eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
محدودیت عمر در دنیا قوله علیه السلام: وَ لاَ یُعَمَّرُ فِی الدُّنْیَا مَنْ کَرِهَ لِقَاءَکَ. کرهت إلیه الشی ء تکریهاً، نقیض حببته إلیه، اکره فهو مکروه. یعنی: زیادتر از آنچه تو مقدر نموده[ای] برای هر فردی از عباد خود در دنیا از عمر نمی تواند باقی بدارد خود را به تدابیر واهیه کسی که مکروه دارد لقای تو، یعنی موت را ؛ چه موتِ هر فردی در موعد و وقت مقرّره خود از قضایای حتمیه است، که: « فَإِذَا جَآءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ [۳] ». و موت چنان که در خبر وارد است از تحف و هدایای حق است ؛ زیرا که غایت حیات دنیا که وصول هر فردی است الی کماله المترقّبة به موت است، و اگر موت حکم حتمی نبود لایصل المفنیات الی غایاته، کما قیل: آن یکی گفتی که خوش بودی جهان گر نبودی پایِ مرگ اندر میان آن دگر گفت ار نبودی مرگ هیچ که نیرزیدی جهان پیچ پیچ خرمنی بودی به دشت افراشته مُهمل و ناکوفته بگذاشته [۱] زیرا که انسان از اول ولادت او در دنیا در حرکات جوهریه استکمالیه است یوماً فیوماً، کالثمرة التی یبدو من ابتداء ظهور [ها] و بروزها فی الشجرة یتحرّک إلی غایة کمالها فی الطعم و اللون والرایحة، و انتها بلوغه حین کمل و سقط من الشجرة، کذلک غایة حرکات الإنسان هو عند انقطاعه عن البدن و وصوله إلی الموت و لقاء اللّه، لذا قال تعالی: « نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ * عَلَی أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَکُمْ وَ نُنشِئَکُمْ فِی مَا لاَ تَعْلَمُونَ [۲] ». و وقوع این آیه شریفه عقیب آیه: « أَ یَطْمَعُ کُلُّ امْرِیءٍ مِنْهُمْ أَن یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ * کَلاَّ إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ [۳] » ایماء به این است که چون جاحدین و منکرین و مخلّدین الی الدنیا، کسانی که از جهل خود گمان می‌کردند که انسان بعینه همین هیکل کثیف طبیعی است، بعد از توصیف و تعریف نمودن پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم اوصاف بهشت و دخول مؤمنین را در او، طمع می‌نمودند که هر یک از آنها به همین هیکل طبیعی معدن و منبع قاذورات « یُدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ »، قال: « کَلاَّ إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِمَّا یَعْلَمُونَ »، أی لیس الأمر کما یزعمون ؛ زیرا که ما خلق نموده ایم آنها را ممّا یعلمون، أی مخلوقون من نطفة قدرة، والمتکوّن من هذه المادّة لایناسب عالم القدس و الطهارة. پس « أَیَطْمَعُ » کلام حق تعالی جاری مجرای جواب کلام مقدّر است، کأ نّه قیل: « اذا کان المخلوق من الماء المهین لایناسب جوار رب العالمین، إذ ما للتراب و ربّ الارباب ؛ فکیف یدخل المؤمن الجنة؟ أجاب: « إنّا لَقادِرُونَ * عَلی أَنْ نُبَدِّلَ [خَیْراً مِنْهُمْ] [۴] » أمثالکم، أی نبدّلهم بنشأة ---------- [۳]: ۴ - سوره مبارکه اعراف، آیه ۳۴. [۱]: ۱ - مثنوی معنوی، مولوی، د ۵، ص ۱۱۸۴، « جواب آن مغفل که گفته است ». [۲]: ۲ - سوره مبارکه واقعه، آیات ۶۰ و ۶۱. [۳]: ۳ - سوره مبارکه معارج، آیات ۳۸ و ۳۹. [۴]: ۴ - همان، آیات ۴۰ و ۴۱. خیر من هذه النشأة، فیحصل لهم أهلیة الدخول، و قال: « نَحْنُ قَدَّرْنَا بَیْنَکُمُ الْمَوْتَ [۱] »، الی آخره». یعنی: ما تقدیر و تعیین نمودیم بین افراد و اشخاص شما موت هر یک را در مدت معیّن خود، و نیستیم ما آن موت را از موعد و وقت محدود خودش سبقت دهنده. ---------- [۱]: ۱ - سوره مبارکه واقعه، آیه ۶۰. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
استعداد موعظه کمیل ابن زیاد می‌گوید: امیر مؤمنان علی بن ابی طالب علیه السلام دست مرا گرفت و مرا به سوی قبرستان کوفه برد. هنگامی که به صحرا رسیدیم آه پر دردی کشید و فرمود: ای کمیل ابن زیاد! این دلها همانند ظرف هااست، که بهترین آنها ظرفی است که حفظ و نگهداریش بیشتر باشد، بنابراین آنچه را برای تو می‌گویم از من حفظ کن. مردم سه گروهند: اول علمای الهی، دوم دانش طلبانی که در راه نجات دنبال تحصیل علمند، و سوم احمقان بی سروپا که دنبال هر صدایی می‌دوند و با هر بادی حرکت می‌کنند. همانها که با نور دانش روشن نشده اند و به ستون محکمی پناه نبرده اند. ای کمیل! دانش بهتر از مال است. دانش تو را پاسداری می‌کند ولی تو باید مال را حفظ کنی. مال با انفاق کم می‌شود ولی دانش با انفاق افزون می‌گردد. پرورش یافتگان مال به مجرد زوال آن از بین می‌روند، ولی شاگردان دانش پایدارند. ای کمیل ابن زیاد! شناخت علم آیینی است که با آن جزا داده می‌شود، به وسیله آن انسان در دوران حیات اطاعت فرمان خدا می‌کند. و پس از وفات نام نیک از او می‌ماند؛ و علم حاکم است و مال محکوم. ای کمیل! ثروت اندوزان مرده اند. در حالیکه ظاهراً در صف زندگانند؛ ولی دانشمندان تا دنیا برقرار است زنده اند. خود آنها از میان مردم بیرون رفته اند، ولی چهره آنان در آینه دلها نقش شده است. بدان در اینجا دانش فراوانی است. (با دستش اشاره به سینه مبارکش کرد) ؛ اگر افراد لایقی می‌یافتم به آنها تعلیم می‌دادم. آری تنها کسی را می‌یابم که زود درک می‌کند ولی از نظر تقوی قابل اطمینان نیست!، دین را وسیله دنیا قرار می‌دهد و از نعمت خدا بر ضد بندگانش استفاده می‌کند و از دلائل الهی بر ضد اولیاء حق کمک می‌گیرد. یا کسی که مطیع حاملان حق است ولی بصیرتی ندارد. با نخستین شبهه و ایراد شک در دل او پیدا می‌شود، بدان نه این به درد می‌خورد و نه آن. یا کسی که اسیر لذت است و در چنگال شهوات گرفتار است. و یا کسی که حریص به جمع و ذخیره مال است. اینها از رهبران دین نیستند، و شبیه ترین موجودات به آنها چهارپایان هستند که برای چرا رها شده اند! آری این چنین دانش با مرگ حاملانش می‌میرد چون افرادی را که لایق آن باشند نمی یابند که به آنان تعلیم دهند. ولی آری؛ هرگز روی زمین خالی نمی شود. از کسی که به حجت الهی قیام کند، خواه ظاهر باشد و آشکار، و یا ترسان و پنهان! تا دلائل الهی و نشانه‌های روشن او باطل نگردد، ولی آنها چند نفرند و کجا هستند؟ به خدا سوگند آنها تعدادشان کم و قدر و مقامشان نزد خدا بسیار است. خداوند به واسطه آنها حجت‌ها و دلائلش را حفظ می‌کند تا به افرادی که نظیر آنها هستند بسپارند و بذر آن را در قلب افرادی شبیه خود بیفشانند. علم و دانش با حقیقت و بصیرت به آنها روی آورده، و روح یقین را لمس کرده اند و آنچه دنیا پرستان هوس باز مشکل می‌شمرند بر آنها آسان است. آنها به آنچه جاهلان از آن وحشت دارند انس گرفته اند. در دنیا با بدن‌هایی زندگی می‌کنند که ارواحشان به جهان بالا پیوند دارد. آنها خلفای الهی در زمینند و دعوت کنندگان به دین خدا. آه آه چقدر اشتیاق دیدار آنها را دارم ای کمیل، همین قدر کافی است هر وقت می‌خواهی باز گرد! شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴 🌹 و قال عليه‌السلام الْكَرَمُ‌ أَعْطَفُ‌ مِنَ‌ الرَّحِمِ‌. امام عليه السلام فرمود: رابطۀ سخاوت از خويشاوندى بيشتر است
شرح و تفسير سخاوت، بهترين وسيلۀ ارتباط‍‌ امام عليه السلام در اين كلام حكيمانه به يكى از آثار مهم كرم و سخاوت اشاره مى‌كند و مى‌فرمايد:«رابطۀ سخاوت از خويشاوندى بيشتر است»؛ (الْكَرَمُ‌ أَعْطَفُ‌ مِنَ‌ الرَّحِمِ‌) . «اعطف» به معناى مايل‌تر و با محبت‌تر است و از مادۀ «عطف»(بر وزن وقت) گرفته شده است. در بعضى از منابع لغت،«كرم» را بخشش توأم با سهولت و بدون سخت‌گيرى گفته‌اند، ازاين‌رو «كريم» كسى است كه به راحتى به افراد نيازمند بخشش مى‌كند. توجه به اين نكته نيز لازم است كه در منابع لغت براى واژۀ «كرم» دو معنا ذكر شده است: نخست جود و بخشش و دوم شخصيت و شرافت و ممكن است كه هر دو به يك معنا بازگشت كنند، زيرا يكى از نشانه‌هاى شخصيت و شرافت انسان، جود و بخشش است؛ ولى در هر حال معناى اين كلمه در گفتار حكيمانۀ بالا همان جود و بخشش است. دانشمندان و شارحان نهج البلاغه براى اين كلام دو تفسير كرده‌اند: نخست اين‌كه تأثيرى كه كرم دارد بيش از تأثير خويشاوندى است، زيرا كرم جزء طبيعت شخص كريم است، ازاين‌رو بدون هيچ گونه تكلفى آن را اعمال مى‌كند؛ ولى خويشاوندى گاه در حدى نيست كه انسان را وادار به سخاوت و بخشش كند، بلكه ممكن است در بعضى از اوقات براثر ترس از سرزنش مردم يا ساير خويشاوندان باشد كه چرا فلان كس به برادر نيازمندش توجهى ندارد، بنابراين در بعضى از موارد، كرم خويشاوندان توأم با تكلف است در حالى كه كرم كريمان چنين نيست. تفسير ديگر اين‌كه كرم و سخاوت سبب عطف توجه مردم به شخص كريم مى‌شود و چه بسا او را حتى بيش از برادر يا پدر و مادر خود دوست مى‌دارند و به تعبير ديگر آن رابطۀ عاطفى كه از كرم سرچشمه مى‌گيرد گاه قوى‌تر از روابط‍‌ عاطفى‌اى است كه از خويشاوندى ناشى مى‌شود. ممكن است هر دو معنا در كلام امام عليه السلام جمع باشد، هر چند معناى اوّل مناسب‌تر به نظر مى‌رسد. در هر صورت پيام اين كلام حكيمانه اين است كه كريمان را در كار خود تشويق مى‌كند؛ از يك سو آن‌ها را برتر از خويشاوندان مى‌شمارد و از سويى ديگر رابطۀ عاطفى آن‌ها را با مردم بيش از رابطه خويشاوندان با يكديگر توصيف مى‌نمايد و اين‌ها همه از آثار كرم است. دربارۀ اهميت كرم و مقام كريمان روايات زيادى از معصومان عليهم السلام نقل شده است. دربارۀ اهميت كرم همين بس كه يكى از صفات بارز خدا كريم بودن است و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله كرم خويش را از همه برتر مى‌شمرد و مى‌فرمود: «أنَا أكْرَمُ‌ الْأوَّلينَ‌ وَ الْآخِرينَ‌ وَ لا فَخْرَ؛ من كريم‌ترين اولين و آخرين هستم و افتخار هم نمى‌كنم (زيرا آن را وظيفۀ خود مى‌دانم)». ١ در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مى‌خوانيم كه فرمود: «إِنَّ‌ السَّخَاءَ شَجَرَةٌ‌ مِنْ‌ أَشْجَارِ الْجَنَّةِ‌ لَهَا أَغْصَانٌ‌ مُتَدَلِّيَةٌ‌ فِي الدُّنْيَا فَمَنْ‌ كَانَ‌ سَخِيّاً تَعَلَّقَ‌ بِغُصْنٍ‌ مِنْ‌ أَغْصَانِهَا فَسَاقَهُ‌ ذَلِكَ‌ الْغُصْنُ‌ إِلَى الْجَنَّة؛ سخاوت، درختى از درختان بهشت است كه شاخه‌هاى آن در دنيا آويزان شده، هركس سخاوتمند باشد به يكى از اين شاخه‌ها مى‌چسبد و او را به بهشت مى‌رساند». ١ در بعضى از احاديث ميان سخاوت و كرامت تفاوت ذكر شده و كريم بالاتر از سخى شمرده شده است همان‌گونه كه از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله در حديثى مى‌خوانيم: «الرِّجَالُ‌ أَرْبَعَةٌ‌ سَخِيٌّ‌ وَ كَرِيمٌ‌ وَ بَخِيلٌ‌ وَ لَئِيمٌ‌ فَالسَّخِيُّ‌ الَّذِي يَأْكُلُ‌ وَ يُعْطِي وَ الْكَرِيمُ‌ الَّذِي لَا يَأْكُلُ‌ وَ يُعْطِي وَ الْبَخِيلُ‌ الَّذِي يَأْكُلُ‌ وَ لَا يُعْطِي وَ اللَّئِيمُ‌ الَّذِي لَا يَأْكُلُ‌ وَ لَا يُعْطِي؛ انسان‌ها چهار گونه‌اند: سخاوتمند و كريم و بخيل و لئيم. سخاوتمند كسى است كه هم خودش مى‌خورد و هم به ديگران مى‌بخشد و كريم كسى است كه خودش نمى‌خورد (و ايثار مى‌كند) و به ديگران عطا مى‌نمايد و بخيل كسى است كه خودش مى‌خورد اما چيزى به ديگرى نمى‌دهد و لئيم آن‌كس است كه نه خود مى‌خورد و نه به ديگرى مى‌بخشد». ٢ در حديث ديگرى از اميرمؤمنان عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: «الْكَريمُ‌ مَنْ‌ بَدَأَ بِإِحْسانِهِ‌؛ كريم كسى است كه بى‌آن‌كه از او طلب كنند احسان مى‌كند». ٣ در تعبير ديگرى از همان حضرت عليه السلام آمده است: «الْكريمُ‌ مَنْ‌ سَبَقَ‌ نَوالُهُ‌ سُؤالَه؛ كريم كسى است كه بخشش او بر سؤال و تقاضا پيشى مى‌گيرد»
برای تعویض گلدان یاستون فقرات شیطان👿 ✅پدیلانتوس گل مقاومیه چند ساعت قبل از تعویض گلدون آب به گلتون بدید هم راحتر خاک از گلدون جدا میشه هم شوک کمتری بهش میرسه ✅سعی کن گلدون انتخابی کنید که یکی دو سایز بزرگ از گلدون قبلی باشه نه بزرگتر خاک کاکتوس میخواد ، بعد از تعویض گلدون آبیاری اولیه از قارچ کش استفاده کن👏 ساقه های این گیاه بصورت زیکزاکی هستن ༅࿐ྀུ༅࿇🌺🍃🌸࿇༅࿐
❓❓❓❓❓❓❓ سوال کاربرعزیزمون دیگه جوابش اینجاببین👇😊 سلام روزخوش این آدنیوم دوساله هست هیچ رشدی نداره فقط یابرگ درمیاره ویا میریزه❓ ✅☘سلام به شما تعویض خاک انجام بدید ، مخلوطی از خاک کاکتوس و کمی خاکبرگ ✅بعد از تعویض خاک آبیاری انجام ندید تا 5 ، بعد از 5 روزی خواستی آبیاری انجام بدید آبیاری اولیه از قارچ کش یا نصف قاشق چایخوری در یک لیتر آب حل کن و بصورت آبیاری به خاکش بدید ✅ریزش برگ بخاطر آبیاری زیادی است سعی کنید آبیاری دیر به دیر انجام بدید یعنی با خشک شدن کامل خاک ༅࿐ྀུ༅࿇🌺🍃🌸࿇༅࿐
۶ اذيت و آزار مردم: اسلام روابط مسلمين را بر اساس مسالمت و رفق و مدارا با ديگران قرار داده و همگان را از اذيت و آزار مؤمنان برحذر داشته و آزار به ديگران را گناهي بزرگ بحساب آورده مي‌فرمايد: كسانيكه مردان و زنان مؤمن را بي آنكه مرتكب (عمل زشتي) شده باشند آزار مي‌رسانند قطعاً تهمت و گناهي، آشكار به گردن گرفته اند. پيامبر (ص) فرمودند: مسلمان كسي است كه مسلمانان از دست و زبانش ايمن باشند. و در روايت ديگر مي‌فرمايند: كسيكه مؤمني را اذيت كند مرا اذيت كرده است. امام صادق عليه السلام مي‌فرمايد: اعلان جنگ بمن داده است كسيكه بندة مؤمن مرا اذيت كند. حضرت علي عليه السلام مي‌فرمايند: مؤمن خود را در زحمت و سختي نگه مي‌دارد و مردم از ناحيه او در آسايش هستند. سفري كه اسباب اذيت پدر و مادر باشد حرام است و انسان بايد در آن سفر نمازش را تمام بخواند و روزه هم بگيرد. ۷ تهمت: يكي از گناهان كبيره اي كه مربوط به حق الناس مي‌شود تهمت است. تهمت آنست كه درباره بردار مسلمان چيزي گفته شود كه در او وجود ندارد. مثلاً گفته شود، فلاني دزد، خائن، چشم چران است در حاليكه او چنين نباشد: قرآن مي‌فرمايد: هر كسي خطا يا گناهي مرتكب شود سپس آنرا به گردن بي گناهي بيفكند باربهتان و گناه آشكاري را بدوش گرفته است. امام صادق عليه السلام مي‌فرمايند: بهتان و تهمت زدن به بي گناه از كوههاي بزرگ، گناهش سنگين تر است. رسول خدا (ص) فرمودند: كسيكه بمرد يا زن با ايمان تهمت بزند و درباره او چيزي بگويد كه در او نيست. خداوند روز قيامت او را برتلي از آتش قرار مي‌دهد تا از مسئوليت آنچه گفته است برآيد. تهمت زدن بهر كسي حرام است و نسبت به مرده و هر كسي كه نمي تواند از خود دفاع كند گناهش بيشتر است. ۸ افشاگري و ريختن آبروي مؤمن: يكي از گناهان كبيره كه حق الناس محسوب مي‌شود، ريختن آبروي مؤمن است بهر نحوي كه باشد خواه به مسخره كردن باشد خواه به عيب جويي و بدگويي وافشاگري. لذا توجه باينكه مؤمن كسي است كه بندگي خدا را مي‌كند نه بندگي هواي نفس و شيطان را و از صراط مستقيم منحرف نمي شود و دائماً دستورات خداوند متعال و چهارده معصوم را چراغ هدايت خود قرار مي‌دهد. قرآن كريم درباره منافقاني كه دوست دارند زشتي در ميان مردم با ايمان شيوع يابد عذاب دردناكي را براي آنها وعده داده است. (سوره نور، آيه ۱۹) بنابراين مؤمن واقعي علاوه بر اينكه خود مرتكب كار زشت و گناه نمي شود بلكه بكار زشت و گناهي كه از ديگران سر مي‌زند راضي نيست و نهي از منكر مي‌كند. پيامبر (عليه السلام) به كعبه نگاهي كردند و فرمودند: چه با عظمت هستي و حرمت تو چقدر زياد است ولي حرمت مؤمن از حرمت تو بيشتر است. خداوند جان و مال و آبروي مؤمن را محترم شمرده است. (كشاف زمخشري، ج ۲، ص ۳۷۲) پيامبر (ص) فرمودند: كسيكه خودداري كند از ريختن آبروي مردم خداوند عفو مي‌كند گناهان او را در قيامت و آبروي او را حفظ مي‌كند. در جاي ديگر معصوم مي‌فرمايند: براي كارهاي مؤمن هفتاد توجيه در نظر بگير و بي ملاحظه بر كار او ايراد مگير، چون مؤمن واقعي در همه حال خدا را ناظر اعمال خود مي‌داند. خلاصه المکاسب📚 نويسنده: عباسعلي حقيقي زاده✍ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥با چه روشی خشمتو کنترل میکنی؟ ✅چند تکنیک فوق العاده پیامبر اکرم فرمودند: هر كس خشم خود را نگه دارد خداوند عذابش را از او باز مى دارد
639.4K
مومنا این مطلب را گوش کنید خیلی به دردتون میخوره تاثیر خودخواهی در افزایش پرخاشگری زن و شوهر چقدره ؟ آیا درمان تکبر و خودخواهی میتونه ضعف اعصاب ما رو درمان کنه🤔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ مگه غیر از اینه که زن و شوهر در زندگی مشترک، مُرشد یکدیگر هستند؟ ⭕️ قسمت دهم 🔹 جلسه پرسش و پاسخ مهارت های ارتباطی زوجین (قم، مسجد و حسینیه بقیة الله عج) 🔺محسن پوراحمد خمینی، روان‌شناس 🌼 ...
المذبوح من القفا-انا ابن العطشان حتّی قضی-انا ابن من منعوه من الماء و احلّوه علی سائر الوری-انا ابن من لا یغسل له و لا کفن یری-انا ابن من رفع رأسه علی القنا-انا ابن من هتک حریمه بارض کربلا-انا ابن من جسمه بارض و رأسه باخری-انا ابن من سبیت حریمه الی الشّام تهدی-ثمّ انّه صلوات اللّه علیه انتحب و بکی-فلم یزل یقول انا انا حتّی ضجّ النّاس بالبکاء و النّحیب [۱] . اول مجلس نقل مصائب که بعد از شهادت حضرت امام حسین علیه السّلام منعقد گردید-در همین مسجد جامع اموی شام بود که حضرت سید الساجدین امام زین العابدین علیه السّلام بعد از نقل فضائل و مناقب جد بزرگوارش امیر المؤمنین در محضر دشمنان آن قدر مصائب پدر عزیزش را فرمود که با حضور یزید پلید صدای ضجّه و شیون مردم شام برخاست بقسمی که یزید را خوف برداشت و نتوانست بنشیند-از روی ترس و واهمه از مسجد خارج گردید. از همان مسجد و اثر خطبه و خطابه آن حضرت مقدمات نهضت ضد اموی شروع شد. (که یزید ناچار شد از روی سیاست اظهار ندامت نمود-و عبید اللّه بن مرجانه لعنه اللّه را لعن نمود که چنین عمل فجیعی نموده) تا عاقبت کاخ کفر و ظلم و الحاد بنی امیه سرنگون گردید. که الی الحال در شام و پایتخت ظالمانه آن قوم فاسد قبری از بنی امیه وجود ندارد-ولی قبرستان بنی هاشم مورد توجه شامیان-و قبور بسیاری از عترت و اهل بیت رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مزار هر عارف و عامی از شیعه و سنی می‌باشد. خلاصه تمام ارباب مقاتل و تواریخ نوشته اند که آن حضرت از مدینه تا بمکه و کربلا پیوسته کنایة و صراحة خبر شهادت خود را می‌داد و بمردم می‌فهماند که برای کشته شدن می‌رود. از جمله خطبۀ مفصّلی است که روز ترویه در مکه معظمه مقابل جامعه مسلمین خواند و ضمن خطبه خبر شهادت خود را علنی داد که بعد از حمد پروردگار متعال و درود بر خاتم الانبیاء صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود خطّ الموت علی ولد آدم مخطّ القلادة علی جید الفتاة و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف و خیّر لی مصرع انا لاقیه کانّی باوصالی یتقطّعها عسلان الفلوات بین النّواویس و کربلا [۱] . با این قبیل جملات بمردم می‌فهماند که من بکوفه و مقرّ خلافت نخواهم رسید بلکه بین نواویس و کربلا کشته خواهم شد بدست گرگهای خون آشام مراد از گرگها اشاره ایست که بقتلۀ خود از بنی امیه و غیره می‌نماید که مانند گرگهای خونخوار ما را قطعه قطعه نموده بقتل می‌رسانند. بالاخره این قبیل اخبار و گفتار می‌رساند که امام حسین بقصد شهادت حرکت فرمودند نه بقصد ریاست و خلافت در تمام راه بطرق مختلفه خبر مرگ خود را می‌داد و در هر منزل اصحاب و احفاد خود را جمع می‌کرد و پیوسته می‌فرمود از پستی و بی قدری دنیا همین قدر بس که سر یحیی را بریدند برای زن زنا کاری بهدیه بردند عن قریب سر من مظلوم را هم از بدن جدا و برای یزید شراب خوار می‌برند. آقایان فکر کنید موقعی که در ده فرسخی کوفه حرّ بن یزید ریاحی با هزار سوار سر راه حضرت را گرفت و عرض کرد امر عبید اللّه است شما را نگاهدارم و نگذارم بکوفه بروید و با شما باشم تا امر امیر برسد-چرا حضرت تسلیم شد و فرود آمد و خود را در اختیار حرّ گذارد. قطعا اگر حضرت خیال امارت و خلافت در سر داشت تسلیم لشکر حر نمی شد در حالتی که با حر بیش از هزار نفر نبودند و با آن حضرت هزار و سیصد سوار و پیاده بودند که در میان آنها جوانانی از بنی هاشم بودند مانند جناب عباس قمر بنی هاشم و علی اکبر که هر یک خود یک تنه برای پراکندگی هزار نفر کافی بودند و تا کوفه هم ده فرسنگ بیشتر نبود علی القاعده می‌بایستی آنها را پراکنده و خود را بمرکز حکومت (کوفه) می‌رساندند مردم هم که منتظر بودند تشکیلات و تجهیزات خود را محکم و مشغول مبارزه می‌شدند تا آنکه غالب آیند نه آنکه در مقابل گفتار حرّ تسلیم گردیده و فوری فرود آیند و خود را میان بیابان در حصار دشمن قرار دهند که بعد از چهار روز کمک بدشمنان برسد و کار را بر پسر پیغمبر سخت نمایند. ---------- [۱]: ۱) منم فرزند خدیجۀ کبری-منم فرزند فاطمۀ زهرا (ع) -منم فرزند سر بریدۀ از قفا منم فرزند آن کسی که با لب تشنه از دنیا رفت-منم فرزند آنکه آب را از او منع کردند و حلال و مباح داشتند بر سایر خلق-منم فرزند آن که او را غسل ندادند و کفن نکردند-منم فرزند آنکه سر مطهر او را بر نیزه بلند نمودند-منم فرزند آنکه حرم او را در زمین کربلا هتک حرمت نموده اسیر نمودند منم فرزند آنکه بدن مقدسش در جائی و سر مطهرش در جائی دیگر-منم فرزند آنکه حرم او را اسیر نموده بشام آوردند. پس از آن امام علیه السّلام با صدای بلند گریست و پیوسته انا انا فرمود یعنی آن قدر از مفاخر و مدایح اجداد خود فرمود و مصائب پدر بزرگوار و اهل بیت خود را بیان کرد تا آنکه خروش از مردم برخاست همگی بگریه و ناله و فریاد مشغول شدند.
[۱]: ۱) مرگ بر فرزندان آدم چنان بسته است که قلاده بگردن دختر جوان و چه قدر آرزومندم بصحبت گذشتگان خود چنانکه یعقوب مشتاق یوسف بود و برای من برگزیده و پسندیده گشت زمینی که پیکر من در آن افکنده شود باید بدان زمین برسم و گوئی می‌بینم بند بند مرا گرگان بیابانها از یکدیگر جدا می‌کنند میان نواویس و کربلا. (مرحوم ثقة الاسلام محدث جلیل القدر حاج شیخ عباس قمی طاب ثراه در نفس المهموم گوید شیخ ما محدث نوری رحمه اللّه در کتاب نفس الرحمن گفته است (نواویس) گورستان نصاری است چنانچه در حواشی کفعمی نوشته اند و شنیده ایم که این گورستان در آنجا واقع بوده است که اکنون مزار حر بن یزید ریاحی است در شمال غربی شهر کربلا و اما کربلاء معروف نزد مردم آن نواحی پاره زمینی است در کنار نهری که از جنوب با روی شهر روان است و بر مزار معروف به ابن حمزه می‌گذرد پارۀ از آن باغ و قسمتی کشت زار و شهر کربلا میان این دو می‌باشد. آقایان اگر بقرائن مطلب خوب دقت کنید جواب خود را بخوبی بدست می‌آورید و می‌دانید که آن حضرت بقصد دیگری طی مسافات نمود زیرا اگر خیال ریاست داشت در موقعی که محاصرۀ دشمن در منتها درجه شدت رسیده و فرسنگها اطراف او را قوای قویّه دشمن گرفته وسائلی فراهم نمی کرد که جمعیت قلیل و نفرات آمادۀ خود را متفرق نماید. خطبه و خطابۀ آن حضرت در شب عاشورا بزرگتر دلیل بر اثبات مدعای ما است زیرا تا شب عاشورا هزار و سیصد سواره و پیاده آمادۀ جنگ در خدمت آن حضرت بودند. ولی در آن شب بعد از نماز مغرب و عشاء حضرت بر روی کرسی قرار گرفت خطبۀ مفصّلی اداء نمود ضمن خطبه صریحا کلماتی فرمود که آن لشکر و مردم جاه طلب را خوف گرفته که تمام ارباب مقاتل نوشتند حضرت فرمود کسانی که بخیال ریاست و حکومت دنیوی آمده اند بدانند که فردا هر کس در این زمین باشد کشته خواهد شد و این مردم جز من احدی را نمی خواهند من بیعتم را از گردن شما برداشتم تا شب است برخیزید و بروید هنوز فرمایشات آقا تمام نشده بود که تمام آن جمعیت رفتند برای آن حضرت باقی نماند مگر چهل و دو نفر هیجده نفر بنی هاشم بیست و چهار نفر اصحاب-بعد از نصف شب سی نفر از شجاعان لشکر دشمن بقصد شبیخون آمدند وقتی صدای تلاوت قرآن آن حضرت را شنیدند مجذوب وار باردوی توحیدی حسینی ملحق شدند که مجموعا بنابر اشهر هفتاد و دو نفر قربانیهای حق گردیدند که اکثر آنها زهّاد و عبّاد و قاریان قرآن بودند. اینها تمام دلائل و قرائن واضحی است که می‌رساند آن حضرت بقصد انقلاب و حبّ جاه و ریاست و رسیدن بمقام خلافت حرکت نفرموده بلکه صرفا هدفش ترویج دین و مقصدش حمایت و دفاع از حریم اسلام بوده. آن هم بطریقی که جان بدهد و با جان بازی نمودن پرچم لا اله الاّ اللّه را بلند و پرچم کفر و فساد را سرنگون نماید. زیرا نصرت و یاری دین گاهی بکشتن است و زمانی بکشته شدن فلذا آن حضرت دامن همّت بر کمر زد و مردانه قیام کرد-با نیروی مظلومیت و دادن قربانیهای بسیار مخصوصا أطفال صغار ریشۀ ظلم و فساد بنی امیّه را کند بقسمی که خدمات بزرگ آن حضرت در اعلاء کلمۀ طیّبه لا اله الاّ اللّه و آبیاری شجرۀ مقدسۀ اصلها ثابت در نظر دوست و دشمن مورد تصدیق و تقدیر است حتی بیگانگان از دین روی برهان و دلیل اقرار باین معنی دارند. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357