6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما حتما ببینید👆👆
یا الله یا الله یا الله
اللهم عجل لولیک الفرج
بقیع روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
یا حسین 🏴🏴🏴🏴🏴
لبیک یا زهراء
خبرهایی درراه است....
@zameneashk1
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 77
#اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#راس_الحسین_علیه_السلام
#روضه_های_سر_مطهر_امام_حسین_علیه_السلام
#روضه_های_اربعین
#جابر_بن_عبدالله_انصاری
#عطیة_عوفی
#اعمال_روز_اربعین_امام_حسین_ع
#زیارت_اربعین
1- چگونه جابر امام حسین ع را در روز اربعین زیارت کرد؟
2- چرا جابر گفت ما در روز عاشوراء با امام حسین ع بودیم؟
3- جابر درباره دوستی و دشمنی با آل محمد چه گفت؟
4- روضه ای که جابر در روز اربعین خواند چه بود؟
5- آداب زیارت امام حسین ع با توجه به زیارت جابر چیست؟
6- صفاتی که جابر از امام حسین ع در زیارتش نقل می کند چیست؟
7- فراز هایی از زیارت عاشوراء که جابر در زیارتش نقل می کند ، کدام فرازها است؟
8- آیا جابر همان متن مشهور زیارت اربعین را خواند؟
روضه ی کامل جابر در روز اربعین
و به قال: أخبرنا أبي رحمه الله، قال: أخبرنا أبو أحمد اسحاق بن محمد المقرئ الکوفي بالکوفة، قال: حدثنا عبد الله بن محمد الأيادي، قال: حدثنا محمد بن عمرو بن مدرک الرازي، قال: حدثنا محمد بن زياد المکي، قال: حدثنا جرير بن عبد المجيد، عن الأعمش،
عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين قبر الحسين عليهالسلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطيء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو خطوة الا ذکر الله تعالي حتي دنا من القبر،
قال: يا عطية ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه فرشيت عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه.
ثم قال : و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک.
فأشهد أنک ابن خير النبيين و ابنسيد الوصيين، و و ابنحليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابنسيد النقباء، و ابنفاطمة سيدة النساء و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا.
قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت بفناء الحسين عليهالسلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين،و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه.
قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله: و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب بسيف، و القوم فرقت بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج.
فقال يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول: من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم، أدرني نحو بيوت کوفان.
قال فلما صرنا في بعض الطريق، قال لي : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما.
ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128 / 1 ،موسوعةالامام الحسین ع [ صفحه 100] [ صفحه 99]
@zameneashk1
شيخ جليل القدر عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي که از اجلاي فن حديث و تلميذ ابو علي بن شيخ طوسي است در کتاب «بشارة المصطفي» که از کتب بسيار نفيسه است، مسندا روايت کرده است، از عطية بن سعد ابنجنادة عوني که از روات اماميه است و اهل سنت در رجال تصريح کردهاند به صدق او در حديث که گفت:
ما بيرون رفتيم با جابر بن عبد الله انصاري به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليهالسلام پس زماني که به کربلا وارد شديم، جابر نزديک فرات رفت و غسل کرد.پس جامه را لنگ خود کرد و جامه ديگر را بر دوش افکند. پس گشود بستهاي را که در آن سعد بود و بپاشيد از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامي برنداشت مگر با ذکر خدا، تا نزديک قبر رسيد
. مرا گفت:«دست مرا بر قبر گذار. من دست وي را بر قبر گذاشتم؛ چون دستش به قبر رسيد، بيهوش روي قبر افتاد. پس آبي بر وي پاشيدم تا به هوش آمد و سه بارگفت:«ياحسين!»
پس گفت:«حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نميدهد دوست خود را؟»
پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو.
پس شهادت ميدهم که تو ميباشي فرزند خير النبيين و پسر سيد المؤمنين و فرزند همسوگند تقوي و سليل هدي و خامس اصحاب کساء و پسر سيد النقباء و فرزند فاطمه سيده زنها و چگونه چنين نباشي و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سيد المرسلين و پروريده شدي در کنار متقين و از پستان ايمان شير خوردي و بريده شدي از شير به اسلام و پاکيزه بودي در حيات و ممات. همانا دلهاي مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن که شکي ندارد در نيکويي حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودي او و شهادت ميدهم که تو گذشتي بر آن چه گذشت بر آن برادر تو، يحيي بن زکريا.
پس جابر گردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد به اين طريق:
السلام عليکم أيتها الأرواح التي حلت بفناء قبر السحين عليهالسلام و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين.
پس گفت:«سوگند به آن که برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت حقه که ما شرکت کرديم شما را در آن چه داخل شديد در آن».
عطيه گفت:«به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شرکت کرديم و حال فرود نيامديم ما واديي را، بالا نرفتيم کوهي را و شمشيري نزديم، و اما اين گروه،پس جدايي افتاده ما بين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته است».
جابر گفت:«اي عطيه! شنيدم از حبيب خود، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که ميفرمود: هر که دوست دارد گروهي را با ايشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد، عمل قومي را شريک شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوند که محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به راستي بر انگيخته که نيت من و اصحابم بر آن چيزي است که گذشته بر آن حضرت حسين عليهالسلام و يارانش.»
پس جابر گفت:«ببريد مرا به سوي خانههاي کوفه.»
پس چون پارهاي راه رفتيم، به من گفت:«اي عطيه آيا وصيت کنم تو را و گمان ندارم که بر خورم تو را پس از اين سفر و آن وصيت اين است که دوستدار دوست آل محمد را مادامي که ايشان را دوست دارد. دشمن دار دشمن آل محمد را تا چندي که دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا کن با دوست آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر چه بلغزد از ايشان پايي از بسياري گناهان، استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان از راه دوستي ايشان. همانا دوست ايشان بازگشت نمايد به بهشت و دشمن ايشان بازگردد به دوزخ».
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای ارسال سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk
@zameneashk1
#زیارت_اربعین
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین
#مناسب_منبر
سيماي امام حسين ع در کلام امام صادق ع در زیارت اربعین
مناسب برای سخنرانی عزیزان
اللهم اني أشهد انه وليک و ابن وليک و صفيک و ابن صفيک الفائز بکرامتک اکرمته بالشهادة و حبوته بالسعادة و اجتبيته بطيب الولادة و جعلته سيدا من السادة و قائدا من القادة و ذائدا من الذادة و اعطيته مواريث الانبياء و جعلته حجة علي خلقک من الأوصياء فاعذر في الدعاء و منح النصح و بذل مهجته فيک ليستنفذ عبادک معن الجهالة و حيرة الضلالة... [1] . ع در زیارت اربعین
شيخ توسي، اعلي الله مقامي، از صفوان جمال نقل کرده که گفت: حضرت صادق، عليهالسلام، به من فرمود: در اربعين، حضرت سيدالشهدا، عليهالسلام، را به هنگامي که روز بالا آمده باشد زيارت ميکني و ميگويي: السلام علي ولي الله و حبيبه.
عبارات فوق، جزء همان زيارت اربعين است که حضرت صادق، عليهالسلام، به صفوان، تعليم کردهاند؛
بار خدايا من شهادت ميدهم که حسين، عليهالسلام، ولي تو و فرزند ولي توست و برگزيدهي تو و فرزند برگزيدهي توست، او را با فيض شهادت گرامي داشتي و مورد عطاي خود قرار داده، سعادتمندش کردي و او را با پاکيزگي ولادت، انتخاب و اختيار نمودي و او را آقايي از آقايان، و رهبري از رهبران و دفاع کنندهاي از دفع کنندگان، قرار دادي و مواريث انبيا را به او عطا فرمودي، وي را حجتي بر خلق خود از ميان اوصيا قرار دادي. پس او در اتمام حجت، رفع هر گونه عذري را از بندگان نموده، و نصيحت و خيرخواهي درباره مردم را از سر عطوفت و مهرباني انجام داد و خون قلب خود را در راه تو بذل کرد تا بندگان تو را از گمراهي و سرگرداني جهالت نجات بخشد...
اين کلمات مهيج، در ارايه و نشان دادن سيماي مبارک حضرت اباعبدالله الحسين، عليهالسلام، اثر خاصي دارد و عناوين و امتيازاتي را که حضرت صادق، عليهالسلام، براي آن بزرگوار برشمرده از اين قرار است:
1 - امام حسين ولي خدا و فرزند ولي خدا بود که همگان در شب و روز، شهادت به ولايت او ميدهند.
2 - او انتخاب شدهي خداوند از ميان بندگان بود؛ چونان پدرش علي بن ابي طالب، عليهالسلام، که او نيز صفي خدا بود.
3 - او فوز و رستگاري به کرامت الهي پيدا کرد. و راستي چه کسي مانند امام حسين، مورد اکرام و بزرگداشت ذات اقدس خداوند، قرار گرفته است، حتي خاک قبر شريفش مورد اکرام و بزرگداشت الهي است.
4 - وي با شهادت، مورد تکريم ويژه خداوند متعال، واقع شد و شهادت، او را در ميان همهي مردم، ممتاز ساخته است.
5 - خداوند لطف خود را شامل حال وي کرده، او را سعادتمند گردانيد.
راستي چه لطفي از الطاف الهي دربارهي انسان، مانند سعادتمندي او است؟!
و چه سعادت و خوشبختياي، خدا به حضرت حسين بن علي، عليهالسلام، داد که او را زبانزد خاص و عام قرار داده، مورد غبطهي اهل سعادت واقع شد و حتي دشمنانش زبان به مدح و ستايش وي گشودند و قاتلانش نيز نتوانستند منکر مقام والاي او بشوند.
6 - خداوند، او را آقا و بزرگي از آقايان و بزرگان قرار داد. و همه ميدانيم که بزرگان جامعه، محمد و آل محمد، عليهم السلامند که امام حسين، عليهالسلام، در ميان آنان ميدرخشد.
7 - و او را قائد و پيشوايي از پيشوايان عالم قرار داد. و چنانکه ميدانيم او امامي بزرگوار و پدر امامان معصوم و نه امام عاليقدر شيعه ميباشد.
8 - و نيز او مدافعي از مدافعان حريم دين و شريعت آسماني قرار داده و همه آگاهند که آن بزرگوار، براي دفع دشمنان دين و مدافعه از احکام الهي، جان عزيز خود را از دست داد و اهل بيت و حرم محترمش بر سر دفاع از دين به اسارت گرفته شدند.
9 - خداوند بزرگ، مواريث انبيا را به آن بزرگوار داد.
آري، مواريث انبيا وديعههاي الهي است که در دست امامان معصوم، عليهمالسلام، دست به دست ميگردد.
10 - او حجت الهي است که خداوند وي را از ميان اوصيا انتخاب فرموده و حجت خود بر مردم قرار داده است.
11 - امام حسين، عليهالسلام، در دعوت جامعه به سوي خدا فروگزار نکرد و تمام توانش را در اين راه بکار برد و از اين رو راه عذري براي کسي باقي نگذاشت و با وجود او احدي زبان عذر به دربار الهي ندارد زيرا آن بزرگوار در طول حياتش رهبري کرد و با فداکاري و شهادت بينظير و جانگدارش، راه را نشان جهانيان داد و فرياد اسلام را به گوش همگان رسانيد.
12 - امام حسين در مقام نصح و خيرخواهي فروگزار نکرد و هر چه توانست و تا مرز قدرت و امکان براي نصيحت بندگان خدا، خيرخواهي دربارهي جامعه و دين خدا تلاش کرد و با يک جهان، خلوص و اخلاص در راه خير مردم و اصلاح دين و دنياي آنان، گام برداشت.
13 - از بذل خون دل در راه خدا دريغ نکرد و روح و جان خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از ضلالت، گمراهي و از جهل و ناداني برهاند، و به مسير صحيح و سرمنزل علم و آگاهي و مستقر هدايت، سوق دهد.
[1] توسي، محمد بن الحسن؛ تهذيب الاحکام، ج 6، ص 113 و در طبع اخير، ج 6، ص 126.
@zameneashk1
#زیارت_اربعین
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین
#احادیث_ویژه_ی_ائمة_درباره_امام_حسین_علیه_السلام
#مناسب_منبر
فضائل امام حسین ع از امام صادق ع در زیارت اربعین
حنان بن سدير ميگويد که به امام صادق، عليهالسلام، عرض کردم:
دربارهي زيارت قبر حسين، عليهالسلام، چه ميفرماييد؟ فرمود:
زره و لاتجفه فانه سيد الشهداء و سيد شباب اهل الجنة و شبيه يحيي بن زکريا و عليهما بکت السماء والارض؛ [1] وي را زيارت کن و به او جفا مکن زيرا که او آقاي همهي شهيدان و آقاي جوانان اهل بهشت، و شبيه يحيي بن زکريا است و آسمان و زمين بر آن دو، گريست.
حضرت صادق، عليهالسلام، در اين عبارت شريفه بعد از آنکه حنان بن سدير را امر به زيارت امام حسين، عليهالسلام، ميکند و ترک زيارت آن حضرت را جفاي بر وي قلمداد نموده، او را از جفاي بر امام حسين نهي مينمايد، چهار عنوان براي آن بزرگوار ذکر ميفرمايد:
1 - او سيد الشهدا است؛ اين کلمه مقدس و گرانسنگ از القاب امام حسين، بلکه از القاب اختصاصي اوست زيرا قبلا به حضرت حمزه نيز سيدالشهدا ميگفتند ولي با حدوث جريان خونين کربلا، امام حسين، عليهالسلام، اين لقب را به خود اختصاص داد و امروز در ميان امت اسلام و خصوصا ملت تشيع، هر کجا اين لفظ و واژهي پر جاذبه گفته شود، امام حسين، عليهالسلام، به نظر شنونده ميآيد.
و اين لقب مبارک همچون ديگر القاب آسماني بزرگان، حکايت از يک حقيقت بارز و ثابت ميکند زيرا شهادت آن حضرت در وضع و شرايطي واقع شد و به هيأت و صورتي انجام گرفت که در هيچ جا و راجع به هيچ کس اين چنين واقع نشد و به لحاظ شرايط ويژهاي که دارد، در جهان بيسابقه است.
2 - آن بزرگوار، سيد جوانان اهل بهشت است؛ اين معنا در کلام رسول اکرم مکررا آمده است که: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة؛ [2] حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند و با در نظر گرفتن اينکه اهل بهشت، همه جوانند بنابراين، امام حسين سيد همهي اهل بهشت ميباشد.
3 - امام حسين شبيه به يحيي بن زکريا است؛ آري، اين دو بزرگوار وجوه مشابهت بسيار دارند: هر دو شهيد راه خدايند، سر هر دو از بدن جدا شد، سر هر دو به عنوان هديه و تعارف براي پادشاه ستمکار زمانشان بردند، و ساير شباهتهايي که ميان آن دو بزرگوار ميباشد
مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد ارباب قمي، رضوان الله عليه، ميگويند: حالات حضرت سيدالشهدا، عليهالسلام، با يحيي در اموري مطابق است و بعد، دوازده امر را ذکر ميکنند که ما به صورت اختصار ميآوريم:
همنامي پيش از خود نداشتند، نه پيش از يحيي کسي به نام يحيي آمده بود و نه قبل از حسين کسي به نام حسين نامگذاري شده بود.
آسمان بر هر دو گريست.
مدت حمل هر يک از آن دو، شش ماه بود.
ولادت هر دو با بشارت و مژدهي آسماني بود که قبلا داده شد.
قاتل هر دو اولاد زنا بودند.
سر هر دو را در طشت طلا گذارده، براي زناکاران و زنازادگان هديه بردند.
خداوند در هر دو مورد، به کشته شدن هفتاد هزار نفر، کيفر کرد.
سر بريدهي هر دو بزرگوار، سخن گفت.
هر دو بعد از ولادت، به آسمان بالا برده شدند.
هر دو در مکان تاريکي اگر مينشستند، از نور جمالشان روشن ميشد.
وصول هر دو به مرتبهي مؤکده و عاليهي خوف از عظمت الهي.
خداوند با هر دو سخن گفت و نقل ميکنند از تفسير مجمع البيان در تفسير آيهي وحنانا من لدنا؛ [3] که حضرت باقر فرمود: مهرباني خدا به يحيي به مرتبهاي بود که هر زمان ميگفت: يا رب، پاسخ، لبيک يا يحيي ميشنيد و اما راجع به سخن گفتن خدا با حسين، جريان مشهور را نقل کرده که سر قبر خديجه مناجات ميکرد و جواب آمد:
لبيک لبيک انت في کفني
و کلما قلت قد سمعناه [4] .
4 - چهارمين مطلبي که در روايت امام صادق، عليهالسلام، راجع به حسين، عليهالسلام، آمده اين است که آسمان و زمين بر آن دو گريست. (راجع به اين موضوع قبلا مطالبي ذکر کرديم).
[1] ابن قولويه، محمد؛ کامل الزيارت، ص 305.
[2] ابن شهر آشوب مازندراني، محمد مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 394.
[3] سوره مريم، آيه 13.
[4] ارباب قمي، ميرزا محمد؛ اربعين حسينيه، ص 261 - 262.
سالار شهیدان به روایت معصومان [ صفحه 112- 121]
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
زيارت اربعين از شعائر حسيني است
زيارت اربعين از شعاير حسيني است، و منظور از تعظيم شعائر حسيني استفاده از ثواب آخرت است در مقابل عمل به احکام اسلام که حسين محرک و موجد و علت مبقيهي آن ميباشد، و اين نکته لطيفه مستفاد از لفظ شعائر حسيني ميشود که غايت مقصود ايمان براي مسلمان تعظيم شعائر حسيني است که در سايهي تشکيل مجالس نام حسين، اسرار معارف عاليهي اهل بيت عصمت و طهارت تعليم و بحث ميشود و از اسلاف به اخلاف ميرسد، و نداي مظلوميت حسين آميخته به بيان حلال و حرام احکام شريعت اسلام در ريزهکاريهاي شعائر حسيني به گوش هوش علاقمندان ميرسد، و محبت آنها با بغض نسبت به دشمنان آنها در دلها تقويت ميگردد «أشداء علي الکفار رحماء بينهم» و اين تعظيم و تجليل و تبجيل در سايهي زيارت اربعين است که امام از خواص مؤمن دانسته، و اينک دربارهي اين نشانهها به اجمال صحبت ميکنيم تا مؤمنين را به اين خصال بشناسيم
صلوة احدي و خمسين
ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#ورود_اهل_البیت_ع_در_روز_اربعین_به_کربلاء
#سخنان_اهل_البیت_ع_با_قبور_شهداء_در_ اربعین
شرح مختصر وقایع اربعین از کتاب قصه ی کربلاء
اربعين
اهل بيت عليهم السلام به سفر خود ادامه دادند تا به دو راهي جادهي عراق و مدينه رسيدند، چون به اين مکان رسيدند، از امير کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را بسوي کربلا حرکت داد، و چون به کربلا رسيدند، جابر بن عبدالله انصاري [1] را ديدند که با تني چند از بنيهاشم و خاندان پيامبر براي زيارت حسين عليه السلام آمده بودند، همزمان با آنان به کربلا وارد شدند و سخت گريستند و ناله و زاري کردند و بر صورت خود سيلي زده و نالههاي جانسوز سر دادند و زنان روستاهاي مجاور نيز به آنان پيوستند [2] ، زينب عليها السلام در ميان جمع زنان آمد و گريبان چاک زد و با صوتي حزين که دلها را جريحهدار ميکرد ميگفت: «وا اخاه! وا حسينا! وا حبيب رسول الله و ابنمکه و مني! و ابنفاطمه الزهراء! و ابنعلي مرتضي! آه ثم آه!»، پس بيهوش گرديد.
آنگاه امکلثوم لطمه به صورت زد و با صدايي بلند ميگفت: امروز محمد مصطفي و علي مرتضي و فاطمهي زهرا از دنيا رفتهاند؛ و ديگر زنان نيز سيلي به صورت زده و گريه و شيون ميکردند.
سکينه چون چنين ديد، فرياد زد: وا محمداه! وا جداه! چه سخت است بر تو تحمل آنجه با اهل بيت تو کردهاند، آنان را از دم تيغ گذراندند و بعد عريانشان نمودند! [3]
عطيه عوفي [4] ميگويد: با جابر بن عبدالله به عزم زيارت قبر حسين عليه السلام بيرون آمدم و چون به کربلا رسيديم جابر نزديک شط فرات رفته و غسل کرد و ردائي همانند شخص محرم بر تن نمود و همياني را گشود که در آن بوي خوش بود و خود را معطر کرد و هر گامي که بر ميداشت ذکر خدا ميگفت تا نزديک قبر مقدس رسيد و به من گفت: دستم را بر روي قبر بگذار! چون چنين کردم، بر روي قبر از هوش رفت.
من آب بر روي جابر پاشيدم تا به هوش آمد، آنگاه سه مرتبه گفت: يا حسين! سپس گفت: «حبيب لا يجيب حبيبه!» و بعد اضافه کرد: چه تمناي جواب داري که حسين در خون خود آغشته و بين سر و بدنش جدائي افتاده است!! و گفت:
فاشهد انک ابنخير النبيين و ابنسيد المومنين و ابنحليف التقوي و سليل الهدي و خامس اصحاب الکساء و ابنسيد النقباء و ابنفاطمة سيدة النساء، و مالک لا تکون هکذا و قد غذتک کف سيد المرسلين و ربيت في حجر المتقين و رضعت من ثدي الايمان و فطمت بالالسلام فطبت حيا و طبت ميتا غير ان قلوب المومنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک فعليک سلام الله و رضوانه و اشهد انک مضيت علي ما مضي عليه اخوک يحيي بن زکريا.
من گواهي ميدهم که تو فرزند بهترين پيامبران و فرزند بزرگ مؤمنين ميباشي، تو فرزند سلالهي هدايت و تقوايي و پنجمين نفر از اصحاب کساء و عبايي، تو فرزند بزرگ نقيبان و فرزند فاطمه سيدهي بانواني، و چرا چنين نباشد که دست سيد المرسلين تو را غذا داد و در دامن پرهيزگاران پرورش يافتي و از پستان ايمان شير خوردي و پاک زيستي و پاک از دنيا رفتي و دلهاي مؤمنان را از فراق خود اندوهگين کردي پس سلام و رضوان خدا بر تو باد، تو بر همان طريقه رفتي که برادرت يحيي بن زکريا شهيد گشت.
آنگاه چشمش را به اطراف قبر گردانيد و گفت:
السلام عليک ايتها الرواح التي حلت بفناء الحسين و اناخت برحله، اشهد انکم اقمتم الصلوة و آتيتم الزکوة و امرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي اتاکم اليقين.
سلام بر شما اي ارواحي که در کنار حسين نزول کرده و آرميديد، گواهي ميدهم که شما نماز را بپا داشته و زکوة را ادا نموده و به معروف امر و از منکر نهي کرديد، و با ملحدين و کفار مبارزه و جهاد کرده، و خدا را تا هنگام مردن عبادت نموديد.
و اضافه نمود: به آن خدائي که پيامبر را به حق مبعوث کرد ما در آنچه شما شهدا در آن وارد شدهايد شريک هستيم.
عطيه ميگويد: به جابر گفتم: ما کاري نکرديم! اينان شهيد شدهاند.
گفت: اي عطيه! از حبيبم رسول خدا صلي الله عليه وآله وسلم شنيدم که ميفرمود: «من احب قوما حشر معهم و من احب عمل قوم اشرک في عملهم»[5] «هر که گروهي را دوست داشته باشد با همانان محشور گردد، و هر که عمل جماعتي را دوست داشته باشد در عمل آنها شريک خواهد بود».
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
4_652547102974418108.mp3
39.38M
برکات اربعین ،وداع اهل بیت ع در روز سوم اقامت در ایام اربعین با کربلاء،یاد آوری فضائل حضرت رباب س https://telegram.me/joinchat/CQ5QIjy-YrC8fUAtoTbZmA
@m_h_tabemanesh @zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#اربعین
#وقایع_روز_اربعین
#روضه_های_اربعین 6
#دفن_سر_مطهر_در_اربعین
#معجزات_اربعین
متوقف شدن وقایع خاص روز عاشوراء در روز اربعین بواسطه ی اتصال سر مطهر ع
1-/حدثني بذلک ...، عن فاطمة بنت علي ع [....] و لم يرفع ببيت المقدس حجر عن وجه الأرض الا وجد تحته دم عبيط و أبصر الناس الشمس علي الحيطان حمراه کأنه الملاحف المعصفرة الي أن خرج علي بن الحسين عليهالسلام بالنسوة، و رد رأس الحسين الي کربلاء. .
فاطمه دختر حسين عليهالسلام گفت:[...] و در بيت المقدس سنگي برنداشتند جز آن که خون تازه زيرش بود و مردم،خورشيد را بر ديوارها سرخ ديدند؛ مانند پتوهاي رنگين تا علي بن الحسين با زنان بيرون شد و سر حسين را به کربلا برگرداند.
الصدوق، الأمالي، / 168،167، عنه: المجلسي، البحار، 140 / 45، البحراني، العوالم، 440 / 17، البهبهاني، الدمعة الساکبة، 119 / 5، القمي، نفس المهموم، / 448، المازندراني، معالي السبطين، 166 / 2، الزنجاني، وسيلة الدارين، / 395؛ مثله الفتال، روضة الواعظين، / 165، الجزائري،الأنوار النعمانية، 246 / 3؛ کمرهاي،ترجمهي امالي، / 168، 167.
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
کانال ضامن اشک ایتا
@zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم
#اربعین#اربعین#اربعین
#روضه_های_اربعین 7
تقاضای عبور از کربلاء و ملاقات جابر و جمعی از
بنی هاشم و زنان و اهل قریه با اهل حرم در روز اربعین
قال الراوي: و لما رجع نساء الحسين ع و عياله من الشام و بلغوا العراق ، قالوا للدليل: مر بنا علي طريق کربلاء.
راوي گفت: چون زنان و عيالات حسين از شام بازگشتند و به کشور عراق رسيدند، به راهنماي قافله گفتند: «ما را از راه کربلا ببر.»
فوصلوا الي موضع المصرع فوجدوا جابر ابنعبدالله الأنصاري رحمه الله و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم قد و ردوا لزيارة قبر الحسين ع
پس آمدند تا به قتلگاه رسيدند. ديدند جابر بن عبد الله انصاري و جمعي از بني هاشم و مرداني از اولاد پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم براي زيارت قبر حسين عليهالسلام آمدهاند.
فوافوا في وقت واحد و تلاقوا بالکبا و الحزن و اللطم ، و أقاموا المآتم المقرحة للأکباد ، و اجتمع اليهم نساء ذلک السواد، فأقاموا علي ذلک أياما
پس همگي به يک هنگام در آن سرزمين گرد آمدند و با گريه و اندوه و سينه زني با هم ملاقات کردند و مجلس عزايي که دلها را جريحه دار ميکرد، برپا نمودند و زناني که در آن نواحي بودند، جمع شدند و چند روزي به همين منوال گذشت.[...].
قال الراوي: ثم انفصلوا من کربلاء طالبيين المدينة..
راوي گفت:«سپس از کربلا به مقصد مدينه حرکت کردند.»
ابنطاووس، اللهوف، / 197،196: عنه المجلسي، البحار، 147، 146 / 45؛ البحراني العوالم، 446 / 17؛ الدربندي،أسرار الشهادة ، 527، 526، القمي، نفس المهموم، / 467، المازندراني معالي السبطين، 203، 190 / 2، الأمين، أعيان الشيعة، 617 / 1، لواعج الأشجان، / 242، 240 - 239، المقرم، مقتل الحسين عليهالسلام، 467، الزنجاني، وسيلة الدارين / 406،401 ؛ فهري، ترجمهي لهوف، /197، 196.
پاسخ سوالات در متن مقتل و فایل صوتی می باشد
1. آیا اهل بیت تقاضا کردند ما را از را کربلاء ببر؟
2. آیا در کربلاء زنانی هم بودند که با اهل بیت ملاقات و عزا داری کنند؟
3. آیا اهل بیت چند روز در کنار قبر سید الشهداء مجلس عزا به پا کردند؟
4. سید بن طاوس ره درباره ی ورود اسراء در روز اربعین نظرش چیست؟
5. نظر سید درباره ی حرکت اسراء ، شازشام به مدینه است یا از کربلاء به مدینه؟
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh1
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات
@zameneashk
@zameneashk1