yousof_e_moghavemat
📸 معجزه انقلاب 📷 سردار شهید حسن باقری؛ خبرنگاری که با هوش و استعداد ذاتی خود به مهم‌ترین طراح و استراتژیست ۸ سال دفاع مقدس بدل گشت. ‌ (غلامحسین افشردی) @yousof_e_moghavemat
📝دلنوشته‌ای به قلم دانش‌آموز مصطفی صلای رنگرزی از استان آذربایجان شرقی خطاب به سردار سلیمانی می‌خوانید «چند وقتی بود که سؤالی سخت ذهنم را مشغول کرده بود. با خود فکر می‌کردم که کدام قهرمان را الگوی زندگی‌ام قرار دهم تا مانند او مرد بزرگی باشم. یک روز با خود گفتم فهمیدم! من باید مثل رستم باشم. او قهرمان بزرگی بود. او شیر را با رخش خود شکست داده بود، از بیابان خشکِ وحشتناک عبور کرده بود. اژدها را شکست داده بود و ... . اینجا بود که فهمیدم رستم، افسانه است؛ چون اژدهایی وجود ندارد. بعدها گفتم من باید مثل آرش کمانگیر باشم. ولی وقتی فهمیدم او تیری را از قلّه دماوند پرتاب کرده و به جیحون یا آمودریا رسیده و آرش نیز جان داده، فهمیدم که این نیز افسانه است و او را هم رها کردم. یک روز در مدرسه درس فارسی داشتیم، موضوع درس «دفاع از میهن» بود. در مورد آریوبرزن! قهرمان ملّی ما که با سپاهیان اندک خود در مقابل سپاه عظیم اسکندر مثل شیر ایستاد و درنهایت کشته شد. آری... قهرمان خود را پیدا کردم. صبح روز جمعه بود. از خواب که بیدار شدم ناگهان متوجّه شدم که پدر و مادرم گریه می‌کنند. تلویزیون تصاویر سردار سلیمانی را نشان می‌داد. تازه فهمیدم که سردار سلیمانی به دست دشمن ما (آمریکا) به شهادت رسیده است. آن روز قرار بود که به نماز جمعه برویم. به اتّفاق پدرم به مسجد جامع رفتیم. همه از کوچک تا بزرگ گریه می‌کردند. آری! من قهرمان خویش را پیداکرده بودم. من اسم او را سردار سرداران گذاشتم! چون او بزرگ‌ترین سردار بود. @yousof_e_moghavemat
شهید محمد رضا دهقان امیری اگر دلتان گرفت یاد کنید و مطمئن باشید غم شما از غم ام المصائب خانوم کوچکتر است. 💠روضه و خانم زینب کبری فراموش نشود و حقیقتا مطمئن باشید، که تنها با یاد خداست که دلها آرام می‌گیرد. @yousof_e_moghavemat
۲۶سال بود که قفل در خونه ش رو عوض نکرده بود... ۲۶سال بود که شبا تلویزیون خونه ش رو خاموش نکرده... ۲۶سال، خودش میگه دنبال حسینم گشته م... دیوارهای خونه ش ترک برداشته... از پله های گلی خونه ش نشسته فقط میتونه بالا و پایین بره . واسه همین بیشتر چله میگرفت و چهل روز از خونه ش بیرون نمیومد و کسی مادرو نمیدید... ﭘﺴﺮش ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﯾﻦ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﻣﺤﻤﺪﯼ دم در خونمون ﮔﻞ ﺑﺪﻫﺪ ﺑﺮ میگرﺩﻡ ﻭ ﺁﻥﻫﺎ ۲۶ ﺳﺎﻝ ﮔﻞ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ .. ﺭﻭﺯﯼ ﮔﻞﻫﺎﯼ ﻣﺤﻤﺪﯼ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﻬﯿﺪ ﺣﺴﯿﻦ ﻋﻠﯿﺰﺍﺩﻩ ﺟﻮﺍﻧﻪ میزﻧﻨﺪ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﮑﻮﻓﻪ میکنند و خبر پیدا شدن حسین رو به مادرش میدهند... شهید حسین علیزاده در عملیات تک دشمن در سال ۱۳۶۷در جزیره مجنون به شهادت رسید . پلاک هویتی این شهید والا مقام پس از گذشت ۲۶ سال از شهادتش در همان محل کشف شد . 🌷 @yousof_e_moghavemat
: . اگر بنده‌ی من یک قدم به سوی من بیاید ؛ من ده‌ها قدم به سوی اومی‌روم ...! . کنزالعمال حدیث1133 @yousof_e_moghavemat
🥀 تا که پرسیدم ز قلبم عشــق چیست 🥀در جوابم این چنین گفت و گریست 🥀لیلی و مجنون فقــــــط افــسانه اند 🥀عشق در دست حسـین بن علی ست @yousof_e_moghavemat
سردار نائینی رئیس مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس: حاج قاسم یک ماه قبل از شهادت با بنده تماس گرفت و درخواست نوار صوتی مکالمات عملیات کربلای5 را کرد که شنیدم در این مدت قبل از شهادت، همواره این مکالمات را به‌یاد شهدای آن زمان گوش می‌دادند. @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
🌷 ﺩﻩ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻭﺍﻟﻔﺠﺮ 2 ﺑﺎﻗﯽ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﺳﺮﮔﺮﻡ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺳﺎﺯﯼ ﺳﯿﺴﺘﻢ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺗﯽ ﺑﻮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﮐﺮﯾﻢ ﭘﯿﺶ ﻣﻦ ﺁﻣﺪ . ﮔﻔﺖ : ‏«ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﯾﮏ ﻣﻌﺎﻭﻥ ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺑﺎﺵ . ‏» ﮐﺮﯾﻢ ﻣﻌﺎﻭﻥ ﻣﺨﺎﺑﺮﺍﺕ ﻟﺸﮑﺮ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪ، ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩﻥ ﺟﺎﯾﮕﺰﯾﻦ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺳﺨﺖ ﺑﻮﺩ . ﮔﻔﺘﻢ : ‏«ﭼﺮﺍ؟ ‏» ﮔﻔﺖ : ‏«ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﮏ ﺗﯿﺮﺍﻧﺪﺍﺯ ﺑﺎ ﮔﺮﺩﺍﻥ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﻠﻮ ﺑﺮﻭﻡ . ‏» ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺗﯿﭗ‏[ ﺳﺮﺩﺍﺭ ﺍﺳﺪﯼ‏] ﺟﺮﯾﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﻔﺘﻢ . ﺍﯾﺸﺎﻥ ﮔﻔﺖ : ‏« ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺍﺗﻔﺎﻗﯽ ﺑﯿﺎﻓﺘﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﮐﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﻧﻪ .!‏» ﮐﺮﯾﻢ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯾﺶ . ﮔﺬﺷﺖ، ﺗﺎ 24 ﺳﺎﻋﺖ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ . ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺍﺭﺩ ﻗﻄﺎﺭ ﻓﺎﻧﺴﻘﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻤﺮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ . ﮔﻔﺘﻢ : ‏« ﮐﺮﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﻪ«! ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﮔﻔﺖ : ‏« ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﮔﻔﺘﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺭﻭﯼ ﻣﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﺑﺎﺯ ﻧﮑﻦ«! ﺍﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺷﺪﻡ . ﺳﻮﺍﺭ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗَﻤﻄَﺮﻩ ﺭﻓﺘﻢ . ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻌﺪ ﺁﻣﺪ ‏[ ﺷﻬﯿﺪ ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮ‏] ﺭﺣﻤﺎﻧﯿﺎﻥ ﺭﺍ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ . ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﺑﺸﺎﺷﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺷﺖ . ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺵ ﮐﺸﯿﺪ . ﮔﻔﺖ : ‏« ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻤﺎﻧﻢ، ﺍﻣﺎ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ . ﺁﻏﻮﺷﺶ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩ . ﻣﯽ ﺩﺍﻧﻢ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻨﯽ ﺍﻡ، ﻣﺎﻧﻌﻢ ﻧﺸﻮﯾﺪ . ‏» ﺧﯿﻠﯽ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ، ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ‏« ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﭘﺨﺘﻦ ﻧﺎﻥ ﺑﺰﺭﮒ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﺰﺭﮒ ﺷﺪﻩ ﺍﻡ ﺍﻭ ﻣﺮﺍ ﺗﻨﻬﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ .‏» - ‏« ﺑﻪ ﯾﮏ ﺷﺮﻁ «! - ‏« ﭼﻪ ﺷﺮﻃﯽ «! - ‏«ﺷﻔﺎﻋﺖ «! ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺟﻠﻮ ﮐﺸﯿﺪ، ﺩﺳﺘﻢ ﺭﺍ ﻣﺤﮑﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ : ‏«ﻗﻮﻝ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﺮﺍ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﮐﻨﻢ «! ﺷﺐ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻋﻤﻠﯿﺎﺕ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺭﺣﻤﺎﻧﯿﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﯿﺴﯿﻢ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ : ‏«ﺍﻣﺎﻧﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻡ . ﺩﻭﺯﺍﺭﯼ ﺍﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﮐﺮﯾﻢ ﻫﻢ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪ . ‏»😭 🌷 تولد:۱۳۳۹ سمت:معاون مخابرات تیپ ۳۳المهدی(عج) شهادت:والفجر۲،حاج عمران (راوی: همرزم شهید) @yousof_e_moghavemat
🌴جلسه فرماندهان در قرارگاه حمزه سیدالشهدا(ع)-۱۳۶۱ شهید ناصر کاظمی،فرمانده سپاه کردستان شهید حسن آبشناسان،فرمانده تیپ23نوهد ارتش شهیدبزرگوار محمدبروجردی،فرمانده قرارگاه حمزه شهید گنجی زاده جواد استکی @yousof_e_moghavemat
معرفی 💠 «نُعمان» مردی شجاع، دلباخته اهل بیت، بصیر در دین، سوارکاری رزمدیده و شیعه‌ای مخلص و پاکباخته بود. @yousof_e_moghavemat
🌷اوایل ازدواجمون بود و هنوز نمى تونستم خوب غذا درست کنم. یه روز تاس کباب بار گذاشتم و منتظر شدم تا یوسف از سر کار بیاد. همین که اومد، رفتم سر قابلمه تا ناهارو بیارم ولی دیدم همه سیب زمینیها له شده،خیلی ناراحت شدم. یه گوشه نشستم و زدم زیر گریه!... وقتی فهمید واسه چی گریه مى كنم، خنده اش گرفت. خودش رفت غذا رو آورد سر سفره. اون روز اینقدر از غذا تعریف کرد که اصلاً یادم رفت غذا خراب شده. 📚 زندگی_به_سبک_شهدا, ناصرکاوه راوى: همسر شهید یوسف کلاهدوز منبع: كتاب نیمه پنهان ماه، جلد ٨ @yousof_e_moghavemat
َالْحَمْدُ للهِِ الَّذي يحْلُمُ عَنّي حَتّي كَاَ نّي لا ذَنْبَ لي ستایش خدایی را که با من صبوری می کند گویی هیچ گناهی ندارم... @yousof_e_moghavemat
1_439553730.mp3
6.83M
باور نمیکردم گذرها را ببندند آقای سیدمجیدبنی فاطمه @yousof_e_moghavemat
🌴 ۳۰ شهریور ۶۹ - سالگرد شهادت رزمنده دفاع مقدس، مسعود امینی 🌿 در آذر ۱۳۴۸، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش علی اکبر، پارچه فروش بود و مادرش، صدیقه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار بود. سال ۱۳۶۸ ازدواج کرد. سی ام شهریور ۱۳۶۹، در سردشت بر اثر شکنجه و اصابت گلوله توسط گروههای ضدانقلاب شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. @yousof_e_moghavemat
«من مانند کسی هستم که سوار تاکسی شده و به مقصد می رسم ولی پولی ندارم، از خدا خجالت می کشم، ولی به لطف و رحمت خدا امیدوارم.» 🌷 @yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#کلام_شهید «من مانند کسی هستم که سوار تاکسی شده و به مقصد می رسم ولی پولی ندارم، از خدا خجالت می کش
🔸کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به سوریه رو نمی زنم. 🔹 آن روز وقتی به حرم حضرت رضا (ع) وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم هایش برق خاصی داشت. وارد صحن که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می رفت، خودش را چسباند به پنجره فولاد، از قسمت خانم ها می دیدمش که زار می زد و می گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره ی شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت نما شدم. 🔸طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک زیارت نامه از طرف خودم برایش خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. 🔹نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا (ع) پارتی ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا (ع) بهش گفته بود. ✍به روایت همرزم شهید 🌷 ولادت : ۱۳۵۶/۶/۳۰ نیشابور شهادت : ۱۳۹۵/۹/۱۰ حلب @yousof_e_moghavemat
هیئت تموم شده بود؛ نزدیک بود، اومدم پیشش طبق معمول روبوسے ڪردیم حال و احوال و شوخے و خنده و... بهم گفت موتورت ڪو؟ گفتم گذاشتم بفروشمش گفت میخواے ماشین بخری؟ گفتم نه میخوام برم ڪربلا گفت خب موتور واسه چے میخواے بفروشی؟ گفتم واقعیت پول ندارم مجبورم بفروشم گفت چقدر میشه پول سفرت؟ گفتم یه تومن گفت غلط ڪردے موتور و بفروشے من پول بهت میدم گفتم ایول خیریه زدی؟ گفت اره اولین یتیمشم تویی گفتم دمت گرم جور میشه گفت جور شد دیگه... @yousof_e_moghavemat
🍃دل تنگی هایم کار دست دلم داده است. به هر سو که می روم من هستم و و 😔 . 🍂امروز هم حکایتِ افتخاری اش . به گمانم کنار روضه ی را خواند و با نوحه ی ، دم ِ ِعشق را گرفت که با پروازِ به مقصدِ حاجت روا شد.😞 . 🍃آنقدر عکس و فیلم از برای خانواده ی شهدا سوغات آورد که شد. . 🍂هربار با رفتنش، همسرش به رسم عشق برای سلامتی اش در امام رئوف می گرفت.💚 اشک های همسرش سبب شد که مدتی با نام ِمدافع دلتنگ شود برای دوستانش که بار سفر را بستند و رفتند .سخت است حال ای که دلش تنگ و چشمانش بارانی است😭 . 🍃شاید سفارش رفیق شهیدش سید ابراهیم، پیش بود یا رضایت دل شکسته اش برای شهادت یا خودش در روز ِ با که با تیری که به اصابت کرد به آرزویش رسید.🕊 . 🍂ابوعلی دیگر نگران نباش.در روز قیامت شرمنده ارباب نمی شوی. چون گلوی تو هم خونی است.فقط تو را به اشک های بعد از شهادتت دعایمان کن.😭 . 🍃باید گذشت از این به آسانی . 🍃باید مهیا شد از بهر . 🍃سوی رفتن با چهره خونی . 🍃زین سان بود زیبا انسانی . 🍂به مناسبت شهادت . ✍نویسنده: طاهره بنائی منتظر . 📅تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۵۵ . 📆تاریخ شهادت: ۲۱ شهریور ۱۳۹۵ . 📇تاریخ انتشار طرح: ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ . 🥀مزار : بهشت رضا.مشهد @yousof_e_moghavemat
🕊خدایا اینان مگر در زیارت عاشورا؛ با حسین ع چه گفتند که کربلایی شدند و بر براق معرفت چه آسان نشستند که راهی دیار تو گشتند.. نوشته ی عکس @yousof_e_moghavemat
⬛ "انّا لله و انّا الیه راجعون"🚩 ●♡ ♡● دقایقی قبل روح بلند حاجیه خانم   مادر صبور و ارجمند فرمانده بلندآوازه  ۲۷_محمد_رسول_الله‌‌‌‌‌‌‌‌‌ﷺ    به فرزند شهیدش ملحق شد. ضمن آرزوی غفران و رحمت الهی برای آن مرحومه و عرض تسلیت به خاندان بزرگوار همت، به اطلاع عزیزان میرسانیم: مراسم تشییع صبح روز سه شنبه در  با رعایت پروتکل های بهداشتی برگزار می گردد. شادی روحش فاتحه مع الصلوات 🌺 @yousof_e_moghavemat
📸 تصویری از حضور رهبر انقلاب در جبهه در روزهای آغازین جنگ 🥀آغاز هفته دفاع مقدس را به تمام رزمندگان اسلام تبریک عرض مینماییم🥀 @yousof_e_moghavemat