eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
881 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
گروه مقتل برای سوال کردن 👆👆👆👆
پیشنهاد ویژه دانلود برای پیاده روی اربعین👇👇 27 فایل صوتی تفسیر زیارت اربعین را دانلود کرده و در طول سفر گوش کنید👇👇 اولین فایل روی کانال سنجاق شده ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم روضه ورود امام سجاد ع از کربلاء به مدینه منوره و اعلام عزا برای امام حسین ع قال الراوي: ثم انفصلوا من کربلاء طالبين المدينة ، قال بشير بن جذلم: فلما قربنا منها نزل علي بن الحسين عليه‏السلام. فحط رحله، و ضرب فسطاطه و أنزل نساءه و قال: يا بشير! رحم الله أباک لقد کان شاعرا، فهل تقدر علي شي‏ء منه ؟ فقال : بلي يا ابن‏رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اني لشاعر. فقال عليه‏السلام: ادخل المدينة و انع أباعبدالله عليه‏السلام. راوي گفت: سپس از کربلا به مقصد مدينه حرکت کردند. بشير بن جذلم گفت: چون به نزديک مدينه رسيديم، علي بن الحسين فرود آمد و بارها را باز کرد و خيمه‏ اش را برپا ساخت و زنان را پياده نمود و فرمود: «اي بشير! خدا پدرت را رحمت کند. او شاعر بود، تو هم میتوانی شعر بسرایی؟» عرض کرد: «آري يابن رسول الله، من هم شاعرم.» حضرت فرمود: وارد شهر مدينه بشو و شهادت ابي‏عبدالله را اعلام کن.» قال بشير: فرکبتُ فرسي و رکضتُ، حتي دخلتُ المدينة، فلما بلغتُ مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم َرَفعتُ صوتي بالبکاء و أنشأت أقول: بشير گفت: اسبم را سوار شدم و به تاخت وارد مدينه شدم. چون به مسجد پيغمبر رسيدم، صدا به گريه بلند کردم و شعري به اين مضمون انشاد کردم: يا أهل يثرب لا مقام لکم بها قُتِلَ الحسينُ فأدمعي مِدرار اي اهل مدينه! مدينه جاي اقامت شما نباشد. حسين کشته شد و اشک‏هاي من ريزان است. الجسم منه بکربلاء مضرج والراس منه علي القناة يدار . بدنش در کربلا به خون آغشته و سرش بر نيزه‏ها مي‏گردد. قال: ثم قلت : هذا علي بن الحسين عليهماالسلام مع عماته و أخواته قد حلوا بساحتکم، و نزلوا بفنائکم، و أنا رسوله اليکم أعرفکم مکانه. بشير گفت: سپس گفتم: اين علي بن الحسين است با عمه‏ ها و خواهرانش که نزديک شهر رسيده‏اند و در کنار آن فرود آمده‏اند و من قاصد اويم که جاي او را به شما نشان دهم. قال : فما بقيت في المدينة مخدرة و لا محجبة الا برزن من خدورهن، مکشوفة شعورهن، مخمشة وجوههن، ضاربات خدودهن، يدعون بالويل و الثبور ، فلم أر باکيا أکثر من ذلک اليوم و لا يوما أمر علي المسلمين منه. بشير گفت: هيچ زن پرده‏نشين و باحجابي در مدينه نماند، مگر اين که از پشت پرده بيرون آمدند مو پريشان و صورت خراشان و لطمه زنان صدا به واويلا بلند نمودند. من نه از آن روز بيش‏تر گريه کن ديده‏ ام و نه از آن روز بر مسلمين تلخ‏تر و سمعت جارية تنوح علي الحسين عليه‏السلام، فتقول: أيها الناعي! جددت حزنا بأبي‏عبدالله عليه‏السلام، و خدشتُ منا قروحا لما تَندَملُ، فمن أنتَ رحمک الله ؟ سپس گفت: اي آن که خبر مرگ براي ما آوردي! اندوه ما را در ماتم ابي‏عبدالله تازه کردي و زخم‏هايي را که هنوز بهبود نيافته بود، خراشيدي. تو که هستي؟ خدايت رحمت کند. فقلت: أنا بشير بن جذلم ، وَجَّهني مولاي علي بن الحسين عليه‏السلام و هو نازلٌ في موضعِ کذا و کذا مع عيال أبي‏عبدالله عليه‏السلام و نسائه . گفت: من بشير بن جذلم هستم که آقايم علي بن الحسين مرا به اين سو فرستاد و خودش هم در فلان جا فرود آمده است. عيالات و زنان حسين عليه‏السلام نيز به همراه او است. قال: فَتَرَکوني مکاني و بادِروني . بشير گفت: مردم مرا همان جا گذاشتند و از من پيش افتادند فضربت فرسي حتي رجعتُ اليهم ، فوجدتُ الناس قد أخذوا الطرق و المواضع. فنزلت عن فرسي و تخطيت رقاب الناس حتي قربت من باب الفسطاط، و کان علي بن الحسين عليه‏السلام داخلا ، . من به اسبم رکاب زدم و به سوي آنان بازگشتم. ديدم مردم همه‏ي جاده‏ ها و پياده روها را گرفته‏اند. از اسب پياده شدم و از روي دوش مردم خود را به در خيمه‏اي که علي بن الحسين در ميانش بود، رساندم. فخرج ، و معه خرقة يمسح بها دموعه و خلفه خادم معه کرسي، فوضعه له و جلس عليه و هو لا يتمالک عن العبرة وارتفعت أصوات الناس بالبکاء وحنين النسوان و الجواري و الناس يعزونه من کل ناحية، فضجت تلک البقعة ضجة شديدة. حضرت بيرون آمد و دستمالي به دست داشت که اشک ديدگانش را با آن پاک مي‏کرد و خادمي کرسي به دست دنبال حضرت بود. کرسي را به زمين گذاشت. حضرت بر آن کرسي نشست و بي‏اختيار گريه مي‏کرد. صداي مردم به گريه بلند شد و زنان و کنيزان ناله زدند. مردم از هر طرف به حضرت تسليت عرض مي‏کردند. آن قطعه از زمين يکپارچه گريه شد. @zameneashk @zameneashk1
ابن‏طاووس، اللهوف، / 200 - 197 عنه: محمد بن أبي‏طالب، تسلية المجالس، 462 - 460، 459 / 2؛ المجلسي، البحار، 148 - 147 / 45؛ البحراني، العوالم، 447 - 446 / 17؛ البهبهاني، الدمعة الساکبة، 159 - 157 / 5؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 527؛ القمي، نفس المهموم، / 469 - 467؛ المازندراني، معالي السبطين، 204 - 203 / 2؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، / 406؛ المحمودي، العبرات، 358 - 357 / 2؛ مثله الأمين، أعيان الشيعة،618 - 617 / 1، لواعج الأشجان، / 243 – 242 فهري، ترجمه‏ي لهوف، / 200 - 197. شرح و گریزهای مقتل 1. مهم : مقتل اشاره دارد از کربلاء به مدینه رفتند نه از شام به مدینه. 2. اعلام آمدن کاروان به مدینه منوره توسط شاعر انجام شد. 3. امام سجاد پدر بشیر را که شاعر بود دعا می فرماید. 4. اهمیت نقش شاعر در دستگاه امام حسین ع. 5. نقش مرثیه سرایی در اعلام عزای امام حسین ع. 6. حرکت امام حسین ع در کنار قبر پیامبر ص با وداع با قبر پیامبر ص شروع شد و خبر شهادتش به اهل مدینه در کنار قبر پیامبر ص اعلام شد. 7. حرکت سریع مردم مدینه با شنیدن خبر شهادت امام حسین ع. 8. دستمال اشک امام سجاد ع ، گریزبه سفارش داشتن دستمال اشگ به محبان برای نشان دادن به مادرش فاطمة س در شب اول قبر. 9. تشکیل مجلس عزا برای امام حسین ع در خارج شهر 10. اشک های امام سجاد برای امام حسین ع . 11. چرا امام سجاد ع خبر شهادت را با شعر به مردم اعلام فرمود؟ 12. چرا امام سجاد مردم را به خارج شهر دعوت کرد و آنجا اعلام عزا فرمود و این کار را در داخل مدینه انجام نداد؟ با سلام خدمت عزیزان مداح در این مقتل سعی شده است به توجه دادن عزیزان به نکات مقتل و گریزهایی که می توانند بزنند . لطفا پاسخ به دو سوال آخر را در گروه یا آی دی مطرح بفرمائید. یا علی خادم الحسین ع / محمد حسین تابع منش 31/9/94 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk @zameneashk1
لینک گروهها و کانالهای خادم الحسین ع تابع منش در ایتا 👇👇👇 گروه مقتل متضمن البکاء ، فاطمه الزهراء س http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2 کانال ضامن اشک، رفع شبهه https://eitaa.com/zameneashk1 کانال زائر عرش ،شرح و تفسیر زیارات امام حسین ع http://eitaa.com/joinchat/3725787156Cadcdabd35d کانال قرآن و امام حسین ع (ایات ولایت و احادیث درباره امام حسین ع) http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin کانال الدوله الزهرائیه(ویژه مطالب مهدویت) http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84 کانال کتابخانه مقتل امام حسین ع و معصومین ع @zamenashkbook1 کانال اشعار حسینی و آموزش مداحی http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af کانال فرهنگ عاشقی http://eitaa.com/joinchat/3374055438C78867d1480 کانال نوای مقتل (مداحی) @Navaymagtal
6.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتما حتما ببینید👆👆 یا الله یا الله یا الله اللهم عجل لولیک الفرج بقیع روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام یا حسین 🏴🏴🏴🏴🏴 لبیک یا زهراء خبرهایی درراه است.... @zameneashk1
77 1- چگونه جابر امام حسین ع را در روز اربعین زیارت کرد؟ 2- چرا جابر گفت ما در روز عاشوراء با امام حسین ع بودیم؟ 3- جابر درباره دوستی و دشمنی با آل محمد چه گفت؟ 4- روضه ای که جابر در روز اربعین خواند چه بود؟ 5- آداب زیارت امام حسین ع با توجه به زیارت جابر چیست؟ 6- صفاتی که جابر از امام حسین ع در زیارتش نقل می کند چیست؟ 7- فراز هایی از زیارت عاشوراء که جابر در زیارتش نقل می کند ، کدام فرازها است؟ 8- آیا جابر همان متن مشهور زیارت اربعین را خواند؟ روضه ی کامل جابر در روز اربعین و به قال: أخبرنا أبي رحمه الله، قال: أخبرنا أبو أحمد اسحاق بن محمد المقرئ الکوفي بالکوفة، قال: حدثنا عبد الله بن محمد الأيادي، قال: حدثنا محمد بن عمرو بن مدرک الرازي، قال: حدثنا محمد بن زياد المکي، قال: حدثنا جرير بن عبد المجيد، عن الأعمش، عن عطية العوفي، قال: خرجت مع جابر بن عبد الله الأنصاري زائرين قبر الحسين عليه‏السلام، فلما وردنا کربلاء دنا جابر عن شاطي‏ء الفرات، فاغتسل، ثم اتزر بأزار، ثم ارتدي بآخر، ثم فتح صرة فيها سعده ، فنثره علي بدنه، ثم لم يخطو خطوة الا ذکر الله تعالي حتي دنا من القبر، قال: يا عطية ! المسنية، فألمسته، فخر علي القبر مغشيا عليه فرشيت عليه شيئا من الماء، فلما أفاق قال: يا حسين! يا حسين! يا حسين! ثلاثا، ثم قال: حبيب لا يجيب حبيبه. ثم قال : و أني لک بالجواب و قد شخبت أوداجک علي أشباحک ، و فرق بين بدنک و رأسک. فأشهد أنک ابن خير النبيين و ابن‏سيد الوصيين، و و ابن‏حليف التقوي ، و سليل الهدي، و خامس أصحاب الکساء، و ابن‏سيد النقباء، و ابن‏فاطمة سيدة النساء و ما بالک ألا تکون هکذا و قد غذتک کف محمد سيد المرسلين و ربيت في حجور المتقين و رضعت من ثدي الايمان، و فطمت بالاسلام، فطبت حيا، و طبت ميتا غير أن قلوب المؤمنين غير طيبة لفراقک و لا شاکة في الخيرة لک، فعليک سلام الله و رضوانه، فأشهد انک مضيت علي ما مضي يحيي بن زکريا. قال عطية: ثم جال ببصره حول القبر، فقال: السلام عليکم أيتها الأرواح الطيبة التي حلت بفناء الحسين عليه‏السلام، و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة،و آتيتم الزکوة، و أمرتم بالمعروف، و نهيتم عن المنکر، و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين،و الذي بعث محمدا صلي الله عليه و آله و سلم بالحق لقد شارکناکم فيما دخلتم فيه. قال عطية: فقلت لجابر بن عبد الله: و کيف و لم تهبط واديا، و لم تعسل جبلا، و لم تضرب بسيف، و القوم فرقت بين رؤوسهم و أبدانهم. فأيتمت الأولاد و أرملت الأزواج. فقال يا عطية!سمعت حبيبي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم يقول: من أحب قوما حشر معهم و من أحب عمل قوم أشرک في عملهم، أدرني نحو بيوت کوفان. قال فلما صرنا في بعض الطريق، قال لي : يا عطية! هل أوصيک و ما أظنني بعد هذه السفرة ألاقيک: أحبب محب آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أحبهم، و أبغض مبغض آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم ما أبغضهم و ان کانوا صواما قواما. ابوطالب الزيدي، الأمالي، / 94 - 93: عنه: الخوارزمي، مقتل الحيسن، 168 - 167 / 2؛ مثله المحلي، الحدائق الوردية، 129 - 128 / 1 ،موسوعةالامام الحسین ع [ صفحه 100] [ صفحه 99] @zameneashk1
شيخ جليل القدر عماد الدين ابوالقاسم طبري آملي که از اجلاي فن حديث و تلميذ ابو علي بن شيخ طوسي است در کتاب «بشارة المصطفي» که از کتب بسيار نفيسه است، مسندا روايت کرده است، از عطية بن سعد ابن‏جنادة عوني که از روات اماميه است و اهل سنت در رجال تصريح کرده‏اند به صدق او در حديث که گفت: ما بيرون رفتيم با جابر بن عبد الله انصاري به جهت زيارت قبر حضرت حسين عليه‏السلام پس زماني که به کربلا وارد شديم، جابر نزديک فرات رفت و غسل کرد.پس جامه را لنگ خود کرد و جامه ديگر را بر دوش افکند. پس گشود بسته‏اي را که در آن سعد بود و بپاشيد از آن بر بدن خود. پس به جانب قبر روان شد و گامي برنداشت مگر با ذکر خدا، تا نزديک قبر رسيد . مرا گفت:«دست مرا بر قبر گذار. من دست وي را بر قبر گذاشتم؛ چون دستش به قبر رسيد، بيهوش روي قبر افتاد. پس آبي بر وي پاشيدم تا به هوش آمد و سه بارگفت:«ياحسين!» پس گفت:«حيب لا يجيب حبيبه! آيا دوست جواب نمي‏دهد دوست خود را؟» پس گفت:«کجا تواني جواب دهي و حال آن که در گذشته رگهاي گردن تو از جاي خود آويخته شده بر پشت و شانه تو و جدايي افتاده ما بين سر و تن تو. پس شهادت مي‏دهم که تو مي‏باشي فرزند خير النبيين و پسر سيد المؤمنين و فرزند همسوگند تقوي و سليل هدي و خامس اصحاب کساء و پسر سيد النقباء و فرزند فاطمه سيده زن‏ها و چگونه چنين نباشي و حال آن که پرورش داده تو را پنجه سيد المرسلين و پروريده شدي در کنار متقين و از پستان ايمان شير خوردي و بريده شدي از شير به اسلام و پاکيزه بودي در حيات و ممات. همانا دل‏هاي مؤمنين خوش نيست به جهت فراق تو و حال آن که شکي ندارد در نيکويي حال تو. پس بر تو باد سلام خدا و خشنودي او و شهادت مي‏دهم که تو گذشتي بر آن چه گذشت بر آن برادر تو، يحيي بن زکريا. پس جابر گردانيد چشم خود را بر دور قبر و شهدا را سلام کرد به اين طريق: السلام عليکم أيتها الأرواح التي حلت بفناء قبر السحين عليه‏السلام و أناخت برحله، أشهد أنکم أقمتم الصلاة و آتيتم الزکاة و أمرتم بالمعروف و نهيتم عن المنکر و جاهدتم الملحدين و عبدتم الله حتي أتاکم اليقين. پس گفت:«سوگند به آن که برانگيخت محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به نبوت حقه که ما شرکت کرديم شما را در آن چه داخل شديد در آن». عطيه گفت:«به جابر گفتم: چگونه ما با ايشان شرکت کرديم و حال فرود نيامديم ما واديي را، بالا نرفتيم کوهي را و شمشيري نزديم، و اما اين گروه،پس جدايي افتاده ما بين سر و بدنشان و اولادشان يتيم و زنانشان بيوه گشته است». جابر گفت:«اي عطيه! شنيدم از حبيب خود، رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که مي‏فرمود: هر که دوست دارد گروهي را با ايشان محشور شود و هر که دوست داشته باشد، عمل قومي را شريک شود در عمل ايشان. پس قسم به خداوند که محمد صلي الله عليه و آله و سلم را به راستي بر انگيخته که نيت من و اصحابم بر آن چيزي است که گذشته بر آن حضرت حسين عليه‏السلام و يارانش.» پس جابر گفت:«ببريد مرا به سوي خانه‏هاي کوفه.» پس چون پاره‏اي راه رفتيم، به من گفت:«اي عطيه آيا وصيت کنم تو را و گمان ندارم که بر خورم تو را پس از اين سفر و آن وصيت اين است که دوستدار دوست آل محمد را مادامي که ايشان را دوست دارد. دشمن دار دشمن آل محمد را تا چندي که دشمن است با ايشان، اگر چه روزه دار و نمازگزار باشند و مدارا کن با دوست آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم اگر چه بلغزد از ايشان پايي از بسياري گناهان، استوار و ثابت بماند پاي ديگر ايشان از راه دوستي ايشان. همانا دوست ايشان بازگشت نمايد به بهشت و دشمن ايشان بازگردد به دوزخ». ای دی برای ارسال سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk @zameneashk1
سيماي امام حسين ع در کلام امام صادق ع در زیارت اربعین مناسب برای سخنرانی عزیزان اللهم اني أشهد انه وليک و ابن وليک و صفيک و ابن صفيک الفائز بکرامتک اکرمته بالشهادة و حبوته بالسعادة و اجتبيته بطيب الولادة و جعلته سيدا من السادة و قائدا من القادة و ذائدا من الذادة و اعطيته مواريث الانبياء و جعلته حجة علي خلقک من الأوصياء فاعذر في الدعاء و منح النصح و بذل مهجته فيک ليستنفذ عبادک معن الجهالة و حيرة الضلالة... [1] . ع در زیارت اربعین شيخ توسي، اعلي الله مقامي، از صفوان جمال نقل کرده که گفت: حضرت صادق، عليه‏السلام، به من فرمود: در اربعين، حضرت سيدالشهدا، عليه‏السلام، را به هنگامي که روز بالا آمده باشد زيارت مي‏کني و مي‏گويي: السلام علي ولي الله و حبيبه. عبارات فوق، جزء همان زيارت اربعين است که حضرت صادق، عليه‏السلام، به صفوان، تعليم کرده‏اند؛ بار خدايا من شهادت مي‏دهم که حسين، عليه‏السلام، ولي تو و فرزند ولي توست و برگزيده‏ي تو و فرزند برگزيده‏ي توست، او را با فيض شهادت گرامي داشتي و مورد عطاي خود قرار داده، سعادتمندش کردي و او را با پاکيزگي ولادت، انتخاب و اختيار نمودي و او را آقايي از آقايان، و رهبري از رهبران و دفاع کننده‏اي از دفع کنندگان، قرار دادي و مواريث انبيا را به او عطا فرمودي، وي را حجتي بر خلق خود از ميان اوصيا قرار دادي. پس او در اتمام حجت، رفع هر گونه عذري را از بندگان نموده، و نصيحت و خيرخواهي درباره مردم را از سر عطوفت و مهرباني انجام داد و خون قلب خود را در راه تو بذل کرد تا بندگان تو را از گمراهي و سرگرداني جهالت نجات بخشد... اين کلمات مهيج، در ارايه و نشان دادن سيماي مبارک حضرت اباعبدالله الحسين، عليه‏السلام، اثر خاصي دارد و عناوين و امتيازاتي را که حضرت صادق، عليه‏السلام، براي آن بزرگوار برشمرده از اين قرار است: 1 - امام حسين ولي خدا و فرزند ولي خدا بود که همگان در شب و روز، شهادت به ولايت او مي‏دهند. 2 - او انتخاب شده‏ي خداوند از ميان بندگان بود؛ چونان پدرش علي بن ابي طالب، عليه‏السلام، که او نيز صفي خدا بود. 3 - او فوز و رستگاري به کرامت الهي پيدا کرد. و راستي چه کسي مانند امام حسين، مورد اکرام و بزرگداشت ذات اقدس خداوند، قرار گرفته است، حتي خاک قبر شريفش مورد اکرام و بزرگداشت الهي است. 4 - وي با شهادت، مورد تکريم ويژه خداوند متعال، واقع شد و شهادت، او را در ميان همه‏ي مردم، ممتاز ساخته است. 5 - خداوند لطف خود را شامل حال وي کرده، او را سعادتمند گردانيد. راستي چه لطفي از الطاف الهي درباره‏ي انسان، مانند سعادتمندي او است؟! و چه سعادت و خوشبختي‏اي، خدا به حضرت حسين بن علي، عليه‏السلام، داد که او را زبانزد خاص و عام قرار داده، مورد غبطه‏ي اهل سعادت واقع شد و حتي دشمنانش زبان به مدح و ستايش وي گشودند و قاتلانش نيز نتوانستند منکر مقام والاي او بشوند. 6 - خداوند، او را آقا و بزرگي از آقايان و بزرگان قرار داد. و همه مي‏دانيم که بزرگان جامعه، محمد و آل محمد، عليهم السلامند که امام حسين، عليه‏السلام، در ميان آنان مي‏درخشد. 7 - و او را قائد و پيشوايي از پيشوايان عالم قرار داد. و چنانکه مي‏دانيم او امامي بزرگوار و پدر امامان معصوم و نه امام عاليقدر شيعه مي‏باشد. 8 - و نيز او مدافعي از مدافعان حريم دين و شريعت آسماني قرار داده و همه آگاهند که آن بزرگوار، براي دفع دشمنان دين و مدافعه از احکام الهي، جان عزيز خود را از دست داد و اهل بيت و حرم محترمش بر سر دفاع از دين به اسارت گرفته شدند. 9 - خداوند بزرگ، مواريث انبيا را به آن بزرگوار داد. آري، مواريث انبيا وديعه‏هاي الهي است که در دست امامان معصوم، عليهم‏السلام، دست به دست مي‏گردد. 10 - او حجت الهي است که خداوند وي را از ميان اوصيا انتخاب فرموده و حجت خود بر مردم قرار داده است. 11 - امام حسين، عليه‏السلام، در دعوت جامعه به سوي خدا فروگزار نکرد و تمام توانش را در اين راه بکار برد و از اين رو راه عذري براي کسي باقي نگذاشت و با وجود او احدي زبان عذر به دربار الهي ندارد زيرا آن بزرگوار در طول حياتش رهبري کرد و با فداکاري و شهادت بي‏نظير و جانگدارش، راه را نشان جهانيان داد و فرياد اسلام را به گوش همگان رسانيد. 12 - امام حسين در مقام نصح و خيرخواهي فروگزار نکرد و هر چه توانست و تا مرز قدرت و امکان براي نصيحت بندگان خدا، خيرخواهي درباره‏ي جامعه و دين خدا تلاش کرد و با يک جهان، خلوص و اخلاص در راه خير مردم و اصلاح دين و دنياي آنان، گام برداشت. 13 - از بذل خون دل در راه خدا دريغ نکرد و روح و جان خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از ضلالت، گمراهي و از جهل و ناداني برهاند، و به مسير صحيح و سرمنزل علم و آگاهي و مستقر هدايت، سوق دهد. [1] توسي، محمد بن الحسن؛ تهذيب الاحکام، ج 6، ص 113 و در طبع اخير، ج 6، ص 126. @zameneashk1
فضائل امام حسین ع از امام صادق ع در زیارت اربعین حنان بن سدير مي‏گويد که به امام صادق، عليه‏السلام، عرض کردم: درباره‏ي زيارت قبر حسين، عليه‏السلام، چه مي‏فرماييد؟ فرمود: زره و لاتجفه فانه سيد الشهداء و سيد شباب اهل الجنة و شبيه يحيي بن زکريا و عليهما بکت السماء والارض؛ [1] وي را زيارت کن و به او جفا مکن زيرا که او آقاي همه‏ي شهيدان و آقاي جوانان اهل بهشت، و شبيه يحيي بن زکريا است و آسمان و زمين بر آن دو، گريست. حضرت صادق، عليه‏السلام، در اين عبارت شريفه بعد از آنکه حنان بن سدير را امر به زيارت امام حسين، عليه‏السلام، مي‏کند و ترک زيارت آن حضرت را جفاي بر وي قلمداد نموده، او را از جفاي بر امام حسين نهي مي‏نمايد، چهار عنوان براي آن بزرگوار ذکر مي‏فرمايد: 1 - او سيد الشهدا است؛ اين کلمه مقدس و گرانسنگ از القاب امام حسين، بلکه از القاب اختصاصي اوست زيرا قبلا به حضرت حمزه نيز سيدالشهدا مي‏گفتند ولي با حدوث جريان خونين کربلا، امام حسين، عليه‏السلام، اين لقب را به خود اختصاص داد و امروز در ميان امت اسلام و خصوصا ملت تشيع، هر کجا اين لفظ و واژه‏ي پر جاذبه گفته شود، امام حسين، عليه‏السلام، به نظر شنونده مي‏آيد. و اين لقب مبارک همچون ديگر القاب آسماني بزرگان، حکايت از يک حقيقت بارز و ثابت مي‏کند زيرا شهادت آن حضرت در وضع و شرايطي واقع شد و به هيأت و صورتي انجام گرفت که در هيچ جا و راجع به هيچ کس اين چنين واقع نشد و به لحاظ شرايط ويژه‏اي که دارد، در جهان بي‏سابقه است. 2 - آن بزرگوار، سيد جوانان اهل بهشت است؛ اين معنا در کلام رسول اکرم مکررا آمده است که: الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة؛ [2] حسن و حسين دو سيد جوانان اهل بهشتند و با در نظر گرفتن اينکه اهل بهشت، همه جوانند بنابراين، امام حسين سيد همه‏ي اهل بهشت مي‏باشد. 3 - امام حسين شبيه به يحيي بن زکريا است؛ آري، اين دو بزرگوار وجوه مشابهت بسيار دارند: هر دو شهيد راه خدايند، سر هر دو از بدن جدا شد، سر هر دو به عنوان هديه و تعارف براي پادشاه ستمکار زمانشان بردند، و ساير شباهتهايي که ميان آن دو بزرگوار مي‏باشد مرحوم آيت الله حاج ميرزا محمد ارباب قمي، رضوان الله عليه، مي‏گويند: حالات حضرت سيدالشهدا، عليه‏السلام، با يحيي در اموري مطابق است و بعد، دوازده امر را ذکر مي‏کنند که ما به صورت اختصار مي‏آوريم: همنامي پيش از خود نداشتند، نه پيش از يحيي کسي به نام يحيي آمده بود و نه قبل از حسين کسي به نام حسين نامگذاري شده بود. آسمان بر هر دو گريست. مدت حمل هر يک از آن دو، شش ماه بود. ولادت هر دو با بشارت و مژده‏ي آسماني بود که قبلا داده شد. قاتل هر دو اولاد زنا بودند. سر هر دو را در طشت طلا گذارده، براي زناکاران و زنازادگان هديه بردند. خداوند در هر دو مورد، به کشته شدن هفتاد هزار نفر، کيفر کرد. سر بريده‏ي هر دو بزرگوار، سخن گفت. هر دو بعد از ولادت، به آسمان بالا برده شدند. هر دو در مکان تاريکي اگر مي‏نشستند، از نور جمالشان روشن مي‏شد. وصول هر دو به مرتبه‏ي مؤکده و عاليه‏ي خوف از عظمت الهي. خداوند با هر دو سخن گفت و نقل مي‏کنند از تفسير مجمع البيان در تفسير آيه‏ي وحنانا من لدنا؛ [3] که حضرت باقر فرمود: مهرباني خدا به يحيي به مرتبه‏اي بود که هر زمان مي‏گفت: يا رب، پاسخ، لبيک يا يحيي مي‏شنيد و اما راجع به سخن گفتن خدا با حسين، جريان مشهور را نقل کرده که سر قبر خديجه مناجات مي‏کرد و جواب آمد: لبيک لبيک انت في کفني و کلما قلت قد سمعناه [4] . 4 - چهارمين مطلبي که در روايت امام صادق، عليه‏السلام، راجع به حسين، عليه‏السلام، آمده اين است که آسمان و زمين بر آن دو گريست. (راجع به اين موضوع قبلا مطالبي ذکر کرديم). [1] ابن قولويه، محمد؛ کامل الزيارت، ص 305. [2] ابن شهر آشوب مازندراني، محمد مناقب آل ابي طالب، ج 3، ص 394. [3] سوره مريم، آيه 13. [4] ارباب قمي، ميرزا محمد؛ اربعين حسينيه، ص 261 - 262. سالار شهیدان به روایت معصومان [ صفحه 112- 121] ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1